اضبط بن حیی بن زعل اکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اضبط بن حیی بن زعل اکبر در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اضبط بن حیی بن زعل اکبر در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
نام وی را «أضیط»<ref>ذهبی، ج۱، ص۲۴.</ref> و نام پدرش را «جنی»<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و «حسین»<ref>ذهبی، ج۱، ص۲۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و نام جدش را «رعل» نیز آورده‌اند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> که به احتمال ناشی از تصحیف «حیی» به «حسین» و «جنی»، و تصحیف «زعل» به «رعل» است. به ظاهر تنها روایتی که از طریق پسر اضبط، عبدالمهیمن از وی نقل شده، مستند [[صحابی]] بودن او قرار گرفته است؛ زیرا جز این [[حدیث]] اطلاعی از وی نداریم. [[روایت]] وی حدیث مشهوری است که گوید: شنیدم که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَرْحَمْ صَغِيرَنَا وَ يُوَقِّرْ كَبِيرَنَا}}؛ کسی که به خردسال [[رحم]] نکند و [[کهنسال]] را بزرگ نشمارد، از ما نیست»<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۵۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. این روایت از برخی [[صحابه]] دیگر نیز نقل شده است<ref>برای نمونه، ر.ک: احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۵۷؛ ترمذی، ج۳، ص۲۱۵؛ طبرانی، ج۶، ص۱۰۱.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اضبط بن حیی بن زعل اکبر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۰۶.</ref>
نام وی را «أضیط»<ref>ذهبی، ج۱، ص۲۴.</ref> و نام پدرش را «جنی»<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و «حسین»<ref>ذهبی، ج۱، ص۲۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> و نام جدش را «رعل» نیز آورده‌اند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.</ref> که به احتمال ناشی از تصحیف «حیی» به «حسین» و «جنی»، و تصحیف «زعل» به «رعل» است. به ظاهر تنها روایتی که از طریق پسر اضبط، عبدالمهیمن از وی نقل شده، مستند [[صحابی]] بودن او قرار گرفته است؛ زیرا جز این [[حدیث]] اطلاعی از وی نداریم. [[روایت]] وی حدیث مشهوری است که گوید: شنیدم که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَرْحَمْ صَغِيرَنَا وَ يُوَقِّرْ كَبِيرَنَا}}؛ کسی که به خردسال رحم نکند و [[کهنسال]] را بزرگ نشمارد، از ما نیست»<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۵۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. این روایت از برخی [[صحابه]] دیگر نیز نقل شده است<ref>برای نمونه، ر. ک: احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۵۷؛ ترمذی، ج۳، ص۲۱۵؛ طبرانی، ج۶، ص۱۰۱.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اضبط بن حیی بن زعل اکبر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۰۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:2.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اضبط بن حیی بن زعل اکبر»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اضبط بن حیی بن زعل اکبر»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{صحابه}}


[[رده:اضبط بن حیی بن زعل اکبر]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۷

مقدمه

نام وی را «أضیط»[۱] و نام پدرش را «جنی»[۲] و «حسین»[۳] و نام جدش را «رعل» نیز آورده‌اند[۴] که به احتمال ناشی از تصحیف «حیی» به «حسین» و «جنی»، و تصحیف «زعل» به «رعل» است. به ظاهر تنها روایتی که از طریق پسر اضبط، عبدالمهیمن از وی نقل شده، مستند صحابی بودن او قرار گرفته است؛ زیرا جز این حدیث اطلاعی از وی نداریم. روایت وی حدیث مشهوری است که گوید: شنیدم که رسول خدا (ص) فرمود: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَرْحَمْ صَغِيرَنَا وَ يُوَقِّرْ كَبِيرَنَا»؛ کسی که به خردسال رحم نکند و کهنسال را بزرگ نشمارد، از ما نیست»[۵]. این روایت از برخی صحابه دیگر نیز نقل شده است[۶][۷]

منابع

پانویس

  1. ذهبی، ج۱، ص۲۴.
  2. ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.
  3. ذهبی، ج۱، ص۲۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.
  4. ابن حجر، ج۱، ص۲۴۵.
  5. ابونعیم، ج۱، ص۳۵۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۵۵.
  6. برای نمونه، ر. ک: احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۵۷؛ ترمذی، ج۳، ص۲۱۵؛ طبرانی، ج۶، ص۱۰۱.
  7. خانجانی، قاسم، مقاله «اضبط بن حیی بن زعل اکبر»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۰۶.