سفیانی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[ سفیانی که خروجش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)]]
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[نشانه‌های ظهور (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ نشانه‌های ظهور]]
| موضوع فرعی        =  [[سفیانی]] کیست؟
| تصویر            = 7626626264.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل بالاتر      = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]]
| مدخل اصلی    = [[سفیانی]]
| مدخل وابسته    = ؟
 
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت]] ؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[محمد باقری‌زاده اشعری]] ؛ [[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی]] ؛ [[نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»]] ؛ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]
}}
'''[[سفیانی]] کیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[نشانه‌های ظهور (پرسش)|نشانه‌های ظهور]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[نشانه‌های ظهور]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
 
== پاسخ نخست==
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
::::::آیت‌الله [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«ظهور "[[سفیانی]]" همانند ظهور "[[دجال]]" نیز در بسیاری از منابع حدیث [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنّن]] به عنوان یکی از [[نشانه‌های ظهور]] مصلح بزرگ جهانی، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان، آمده است<ref>1 به کتاب بحارالانوار، ج ۵۳، صفحات ۱۸۲، ۱۹۰، ۱۹۲، ۲۰۶، ۲۰۸ و ۲۰۹ و کتاب‌های دیگر مراجعه شود.</ref> گرچه از بعضی روایات بر می‌آید که "[[سفیانی]]" شخص معیّنی از [[آل ابوسفیان]] و فرزندان او است؛ ولی از پاره‌ای دیگر استفاده می‌شود که [[سفیانی]] منحصر به یک فرد نبوده بلکه اشاره به صفات و برنامه‌های مشخّصی است که در طول تاریخ افراد زیادی مظهر آن بوده‌اند. از جمله در روایتی از [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} نقل شده:{{عربی|اندازه=150%|" أَمْرُ السُّفْيَانِيِ‏ حَتْمٌ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏، وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِي‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>ظهور سفیانی از مسائل حتمی‌و مسلّم است: و در برابر هر قیام کننده ای یک سفیانی وجود دارد!؛ بحار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.</ref>. از این حدیث بخوبی روشن می‌شود که [[سفیانی]] جنبه "توصیفی" دارد نه "شخصی" و اوصاف او همان برنامه‌ها و ویژگی‌های او است و نیز استفاده می‌شود که در برابر هر مرد انقلابی و مصلح راستین یک (یا چند) [[سفیانی]] قد علم خواهد کرد. در حدیث دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} می‌خوانیم:{{عربی|اندازه=150%|" إِنَّا وَ آلُ‏ أَبِي‏ سُفْيَانَ‏ أَهْلُ‏ بَيْتَيْنِ‏ تَعَادَيْنَا فِي‏ اللَّهِ‏ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ {{ع}} وَ السُّفْيَانِيُّ يُقَاتِلُ الْقَائِم‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانیم که در مورد برنامه‌های الهی با هم مخالفت داریم: ما گفته‌های پروردگار را تصدیق کرده‌ایم و آنها تکذیب کردند. ابوسفیان با رسول خدا{{صل}} مبارزه کرد؛ و معاویه با علی بن ابی طالب{{ع}}؛ و یزید با حسین بن علی{{ع}}؛ و سفیانی با امام قائم مبارزه خواهد کرد؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۰.</ref>
:::::*[[ابوسفیان]] که سر سلسله سفیانی‌ها بود مشخّصات زیر را داشت:
::::#سرمایه داری بود که از طریق غارتگری و غصب حقوق دگران و ربا خواری و مانند آن به نوایی رسیده بود.
::::#قدرتمندی بود که از طرق شیطانی کسب نفوذ و قدرت نموده، نقش رهبری احزاب جاهلی را در [[مکه]] و اطراف آن برعهده داشت؛ و همه شخصیّتش در این دو خلاصه می‌شد. پیش از ظهور [[اسلام]] برای خود ریاست و حکومتی قابل ملاحظه داشت، امّا پس از ظهور [[اسلام]] همه ارکان قدرتش متزلزل گردید، چرا که [[اسلام]] دشمن سرسخت همانها بود که قدرت شیطانی ابوسفیان‌ها بر آن قرار داشت؛ و جای تعجّب نیست که او دشمن شماره یک اسلام شد.
::::#او مظهر نظام ظالمانه جامعه طبقاتی [[مکه]] به شمار می‌رفت و حمایت بی‌دریغش از بت و بت‌پرستی نیز به همین خاطر بود؛ زیرا بتها بهترین وسیله برای "نفاق افکندن و حکومت کردن" و "تحمیق و تخدیر توده‌های به زنجیر کشده" و در نتیجه تحکیم پایه‌های قدرت ابوسفیان‌ها بودند.
:::::*مخالفت سرسختانه او با اسلام چنان که گفتیم به همین دلیل بود که اسلام تمام پایه‌هایی را که شخصیّت جهنمی‌ او بر آن قرار داشت ویران می‌کرد؛ لذا از هیچ‌گونه تلاش و کوشش برای خفه کردن انقلاب اسلام فرو گذار نکرد. امّا سرانجام در جریان فتح [[مکه]] آخرین سنگر قدرتش فرو ریخت و برای همیشه به کنار رفت و گوشه نشین شد؛ هر چند دست از تحریکات پنهانی برنداشت. او تمام این صفات را از طریق تربیت و توارث به فرزندش معاویه و از او به نوه‌اش یزید منتقل ساخت، و آن دو نیز برنامه‌های پدر را منتها در شکل دیگر تعقیب کردند هر چند سرانجام با ناکامی‌ مواجه گشتند. [[ابوسفیان]] یک مرد بتمام معنی ارتجاعی بود که از جنبش انقلابی [[پیامبر]]{{صل}} سخت بیمناک بود؛ چرا که اسلام طرحی همه جانبه برای دگرگون ساختن آن جامعه عقب افتاده، و به تمام معنی فاسد داشت؛ طرحی که با اجرای آن محلّی برای زالوهائی همچون ابوسفیان و دار و دسته‌اش باقی نمی‌ماند. و از این جا می‌توانیم درک کنیم چرا فرزندان و اعقاب او کوشش داشتند رشته‌های اسلام را پاره کنند و مردم را به آئینهای جاهلی باز گردانند، هر چند در زیر چرخهای آن سرانجام خرد شدند؛ ولی به هر حال، ضربه‌های سنگینی بر پیشرفت اسلام و مسلمین وارد ساختند. از اصل سخن دور نشویم، در احادیث گذشته خواندیم که پیدا شدن ابوسفیان با این مشخّصات بر سر راه [[پیامبر]]{{صل}} از ویژگیهای انقلاب اسلامی‌ نبود، در برابر هر قائم و مصلحی، ابوسفیانی با مشخّصاتِ سرمایه دار غارتگر، قدرتمند و ظالم، ارتجاعی و مروّج خرافات، وجود داشته، و دارد که می‌کوشد، تلاشهای انقلابی قائم و مصلح را خنثی کند؛ در راه او سنگ بیندازد و حدّاقل تاریخ انقلابش را به عقب بکشاند. در برابر قیام مصلح بزرگ جهانی "مهدی" نیز "[[سفیانی]]" یا سفیانی‌ها قرار خواهند داشت که با قدرت جهنّمی‌شان سعی دارند در مسیر انقلاب راستین مهدی وقفه ایجاد کنند؛ زمان را به عقب برگردانند یا لااقل متوقّف سازند؛ از بیداری و برچیده شدن نظامهای ظالمانه طبقاتی به نفع استثمار کنندگان جلوگیری کنند.
:::::*تفاوتی که "[[سفیانی]]" با "[[دجال]]" دارد شاید بیشتر در این است که [[دجال]] از طریق حیله و تزویر و فریب، برنامه‌های شیطانی خود را پیاده می‌کند، امّا [[سفیانی]] از طریق استفاده از قدرت تخریبی وسیع خود این کار را انجام می‌دهد؛ همانگونه که در اخبار آمده است که او نقاط آبادی از روی زمین را زیر پرچم خود قرار خواهد داد<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۶.</ref> که نظیر آن را در [[حکومت]] ابوسفیان و معاویه و یزید در تاریخ خوانده‌ایم. هیچ مانعی ندارد که سفیانی آخر زمان که در برابر مصلح بزرگ جهانی "مهدی" قیام می‌کند از نواده‌های ابوسفیان باشد و شجره‌نامه و نسبش به او منتهی گردد، همانطور که در اخبار آمده است؛ ولی مهمتر از مسأله نسب این است که برنامه‌های او و صفات و مشخّصات و تلاشها کوششهایش همه مانند ابوسفیان است و روشی همسان او دارد. و این "سفیانی" مانند همه ابوسفیانها و همه سفیانیهای دیگر، سرانجام در برابر جنبش انقلاب جهانی [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به زانو در خواهد آمد و تلاشها و کوششها و نقشه هایش نقش بر آب خواهد شد. از همه مهمتر آن است که باید مردم "دجّال‌ها" و "سفیانی‌ها" را بشناسانند. این سفیانی‌ها گذشته از نشانه‌هایی که قبلا گفتیم نشانه دیگری نیز دارند که نمونه‌اش در تاریخ اسلام بروشنی دیده می‌شود، و آن این که: صلحا و شایستگان را از صحنه اجتماع کنار می‌زنند و افراد ناصالح و مطرود را به جای آنها قرار می‌دهند. "بیت المال" را چنانکه در حکومت دودمان ابوسفیان آمده میان حواشی و طرفداران خود تقسیم می‌کنند؛ طرفدار انواع تبعیض‌ها، تحمیق‌ها و پراکندگی‌ها هستند و با این مشخّصات می‌توان آنها را شناخت و شناساند. "دجّال‌ها" صفوف ضدّ انقلابی مرموز را تشکیل می‌دهند، و "سفیانی‌ها" صفوف ضدّ انقلابی آشکارا، و هر دو، در واقع یک موضع دارند در دو چهره مختلف، و تا صفوف آنها در هم شکسته نشود تضمینی برای "پیشرفت" و "بقای" انقلاب نیست»<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[حکومت جهانی مهدی (کتاب)|حکومت جهانی مهدی]]، ص ۱۸۰ -۱۸۵.</ref>.
 
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛}}
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از جمله علائم [[ظهور]] حضرت [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} که وقوعش حتمی شمرده شده است خروج [[سفیانی]] است و اخبار و روایات متعددی بر خصوصیات و خروج او دلالت دارد. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است پیش از قیام [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} پنج علامت حتمی است، [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[ندای آسمانی|صیحه آسمانی]]، قتل [[نفس زکیه]]، فرو رفتن سرزمین بیداء<ref>کمال الدین ص ۶۵۰.</ref>.
::::::نام و نسب او: [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} فرموده است فرزند خورنده جگرها از وادی یابس خارج می‌شود اسمش عثمان و پدرش عنسبه و از اولاد [[ابوسفیان]] است<ref>کمال الدین ص ۶۵۱.</ref>.
::::::خصوصیات فردی او: [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرمایند [[سفیانی]] سرخ‌‌‌رو سفید پوست و زاغ چشم است هرگز خدا را پرستش نکرده است و به [[مکه]] و [[مدینه]] نرفته است<ref>الغیبه شیخ طوسى، ص ۲۷۰.</ref>.
::::::اعتقادات او: از برخی روایات استفاده می‌شود که وی مسیحی است و یا دست نشانده [[مسیحیت]] است روایتی را [[شیخ طوسی]] نقل کرده است که [[سفیانی]] از شهرهای رم خروج می‌کند و در گردن او صلیب است<ref>الغیبه، شیخ طوسى، ص ۲۷۸.</ref>.
::::::و از برخی روایات استفاده می‌شود که وی مسلمان منحرفی است که کینه [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} را در دل دارد چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند گویا [[سفیانی]] را می‌بینم که در میدان [[کوفه]] شما جایگاه خود را گسترانیده است و منادی او فریاد می‌زند هرکس سر [[شیعه]] [[امام علی|علی]] را بیاورد هزار درهم مزد می‌گیرد همسایه بر همسایه رحم نمی‌کند و گردنش را می‌زند برای هزار درهم آگاه باشید که حکومت شما در آن زمان به دست زنازادگان خواهد بود<ref>الغیبه، شیخ طوسى، ص ۲۷۳.</ref>.
::::::زمان خروج او: [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند امر [[سفیانی]] از مسائل حتمی است و خروجش در ماه رجب می‌باشد<ref>غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۲۶.</ref>.
::::::و در حدیثی دیگر [[امام صادق]] {{ع}} نیز می‌فرمایند: خروج [[سفیانی]] و [[یمانی]] و خراسانی در یکسال و یک ماه و یک روز واقع می‌‌‌شود<ref>غیبت نعمانى، باب ۱۴، ص ۳۶۹.</ref>.
::::::مکان خروج او: [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند سپس پسر جگرخوار (یعنی هند همسر [[ابوسفیان]]) از وادی یابس خروج کند تا در منبر [[دمشق]] نشیند<ref>غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۳۴.</ref>.
::::::مدت حکومت [[سفیانی]]: [[امام صادق]] {{ع}}: فرمود [[سفیانی]] از علائم حتمی است خروج او در ماه رجب و از آغاز خروجش تا پایان آن جمعاً ۱۵ ماه می‌باشد که در ۶ ماه آن جنگ و پیکار می‌باشد و چون شهرهای پنجگانه ([[دمشق]]، [[حمص]]، [[فلسطین]]، [[اردن]] و [[حلب]]) را تصرف کرد ۹ ماه فرمانروایی می‌کند<ref>غیبت نعمانى، باب ۱۸، ص ۴۲۶.</ref>.
::::::محل مرگ [[سفیانی]]: [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} ذیل آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ...}}﴾}} می‌فرمایند: کمی پیش از قیام قائم ما [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} [[سفیانی]] خروج می‌کند و ۹ ماه حکومت می‌کند و لشگریان او به [[مدینه]] وارد می‌شوند تا اینکه به "[[بیداء]]" برسند در آنجا خداوند آنها را در آن سرزمین فرو می‌‌‌برد<ref>تاریخ غیبت کبرى، سید محمد صدر، ص ۶۴۸.</ref>.
::::::با فرض صحت روایت مذکور و مانند آن تمامی اخباری که از فرورفتن لشگری در صحرای [[بیداء]] خبر می‌دهند مورد قبول [[شیعه]] و [[سنی]] است همگی مربوط به [[سفیانی]] و برنامه‌ها و کارهای او می‌شود و لازم به یادآوری است که از پاره‌ای از روایات استفاده می‌شود که امکان دارد [[سفیانی]] منحصر به یک فرد نباشد بلکه اشاره به صفات و برنامه‌های مشخص باشد که در طول تاریخ افراد زیادی مصداق آن بوده‌اند از جمله روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} که خروج [[سفیانی]] از مسائل حتمی و مسلّم است و در برابر هر قیام‌‌‌کننده‌ای یک [[سفیانی]] وجود دارد<ref>بحار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۰-۵۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::« از نشانه خروج سفیانی در روایات سخن بسیار به میان آمده است. اهمیّت این علامت از چند جهت است:
:::::#در میان علایم مطرح و مشهور، نشانه [[سفیانی]] جامعۀ انسانی را تحت تأثیر حرکت خود قرار می‌دهد.
:::::#علامتی مدت‌دار بوده و از زمان شروع تا پایان بیش از یک سال به طول می‌کشد.
:::::#این علامت، حداقل با دو نشانه حتمی دیگر ارتباط دارد: [[خسف بیداء]] و [[یمانی]].
:::::#طبق برخی روایات او با حضرت می‌جنگد.
:::::#طبق برخی روایات وی از خاندان بنی امیه است که سابقۀ دیرین در مخالفت با [[اهل بیت]]{{عم}} و [[شیعه]] دارند.
:::::#رفتار او با شیعیان خشن است.
::::::[[سفیانی]] مردی است که گویا از تبار بنی امیه می‌باشد. او حدود شش ماه قبل از ظهور [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} در حدود منطقه شامات خروج کرده و آن محدوده (سوریه، فلسطین، اردن) را تحت تصرف خود در می‌آورد. سپس به عراق حمله کرده و با تصرف آنجا شیعیان را تحت فشار قرار می‌دهد. هم‌زمان با خروج وی و در مقابل او افراد دیگری بپا می‌خیزند که از مردی خراسانی و مردی یمانی نام برده شده است. او لشگری را برای مبارزه با [[امام مهدی]]{{ع}} به حجاز می‌فرستد. لشگر او در منطقه [[بیداء]] به زمین فرو می‌رود. [[امام مهدی]] {{ع}} پس از ظهور و تصرف حجاز، به سمت عراق حرکت کرده و با سفیانی درگیر می‌شود، و در نهایت سفیانی کشته شده و همۀ لشگریان او نابود می‌شوند<ref>ر.ک: غیبت نعمانی، ص ۲۷۹، ب ۱۴، ح ۶۷ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>.
::::::برخی گمان کرده‌اند که [[سفیانی]]، نماد جریان کفر در برابر [[اسلام]] است نه یک شخص؛ ولی به نظر می‌آید او یک شخص به شمار می‌رود؛ زیرا ویژگی و خاصیت یک علامت این است که انسان را به مطلوب دلالت کند، و انسان بین او و مطلوب رابطه ببیند بنابراین سفیانی نیز باید فردی باشد که با خروج او، مردم پی به ظهور حضرت ببرند<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: دادگستر جهان، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۶۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام والمسلمین رجالی تهرانی؛}}
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از علایم ظهور [[امام مهدی]] {{ع}} که وقوعش حتمی و قطعی شمرده شده است، خروج سفیانی است. اخبار و روایاتی که بر وجود و خصوصیات او دلالت دارند، بدین ترتیب می‌‏باشند: حتمی بودن خروج او: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: پیش از قیام [[قائم]] {{ع}} پنج علامت حتمی می‌‏باشد: [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]]، و فرورفتن سرزمین بیدا.<ref> کمال الدّین و تمام النّعمه، شیخ صدوق، ص ۶۵۰</ref>
::::::نام و نسب او: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: فرزند خورنده جگرها، از وادی یابس خارج می‌‏شود ... اسمش عثمان و پدرش عنبسه و از اولاد [[ابوسفیان]] است و [[امام سجاد|امام زین العابدین]] {{ع}} فرموده است: سپس سفیانی ملعون از وادی یابس بیرون می‌‏‏آید، وی از فرزندان عنبسة بن ابی سفیان است<ref> کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۰.</ref>
::::::خصوصیات فردی او: [[امام باقر]] {{ع}} در این رابطه می‌‏‏فرماید: سفیانی، سرخ رویی سپیدپوست و زاغ‌‏چشم است، هرگز خدا را پرستش نکرده و هرگز مکه و مدینه را ندیده است ...<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۳۵</ref>
::::::عقیده او: از برخی [[روایات]] استفاده می‌‏شود که وی مسیحی و یا از ساخته‌‏های مسیحیت است. مانند روایتی که [[شیخ طوسی]] نقل کرده است که: سفیانی از شهرهای روم روی می‌‏‏آورد برای انتقام و در گردنش صلیب است ...<ref> کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۸</ref> البته این روایت که از [[معصوم]] نقل نشده نمی‌‏تواند مورد اعتماد باشد. و از برخی روایات چنین استفاده می‌‏شود که وی مسلمان منحرفی است که کینه [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} را به دل دارد. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏فرماید: گویا سفیانی را می‌‏بینم که در میدان [[کوفه]] شما جایگاه خود را گسترده، و منادی او فریاد می‌‏زند؛ هرکس‏ سر [[شیعه]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]] را بیاورد، هزار درهم مزد خواهد گرفت. همسایه بر همسایه می‌‏‏جهد و گردنش را می‌‏زند و هزار درهم را می‌‏‏گیرد. آگاه باشید که در آن روز حکومت شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود<ref> کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۷۳</ref>. زمان خروج او: [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: امر سفیانی از مسائل حتمی است، و خروجش در ماه رجب می‏‌باشد<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۲۶.</ref> و نیز می‌‏‏فرماید: خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد<ref> همان مأخذ، باب ۱۴، ص ۳۶۹</ref>. مکان خروج او: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} می‌‏فرماید: سپس پسر جگ‌رخوار (هند، همسر ابو سفیان) از وادی یابس خروج کند، تا به منبر دمشق نشیند. و [[امام هادی]] {{ع}} در ضمن حدیثی چنین فرموده است: خراسانی و سفیانی خروج خواهند کرد، این از مشرق و آن دیگری از مغرب<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۲۳۲.</ref>.
::::::مدّت حکومتش: [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[سفیانی]] از علایم حتمی است، خروج او در ماه رجب خواهد بود، و از آغاز خروجش تا پایان آن جمعا ۱۵ ماه است که در ۶ ماه آن جنگ و پیکار می‌‏کند، و چون شهرهای پنجگانه (دمشق، حمص، فلسطین، اردن، حلب) را تصرّف کرد، ۹ ماه فرمانروایی می‌‏کند، و یک روز هم بر آن افزوده نمی‌‏‏شود.<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۸، ص ۴۲۶</ref> محلّ مرگ او: حضرت [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ذیل آیه شریفه: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ}}﴾}}<ref>سوره سبا آیه۵۱</ref> می‌‏‏فرماید: کمی پیش از قیام قائم ما [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}، سفیانی خروج می‌‏‏کند، پس به اندازه دوران حاملگی یک زن که ۹ ماه باشد حکومت می‌‏کند، لشکریان او به مدینه‏ وارد می‌‏شوند، تا اینکه به بیدا می‌‏‏رسند، خداوند آنها را در زمین فرو می‌‏‏برد<ref> تاریخ غیبت کبری، سید محمد صدر، ص ۶۴۸</ref>. به فرض صحّت روایت مذکور و مانند آن، تمامی اخباری که از فرورفتن لشکری در صحرای بیدا خبر می‌‏دهند، و مورد قبول شیعه و سنّی است، همگی مربوط به سفیانی و برنامه‏‌ها و کارهای او می‌‏‏شود. این بود مهمترین خصوصیاتی که در کتب حدیث، پیرامون سفیانی ذکر شده است. در آخر، ذکر این نکته شایسته است که در پاره‌‏ای از [[روایات]] استفاده می‌‏شود که امکان دارد سفیانی منحصر به یک فرد نبوده، بلکه اشاره به صفات و برنامه‏‌های مشخّصی باشد، که در طول تاریخ افراد زیادی مظهر آن بوده‌‏اند. از جمله، در روایتی از [[امام سجاد|امام زین العابدین]] {{ع}} نقل شده، خروج سفیانی از مسائل حتمی و مسلّم است، و در برابر هر قیام ‏کننده‏‌ای یک سفیانی وجود دارد.<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۱۸۲.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۸۱ تا ۱۸۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۴. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی ‎اصغر رضوانی]]]]
'''[[علی ‎اصغر رضوانی]]''' در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این باره گفته است:
::::::«در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} سخن از [[خروج سفیانی]] به عنوان یکی از [[نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی|علایم حتمی ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به میان آمده است:
::::::شیخ [[طوسی]] رحمه الله به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: «[[خروج سفیانی]] از [[نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی|علایم حتمی ظهور]] است» <ref>الغیبه، للطوسی، ص ۴۳۵.</ref>.
::::::از مجموعه روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به دست می‌آید که سفیانی، شخصی از معاندین است که به قصد مقابله با [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} برمی‌خیزد و در سرزمینی به نام [[بیدا]] به امر خداوند با لشکریانش به زمین فرو خواهند رفت.
::::::مسلم به سند خود از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده که فرمود: «شخصی به خانه خدا پناه می برد، آن گاه لشکری به سوی او فرستاده می شود، هنگامی که به [[بیدا]] رسیدند به زمین فرو خواهند رفت» <ref>صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۶۷.</ref>
::::::[[نعمانی]] نیز به سند خود از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: «برای قائم پنج علامت است، از آن جمله [[خسف بیداء]] را بر می‌شمارد» <ref>الغیبه، للنعمانی، ص ۲۵۲.</ref>
::::::[[نعمانی]] در جایی دیگر، از جمله [[نشانه‌های ظهور|علایم ظهور]] را خروج سفیانی و [[خسف بیداء]] می‌داند<ref>الغیبه، للنعمانی، ص ۲۶۴.</ref>»<ref>موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. آقای باقری‌زاده اشعری؛}}
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شورش [[سفیانی]]، مشهورترین نشانه [[ظهور]] است که به طور گسترده در منابع قدیم و جدید، بیان شده است و در مصادر حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت]] تقریباً یکسان آمده است.
::::::دلایل اثبات کننده این نشانه این برای [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] ، عبارت‌اند از:
:::::#احادیث صحیح و معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]]،
:::::#فراوانی احادیث موجود در منابع کهن [[شیعه]] و [[اهل  سنت]]،
:::::#اشتراک متون حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در این باره،
:::::#فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه (برگرفته از حدیث و تواریخ کهن)،
:::::#سوء استفاده امویان از نام [[سفیانی]] برای به دست گرفتن قدرت.
::::::احادیث مرتبط با [[سفیانی]] ، متنوع‌اند و مفصل به بیان جزئیات پرداخته‌اند. در حدیثی، [[امام صادق]] {{ع}} [[سفیانی]] را این گونه معرفی می‌فرماید: فرزند زن جگرخوار، از بیابان خشک، خروج می‌کند؛ مردی میانه بالا، ترسناک، با سری ستبر، آبله‌رو که چون او را ببینی، می‌پنداری یک چشم است. نامش عثمان، پدرش عنبسه و از نسل ابوسفیان است، تا این که به سرزمینی که آرامش و آب روان دارد، وارد می‌شود و بر منبر آن می‌نشیند<ref>کمال الدین، ص ۶۵۱، ح ۹.</ref>.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر می‌فرماید: اگر [[سفیانی]] را ببینی، او را خبیث‌ترینِ مردم می‌یابی؛ بور، سرخ‌رو و کبود چشم، که می‌گوید: خدایا! انتقامم را می‌گیرم، انتقامم را می‌گیرم، هر چند با رفتن در آتش باشد. او آن اندازه خبیث است که یکی از کنیزانش را که از او فرزند دارد، زنده به گور می‌کند، مبادا که جایش را نشان دهد<ref>کمال الدین، ص ۶۵۱، ح ۱۰.</ref> .
::::::[[امیر مؤمنان]] {{ع}} نیز در نامه‌ای به معاویه، این گونه به [[سفیانی]] اشاره نموده است: "ای معاویه! [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} به من خبر داده است که ... فردی از نسل تو –که شوم، ملعون، نابخرد، خش، وارانه‌دل، بدخو و سختگیر است و خداوند، رحم و شفقت را از دل او برکنده و از سوی مادر به قبیله کلب می‌رسد و گویی او را می‌بینم و اگر می‌خواستم، نامش، ویژگی‌هایش و چندساله بودنش را می‌گفتم-، لشکری را روانه [[مدینه]] می‌کند و به ان وارد می‌شود و در کشتار و زشتکاری، زیاده‌روی می‌کنند و مردی پاک و پاکیزه از نسل من از او می‌گریزد؛ کسی که زمین را از عدل و داد پر می‌کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است<ref>کتاب سلیم بن قیس: ج ۲، ص ۷۷۴.</ref>.
::::::در احادیث، شورش [[سفیانی]]، یکی از نشانه‌های حتمی پیش از [[ظهور]] امام [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} دانسته شده است. برای نمونه، {{امام سجاد|امام زین العابدین]] {{ع}} می‌فرماید: [[قائم]]  ما [خاندان محمد]، در سالی که مردم [که همان یاران اویند، گرد او] جمع می‌شوند، [[ظهور]] می‌کند... قیام [[قائم]]، از امور حتمی الهی است و کار [[سفیانی]] نیز از امور حتمی الهی است و قیام کننده‌ای نداریم، جز آن که [پیش از او] [[سفیانی]] داریم<ref>قرب الإسناد: ص ۳۷۴، ح ۱۳۲۹.</ref>.
::::::[[امام رضا]] {{ع}} نیز در توضیح چرایی نپذیرفتن حکومت، به [[مأمون]] می‌فرماید: این کار (به دست گرفتن حکومت از سوی ما) جز پس از شورش [[سفیانی]]، شدنی نیست<ref>دلائل الإمامة: ص ۳۴۹، ح ۳۰۴.</ref>
::::::[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: [خروج] [[سفیانی]]  و [[قائم]]، در یک سال است<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۲۶۷، ح ۳۶.</ref>
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی به فضل کاتب می‌فرماید: ای فضل! از جایت تکان نخور تا [[سفیانی]] خروج کند و چون سفیانی خروج کرد، ما را لبیک بگویید (سه بار) که خروج او، از نشانه‌های حتمی است<ref>الکافی: ج ۸، ص ۲۷۴، ح ۴۱۲.</ref>
::::::درباره زمان و چگونگی شورش [[سفیانی]]، در احادیث، توضیحاتی آمده است. از جمله، [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: آنچه را دوست می‌دارید، نخواهید دید تا فرزندان فلان طایفه با هم اختلاف پیدا کنند که چون با هم اختلاف پیدا کنند، مردم [برای در دست گرفتن قدرت] به طمع می‌افتند و دو دستگی پدید می‌آید و [[سفیانی]] خروج می‌کند<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۰۹، ح ۲۵۴.</ref>
::::::نیز می‌فرماید: کار [[سفیانی]]، از امور حتمی است و خروج او در ماه رجب است<ref>کمال الدین، ص ۶۵۲، ح ۱۵.</ref>
::::::[[امام صادق]] {{ع}} در حدیثی دیگر می‌فرماید: خروج سه نفر ([[سفیانی]]، [[سید خراسانی|خراسانی]] و [[یمانی]])، در یک سال، در یک ماه و در یک روز است و هیچ کدام، ره‌یافته‌تر از یمانی نیست؛ زیرا او به سوی حق می‌خواند<ref>الإرشاد: ج ۲، ص ۳۷۵.</ref>
::::::[[امام علی]] {{ع}} درباره سختی شورش [[سفیانی]] می‌فرماید: هنگامی که کار [[سفیانی]] بالا می‌گیرد، هیچ کس از بلای آن در امان نمی‌ماند، جز کسی که بر محاصره و در تنگنا واقع شدند، شکیب ورزد<ref>الفتن: ج ۱، ص ۲۴۶، ح ۶۹۹.</ref>
::::::[[امام صادق]] {{ع}} درباره مدت فرمان‌روایی [[سفیانی]] می‌فرماید: ابتدا تا انتهای خروج و شورش او، پانزده ماه است: شش ماه می‌جنگد و چون مناطق پنجگانه[ی شام یعنی دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین] را به تصرف در آورد، نُه ماه فرمان‌روایی می‌کند و یک روز هم بیشتر نمی‌شود<ref>کمال الدین، ص ۶۵۲، ح ۱۵.</ref>
::::::[[امیر مؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: [[امام مهدی|مهدی]] با موهایی موجدار و خالی در گونه، از سمت شرق می‌آید و این هنگام، [[سفیانی]] خروج می‌کند و به اندازه بارداریِ یک زن، نُه ماه، فرمان‌روایی می‌یابد و در شام خروج می‌کند و شامیان، مطیع او می‌شوند –جز برخی دسته‌ها که بر حق پایداری می‌کنند و خداوند، آنان را از خروج با او نگاه می‌دارد- و با لشکری انبوه به سوی [[مدینه]] می‌آید تا این که به بیابان میان [[مدینه]] و [[مکه]] می‌رسد و خداوند، او را به زمین فرو می‌برد و این هما سخن خدای جل جلاله در کتابش است: "و کاش آنان را می‌دیدی که چه سان هراسان‌اند و راه گریزی ندارند و از جایی نزدیک، فرو گرفته شده‌اند!"<ref>سبأ، آیه ۵۱.</ref><ref>الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۴، ح ۱۴.</ref>
::::::[[امام صادق]] {{ع}} درباره علت جنگیدن [[امام مهدی]] {{ع}} با [[سفیانی]] می‎فرماید: ما و خاندان [[ابوسفیان]]، دو خاندانی هستیم که به خاطر خدا با هم دشمنی می‌کنیم. ما می‌گوییم: خدا راست گفت و آنان می‌گویند: خدا دروغ گفت. [[ابوسفیان]] با [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} جنگید و [[معاویه]] با [[امام علی|علی بن ابی طالب]] جنگید و [[یزید بن معاویه]] با [[امام حسین|حسین بن علی]] جنگید و [[سفیانی]] با [[قائم]] می‌جنگد<ref>معانی الأخبار: ص ۳۴۶، ح ۱.</ref>
::::::[[امام باقر]] {{ع}} درباره چگونگی ملاقات [[امام مهدی]] {{ع}} با [[سفیانی]] می‌فرماید: هنگامی که به [[سفیانی]] خبر می‌رسد که [[قائم]] از سمت [[کوفه]] به سوی او می‌آید، از لشکرش کناره می‌گیرد و بیرون می‎رود تا [[قائم]] را ملاقات کند و می‌گوید: مرا نزد پسر عمویم ببرید. [[سفیانی]] را نزد او می‌آورند و [[قائم]] با وی سخن می‌گوید و [[سفیانی]] با او بیعت می‌کند و سپس به سوی یارانش باز می‌گردد. آنان به وی می‌گویند: چه کردی؟ می‌گوید: تسلیم شدم و بیعت کردم. به او می‌گویند: خداوند، رأیت را زشت گرداند! در حالی که خلیفه‌ای فرمان‌روا بودی، به فردی فرمان‌بردار تبدیل شدی! پس [[سفیانی]] [پشیمان و] با او ([[قائم]]) رو در رو می‌شود و با او می‌جنگد و سپس آن شب را سپری می‌کنند و صبح دوباره در برابر [[قائم]] صف‌آرایی می‌نماید و آن روز را نیز می‌جنگند<ref>بحار الأنوار: ج ۵۲، ص ۳۸۸، ح ۲۰۶.</ref>
::::::[[امام علی]] {{ع}} درباره رویارویی لشکر [[سفیانی]] با پرچم‌های سیاه می‌فرماید: [[سفیانی]] و پرچم‌های سیاه در دروازه اصطخر<ref>اصطخر یا استخر: شهری بزرگ در فارس بوده است.</ref> با هم رو در رو می‌شوند. میان پرچم‌های سیاه، جوانی از بنی‌هاشم است که در کف دست چپش خالی دارد و فرمانده طلایه‌داران این سپاه، مردی از بنی‌تمیم به نام [[شعیب بن صالح]] است. جنگی سخت و بزرگ، میان آن دو در می‌گیرد و پرچم‌های سیاه، غلبه می‌کنند و لشکر [[سفیانی]] می‌گریزد و در این هنگام، مردم، [[امام مهدی|مهدی]] را آرزو و پیجویی می‌کنند<ref>الفتن: ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۹۱۴.</ref>
::::::درباره سرانجام لشکر [[سفیانی]] نیز [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: چون خبر خروج [[امام مهدی|مهدی]] به سمت [[مکه]] به فرمانده اعزامی [[سفیانی]] می‌رسد، لشکری را در پی او روانه می‌کند؛ ولی به او نمی‌رسند و مهدی همچون [[حضرت موسی|موسی بن عمران]]، بیمناک مراقب وارد [[مکه]] می‌شود. سپس فرمانده لشکر اعزامی [[سفیانی]]، وارد بَیدا (بیابان میان [[مدینه]] و [[مکه]]) می‌شود و منادی‌ای از آسمان، ندا می‌دهد: "ای بَیدا! این قوم را هلاک کن" و همگی در زمین فرو می‌روند و جز سه تن از آنها نمی‌توانند بگریزند، و خداوند، سر و صورت این را –که از قبیله کلب هستند-، وارونه می‌کند<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۹، ح ۶۷.</ref>.
::::::[[امام باقر]] {{ع}} در حدیثی، سرنوشت [[سفیانی]] را این گونه توصیف فرموده است: [[امام مهدی|مهدی]] ، [[سفیانی]] را زیر درختی که در حیره است و شاخه‌هایش دراز و تا به زمین رسیده است، شکست می‌دهد<ref>بحار الأنور، ج ۵۲، ص ۳۸۶، ح ۱۹۹.</ref><ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۷، ص ۶۵–۱۳۵.</ref>» <ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۷۲-۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۶. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«یکی از نشانه‌های قطعی ظهور است. سفیانی، عنصر بی‌بندوبار، آلوده و پرده در اموی نسب و اموی‌نژاد است که در سوریه انقلاب می‌کند و انقلابش نیز، پس از غلبه بر دو گروه مخالف خویش، به ظاهر پیروز می‌گردد و آن دو خطّ‍‌ مخالف را که رهبری یکی را مردی سرخ رو و دیگری را مردی "ابرص" به عهده دارد، درهم می‌کوبد. فضای سیاسی و اجتماعی برای او آماده می‌شود و او بر منطقه وسیعی که شامل: دمشق، حمص، حلب، اردن، فلسطین و اسرائیل کنونی است، مسلّط‍‌ می‌گردد و یهودیان و عناصر تبهکار و حق‌ستیز، کودکان پرورشگاهی و کنار خیابانی از او پیروی می‌کنند و همه این تحوّلات ظرف شش ماه صورت می‌پذیرد. پس از استقرار قدرت و سیطره سفیانی در سوریه و منطقه وسیعی که نام برده شد، سپاه گرانی مرکب از ١٤٢ هزار نفر سازماندهی می‌کند و بخشی از آن را به منظور فتح عراق و بخشی دیگر را به سوی حجاز و مدینه منوّره، گسیل می‌دارد. سپاه ١٢ هزار نفری او به سوی مدینه می‌رود تا [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آن اصلاحگر بزرگ جهانی را که خبر ظهورش پخش گردیده، دستگیر نماید. انان سه روز در مدینه توقّف می‌کنند و در آن‌جا دست به چپاول و جنایت می‌زنند و پس از آن، بخش مهمّ‌ آن ١٢ هزار نفر، مدینه را به منظور دستیابی به [[امام مهدی]] {{ع}} به قصد مکه ترک می‌کنند، چرا که اطّلاع می‌یابند که آن اصلاحگر بزرگ، از مدینه به مکه رفته است.
::::::این سپاه تجاوزکار در راه مکه، به بیابانی می‌رسند و در آن‌جا، زمین به امر خدا همه آنان را می‌بلعد و جز دو نفر باقی نمی‌ماند، یکی از آن دو به سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‌رود تا بشارت نابودی دشمنان حق و عدالت را بدهد و دیگری به سوی سفیانی می‌رود تا سرنوشت شوم ستونی از سپاه تجاوزکار او را گزارش کند. اما سپاه تجاوزکاری که از سوی سفیانی به عراق گسیل می‌گردد، در منطقه‌ای از اطراف نجف که "روحاء" نام دارد پیاده می‌شود و ده‌ها هزار نفر از آنان برای اشغال نجف و کوفه حرکت می‌کنند.
::::::روز عیدی از اعیاد اسلامی، تجاوز خویش را به این دو شهر آغاز می‌کنند و سر راه خود با ستونی از مدافعان که از [[بغداد]] می‌رسد درگیر می‌شوند و میان این ده‌ها هزار مدافع عراقی و سپاه سفیانی، جنگ وحشتناکی جریان می‌یابد که البته سپاه سفیانی، پیروز می‌شود و کوفه را به اشغال خود درمی‌آورد و در آن‌جا سخت به کشتار وسیع غیرنظامیان، جاری ساختن سیلاب خون از بیگناهان، برپا ساختن چوبه‌های بی‌شمار دار و به اسارت بردن زنان و دختران، دست می‌زند. مردی برای دفاع از کوفه و حقوق مردم آن بپا می‌خیزد و انقلابی به راه می‌اندازد، اما کشته می‌شود.
::::::سرانجام این بخش از سپاه سفیانی به سوی شام برمی‌گردد، اما گروهی از کوفه و گروهی به فرماندهی "[[سید هاشمی]]" و گروهی به فرماندهی قهرمان پرواپیشه "یمنی"، سپاه ١٠٠ هزار نفری سفیانی را تعقیب می‌کنند و طی‌ جنگ خونین میان راه عراق و شام همه را درهم می‌کوبند و انبوهی اسیر و غنایم جنگی، بدست می‌آورند.
::::::اما سرانجامِ شوم سفیانی و جنبش ارتجاعی او، بدین‌گونه پایان می‌پذیرد که: [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} آن اصلاحگر زمین و زمان پس از ظهور خویش، از مکه به تدریج به کوفه می‌رسد و پس از استقرار عدالت در حجاز و عراق و دمشق، قلمرو سیطره ظالمانه سفیانی را هدف قرار می‌دهد. در حرکت اصلاحی امام به سوی شام، انبوهی از حق‌طلبان به او می‌پیوندند و سفیانی نیز در "رمله"، شمال شرقی فلسطین و قدس برای شرارت آماده می‌شود. لحظات رویارویی دو سپاه حق و باطل و عدل و بیداد، فرا می‌رسد، گروه‌هایی از سپاه سفیانی، قرارگاه خویش را رها کرده و به لشکر حق می‌پیوندند و گروهی نیز به سپاه سفیانی ملحق می‌شوند. شرایط‍‌ برای یک پیکار بزرگ و سرنوشت‌ساز آماده می‌شود.
::::::سفیانی با دریافت گزارش رسیدن نیروی حق و آمدن اصلاحگر بزرگ [[امام مهدی]] {{ع}} از عراق به شام و فلسطین، خود را با همه قدرت و امکانات آماده رویارویی و دیدار می‌کند و بنا به روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} می‌گوید: {{عربی|اندازه=155%|"أَخْرِجُوا إِلَيَّ ابْنَ عَمِّي!"}} یعنی: عموزاده‌ام را نزد من بیاورید<ref>به اعتبار این‌که از نسل بنو امیه است و آنان خود را پسر عموهای [[بنی هاشم]] می‌پندارند.</ref>. پس از آن‌که رویاروی هم قرار می‌گیرند و [[امام مهدی]] {{ع}} سفیانی را برای گفتگو به حضور می‌پذیرد و آن گفتگو به [[بیعت]] سفیانی با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] و با ایمان به او و حرکت عظیم و عمیق و آسمانی او می‌انجامد، سفیانی از قرارگاه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به سوی سپاه خویش بازمی‌گردد که سران سپاهش می‌پرسند: چه کردی‌؟ پاسخ می‌دهد: "من در برابر منطق پولادین و موضع بحق [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، [[اسلام]] او را پذیرفتم و به راه و رسم او گردن نهادم و با او دست بیعت دادم و از گذشته سیاه خویش، ندامت کردم." سران سپاه او می‌گویند: "زشت باد رأی تو! در شرایطی که خلیفه‌ای بلامانع و پراقتدار به سوی [[امام مهدی]] {{ع}} رفتی، اینک بر خطّ‍‌ [[اطاعت]] او گردن نهاده، بازگشته‌ای‌؟" سفیانی از پیمان خویش دست کشیده و بیعت خویش با حجّت خدا و خلیفه راستین او را می‌شکند و به تشویق سران سپاه تجاوزکار خود، برای پیکار با حق و عدالت آماده می‌شود.
::::::سحرگاه یکی از روزها، پیکار نهایی [[حق]] و باطل آغاز می‌گردد و خداوند پس از نبردی خونبار میان دو سپاه عدل و ظلم، [[حجت]] خدا و یاران حق‌گرای او را پیروزی کامل می‌بخشد و آنان، سپاه حق‌ستیز سفیانی را به‌طور کامل نابود می‌سازند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۳، ص ۳۱۶.</ref>.
::::::طبق روایت دیگری، سفیانی از سرنوشت شوم و تکاندهنده سپاه خویش که در راه مکه به زمین فرومی‌رود و زمین به فرمان خدا آن‌ها را می‌بلعد درس عبرت گرفته و می‌کوشد تا فرمان [[امام مهدی]] {{ع}} را گردن نهد. به همین جهت بیعت می‌کند، اما پس از اندک‌زمانی بیعت خویش را می‌شکند و سرکشی می‌کند و پس از نبردی خونین به اسارت درمی‌آید و نابود می‌گردد<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۳؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۱، ص ۵۰۵.</ref>.
::::::به روایت دیگری، پس از دستگیری به دستور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در دروازه [[بیت المقدس]] کشته می‌شود<ref>عقد الدرر، ص ۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۳، ص ۳۱۳.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۹۴.</ref>.
:::::*«یکی از نشانه‌های حتمی ظهور مصلح بزرگ جهانی، [[خروج سفیانی]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.</ref>. سفیانی در [[روایات]] این‌گونه توصیف شده است: مردی است به رنگ سرخ و زرد، با چشم کبود. در ظاهر ذکر خدا می‌گوید، ولی از پلیدترین و کثیف‌ترین مردم روزگار است و در پلیدی و خباثت چنان است که زن بچه‌دار خود را از ترس این‌که مبادا مردم را به مخفیگاه او راهنمایی کند، زنده به گور می‌کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶.</ref>. در روایتی [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان بیرون می‌آید. او مردی متوسط‍‌ القامه، قیافه‌اش وحشتناک و سرش ضخیم و رویش آبله دارد. اگر او را ببینی خیال می‌کنی یک‌چشمی است، او از اولاد ابو سفیان است. وی خروج می‌کند و به کوفه (یا نجف) می‌آید و بر منبر آن می‌نشیند. گروه کثیری را فریب می‌دهد و آنان را با خود همدست می‌نماید و مناطق: شام، دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف می‌نماید<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۶؛ منتخب الاثر، ص ۴۵۸.</ref>. وی گروه بسیاری از شیعیان را به قتل می‌رساند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵ و ۲۲۲.</ref>، سپس از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اطلاع پیدا می‌کند. لشکری انبوه به سوی او می‌فرستد اما به خود امام دست نمی‌یابد و سرانجام در بیابانی بین [[مکه]] و [[مدینه]] به زمین فرو می‌روند<ref>همان، ص ۲۳۸.</ref>. از [[امام صادق]] {{ع}} آورده‌اند که فرمود: گویی می‌نگرم که سفیانی در کوفه و در میدان شهر شما، بساط‍‌ خویش را گسترده است و جارچی‌های او جار می‌زنند که: "هرکس سر شیعه‌ای را بیاورد یک هزار درهم جایزه دارد"<ref>غیبة طوسی، ص ۲۷۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۵.</ref>. آن‌گاه است که همسایه بر همسایه می‌شورد و او را به جرم شیعه بودن سر می‌برد تا هزار درهم جایزه بگیرد. اصل خروج سفیانی، صرف‌نظر از ویژگی‌ها و قضایای جزئی، امری مسلّم است، ولی این‌که سفیانی کیست و چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه شورش می‌کند، چندان روشن نیست. در برخی از روایات، از [[امام علی]] {{ع}} در مورد نام سفیانی پرسیده شده و آن حضرت، از بیان آن خودداری کرده‌اند<ref>همان، ص ۲۰۶.</ref>. حال آن‌که اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی، خودداری کند. به نظر می‌رسد، سفیانی فرد مشخصی نیست، بلکه فردی است با ویژگی‌های ابو سفیان، که در آستانه ظهور مهدی {{ع}} به طرفداری از باطل، خروج می‌کند و مسلمانان را به انحراف می‌کشاند. امام سجاد {{ع}} می‌فرماید: "ظهور قائم {{ع}} از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، قطعی است. در برابر هرقیام‌کننده و مصلحی، یک سفیانی وجود دارد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.</ref>. و یا [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "ما و خاندان [[ابو سفیان]]، دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا باهم دشمنی داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابو سفیان، با [[پیامبر]] {{صل}} مبارزه کرد و [[معاویه]] با [[امام علی|علی]] {{ع}} و یزید با [[امام حسین|حسین بن علی]] {{عم}} به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم {{ع}} خواهد جنگید"<ref>همان.</ref>.
::::::براساس این [[روایات]]، سفیانی جریان باطل در بستر تاریخ است و رودررویی بین حق و باطل در این دو خانواده، نمونه بارزی از جریان این دو خط‍‌ است. پس بر فرض که سفیانی را از نسل ابو سفیان هم بدانیم، آخرین مهره این زنجیره، همان سفیانی است که در آستانه ظهور قائم {{ع}} خروج می‌کند. این‌که همزمان با خروج سفیانی از منطقه شام، یمانی و خراسانی به طرفداری از حق در ناحیه خراسان و یمن، قیام می‌کنند، نیز مؤید این نظر می‌تواند باشد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰ و ۲۱۷.</ref>. ابو سفیان، به عنوان سردمدار شرک و بت‌پرستی و سرمایه‌داری طاغوتی، هرنوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری و آزادی می‌زد، دشمن خود می‌دانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه برمی‌خاست. سفیانی، فردی است با این ویژگی‌ها که در برابر انقلاب بزرگ جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} خروج می‌کند. بر این اساس، در حقیقت سفیانی یک جریان است، نه یک شخص<ref>چشم‌به‌راه مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص ۲۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۴۰۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۷. نویسندگان کتاب «[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»؛}}
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در برخی روایات، یکی از نشانه‌های حتمی‌ ظهور، خروج فردی معروف به [[سفیانی]] شمرده شده است. از جزئیات حرکت وی نمی‌توان به روشنی و با قطعیت چیزی گفت؛ اما به صورت کلی می‌توان بیان کرد او که گویا از نسل بنی امیه و ابوسفیان است چند ماهی پیش از ظهور، خروج و قیام خود را از منطقه وادی یابس "احتمالاً جنوب غرب سوریه واقع است" شروع می‌کند و بر منطقه عراق، سوریه، اردن و این نواحی مسلط می‌شود. او، مردی خون‌ریز است که در زمان تسلط و [[حکومت]] او عده زیادی کشته می‌شوند. او با احساس خبر ظهور، لشکری را برای مبارزه و کشتن [[امام مهدی]]{{ع}} به طرف مدینه و مکه روانه می‌کند. لشکر وی در منطقه "[[بیدا]]" بین مکه و مدینه به اراده خداوند به زمین فرو می‌رود. [[امام مهدی]]{{ع}} پس از ظهور و حرکت به سمت عراق، [[سفیانی]] را می‌کشد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۲۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}}
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«پیش از قیام [[حضرت مهدی]] {{ع}}، مردی از نسل ابو سفیان از منطقه شام خروج می‌کند و با تظاهر به دین‌داری، گروه زیادی از مردم را فریب می‌دهد و بر بخش گسترده‌ای از سرزمین‌های اسلامی مثل [[سوریه]]، فلسطین، اردن و [[عراق]] تسلط می‌یابد. آنگاه که از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} آگاه می‌شود، سپاهی عظیم به طرف [[مکه]] گسیل می‌دارد و در منطقه بیداء بین [[مکه]] و [[مدینه]] به امر خداوند قهار، همه لشکریان او به جز چند نفر در زمین فرومی‌روند. از این حقیقت به خسف در بیداء یاد شده است. از [[روایات]] استفاده می‌شود خروج سفیانی، از نشانه‌های حتمی [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۳۹۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۹. نویسندگان کتاب ''«[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»''؛}}
[[پرونده:151958.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«پیش از قیام [[قائم]]{{ع}}، مردی از نسل ابو سفیان، در منطقه شام، خروج می‌کند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را می‌فریبد و به گرد خود، می‌آورد و بخش گسترده‌ای از سرزمین‌های [[اسلام]] را به تصرف خویش درمی‌آورد و بر مناطق پنجگانه: شام، حمص، فلسطین، اردن، قنسرین‌<ref>قنسرین نام شهری بوده در نزدیکی حلب که در سال ۳۵۱ ه.ق در زمان استیلای رومیان بر آن شهر، ویران شد و مردمان آن از ترس، کوچ کردند و از شهر جز کاروان‌سرایی باقی نماند. ر. ک: مراصد الإطلاع، ج ۳، ۱۱۲۶.</ref> و منطقه عراق، سیطره می‌یابد و در [[کوفه]] و [[نجف]]، به قتل عام [[شیعیان]] می‌پردازد. و برای کشتن و یافتن آنها جایزه تعیین می‌کند<ref>کمال الدین، ۶۵۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۲۱۵.</ref>. [[سفیانی]]، با این‌که از خبیث‌ترین و پلیدترین مردمان است، ولی همواره ذکر یارب یارب بر زبانش جاری است‌<ref>کمال الدین، ۶۵۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ۲۱۵.</ref>. حکومت دودمان [[بنی عباس]] به دست وی از هم گسسته می‌شود.
وی، آن‌گاه که از [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} باخبر می‌گردد و با سپاهی عظیم به جنگ وی می‌رود و در منطقه "[[بیداء]]" بین مکه و مدینه، با سپاه [[امام]]{{ع}} برخورد می‌کند و به امر خدا، همه لشکریان وی، به جز چند نفر، در زمین فرو می‌روند و هلاک می‌شوند<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ۲۷۲؛ تاریخ [[غیبت ]] کبری، ۵۱۸- ۵۲۰.</ref>. این خلاصه از ویژگی‌های [[سفیانی]] است که در منابع دینی و کتاب‌های معتبر به‌ عنوان نشانه ظهور آمده است: "[[غیبت ]]" [[شیخ طوسی]] و [[نعمانی]]، "ارشاد" [[شیخ مفید]]، "کمال الدین" [[شیخ صدوق]] و... روایات مربوط به [[خروج سفیانی]]، به اندازه‌ای است که برخی آنها را متواتر و برای اثبات [[سفیانی]]، کافی دانسته‌اند<ref>منتخب الأثر، ۴۵۹.</ref>. بنابراین، اصل [[خروج سفیانی]]، صرف‌نظر از ویژگی‌ها و قضایای جزئی امری مسلم است. پیش از این گفتیم که [[خروج سفیانی]]، از [[نشانه‌های حتمی ظهور]] است. ولی این‌که [[سفیانی]] کیست و چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه شورش می‌کند و... چندان روشن نیست. از برخی روایات، استفاده می‌شود که نام وی [[عثمان بن عنسبة]] است و از خاندان ابو سفیان، که در دوره [[غیبت ]] خروج می‌کند. این احتمال درست نیست. زیرا، سند این روایات ضعیف است‌<ref>جامع الرواة، ج ۲، ۱۵۶، اختیار معرفة الرجال، طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، ۵۴۵- ۵۴۶.</ref>. در منابع [[شیعه]]، گویا فقط دو روایت در این مورد وجود دارد که در سند یکی، [[محمد بن علی الکوفی‌]]<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵؛ منتخب الأثر، ۴۵۷.</ref> قرار دارد که توثیق نشده و روایت دوم هم، مرسله است‌<ref>کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۴۲؛ اعلام الوری، فضل بن حسن طبرسی، تحقیق علی اکبر غفاری، ۴۲۶، دار المعرفة، بیروت.</ref>. افزون بر این در برخی از روایات، از [[امام]]{{ع}} در مورد نام [[سفیانی]] پرسیده شده و آن حضرت، از بیان آن خودداری کرده‌اند<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۶.</ref>. حال آن‌که اگر نام وی مشخص بود، دلیلی نداشت که از بردن نام وی، خودداری کند. به نظر می‌رسد، [[سفیانی]] فرد مشخصی نیست، بلکه فردی است با ویژگی‌های ابو سفیان، که در آستانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} به طرفداری از باطل، خروج می‌کند و مسلمانان را به انحراف می‌کشاند. در حقیقت، ابو سفیان، به عنوان سرسلسله سفیانیان، سمبل پلیدی است. او غارتگری بود که با رباخواری و زورگویی و چپاول اموال مردم، ثروت‌های هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فریب و تحمیق توده‌های ستم‌کشیده و ترویج خرافات و دامن‌زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی به دست آورده بود. ابو سفیان، به عنوان سردمدار شرک و بت‌پرستی و سرمایه‌داری طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادری، آزادی می‌زد، دشمن شماره یک خود می‌دانست و با قدرت تمام دربرابر آن به مبارزه برمی‌خاست. [[سفیانی]]، فردی است با این ویژگی‌ها که دربرابر انقلاب بزرگ و جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} خروج می‌کند و تلاش‌های فراوانی برای رودررویی با آن به عمل می‌آورد»<ref>[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۷۳-۲۷۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
==پرسش‌های وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[چه آثاری در نقل نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)|چه آثاری در نقل نشانه‌های ظهور است؟]]
# [[چه فرقی بین نشانه‌های ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)|چه فرقی بین نشانه‌های ظهور و شرایط ظهور است؟]]
# [[آیا نشانه‌های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)|آیا نشانه‌های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟]]
# [[ آیا اعلان نشانه‌های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)| آیا اعلان نشانه‌های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟]]
# [[آیا نشانه‌های ظهور متعلق بدا واقع می شود؟ (پرسش)|آیا نشانه‌های ظهور متعلق بدا واقع می شود؟]]
# [[چه راه صحیحی در بررسی نشانه‌های ظهور پیشنهاد می‌کنید؟ (پرسش)|چه راه صحیحی در بررسی نشانه‌های ظهور پیشنهاد می‌کنید؟]]
# [[آیا روایات نشانه‌های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)|آیا روایات نشانه‌های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟]]
# [[مقصود از نفس زکیه که قبل از ظهور کشته خواهد شد کیست؟ (پرسش)|مقصود از نفس زکیه که قبل از ظهور کشته خواهد شد کیست؟]]
# [[مسیح دجال کیست؟ (پرسش)|مسیح دجال کیست؟]]
# [[معرکه هرمجدون چیست؟ (پرسش)|معرکه هرمجدون چیست؟]]
# [[مقصود از مسیحیت صهیونیستی چیست؟ (پرسش)|مقصود از مسیحیت صهیونیستی چیست؟]]
# [[مقصود از خسوف و کسوف که از نشانه‌های ظهور است چیست؟ (پرسش)|مقصود از خسوف و کسوف که از نشانه‌های ظهور است چیست؟]]
# [[مقصود از صیحه و فزع آسمانی در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)|مقصود از صیحه و فزع آسمانی در نشانه‌های ظهور چیست؟]]
# [[مقصود از ندای آسمانی در نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)|مقصود از ندای آسمانی در نشانه‌های ظهور چیست؟]]
# [[مقصود از خروج دجال که از نشانه‌های ظهور به حساب آمده چیست؟ (پرسش)|مقصود از خروج دجال که از نشانه‌های ظهور به حساب آمده چیست؟]]
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 
[[رده:غیبت]]
[[رده:پرسش‌های جامع غیبت]]
[[رده:پرسش‌های غیبت]]
 
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اح): پرسش‌هایی با ۶ پاسخ]]
[[رده:(اح): پرسش‌های مهدویت با ۶ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۸