اسود بن عبدالاسد بن هلال: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسود بن عبدالاسد بن هلال در قرآن]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسود بن عبدالاسد بن هلال در قرآن]] | [[اسود بن عبدالاسد بن هلال در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
وی از طرف [[پدر]]، [[برادر]] [[ابوسلمه]] و مادرش از [[قبیله کنده]] <ref>انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۰۸.</ref> است. [[اسود]] بر خلاف ابوسلمه که مادرش از [[بنی‌هاشم]] بود <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> نه تنها به [[پیامبر]] [[ایمان]] نیاورد، بلکه در [[مخالفت]] با او کوشید. نام وی در شمار [[استهزا]] کنندگان پیامبر{{صل}} به [[ثبت]] رسیده است.<ref> جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴.</ref> در ایّام [[حجّ]] او با دیگر مخالفانِ پیامبر در مبادی ورودی [[مکّه]] می‌ایستادند تا از [[ارتباط]] دیگران با آن [[حضرت]] مانع شوند.<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref> اسود در [[جنگ بدر]] اوّلین کشته از [[سپاه مشرکان]] بود. چون نگاه او به [[حوض]] آب [[ذخیره]] [[مسلمانان]] افتاد [[سوگند]] یاد کرد که یا از آن بنوشد یا آن را ویران کند. بدین منظور کوشید؛ امّا [[حمزه]] در برابر وی قرار گرفت و پای او را [[قطع]] کرد. اسود همچنان در پی تحقق [[عهد]] خویش، به پیش رفت و دیوار حوض را با پای دیگر خود ویران کرد و در نهایت در درون حوض به دست حمزه کشته شد.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۶۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴.</ref> [[مرگ]] او [[غیرت]] و [[شجاعت]] [[عتبه]]، و برادرش [[شیبه]] و فرزندش [[ولید]] را برانگیخت و از [[لشکر]] جدا شده، مبارز‌ طلبیدند.<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> اسود مردی تندخو و بد [[اخلاق]] بود.<ref> الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref> [[مفسران]] گاه [[تقابل]] [[کفر]] و ایمان را به‌صورت مقایسه‌ای میان او و برادرش ابوسلمه مطرح کرده‌اند، چنان که نمونه‌ای از آن را ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّامِ الْخَالِيَةِ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! بی‌گمان می‌دانستم که با حساب خویش روبه‌رو خواهم شد. و او در زندگانی پسندیده‌ای به سر خواهد برد. در بهشتی فرازین، که میوه‌هایش در دسترس است. بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام داده‌اید. و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۱۹-۲۵.</ref> و {{متن قرآن|وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا}}<ref>«و شادان نزد خانواده‌اش باز می‌گردد،» سوره انشقاق، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ}}<ref>«و اما آنکه کارنامه‌اش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.</ref> می‌بینیم.
وی از طرف [[پدر]]، [[برادر]] [[ابوسلمه]] و مادرش از [[قبیله کنده]] <ref>انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۰۸.</ref> است. [[اسود]] بر خلاف ابوسلمه که مادرش از [[بنی‌هاشم]] بود <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> نه تنها به [[پیامبر]] [[ایمان]] نیاورد، بلکه در [[مخالفت]] با او کوشید. نام وی در شمار [[استهزا]] کنندگان پیامبر {{صل}} به [[ثبت]] رسیده است.<ref> جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴.</ref> در ایّام [[حجّ]] او با دیگر مخالفانِ پیامبر در مبادی ورودی [[مکّه]] می‌ایستادند تا از [[ارتباط]] دیگران با آن [[حضرت]] مانع شوند.<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref> اسود در [[جنگ بدر]] اوّلین کشته از [[سپاه مشرکان]] بود. چون نگاه او به [[حوض]] آب [[ذخیره]] [[مسلمانان]] افتاد [[سوگند]] یاد کرد که یا از آن بنوشد یا آن را ویران کند. بدین منظور کوشید؛ امّا [[حمزه]] در برابر وی قرار گرفت و پای او را قطع کرد. اسود همچنان در پی تحقق [[عهد]] خویش، به پیش رفت و دیوار حوض را با پای دیگر خود ویران کرد و در نهایت در درون حوض به دست حمزه کشته شد.<ref>المغازی، ج ۱، ص ۶۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴.</ref> [[مرگ]] او [[غیرت]] و [[شجاعت]] [[عتبه]]، و برادرش [[شیبه]] و فرزندش [[ولید]] را برانگیخت و از [[لشکر]] جدا شده، مبارز‌ طلبیدند.<ref>البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> اسود مردی تندخو و بد [[اخلاق]] بود.<ref> الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref> [[مفسران]] گاه [[تقابل]] [[کفر]] و ایمان را به‌صورت مقایسه‌ای میان او و برادرش ابوسلمه مطرح کرده‌اند، چنان که نمونه‌ای از آن را ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّامِ الْخَالِيَةِ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! بی‌گمان می‌دانستم که با حساب خویش روبه‌رو خواهم شد. و او در زندگانی پسندیده‌ای به سر خواهد برد. در بهشتی فرازین، که میوه‌هایش در دسترس است. بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام داده‌اید. و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۱۹-۲۵.</ref> و {{متن قرآن|وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا}}<ref>«و شادان نزد خانواده‌اش باز می‌گردد،» سوره انشقاق، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ}}<ref>«و اما آنکه کارنامه‌اش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.</ref> می‌بینیم.


برپایه روایتی، زنی که در [[مدینه]] مرتکب دزدی شد و پیامبر به‌رغم [[شفاعت]] برخی [[اصحاب]]، [[دست]] او را قطع کرد، [[فاطمه]] دختر اسود بوده است<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref>.<ref>[[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
برپایه روایتی، زنی که در [[مدینه]] مرتکب دزدی شد و پیامبر به‌رغم [[شفاعت]] برخی [[اصحاب]]، دست او را قطع کرد، [[فاطمه]] دختر اسود بوده است<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۶.</ref><ref>[[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص 316.</ref>


==[[اسود]] در [[شان نزول]]==
== منابع ==
#بنا به [[نقل]] کلبی [[آیه]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.</ref>. درباره او و برادرش [[ابوسلمه]] نازل شده است،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۵۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۲۹۸؛ کشف‌الاسرار، ج ۵، ص ۶۸۸.</ref> در حالی‌ که منابع، اطلاعاتی درباره باغ‌های انگورِ اسود ارائه نمی‌دهد. بنابه [[روایت]] [[ابن‌عباس]] آیه درباره عیینه و [[سلمان]] نازل شده و [[خداوند]] این دو را به برادرانی از [[بنی‌اسرائیل]] [[تشبیه]] کرده که یکی از آنها بر اثر [[ثروت اندوزی]]، نسبت به [[خدا]] [[کفر]] ورزید. در برخی منابع نیز مراد از {{متن قرآن|رَجُلَيْنِ}} [[پیامبر]] و [[اهل مکه]] یا هر [[مؤمن]] و کافری دانسته شده <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۵۹.</ref> که در این صورت آیه نمادین خواهد بود.
{{منابع}}
#بنا به نقل [[ابن‌عباس]] و [[ضحاک]] [[آیات]] {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ}}<ref>«امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید!» سوره حاقه، آیه ۱۹.</ref> و {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.</ref><ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۳۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۵.</ref> و {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ}}<ref>«امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید!» سوره حاقه، آیه ۱۹.</ref> و {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ}}<ref>«و اما آنکه کارنامه‌اش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۷۹.</ref> که از واگذاری [[نامه اعمال]] به [[مؤمنان]] و [[کافران]] [[سخن]] می‌گوید در [[شأن]] اسود و ابوسلمه است.
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
#بنا به روایت [[مقاتل]]، آیه {{متن قرآن|إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا}}<ref>«ما شما را به عذابی نزدیک بیم دادیم در روزی که آدمی بدانچه کرده است می‌نگرد و کافر می‌گوید: ای کاش خاک بودم» سوره نبأ، آیه ۴۰.</ref> درباره اسود نازل شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۲۳.</ref>
{{پایان منابع}}
#بنا به روایتی از [[ابن‌عباس]]، مراد از [[انسان]] در آیات {{متن قرآن|وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا}}<ref>«و انسان پرسد که چه بر سر آن آمده است؟» سوره زلزال، آیه ۳.</ref> و {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ}}<ref>«و اوست که شما را زنده گردانید سپس می‌میراند دگر باره زنده‌تان می‌گرداند؛ به راستی آدمی ناسپاس است» سوره حج، آیه ۶۶.</ref> اسود است <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۶۲؛ ج ۲۰، ص ۱۰۱.</ref> که نسبت به [[نعمت‌های الهی]] [[کفران]] کرد و با [[مشاهده]] [[قیامت]] [[نگرانی]] و تحیّر خود را ابراز خواهد کرد.
#ذیل آیه {{متن قرآن|قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ}}<ref>«گوینده‌ای از ایشان می‌گوید: همانا مرا همدمی بود» سوره صافات، آیه ۵۱.</ref> از اسود سخن به میان آمده و قائل، او شمرده شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۵۹.</ref>
#برخی او را از مصادیق {{متن قرآن|الْمُقْتَسِمِينَ}} دانسته‌اند؛ یعنی آنان که مسیر ورودی [[مکّه]] را برای جلوگیری از [[ارتباط]] دیگران با [[پیامبر]]{{صل}}، بین خود قسمت کرده بودند، که در [[آیه]] {{متن قرآن|كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ}}<ref>«همچنان که (عذاب را) بر بخش‌کنندگان  فرو فرستادیم» سوره حجر، آیه ۹۰.</ref> [[خداوند]] درباره [[کیفر]] آنان سخن دارد<ref>المحبر، ص ۱۶۰.</ref>.<ref>[[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
* [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محمد باغستانی|باغستانی، محمد]]، [[اسود بن عبدالاسد بن هلال (مقاله)|مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
 
==پانویس==


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اسود بن خلف عبد یغوث]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۵

مقدمه

وی از طرف پدر، برادر ابوسلمه و مادرش از قبیله کنده [۱] است. اسود بر خلاف ابوسلمه که مادرش از بنی‌هاشم بود [۲] نه تنها به پیامبر ایمان نیاورد، بلکه در مخالفت با او کوشید. نام وی در شمار استهزا کنندگان پیامبر (ص) به ثبت رسیده است.[۳] در ایّام حجّ او با دیگر مخالفانِ پیامبر در مبادی ورودی مکّه می‌ایستادند تا از ارتباط دیگران با آن حضرت مانع شوند.[۴] اسود در جنگ بدر اوّلین کشته از سپاه مشرکان بود. چون نگاه او به حوض آب ذخیره مسلمانان افتاد سوگند یاد کرد که یا از آن بنوشد یا آن را ویران کند. بدین منظور کوشید؛ امّا حمزه در برابر وی قرار گرفت و پای او را قطع کرد. اسود همچنان در پی تحقق عهد خویش، به پیش رفت و دیوار حوض را با پای دیگر خود ویران کرد و در نهایت در درون حوض به دست حمزه کشته شد.[۵] مرگ او غیرت و شجاعت عتبه، و برادرش شیبه و فرزندش ولید را برانگیخت و از لشکر جدا شده، مبارز‌ طلبیدند.[۶] اسود مردی تندخو و بد اخلاق بود.[۷] مفسران گاه تقابل کفر و ایمان را به‌صورت مقایسه‌ای میان او و برادرش ابوسلمه مطرح کرده‌اند، چنان که نمونه‌ای از آن را ذیل آیه وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا[۸] و آیات فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيَهْ إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الأَيَّامِ الْخَالِيَةِ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ[۹] و وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا[۱۰]، وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ[۱۱] می‌بینیم.

برپایه روایتی، زنی که در مدینه مرتکب دزدی شد و پیامبر به‌رغم شفاعت برخی اصحاب، دست او را قطع کرد، فاطمه دختر اسود بوده است[۱۲][۱۳]

منابع

پانویس

  1. انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۳۰۸.
  2. الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۴۴.
  3. جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴.
  4. المحبر، ص ۱۶۰.
  5. المغازی، ج ۱، ص ۶۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴.
  6. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴.
  7. الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۱۴؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴.
  8. «و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم» سوره کهف، آیه ۳۲.
  9. «امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! بی‌گمان می‌دانستم که با حساب خویش روبه‌رو خواهم شد. و او در زندگانی پسندیده‌ای به سر خواهد برد. در بهشتی فرازین، که میوه‌هایش در دسترس است. بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام داده‌اید. و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۱۹-۲۵.
  10. «و شادان نزد خانواده‌اش باز می‌گردد،» سوره انشقاق، آیه ۹.
  11. «و اما آنکه کارنامه‌اش را از پس پشت وی به او دهند،» سوره انشقاق، آیه ۱۰.
  12. جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۴؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰۶.
  13. باغستانی، محمد، مقاله «اسود بن عبدالاسد بن هلال»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص 316.