|
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر |
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }}
| | #تغییر_مسیر [[جهان شهادت]] |
| ==مقدمه==
| |
| «عالَم [[شهادت]]» از دو واژه «عالَم» و «شهادت» ترکیب شده است.
| |
| | |
| عالَم از ماده «ع - ل - م» به معنای اثر و نشانه مشخص کننده و معرِّف چیزی است؛ مانند [[عَلَم]] [[لشکر]] و «عالَم» به معنای وسیله نشانهگذاری است؛ مانند «خاتَم» که وسیله مهر و موم کردن است.<ref>مفردات، ص۵۸۱ - ۵۸۲، «علم».</ref> برخی نیز عالَم را مشتق از «علامت» دانستهاند.<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۲۰ - ۴۲۱، «علم»؛ تفسیر خسروی، ج۱، ص۴۱.</ref> به هرحال، عالَم به معنای همه [[مخلوقات]] است و از آن جهت به آنها عالَم گویند که نشانه وجود [[خالق]] متعالیاند.
| |
| | |
| «شهادت» در لغت به معنای حضور همراه با [[مشاهده]] با چشم ظاهری یا [[بصیرت]] است<ref>مفردات، ص۴۶۵، «شهد».</ref> و در تفاوت آن با «[[شهود]]» گفته شده که بهکارگیری واژه «شهود» برای حضور بدون [[رؤیت]] بهتر است <ref>مفردات، ص۴۶۵.</ref>. اصطلاح [[عالم شهادت]] چنانکه بیشتر [[مفسران]] گفتهاند، به معنای همه موجوداتی است که وجود آنها برای [[انسان]] محسوس و مشهود است. این اصطلاح در برابر «عالَم [[غیب]]» قرار دارد.
| |
| | |
| تعبیر «عالم شهادت» در [[قرآن کریم]] نیامده؛ ولی جمع عالم (عالَمین) ۷۳ بار در [[قرآن]] آمده است.<ref>المعجم الاحصائی، ج۳، ص۹۷۰.</ref> کلمه «شهادت» نیز در قرآن کریم ۱۰ بار در برابر غیب برای نمونه: {{متن قرآن|يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«چون نزد آنان باز گردید، برای شما عذر میآورند؛ بگو عذر نیاورید که هرگز باورتان نخواهیم داشت؛ خداوند ما را از اخبار شما آگاه کرده است و به زودی خداوند و پیامبرش کردار شما را خواهند دید سپس به سوی دانای پنهان و آشکار برگردانده میشوید آنگاه او شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میگرداند» سوره توبه، آیه ۹۴.</ref>، {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّهای در آسمانها و زمین از (دید) او دور نمیماند و خردتر و کلانتر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«بگو: مرگی که از آن میگریزید بیگمان با شما دیدار خواهد کرد، آنگاه به سوی دانای پنهان و آشکار بازگردانده میشوید و شما را از آنچه میکردید آگاه میکنند» سوره جمعه، آیه ۸.</ref> آمده و همه موارد بیانکننده [[علم خداوند]] بر [[نهان]] و آشکارند.
| |
| | |
| موضوع عالم شهادت از [[آیات]] دیگری که در آنها تعبیر [[خلق]] و امر {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref> و بَرّ و [[بحر]] {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> به کار رفته استفاده شده است، چنان که در آیاتی که از [[خلقت]] برخی موجودات مانند [[چارپایان]] {{متن قرآن|خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}}<ref>«شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکیهایی سهگانه میآفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟» سوره زمر، آیه ۶.</ref> و آهن {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> تعبیر به «انزال» شده مقصود از انزال، ظهور آنها از [[عالم غیب]] در عالم شهادت و [[تکوین]] است و مقصود از [[تنزیل]] هرچیزی از [[خزانه الهی]] که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ}}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم» سوره حجر، آیه ۲۱.</ref> به آن تصریح شده، ظهور آن از [[عالم غیب]] در [[عالم شهادت]] است.<ref>المیزان، ج۱۹، ص۱۷۲؛ ج۱۷، ص۲۳۸.</ref> گفتنی است تعبیر به اِنزال {{متن قرآن|إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا}}<ref>«هنگامی که زمین از لرزه واپسین خود به لرزه افتد،» سوره زلزال، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ}}<ref>«که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.</ref> و نیز [[تنزیل]] {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ}}<ref>«این (عذاب) بدان روست که خداوند، کتاب (خود) را به حق فرو فرستاده است و آنان که در این کتاب اختلاف ورزیدند در ستیزی ژرفند» سوره بقره، آیه ۱۷۶.</ref> درباره [[قرآن]] نیز به کار رفته که از نظر برخی انزال اشاره به [[نزول دفعی]] از [[لوح محفوظ]] و تنزیل اشاره به [[نزول تدریجی]] آن در این عالم است.<ref>المیزان، ج۲، ص۲۳۰؛ ج۱۸، ص۱۳۰.</ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است [[غیب]] آن است که [در این عالم] موجود نشده و [[شهادت]] آن است که [در این عالم] موجود است.<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۱.</ref>.<ref>[[سید کمالالدین میرمحمدی|میرمحمدی]] و [[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی]]، [[شهادت / عالم (مقاله)|مقاله «شهادت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص.554-555</ref>
| |
| | |
| ==تقسیم [[عالم به غیب]] و شهادت==
| |
| از منظر [[قرآن کریم]]، عالم به دو بخش [[غیب و شهادت]] قسمت میشود: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمانها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بیدرنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref>؛ همچنین برخی [[مفسران]]، تقسیم عالم را به غیب و شهادت از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref> نیز استفاده کرده و مراد از [[خلق]] و امر را عالم شهادت و غیب دانستهاند: {{متن قرآن|أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}،<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۳؛ المیزان، ج۱۹، ص۴۰۳؛ نمونه، ج۱، ص۷۰.</ref> چنان که در آیه {{متن قرآن|يَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> بَرّ را بر عالم شهادت و [[بحر]] را بر عالم غیب تطبیق کردهاند.<ref>روح البیان، ج۳، ص۴۳.</ref> از عالَم خلق با مترادفهایی مانند عالم شهادت، [[مُلک]]، اجسام و عالَم سِفْلی و از عالَم امر، با عالَم [[ملکوت]]، عالم [[ارواح]] و عالَمِ عِلْوی یاد میشود؛<ref>مفاتیح الغیب، ج۱، ص۵۴۴.</ref> ولی بیشتر مفسران منظور از خلق را [[آفرینش]] نخستین و مراد از امر را [[قوانین]] و نظامی دانستهاند که به [[فرمان]] [[پروردگار]] در [[عالم هستی]] [[حکومت]] میکنند.<ref> من وحی القرآن، ج۱۰، ص۱۴۱؛ نمونه، ج۶، ص۲۰۶ - ۲۰۷؛ تفسیر روشن، ج۸، ص۳۸۱.</ref> [[علامه طباطبایی]]، خلق و امر را به معنای «ایجاد» دانسته است؛ با این تفاوت که در معنای خلق، برخلاف امر، تقدیر و تنظیم جهات وجود شیء معتبر است و از این رو «امر» تدریجبردار نیست؛ ولی [[خلق]]، تدریجپذیر است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز میپوشاند -که آن را شتابان میجوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref>.<ref>المیزان، ج۸، ص۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> وی هرچند تصریح نکرده که مقصود از «خلق» [[عالم شهادت]] و [[مادیات]] و مراد از «امر» [[عالم غیب]] و [[ملکوت]] است، میتوان از سخن وی چنین برداشتی کرد؛ زیرا [[خلقت]] موجودات عالَم [[شهادت]] تدریجی و خلقت موجودات عالَم ملکوت دفعی و آنی است.
| |
| | |
| [[صدرالمتألهین]] به سه عالم [[معتقد]] است:
| |
| #عالَم [[دنیا]] و شهادت که [[صور]] [[حسی]] طبیعی است و نزدیکترین عالم به [[انسان]] و مقدم بر دو عالم دیگر و مشهود [[حواس ظاهری]] است؛
| |
| #عالَم [[غیب]] و [[آخرت]] و آن اشباح و صوری است که از حواس ظاهری غایب و به [[حواس]] [[باطنی]] محسوساند و این عالَم در مقایسه با دنیا شناخته میشود، چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و به یقین، شما آفرینش نخستین (خود) را شناختهاید، پس چرا پند نمیپذیرید؟» سوره واقعه، آیه ۶۲.</ref> یادآوری آن، متفرع بر [[شناخت]] [[دنیا]] شده است. این عالَم به [[بهشت و جهنم]] که به ترتیب جایگاه [[سعدا]] و اشقیایند قسمت میشود. | |
| #عالَم [[عقلی]] که جایگاه [[مقربان]] است.<ref>اسفار، ج۹، ص۲۱ - ۲۲.</ref> [[فیض کاشانی]] نیز اصول [[عوالم]] را سه عالَم [[جبروت]] (عالَم [[عقل]])، ملکوت (عالَم مثال و [[خیال]]) و مُلْک (عالَم شهادت و [[محسوسات]]) دانسته است. وی همچنین [[اصحاب]] عوالم سهگانه یادشده را به ترتیب، [[سابقون]]: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref>«و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه 10.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ}}<ref>«آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه 11.</ref>، {{متن قرآن|فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>« بوستانهای پرنعمت» سوره واقعه، آیه 12.</ref>، [[اصحاب]] میمنت: {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref> و اصحاب مشئمت: {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref> دانسته است.<ref>الوافی، ج۳، ص۶۲۷ - ۶۲۸؛ نک: مخزن العرفان، ج۱۲، ص۶۵.</ref> گفتنی است که عرفا وجود مرتبه [[عالم مُلک]] را «حضرت شهادت مطلقه» مینامند، در مقابل «حضرت [[غیب مطلق]]» که عالَم آن، عالَم اعیان ثابته در حضرت علمیه است؛ <ref>شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۹۰.</ref> همچنین نزد ایشان عالَم [[شهادت]] عالم نمود و [[وهم]] و [[خیال]] است و به [[باور]] ایشان موجودات مادی وجود [[حقیقی]] نداشته و سرابی بیش نیستند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«و کردارهای کافران چون سرابی است در بیابانی خشک که تشنه آن را آب میپندارد تا چون بدان رسد آن را چیزی نیابد و (کافر) خداوند را نزد آن (کارهای خویش) فرا مییابد که به حسابش تمام میرسد و خداوند حسابرسی سریع است» سوره نور، آیه ۳۹.</ref>.<ref>فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۵۱۳.</ref> برخی عرفا معنای عالَم شهادت را گسترش داده و همه ما سوی [[اللّه]] را در قلمرو آن دانستهاند؛ در عالَم شهادت موجود شده باشد یا نه و آنکه در [[عالم شهادت]] موجود شده، به [[غیب]] بازگردانده شده باشد یا نه؛ زیرا برای [[خداوند]] مشهود است.<ref>رحمة من الرحمن، ج۲، ص۸۸؛ ج۴، ص۳۱۰.</ref> تقسیم عالَم به [[غیب و شهادت]] از منظر غیر خداست؛ زیرا همه چیز برای [[خدا]] عیان و آشکار است و برای خدا غیب متصور نیست: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به زودی نشانههای خویش را در گسترههای بیرون و پیکرههای درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>.<ref>نک: حاشیه قونوی، ج۹، ص۳۳۰؛ العوالم الغیبیه، ص۲۷ - ۲۸.</ref> همچنین، برای [[اهل]] هر عالم، [[ادراک]] موجودات آن به صورت [[مشاهده]] و عیان است، هرچند ادراک دیگر [[عوالم]] این چنین نباشد،<ref>المبدأ والمعاد، ص۴۸۴.</ref> از همینرو موجودات [[عالم غیب]]، یکدیگر را به صورت مشاهده ادراک میکنند؛ ولی ادراک موجودات عالم غیب برای اهل عالم شهادت، چنین نیست و آنان توان مشاهده عالم غیب را با چشم ندارند.
| |
| | |
| برخی از [[حکما]] از عالَم شهادت به عالَم جسمانیات، خَلق، مُلْک، دیدان (جمع [[دود]] <ref>لسان العرب، ج۳، ص۱۶۷، «دود».</ref> به معنای کِرم،<ref>فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج۱، ص۴۳۲.</ref> اشاره به خِسّت آن)، اوساخ، [[غرور]] و [[غفلت]]، [[موت]] و [[ظلمات]] و از عالم غیب به عالم مجردات، [[امر]]، [[ملکوت]]، [[عقل]]، [[قدس]]، [[حمد]]، [[تسبیح]] و [[تحمید]]، [[حیات]] و نور تعبیر کردهاند،<ref>جذوات و مواقیت، ص۱۸.</ref> چنانکه در [[قرآن]] از عالم شهادت به «[[حیات]] [[دنیا]]» تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ}}<ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بیگمان برای کسانی که پرهیزگاری میورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمیاندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref> «اوساخ» جمع «وَسَخ» به معنای چرک است.<ref>، ج۲۱، ص۶۵۸، «وسخ».</ref> با توجه به [[آلودگی]] عالم [[مادیات]] و [[شهادت]] به [[گناهان]] و [[بدیها]]، از آن به «عالَم اوساخ» تعبیر شده است. برعکس، از [[عالم غیب]] که از [[گناه]] و آلودگی [[منزه]] است به «عالم [[نور]]» تعبیر میشود.<ref>[[سید کمالالدین میرمحمدی|میرمحمدی]] و [[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی]]، [[شهادت / عالم (مقاله)|مقاله «شهادت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 555-557.</ref>
| |
| | |
| ==نسبت [[عالم شهادت]] به عالم غیب==
| |
| جنس عالم غیب و عالم شهادت با یکدیگر متفاوت است، از اینرو نمیتوان گفت جایگاه و مکان آن دو نسبت به یکدیگر کجاست، چنان که نمیتوان گفت نفس نسبت به بدن در کجا قرار دارد.<ref>المبدأ والمعاد، ص۴۸۳.</ref> این تمایز به نوع وجود آن دو عالم باز میگردد؛ زیرا عالم شهادت ([[خلق]]، اجسام) دارای مقدار و اندازه بوده و قابل [[ادراک]] [[بصری]] و اشاره است،<ref>فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص۲۳۸.</ref> در حالی که وجود عالم غیب (امر، [[عقول]] و [[نفوس]]) مجرد از ماده است و اشاره و ادراک بصری و مقدار و اندازه نمیپذیرد.<ref> فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص۲۳۹.</ref> عالَم [[غیب]] بر عالَم شهادت تقدم رتبی دارد.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۳؛ ج۱۱، ص۳۰۷.</ref> عالَم شهادت در طول عالم غیب و در مرتبه پایینتری قرار دارد و نسبت آن به عالم غیب، نسبت فرع به اصل و [[ظلمت]] به نور است.<ref>غرائب القرآن، ج۱، ص۱۱۳.</ref> از جهت وسعت نیز عالم غیب و [[ملکوت]]، گستردهتر از [[عالم ملک]] و شهادت است<ref>شرح فصوص الحکم، جندی، ص۸۷.</ref> و از اینرو عالَم شهادت تحت [[سیطره]] و [[تسخیر]] عالم غیب و ملکوت است و هر رخدادی در عالم شهادت از ناحیه عالم غیب است<ref>رحمة من الرحمن، ج۲، ص۸۹.</ref> و [[تدبیر امر]] موجودات عالم شهادت در آن مرتبه صورت میگیرد:{{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود» سوره سجده، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«او دانای پنهان و آشکار، پیروز بخشاینده است» سوره سجده، آیه ۶.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۴۷ - ۲۴۸.</ref> و در برابر هر [[جسم]]، طبع و مزاجی که در عالم شهادت است اسم و [[روحی]] در عالم غیب وجود دارد.<ref>جذوات و مواقیت، ص۶۶ - ۶۷.</ref> بنابراین موجودِ در [[عالم شهادت]] بر اصل آنکه در [[عالم غیب]] است دلالت دارد؛ ضمن اینکه هر موجود شریفی نسبت به مادون خود [[مطاع]] است، چنان که [[آیات]] {{متن قرآن|ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ}}<ref>«توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،» سوره تکویر، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ}}<ref>«آنجا فرمانگزاری امین است؛» سوره تکویر، آیه ۲۱.</ref> [[فرشته وحی]] را نیرومند و نزد [[خداوند]] [[عرش]]، بلندپایگاه و در آنجا مطاع و [[امین]] معرفی کرده است: {{متن قرآن|ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ}}<ref>«توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد،» سوره تکویر، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ}}<ref>«آنجا فرمانگزاری امین است؛» سوره تکویر، آیه ۲۱.</ref>.<ref>غرائب القرآن، ج۱، ص۱۱۳.</ref> از برخی آیات دیگر [[قرآن]] نیز میتوان رابطه طولی میان این دو عالم را به دست آورد؛ مانند آیاتی که بر انزال و [[تنزیل]] [[لباس]]: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامهای را فرو فرستادهایم که شرمگاههای شما را میپوشاند و (نیز) جامهای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری ، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>، [[چارپایان]]: {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ}}<ref>«شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد و از چارپایان هشت تا (نر و ماده) آفرید؛ شما را در شکم مادرانتان با آفرینشی از پس آفرینشی دیگر در تاریکیهایی سهگانه میآفریند؛ این خداوند پروردگار شماست که فرمانفرمایی از آن اوست؛ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟» سوره زمر، آیه ۶.</ref>، آهن: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>، [[خیر]]: {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref> و هر چیزی به اندازه معیّن: {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ}}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم» سوره حجر، آیه 21.</ref> از عالم غیب به عالم شهادت دلالت میکنند.<ref>المیزان، ج۸، ص۶۹؛ ج۱۵، ص۳۱۶.</ref> انزال و تنزیل یادشده به معنای [[اخراج]] آنها از عالم غیب به سوی عالم شهادت <ref>المیزان، ج۱۵، ص۳۱۶.</ref> و ایجاد و اظهار آنها در عالم شهادت است،<ref>روح المعانی، ج۱۰، ص۱۲۲؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۱۶.</ref> از این رو برخی [[مفسران]] احتمال دادهاند {{متن قرآن|كَذَلِكَ}} در {{متن قرآن|كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش میگدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدینگونه خداوند درست و نادرست را مثل میزند؛ باری، کف، کنار میرود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز میماند؛ بدینگونه خداوند مثل میزند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref> اشاره به حوادث و وقایعی باشد که در عالم شهادت و [[تکوین]] واقع میشوند؛ زیرا همین حوادث مثالها و نمودهایی هستند که صاحبان [[خرد]] و [[بصیرت]] را به [[حقایق]] عالم غیب رهنمون میشوند: {{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref>«از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش میگدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدینگونه خداوند درست و نادرست را مثل میزند؛ باری، کف، کنار میرود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز میماند؛ بدینگونه خداوند مثل میزند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۳۷ - ۳۳۸.</ref> در [[آیه]] {{متن قرآن|فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا}}<ref>«آنگاه، به فرشتگان کارگزار،» سوره نازعات، آیه ۵.</ref> نیز طبق یک قول مقصود از «مدبرات» [[ملائکه]] است که [[امور دنیا]] را از عالَم [[غیب]] [[تدبیر]] میکنند؛<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۵۳؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۵۳؛ المیزان، ج۲۰، ص۱۸۰.</ref> همچنین مقصود از {{متن قرآن|فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا}}<ref>«آنگاه به آنها که (ابرها را) تند میرانند» سوره صافات، آیه ۲.</ref> طبق نظر برخی، ملائکه [[مأمور]] [[باران]] است که ابرها را به هر سو میرانند تا زمینهای خشک را [[سیراب]] کنند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۳۹؛ تفسیر بغوی، ج۴، ص۲۶؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۵.</ref> برخی هم «طور» را در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالطُّورِ}}<ref>«سوگند به طور،» سوره طور، آیه 1.</ref> و {{متن قرآن|وَطُورِ سِينِينَ}}<ref>«و به کوه سینا،» سوره تین، آیه ۲.</ref> به آنچه از اوج ایجاد یا [[عالم غیب]] به حضیض مواد یا [[عالم شهادت]] حرکت میکند [[تأویل]] کردهاند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۱۵۲؛ کنزالدقائق، ج۱۲، ص۴۴۳.</ref>.<ref>[[سید کمالالدین میرمحمدی|میرمحمدی]] و [[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی]]، [[شهادت / عالم (مقاله)|مقاله «شهادت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶، ص 557-559.</ref>
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{منابع}}
| |
| # [[پرونده:1100410.jpg|22px]] [[سید کمالالدین میرمحمدی|میرمحمدی]] و [[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی]]، [[شهادت / عالم (مقاله)|مقاله «شهادت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶''']]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| [[رده:شهادت]]
| |