اطاعت از ولی فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
(تغییرمسیر به اطاعت ولی فقیه)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[اطاعت ولی فقیه]]
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اطاعت از ولی فقیه در قرآن]] | [[اطاعت از ولی فقیه در حدیث]] | [[اطاعت از ولی فقیه در کلام اسلامی]] | [[اطاعت از ولی فقیه در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اطاعت از ولی فقیه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==شرایط [[اطاعت]] از [[حاکم اسلامی]] در [[عصر غیبت]]==
:1. '''بیان شرایط حاکم''': نخستین شرط [[اطاعت]] از [[حاکم اسلامی]]، آن است که [[حاکم]]، حدوثا و بقائا، واجد شرایط [[رهبری]] باشد. در یک [[نظام اسلامی]]، [[حاکم]]، شرایطی دارد که فقدان هر کدام از آنها، او را از تصدّی [[مقام ولایت]] و [[حکومت]] باز می‌دارد. مهم‌ترین شرایط [[حاکم اسلامی]] "اجتهاد به معنای توان [[استنباط]] [[قوانین]] الهی" و "عدالت" است. در [[نظام سیاسی اسلام]]،[[ اطاعت]] از [[حاکم]] واجد شرایط که [[حقّ]] [[امر و نهی]] دارد، لازم شمرده شده، ولی [[اطاعت]] از [[حاکم]] فاقد شرایط، "اطاعت از طاغوت‌" است و [[پیروی]] از چنین کسی، زمینه [[سلطه]] افراد نالایق و رسمیّت بخشیدن به [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] را در [[جامعه‌]] فراهم می‌کند. ازاین‌رو، همگان را از [[اطاعت]] طاغوت‌، یعنی هر [[فرد]] فاقد صلاحیت که خود را دارای [[حقّ حاکمیّت]] بر [[مردم]] می‌پندارد و [[جایگاه]] [[حاکمان]] [[الهی]] را [[غضب]] می‌کند، [[نهی]] کرده‌اند. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرمایند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.</ref>. در این [[آیه]]، "ارجاع داوری‌ها به طاغوت" با [[ایمان به قرآن]] و [[کتب آسمانی]] دیگر، ناسازگار، معرفی شده است و [[پیروان]] همه [[ادیان الهی]]، موظف‌اند تا به [[طاغوت]]، [[کفر]] ورزیده و در برابر آن موضع‌گیری کنند. پس [[پیروی]] از [[طاغوت]]، نه تنها جایز نیست، بلکه خود، نوعی [[جرم]] و [[گناه]] محسوب می‌شود. به هر حال، وجود شرایطی در [[حاکم]]، کم و بیش، در همه [[نظام‌های سیاسی]]، وجود دارد؛ هرچند در [[حاکم اسلامی]]، به لحاظ ماهیت [[حکومت اسلامی]]، شرایط ویژه‌ای همچون [[عصمت]] یا [[عدالت]]،[[ تقوا]] و [[علم]] به [[قانون]] (اجتهاد‌) لازم است که در [[نظام‌های سیاسی]] دیگر، مورد توجّه نیست، لکن وجود صلاحیت برای تصدّی یک [[مسئولیّت]]، امری [[عقلانی]] است؛ به گونه‌ای که واگذاری یک [[مسئولیت]] به [[فرد]] فاقد شرایط، از سوی دیگران، اقدامی نسنجیده تلقّی می‌شود.
 
:2. '''[[التزام]] [[حاکم]] به [[اجرای قوانین الهی]]''': یکی دیگر از شرایطی که برای [[لزوم اطاعت]] از [[حاکم اسلامی]]، در منابع [[دینی]] [[مشاهده]] می‌شود، علاوه بر شرایط لازم [[رهبری]]، "التزام [[حاکم]] به [[اجرای قوانین]] الهی" است؛ به طوری‌که اگر [[حاکم]]، از [[اجرای قوانین]] [[شرعی]]، سرباز زند، [[مردم]] را به [[معصیت الهی]] فرا خواند، [[استبداد]] پیشه کند، از [[اجرای عدالت]] رو گرداند و در یک کلمه‌، از حدود [[وظایف]] و اختیارات خویش، پا را فراتر نهد،[[ اطاعت]] او، نه تنها [[واجب]] نیست، بلکه بر عموم، لازم است تا او را [[ارشاد]]، [[نصیحت]] و [[نهی از منکر]] کنند‌. این مطلب، در [[مکتب]] [[تشیّع]] و در [[فرهنگ اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} به‌قدری روشن است که حتّی [[نیازمند]] [[اقامه دلیل]] نیست، امّا ذکر پاره‌ای از [[آیات]] و [[احادیث]]، می‌تواند ما را با زوایای مطلب آشنا سازد‌. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] می‌فرمایند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.
*همان‌طور که ملاحظه می‌شود، در این [[آیه]] ابتدا، [[وظیفه]] [[حاکم]] [[جامعه]] بیان شده و سپس، [[مردم]]، [[مأمور]] به [[اطاعت]] گشته‌اند. حتّی بعضی از [[مفسّران]] [[اهل]] [[سنّت]]، مانند [[زمخشری]] نیز اظهار کرده‌اند که [[خداوند]]، ابتدا، [[حاکمان]] را به [[ادای امانت]] و [[حکمرانی]] به [[عدالت]]، [[مأمور]] ساخته، سپس [[مؤمنان]] را به [[اطاعت]] از ایشان فراخوانده است‌<ref>زمخشری، الکشاف عن غوامض التنزیل، ج۱، ص۵۲۴.</ref>. این تقدّم و تأخّر، حاکی از آن است که [[اطاعت]] از ایشان، مشروط به ادای امانات و [[حکم]] به [[عدالت]] است. شاید ذکر دو خصوصیّت در این [[آیه]]، یعنی "ادای امانات به [[اهل]] آن" و "حکم براساس عدالت"، اشاره به دو مرحله از شرایط [[حکومت]] باشد‌: یکی‌، [[شایستگی]] [[حاکم]] برای احراز [[حکومت]]، که امانتی [[الهی]] است و دیگری، محور عملکرد [[حاکم]]، که [[عدالت]] است‌. فقدان هر یک از دو شرط، یعنی [[شایستگی]] و [[اجرای عدالت]]، سبب می‌شود که [[حقّ حاکمیّت]] و ولایت‌، از [[حاکم]] [[سلب]] شده و [[حقّ]] تصرّف در [[شئون جامعه]] را نداشته باشد و طبعا‌،[[ اطاعت]] از او نیز [[واجب]] نخواهد بود. [[مفسّران]]، "امانت" را در [[آیه]]، بر معانی گوناگونی حمل کرده‌اند‌، ولی یکی از مصادیق بارز آن را "امامت" دانسته‌اند؛ چراکه "امانت"، مطلق بوده و در [[روایات]] فراوانی، بر "امام" منطبق شده است<ref>سید هاشم بحرانی‌، تفسیر البرهان، ج۱، ص۱۰۱.</ref>. برای "امانت" در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> نیز معانی گوناگونی ارائه شده است و یکی از این معانی که در [[روایات]] نیز وارد شده‌، "منصب امامت" است. یکی از [[شئون امامت]]، نیز "حکومت" است.[[ علی بن ابراهیم]] قمی‌،[[ امانت]] را در [[آیه]]، "امامت و امر و نهی" [[تفسیر]] کرده و [[دلیل]] آن را [[آیه]] مورد بحث دانسته که به [[ائمه]]، خطاب شده است<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۵۳۵.</ref>. بر همین اساس، به کار رفتن "ظلوم و جهول"، در ذیل [[آیه]]، برای [[انسان]] نیز از این جهت دانسته شده که او به خود [[ظلم]] کرده و در نگهداری از [[امانت]] که همان [[اطاعت از امام]] می‌باشد، [[وفادار]] نمانده است<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص۳۱.</ref>‌. چنان‌که "حکم براساس عدالت‌" نیز که مطلق آورده شده‌، بر اعم از [[قضاوت]] و [[حکومت]]، حمل شده است؛ زیرا، [[قضاوت]] عادلانه، یکی از مصادیق "حکم براساس‌ عدل" است. [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره این [[آیه]] [[مبارک]] سؤال می‌کند و [[حضرت]] پاسخ می‌دهند:
*[[خداوند]]، [[امام]] را [[مأمور]] کرد که [[امانت]] ([[امامت]]) را به [[امام]] بعدی بسپارد؛ چرا که او مجاز نیست آن را از او بازدارد‌. آیا نشنیدی این [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ...}} که اینان [[حکّام]] هستند؟ ای [[زراره]]. آیا نمی‌بینی که [[خداوند]]، [[حکّام]] را مخاطب ساخته است؟<ref>سید هاشم بحرانی‌، تفسیر البرهان، ج۲، ص۱۰۱.</ref> علاوه بر این آیه‌، در سخنان [[پیشوایان دینی]] نیز [[اطاعت]] از [[حاکم اسلامی]]، مشروط دانسته شده است. [[امام علی]]{{ع}} پس از اعزام [[مالک اشتر]] به عنوان [[والی]] [[مصر]]، نامه‌ای به اهالی این [[شهر]] می‌نویسند و ضمن معرفی مالک، آنان را به [[همراهی]] و [[اطاعت]] از او فرا خوانده و می‌فرمایند‌: {{متن حدیث|فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا أَمْرَهُ فِيمَا طَابَقَ الْحَقَّ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۸.</ref>؛ "به سخنش گوش فرا دهید و دستورش را در مواردی‌که [[مطابق با حق]] است،[[ پیروی]] کنید". حضرت‌،[[ اطاعت]] [[مردم مصر]] را از [[مالک اشتر]]، مشروط به منطبق بودن دستورهای او بر [[حق]] می‌داند. ‌دلیل معروف دیگری که در این زمینه، در [[منابع شیعه]] و [[اهل]] [[سنّت]] [[مشاهده]] می‌شود و مورد استناد اکثر محقّقان و [[دانشمندان]] هر [[دو مذهب]]، قرار گرفته، جمله‌ای از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} است که فرمودند: {{متن حدیث|لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ}}<ref>محمدباقر مجلسی‌، بحارالأنوار، ج۳۴، ص۲۹۷.</ref>؛ برخی از محقّقان معاصر‌، این جمله را بر همه اطاعت‌های [[انسانی]] [[حاکم]] دانسته‌اند<ref>عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، ص۹۸.</ref>؛ بدین معنا که هر جا [[انسان]]، [[وظیفه]] دارد از شخص دیگری [[اطاعت]] کند، مثل [[اطاعت]] [[فرزند]] از [[پدر]] و [[مادر]] یا [[اطاعت]] [[شهروندان]] از [[حاکم]]، در صورتی‌که متضمن ارتکاب معصیتی از [[معاصی]] [[الهی]] یا ترک یکی از [[فرایض الهی]] باشد، نه تنها [[اطاعت]] [[واجب]] نیست‌، بلکه [[ارشاد]] و [[هدایت]] شخص آمر نیز لازم است.
*ماجرای معروف دیگری که از [[صدر اسلام]]، مورد استناد قرار گرفته، این است که [[پیامبر]]، گروهی را به [[فرماندهی]] یکی از مسلمانان‌، به [[جنگی]] اعزام کرد. در میانه [[راه]]، میان [[فرمانده]] و [[مسلمانان]] تحت امر او، اختلافاتی بروز کرد. [[فرمانده]]، با استناد به [[مأموریت]] خود از سوی [[پیامبر]]، "که مگر نشنیدید [[پیامبر]]، شما را به [[اطاعت]] از من امر فرمود‌"، آتشی بر افروخت و به سربازان تحت امر خود، [[دستور]] داد تا داخل [[آتش]] شوند. این [[دستور]]، سبب [[اختلاف]] در میان سربازان شد و عدّه‌ای،[[ اطاعت]] از او را لازم شمرده، ولی عدّه‌ای به شدّت‌، [[مخالف]] کردند. بالاخره، توافق کردند که [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} رسیده و از ایشان کسب‌ [[تکلیف]] کنند. ایشان فرمودند: "اگر داخل [[آتش]] می‌شدید، تا [[روز قیامت]]، در [[آتش]] می‌ماندید‌". سپس جمله‌ای معروف فرمودند: {{متن حدیث|لَا طَاعَةَ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِنَّمَا الطَّاعَةُ فِي الْمَعْرُوفِ}}<ref>علاءالدین علی بن حسام‌الدین هندی، کنز العمال، ج۵، ص۷۹۱، ح۱۴۳۹۸.</ref>.[[ اطاعت]] از [[حاکم]] که [[نافرمانی خداوند]] را به دنبال داشته باشد، گذشته از اینکه ترتیب اثر دادن به دستورهای حاکمی است که از حدود اختیارات خویش، پا را فراتر نهاده، سبب [[خروج]] شخص از دایره [[دین]] است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ أَرْضَى سُلْطَاناً بِسَخَطِ اللَّهِ خَرَجَ مِنْ دِينِ اللَّهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۸۰.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در پاسخ [[عثمان]] که به آن [[حضرت]] [[اعتراض]] کرد: "علی‌رغم [[نهی]] من از مشایعت [[ابوذر]] در [[تبعید]] به صحرای [[ربذه]]، چرا او را مشایعت کردی؟" سخنی به این مضمون فرمودند: "آیا هرچه را تو بدان [[دستور]] دهی؛ در حالی‌که [[حق]]، بر خلاف آن باشد، توقّع داری از [[دستور]] تو [[پیروی]] کنیم؟ به [[خدا]] [[سوگند]]. چنین نمی‌کنیم"‌<ref>مسعودی، مروج الذهب‌، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ج۲، ص۳۵۰.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|مَنْ أَطَاعَ مَخْلُوقاً فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ فَقَدْ عَبَدَهُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۱۶.</ref>؛ "کسی‌که شخصی را، در [[معصیت]] و [[نافرمانی خدا]]،[[ اطاعت]] کند، در [[حقیقت]]، او را [[عبادت]] کرده و تحت رقیّت و [[بندگی]] او درآمده است". اطلاق [[کلام]] [[حضرت]]، شامل [[اطاعت]] از [[حاکم]] در [[معصیت الهی]] نیز می‌شود که مورد مذمّت قرار گرفته و [[حقیقت]] آن آشکار شده است. [[سیره]] خلفای [[صدر اسلام]] نیز چنین بود که از [[مردم]] می‌خواستند تا در صورت [[نافرمانی]] ما از [[فرمان‌های الهی]]، از ما [[پیروی]] نکنید که نمونه‌هایی از آن در مباحث قبلی گذشت.
:۳. '''[[عمل ]][[حاکم]] به [[وظایف]] قانونی خویش''': یکی دیگر از شرایط لازم برای [[اطاعت]] از [[حاکم اسلامی]]، آن است که [[حاکم]]، به [[وظایف]] قانونی خود در رابطه با [[مردم]] عمل کند. بدون شک‌، حاکم‌، [[وظایف]] سنگینی بر عهده دارد.[[ اطاعت]] از دستورهای حاکم‌، در صورتی بر [[مردم]] لازم است که وظایفی را که او در این [[منصب]] بر عهده گرفته، به نحو احسن انجام دهد. یکی از [[دلایل]] روشن این شرط، امانت بودن [[حکومت اسلامی]] است که با [[استدلال]] به آیه [[مبارکه]] امانت در مباحث گذشته مورد توجّه قرار گرفت. [[خداوند]]، در آن آیه‌، [[حاکمان]] [[جامعه]] را به [[ادای امانت]] و [[حکمرانی]] به [[عدالت]] [[مأمور]] کرده است‌، سپس در آیه‌ بعدی، [[مردم]] را به [[اطاعت]] از ایشان، فرا خوانده؛ ازاین‌رو، حتّی بعضی از [[مفسّران]] [[اهل]] [[سنّت]] نیز لزوم اطاعت را مشروط به [[ادای امانت]] و [[حکمرانی]] عادلانه از سوی [[حاکم]] [[جامعه]] کرده‌اند. در [[تفسیر]] این [[آیه]]، روایتی از [[حضرت علی]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرموده‌اند‌: بر [[امام]]، لازم است که براساس آن‌چه از [[ناحیه]] [[خداوند]] نازل شده،[[ حکم]] کند و [[امانت]] را ادا کند. او، هرگاه چنین کند، بر [[مردم]]، لازم است که سخنانش را بشنوند و پیروی‌اش کنند و اگر فرا خوانده شدند، پاسخ مثبت دهند<ref>جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}[[ اطاعت]] از افرادی را که به عنوان [[حاکم]] به [[مأموریت]] فرستاد، منوط به انجام دادن [[وظایف]] از سوی [[حاکم]] می‌کرد. [[حضرت]]، در نامه‌ای که هنگام اعزام علاء بن حضرمی به [[بحرین]] نگاشتند، خطاب به [[مردم]] آن دیار فرمودند: ای [[مسلمانان]]! تا آنجا که می‌توانید‌،[[ تقوا]] پیشه کنید. علاء بن حضرمی را به سوی شما اعزام کردم و به او امر کردم که از [[خدای یکتا]]، [[پروا]] کند و در میان شما، بال بگسترد و به مهربانی‌، [[رفتار]] کند و روش نیکویی در پیش بگیرد و میان شما و هر کسی را که [[ملاقات]] می‌کند به آن‌چه [[خداوند]] در کتابش، از [[عدالت]][[ امر]] فرموده،[[ حکم]] براند. شما را نیز به [[پیروی]] از او امر کردم. اگر او این‌گونه [[رفتار]] کرد‌، اگر به [[عدالت]]،[[ حکم]] راند و به عدالت‌، تقسیم کرد و در برابر [[طلب]] [[رحمت]] دیگران،[[ رحم]] کرد، شما نیز به سخنانش گوش فرا دهید و پیروی‌اش کنید و به [[نیکی]] یاری‌اش دهید<ref>علی احمدی میانجی‌، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۶۱۹.</ref>. صرف‌نظر از مسئله [[لزوم اطاعت]]، حاکمی که خود به [[قوانین]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]، ملتزم نبوده و [[وظایف]] خود را در تأمین [[حقوق]] و [[مصالح مردم]] انجام ندهد، نمی‌تواند [[اعتماد]] [[مردم]] را برای [[التزام]] به [[قوانین]] و [[همکاری]] و [[مشارکت]] با [[حکومت]] جلب کند‌. مردم‌، به کسی‌که خود، [[قوانین]] را زیر پا بنهد، ولی آنان را به [[اجرای قوانین]] [[دعوت]] کند، [[اطمینان]] نداشته و به [[اطاعت]] از او تن نمی‌دهند<ref>[[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[علوم سیاسی (نشریه)|فصلنامه علوم سیاسی]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه]]، ص127-130.</ref>.
 
==معنای [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]]==
 
==گستره [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]]==
 
==اثبات [[وجوب]] [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]] ==
===ادله عقلی [[وجوب]] [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]]===
===ادله نقلی [[وجوب]] [[اطاعت]] از [[ولی فقیه]]===
====ادله [[قرآنی]]====
====ادله [[حدیثی]]====
 
==جستارهای وابسته==
 
== پرسش‌های وابسته ==
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
* [[پرونده:9030760879.jpg|22px]]  [[احسان پورحسین|پورحسین، احسان]]، [[مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه (مقاله)|'''مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه''']]
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:اطاعت از ولی فقیه]]
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۸

تغییرمسیر به: