علائم ظهور چند قسم است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[ علائم و نشانه‌های ظهور چند قسم‌اند؟ (پرسش)]]
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[علائم ظهور]] چند قسم است؟
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| نمایه وابسته      =
| مدخل اصلی        = [[مهدویت]]
| موضوعات وابسته    =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      =[[سید محمد صدر]] ؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت]] ؛ [[محمد باقری‌زاده اشعری]] ؛ [[سید مجتبی السادة]]
}}
'''[[علائم ظهور]] چند قسم است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
 
== پاسخ نخست==
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
::::::آیت‌ الله شهید '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«علامت متضمن معنای کشف، دلالت، نشان دادن چیزی، که این شی‏ء علامت آن است می‏‌باشد. و چون ما اکنون درباره [[ظهور]] حضرت [[بقیة الله]] بحث می‏‌کنیم، درباره سبب وجود این حالت در [[علائم ظهور]] صحبت خواهیم کرد.
علائم به این مفهوم و معنی از دو دیدگاه تقسیم می‌‏شود:
:::::*'''تقسیم اول:'''‏<ref>صدر، محمد، تاریخ غیبت کبری (ترجمه)، ۱جلد، نیک معارف - تهران (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۲ ه.ش.</ref>
با در نظر گرفتن ارتباط این علائم با برنامه‏‌ریزی الهی، به دو قسم تقسیم می‌‏شود:
:::::#رویدادهایی که در برنامه‏‌ریزی الهی دخالت دارند، همچون انحرافات که نشانه‏‌ای از [[ظهور]] نیز هستند.
:::::#حوادثی که در این برنامه‌‏ریزی دخالتی ندارند، بلکه به خودی خود بدون ارتباط با وجود انسان وجودی مستقل دارند، مانند گرفتن ماه در شب‌های آخر ماه، و گرفتن خورشید در وسط ماه و دیگر رویدادهایی نظیر اینها که به عنوان [[علائم ظهور]] ذکر شده‌‏اند.
:::::*'''تقسیم دوم:'''‏ علائم از جهت نزدیکی و دوری از زمان [[ظهور]]، به دو قسم تقسیم می‏‌شود:
:::::#رویدادهائی که نزدیک و چسبیده به زمان [[ظهور]] است، به‌طوری‌که از آخرین مقدمات [[ظهور]] شمرده می‌‏شود؛ همچون قتل نفس زکیه، چنانکه در اخبار و روایات آمده است.
:::::#روایاتی که گویای وقوع حادثه‏‌ای پیش از [[ظهور]] می‌‏باشند و لو اینکه با فاصله زمانی دور باشد. بنابراین مجموعه علائم را می‌‏توان به چهار گروه تقسیم کرد:
:::::##آنهائی که در برنامه‏‌ریزی الهی داخل و نزدیک زمان [[ظهور]] می‏‌باشند، مانند قتل نفس زکیه؛ اگر دلیل نقلی آن ثابت شود.
:::::##آنها که در برنامه‏‌ریزی داخل و دور از زمان [[ظهور]]ند، همچون وجود دولت [[بنی عباس]] و جنگ‌های صلیبی.
:::::##امور تکوینی نزدیک به زمان [[ظهور]]، همچون کسوف و خسوفی که بدان اشاره شد.
:::::##امور تکوینی دور از زمان [[ظهور]]، همچون پیدایش آب‌های جاری و سیلاب‌ها، و هجوم گروه‌های ملخ و قحطی و خشکسالی در دوران [[غیبت کبری]].
::::::بررسی دقیق درباره خود این علائم از یک طرف و از طرف دیگر ارتباط و وابستگی اینها با [[ظهور]] و اینکه به چه جهت اینها را به عنوان علامت ذکر کرده‏اند در اینجا لازم و ضروری است. اما علائمی که بطور عموم مربوط به برنامه‏‌ریزی الهی است، از آنجا که واضح است که هدف این برنامه‏ریزی آماده ساختن و زمینه‌‏سازی دوران [[ظهور]] است، از این جهت وقتی یک انسان این مطلب را فهمید و روش این برنامه‏ریزی را دانست، می‏‌تواند بفهمد که کدامیک از این رویدادها مربوط به [[ظهور]] است و کدامیک مربوط نیست، و حوادثی که بار مقدماتی [[ظهور]] را دارا است و زمینه‌‏ساز [[ظهور]] حضرت [[بقیة الله]] می‌‏باشد از نظر اندیشه یک انسان متفکر بناچار همگی جزو نشانه‌‏ها و کاشف از روز [[ظهور]] خواهد بود. و این علامت با قواعد عمومی اولیه مطابق بوده و می‏‌بایست آن را پذیرفت؛ چه اینکه در روایات آمده باشد یا نیامده باشد، زیرا با دلیل و برهان صحت برنامه‏ریزی الهی را فهمیدیم و این خود یک مزیت و ویژگی است در اینگونه روایات نسبت به دیگر روایات. بعلاوه که در احادیث هم عملا نقل شده و شامل اخبار و روایاتی است که دال بر انحراف زمان و مردم آن بود، چه آنها که در رابطه با زمان [[ظهور]] است و چه آنها که مربوط به قیامت است و یا اینکه بدون‏ ارتباط به هیچ‏یک ذکر شده است (چنانکه در جهت اول درباره آن بحث کردیم).
::::::و اما نسبت به رویدادهای تکوینی که بشارت وقوع آنها و لو در فاصله زمانی بسیار دور پیش از [[ظهور]] داده شده است، سر اساسی و نکته اصلی در اینکه آنها را به عنوان علامت ذکر کرده‏‌اند، آن است که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} برخی از حوادث بزرگی را که در آینده اتفاق خواهد افتاد و جلب نظر می‌‏کرده است، از طریق وحی و یا الهام فهمیده و به مردم می‏‌گفتند، و آن را مرتبط به [[ظهور]] حضرت [[بقیة الله]] می‌‏کردند تا مردمی که در زمان وقوع آن حوادث بسر می‏‌برند، صداقت گفتار ائمه را درباره آن حوادث ببینند و نسبت به اخبار مربوط به حضرت [[بقیة الله]] نیز اعتقادشان محکمتر شود، و آنها را نیز درست بدانند. پس از این جهت این حوادث نشانه [[ظهور]]ند که دلیل بر صدق اعتقاد و روایات مربوط به حضرت [[بقیة الله]] می‌‏باشند. و از اینجا می‏‌فهمیم که این حوادث را وقتی می‏‌توانیم علامت [[ظهور]] بدانیم که در روایات اسمی از آنها برده شده باشد و آنها را به عنوان نشانه و علامت ذکر کرده باشند؛ ولی اگر در روایات نیامده بود این گونه رویدادهای تکوینی را که در دوران پیش از [[ظهور]] واقع می‌‏شوند نمی‌‏توان گفت ارتباطی با [[ظهور]] حضرت [[بقیة الله]] {{ع}} دارند.
::::::و اما نسبت به رویدادهای تکوینی نزدیک به زمان [[ظهور]] بر طبق دلالت اخبار و احادیث، سر اساسی و نکته اصلی در اینکه اینها را علامت [[ظهور]] دانسته‌‏اند آن است که انگیزه ایجاد آنها در نظر خداوند متعال همان است که اینها را نشانه‏‌ای برای [[ظهور]] قرار دهد، و نظر مردم را نسبت به [[ظهور]] جلب کرده، و مخصوصا افراد با اخلاص و آزمایش شده را که همیشه در حال [[انتظار]] به سر می‌‏برده‌‏اند آماده [[ظهور]] گرداند. بنابراین، اینگونه روایات نشانه بودن برای [[ظهور]] را در برنامه‏ریزی الهی از آن جهت دارا می‌‏باشند که نظر مردم را به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} جلب می‏‌کنند. لکن باید بدانیم که رویدادهای مذکور همچون رویدادهای سابق، در صورتی‏ می‌‏توانند نشانی برای [[ظهور]] حضرت باشند که روایات متذکر آنها شده باشند؛ زیرا این مطلب واضح است که هر حادثه‌‏ای را و لو نزدیک به زمان [[ظهور]] و باعث جلب نظر مردم باشد، نمی‌‏شود علامت [[ظهور]] بدانیم<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۵۴۹، ۵۵۲.</ref>.
 
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله محمدی ری‌شهری؛}}
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ری‌شهری]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد محمدی ری‌شهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در این جا فهرستی را که [[شیخ مفید]] در کتاب [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]] آورده، به همان ترتیب ذکر می‌کنیم؛ علامت‌هایی که در میراث حدیثی و تاریخی سده چهارم هجری وجود داشته و عالم فرهیخته و نقادی همچون [[شیخ مفید]]، آنها را جمع‌آوری و گزارش کرده است:
:::::#اختلاف [[بنی عباس]] در [[حکومت]].
:::::#گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن بر خلاف معمول.
:::::#فرو رفتن زمینی در مغرب و فرو رفتن زمینی در مشرق.
:::::#را کد ماندن (عدم حرکت) خورشید از ظهر تا عصر.
:::::#طلوع خورشید از مغرب.
:::::#بریده شدن سر مردی هاشمی بین رکن و مقام.
:::::#خرابی دیوارهای مسجد کوفه.
:::::#آمدن پرچم‌های سیاه از سمت خراسان.
:::::#ظهور مغربی در مصر و تسلط او بر شامات.
:::::#استقرار ترکان در جزیره (بین دجله و فرات).
:::::# فرود آمدن رومیان در رمله.
:::::#طلوع ستاره‌ای در مشرق که مانند ماه نور می‌دهد و سپس هلالی‌شکل می‌شود.
:::::#آشکار شدن سرخی در آسمان.
:::::#آتشی که به طور عمودی در مشرق ظاهر می‌شود و سه یا هفت روز در آسمان می‌ماند.
:::::#آزادی عرب و تسلط بر شهرها و خارج شدن از حاکمیت عجم‌ها.
:::::#کشته شدن فرمان‌روای مصر به دست مصریان.
:::::#خرابی شام و [[ظهور]] پرچم‌های سه گانه در آن.
:::::#ورود پرچم‌های قیس و عرب به مصر و پرچم‌های کنده به خراسان.
:::::#ورود لشکری از سمت مغرب تا آستانه حیره.
:::::#آمدن پرچم‌های سیاه از مشرق همانند آن.
:::::#شکاف در رودخانه فرات و جاری شدن آب در کوچه‌های کوفه.
:::::#خروج شصت دروغگوی مدعی [[نبوت]].
:::::#خروج دوازده نفر از فرزندان ابوطالب که ادعای [[امامت]] دارند.
:::::#سوزاندن یکی از بزرگان [[بنی عباس]] بین جلولاء و خانقین.
:::::#ساخته شدن پلی در بغداد نزدیکی کرخ.
:::::#بادی سیاه و زلزله‌ای در بغداد.
:::::#ترسی که همه مردم عراق را فرا می‌گیرد.
:::::#مرگی وحشتناک در عراق.
:::::#مرگ و میر و قحطی.
:::::#هجوم ملخ‌ها.
:::::#کمی محصول.
:::::#نزاع دو گروه از عجم و خونریزی فراوان میان آنان.
:::::#خارج شدن بندگان از اطاعت صاحبان خود و کشتن آنان.
:::::#تبدیل شدن گروهی از بدعت‌گزاران به بوزینه و خوک.
:::::#تسلط بندگان بر شهرهای بزرگ.
:::::#آشکار شدن صورت و دستی از آسمان.
:::::#برگشت برخی مردگان به دنیا.
:::::#باران‌های پیاپی.
::::::آنچه را که [[شیخ مفید]] بیان کرده، نمی‌توان قطعی دانست و با وجود مقام و عظمتی که این عالم بزرگ [[شیعه]] دارد، به نظر می‌رسد دورانی که این مطالب و اخبار در آن بیان می‌شده و شهرت داشته، در نقل آنها حتی برای این عالم کم‌نظیر [[امامیه]]، تأثیرگذار بوده است. ایشان گفته است که این موارد را از کتب قبل از خود جمع کرده و در نهایت، با نوشتن عبارت "والله أعلم"، تردید خود را نسبت به برخی از علائم، بیان کرده است<ref>الإرشاد، ج ۲، ص ۳۶۸- ۳۷۰.</ref>»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص ۴۲۳-۴۲۵.</ref>.
::::::برای [[نشانه‌های ظهور]]، تقسیم‌های گوناگونی ذکر کرده‌اند. از مهم‌ترین آنها، تقسیم به علامت متصل (نزدیک) و منفصل (دور)، همچنین تقسیم به حتمی و غیر حتمی است. تقسیمات دیگری مانند علائم طبیعی و غیر طبیعی، عادی و خارق العاده، کلی یا جزئی، عام و خاص، مجمل و کنایی، مقید یا مشروط، قطعی یا مشکوک، در کتاب‌هایی که از [[نشانه‌های ظهور]] سخن گفته‌اند، به چشم می‌خورد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از این همه تقسیم‌بندی‌ها، فقط یک مورد آن در احادیث وجود دارد و آن حتمی بودن و غیر حتمی بودن است که از آن دو به محتوم و موقوف هم تعبیر می‌شود.
::::::'''علائم حتمی و غیر حتمی‌:''' در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} چهار نشانه ذکر شده و آنها را محتوم دانسته است<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۲، ح ۲۶ باب ۱۴.</ref>. در دو حدیث دیگر، ایشان چندین نشانه ذکر کرده و در هر کدام، کلمه "محتوم" را تکرار فرموده است<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۲۶۲ و ۲۶۵، ح ۱۱ و ۱۵ باب ۱۴.</ref>. البته به نشانه‌های غیر حتمی، تصریح نشده، ولی می‌توان غیر از این موارد را جزء غیر حتمی‌ها دانست.
::::::'''نشانه‌های حتمی‌:''' گفته شد که مهم‌ترین تقسیم علائم، مربوط به حتمی یا غیر حتمی بودن آنهاست. احادیثی وجود دارد که تعدادی از رویدادها را به عنوان نشانه حتمی [[ظهور]] قلمداد کرده و از آنها نام می‌برد. گویا تعبیر از حتمی بودن برخی علائم، برای اولین بار در احادیث [[امام باقر]]{{ع}} بیان شده است. از سوی دیگر، تا آن جا که جستجو شده، حتمی یا غیر حتمی بودن نشانه‌ها در منابع [[اهل سنت]] یافت نشد. نشانه‌هایی که در احادیث از حتمی بودن آنها خبر داده شده، فراوان نیستند. این موارد، عبارت اند از: [[ندای آسمانی]]، [[خروج سفیانی]]، [[خسف بیداء]] و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]<ref>الغیبة، طوسی، ص ۴۳۵، کمال الدین، ص ۶۸۰.</ref>. در بعضی احادیث، از طلوع خورشید از مغرب، آشکار شدن دستی در آسمان، [[ظهور]] [[یمانی]] و اختلاف [[بنی عباس]] هم به عنوان امری حتمی یاد شده است. نمونه‌ای از این روایات چنین است: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"[[ندای آسمانی]]، از امور حتمی است و [[قیام سفیانی|خروج‌ سفیانی]]، حتمی است و [[قیام یمانی|خروج‌ یمانی]] هم حتمی است و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] نیز حتمی است، و پدیدار شدن‌ کف‌ دستی از آسمان نیز حتمی است و نیز [[آیه‌]] هراسناک و سهمگین ماه رمضان که خوابیده را بیدار می‌کند و بیدار را می‌ترساند و دخترکان را از پس پرده بیرون می‌کشد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} أَنَّهُ قَالَ‏ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ كَفٌّ يَطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ {{ع}} وَ فَزْعَةٌ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ‏ الْيَقْظَانَ‏ وَ تُخْرِجُ‏ الْفَتَاةَ مِنْ‏ خِدْرِهَا‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}الغیبة، نعمانی، ص ۲۶۲.</ref>»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج۷، ص ۴۲۹-۴۳۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام والمسلمین موسوی‌نسب؛}}
[[پرونده:13681056.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«آنچه از مجموع روایات بدست می‌آید، [[علائم ظهور]] به دو دسته تقسیم می‌شوند، علائم غیر حتمی و حتمی<ref>فضیل بن یسار از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که: [[نشانه‌هاى ظهور]] دو دسته است؛ یکى نشانه‌هاى غیر حتمى و دیگرى نشانه‌هاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص ۴۲۹.</ref>؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان می‌شود:
:::::*'''[[علائم غیرحتمی]]:''' مقصود از علائم غیرحتمی آن است که حوادثی بطور مطلق و حتم از نشانه‌های [[ظهور]] نیست، بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق می‌شود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمی‌یابد. و لذا مسلّم است علائمی که در مورد حتمی بودن آن‌ها نصّی نداشته باشیم، احتمال رخ دادن آن‌ها نیز وجود دارد. ‌اما‌ علائم غیرحتمی بسیارند که به یک روایت از [[امام صادق]] {{ع}} اکتفا می‌کنیم. [[امام صادق]] {{ع}} به یکی از یاران خود فرمود:
:::::#هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛
:::::#و مشاهده کردی که: ظلم و ستم فراگیر شده است؛
:::::#[[قرآن]] فرسوده و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن آمده است؛
:::::#و دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند؛
:::::#و دیدی که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته‌اند؛
:::::#و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمی‌شود و بدکاران بازخواست نمی‌شوند؛
:::::#و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند؛
:::::#و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمی‌پذیرند؛
:::::#و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید، و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی‌کند؛
:::::#و دیدی که: بچه‌ها به بزرگان احترام نمی‌گذارند؛
:::::#و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود؛
:::::#و دیدی که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد؛
:::::#و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان می‌کنند؛
:::::#و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند؛
:::::#و دیدی که: انسان‌ها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف می‌کنند و کسی مانع نمی‌شود؛
:::::#و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه می‌برند؛
:::::#و دیدی که: مداحی دروغین از اشخاص، زیاد شود؛
:::::#و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت می‌کند و از آن جلوگیری نمی‌شود؛
:::::#و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است؛
:::::#و دیدی که: شراب را آشکار می‌آشامند و برای نوشیدن آن کنار هم می‌نشینند و از خداوند متعال نمی‌ترسند؛
:::::#و دیدی که: کسی که امر به معروف می‌کند خوار و ذلیل است؛
:::::#و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است؛
:::::#و دیدی که: اهل [[قرآن]] و دوستان آن‌ها خوارند؛
:::::#و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است؛
:::::#و دیدی که: خانه [[کعبه]] تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده می‌شود؛
:::::#و دیدی که: انسان به زبان می‌گوید ولی عمل نمی‌کند؛
:::::#و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده می‌شود؛
:::::#و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود؛
:::::#و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند؛
:::::#و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد؛
:::::#و دیدی که: دین بر اساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد؛
:::::#و دیدی که: جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد؛
:::::#و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش؛
:::::#و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد؛
:::::#و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و نیکوکاران دور شوند؛
:::::#و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛
:::::#و دیدی که: پست‌های مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگی؛
:::::#و دیدی که: مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بکشند؛
:::::#و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد؛
:::::#و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلّط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام می‌دهد و به شوهرش خرجی می‌دهد؛
:::::#و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد؛
:::::#و دیدی که: مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش می‌شود؛
:::::#و دیدی که: آشکار قماربازی شود؛
:::::#و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند؛
:::::#و دیدی که: نزدیک‌ترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده [[عصمت]] ستایش شوند؛
:::::#و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغ‌‌‌گو خوانده و گواهی‌اش را قبول نمی‌کنند؛
:::::#و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند؛
:::::#و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل بر ایشان آسان است؛
:::::#و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام می‌کند؛
:::::#و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود؛
:::::#و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود؛
:::::#و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آن‌ها مفتریان دروغگو است؛
:::::#و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخن‌‌‌چینی کوشش می‌شود؛
:::::#و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است؛
:::::#و دیدی که: غیبت، سخن خوش آن‌ها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند؛
:::::#و دیدی که: صبح و جهاد برای خدا نیست؛
:::::#و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند؛
:::::#و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است؛
:::::#و دیدی که: معاش انسان از کم‌‌‌فروشی به دست می‌آید؛
:::::#و دیدی که: خون‌‌‌ریزی آسان گردد؛
:::::#و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست می‌کند؛
:::::#و دیدی که: نماز را سبک شمارند؛
:::::#و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است؛
:::::#و دیدی که: قبر مرده‌ها را بشکافند و آن‌ها را اذیت کنند؛
:::::#و دیدی که: هرج‌‌‌ومرج بسیار است؛
:::::#و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب می‌رساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتی به برنامه مردم ندهد؛
:::::#و دیدی که: با حیوانات آمیزش می‌شود؛
:::::#و دیدی که: مردم به مسجد (محل نماز) می‌روند وقتی برمی‌‌‌گردند لباس در بدن ندارند (لباس را دزدیده‌اند)؛
:::::#و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند؛
:::::#و دیدی که: دل‌های مردم سخت و دیدگان‌‌‌شان خشک و یاد خدا برایشان گران است؛
:::::#و دیدی که: بر سر کسب‌های حرام آشکارا رقابت کنند؛
:::::#و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز می‌خواند؛
:::::#و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقه نمی‌آموزد؛
:::::#و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند؛
:::::#و دیدی که: طالب حلال، مذمّت و سرزنش می‌شود و طالب حرام، ستایش و احترام می‌گردد؛
:::::#و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی می‌کنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمی‌کند و هیچ‌کس بین آن‌ها و کارهای بدشان مانع نمی‌شود؛
:::::#و دیدی که: آلات موسیقی و لهو در [[مدینه]] و [[مکه]] آشکار گردد؛
:::::#و دیدی که: مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر می‌دارند؛
:::::#و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه می‌کنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند؛
:::::#و دیدی که: راه نیک خالی و راه‌‌‌رونده ندارد؛
:::::#و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندوهگین نشود؛
:::::#و دیدی که: سال به سال بدعت و بدی‌ها بیشتر شود؛
:::::#و دیدی که: مردم و جمعیت‌ها جز از سرمایه‌‌‌داران پیروی نکنند؛
:::::#و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است؛
:::::#و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود؛
:::::#و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای می‌آورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمی‌کند؛
:::::#و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.
:::::#و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند؛
:::::#و دیدی که: زن‌ها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آن‌ها پیش نرود؛
:::::#و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگ‌‌‌شان شاد گردد؛
:::::#و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کم‌‌‌فروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است؛
:::::#و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند؛
:::::#و دیدی که: اموال حق خویشان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شراب‌‌‌خواری شود؛
:::::#و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند؛
:::::#و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بی‌تفاوت و یکسانند؛
:::::#و دیدی که: سر و صدای منافقان بر پا، ‌اما‌ صدای حق‌‌‌طلبان خاموش است؛
:::::#و دیدی که: برای اذان نماز مزد می‌گیرند؛
:::::#و دیدی که: مسجد پر است از کسانی‌‌‌که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند؛
:::::#و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند؛
:::::#و دیدی که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند؛
:::::#و دیدی که: استان‌‌‌داران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند؛
:::::#و دیدی که: فرمان‌‌‌روایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بی‌خبر قرار دهند؛
:::::#و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن می‌گویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند؛
:::::#و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند؛
:::::#و دیدی که: وقت (‌اول‌) نمازها را سبک بشمارند؛
:::::#و دیدی که: همّ و هدف مردم شکم و شهوت‌‌‌شان است؛
:::::#و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است؛
:::::#و دیدی که: نشانه‌های برجستۀ حق ویران شده است؛ در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد<ref>محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶.</ref>.
::::::این روایت گوشه‌هایی از مفاسد جهان در آستانه قیام و انقلاب بزرگ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را بیان داشته است. البته روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان می‌توانند به منابع مراجعه فرمایند.
:::::*'''[[علائم حتمی]]:''' منظور از علائم حتمی آن است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از [[ظهور]] باید واقع شود؛ که با استفاده از روایات [[معصومین]] {{عم}} بدین ترتیب است [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "پیش از [[ظهور]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} پنج نشانه حتمی است؛ [[یمانی]]، [[سفیانی]]، [[ندای آسمانی|صیحه آسمانی]]، قتل [[نفس زکیه]] و فرو رفتن در بیابان»<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ص ۶۵۰.</ref>.
::::::و نیز او فرموده: "وقوع [[ندای آسمانی|ندا]] از امور حتمی است، و [[سفیانی]] از امور حتمی است، و [[یمانی]] از امور حتمی است، و کشته شدن [[نفس زکیه]] از امور حتمی است، و کف دستی که از افق آسمان بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده‌‌‌نشین را از پشت پرده بیرون می‌آورد»<ref>ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص ۳۶۵.</ref>.
::::::[[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} روایت کرده که فرمود: "ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست: [[سفیانی]]، [[دجال]]، دخان، دابّه، خروج [[امام مهدی|قائم]]، طلوع خورشید از مغرب، نزول [[حضرت عیسی|عیسی]]، خسوف در مشرق، خسوف در [[جزیرة العرب]]، و آتشی که از مرکز عدن شعله می‌کشد و مردم را بسوی بیابان محشر هدایت می‌کند»<ref>علامه مجلسى، بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۲۰۹.</ref>.
::::::[[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} فرموده است: "در [[کوفه]]، پرچم‌های سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود می‌آید، و وقتی [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ظاهر شد برای بیعت گرفتن به سوی آن می‌فرستد»<ref>شیخ طوسى، کتاب الغیبة، انتشارات بصیرتى، قم، ص ۲۷۴.</ref>»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۳-۴۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام والمسلمین هاشمی شهیدی؛}}
[[پرونده:151937.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علائم ظهور]] بر شش قسم است:
:::::#علائم حتمیه که البته خواه ناخواه باید واقع شود مانند "[[خروج دجال]]" و "[[سفیانی]]" و "[[صیحه آسمانی]]" و این هر "سه" علاماتی است که مقارن با [[ظهور]] خواهد بود.
:::::#علائم معلقه و شرطیه که این علائم، منوط و مشروط و معلق است به اراده و مشیت خداوند عالم، که اگر اراده خدا به آن تعلق گرفته باشد واقع می‌شود و اگر خدا نخواهد واقع نخواهد شد و چه بسا می‌شود که به جهت حکمت و مصلحت و مقتضیات و موانعی که خداوند عالمیان می‌داند واقع نشود، و یا بر اثر طاعات و دعاهای مردم رفع گردد و یا تغییر داده شود.
:::::#علاماتی است که قبلا و در زمان‌های گذشته تاکنون واقع شده و زمان آنها گذشته است، و آنها را علامات واقعه می‌گویند.
:::::#علاماتی است که تا هنوز واقع نشده و امید می‌رود که (بعدها) واقع شود، و اینها را علامات غیر واقعه می‌گویند.
:::::#علاماتی است خاصه، که این علامات، خاص و مختص به وجود پربرکت خود حضرت [[صاحب الامر]]{{ع}} است و کسی در این علامات با آن حضرت شریک نیست، و حضرتش به این وسیله می‌داند که خداوند او را اذن و اجازه [[ظهور]] داده است، زیرا علم [[ظهور]] حضرت را به جز خدا کسی نمی‌داند.
:::::#علاماتی است عامه، که این علامات از برای عامه عوام و خاصه خواص ظاهر خواهد شد و دانستن آن اختصاص به حضرت ندارد. بلکه برای همه و عامه مردم است و هرکس از عوام و خواص، آنها را (کم و بیش در طول مدت عمر خود اگرچه خیلی کوتاه) خواهد دید»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۲۵، ۲۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام والمسلمین زهادت؛}}
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برای علایم تقسیمات متعدّدی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
::::#'''حتمی و غیرحتمی''': این تقسیم‌بندی برگرفته از روایات است؛ بدین معنی که در روایات موجود بعضی علایم، از امور محتومه دانسته شده است که مراد از آن حتمیت وقوع آنها است و بعضی از علایم دیگر غیر حتمی معرفی شده است که مراد از آن امکان واقع نشدن و تحقّق پیدا نکردن آنهاست. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ مِنَ الْأُمُورِ أُمُوراً مَوْقُوفَةً وَ أُمُوراً مَحْتُومَةً وَ إِنَّ السُّفْيَانِيَّ مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ"}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۰۱، ح ۶.</ref> به درستی که بعضی از امور، امور موقوف (غیر حتمی) هستند و بعضی امور حتمی و به درستی [[سفیانی]] از امور حتمی است که چاره‌ای از آن نیست.
::::#'''متصل و منفصل''': <ref>از این علامت به قریب و بعید نیز می‌توان تعبیر کرد.</ref> مراد از علایم متصل، علایمی است که نزدیک به [[ظهور]] و همراه با آن تحقق می‌یابند و به گونه‌ای که فاصلۀ زمانی زیادی بین آنها و [[ظهور]] نیست و پیدایش این علایم به معنای قریب الوقوع بودن [[ظهور]] است، و مراد از علایم منفصل، علایمی است که با زمان [[ظهور]] فاصله زمانی دارد و تحقق و پیدایش آنها باعث اطمینان قلبی بیشتر مؤمنان شده و روحیه امید را در آنان زنده نگه می‌دارد. از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است: {{عربی|اندازه=150%|" لَيْسَ بَيْنَ قِيَامٍ الْقَائِمِ وَ بَيْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً"}}<ref>غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰.</ref>. البته باید توجه داشت که معمول علایم حتمی از گروه علامت‌های متصّل می‌باشند که نزدیک ظهور محقق می‌شوند. تقسیمات دیگر نیز گفته شده است مانند عادی و غیرعادی، آسمانی و زمینی، که عموماً ذوقی است<ref>[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۶۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۵. آقای باقری‌زاده اشعری؛}}
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برای [[نشانه‌های ظهور]]، تقسیم‌های گوناگونی ذکر کرده‌اند، مانند: متصل (نزدیک) و منفصل (دور)، حتمی و غیر حتمی، طبیعی و غیر طبیعی، عادی و خارق العاده، کلی و جزئی، عام و خاص، مجمل و کنایی، مقید یا مشروط، قطعی و مشکوک.
::::::بررسی‌ها نشان می‌دهد که فقط تقسیم‌بندی [[نشانه‌های ظهور]] به حتمی (محتوم) و غیر حتمی (موقوف) در احادیث وجود دارد.
::::::گویا تعبیر از حتمی بودن برخی نشانه‌ها، برای اولین بار در احادیث [[امام باقر]]{{ع}} بیان شده است.
::::::مهم‌ترین نشانه‌هایی که حتمی شمرده شده‌اند، عبارت‌اند از: [[ندای آسمانی]]، [[خروج دجال]]، [[خروج سفیانی]]، [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، [[خسف در بیداء]]، [[خروج یمانی]]، [[خروج خراسانی]] و خروج [[سید حسنی|حسنی]]<ref>یادآور می‌شویم که شهرت این نشانه‌ها به "نشانه‌های حتمی"، به معنای صحت همه آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانه‌ای است که اگر چه در دوره معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده است و به عنوان نشانه‌ای قطعی برای [[ظهور]] شمرده می‌شود؛ ولی احادیث چندانی برای آن موجود نیست.</ref>
::::::البته در احادیث، به نشانه‌های غیر حتمی، تصریح نشده است؛ ولی می‌توان نشانه‌هایی را که حتمی خوانده نشده‌اند، جزو نشانه‌های غیر حتمی شمرد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۷، ص ۴۲۹–۴۳۱.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۷۱، ۷۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛}}
[[پرونده:13681083.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید حسن زمانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید حسن زمانی]]'''، در کتاب ''«[[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«در کتاب‌های مختلف، تقسیم‌هایی برای نشانه‌های قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است که به طور خلاصه بیان می‌شود:
:::::#'''نشانه‌های حتمی‌ و غیر حتمی'''؛
:::::#'''نشانه‌های متصل و منفصل:''' نشانه‌های متصل، علامت‌هایی است که نزدیک قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} واقع می‌شوند؛ به صورتی که فاصله زمانی میان آنها و قیام حضرت، مشخص است. مانند [[قتل نفس زکیه]] که پانزده شب با قیام فاصله دارد؛ چنانچه [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=150%|" لَيْسَ‏ بَيْنَ‏ قِيَامٍ‏ الْقَائِمِ‏ وَ بَيْنَ‏ قَتْلِ‏ النَّفْسِ‏ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَ‏ عَشْرَةَ لَيْلَةً‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>بین قیام قائم{{ع}} و کشته شدن نفس زکیه، فاصله‌ای نیست مگر پانزده شب؛ غیبت، طوسی، ص۴۴۵، ح۴۴.</ref>. علائم منفصل، نشانه‌هایی است که فاصله زمانی آنها با قیام [[امام مهدی]]{{ع}} مشخص نیست؛ اما تحقق آنها باعث اطمینان قبلی مؤمنان و ایجاد روحیه امید در میان آنان می‌شود؛ مانند اختلاف [[بنی عباس]] [[اهل بیت]]{{ع}} در هنگامی‌ که آنان در اوج قدرت بودند و شیعیان زیر فشارشان قرار داشتند، از اختلاف و نابودی آنان سخن می‌گفتند و آن را جزء علامت‌های قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌شمردند<ref>کافی، ج۸، ص۲۵۸، ح۴۸۴.</ref> اما اکنون صدها سال از  زوال [[بنی عباس]] می‌گذرد.
:::::#'''نشانه‌های عادی و غیر عادی:''' نشانه‌های عادی، نشانه‌هایی هستند که واقع شدن آنها، مانند پیدایش سایر پدیده‌ها، روال عادی و طبیعی دارد؛ مانند [[خروج سفیانی]] و [[قتل نفس زکیه]]. اما نشانه‌های غیر عادی، نشانه‌هایی می‌باشند که واقع شدن آنها از راه عادی و طبیعی ممکن نیست و برای محقق شدن، نیازمند معجزه هستند؛ مانند [[ندای آسمانی]] و [[خسف بیداء]].
:::::#'''نشانه‌های آسمانی و زمینی:''' برخی نشانه‌ها در آسمان پدید می‌آیند؛ مانند خورشید و ماه گرفتگی در ماه رمضان یا [[ندای آسمانی]]. اما محل وقوع برخی علامت‌ها، زمین است؛ مانند [[خسف بیداء]] و [[قتل نفس زکیه]].
:::::#'''نشانه‌های عام و خاص:''' نشانه‌های عام به بیان اوضاع عمومی‌قبل از ظهور می‌پردازد؛ مانند افزایش فساد، ناامنی، بیماری‌ها و واقع شدن زلزله‌های ویران‌گر. درمقابل، برخی از نشانه‌ها مواردی خاص را مطرح می‌کنند که قبل از ظهور یا قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهند داد. به این نوع نشانه‌ها، نشانه‌های خاص و موردی گفته می‌شود؛مانند [[خروج سفیانی]] و [[ندای آسمانی]]»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانه‌های قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانه‌های قیام حضرت مهدی]]، ص ۱۰ - ۱۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:32465.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مجتبی السادة]]]]
::::::آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[شیخ مفید]] در الارشاد خود فهرستی از [[نشانه‌های ظهور]] را ذکر کرده که از این قرار است: "برای زمان قیام [[حضرت مهدی]] {{ع}} نشانه‌هایی بیان شده و از حوادثی که پیش از قیام اتفاق خواهد افتاد به ما خبر داده‌اند که از جمله آنها می‌توان این موارد را ذکر کرد: شورش [[سفیانی]]، کشته شدن‌ [[سید حسنی]]، تفرقه [[بنی عباس]] به خاطر پادشاهی و حکومت دنیایی، کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه که هردو برخلاف رویه عادی طبیعت است، فرو رفتن در بیابان، فرو رفتن در مشرق و فرو رفتن دیگری در مغرب، حرکت نکردن خورشید از ظهر تا نیمه‌های عصر، طلوع خورشید از مغرب و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] در پشت [[کوفه]] و کشته شدن ۷۰ انسان صالح و شایسته دیگر، بریدن سر مردی هاشمی بین رکن و مقام، خراب شدن دیوار [[مسجد کوفه]]، نمایان شدن پرچم‌های سیاهی از خراسان، [[قیام یمانی]]، ظاهر شدن شخصی مغربی در مصر و حکومت کردنش بر شام، فرود آمدن ترک‌ها در جزیره و رومیان در ساحل، طلوع ستاره مشرقی که همانند ماه نورافشانی می‌کند و سپس چنان خم می‌شود که گویی دو سوی آن قرار است به هم برسند، سرخی‌ای که در آسمان ظاهر می‌شود و در تمام افق پخش و منتشر می‌شود؛ آتش بزرگ و شدیدی که در مشرق نمایان شده و سه یا هفت روز در جو و آسمان باقی می‌ماند. پایان سختی‌های اعراب و حکومت کردنشان بر بلاد و خارج شدن از سیطره عجمها. کشته شدن امیر مصر توسط ساکنان آن دیار، حرکت پرچم‌هایی که به سوی خراسان راهی می‌شوند، ورود سپاهی از سمت مغرب تا وقتی که با از بین رفتن سرگشتگی و حیرت آرامش یابد، نمایان شدن پرچم‌های سیاه از مشرق به همان صورت، شکافتن و ترک خوردن فرات به‌طوری‌ که آب وارد کوچه‌ها و خیابان‌های کوفه بشود، شورش شصت دروغگو که همگی ادعای [[نبوت]] می‌کنند و شورش دوازده نفر از آل ابی طالب که همه ادعای [[امامت]] برای خویش‌ دارند، سوزاندن مردی بلندمرتبه از پیروان [[بنی عباس]] میان جلولاء و خانقین، زدن پل در آنجایی که آب میان مدینة السلام و بغداد روان است، برخاستن بادی سیاه در ابتدای روز و زلزله‌ای که منجر به فرو رفتن بسیاری از آنها می‌شود. هراسی که دامنگیر اهل عراق و بغداد می‌شود و مرگ ناگهانی در آن و نقصان و کاهش اموال و جان‌ها و بدن‌ها و محصولات و یورش ملخ‌ها که در ابتدای آن و غیر آن ظاهر می‌شوند به طوری‌که به زراعت و غلات و همان مقدار کمی که مردم کشت کرده‌اند، حمله‌ور می‌شود و اختلاف میان دو دسته از عجم‌ها و ریخته شدن خون بسیاری از آنها و شورش بندگان از اطاعت سروران آنها و کشتن ایشان و مسخ شدن دسته‌ای از بدعت‌گزاران که به شکل میمون و خوک می‌شوند، و غلبه یافتن بندگان بر سرزمین‌های مالکان و سروران، ندایی از آسمان که تمام اهل زمین آن را به زبان خویش می‌شنوند و صورت و سینه‌ای که در آسمان در قرص خورشید برای مردم ظاهر می‌شود، و مردگانی که از قبرهایشان به دنیا برمی‌گردند و در دنیا با دیگران‌ آشنا می‌شوند و به زیارت همدیگر می‌روند، سپس همه اینها به ۲۴ باران که به وسیله آن زمین پس از مرگش زنده می‌شود ختم شده و برکات آن نمایان می‌گردد و پس از آن تمام آسیب‌ها و بلایا از معتقدان به حق که از شیعیان [[مهدی]]‌ {{ع}} هستند برطرف شده و از ظهور آن حضرت در مکه خبردار می‌شوند و برای یاری ایشان متوجه و راهی آنجا می‌شوند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص ۱۷۵.</ref>.
::::::بعضی از حوادثی که در این دو نقل ذکر و در تاریخ محقق شده به شرح زیر است:
::::#'''روی کردن پرچم‌های سیاه از ناحیه خراسان:''' با قیام ابو مسلم خراسانی تطابق دارد.
::::#'''ظهور مغربی در مصر که شامات را تصرف می‌کند:''' شورش مغربی فاطمی که در سال ۳۹۶ ق. در شمال آفریقا اعلام دعوت کرد و پس از جنگ با شام بر آن مستولی شد.
::::#'''فرود آمدن ترک‌ها در جزیره:''' زمانی که خاک جزیره مدت طولانی تحت سیطره حکومت عثمانی ترکی بود از سال ۹۴۱ ق. آغاز شد تا زمان سقوط سلطنت آنها در سال ۱۳۳۵ ق. پس از اشغال بریتانیا در جنگ جهانی اول.
::::#'''فرود آمدن رومیان در رمله:''' در لسان [[ائمه]] [[معصومین]]‌ {{عم}} از اروپا به روم تعبیر می‌شده است و رمله نام منطقه‌ای در شام و منطقه‌ای دیگر در مصر است و از اینرو با استعمار فرانسه در مصر به رهبری ناپلئون بناپارت و یا اشغال سوریه توسط فرانسه، پس از جنگ جهانی اول و اشغال عثمانی با این کلام [[معصومین]]‌ {{عم}} منطبق می‌شود.
::::#'''پایان سختی‌های اعراب و سیطره یافتن بر بلاد و خارج شدن آنها از سیطره عجم‌ها (غیر اعراب):''' در این عصر با آن زندگی می‌کنیم. عصر ما عصر انقلاب‌های عربی است که می‌خواهند از سیطره و استعمار بیگانگان رهایی بیابند و خود حکومت را به دست بگیرند.
::::#'''کشته شدن فرمانروای مصر توسط مردم آن دیار:''' انور سادات به دست خالد اسلامبولی کشته شد.
::::#'''اختلاف میان دو دسته از عجم‌ها و خونریزی زیاد میان آنها:''' با جنگ‌های‌ جهانی اروپا که در میانشان بود منطبق است همانند جنگ میان فرانسه و آلمان، بریتانیا و آلمان یا ترکیه و یونان و ... که البته برای فهم این بخش از حدیث تنها کافی است در وقایع دو جنگ جهانی اول و دوم- که در نیمه قرن نوزده میلادی رخ داد- دقیق شویم.
::::::این مجموعه باهم دلایلی قطعی و محکم هم برای صدق گویندگان آنها (معصومین‌ {{عم}}) می‌باشد و هم برای دیگر سخنان ایشان درباره ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} و برماست که ارتباط عاطفی و معنوی (قلبی) هم با ایشان پیدا کرده و به صرف اطلاعات اعتقادی اکتفا نکنیم»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص: ۴۶-۵۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
==پرسش‌های وابسته==
 
==[[:رده:آثار مهدویت|منبع‌شناسی جامع مهدویت]]==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اخ): پرسش‌هایی با ۷ پاسخ]]
[[رده:(اخ): پرسش‌های مهدویت با ۷ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۴