عبدالله بن حنظله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله')
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عبدالله بن حنظله در تاریخ اسلامی]] - [[عبدالله بن حنظله در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[عبدالله بن حنظله در تاریخ اسلامی]] | [[عبدالله بن حنظله در تراجم و رجال]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==  
== مقدمه ==  
همان طور که جمیله، [[همسر]] [[حنظله]]، [[پیش بینی]] می‌کرد، [[خدای بزرگ]] [[فرزندی]] به حنظله [[عطا]] کرد که او را [[عبدالله]] نامیدند<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷.</ref>. [[عبدالله بن حنظله]] مردی [[صالح]] و [[فاضل]] و بزرگوار بود<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳.</ref> و از نظر [[حسب و نسب]]، دارای [[مقام]] بلندی شد<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. عبدالله هنگام [[رحلت پیامبر اسلام]]{{صل}} هفت سال داشت و روایاتی از آن [[حضرت]] [[نقل]] کرده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷. البته ابن عساکر به نقل از محمد بن سعد، صاحب کتاب الطبقات الکبری، می‌گوید: عبدالله بن حنظله پیامبر اکرم{{صل}} را دیده است ولی حدیثی از پیامبر{{صل}} نشنیده است. (تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۴۲۲) لازم به ذکر است که چنین مطلبی در چاپ‌های فعلی الطبقات الکبری وجود ندارد.</ref>.
همان طور که جمیله، [[همسر]] حنظله، [[پیش بینی]] می‌کرد، [[خدای بزرگ]] [[فرزندی]] به حنظله [[عطا]] کرد که او را [[عبدالله]] نامیدند<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷.</ref>. [[عبدالله بن حنظله]] مردی [[صالح]] و [[فاضل]] و بزرگوار بود<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳.</ref> و از نظر [[حسب و نسب]]، دارای [[مقام]] بلندی شد<ref>اسد الغابة، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. عبدالله هنگام [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} هفت سال داشت و روایاتی از آن [[حضرت]] [[نقل]] کرده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷. البته ابن عساکر به نقل از محمد بن سعد، صاحب کتاب الطبقات الکبری، می‌گوید: عبدالله بن حنظله پیامبر اکرم {{صل}} را دیده است ولی حدیثی از پیامبر {{صل}} نشنیده است. (تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۴۲۲) لازم به ذکر است که چنین مطلبی در چاپ‌های فعلی الطبقات الکبری وجود ندارد.</ref>.


[[عبدالله بن یزید خطمی]] می‌گوید: "به [[خانه]] [[قیس بن سعد بن عباده]] رفتیم. وقت [[نماز]] فرا رسید، به [[قیس]] که صاحب خانه بود گفتم: برخیز و برای ما [[امامت]] کن. قیس گفت: بر جمعیتی که [[امیر]] ایشان نیستم، امامت نمی‌کنم". [[عبد الله بن حنظله]] گفت: [[رسول خدا]] فرمود: هر کسی به سواری مرکب خود و نشستن در بالای اتاق خود و امامت در خانه خود سزاوار‌تر است. پس از آن قیس به غلامش گفت: "برخیز و بر ایشان امامت کن"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ أَحَقُّ بِصَدْرِ دَابَّتِهِ وَ صَدْرُ بَيْتِهِ وَ أَنْ يَؤُمَّ فِي رَحْلِهِ }}؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۴۲-۴۴۳.</ref>
[[عبدالله بن یزید خطمی]] می‌گوید: "به [[خانه]] [[قیس بن سعد بن عباده]] رفتیم. وقت [[نماز]] فرا رسید، به [[قیس]] که صاحب خانه بود گفتم: برخیز و برای ما [[امامت]] کن. قیس گفت: بر جمعیتی که [[امیر]] ایشان نیستم، امامت نمی‌کنم". [[عبد الله بن حنظله]] گفت: [[رسول خدا]] فرمود: هر کسی به سواری مرکب خود و نشستن در بالای اتاق خود و امامت در خانه خود سزاوار‌تر است. پس از آن قیس به غلامش گفت: "برخیز و بر ایشان امامت کن"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ أَحَقُّ بِصَدْرِ دَابَّتِهِ وَ صَدْرُ بَيْتِهِ وَ أَنْ يَؤُمَّ فِي رَحْلِهِ }}؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۴۲-۴۴۳.</ref>


==[[همسران]] و [[فرزندان]] عبدالله==
== [[همسران]] و [[فرزندان]] عبدالله ==


==سیره عبدالله==
== سیره عبدالله ==


==عبدالله و [[ملاقات]] با [[شیطان]]==
== عبدالله و [[ملاقات]] با [[شیطان]] ==


==عبدالله و داستان [[حره]]==
== عبدالله و داستان [[حره]] ==


==سرانجام عبدالله==
== سرانجام عبدالله ==


==سرانجام [[مسلم بن عقبه]]==
== سرانجام [[مسلم بن عقبه]] ==
پس از [[مدینه]] مسلم بن عقبه به قصد سرکوبی [[عبدالله بن زبیر]] به طرف [[مکه]] حرکت کرد اما در [[راه]] [[جان]] به مالک [[دوزخ]] سپرد و در "مشلل" به [[خاک]] سپرده شد<ref>أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۰۶. در بعضی تاریخ‌ها محل دفن او را "ثنیه" گفته‌اند که نام دیگر "مشلل" می‌باشد.</ref> تا آنکه [[همسر]] [[عبدالله بن زمعه]]، دختر زاده ام سلمه، [[همسر گرامی رسول خدا]]{{صل}} که برای [[انتقام]] [[خون]] شوهر در [[انتظار مرگ]] او بود، قبرش را شکافت تا جسدش را بیرون آورده و [[آتش]] بزند. پس مار سیاهی را دید که بر گردنش پیچیده و دهن گشوده تا او را نیش بزند؛ مدتی درنگ کرد تا مار به کناری رفت و جنازه را بیرون آورد و آتش زد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۴؛ أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱ و ۳۳۲. ابن عساکر در جای دیگر نقل کرده است: وقتی خبر مرگ مسلم به این زن رسید، از بی لشکر آمد و او را از قبر بیرون آورد و جنازه‌اش را به کوه مشلل آویخت. (تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۳).</ref>. آری، این [[عاقبت]] کسی است که در [[تاریخ]] به جای مسلم به [[لقب]] "مسرف"، کسی که در [[خونریزی]] [[اسراف]] کرد، نامیده شده است؛ به حدی که در بعضی از نقل‌ها نام اصلی او را ننوشته‌اند و با همین لقب از او یاد شده است.<ref>[[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۵.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
* [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']]
* [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
 


[[رده:عبدالله بن حنظله]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۰

مقدمه

همان طور که جمیله، همسر حنظله، پیش بینی می‌کرد، خدای بزرگ فرزندی به حنظله عطا کرد که او را عبدالله نامیدند[۱]. عبدالله بن حنظله مردی صالح و فاضل و بزرگوار بود[۲] و از نظر حسب و نسب، دارای مقام بلندی شد[۳]. عبدالله هنگام رحلت پیامبر اسلام (ص) هفت سال داشت و روایاتی از آن حضرت نقل کرده است[۴].

عبدالله بن یزید خطمی می‌گوید: "به خانه قیس بن سعد بن عباده رفتیم. وقت نماز فرا رسید، به قیس که صاحب خانه بود گفتم: برخیز و برای ما امامت کن. قیس گفت: بر جمعیتی که امیر ایشان نیستم، امامت نمی‌کنم". عبد الله بن حنظله گفت: رسول خدا فرمود: هر کسی به سواری مرکب خود و نشستن در بالای اتاق خود و امامت در خانه خود سزاوار‌تر است. پس از آن قیس به غلامش گفت: "برخیز و بر ایشان امامت کن"[۵].[۶]

همسران و فرزندان عبدالله

سیره عبدالله

عبدالله و ملاقات با شیطان

عبدالله و داستان حره

سرانجام عبدالله

سرانجام مسلم بن عقبه

منابع

پانویس

  1. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷.
  2. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳.
  3. اسد الغابة، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۸.
  4. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۸۹۳؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۴۷. البته ابن عساکر به نقل از محمد بن سعد، صاحب کتاب الطبقات الکبری، می‌گوید: عبدالله بن حنظله پیامبر اکرم (ص) را دیده است ولی حدیثی از پیامبر (ص) نشنیده است. (تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۴۲۲) لازم به ذکر است که چنین مطلبی در چاپ‌های فعلی الطبقات الکبری وجود ندارد.
  5. « إِنَّ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ أَحَقُّ بِصَدْرِ دَابَّتِهِ وَ صَدْرُ بَيْتِهِ وَ أَنْ يَؤُمَّ فِي رَحْلِهِ »؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۱۱۵.
  6. روستایی، اکبر، مقاله «عبدالله بن حنظله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۴۲-۴۴۳.