بنی اَسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
(تغییر هدف تغییرمسیر از بنی اسلم به بنی‌اسلم)
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
#تغییر_مسیر [[بنی‌اسلم]]
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بنی اسلم در قرآن]] |[[بنی اسلم در تاریخ اسلامی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
آنان از تبار [[اسلم‌‌ بن اَفصی بن حارثة بن عمرو بن مزیقیا]] ([[عامر]])، از [[عرب]] [[قحطانی]] و از زیرشاخه‌‌های [[خزاعه]] دانسته شده‌‌اند.<ref>النسب، ص ۲۹۱؛ الانساب، ج ۱، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ نهایة الارب، ص ۴۹.</ref> از تیره‌‌های همنام بنی‌‌اسلم می‌‌توان به [[اَسلم بن الحاف]] و [[اسلم بن ربیعه]] از [[سعد ‌‌بن حِمْیَر]] اشاره کرد که هر دو به [[قحطانیان]] [[نسب]] می‌‌برند <ref>الاغانی، ج ۲، ص ۲۵۷؛ ج ۱۳، ص ۹۰؛ معجم قبایل العرب، ج‌‌۱، ص ۲۶؛ معجم ما استعجم، ج ۱، ص ۲۳.</ref>.
 
بنا به [[نقلی]]، [[پیامبر]]{{صل}}، اسلمی‌ها را از تبار [[اسماعیل]]{{ع}} خواند؛ اما [[ابن حَجَر]]، با این [[استدلال]] که در این صورت، همه عرب قحطانی از [[نسل]] آن [[حضرت]] خواهند بود این [[روایت]] را نپذیرفته است،<ref>العقد الفرید، ج ۱، ص ۲۱۰؛ فتح الباری، ج ۶‌‌، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۳.</ref> ضمن آنکه در میان عرب [[عدنانی]] نیز، تیره‌‌ای از بنی‌‌قَمْعه به نام اسلم وجود دارد.<ref>نهایة الارب، ص ۴۹.</ref>
 
نسل اسلم از دو فرزندش [[سلامان]] و هَوازن استمرار ‌‌یافت.<ref>النسب، ص ۲۹۱؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۴۰.</ref> اسلمی‌ها در مسیر [[مکه]] به [[مدینه]] و در [[همسایگی]] [[قبیله]] بنی‌‌غفار استقرار داشتند. مناطق منتسب به ایشان عبارت است از: "جَمدان" (کوهی در [[حجاز]] حد فاصل قُدید و عُسْفان)،<ref>معجم ما استعجم، ج ۱، ص ۳.</ref> "ضَجْنان" (متعلق به اسلم، هُذَیل و [[غاضره]])،<ref>المنمق، ص ۱۳۱؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۶۵۵‌‌؛ معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۵۳.</ref> شَبَکه شَدَخ (آبی از آن اسلم و [[غفار]])،<ref> معجم البلدان، ج ۳، ص ۳۲۲، ۳۲۸.</ref> "وَبْرَه" (قریه‌‌ای دارای نخلستان از مناطق پیرامونی مدینه).<ref>معجم قبائل العرب، ج ۱، ص ۲۶.</ref> آنان همچنین در "مر‌‌الظهران" نخلستان‌هایی داشتند،<ref> معجم البلدان، ج ۴، ص ۶۳؛ ج ۵، ص ۱۰۴.</ref> از این رو به نظر می‌‌رسد، عمده اشتغال اسلمیان، [[کشاورزی]] و [[دامداری]] بوده است.
 
از [[آداب]]، ایام و مسائل مربوط به [[عصر جاهلی]] آنان گزارشی ارائه نشده است، جز آنکه همپیمان [[قبیله غفار]] بودند <ref> الاغانی، ج ۲۱، ص ۲۱ - ۲۲.</ref> و در [[تیراندازی]] مهارت داشتند،<ref> اسدالغابه، ج ۴، ص ۱۳۹؛ الاصابه، ج ۴، ص ۵۸۹.</ref> چنان‌‌که [[پیامبر]]{{صل}} به آنان فرمود: [[پدر]] شما از تیراندازان بود.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۵؛ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۶؛ عقدالفرید، ج ۱، ص ۲۱۰.</ref>
 
==[[روابط]] با پیامبر{{صل}}==
در خصوص [[زمان]] و کیفیت [[اسلام آوردن]] اسلمی‌ها، [[اخبار]] چندانی برجای نمانده است؛ اما از گزارش‌های پراکنده برمی‌‌آید که برخی از ایشان در همان سال‌های نخست [[هجرت]]، [[اسلام]] آورده و پیامبر{{صل}} را در غزواتش [[یاری]] کرده‌‌اند. در [[غزوه]] حَمْراء الاسد <ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۳۷.</ref> (سال سوم) یا [[اُحد]] <ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۴۰.</ref> برخی از اسلمیان در مقدمه [[سپاه اسلام]] حضور داشتند. پس از حادثه بِئر مَعونه (سال ‌‌چهارم) که طی آن شماری از [[مبلغان]] به [[شهادت]] رسیدند، [[رسول خدا]]{{صل}} درباره قبایلی چون "عَضْل" و "قاره" [[نفرین]] و در [[حق]] قبایلی چون اَسلم [[دعا]] کردند <ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۲۰، ۵۰.</ref> که حاکی از اسلام یا حداقل بی‌‌طرفی برخی از اسلمیهاست. در خبری دیگر، پیامبر{{صل}} این [[قبیله]] را از جمله [[موالی]] خود معرفی کرده، بهتر از قبایلی چون تَمیم و غَطَفان دانستند.<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>
 
گویند: [[عمر بن افصای اسلمی]] با گروهی نزد پیامبر{{صل}} آمدند و با معرفی خود به عنوان تیراندازان [[عرب]]، از [[حضرت]] خواستند، تا منزلتی برای آنان نزد خود قائل شود تا دیگران آن را بپذیرند و به آن [[اقرار]] کنند. به همین منظور به [[دستور]] رسول خدا نامه‌‌ای برای آنان نوشته شد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۷۱، ۳۵۴؛ اسدالغابه، ج ۴، ص ۱۳۹.</ref> اسلام آوردن آنان و برخی دیگر از [[قبایل]] [[صحرانشین]] که نزد قبایلی چون [[قریش]]، بنو عامر و [[غطفان]] پایگاه [[اجتماعی]] [[پستی]] داشتند، موجب ناخرسندی ایشان شد و با خرده‌‌گیری و [[سرزنش]] آنان می‌‌گفتند: اگر اسلام خوب بود هرگز آنها بر ما پیشی نمی‌‌گرفتند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ}}<ref>«و کافران درباره مؤمنان گفتند: اگر آن (ایمان به قرآن) خیر می‌بود آنان در آن بر ما پیشی نمی‌گرفتند  و چون با آن (قرآن) رهیاب نشده‌اند خواهند گفت که این دروغی دیرین است» سوره احقاف، آیه ۱۱.</ref>.<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۱۲۹.</ref> مطابق قولی این [[آیه]] درباره [[اسلام]] اسلمی‌ها و دیگر [[قبایل]] [[صحرانشین]] [[مسلمان]] و همچنین خرده‌‌گیری [[مشرکان]] بر ایشان نازل شده است. در مقابل تهمت‌ها و سرزنش‌های مشرکان، [[خداوند]] آنان را از جمله صحرانشینانی معرفی کرد که به [[خدا]] و [[روز قیامت]]، [[ایمان]] دارند: {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.</ref> به [[نقل]] ابن‌‌عباس،<ref> زادالمسیر، ج ۳، ص ۴۸۹.</ref> مقصود از صحرانشینان [[مؤمن]] در این آیه، اسلمیان و دیگر قبایل با‌‌ [[ایمان]] ‌‌هستند.
 
به نقل [[واقدی]] در حدیبیّه که [[مسلمانان]] به قصد انجام [[عمره]]، به [[مکه]] رفتند (سال ششم) ۱۰۰ و به قولی ۷۰ تن از اسلمیان حضور داشتند <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۷۴؛ فتح الباری، ج ۷، ص ۳۴۲.</ref> و [[ناجیة بن جندب اسلمی]] با جوانانی از [[قبیله]] خود، قربانی‌ها را حرکت می‌‌دادند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۳۲‌‌.</ref> ۸ تن از [[فرزندان]] [[حارثه]] اسلمی نیز در [[بیعت رضوان]] شرکت کردند.<ref>اسدالغابه، ج ۴، ص ۳۹۸.</ref> به رغم ایمان بالای برخی از اسلمیان، برخی دیگر [[ضعیف]] الایمان و [[منافق]] بودند. مطابق نوشته برخی [[مفسران]]، گویا برخی اسلمیها، در جریان اعزام [[سرایای پیامبر]] به سمت مناطق ایشان، برای [[حفظ جان]] و مالشان اظهار اسلام کردند؛ اما به هنگام فراخوانی جهت [[یاری پیامبر]]{{صل}} از [[فرمان]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] کردند،<ref> زادالمسیر، ج ۷، ص ۱۸۷.</ref> از این رو بنا به نقل [[سدی]] آیه {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند  که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref> درباره قبایلی چون [[اسلم]] نازل شده که در عین [[اظهار ایمان]]، برخی از ایشان از [[همراهی با پیامبر]] در [[حدیبیه]] [[تخلف]] کردند.<ref>زادالمسیر، ج ۷، ص ۱۸۷‌‌؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۲۷.</ref> چنین گزارشی ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.</ref> نیز آمده است که آنان در شمار قبایلی بودند که درباره [[اسلام]] آوردنشان بر [[پیامبر]]{{صل}} [[منت]] می‌‌گذاشتند و چون برای شرکت در "[[عمره]]" فراخوانده شدند، [[سرپیچی]] کردند<ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۶۷.</ref>
 
به [[نقل]] ابن‌‌عباس مقصود از {{متن قرآن|الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ}} در آیه {{متن قرآن|سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین  به زودی به تو خواهند گفت که دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی» سوره فتح، آیه ۱۱.</ref>، اسلمیان و دیگر [[منافقان]] [[صحرانشین]] هستند که در پی فراخوانی [[رسول خدا]] برای شرکت در [[غزوه حدیبیه]] با بهانه‌‌تراشی، [[دعوت پیامبر]] را [[اجابت]] نکردند.<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۹، ص ۱۹۰؛ زادالمسیر، ج ۷، ص ۱۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۶۸.</ref>
 
در [[غزوه خیبر]]، هنگامی که اسلمیان به مدت ۱۰‌‌روز [[دژ]] "نَطَاة" را در محاصره داشتند و نتوانستند آن را بگشایند، [[اسماء بن حارثه اسلمی]] را نزد پیامبر{{صل}} فرستادند تا در [[حق]] ایشان[[دعا]] کند. اسماء، [[سلام]] آنان را به رسول خدا رسانید و [[گرسنگی]] و [[ناتوانی]] اسلمیها را یادآور شد. رسول‌‌خدا برای آنان دعا کرد که [[خداوند]] بزرگ‌‌ترین دژ را که از همه بیشتر آذوقه داشته باشد برای اسلمیان بگشاید.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۶۵۹‌‌.</ref> مطابق گزارش دیگری، آنان دژ [[صعب ‌‌بن معاذ]] را محاصره و به [[همراهی]] [[قبیله غفار]] آن را فتح کردند <ref>المغازی، ج ۲، ص ۶۱۵، ۶۵۹‌‌.</ref> و یک تن از ایشان در این [[غزوه]] به [[شهادت]] رسید.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۰۰.</ref> در عُمرة القضاء (سال هفتم) جوانانی از [[اسلم]] تحت امر [[ناجیه]] اسلمی [[مأمور]] بردن قربانی‌ها بودند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۳۲.</ref> در [[فتح مکه]] (سال هشتم)، اسماء و [[هند]] پسران حارثه اسلمی [[مأموریت]] یافتند تا اسلمیان را برای شرکت در آن فرا خوانند و از ایشان بخواهند که در [[ماه رمضان]] در [[مدینه]] حضور داشته باشند،<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۴، ص ۲۴۰.</ref>از این‌‌رو آنان به تعداد ۴۰۰ تن و با دو [[پرچم]] که یکی را [[بُریدة بن حُصیب]] و دیگری را [[ناجیه]] حمل می‌‌کرد، به [[پیامبر]]{{صل}} پیوستند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۹۶‌‌.</ref> در همین سال و قبل از [[فتح مکه]]، بُریده اسلمی نزد [[رسول خدا]] آمد و به [[دستور]] آن [[حضرت]] نامه‌‌ای در [[تأیید]] ایشان نوشته شد.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۸۲.</ref> در [[غزوه]] [[حُنین]] نیز اسلمی‌ها دو پرچم داشتند و به قولی به تعداد‌‌ ۱۰۰۰ تن شرکت‌‌ داشته‌‌اند.<ref>الدرالمنثور، ج ۳، ص ۲۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص ۲۳۴.</ref> در [[غزوه تبوک]] (سال نهم) پیامبر{{صل}} بُریده اسلمی را [[مأمور]] فراخوانی آنان کرد و به وی دستور داد که اسلمیان در [[ناحیه]] "فُرع" به آن حضرت بپیوندند؛<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۹۰.</ref> اما برخی از ایشان از [[فرمان]] رسول خدا [[سرپیچی]] کرده، در [[تبوک]] حضور نیافتند. آن دسته از [[مسلمانان]] به ویژه صحرانشینان که به رغم [[فرمان پیامبر]]{{صل}} ایشان را در [[سپاه]] اعزامی به تبوک [[همراهی]] نکردند [[منافق]] خوانده شدند، از این رو ذیل [[آیات]] مربوط به [[نفاق]] [[سوره توبه]] به ویژه آیات‌‌۹۰،<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۰۲.</ref> ۱۰۱ (<ref>مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص ۱۱۴؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۲۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۴۰.</ref>) و ۱۲۰ <ref>مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص ۱۴۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۹۰.</ref> [[مفسران]] به [[قبایل]] و افرادی اشاره کرده‌‌اند که از فرمان پیامبر سرپیچیدند و از آن جمله از اسلمیها یاد شده که شامل همه مسلمانان اسلمی نمی‌‌شود: «و جاءَ المُعَذِّرونَ مِنَ الاَعرابِ لِیُؤذَنَ لَهُم وقَعَدَ الَّذینَ کَذَبُوا اللّهَ ورَسولَهُ سَیُصیبُ الَّذینَ کَفَروا مِنهُم عَذابٌ اَلیم».([[توبه]] / ۹، ۹۰) [[خداوند]] در این [[آیه]] ضمن [[دروغگو]] [[خواندن]] قاعدان و تخلف‌‌کنندگان از فرمان [[جهاد]] آنان را از [[عذاب]] دردناکشان [[آگاه]] می‌‌کند. {{متن قرآن|وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«عذرآوران از تازیان بیابان‌نشین  آمدند تا به آنان اجازه (ی جهاد) داده شود و آنان که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند خانه‌نشین شدند! به زودی از (میان) ایشان به کافران عذابی دردناک خواهد رسید» سوره توبه، آیه ۹۰.</ref> در این [[آیه]] [[خداوند]] [[منافقان]] [[صحرانشین]] از جمله اسلمیها <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۹؛ اسباب النزول، ص ۱۷۴؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص ۲۰۸.</ref> و همچنین آن دسته از ساکنان [[مدینه]] را که به [[نفاق]] خو گرفته‌‌اند به دوبار [[عذاب]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] تهدید‌‌می‌‌کند؛ نیز آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«مردم مدینه و تازیان بیابان‌نشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جان‌های خودشان را از جان او دوست‌تر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمی‌رسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمی‌نهند و هیچ زیانی به دشمنی نمی‌زنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته می‌شود؛ بی‌گمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> به [[سرزنش]] آنان می‌‌پردازد <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۲۹۰.</ref> که آنان نباید از [[غزوه تبوک]] تخلف کنند.
 
==[[بنی اسلم]] پس از [[پیامبر]]{{صل}}==
آنان به سهم خود در تثبیت [[خلافت ابوبکر]]، نقش محوری داشتند و با مساعدت ایشان، برای [[ابوبکر]] [[بیعت]] گرفته شد.<ref>معالم المدرستین، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref> در دوره [[خلافت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، آنان در [[نبرد صفین]] حضور یافته، کسانی چون [[بریده]]، [[عبدالله]]، مُنْقذ و عُرْوَه به [[شهادت]] رسیدند و [[امام]] ضمن [[خواندن]] رجزی به [[ستایش]] از ایشان پرداخت.<ref>شرح الاخبار، ج ۲، ص ۳۳.</ref> آنان همچنین در [[قیام نفس زکیه]] بر ضدّ [[منصور عباسی]]، به [[همراهی]] [[قبایل]] مُزینه و جُهینه، [[طائف]] را از [[عباسیان]] گرفتند.<ref>الاغانی، ج ۱۱، ص ۳۰۲.</ref> مشهورترین افراد اسلمیان در عصر رسول خدا عبارت‌‌اند از: [[هند]] و [[اسماء]] پسران [[حارثه]] <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۴۹۷؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۷۹‌‌؛ تهذیب‌‌الکمال، ج ۱، ص ۲۰۶.</ref> از [[خادمان]] رسول خدا، [[بُریدة بن حُصیب]]<ref>الانساب، ج ۱، ص ۳۳۴؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۵۶.</ref> [[راوی حدیث]] پیامبر، [[ناجیة بن جندب]] صاحب شتران [[قربانی]] رسول خدا در [[حجة الوداع]]،<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۹۱ ـ ۱۰۹۰؛ جامع‌‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۳۰۷؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۲۱.</ref> [[ابوفراس]] [[ربیعة ‌‌بن کعب اسلمی]]، [[حمزة بن عمرو]]، [[ابوبرزه]] [[عبدالله بن نضله اسلمی]] و [[عطاء‌‌ بن ابی‌‌ مروان]].<ref> الانساب، ج ۱، ص ۱۵۲ ـ ۱۵۱؛ الطبقات، ابن خیاط، ص ۳۱۸.</ref> [[واقدی]] (مؤلف المغازی) نیز از [[موالی]] اسلمیان بوده است.<ref> الغارات، ج ۲، ص ۵۸۱.</ref> از دیگر [[محدثان]] آنان می‌‌توان به [[إیاس‌‌ بن سلمة ‌‌بن اکوع]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۵، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> و محمد‌‌بن حمزة‌‌بن عمرو اسلمی <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۵، ص ۲۴۸.</ref> اشاره کرد.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی اسلم (مقاله)|مقاله «بنی اسلم»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
*[[پرونده:000057.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنی اسلم (مقاله)|مقاله «بنی اسلم»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|''' دائرة المعارف قرآن کریم ج۶''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:بنی اسلم]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۶

تغییرمسیر به: