سنان بن انس در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[سنان بن انس نخعی در تاریخ اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سنان بن انس]]''' است. "'''[[سنان بن انس]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سنان بن انس در تاریخ اسلامی]] - [[سنان بن انس در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
'''سِنان‌ بن اَنَس نَخَعی'''، از [[سربازان]] تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت و در [[قتل]] [[امام حسین]]{{ع}} [[دست]] داشت.
 
==مقدمه==
[[سنان‌ بن عمرو بن حی‌ بن حارث‌ بن غالب‌ بن مالک‌ بن نخع]]، که به او [[سنان‌ بن ابی سنان نخعی]] هم می‌گفتند، از [[خاندان]] وهبیل و از [[قبیله نخع]] است.<ref>ر.ک: الطبقات الکبری، ج۵، ص۵۰۴؛ جمهرة انساب العرب، ص۴۶۵؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۳.</ref>
 
[[شمر بن ذی الجوشن|شمر]] با عده‌ای‌ از سربازان‌ خود اطراف‌ امام حسین{{ع}} را احاطه‌ کردند. سنان گستاخانه‌ جلو رفت‌ و در حالی‌ که‌ به‌ امام‌ [[دشنام]] ‌می‌داد، با نیزه‌ خود سینه‌ حضرت‌ را شکافت‌.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۸؛ البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۱؛ ارشاد، ج۲، ص۴۶۶؛ الفتوح، ج۵، ص۱۱۷-۱۱۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۸؛ بحار الانوار، ج۴۵،ص۵۳.</ref> [[ابن‌ سعد]] می‌نویسد: سنان ابتدا نیزه‌ای بر شانه امام حسین‌{{ع}} زد و سپس آن را بیرون کشید و بر استخوان‌های سینه‌اش  فرو برد و تیری بر گلویش افکند و امام حسین {{ع}} با پیشانی بر [[خاک]] افتاد و سنان برای جدا کردن سر او از اسب پیاده شد.<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۳.</ref> امام‌ به [[سختی]] نشست و تیر را از گلوی خود بیرون آورد. خون‌ فوران‌ زد. آن‌گاه‌ دستش‌ را بر زخم‌ نهاد و چون‌ از خون‌ پر شد، آن‌ را به‌ آسمان‌ افشاند که‌ قطره‌ای‌ از آن‌ خون‌ به‌ زمین‌ باز نگشت‌. امام مشتی دیگر از [[خون]] برگرفت و سر و صورت خود را به آن آغشت و فرمود: این چنین مظلومانه و آغشته به خون [[خدا]] را [[دیدار]] می‌کنم در حالی‌ که‌ حق‌ مرا غصب‌ کرده‌اند و زیر لب‌ زمزمه کرد: {{متن حدیث| إِلَهِي رِضًا بِرِضَاكَ ، تَسْلِيماً لِأَمْرِكَ ، صَبْراً عَلَى قَضَائِكَ ، یا رَبِّ لَا مَعْبُودَ سِوَاكٍ ، يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ}} سپس بر گونه چپش به خاک افتاد.
 
رباره کسی که امام را به [[شهادت]] رساند، [[اختلاف]] است. در پاره‌ای [[روایات]]، نام «سِنان‌ بن اَنَس نَخَعی» یاد شده است.<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵، ج۶، ص۴۴۱، ۴۵۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۵۰۰؛ المعارف، ص۲۱۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۵۲۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ اسدالغابه، ج۱، ص۴۹۸؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۸.</ref> گویند سنان به [[خولی‌ بن یزید اصبحی]] گفت: زود باش سرش را از تن جدا کن! خولی پیش‌ آمد تا سر امام‌ را از بدن‌ مبارکش‌ جدا سازد، لیکن با دیدن [[صلابت]] [[امام]]،‌ لرزه‌ بر اندامش ‌افتاد و نتوانست‌ به‌ این‌ کار خطیر اقدام‌ نماید.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۷،۴۰۸؛ المعارف، ص۲۱۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ تاریخ قم، ص۱۹۵؛ المنتظم، ج۵، ص۳۴۱. </ref>
 
هیچ مقتل‌نویس و مؤرخی در این شرایط حتی گزارش ناله‌ای را از امام حسین{{ع}}‌ ثبت نکرده است. همین استواری و صلابت بود که زانوان [[خصم]] را به لرزه می‌افکند. جز خولی، [[کوفیان]] نیز که طبعاً از آن همه [[پلیدی]] خویش در درون [[جان]] خود غوغای [[شرمساری]] داشتند، از شدت [[آزرم]] جرأت نزدیک شدن به امام و افکندن نگاه خود به دیدگان حقیقتی را که اکنون با [[خیانت]] آنان در [[دشت]] [[نینوا]] به [[زمین]] افتاده بود، نداشتند. [[ابو مخنف]] به نقل از [[حُمَید بن‌ مسلم‌]] آورده‌ است که چون امام به زمین افتاد، تا مدتی هر کس به آن [[حضرت]] نزدیک می‌شد، باز می‌گشت تا با کشتن امام حسین‌{{ع}} [[گناه]] بزرگی را به گردن نگیرد.<ref>نهضت امام حسین{{ع}} و قیام کربلا، ص۲۲۲، به نقل از تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳. </ref>
 
سنان‌ بن‌ انس‌ خود پیش‌ آمد و با [[عصبانیت]] به خولی روی کرد و فریاد زد: [[خداوند]] بازویت را بشکند، چرا می‌ترسی؟ آنگاه خود سر [[مقدس]] ‌امام‌ را از تن‌ جدا کرد و سر بریده‌ را به‌ خولی‌ داد و گفت‌: آن‌ را به‌ [[امیر]] [[عمر بن سعد]] تسلیم‌ کن‌.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۷،۴۰۸؛ المعارف، ص۲۱۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ تاریخ قم، ص۱۹۵؛ المنتظم، ج۵، ص۳۴۱. </ref>
 
گویند سنان ‏بن‌ انس‌ پس‌ از بریدن‌ سر امام‌ بر در خیمه‌ عمر بن‌ سعد ظاهر شد و با رجزخوانی‌ گفت‌: رکاب‌ اسب‌ مرا باید از طلا و نقره‌ پُر کنید، چرا که‌ من‌ بهترین‌ مردم‌ را از ناحیه‌ [[پدر]] و [[مادر]] کشته‌ام!<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۸۸؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۳؛ قس ابن اعثم حکایتی دیگر درباره این شعر آورده است. ر.ک: الفتوح، ج۵، ص۱۲۷. </ref>
{{شعر}}
{{ب|''أَوْقِرْ رِكَابِي فِضَّةً وَذَهَبًا''|2=''أَنَا قَتَلْتُ الْمَلِكَ الْمُحَجَّبَا''}}
{{ب|''قَتَلْتُ خَيْرَ النَّاسِ أُمًّا وَأَبَا''|2=''وَخَيْرَهُمْ إِذْ يُنْسَبُونَ نَسَبَا''}}
{{پایان شعر}}
:رکاب‌ اسبم‌ را از سیم‌ و زر سنگین‌ بار کن‌ که‌ من‌ آقای‌ با فرّ و شکوهی‌ را کشتم‌. بهترین‌ مردم‌ را از جهت‌ پدر و مادر و بهترین‌ آنان‌ از نظر نژاد و [[نسب]] را کشتم‌. و والاترین‌ آنان در میان‌ قوم‌ خود.
 
عمر بن‌ سعد گفت‌: گواهی‌ می‌دهم‌ که‌ تو دیوانه‌ای‌ و سپس‌ با چوب‏ دستی‌ چند ضربه‌ به‌ او زد و گفت‌: ای‌ احمق‌! این‌ چنین‌ سخن‌ می‌گویی‌؟ به‌ [[خدا]] [[سوگند]] اگر ابن‌ زیاد این سخن را از تو بشنود، گردنت راخواهد زد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۰. </ref>‌
 
سنان‌ بن انس پس از [[شهادت]] [[امام حسین]]{{ع}} و خاتمه بی‌رحمی‌هایش در [[کربلا]] چون به [[خانه]] بازگشت، [[عقل]] و [[ادراک]] خویش را از دست داد به گونه‌ای که [[قدرت]] حرکت نداشت و در همان جا که [[غذا]] می‌خورد، قضای [[حاجت]] می‌کرد.<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۵۰۴.</ref>
 
سنان همچنان در [[کوفه]] می‌زیست تا [[هنگام [[قیام مختار|قیام مختار ثقفی]] از کوفه به [[بصره]] فرار کرد و در پی [[پیروزی]] [[قیام]] از [[ترس]] [[انتقام]] مختار متواری شد.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۷۲-۲۷۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۳؛ </ref> بنا به نقل [[بلاذری]] در [[جامه]] خویش ادرار می‌کرد. <ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۰. </ref> پس از چندی به‌طور پنهانی به [[قادسیه]] فرار کرد و توسط مأموران مختار در منطقه‌ای بین [[عذیب الهجانات]] و قادسیه دستگیر شد. او را نزد مختار آوردند. به [[دستور]] مختار انگشتانش را قطع، [[دست]] و پایش را بریدند و در حالی‌ که هنوز [[جان]] داشت در دیگ روغن جوشیده زیتون انداختند.<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۷۵. </ref>‌ همچنین به دستور مختار، خانه‌اش را ویران کردند.<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۴۱۰؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۷۳؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۷۵. </ref>‌.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۴۲-۲۴۴.</ref>
 
==جستارهای وابسته==
 
==منابع==
{{منابع}}
#[[پرونده:87443.jpg|22px]] [[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|'''دوزخیان جاوید''']]
{{پایان منابع}}
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{قاتلان امام حسین}}
 
[[رده:سنان بن انس]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۲