رابطه قرآن و اهل بیت: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۷۶: خط ۷۶:
# '''[[تأویل آیات]]:''' با [[تأویل]] لایه‌های چندگانه معانی قرآن [[کشف]] می‌گردد. کشف لایه‌ها از طریق تأویل همانند تفسیر فرصتی است برای کاوش متن که [[علم]] آن به [[انسان‌ها]] [[هدیه]] داده شده است و یکی از ویژگی‌های اهل‌بیت {{عم}} [[آگاهی]] آنان به تأویل است. گرچه درباره [[علم به تأویل]] [[اختلاف]] شده که جز [[خداوند]] [[تأویل قرآن]] را کسی می‌داند یا نه<ref>المیزان، ج ۳، ص ۴۹. </ref>، اما تردیدی نیست که [[قرآن]] دلالت دارد که [[علم به تأویل]] برای غیر [[خدا]] جایز است<ref> المیزان، ج ۳، ص ۵۱ - ۵۵.</ref>. از سوی دیگر [[تأویل قرآن]] میسور همگان نیست، بلکه ویژه کسانی است که قرآن از آنان به "[[راسخان در علم]]" و [[خردمندان]] {{متن قرآن| أُوْلُوا الأَلْبَابِ }} یاد می‌کند<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. [[رسوخ در علم]] و [[خردمندی]] نیز درجات و مراتبی دارد که افراد به اندازه [[احاطه علمی]] و [[تقرب]] معنوی و اتصال به سرچشمه [[علم الهی]] از آن بهره می‌برند، در مرتبه بعد نیز به [[اهل‌بیت پیامبر]] علم تأویل آموخته شد و یکی از [[فضایل]] آنان آگاهی به تأویل قرآن است.
# '''[[تأویل آیات]]:''' با [[تأویل]] لایه‌های چندگانه معانی قرآن [[کشف]] می‌گردد. کشف لایه‌ها از طریق تأویل همانند تفسیر فرصتی است برای کاوش متن که [[علم]] آن به [[انسان‌ها]] [[هدیه]] داده شده است و یکی از ویژگی‌های اهل‌بیت {{عم}} [[آگاهی]] آنان به تأویل است. گرچه درباره [[علم به تأویل]] [[اختلاف]] شده که جز [[خداوند]] [[تأویل قرآن]] را کسی می‌داند یا نه<ref>المیزان، ج ۳، ص ۴۹. </ref>، اما تردیدی نیست که [[قرآن]] دلالت دارد که [[علم به تأویل]] برای غیر [[خدا]] جایز است<ref> المیزان، ج ۳، ص ۵۱ - ۵۵.</ref>. از سوی دیگر [[تأویل قرآن]] میسور همگان نیست، بلکه ویژه کسانی است که قرآن از آنان به "[[راسخان در علم]]" و [[خردمندان]] {{متن قرآن| أُوْلُوا الأَلْبَابِ }} یاد می‌کند<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. [[رسوخ در علم]] و [[خردمندی]] نیز درجات و مراتبی دارد که افراد به اندازه [[احاطه علمی]] و [[تقرب]] معنوی و اتصال به سرچشمه [[علم الهی]] از آن بهره می‌برند، در مرتبه بعد نیز به [[اهل‌بیت پیامبر]] علم تأویل آموخته شد و یکی از [[فضایل]] آنان آگاهی به تأویل قرآن است.
# '''[[رفع اختلاف‌ها]]:''' از دیگر ویژگی‌های [[اهل بیت]] به تصریح روایات و بر پایه واقعیت [[تاریخی]]، [[رفع اختلاف]] در [[تفسیر]] و فهم قرآن و بیان [[معارف قرآن]] است. در [[احتجاجی]] از سوی [[هشام بن حکم]] که به [[تأیید]] [[امام صادق]] {{ع}} رسیده به این نکته اشاره شده و [[حجت خدا]] را [[مرجع]] نهایی حل اختلاف‌ها معرفی کرده است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲، ۱۷۷.</ref>. [[اصحاب ائمه]] نیز نقش ضروری و انحصاری [[اهل بیت]] را، رفع اختلاف‌ها می‌دانسته‌اند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۶۹ ـ ۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۹ ـ ۱۲.</ref>.
# '''[[رفع اختلاف‌ها]]:''' از دیگر ویژگی‌های [[اهل بیت]] به تصریح روایات و بر پایه واقعیت [[تاریخی]]، [[رفع اختلاف]] در [[تفسیر]] و فهم قرآن و بیان [[معارف قرآن]] است. در [[احتجاجی]] از سوی [[هشام بن حکم]] که به [[تأیید]] [[امام صادق]] {{ع}} رسیده به این نکته اشاره شده و [[حجت خدا]] را [[مرجع]] نهایی حل اختلاف‌ها معرفی کرده است<ref>ر.ک: الکافی، ج ۱، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲، ۱۷۷.</ref>. [[اصحاب ائمه]] نیز نقش ضروری و انحصاری [[اهل بیت]] را، رفع اختلاف‌ها می‌دانسته‌اند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۶۹ ـ ۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۹ ـ ۱۲.</ref>.
# '''[[ایستادگی در برابر انحرافات]]:''' بر پایه برخی [[روایات]]، اهل بیت {{عم}} [[مسئولیت]] ایستادگی در برابر انحرافات را داشتند؛ به عنوان نمونه روایاتی از [[پیامبر]] آمده است که بار [[حفظ]] این [[دین]] را در [[دفاع از اسلام]] و رد انحراف‌ها در هر دوره‌ای، مردی از [[فرزندان]] من بر دوش می‌گیرد که تأویل‌های [[باطل]] اندیشان و تحریف‌های کژ افکاران و بر ساخته‌های [[نادانان]] را از آن دور و نابود می‌سازد<ref>قرب الاسناد، ص ۷۷؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۳۰.</ref>. این [[ایستادگی]] به طور گسترده در دوره‌های مختلف حتی با [[دشواری]] انجام [[مسئولیت]] و فشارهای طاقت‌فرسا مشاهده می‌شود؛ آنان با [[تفسیر به رأی]]<ref>التوحید، ص ۲۶۴؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷. </ref>، [[اسرائیلیات]] و نسبت‌های ناروا به [[پیامبران]]<ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۲۵. </ref>، قیاس، [[استحسان]]<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref> و مانند آن [[مبارزه]] می‌کردند. روش آنان استدلال عقلی توأم با [[شرح صدر]] و استناد به قرآن و حدیث نبوی بود.
# '''ایستادگی در برابر انحرافات:''' بر پایه برخی [[روایات]]، اهل بیت {{عم}} [[مسئولیت]] ایستادگی در برابر انحرافات را داشتند؛ به عنوان نمونه روایاتی از [[پیامبر]] آمده است که بار [[حفظ]] این [[دین]] را در [[دفاع از اسلام]] و رد انحراف‌ها در هر دوره‌ای، مردی از [[فرزندان]] من بر دوش می‌گیرد که تأویل‌های [[باطل]] اندیشان و تحریف‌های کژ افکاران و بر ساخته‌های [[نادانان]] را از آن دور و نابود می‌سازد<ref>قرب الاسناد، ص ۷۷؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۳۰.</ref>. این [[ایستادگی]] به طور گسترده در دوره‌های مختلف حتی با [[دشواری]] انجام [[مسئولیت]] و فشارهای طاقت‌فرسا مشاهده می‌شود؛ آنان با [[تفسیر به رأی]]<ref>التوحید، ص ۲۶۴؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷. </ref>، [[اسرائیلیات]] و نسبت‌های ناروا به [[پیامبران]]<ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۲۵. </ref>، قیاس، [[استحسان]]<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref> و مانند آن [[مبارزه]] می‌کردند. روش آنان استدلال عقلی توأم با [[شرح صدر]] و استناد به قرآن و حدیث نبوی بود.
# '''تجسم بخشیدن تعالیم [[قرآنی]]:''' [[تفسیر]] و تبیین [[پیام]] قرآن تنها به بیان و گفتار نیست، به ویژه آنکه زبان به لحاظ نشانه‌شناسی [[کلام]] تنها سرپلی به سوی مفاهیم و معانی است؛ اما تجسّم کلام در شخص به خوبی می‌تواند معنا و مفهوم کلام را بیان کند، قرآن [[زهد]] را بیان می‌کند و اهل بیت آن را تفسیر می‌کنند <ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۹.</ref> و [[حقیقت]] [[زهد]] بدون هرگونه [[افراط]] و تفریط در وجود آنها تحقق یافته است. از سوی دیگر با تجسم بخشیدن به ایده‌ها و [[دستورات]] [[دینی]] است که [[جامعه]] می‌تواند به طور ملموس و عینی با حقایق [[دین]] آشنا شود و از ابهام در شیوه عمل درآید و تحقق‌پذیری آن را [[ادراک]] کند، از این رو [[قرآن]] [[پیامبر]] را [[اسوه]] و [[الگوی عملی]] [[نیک]] برای [[مردم]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا }} <ref>سوره احزاب، آیه ۲۱. </ref> این ویژگی [[اهل‌بیت]] درباره آموزه‌های قرآن یعنی اسوه بودن و تجسم بخشیدن به اوصاف کمالی که در دستورات دینی آمده در [[روایات]] هم آمده است، چنان که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث| وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِمْ }}<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۸۰؛ ج ۱۰۲، ص ۲.</ref> {{متن حدیث| يَهْتَدِي بِهُدَاهُمْ }}<ref> بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۸۰.</ref> این گونه تعبیرها ناظر به اسوه بودن [[اهل بیت]] و نقش آنان در تجسم بخشیدن به قرآن است.
# '''تجسم بخشیدن تعالیم [[قرآنی]]:''' [[تفسیر]] و تبیین [[پیام]] قرآن تنها به بیان و گفتار نیست، به ویژه آنکه زبان به لحاظ نشانه‌شناسی [[کلام]] تنها سرپلی به سوی مفاهیم و معانی است؛ اما تجسّم کلام در شخص به خوبی می‌تواند معنا و مفهوم کلام را بیان کند، قرآن [[زهد]] را بیان می‌کند و اهل بیت آن را تفسیر می‌کنند <ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۹.</ref> و [[حقیقت]] [[زهد]] بدون هرگونه [[افراط]] و تفریط در وجود آنها تحقق یافته است. از سوی دیگر با تجسم بخشیدن به ایده‌ها و [[دستورات]] [[دینی]] است که [[جامعه]] می‌تواند به طور ملموس و عینی با حقایق [[دین]] آشنا شود و از ابهام در شیوه عمل درآید و تحقق‌پذیری آن را [[ادراک]] کند، از این رو [[قرآن]] [[پیامبر]] را [[اسوه]] و [[الگوی عملی]] [[نیک]] برای [[مردم]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن| لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا }} <ref>سوره احزاب، آیه ۲۱. </ref> این ویژگی [[اهل‌بیت]] درباره آموزه‌های قرآن یعنی اسوه بودن و تجسم بخشیدن به اوصاف کمالی که در دستورات دینی آمده در [[روایات]] هم آمده است، چنان که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث| وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِمْ }}<ref>بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۸۰؛ ج ۱۰۲، ص ۲.</ref> {{متن حدیث| يَهْتَدِي بِهُدَاهُمْ }}<ref> بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۸۰.</ref> این گونه تعبیرها ناظر به اسوه بودن [[اهل بیت]] و نقش آنان در تجسم بخشیدن به قرآن است.
# '''[[علم ویژه]] به قرآن:''' قرآن دارای ظاهر و [[باطن]] است و پیام‌های آن لایه‌های گوناگون دارد<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۰؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۹۰، ۹۴ ـ ۹۵.</ref>. [[معرفت]] این لایه‌ها و بطون، مشروط به شرایطی است و [[شناخت]] همه آنها به صورت کسبی حاصل نمی‌گردد و افراد در شرایط عادی به ژرفای آن دست نمی‌یابند، مگر اینکه از [[علم لدنّی]] بهره‌مند شوند؛ [[علمی]] که تنها با [[امدادهای غیبی]] و کمک [[خداوند]] حاصل می‌گردد. در برخی روایات به این بخش از [[علوم]] اشاره شده و گاهی از آن به علم "حقایق قرآن" در برابر علم به عبارات، اشارات و لطایف تعبیر شده و آن را بهره [[پیامبران]] دانسته‌اند<ref>بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۰، ۱۰۳.</ref>. این مرتبه از [[علم قرآن]] از اختصاصات [[اهل بیت پیامبر]] است که به [[پیامبر]] و [[وحی]] او پیوسته‌اند<ref>[[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[اهل بیت و قرآن (مقاله)|مقاله «اهل بیت و قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
# '''[[علم ویژه]] به قرآن:''' قرآن دارای ظاهر و [[باطن]] است و پیام‌های آن لایه‌های گوناگون دارد<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۰؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۹۰، ۹۴ ـ ۹۵.</ref>. [[معرفت]] این لایه‌ها و بطون، مشروط به شرایطی است و [[شناخت]] همه آنها به صورت کسبی حاصل نمی‌گردد و افراد در شرایط عادی به ژرفای آن دست نمی‌یابند، مگر اینکه از [[علم لدنّی]] بهره‌مند شوند؛ [[علمی]] که تنها با [[امدادهای غیبی]] و کمک [[خداوند]] حاصل می‌گردد. در برخی روایات به این بخش از [[علوم]] اشاره شده و گاهی از آن به علم "حقایق قرآن" در برابر علم به عبارات، اشارات و لطایف تعبیر شده و آن را بهره [[پیامبران]] دانسته‌اند<ref>بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۰، ۱۰۳.</ref>. این مرتبه از [[علم قرآن]] از اختصاصات [[اهل بیت پیامبر]] است که به [[پیامبر]] و [[وحی]] او پیوسته‌اند<ref>[[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[اهل بیت و قرآن (مقاله)|مقاله «اهل بیت و قرآن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش