امام کاظم از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت]] جایگاه رفیع [[امام کاظم]]{{ع}} را با کلماتی مانند عابدترین فرد [[روزگار]] خویش<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱۴؛ ابن خلدون، العبر، ج۱، ص۲۲۲.</ref>، عالم‌ترین [[اهل]] [[زمان]] خود، [[امام]] و [[اسوه]]<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۷۰.</ref>، دارنده همه [[کمالات]]<ref>شوشتری، إحقاق الحق، ج۲۸، ص۵۶۷.</ref>، [[انسانی]] [[بخشنده]] و [[بردبار]]<ref>یافعی یمنی، مرآة الجنان، ج۱، ص۳۰۵.</ref>، حجتی که روزها [[روزه‌دار]] بود و شب‌ها را به [[شب زنده‌داری]] سپری می‌کرد<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۰۸.</ref>؛ به جهت دارا بودن همه صفات [[برتری]] و [[فضیلت]] و کمال، او را «عبد صالح»<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.</ref> دارای [[مناقب]] و کراماتی آشکار و [[فضائل]] [[خیره]] کننده<ref>ابن صباغ، فصول المهمه، ص۲۲۲.</ref> و در قدر و [[منزلت]]، بزرگ‌ترین اهل عالم<ref>زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۲۷۰.</ref> وصف کرده‌اند. این صفات چنان آشکار بود که حتی [[دشمنی]] چون [[هارون عباسی]]، به عظمت و جایگاه امام کاظم{{ع}} اعتراف کرده و آن حضرت را [[حجت]] [[خداوند متعال]] بر [[مردمان]]، سزاوار به [[خلافت]] و [[وارث]] علم پیامبران می‌دانست<ref>ر.ک: ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ص۳۸۹؛ قرشی، حیاة الإمام موسی بن جعفر{{ع}}، ج۱، ص۱۶۶.</ref>. ربیع بن عبدالرحمن می‌گوید: به [[خدا]] قسم [[موسی بن جعفر]]{{ع}} از کسانی بود که [[عبادت]] در چهره‌اش کاملاً اثر گذاشته بود، می‌دانست پس از مرگش چه اشخاصی منکر امامت [[جانشین]] او می‌شوند و [[مذهب]] [[واقفه]] ([[واقفیه]]) را به وجود می‌آورند، ولی [[خشم]] خود را فرو می‌خورد و به آنها چیزی نمی‌گفت و به همین جهت کاظم نامیده شد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۱۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۱۸.</ref>
بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت]] جایگاه رفیع [[امام کاظم]]{{ع}} را با کلماتی مانند عابدترین فرد [[روزگار]] خویش<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱۴؛ ابن خلدون، العبر، ج۱، ص۲۲۲.</ref>، عالم‌ترین [[اهل]] [[زمان]] خود، [[امام]] و [[اسوه]]<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۷۰.</ref>، دارنده همه [[کمالات]]<ref>شوشتری، إحقاق الحق، ج۲۸، ص۵۶۷.</ref>، [[انسانی]] [[بخشنده]] و [[بردبار]]<ref>یافعی یمنی، مرآة الجنان، ج۱، ص۳۰۵.</ref>، حجتی که روزها [[روزه‌دار]] بود و شب‌ها را به [[شب زنده‌داری]] سپری می‌کرد<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۰۸.</ref>؛ به جهت دارا بودن همه صفات [[برتری]] و [[فضیلت]] و کمال، او را «عبد صالح»<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۹.</ref> دارای [[مناقب]] و کراماتی آشکار و [[فضائل]] [[خیره]] کننده<ref>ابن صباغ، فصول المهمه، ص۲۲۲.</ref> و در قدر و [[منزلت]]، بزرگ‌ترین اهل عالم<ref>زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۲۷۰.</ref> وصف کرده‌اند. این صفات چنان آشکار بود که حتی [[دشمنی]] چون [[هارون عباسی]]، به عظمت و جایگاه امام کاظم{{ع}} اعتراف کرده و آن حضرت را [[حجت]] [[خداوند متعال]] بر [[مردمان]]، سزاوار به [[خلافت]] و [[وارث]] علم پیامبران می‌دانست<ref>ر.ک: ابوحنیفه دینوری، اخبار الطوال، ص۳۸۹؛ قرشی، حیاة الإمام موسی بن جعفر{{ع}}، ج۱، ص۱۶۶.</ref>. ربیع بن عبدالرحمن می‌گوید: به [[خدا]] قسم [[موسی بن جعفر]]{{ع}} از کسانی بود که [[عبادت]] در چهره‌اش کاملاً اثر گذاشته بود، می‌دانست پس از مرگش چه اشخاصی منکر امامت [[جانشین]] او می‌شوند و [[مذهب]] [[واقفه]] ([[واقفیه]]) را به وجود می‌آورند، ولی [[خشم]] خود را فرو می‌خورد و به آنها چیزی نمی‌گفت و به همین جهت کاظم نامیده شد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۱۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]]، ص ۱۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش