(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{خرد}}
#تغییر_مسیر [[دختران پیامبر خاتم]]
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دختران محمد در قرآن]] | [[دختران محمد در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
[[دختران]] [[محمد]]{{صل}} تنها یکبار در [[قرآن]] در مسئله [[حجاب]] یاد شدهاند. [[خدا]] از آنها، [[همسران پیامبر]]{{صل}} و دیگر [[زنان]] [[مؤمن]] میخواهد که روسریهای بلند خود را بر خویشتن فرو افکنند، تا شناخته شده و [[آزار]] نبینند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند ؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیکتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفتهاند هنگامی که زنان و دختران [[مسلمان]] شبهنگام از [[خانه]] خارج میشدند، بعضی از [[جوانان]] هرزه بر سر [[راه]] آنان قرار گرفته و با سخنان ناروا مزاحم آنان میشدند؛ با [[نزول]] این آیه آنان [[فرمان]] یافتند که با [[پوشیدن]] [[حجاب]] باز شناخته شوند، تا زمینه مزاحمت برای آنها از میان برود. گروهی از [[مفسران]] بر اساس [[تفسیر]] منسوب به [[ابن عباس]]، [[قتاده]] و [[مجاهد]] گفتهاند در آن [[زمان]] [[کنیزان]] با سر و سینه باز در [[جامعه]] حضور مییافته و چندان پایبند مسائل [[اخلاقی]] نبودهاند، از این رو برخی جوانان هرزه زنان و دختران غیر [[کنیز]] را نیز با آنان [[اشتباه]] گرفته و به آنها تعرّض میکردند. با [[نزول آیه]]، غیر کنیزان فرمان یافتند که با پوشیدن حجاب از کنیزان بازشناخته شوند.<ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص ۵۸ ـ ۵۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۶۱؛ روح المعانی، ج ۲۲، ص ۱۲۷.</ref> دستهای دیگر گفتهاند، زنان و دختران مسلمان [[دستور]] یافتند با رعایت کامل [[پوشش]] [[اسلامی]]، اشخاصی با [[ایمان]] و [[متدین]] شناخته شوند، تا زمینه مزاحمت رخت بربندد<ref>ر.ک: مجمعالبیان، ج ۸، ص ۵۸۰؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۴۰ ـ ۳۴۱؛ التفسیر الکاشف، ج ۶، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی، مهرعلی]]، [[دختران محمد (مقاله)|مقاله «دختران محمد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>
==شمار و نام [[دختران پیامبر]]{{صل}}==
نام، شمار و [[زندگی]] دختران پیامبر{{صل}} در [[منابع تاریخی]] <ref>سیره ابن اسحاق، ص ۲۴۵ ـ ۲۴۶؛ المحبر، ص ۵۲ ـ ۵۳؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۰.</ref> و [[روایی]] <ref> صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۸۲، ۳۲۱ ـ ۳۲۴؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۵۱.</ref> بیش از [[منابع تفسیری]]<ref> برای نمونه ر. ک: جامع البیان، ج ۲۲، ص ۵۸؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۸۰؛ الکشاف، ج ۳، ص ۵۵۹ ـ ۵۶۰.</ref> گزارش شده است. نزدیک به همه مورّخان <ref>سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۱۹۰؛ المحبر، ص ۵۲ ـ ۵۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۱؛ البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹.</ref> و [[محدثان]]،<ref>صحیح مسلم، ج ۸، ص ۲۸۲؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۵۱.</ref>[[پیامبر]]{{صل}} را دارای ۴ دختر به نامهای [[فاطمه]] {{س}} [[زینب]]، [[رقیه]] و [[امکلثوم]] دانسته و از [[مسلمان]] شدن و [[هجرت]] آنان به [[مدینه]] [[سخن]] گفته؛ ولی برخی، زینب و رقیه را [[دختران]] [[خدیجه]] از شوهر پیشین او دانستهاند؛<ref>ر. ک: ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۲۶۹.</ref> البته [[روایات]] و منابع معتبر [[تاریخی]] که از شوهران قبلی خدیجه یاد کردهاند، آن دو را دختران آنها یاد نکردهاند.<ref> ر. ک: تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۱؛ البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ دلائل النبوه، ج ۷، ص ۲۸۳.</ref> بعضی هم بر اساس [[روایت]] منسوب به [[ابن عباس]] معتقدند که خدیجه پیش از [[ازدواج با پیامبر]]{{صل}} [[ازدواج]] نکرده بود و ۲۸ سال داشت و زینب و رقیه دختران [[هاله]]، [[خواهر]] خدیجه بودند که پس از [[مرگ]] شوهر و [[تنگدستی]] او، خدیجه وی و دخترانش را [[سرپرستی]] کرد و پس از مرگ هاله، خدیجه و [[رسول خدا]]{{صل}} آن دو را زیر تکفل خود درآوردند و برپایه رسم آن [[روز]] [[عرب]] که اگر کسی [[یتیمی]] را سرپرستی میکرد، او فرزند وی خوانده میشد، آن دو، [[دختران پیامبر]]{{صل}} و خدیجه شناخته شدند.<ref> الاستغاثه، ج ۱، ص ۶۸ ـ ۶۹؛ اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۳۰۹؛ ج ۷، ص ۳۵.</ref> برخی در رد دیدگاه یاد شده و [[اثبات]] این مسئله که زینب و رقیه دختران [[واقعی]] پیامبر{{صل}} بودند، به جمع بودن واژه "بنات" و دلالت آن بر بیش از ۳ نفر استناد؛ لیکن بعضی دیگر آن را با استناد به کاربرد صیغه جمعِ {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} در [[آیه مباهله]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} مخدوش کردهاند.<ref>ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۲۶۸ ـ ۲۶۹.</ref> بیشتر [[زینب]] را دختر بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} و [[تولد]] او را ۳۰ سال پس از [[عام الفیل]] دانستهاند.<ref>عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۶؛ تاریخ حبیبالسیر، ج ۱، ص ۴۳۰؛ قس: سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۱۹۰؛ المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref> او پیش از [[اسلام]] با [[ابوالعاص بن ربیع]] [[ازدواج]] و پس از اسلام به [[مدینه]] [[هجرت]] <ref>المحبر، ص ۵۳؛ دلائل النبوه، ج ۷، ص ۲۸۲؛ المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref> و به دنبال [[اسارت]] [[ابوالعاص]] در [[جنگ بدر]]، با فدیه دادن گردنبند خویش، اسباب [[آزادی]] او را فراهم کرد. بر اساس برخی گزارشها زینب هنگام اسارت شوهرش در [[مکه]] بود و ابوالعاص طبق تعهدی که هنگام آزادی به پیامبر{{صل}} داده بود، او را روانه مدینه ساخت. آن دو پس از [[مسلمان]] شدن ابوالعاص در [[سال ۸ هجری]] [[زندگی]] مشترک خود را در مدینه از سر گرفتند. زینب پسری به [[نام علی]] و دختری به نام [[امامه]] به [[دنیا]] آورد که امامه پس از [[شهادت فاطمه]] [[زهرا]]{{س}} با [[امام علی]]{{ع}} ازدواج کرد.<ref> المعرفة والتاریخ، ج ۳، ص ۲۹۳؛ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۱۵؛ دلائل النبوة، ج ۷، ص ۲۸۲.</ref> زینب در سال ۸ هجری درگذشت و پس از [[نماز]] پیامبر{{صل}} بر او در [[قبرستان بقیع]] [[دفن]] شد.<ref>المعرفة والتاریخ، ج ۳، ص ۴ و ۲۹۳؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۸؛ تاریخ حبیب السیر، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref> [[رقیه]] ۳۳ سال پس از عام الفیل متولد شد. وی نخست با [[عتبه]] پسر [[ابولهب]] و پس از جدایی از او با [[عثمان]] بن عفّان [[ازدواج]] و برپایه گزارشها همراه وی به [[حبشه]] و بر اساس برخی دیگر به مدینه هجرت کرد.<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۸؛ نیز ج ۸، ص ۳۶ ـ ۳۷؛ اسدالغابه، ج ۳، ص ۲۲۴.</ref> برابر برخی گزارشها وی بر اثر ضرب و [[جرح]] همسرش از [[دنیا]] رفت.<ref> حیاة القلوب، ج ۴، ص ۱۵۱۰ ـ ۱۵۱۲؛ ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۲۷۰.</ref> [[امکلثوم]] نیز نخست با [[عتیبه]] پسر دیگر [[ابولهب]] و سپس با [[عثمان]] [[ازدواج]] کرد.<ref>سیره ابن اسحاق، ص ۲۴۵؛ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۱۵؛ التعریف والاعلام، ص ۲۵۶.</ref> برخی گفتهاند ابولهب، [[عتیبه]] را [[تهدید]] کرد که در صورت جدا نشدن از [[ام کلثوم]]، او را از خود [[نفی]] میکند.<ref> المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۲؛ ریاحین الشریعه، ج ۲، ص ۲۶۹.</ref> برخی ازدواج ام کلثوم با عثمان را پس از درگذشت [[رقیه]]<ref> اعلام الوری، ص ۱۴۸؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۸؛ المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۳ - ۳۹۴.</ref> و بعضی دیگر پیش از ازدواج با وی دانستهاند.<ref> قرب الاسناد، ص ۹؛ خصال، ص ۴۰۴؛ حیاة القلوب، ج ۴، ص ۱۵۰۶.</ref> درگذشت او را [[سال ۹ هجرت]] یاد کردهاند.<ref> المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۴.</ref> بیشتر، [[فاطمه]] [[زهرا]]{{س}} را کوچکترین [[دختر پیامبر]]{{صل}} و [[تولد]] او را در سال ۵ [[بعثت]] دانستهاند. در ۸ سالگی به [[مدینه]] [[هجرت]] و در ۹ سالگی با [[امام علی]]{{ع}} [[ازدواج]] کرد و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و [[زینب]] و امکلثوم{{ع}} [[فرزندان]] آن دو هستند.<ref>صحیح مسلم، ج ۸، ص ۳۲۱؛ التعریف والاعلام، ص ۲۵۷؛ عیونالاثر، ج ۲، ص ۳۵۸؛ قس: المواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref> فاطمه{{س}} محبوبترین دختر پیامبر{{صل}} بود و [[احادیث]] فراوانی درباره [[فضایل]] آن [[حضرت]] در مجامع [[روایی]] [[شیعه]] <ref>بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۶۲؛ ج ۲۲، ص ۲۵۳.</ref> و [[سنی]] <ref> صحیح مسلم، ج ۸، ص ۳۲۱ ـ ۳۲۲؛ ر. ک: والمواهب اللدنیه، ج ۱، ص ۳۹۴ ـ ۳۹۵.</ref> هست؛ از جمله [[رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت از [[سفر]] پس از [[مسجد]]، نخست به [[خانه]] او میرفت؛ نیز از برجستگان "[[اهل بیت]]{{عم}} و ذیالقربی" به شمار میرود و [[آیات تطهیر]] {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، [[مودت]] {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> و [[مباهله]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> بر بزرگی و [[فضیلت]] آن [[حضرت]] دلالت دارند.
درباره مدت [[عمر]]، [[تاریخ]] [[شهادت]] و [[مدفن]] آن حضرت [[اختلاف]] هست:<ref>نک: عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷.</ref> درباره عمر وی ۱۸ و ۲۸ سال به ترتیب درمیان [[شیعه]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۵۸؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۷ ـ ۹.</ref> و [[سنی]] <ref>المعجمالکبیر، ج ۲۲، ص ۴۰۰؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۱۶۱؛ تاریخ الاسلام، ج ۳، ص ۴۸.</ref> بیشتر [[شهرت]] دارند. برخی منابع، شهادت ایشان را [[روز]] سوم [[جمادی الثانی]] [[سال ۱۱ هجری]] قمری و ۹۵ روز پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} دانسته؛<ref>اعلام الوری، ج ۱، ص ۳۰۰؛ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۱۹؛ و نیز ر. ک: بیت الاحزان، ص ۱۸۹.</ref>ولی [[اهل تسنن]] بر ۶ ماه تأکید دارند.<ref>الآحاد والمثانی، ج ۵، ص ۳۵۵؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۴۰۰؛ تاریخ خلیفه، ص ۵۹.</ref> در [[منابع روایی شیعه]]، ۷۵ روز دارای شهرت است<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۴۱، ۴۵۸؛ دلائل الامامه، ص ۱۳۴؛ الاختصاص، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی، مهرعلی]]، [[دختران محمد (مقاله)|مقاله «دختران محمد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>