الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۱ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(ترجمه به فارسی)
جز (جایگزینی متن - 'دین داری' به 'دین‌داری')
 
(۶۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۱ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان           = الفصول المهمة فی اصول الأئمة{{عم}}، ج ۱
| عنوان پیشین =
| عنوان اصلی     =  
| عنوان = الفصول المهمة فی اصول الأئمة {{عم}}، ج ۱
| تصویر           = 300006941.jpg
| عنوان پسین =
| اندازه تصویر   = 200px
| شماره جلد =
| از مجموعه   =
| عنوان اصلی =  
| زبان           = عربی
| تصویر = 300006941.jpg
|زبان اصلی     =
| اندازه تصویر = 200px
| نویسنده         = [[محمد حر‌ عاملی]]
| از مجموعه =  
| نویسندگان         =  
| زبان = عربی
| تحقیق یا تدوین   =[[محمد قائینی]]  
| زبان اصلی =  
| زیر نظر           =  
| نویسنده = [[محمد حر‌ عاملی]]
| به کوشش           =
| نویسندگان =  
| مترجم             =
| تحقیق یا تدوین =[[محمد قائینی]]  
| مترجمان           =
| زیر نظر =  
| ویراستار         =
| به کوشش =  
| ویراستاران       =
| مترجم =  
| موضوع           = [[امامت]] و [[ولایت]]
| مترجمان =  
| مذهب           = [[شیعه]]
| ویراستار =  
| ناشر           = [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]{{ع}}
| ویراستاران =  
| به همت           =
| موضوع = [[امامت]] و [[ولایت]]
| وابسته به         =  
| مذهب = شیعه
| محل نشر   = قم، ایران
| ناشر = مؤسسه معارف اسلامی امام رضا {{ع}}
| سال نشر       = ۱۳۷۶
| به همت =  
| تعداد جلد        =
| وابسته به =  
| صفحه            = ۷۱۲
| محل نشر = قم، ایران
| قطع            = وزیری
| سال نشر = ۱۳۷۶
| نوع جلد        =گالینگور
| تعداد صفحات = ۷۱۲
| شابک           = (نامعلوم)
| شابک =  
| رده‌بندی کنگره    =‏‫‬‭‏‫‬‭BP۱۳۵‭‏‫‬‭/ح‌۴و۵۰۹۵ ۱۳۷۶
| شماره ملی =‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹
| رده‌بندی دیویی    =‏‫‬‭۲۹۷/۲۱۲‭‬‬
| شماره ملی         =‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹
}}
}}
این کتاب، جلد اول از مجموعهٔ سه‌جلدی '''[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|الفصول المهمة فی أصول الأئمة]]''' است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از [[ائمه اطهار]]{{عم}} درباره [[اصول دین]] و [[فروع دین]] و طب و [[اصول فقه]] می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر [[محمد حر‌ عاملی]] است و [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]{{ع}} انتشار آن را به عهده داشته است<ref name=p1>[https://www.gisoom.com/book/1128259/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84-%D8%AC%D9%84%D8%AF-1/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>.
این کتاب، جلد اول از مجموعهٔ سه‌جلدی '''[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|الفصول المهمة فی أصول الأئمة]]''' است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از [[ائمه اطهار]] {{عم}} درباره [[اصول دین]] و [[فروع دین]] و طب و [[اصول فقه]] می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر [[محمد حر‌ عاملی]] است و [[انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]] {{ع}} انتشار آن را به عهده داشته است.<ref>[https://www.gisoom.com/book/1128259 شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>


==دربارهٔ کتاب==
== دربارهٔ کتاب ==
در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.  
در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.  


صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.
صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.


==فهرست کتاب==
== فهرست کتاب ==
{{ستون-شروع|3}}
{{فهرست اثر}}
*مقدمات پژوهش؛
* مقدمات پژوهش؛
*مقدمه محقق؛
* مقدمه محقق؛
*مقدمه نویسنده؛
* مقدمه نویسنده؛
*مقدمه ای مشتمل بر دوازده نکته مهم به برکت عدد دوازده؛
* مقدمه ای مشتمل بر دوازده نکته مهم به برکت عدد دوازده؛
====گفتار اول: گوشه ای از کلیات قرآنی نسبت به اصول و فروع و غیر آن====
==== گفتار اول: گوشه ای از کلیات قرآنی نسبت به اصول و فروع و غیر آن ====
*بحث: خداوند متعال نسبت به مخلوقی همانند عقل، و کسی که عقل او را کامل نمود، علاقه مند نیست؛
* بحث: خداوند متعال نسبت به مخلوقی همانند عقل، و کسی که عقل او را کامل نمود، علاقه مند نیست؛
*بحث: ضرورت عمل نمودن به ادله عقلیه برای ثابت نمودن حجیت ادله سمعیه؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن به ادله عقلیه برای ثابت نمودن حجیت ادله سمعیه؛
*بحث: از ادله عقلی جز آنهایی که به بندگی خداوند متعال و دین داری رهنمون می سازند، معتبر نیستند؛
* بحث: از ادله عقلی جز آنهایی که به بندگی خداوند متعال و دین‌داری رهنمون می‌سازند، معتبر نیستند؛
*بحث: شناخت و معرفت کلی یک ضرورت فطری و موهبت الهی است که در تمامی جزئیات آن باید به قرآن کریم و روایات مراجعه نمود؛
* بحث: شناخت و معرفت کلی یک ضرورت فطری و موهبت الهی است که در تمامی‌ جزئیات آن باید به قرآن کریم و روایات مراجعه نمود؛
*بحث: در اعتقادات، عمل به گمان و هواهای نفسانی و عقول ناقص و نظرات دیگران و اموری از این قبیل که انتساب آنها به اهل بیت{{عم}} ثابت نگردیده است جایز نیست؛
* بحث: در اعتقادات، عمل به گمان و هواهای نفسانی و عقول ناقص و نظرات دیگران و اموری از این قبیل که انتساب آنها به [[اهل بیت]] {{عم}} ثابت نگردیده است جایز نیست؛
*بحث: عدم جواز تقلید در امور اعتقادی و هم چنین گرفتن آنها از غیر از پیامبر اکرم{{صل}} و امامان معصوم{{عم}}؛
* بحث: عدم جواز تقلید در امور اعتقادی و هم چنین گرفتن آنها از غیر از [[پیامبر|پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}}؛
*بحث: خداوند سبحان قدیم است و قدیمی جز او وجود ندارد؛
* بحث: خداوند سبحان قدیم است و قدیمی‌جز او وجود ندارد؛
*بحث: خداوند سبحان معبودی یکتاست و شریکی در ربوبیت ندارد؛
* بحث: خداوند سبحان معبودی یکتاست و شریکی در ربوبیت ندارد؛
*بحث: هیچکدام از مخلوقات نه در صفات و نه در ذات شبیه خداوند متعال نیستند، و خداوند نیز شباهتی با آنان ندارد؛
* بحث: هیچکدام از مخلوقات نه در صفات و نه در ذات شبیه خداوند متعال نیستند، و خداوند نیز شباهتی با آنان ندارد؛
*بحث: هر مخلوقی بر وجود خالق خود، و بر علم او، و توانایی او دلالت می کند، و ما می توانیم بدان استدلال نماییم؛
* بحث: هر مخلوقی بر وجود خالق خود، و بر علم او، و توانایی او دلالت می‌کند، و ما می‌توانیم بدان استدلال نماییم؛
*بحث: هر چیزی غیر از خداوند متعال مخلوق، حادث و مسبوق به عدم می باشد؛
* بحث: هر چیزی غیر از خداوند متعال مخلوق، حادث و مسبوق به عدم می‌باشد؛
*بحث: هیچکدام از حواس ما توانایی درک خداوند متعال را ندارند؛
* بحث: هیچکدام از حواس ما توانایی درک خداوند متعال را ندارند؛
*بحث: خداوند متعال مرکب نیست و دارای اجزا نمی باشد؛
* بحث: خداوند متعال مرکب نیست و دارای اجزا نمی‌باشد؛
*باب: ان اسماء اللّه سبحانه غیر اللّه و أنه لا یجوز عبادة شیء من اسمائه تعالی دونه و لا معه بل الواجب عبادة المسمی بها؛
* بحث: نام های خداوند سبحان خود خداوند متعال نیستند، پس عبادت نامی‌از نام های خداوند متعال _نه ذات خداوندی- جایز نمی‌باشد، بلکه عبادت مسمی‌یعنی خداوند متعال واجب است؛
*باب: ان اللّه سبحانه ازلی ابدی سرمدی لا أول لوجوده و لا آخر له؛
* بحث: خداوند سبحان ازلی، ابدی و سرمدی می‌باشد که نه ابتدایی در وجودش می‌باشد و نه انتهایی؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا مکان له و لا یحل فی مکان؛
* بحث: خداوند متعال نه مکانی دارد و نه در مکانی قرار می‌گیرد؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یدرک له کنه ذات و لا کنه صفة؛
* بحث: کنه ذات و کنه صفات خداوند متعال قابل درک نیست؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا تراه عین و لا یدرکه بصر فی الدنیا و لا فی الآخرة و لا فی النوم و لا فی الیقظة؛
* بحث: هیچ چشم و نگاهی نه در دنیا و نه آخرت و نه در خواب و نه بیداری نمی‌تواند خداوند متعال را ببیند یا او را درک نماید؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یدرکه وهم؛
* بحث: هیچ خیال و تصوری توانایی درک خداوند متعال را ندارد؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یوصف بکیفیة و لا اینیة و لا حیثیة؛
* بحث: خداوند متعال را نمی‌توان به هیچ وجه توصیف نمود، نه به صورت کیفی و نه به صورت أینی و نه حیثی؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یوصف بجسم و لا صورة؛
* بحث: خداوند متعال نه به جسم و نه شکلی توصیف پذیر نیست؛
*باب: ان صفات اللّه سبحانه الذاتیة لیس شیء منها زایدا علی ذاته و لا مغایرا لها؛
* بحث: هیچ کدام از صفات ذاتی خداوند متعال افزون یا مغایر با ذات ایشان نمی‌باشد؛
*باب: ان صفات اللّه الذاتیة قدیمة و انها عین الذات؛
* بحث: صفات ذاتی خداوند متعال قدیم بوده و تمامی‌آنها عین ذات ایشان می‌باشند؛
*باب: ان صفات اللّه الفعلیة، محدثة و انها نفس الفعل؛
* بحث: صفات فعلی خداوند متعال، محدثه و عین فعل می‌باشند؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یتغیر له ذات و لا صفة ذاتیة و أنه لا مجرد غیره؛
* بحث: نه ذات و نه صفات ذاتی خداوند متعال قابل تغییر نیستند؛
*باب: ان اسماء اللّه سبحانه کلها محدثة مخلوقة و هی غیره؛
* بحث: تمامی‌ نام‌های خداوند متعال حادث و مخلوق می‌باشند، و نام‌ها غیر از خداوند می‌باشند؛
*باب: ان معانی اسماء اللّه سبحانه لا تشبه شیئا من معانی اسماء الخلق؛
* بحث: معانی نام‌های خداوند متعال شبیه هیچکدام از نام های مخلوقات نیستند؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یوصف بحرکة و لا انتقال؛
* بحث: خداوند متعال متصف به حرکت یا انتقال نمی‌گردد؛
*باب: ان جمیع المعلومات بالنسبة الی علمه سواء و کذا المقدورات بالنسبة الی قدرته؛
* بحث: تمامی‌اطلاعات علم خداوند متعال در انحصار ایشان می‌باشد، هم چنین تمامی‌توانایی های قدرت ایشان؛
*باب: ان کل شیء فی الکرسی و الکرسی و ما فیه فی العرش؛
* بحث: تمامی امور در کرسی می باشد، و کرسی و هر آنچه که در آن می باشد در عرش می باشد؛
*باب: ان اللّه خلق الخلق لا من شیء و لا مادة؛
* بحث: بی شک خداوند متعال مخلوقات را از هیچ آفریده است؛
*باب: ان اللّه خلق الخلق من غیر حاجة به الیهم و لا غرض فی خلقهم یعود الیه؛
* بحث: خداوند متعال مخلوقات را با وجودی که نیازی به آفرینش آنها نداشت آفرید؛
*باب: أنه لا یقع شیء فی الوجود إلا بقضاء اللّه و قدره و علمه و اذنه؛
* بحث: چیزی در عالم وجود رخ نمی دهد مگر اینکه با قضای الهی و قدرت و دانش و اذن ایشان باشد؛
*باب: ان اللّه سبحانه یمحو ما یشاء من القضاء و یثبت ما یشاء من غیر تغییر للعلم الازلی؛
* بحث: خداوند سبحان به واسطه علم و دانش ازلی خود، آنچه را که بخواهد محو نموده و آنچه را که بخواهد بدون تغییری ثابت نگه می دارد؛
*باب: ان ما علمه اللّه انبیاءه و حججه فلا بدا فیه إلا نادرا؛
* بحث: در آنچه که خداوند متعال به پیامبران و فرستادگان خود آموزش می دهد بدا وارد نمی‌شود، مگر به صورت نادر؛
*باب: ان اللّه سبحانه عالم بکل معلوم؛
* بحث: بی شک خداوند متعال نسبت به هر معلومی عالم و داناست؛
*باب: بطلان التفویض فی افعال العباد؛
* بحث: باطل بودن تفویض در افعال بندگان؛
*باب: بطلان الجبر فی افعال العباد و ثبوت أمر بین الأمرین؛
* بحث: باطل بودن چبر در افعال بندگان و ثابت بودن نظریه "امر بین الأمرین"؛
*باب: تحریم عبادة الاصنام و نحوها و تقریب القربان لها؛
* بحث: حرام بودن پرستش بتها و مانند آنها، و قربانی دادن برای آنها؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا ولد له و لا صاحبة؛
* بحث: قطعا خداوند متعال نه فرزندی دارد و نه همسری؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا ضد له و لا ند؛
* بحث: بی شک خداوند متعال نه ضدی دارد و نه همسنگی؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یوصف بوجه و لا ید و لا شیء من الجوارح؛
* بحث: خداوند متعال قابل توصیف و تشبیه به اموری از قبیل صورت، دست و عضوی از اعضای بدن ما نیست؛
*باب: انه لا ینبغی الکلام فی ذات اللّه و لا الفکر فی ذلک و لا الخوض فی مسائل التوحید بل ینبغی الکلام فی عجائب آثار قدرة اللّه سبحانه؛
* بحث: سخن و تفکر در ذات خداوند متعال ممکن نیست، همانطور که غور در مسائل توحیدی امکان ندارد، تنها باید در خصوص شگفتی های آثار قدرت خداوند متعال سخن راند؛
*باب: أنه لا ینبغی الکلام فی القضاء و القدر بل ینبغی الکلام فی البداء؛
* بحث: نباید در خصوص قضا و قدر سخن راند بلکه باید درباره مسأله بدا سخن گفت؛
*باب: جواز الکلام فی کل شیء الا ما ورد النهی عنه؛
* بحث: جائز بودن سخن گفتن در همه مسائل جز مسائلی که نسبت به سخن گفتن در خصوص آنها نهی شده باشیم؛
*باب: ان اللّه سبحانه خالق کل شیء الا افعال العباد؛
* بحث: خداوند متعال همه چیز را آفریده است مگر افعال بندگان؛
*باب: بطلان تناسخ الارواح فی الابدان؛
* بحث: باطل بودن مسأله تناسخ ارواح در بدن ها؛
*باب: ان الهدایة الی الاعتقادات الصحیحة من اللّه سبحانه من غیر جبر؛
* بحث: قطعا هدایت به اعتقادات صحیح و بی شائبه از طرف خداوند متعال بدون جبر صورت می پذیرد؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یصدر عنه ظلم و لا جور؛
* بحث: بی شک از خداوند متعال هیچ ظلم و بی عدالتی صادر نمی گردد؛
*باب: ان لکل شئ أجلا و وقتا و ان بعض الأجل محتوم و بعضه یزید و ینقص؛
* بحث: برای همه چیز اجل و وقتی معین گردیده است، برخی از اجل ها حتمی است و برخی دیگر کم و زیاد می گردد؛
*باب: ان اللّه قسم الارزاق من الحلال و أنه یزیدها و ینقصها و ان من اخذ حراما حسب علیه من رزقه؛
* بحث: بی تردید خداوند متعال روزی های حلال را میان افراد تقسیم نموده است، و همانا ایشان روزی ها را کم یا زیاد می نماید، بی تردید اگر کسی حرامی به دست بیاورد از روزی او محسوب می گردد؛
*باب: وجوب طلب الناس الارزاق بقدر الکفایة و استحباب طلب ما زاد للتوسعة علی العیال و نحوها؛
* بحث: وجوب اینکه مردم به اندازه نیاز خود طلب رزق نمایند، و استحباب طلب رزق بیشتر از مقدار نیاز برای وسعت دادن به خانواده در زندگی؛
*باب: ان الاسعار بید اللّه یزیدها و ینقصها اذا شاء و ان کان بعضها من الناس؛
* بحث: قیمت ها به دست خداوند متعال است هر گاه بخواهد آنها را بالا یا پایین می آورد، هر چند بخشی از این پدیده از مردم ناشی می‌شود؛
*باب: ان اللّه لا یعذب أحدا فی الدنیا و لا فی الآخرة بغیر ذنب و ان سبب العذاب العام فی الدنیا معصیة بعض الناس و رضا الباقین أو ترک الانکار؛
* بحث: بی شک خداوند متعال فردی را بدون گناه در دنیا و آخرت عذاب نمی نماید، علت مجازات دسته جمعی در دنیا گناه برخی از مردم و رضایت یا نهی از منکر نکردن دیگران است؛
*باب: ان کل من لم تقم علیه الحجة کالأطفال و نحوهم لا یعذب إلا بعد التکلیف فی القیامة؛
* بحث: هر کسی که حجت بر او تمام نیست مانند کودکان تنها پس از آنکه تکلیف متوجه آنان گردد در روز قیامت مجازات می گردند؛
*باب: ان الاحباط و التکفیر یقعان بسبب المعصیة و الطاعة لکنهما غیر واجبین و لا عامین إلا بسبب الکفر و الایمان؛
* بحث: حبط اعمال توسط گناهان و آمرزش گناهان به واسطه عبادت و بندگی رخ می دهند، اما این قاعده همیشگی و ضروری نیست مگر به واسطه کفر و ایمان که همیشه کفر موجب حبط اعمال و همیشه ایمان موجب آمرزش گناهان می گردند؛
*باب: ان ثواب الطاعات لابد من وصوله الی صاحبه إلا ان یعرض له مسقط من فعله و ان عقاب المعصیة یجوز ان یعفو اللّه عنه بتفضله فلا یجب وصوله الیه إلا عقاب الکفر؛
* بحث: باید پاداش بندگی ها به صاحب آن برسد، مگر آنکه او کاری انجام دهد که موجب زائل شدن پاداش گردد؛ از طرفی ممکن است که مجازات گناهان توسط خداوند متعال بخشیده گردد، پس ضرورتی ندارد که مجازات گناهان حتما به صاحب آنها برسد مگر مسأله کفر؛
*باب: وجوب التوبة علی کل مذنب من کل ذنب؛
* بحث: ضرورت توبه گناهکار از تمامی گناهان؛
*باب: ان اللّه سبحانه لا یصدر عنه شیء یوجب نقصا کالسخریة و الاستهزاء و المکر و الخدیعة و العبث و نحوها؛
* بحث: هیچگاه از خداوند متعال کاری که نقصی در ایشان موجب شود همچون؛ مسخره کردن، استهزاء نمودن، مکر، فریب، کار بی فایده و اموری از این دست سر نمی زند؛
*باب: ان کل ما یصیب المکلف فی الدنیا من البلایا و الآلام فهو عقوبة لذنبه أو یعود الی مصلحته من ترتب ثواب و نحوه؛
* بحث: هر آنچه که به مکلف از بلاها و رنج ها در دنیا به او می رسد مجازات گناهان او می باشد، و یا اینکه از این امور مصلحتی همچون به دست آوردن پاداش و مانند آن به او می رسد؛
*باب: ان افعال اللّه سبحانه معللة بالأغراض الراجعة الی مصلحة العباد و انه لابد من التکلیف لهم بما فیه صلاحهم؛
* بحث: بی شک کارهای خداوند متعال معلول غرض های او می باشد، غرض هایی که مصلحت بندگان در آن است. بنابراین ایشان باید آنان را به اموری مکلف سازد که مصلحت بندگان تأمین گردد؛
*باب: ان موت الخلائق حکمة و مصلحة لهم؛
* بحث: مرگ آفریده ها حکمت و مصلحتی برای آنان است؛
*باب: ان کل حی سوی اللّه سبحانه فلابد ان یموت قبل القیامة؛
* بحث: هر موجود زنده ای غیر از خداوند متعال باید قبل از برپا شدن قیامت بمیرد؛
*باب: ان المؤمن یبتلی بکل بلیة و یموت بکل میتة إلا ما استثنی؛
* بحث: انسان مؤمن به هر بلایی مبتلا می‌شود و به هر مرگی می میرد مگر کسانی که استثنا شده باشند؛
*باب: ان الارواح تفنی و کذا کل شیء إلا اللّه و ذلک بین النفختین؛
* بحث: بی تردید ارواح و هر موجود دیگری فانی هستند مگر خداوند متعال. این حادثه فنا در میان نفخه اول و دوم رخ می دهد؛
*باب: ان جمیع الارواح یقبضها ملک الموت و اعوانه؛
* بحث: تمامی ارواح توسط فرشته مرگ و یاران او گرفته می شوند؛
*باب: ان النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} یحضرون عند کل محتضر مؤمن أو کافر؛
* بحث: بی تردید پیامبر خاتم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} نزد هر مؤمن یا کافر در حال مرگی حاضر می گردند؛
*باب: ان کل من محض الایمان أو الکفر یسأل فی القبر فینعم أو یعذب ساعة و الباقون لا یسألون الی یوم القیامة؛
* بحث: هر کسی که به ایمان محض و یا به کفر محض برسد در قبر مورد سؤال قرار می گیرد، پس اولی ساعتی متنعم می گردد و دومی ساعتی مورد شکنجه قرار می گیرد، و دیگران تا روز قیامت مورد سؤال قرار نمی گیرند؛
*باب: ان ارواح المؤمنین و الکفار تزور اهلیهم بعد الموت؛
* بحث: همانا ارواح مؤمنان و کافران پس از مرگ آشنایان خود به زیارت آنان می روند؛
*باب: ان ارواح المؤمنین تأوی فی مدة البرزخ الی جنة الدنیا فی ابدان مثالیة و ارواح الکفار الی نار الدنیا؛
* بحث: ارواح مؤمنان در عالم برزخ با بدن های مثالی در بهشت گرد می آیند، همچنان که ارواح کافران با بدن های مثالی در آتش گرد می آیند؛
*باب: ان ارواح المؤمنین ینعمون یتنعمون- خ ل فی البرزخ و ارواح الکفار یعذبون فیه؛
* بحث: بی تردید ارواح مؤمنان در عالم برزخ متنعم می گردند، و ارواح کافران در عالم برزخ مورد شکنجه قرار می گیرند؛
*باب: ان الانسان لا یستحق ثوابا بعد موته إلا باسباب خاصة منصوصة؛
* بحث: ادله ی ویژه ای وجود دارد که ثابت می کند انسان مستحق ثواب و پاداشی نمی گردد مگر پس از مرگ؛
*باب: ان اللّه سبحانه یعید الاموات و یحشرهم و یحییهم بعد الموت یوم القیامة و تعود الارواح الی ابدانها الاولی و اجزائها الاصلیة؛
* بحث: بی تردید خداوند متعال مردگان را به شکل اول خود باز گردانده، آنان را محشور می نماید، پس از مرگشان دوباره آنان را در روز قیامت زنده می گرداند. او ارواح را به بدن های اولیه خود با همان اجزاء و جزئیات اولیه باز می گرداند؛
*باب: ان الناس یدعون بأسماء أمهاتهم یوم القیامة إلا الشیعة فیدعون بأسماء آبائهم؛
* بحث: همه مردم در روز قیامت با نام مادرانشان خوانده می شوند، مگر شیعیان که با نام پدرانشان خوانده می شوند؛
*باب: ان کل نسب و سبب منقطع یوم القیامة إلا نسب النبی و سببه؛
* بحث: بی تردید هر نسب و سببی در روز قیامت منقطع می باشد مگر نسب و سبب پیامبر اکرم {{صل}}؛
*باب: ان الناس یحاسبون یوم القیامة الا من شاء اللّه؛
* بحث: همه مردم در روز قیامت مورد محاسبه قرار می گیرند مگر کسانی که خداوند بخواهد؛
*باب: ان کل اناس یدعون یوم القیامة بامامهم؛
* بحث: هر مردمی در روز قیامت به نام پیشوا و امام آنان خوانده می شوند؛
*باب: ان الانبیاء و الأئمة{{عم}} و المؤمنین یشفعون لمن اذن اللّه لهم فی الشفاعة فیه من فساق المسلمین؛
* بحث: پیامبران و امامان معصوم {{عم}} و مؤمنان اقدام به شفاعت کسانی از گناه کاران و فاسقان مسلمین می کنند که خداوند متعال اجازه شفاعت نمودن آنان را داده باشد؛
*باب: ان الجنة و النار مخلوقتان الآن و ان من کذب بذلک کفر؛
* بحث: بی شک بهشت و آتش هم اکنون آفریده شده اند و کسی که این مطلب را تکذیب نماید کافر است؛
*باب: ان الجنة فیها انواع التنعمات و جمیع ما یشتهی أهلها؛
* بحث: بی تردید در بهشت انواع نعمت ها و تمامی آنچه مورد رغبت اهل بهشت می باشد وجود دارد؛
*باب: ان جهنم تشتمل علی أشد العذاب و انواع العقاب؛
* بحث: بی تردید در جهنم شدیدترین عذاب ها و انواع عقاب ها وجود دارد؛
*باب: ان المؤمنین یخلدون فی الجنة و الکفار یخلدون فی النار و انه لا نهایة للنعیم و لا للعذاب و لا انقطاع بل هما ابدیان؛
* بحث: مؤمنان تا ابد در بهشت می باشند و کفار تا ابد در آتش می باشند، و اینکه نهایتی برای نعمت های بهشت و نیز شکنجه های جهنم وجود ندارد بلکه این دو ابدی هستند؛
*باب: ان فساق المسلمین لا یخلدون فی النار بل یخرجون منها و یدخلون الجنة؛
* بحث: بی تردید مسلمانان فاسق تا ابد در آتش نیستند بلکه از آن خارج شده و در بهشت وارد می گردند؛
*باب: وجوب النبوة و الامامة و ان الارض لا تخلوا من نبی أو إمام فی کل زمان مادام التکلیف؛
* بحث: ضرورت نبوت و امامت، و اینکه زمین در هر زمانی از پیامبر یا امام تا زمانی که تکلیف وجود دارد، خالی نمی ماند؛
*باب: وجوب معرفة الإمام{{ع}} علی کل مکلف؛
* بحث: ضرورت شناخت امام {{ع}} نسبت به هر مکلف؛
*باب: وجوب طاعة الأئمة{{عم}} علی کل مکلف؛
* بحث: ضرورت پیروی از امامان معصوم {{عم}} بر هر مکلف؛
*باب: ان الأئمة{{عم}} هم الهداة لاهل کل زمان و ابواب اللّه التی منها یؤتی؛
* بحث: بی تردید امامان معصوم {{عم}} همان هدایت کنندگان اهل هر زمانی می باشند و دربهای خداوند متعال می باشند که از طریق ایشان عطا می‌شود؛
*باب: ان الإمام یجب ان یکون اعلم و أفضل و اکمل من جمیع الرعیة؛
* بحث: امام باید داناتر و برتر و کامل تر از تمام مردم باشد؛
*باب: أنه لا یجوز للرعیة اختیار امام بل لابد فیه من النص من الإمام السابق أو الاعجاز؛
* بحث: مردم نمی توانند امام را انتخاب کنند بلکه باید سخنی از امام گذشته بر این امر دلالت نماید و یا اینکه معجزه ای اقامه گردد؛
*باب: ان الأئمة{{عم}} یعلمون جمیع تفسیر القرآن و تأویله و ناسخه و منسوخه و محکمه و متشابهه و نحوها؛
* بحث: بی تردید امامان معصوم {{عم}} نسبت به تمام تفسیر قرآن کریم و تأویل و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن و موارد دیگر آگاهی دارند؛
*باب: ان النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} یعلمون جمیع العلوم التی نزلت من السماء؛
* بحث: همانا پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} نسبت به تمامی دانش هایی که از آسمان نازل گردیده است آگاهی دارند؛
*باب: ان الاعمال کلها تعرض علی النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} کل یوم؛
* بحث: تمامی کردارها و اعمال به صورت روزانه بر پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} عرضه می گردند؛
*باب: ان الملائکة و الروح ینزلون لیلة القدر الی الارض و یخبرون الأئمة{{عم}} بجمیع ما یکون فی تلک السنة من قضاء و قدر و انهم یعلمون کل علم الانبیاء{{عم}}؛
* بحث: فرشتگان و روح در شب قدر به زمین فرود آمده و امامان معصوم {{عم}} را نسبت به تمامی اموری که در آن سال از قضا و قدر خواهد بود آگاه می سازند، و اینکه ایشان نسبت به تمامی علم پیامبران {{عم}} آگاهی دارند؛
*باب: ان النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} لا یعلمون جمیع علم الغیب و انما یعلمون بعضه باعلام اللّه ایاهم و اذا ارادوا أن یعلموا شیئا علموا؛
* بحث: پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} نسبت به تمامی علم غیب آگاهی ندارند بلکه تنها نسبت به بخشی از آن که توسط خداوند متعال مطلع می گردند آگاهی پیدا می نمایند، و اگر بخواهند چیزی بدانند خواهند دانست؛
*باب: ان الأئمة{{عم}} لم یفعلوا شیئا و لا یفعلون إلا بعهد من اللّه عزوجل و امر منه لا یتجاوزونه؛
* بحث: امامان معصوم {{عم}} کاری انجام نمی دهند مگر آنکه مسؤولیت و دستوری از طرف خداوند متعال بیاید، و ایشان از آن دستور و مسؤولیت تخطی نمی نمایند؛
*باب: ان من ادعی الامامة بغیر حق أو انکر إمامة امام الحق کفر؛
* بحث: هر کسی که به ناحق ادعای امامت نماید و یا امامت امام حقی را انکار نماید، کافر گردیده است؛
*باب: انه یجب علی الرعیة التسلیم للائمة علیهم السلام و الرد الیهم؛
* بحث: بر مردم واجب است که نسبت به امامان معصوم {{عم}} تسلیم باشند و به ایشان رجوع نمایند؛
*باب: ان النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} حجج اللّه علی الانس و الجن و ان الجن یرجعون الیهم و یسألونهم؛
* بحث: پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} حجت های خداوند متعال بر انسان ها و جنیان می باشند، بی تردید جنیان خدمت ایشان می روند و از آنان سؤال می کنند؛
*باب: انه لیس شیء من الحق فی ایدی الناس إلا ما خرج من عند الأئمة علیهم السلام و ان کل شیء لم یخرج من عندهم فهو باطل؛
* بحث: بی تردید هیچ حقی در دستان مردم نیست مگر آنکه از دستان امامان معصوم {{عم}} خارج شده باشد، و هر آنچه که از نزد ایشان خارج نشده باشد باطل است؛
*باب: ان النبی{{صل}} و الأئمة الاثنی عشر{{عم}} أفضل من سائر المخلوقات من الانبیاء و الاوصیاء السابقین و الملائکة و غیرهم، و ان الانبیاء أفضل من الملائکة؛
* بحث: بی شک پیامبر اکرم {{صل}} و امامان دوازده گانه {{عم}} برتر از سایر مخلوقات، خواه پیامبران و اوصیای گذشته و فرشتگان و خواه دیگران می باشند، و پیامبران نیز برتر از فرشتگان می باشند؛
*باب: ان الأئمة{{عم}} کلهم قائمون بامر اللّه و ان الثانی عشر منهم هو القائم بالسیف بعد غیبته فیملأ الارض عدلا و یظهر دین اللّه و یقتل اعداء اللّه؛
* بحث: امامان معصوم {{عم}} به دستور خداوند متعال قائم هستند، و دوازدهمین ایشان پس از غیبت و پنهان بودن با شمشیر قیام می نماید و زمین را پر از عدل و داد می نماید و دین خداوند متعال را ظاهر نموده و دشمنان خدای متعال را می کشد؛
*باب: ان النبی{{صل}} کان یقرأ و یکتب بکل لسان؛
* بحث: پیامبر اکرم {{صل}} به هر زبانی می توانست بخواند و بنویسد؛
*باب: ان الأئمة یعرفون الالسن کلها و جمیع ما یحتاج الیه الناس؛
* بحث: امامان معصوم {{عم}} نسبت به تمامی زبان ها آگاهی داشته، و هر آنچه مردم بدان نیازمندند را می دانند؛
*باب: ان اللّه خلق المؤمنین من طینة طیبة و الکفار من طینة خبیثة بعد ما خلطهما؛
* بحث: خداوند متعال مؤمنان را از گِلی پاک آفرید و کافران را از گِلی نا پاک آفرید، پس از آنی که آن دو را با هم مخلوط نمود؛
*باب: ان اللّه سبحانه کلف الخلق کلهم بالاقرار بالتوحید و نحوه فی عالم الذر؛
* بحث: خداوند متعال تمامی مخلوقات را در عالم ذر مکلف نمود تا به توحید و موارد دیگر اقرار نمایند؛
*باب: ان اللّه فطر الخلق کلهم علی التوحید؛
* بحث: خداوند متعال فطرت تمامی مخلوقات را بر توحید نهاده است؛
*باب: ان کل ما سوی الحق باطل و ما سوی الهدی ضلال؛
* بحث: هر آنچه غیر از حق باشد باطل است و هر آنچه غیر از هدایت باشد گمراهی است؛
*باب: ان شرایع اولی العزم عامة شاملة للمکلفین قبل النسخ و ان شریعة محمد{{صل}} لا تنسخ الی یوم القیامة؛
* بحث: شریعت های پیامبران اولواالعزم عمومیت دارد و تا قبل از نسخ شامل تمامی مکلفین می باشد، و نیز شریعت حضرت محمد {{صل}} تا روز قیامت نسخ نمی گردد؛
*باب: ان الاسلام الاقرار بالاعتقادات الصحیحة و الایمان الاقرار بالقلب و اللسان و العمل؛
* بحث: اسلام اقرار نمودن به اعتقادات صحیح می باشد و ایمان اقرار با قلب و زبان و عمل است؛
*باب: ان من ترک فریضة مستحلا منکرا لوجوبها أو مستخفا، کفر و کذا من فعل شیئا من المحرمات جاحدا للتحریم أو مستخفا
* بحث: هر کس واجبی را رها نماید در حالی که آن را حلال و یا سبک شمرده و یا منکر وجوب آن گردد، کافر گردیده است؛ و نیز هر کس کار حرامی را مرتکب گردد در حالی که آن را حلال و یا سبک شمارد کافر گردیده است؛
*باب: ان الانبیاء و الأئمة{{عم}} معصومون لا یصدر عنهم ذنب من ترک واجب و لا فعل حرام؛
* بحث: پیامبران و امامان {{عم}}، معصوم می باشند و مرتکب هیچ گناهی همانند ترک واجب و یا انجام کار حرام، نمی گردند؛
*باب: ان الملائکة معصومون من کل معصیة؛
* بحث: فرشتگان از هر گناهی معصوم می باشند؛
*باب: وجوب التکلیف و امر العباد و نهیهم؛
* بحث: واجب شدن تکلیف و دستور دادن به بندگان و باز داشتن ایشان؛
*باب: وجوب بغض أعداء اللّه و البراءة منهم و من أئمتهم؛
* بحث: ضرورت بغض داشتن نسبت به دشمنان خداوند متعال و برائت جستن از آنان و پیشوایانشان؛
*باب: ان حساب جمیع الخلق یوم القیامة الی الأئمة{{عم}}؛
* بحث: حسابرسی تمامی مخلوقات در روز قیامت به دست امامان معصوم {{عم}} می باشد؛
*باب: ان الناجی من کل أمّة فرقة واحدة؛
* بحث: نجات یافته از هر امتی تنها یک گروه می باشند؛
*باب: ان المتمسکین باهل البیت{{عم}} الموافقین لهم فی الاعتقادات و العبادات و الاحکام، هم الفرقة الناجیة؛
* بحث: پناه بردگان به اهل بیت {{عم}} کسانی هستند که در اعتقادات و بندگی و احکام شرعی با ایشان موافق و همراه باشند، ایشان همان گروه نجات یافته می باشند؛
*باب: ان کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها ظالم؛
* بحث: هر پرچمی که قبل از قیام نمودن قائم {{ع}} بر افراشته شود، صاحب آن پرچم ظالم می باشد؛
*باب: أنّه لا یعرف تفسیر القرآن الّا الأئمة{{عم}}؛
* بحث: تفسیر قرآن کریم را تنها امامان معصوم {{عم}} می دانند؛
====ابواب الکلیات المتعلقة باصول الفقه و ما یناسبها====
*باب: ان طلب العلم فریضة علی کل مسلم و انه یجب علی کل مکلف ان یسأل عن کل ما یحتاج الیه من الاحکام الشرعیة؛
*باب: عدم جواز أخذ شیء من علوم الدین عن غیر النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} و لو بواسطة أو وسائط یوثق بهم و وجوب الرجوع الیهم علیهم السلام فی جمیع الاحکام؛
*باب: وجوب تعلم علومهم{{عم}} کفایة و استحبابه عینا و وجوبه عینا بقدر الحاجة؛
*باب: انه لا یجوز تعلیم شیء من الباطل إلا مع بیان بطلانه و الأمن من دخول الشک و الشبهة و عدم النهی تعلمه؛
*باب: انه ینبغی التواضع لمن یتعلّم منه و لمن یعلّمه؛
*باب: استحباب مجالسة العلماء الصلحاء و محادثتهم و مذاکرتهم؛
*باب: ان کل واقعة تحتاج الیها الامة لها حکم شرعی معین و لکل حکم دلیل قطعی مخزون عند الأئمة{{عم}} یجب علی الناس طلبه منهم عند حاجتهم الیه؛
*باب: انه لا یجوز القول و لا العمل فی شئ من الأحکام الشرعیة بغیر علم؛
*باب: وجوب العمل بالعلم بان یفعل کل ما علم وجوبه و یترک کل ما علم تحریمه؛
*باب: وجوب التوقف و الاحتیاط فی کل ما لم یعلم حکمه بنص منهم{{عم}} و ترک کل ما یحتمل التحریم من المشتبهات الشبهات؛
*باب: عدم وجوب اظهار العلم مع التقیة و الخوف و وجوبه مع عدمها، خصوصا عند ظهور البدع؛
*باب: جواز روایة الحدیث بالمعنی؛
*باب: وجوب العمل باحادیثهم علیهم السلام المرویة فی الکتب المعتمدة و کتابة الحدیث؛
*باب: عدم جواز تقلید غیر المعصوم فی الأحکام الشرعیة؛
*باب: تحریم الابتداع و قبول البدعة و انّ کل بدعة حرام؛
*باب: تحریم العمل فی الاحکام الشرعیة بالهوی و الرأی؛
*باب: عدم جواز العمل بشیء من انواع القیاس فی نفس الأحکام الشرعیة حتی قیاس الأولویة؛
*باب: عدم جواز العمل بشیء من الاجتهادات الظنیة فی نفس الأحکام الشرعیة؛
*باب: انه لا یجوز العمل فی الأحکام الشرعیة بنص ظنی السند أو الدلالة و لا بدلیل عقلی ظنی؛
*باب: وجوب الرجوع الی رواة الحدیث فیما رووه من الأحکام عنهم علیهم السلام لا فیما یقولونه برأیهم؛
*باب: وجوه الجمع بین الأحادیث المختلفة؛
*باب: انه لا یجوز لأحد ان یحکم فی الأحکام الشرعیة إلا الإمام أو من یروی حکم الإمام و لو بالمعنی فیحکم به؛
*باب: عدم جواز الاختلاف فی الأحکام لغیر تقیة و ان الحق من الأقوال المختلفة لا یکون أکثر من واحد فی نفس الأمر؛
*باب: عدم جواز العمل بغیر الکتاب و السنة فی الأحکام الشرعیة؛
*باب: عدم جواز العمل بالاجماع الذی لم یعلم دخول المعصوم فیه؛
*باب: وجوب العمل بالنص العام و الحکم به علی جمیع أفراده الظاهرة الفردیة إلا ما خرج بدلیل؛
*باب: وجوب العمل بالنص المطلق و عدم جواز تقییده بغیر دلیل؛
*باب: وجوب رد المتشابه من الأحادیث الی المحکم بان یحمل العام علی الخاص و المطلق علی المقید مع التعارض و التنافی خاصة؛
*باب: جواز العمل بما روته العامة عن علی {{ع}} فی حادثة لا نص فیها من طریق الشیعة خاصة؛
*باب: عدم جواز العمل بما یوافق العامة و طریقتهم و لو من أحادیث الأئمة{{عم}} مع المعارض و ان ما لا نص فیه اذا احتاج الانسان الی حکمه وجب ان یسأل عنه علماء العامة و یأخذ بخلاف قولهم؛
*باب: انه لا یمتنع تاخیر البیان و الجواب من النبی{{صل}} و الأئمة{{عم}} فیعمل بالاحتیاط الی ان یعلم البیان؛
*باب: وجوب العمل بروایة الثقة فی الاحکام الشرعیة اذا روی عن الأئمة{{عم}}؛
*باب: عدم جواز استنباط شیء من الاحکام النظریة من ظواهر القرآن إلّا بعد معرفة تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها من الأئمة{{عم}}؛
*باب: عدم جواز استنباط الاحکام النظریة من ظواهر حدیث النبی{{صل}} المرویّ عن غیر الأئمة{{عم}} ما لم یعلم تفسیره و ناسخه و منسوخه منهم؛
*باب: استحباب هدایة الناس الی احکام الدین و دفع الشکوک و الشبهات عن المؤمنین؛
*باب: وجوب الحذر من متابعة علماء السوء فی الاحکام الشرعیة؛
*باب: وجوب العمل بالأحادیث التی علم ثبوتها عنهم{{عم}} بالتواتر؛
*باب: وجوب العمل بالأحادیث التی علم ثبوتها عنهم{{عم}} السلام بالقرائن؛
*باب: عدم جواز الجزم بکذب الأخبار المنسوبة الیهم{{عم}} حیث یحتمل صدقها بل ینبغی تجویز الأمرین اذا لم یعلم ثبوتها؛
*باب: وجوب العمل بالأحادیث الثابتة عنهم{{عم}} و ان کانت تحتمل التقیة مع عدم المعارض؛
*باب: استحباب الاتیان بکلّ عمل مشروع روی له ثواب عنهم{{عم}} و ان لم یثبت نقل تلک الروایات؛
*باب: انّ کلّ واجب تعذر فعله سقط و کان الانسان معذورا فی ترکه؛
*باب: انّ کلّ محرّم اضطر الانسان الی فعله فهو له حلال إلّا ما استثنی؛
*باب: بطلان تکلیف ما لا یطاق و انّه لا حرج فی الدین؛
*باب: انّ الشک لا ینقض الیقین ابدا و انّما ینقضه الیقین؛
*باب: انّ کلّ شیء فی القرآن بلفظ «أو» فهو للتخییر و کل شیء فیه بلفظ «فمن لم یجد» فهو للترتیب؛
*باب: انّه اذا اشتبهت افراد الحلال من نوع بافراد الحرام منه، فالجمیع حلال حتی یعلم الحرام منه بعینه فیجب اجتنابه
*باب: أنه ینبغی ترتیب العبادات و الابتداء بما بدأ اللّه به؛
*باب: انه لا یحکم بوجوب فعل وجودیّ حتی یقوم علیه الدلیل و انّه لا یجب الاحتیاط فیما یحتمل الوجوب و عدمه إلّا ما استثنی؛
*باب: انّ کلّ ما فی القرآن من آیات التحلیل و التحریم فالمراد بها ظاهرها و المراد بباطنها أئمة العدل و الجور؛
*باب: انّ الأحکام الشرعیّة ثابتة فی کلّ زمان الی یوم القیامة إلّا ما خرج بدلیل؛
*باب: انّ الأحکام الشرعیّة عامّة شاملة لجمیع المکلّفین من الاوّلین و الآخرین، إلّا ما خرج بدلیل؛
*باب: وجوب العمل بأقوال النبیّ {{صل}} و الأئمة{{عم}} و الحکم بما نصّوا علیه من الأحکام؛
*باب: وجوب الحکم بما دلت علیه افعالهم{{عم}} من الأحکام، إلّا ان یعلم الاختصاص؛
*باب: وجوب العمل بما دلّ علیه تقریرهم{{عم}} من الأحکام إلّا مع ظهور المانع من الانکار؛
*باب: ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم فیه الحجة بنقل الثقات؛
*باب: اشتراط العقل فی التکالیف؛
*باب: اشترط التکلیف بالوجوب و التحریم بالبلوغ و استح*باب تمرین الاطفال علی العبادة قبله؛
*باب: وجوب النیة فی العبادات الواجبة و اشتراطها بها مطلقا إلّا ما استثنی؛
*باب: استحباب نیّة الخیر و العزم علیه و کراهیة نیّة الشر؛
*باب: وجوب الاخلاص فی العبادة و النیة و تحریم الریاء و السمعة؛
*باب: استحباب العبادة فی السر و اختیارها علی العبادة فی العلانیة إلّا فی الواجبات، فتستحب اظهارها؛
*باب: تاکد استحباب الجدّ و الاجتهاد فی العبادة؛
*باب: تحریم الاعجاب بالنفس و بالعمل و الإدلال به؛
*باب: جواز التقیة فی العبادات و غیرها و وجوبها عند خوف الضرر إلّا ما استثنی؛
*باب: استحباب تعجیل فعل الخیر و کراهة تأخیره إلا ما استثنی؛
*باب: بطلان العبادة بدون ولایة الأئمة{{عم}} و اعتقاد إمامتهم؛
*باب: عدم وجوب قضاء المخالف عبادته اذا استبصر سوی الزکاة اذا دفعها الی غیر المستحق؛
*باب: عدم جواز العمل بالاستصحاب فی نفس الاحکام الشرعیة؛
*باب: وجوب الوفاء بالشروط المشروعة المشترطة فی العقود اللازمة إلا ما استثنی؛
*باب: انه لا یجوز الاضرار بالمؤمن و لا یجب علیه تحمل الضرر إلا ما استثنی؛
*باب: عدم جواز التأویل بغیر معارض و دلیل؛
*باب: انه لا یجوز الاستدلال بحکم جزئی علی جمیع افراد الکلّی؛
*باب: بطلان تکلیف الغافل؛
*باب: انه ینبغی تعلم علوم العربیة و ترک الاکثار منها و الافراط فیها؛
*باب: وجوب تعلم الفقه المنقول عن الأئمة{{عم}}؛
*باب: انه ینبغی تعلم الکتابة و الحساب؛
*باب: حصر الواجبات و انّ ما سواها فلیس بواجب إلا ما دل علیه دلیل؛
*باب: انه لا یجوز العمل بالمنامات فی الأحکام الشرعیة؛
*باب: ان الأخیر من احادیث النبی{{صل}} ناسخ للسابق فیجب العمل بالأخیر؛
*باب: اباحة الطیبات و تحریم الخبائث؛
*باب: ان کلّ مأمور باجتنابه حرام؛
*باب: ان القرعة لکل أمر مجهول إلّا ما استثنی؛
*باب: ان الباء تاتی للتبعیض کآیة الوضوء و التیمم؛
*باب: ان کلّ ما لیس بواجب جاز ترکه؛
الفهرس.<ref>[http://lib.eshia.ir/11004/1/713 فهرست کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>
{{پایان}}


==دربارهٔ پدیدآورنده==
==== مباحث کلی مرتبط با اصول فقه و مطالب متناسب با آن ====
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حر عاملی]] (پدیدآورنده)]]
* بحث: طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، و نیز بر هر مکلفی واجب است که نسبت به مسائل شرعی مورد نیاز خود پرسش نماید؛
شیخ [[محمد حر عاملی]] (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: [[حسن حر عاملی]]، [[محمد حُرّ ]]، [[سید حسن حسینی عاملی]]، [[علامه مجلسی]]، [[ملا محسن فیض کاشانی]]، [[سید هاشم بحرانی]]، [[مولا محمد کاشانی]] به اتمام رساند.
* بحث: جائز نیست چیزی از علوم دینی از غیر پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} گرفته شود هر چند از واسطه یا واسطه های مورد اطمینان گرفته شود، و نیز واجب است در تمامی احکام به ایشان {{عم}} رجوع شود؛
* بحث: وجوب کفایی و استحباب عینی یادگیری علوم اهل بیت {{عم}}، و وجوب عینی یادگیری مسائل مورد نیاز؛
* بحث: جایز نیست چیزی از باطل را یاد گرفت مگر با بیان نمودن باطل بودن آن و امنیت داشتن از ورود شک و شبهه؛
* بحث: ضرورت متواضع بودن نسبت به کسی که از آن یاد گرفته می‌شود و کسی که آموزش می دهد؛
* بحث: استحباب مجالست نمودن با عالمان صالح و سخن گفتن با ایشان؛
* بحث: هر اتفاقی که مورد نیاز امت قرار گیرد دارای حکم شرعی مشخصی می باشد، و برای هر حکمی دلیل قطعی وجود دارد که نزد امامان معصوم {{عم}} قرار دارد، بر مردم واجب است که هنگام نیازمندی از ایشان درخواست نمایند؛
* بحث: جایز نیست بدون آگاهی، سخن یا عملی در خصوص حکمی از احکام شرعی انجام گیرد؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن طبق علم و آگاهی، به اینکه هر چه که واجب تشخیص داده شد انجام گردد و هر چه حرام تشخیص داده شود ترک گردد؛
* بحث: ضرورت احتیاط نمودن و رها ساختن هر کاری که انتساب آن به ایشان {{عم}} مورد تردید باشد، و نیز ضرورت رها ساختن هر کاری که احتمال حرمت آن رود و از امور مشتبه و مشکوک باشد؛
* بحث: عدم ضرورت اظهار نمودن علم خود در شرایط تقیه و ترس، و ضرورت اظهار نمودن علم در غیر تقیه و ترس، به ویژه در هنگام آشکار شدن بدعتها؛
* بحث: جایز بودن نقل کردن مضمون و مفهوم روایت؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن طبق روایات روایت شده ایشان {{عم}} در کتابهای مورد اطمینان، و ضرورت نگارش حدیث؛
* بحث: جایز نبودن تقلید در احکام شرعی از غیر معصوم؛
* بحث: حرام بودن بدعت آوردن در دین و نیز پذیرش بدعت، و اینکه هر بدعتی حرام می باشد؛
* بحث: حرام بودن انجام احکام شرعی بر اساس هوای نفس و رأی خود؛
* بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به چیزی از انواع قیاس، حتی قیاس اولویت؛
* بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به چیزی از اجتهادات ظنیه؛
* بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به روایتی که سند یا دلالت آن ظنی باشد، همانطور که جایز نیست بر اساس دلیل عقلی ظنی عمل نمود؛
* بحث: ضرورت مراجعه به راویان حدیث در آنچه از امامان معصوم {{عم}} نقل نموده اند، نه در آنچه فتوا می دهند؛
* بحث: وجوه مختلف هماهنگ نمودن میان روایات مخالف هم؛
* بحث: بر کسی جایز نیست که نسبت به احکام شرعی فتوا دهد مگر آنکه امام باشد و یا اینکه نص حکم امام را یا لا اقل مضمون آن را نقل نماید و سپس بر طبق آن فتوا دهد؛
* بحث: جایز نبودن تفاوت در احکام شرعی در غیر از شرایط تقیه، و حقیقت این است که تنها یکی از فتاوای مختلف، مطابق با واقع است؛
* بحث: عدم جواز عمل نمودن مخالف با قرآن کریم و روایات شریفه در احکام شرعی؛
* بحث: جایز نبون عمل به اجماعی که از تطابق آن با رأی معصوم مطمئن نباشیم؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق نص عام و نیز ضرورت حکم نمودن بر طبق آن نسبت به تمامی افراد پدیده جزئی، مگر آنکه دلیلی بر خلاف آن قائم گردد؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق نص مطلق و جایز نبودن تقیید کردن اطلاق بدون دلیل خاص؛
* بحث: ضرورت برگرداندن احادیث متشابه به احادیث محکم بدین صورت که عام بر خاص حمل گردد، و مطلق حمل بر مقید شود در زمان بروز تنافی و تعارض؛
* بحث: جایز بودن عمل نمودن بر اساس آنچه اهل تسنن از امیر المؤمنان {{ع}} نقل نموده اند در خصوص مواردی که از طریق روایات شیعی روایتی نباشد؛
* بحث: عدم جواز عمل نمودن بر اساس نظر و روش اهل تسنن، حتی اگر منتسب به امامان معصوم {{عم}} باشد، در صورتی که روایت معارض آن از امامان معصوم {{عم}} در دسترس باشد؛ و نیز در خصوص مواردی که مورد نیاز انسان باشد و حکمی در دسترس نباشد باید از علمای اهل تسنن پرسیده شود و مخالف نظر ایشان عمل نمود؛
* بحث: مانعی ندارد که تا زمانی که نظر پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} به دست نیامده باشد، بیان نظر ایشان به تأخیر افتد و بر اساس احتیاط عمل نمود؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن در احکام شرعی به نقل روایت شخص ثقه از امامان معصوم {{عم}}؛
* بحث: عدم جواز استنباط حکمی از احکام نظری بر اساس ظواهر قرآن کریم، مگر پس از آنکه نسبت به تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن توسط امامان معصوم {{عم}} آگاهی یافت؛
* بحث: عدم جواز استنباط احکام نظری از ظواهر روایاتی از پیامبر اکرم {{صل}} که از غیر امامان معصوم {{عم}} روایت شده است، تا زمانی که نسبت به تفسیر و ناسخ و منسوخ آن توسط امامان معصوم {{عم}} آگاهی نیافته ایم؛
* بحث: مستحب بودن هدایت مردم به احکام دین و دفع شبهات از مؤمنان؛
* بحث: ضرورت بر حذر بودن نسبت به پیروی کردن در احکام شرعی از عالمان سوء؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایاتی که انتسابشان به امامان معصوم {{عم}} با تواتر ثابت باشد؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایاتی که انتسابشان به امامان معصوم {{عم}} با قرائن و شواهد ثابت باشد؛
* بحث: عدم جواز جزم و اطمینان یافتن نسبت به کذب بودن روایات منتسب به معصومان {{عم}}، زیرا احتمال صحت آنان هست، بلکه در صورت عدم آگاهی نسبت به آنها باید احتمال دو طرف داده شود؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایات ثابت شده از ایشان {{عم}}، هر چند که احتمال تقیه در آنان داده شود و روایات معارض هم وجود داشته باشد؛
* بحث: استحباب عمل نمودن بر اساس هر عمل غیر حرامی که برای آن ثوابی از ایشان {{عم}} نقل شده است، هر چند که سند روایت ثابت نشده باشد؛
* بحث: بی تردید هر واجبی که انسان از انجام آن معذور باشد از عهده ی او ساقط است و انسان به خاطر ترک آن واجب مؤاخذه نمی گردد؛
* بحث: هر حرامی که انسان نسبت به انجام آن مضطر شود برای او حلال است مگر مواردی که استثنا شده است؛
* بحث: تکلیفی که از قدرت انسان خارج است باطل می باشد، و اینکه در دین حرج و سختی وجود ندارد؛
* بحث: شک به هیچ عنوان یقین را از بین نمی برد و تنها یقین باعث از بین رفتن یقین می‌شود؛
* بحث: هر چیزی که در قرآن کریم با لفظ "أو" (یا) باشد برای تخییر است، و هر چیزی که در قرآن کریم با لفظ "فمن لم یجد" (پس اگر نیافت) باشد برای ترتیب می باشد؛
* بحث: اینکه اگر مصادیق و افراد حلال از یک نوع با افراد حرام از آن نوع مشتبه گردد، همگی آنها حلال است مگر آنکه نسبت به حرام آن آگاهی حاصل گردد که اجتناب از آن لازم می‌شود؛
* بحث: ضرورت ایجاد ترتیب در عبادت ها و شروع با آن بخشی که خداوند متعال با آن شروع نموده است؛
* بحث: اینکه حکم به وجوب یک فعل وجودی نمی گردد مگر آنکه دلیلی بر آن قائم گردد، و اینکه احتیاط در فرض احتمال وجوب و احتمال عدم آن واجب نمی گردد مگر مواردی که استثنا شده است؛
* بحث: منظور از هر آنچه در قرآن کریم از آیات تحریمیه و تحلیلیه وجود دارد ظاهر آن می باشد، و مقصود از باطن آنها پیشوایان عدل و پیشوایان جور می باشد؛
* بحث: بی تردید احکام شرعی تا روز قیامت در هر زمانی ثابت می باشند مگر اینکه با دلیلی معتبر خلاف این مطلب بر یکی از احکام ثابت گردد؛
* بحث: بی تردید احکام شرعی عام می باشد و شامل تمامی مکلفین از گذشتگان تا آیندگان می باشد، مگر اینکه دلیلی خلاف این مطلب بر یکی از احکام ثابت گردد؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق سخنان پیامبر اکرم {{صل}} و امامان معصوم {{عم}}، و ضرورت حکم نمودن بر اساس آنچه از ایشان {{عم}} از احکام روایت شده است؛
* بحث: ضرورت حکم نمودن طبق رفتار و عمل ایشان {{عم}} در احکام شرعی، مگر اینکه ویژگی آن عمل ثابت گردد؛
* بحث: ضرورت عمل نمودن طبق تقریرات و سکوت ایشان {{عم}} در احکام شرعی مگر اینکه مانعی آشکار گردد؛
* بحث: انکار برخی از ضروریات و مسائلی که با نقل راویان ثقه دلیل حجت بر آن اقامه شده است باعث ارتداد و کفر می گردد؛
* بحث: عقل شرط در تکالیف؛
* بحث: بلوغ شرط مکلف شدن به واجب و حرام می باشد، و استحباب عادت دادن کودکان به عبادتها قبل از بلوغ؛
* بحث: ضرورت نیت کردن در تکالیف واجب عبادی و اشتراط نیت کردن به صورت مطلق مگر موارد استثنا؛
* بحث: مستحب بودن انجام نیت خیر و تصمیم به انجام آن، و مکروه بودن انجام نیت شر؛
* بحث: ضرورت اخلاص داشتن در عبادت و نیت، و ضرورت حرام دانستن ریا و تظاهر؛
* بحث: استحباب انجام عبادت به صورت مخفی و مقدم دانستن آن بر عبادت های آشکارا، مگر در واجبات که آشکار نمودن آنها مستحب می باشد؛
* بحث: جدیت و تلاش در عبادت مستحب مؤکد است؛
* بحث: حرام بودن عجب نسبت به خود و نسبت به عمل، و آشکار نمودن آن؛
* بحث: جایز بودن تقیه در عبادتها و دیگر موارد، و وجوب تقیه هنگام ترس از بروز ضرر و خسارت مگر موارد استثنا؛
* بحث: مستحب بودن عجله کردن در انجام کار خیر، و مکروه بودن تأخیر آن مگر موارد استثنا؛
* بحث: بطلان عبادت در صورت عدم داشتن ولایت امامان معصوم {{عم}} و نیز عدم اعتقاد به امامت ایشان؛
* بحث: اگر کسی به دین حق گروید واجب نیست قضای عبادتهای انجام نشده او -با توجه به متفاوت بودن دین و عبادت او- به جا آورده شود، مگر زکاتی که به غیر مستحق داده شده است؛
* بحث: جایز نبودن عمل بر طبق استصحاب در خود احکام شرعی؛
* بحث: وجوب ملتزم شدن به شرط های شرط شده در عقود لازم، مگر موارد استثنا؛
* بحث: ضرر رساندن به مؤمن جایز نیست و بر او تحمل ضرر واجب نیست، مگر موارد استثنا؛
* بحث: جایز نبودن به تأویل بردن عبارت در مواردی که دلیل معارض و یا قرینه ای وجود نداشته باشد؛
* بحث: عدم جواز استدلال کردن به حکم جزئی در تمامی افراد کلی؛
* بحث: باطل بودن تکلیف کردن به فرد غافل؛
* بحث: آموختن دانش های زبان عربی امر مطلوبی است، ولی باید از افراط و زیاده روی در این امر جلوگیری شود؛
* بحث: وجوب و ضرورت آموختن فقه روایت شده از امامان معصوم {{عم}}؛
* بحث: آموختن نوشتن و علم حساب مطلوب است؛
* بحث: منحصر نمودن واجبات و اینکه امور دیگر واجب نیستند مگر اینکه دلیلی بر این مطلب اقامه گردد؛
* بحث: پیروی نمودن از خواب و رؤیا در احکام شرعی جایز نمی باشد؛
* بحث: روایتی که در زمان متأخر از پیامبر اکرم {{صل}} روایت شده است ناسخ روایت قبلی می باشد، پس باید بر اساس روایت متأخر عمل نمود؛
* بحث: حلال بودن پاکیزه ها و حرام بودن ناپاک ها؛
* بحث: بی تردید هر آنچه که دستور به ترک آنها آمده باشد حرام می باشد؛
* بحث: قرعه زدن درباره هر مسأله مجهولی استفاده می گردد، مگر موارد استثنا؛
* بحث: حرف "باء" برای تبعیض نیز کاربرد دارد همانند آیه وضو و تیمم؛
* بحث: بی تردید می توان هر آنچه را که واجب نباشد، ترک نمود؛
فهرست مطالب.<ref>[http://lib.eshia.ir/11004/1/713 فهرست کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>
{{پایان فهرست اثر}}


او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. ''«جواهر السنیّه»''، ''«صحیفه ثانیه»''، ''«الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»''، ''«خلق الکافر»''، ''«وسائل الشیعه»''، ''«هدایه الاُمّه»''، ''«اثبات الهداه»''، ''«بدایه الهدایه»'' برخی از این آثار است<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%AD%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C__a-1331-31141-31216-31217-31523.aspx وبگاه پژوهشگاه باقرالعلوم]</ref>
== دربارهٔ پدیدآورنده ==
{{پدیدآورنده ساده
| پدیدآورنده کتاب = محمد حر عاملی}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==کتاب‌های وابسته==
== کتاب‌های وابسته ==
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|اصل مجموعه]]؛
{{آثار وابسته}}
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۲ (کتاب)]]؛
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة (کتاب)|اصل مجموعه]]؛
*[[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۳ (کتاب)]]؛
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۲ (کتاب)]]؛
* [[الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۳ (کتاب)]]؛


==دریافت متن==
== دریافت متن ==
*[http://up.persianscript.ir/uploads2/baf7-9989-ar-42-a-13921113-alfsul-almuhmh-koli.rar دریافت جلدهای کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
* [http://up.persianscript.ir/uploads2/baf7-9989-ar-42-a-13921113-alfsul-almuhmh-koli.rar دریافت جلدهای کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
*[http://lib.eshia.ir/11004/1/3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]
* [http://lib.eshia.ir/11004/1/3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]
*[http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/1418_%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%A6%D9%85%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%8A-%D8%AC-%D9%A1/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9_1#top دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه المکتبة الشیعیة]
* [http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/1418_%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A3%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%A6%D9%85%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%8A-%D8%AC-%D9%A1/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9_1#top دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه المکتبة الشیعیة]
*[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/107840/1#3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان]
* [http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/107840/1#3 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان]


==پیوند به بیرون==
[[رده:کتاب]]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/634639 وبگاه سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی ایران]
[[رده:کتاب‌های محمد حر عاملی]]
*[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=169444 وبگاه خانه کتاب]
[[رده:آثار محمد حر عاملی]]
*[http://www.ghbook.ir/%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A8/%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C%D9%87/%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85/4-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D9%88%D9%86/14545-%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%84%D8%AF-1 وبگاه بازار کتاب قائمیه]
[[رده:کتاب‌های محمد قائینی]]
*[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1469/1/4 وبگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:آثار محمد قائینی]]
*[http://www.narjes-library.com/2014/02/blog-post_6577.html وبگاه مکتبة نرجس]
[[رده:کتاب‌های مورد نیاز کتابخانه دانشنامه امامت‌پدیا]]
*[http://shiabooks.net/library.php?id=2800 وبگاه شیعه بوک]
 
[[رده:آثار امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب‌شناسی جامع امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت محمد حر عاملی]]
[[رده:آثار امامت و ولایت محمد حر عاملی]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت محمد قائینی]]
[[رده:آثار امامت و ولایت محمد قائینی]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت سه جلدی]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت منتشر‌شده در ۱۳۷۶]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت به زبان عربی]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مورد نیاز کتابخانه دانشنامه]]
[[رده:آثار سیره امام]]
[[رده:آثار سیره امام]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های سیره امام]]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های سیره امام به زبان عربی]]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]
[[رده:کتاب‌های فاقد متن PDF]]
[[رده:کتاب‌های فاقد تصویر پدیدآورنده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۲۰

الفصول المهمة فی اصول الأئمة (ع)، ج ۱
زبانعربی
نویسندهمحمد حر‌ عاملی
تحقیق یا تدوینمحمد قائینی
موضوعامامت و ولایت
مذهبشیعه
ناشرانتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع)
محل نشرقم، ایران
سال نشر۱۳۷۶ ش
تعداد صفحه۷۱۲
شماره ملی‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹

این کتاب، جلد اول از مجموعهٔ سه‌جلدی الفصول المهمة فی أصول الأئمة است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از ائمه اطهار (ع) درباره اصول دین و فروع دین و طب و اصول فقه می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر محمد حر‌ عاملی است و انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع) انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.

صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.

فهرست کتاب

  • مقدمات پژوهش؛
  • مقدمه محقق؛
  • مقدمه نویسنده؛
  • مقدمه ای مشتمل بر دوازده نکته مهم به برکت عدد دوازده؛

گفتار اول: گوشه ای از کلیات قرآنی نسبت به اصول و فروع و غیر آن

  • بحث: خداوند متعال نسبت به مخلوقی همانند عقل، و کسی که عقل او را کامل نمود، علاقه مند نیست؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن به ادله عقلیه برای ثابت نمودن حجیت ادله سمعیه؛
  • بحث: از ادله عقلی جز آنهایی که به بندگی خداوند متعال و دین‌داری رهنمون می‌سازند، معتبر نیستند؛
  • بحث: شناخت و معرفت کلی یک ضرورت فطری و موهبت الهی است که در تمامی‌ جزئیات آن باید به قرآن کریم و روایات مراجعه نمود؛
  • بحث: در اعتقادات، عمل به گمان و هواهای نفسانی و عقول ناقص و نظرات دیگران و اموری از این قبیل که انتساب آنها به اهل بیت (ع) ثابت نگردیده است جایز نیست؛
  • بحث: عدم جواز تقلید در امور اعتقادی و هم چنین گرفتن آنها از غیر از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)؛
  • بحث: خداوند سبحان قدیم است و قدیمی‌جز او وجود ندارد؛
  • بحث: خداوند سبحان معبودی یکتاست و شریکی در ربوبیت ندارد؛
  • بحث: هیچکدام از مخلوقات نه در صفات و نه در ذات شبیه خداوند متعال نیستند، و خداوند نیز شباهتی با آنان ندارد؛
  • بحث: هر مخلوقی بر وجود خالق خود، و بر علم او، و توانایی او دلالت می‌کند، و ما می‌توانیم بدان استدلال نماییم؛
  • بحث: هر چیزی غیر از خداوند متعال مخلوق، حادث و مسبوق به عدم می‌باشد؛
  • بحث: هیچکدام از حواس ما توانایی درک خداوند متعال را ندارند؛
  • بحث: خداوند متعال مرکب نیست و دارای اجزا نمی‌باشد؛
  • بحث: نام های خداوند سبحان خود خداوند متعال نیستند، پس عبادت نامی‌از نام های خداوند متعال _نه ذات خداوندی- جایز نمی‌باشد، بلکه عبادت مسمی‌یعنی خداوند متعال واجب است؛
  • بحث: خداوند سبحان ازلی، ابدی و سرمدی می‌باشد که نه ابتدایی در وجودش می‌باشد و نه انتهایی؛
  • بحث: خداوند متعال نه مکانی دارد و نه در مکانی قرار می‌گیرد؛
  • بحث: کنه ذات و کنه صفات خداوند متعال قابل درک نیست؛
  • بحث: هیچ چشم و نگاهی نه در دنیا و نه آخرت و نه در خواب و نه بیداری نمی‌تواند خداوند متعال را ببیند یا او را درک نماید؛
  • بحث: هیچ خیال و تصوری توانایی درک خداوند متعال را ندارد؛
  • بحث: خداوند متعال را نمی‌توان به هیچ وجه توصیف نمود، نه به صورت کیفی و نه به صورت أینی و نه حیثی؛
  • بحث: خداوند متعال نه به جسم و نه شکلی توصیف پذیر نیست؛
  • بحث: هیچ کدام از صفات ذاتی خداوند متعال افزون یا مغایر با ذات ایشان نمی‌باشد؛
  • بحث: صفات ذاتی خداوند متعال قدیم بوده و تمامی‌آنها عین ذات ایشان می‌باشند؛
  • بحث: صفات فعلی خداوند متعال، محدثه و عین فعل می‌باشند؛
  • بحث: نه ذات و نه صفات ذاتی خداوند متعال قابل تغییر نیستند؛
  • بحث: تمامی‌ نام‌های خداوند متعال حادث و مخلوق می‌باشند، و نام‌ها غیر از خداوند می‌باشند؛
  • بحث: معانی نام‌های خداوند متعال شبیه هیچکدام از نام های مخلوقات نیستند؛
  • بحث: خداوند متعال متصف به حرکت یا انتقال نمی‌گردد؛
  • بحث: تمامی‌اطلاعات علم خداوند متعال در انحصار ایشان می‌باشد، هم چنین تمامی‌توانایی های قدرت ایشان؛
  • بحث: تمامی امور در کرسی می باشد، و کرسی و هر آنچه که در آن می باشد در عرش می باشد؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال مخلوقات را از هیچ آفریده است؛
  • بحث: خداوند متعال مخلوقات را با وجودی که نیازی به آفرینش آنها نداشت آفرید؛
  • بحث: چیزی در عالم وجود رخ نمی دهد مگر اینکه با قضای الهی و قدرت و دانش و اذن ایشان باشد؛
  • بحث: خداوند سبحان به واسطه علم و دانش ازلی خود، آنچه را که بخواهد محو نموده و آنچه را که بخواهد بدون تغییری ثابت نگه می دارد؛
  • بحث: در آنچه که خداوند متعال به پیامبران و فرستادگان خود آموزش می دهد بدا وارد نمی‌شود، مگر به صورت نادر؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال نسبت به هر معلومی عالم و داناست؛
  • بحث: باطل بودن تفویض در افعال بندگان؛
  • بحث: باطل بودن چبر در افعال بندگان و ثابت بودن نظریه "امر بین الأمرین"؛
  • بحث: حرام بودن پرستش بتها و مانند آنها، و قربانی دادن برای آنها؛
  • بحث: قطعا خداوند متعال نه فرزندی دارد و نه همسری؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال نه ضدی دارد و نه همسنگی؛
  • بحث: خداوند متعال قابل توصیف و تشبیه به اموری از قبیل صورت، دست و عضوی از اعضای بدن ما نیست؛
  • بحث: سخن و تفکر در ذات خداوند متعال ممکن نیست، همانطور که غور در مسائل توحیدی امکان ندارد، تنها باید در خصوص شگفتی های آثار قدرت خداوند متعال سخن راند؛
  • بحث: نباید در خصوص قضا و قدر سخن راند بلکه باید درباره مسأله بدا سخن گفت؛
  • بحث: جائز بودن سخن گفتن در همه مسائل جز مسائلی که نسبت به سخن گفتن در خصوص آنها نهی شده باشیم؛
  • بحث: خداوند متعال همه چیز را آفریده است مگر افعال بندگان؛
  • بحث: باطل بودن مسأله تناسخ ارواح در بدن ها؛
  • بحث: قطعا هدایت به اعتقادات صحیح و بی شائبه از طرف خداوند متعال بدون جبر صورت می پذیرد؛
  • بحث: بی شک از خداوند متعال هیچ ظلم و بی عدالتی صادر نمی گردد؛
  • بحث: برای همه چیز اجل و وقتی معین گردیده است، برخی از اجل ها حتمی است و برخی دیگر کم و زیاد می گردد؛
  • بحث: بی تردید خداوند متعال روزی های حلال را میان افراد تقسیم نموده است، و همانا ایشان روزی ها را کم یا زیاد می نماید، بی تردید اگر کسی حرامی به دست بیاورد از روزی او محسوب می گردد؛
  • بحث: وجوب اینکه مردم به اندازه نیاز خود طلب رزق نمایند، و استحباب طلب رزق بیشتر از مقدار نیاز برای وسعت دادن به خانواده در زندگی؛
  • بحث: قیمت ها به دست خداوند متعال است هر گاه بخواهد آنها را بالا یا پایین می آورد، هر چند بخشی از این پدیده از مردم ناشی می‌شود؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال فردی را بدون گناه در دنیا و آخرت عذاب نمی نماید، علت مجازات دسته جمعی در دنیا گناه برخی از مردم و رضایت یا نهی از منکر نکردن دیگران است؛
  • بحث: هر کسی که حجت بر او تمام نیست مانند کودکان تنها پس از آنکه تکلیف متوجه آنان گردد در روز قیامت مجازات می گردند؛
  • بحث: حبط اعمال توسط گناهان و آمرزش گناهان به واسطه عبادت و بندگی رخ می دهند، اما این قاعده همیشگی و ضروری نیست مگر به واسطه کفر و ایمان که همیشه کفر موجب حبط اعمال و همیشه ایمان موجب آمرزش گناهان می گردند؛
  • بحث: باید پاداش بندگی ها به صاحب آن برسد، مگر آنکه او کاری انجام دهد که موجب زائل شدن پاداش گردد؛ از طرفی ممکن است که مجازات گناهان توسط خداوند متعال بخشیده گردد، پس ضرورتی ندارد که مجازات گناهان حتما به صاحب آنها برسد مگر مسأله کفر؛
  • بحث: ضرورت توبه گناهکار از تمامی گناهان؛
  • بحث: هیچگاه از خداوند متعال کاری که نقصی در ایشان موجب شود همچون؛ مسخره کردن، استهزاء نمودن، مکر، فریب، کار بی فایده و اموری از این دست سر نمی زند؛
  • بحث: هر آنچه که به مکلف از بلاها و رنج ها در دنیا به او می رسد مجازات گناهان او می باشد، و یا اینکه از این امور مصلحتی همچون به دست آوردن پاداش و مانند آن به او می رسد؛
  • بحث: بی شک کارهای خداوند متعال معلول غرض های او می باشد، غرض هایی که مصلحت بندگان در آن است. بنابراین ایشان باید آنان را به اموری مکلف سازد که مصلحت بندگان تأمین گردد؛
  • بحث: مرگ آفریده ها حکمت و مصلحتی برای آنان است؛
  • بحث: هر موجود زنده ای غیر از خداوند متعال باید قبل از برپا شدن قیامت بمیرد؛
  • بحث: انسان مؤمن به هر بلایی مبتلا می‌شود و به هر مرگی می میرد مگر کسانی که استثنا شده باشند؛
  • بحث: بی تردید ارواح و هر موجود دیگری فانی هستند مگر خداوند متعال. این حادثه فنا در میان نفخه اول و دوم رخ می دهد؛
  • بحث: تمامی ارواح توسط فرشته مرگ و یاران او گرفته می شوند؛
  • بحث: بی تردید پیامبر خاتم (ص) و امامان معصوم (ع) نزد هر مؤمن یا کافر در حال مرگی حاضر می گردند؛
  • بحث: هر کسی که به ایمان محض و یا به کفر محض برسد در قبر مورد سؤال قرار می گیرد، پس اولی ساعتی متنعم می گردد و دومی ساعتی مورد شکنجه قرار می گیرد، و دیگران تا روز قیامت مورد سؤال قرار نمی گیرند؛
  • بحث: همانا ارواح مؤمنان و کافران پس از مرگ آشنایان خود به زیارت آنان می روند؛
  • بحث: ارواح مؤمنان در عالم برزخ با بدن های مثالی در بهشت گرد می آیند، همچنان که ارواح کافران با بدن های مثالی در آتش گرد می آیند؛
  • بحث: بی تردید ارواح مؤمنان در عالم برزخ متنعم می گردند، و ارواح کافران در عالم برزخ مورد شکنجه قرار می گیرند؛
  • بحث: ادله ی ویژه ای وجود دارد که ثابت می کند انسان مستحق ثواب و پاداشی نمی گردد مگر پس از مرگ؛
  • بحث: بی تردید خداوند متعال مردگان را به شکل اول خود باز گردانده، آنان را محشور می نماید، پس از مرگشان دوباره آنان را در روز قیامت زنده می گرداند. او ارواح را به بدن های اولیه خود با همان اجزاء و جزئیات اولیه باز می گرداند؛
  • بحث: همه مردم در روز قیامت با نام مادرانشان خوانده می شوند، مگر شیعیان که با نام پدرانشان خوانده می شوند؛
  • بحث: بی تردید هر نسب و سببی در روز قیامت منقطع می باشد مگر نسب و سبب پیامبر اکرم (ص)؛
  • بحث: همه مردم در روز قیامت مورد محاسبه قرار می گیرند مگر کسانی که خداوند بخواهد؛
  • بحث: هر مردمی در روز قیامت به نام پیشوا و امام آنان خوانده می شوند؛
  • بحث: پیامبران و امامان معصوم (ع) و مؤمنان اقدام به شفاعت کسانی از گناه کاران و فاسقان مسلمین می کنند که خداوند متعال اجازه شفاعت نمودن آنان را داده باشد؛
  • بحث: بی شک بهشت و آتش هم اکنون آفریده شده اند و کسی که این مطلب را تکذیب نماید کافر است؛
  • بحث: بی تردید در بهشت انواع نعمت ها و تمامی آنچه مورد رغبت اهل بهشت می باشد وجود دارد؛
  • بحث: بی تردید در جهنم شدیدترین عذاب ها و انواع عقاب ها وجود دارد؛
  • بحث: مؤمنان تا ابد در بهشت می باشند و کفار تا ابد در آتش می باشند، و اینکه نهایتی برای نعمت های بهشت و نیز شکنجه های جهنم وجود ندارد بلکه این دو ابدی هستند؛
  • بحث: بی تردید مسلمانان فاسق تا ابد در آتش نیستند بلکه از آن خارج شده و در بهشت وارد می گردند؛
  • بحث: ضرورت نبوت و امامت، و اینکه زمین در هر زمانی از پیامبر یا امام تا زمانی که تکلیف وجود دارد، خالی نمی ماند؛
  • بحث: ضرورت شناخت امام (ع) نسبت به هر مکلف؛
  • بحث: ضرورت پیروی از امامان معصوم (ع) بر هر مکلف؛
  • بحث: بی تردید امامان معصوم (ع) همان هدایت کنندگان اهل هر زمانی می باشند و دربهای خداوند متعال می باشند که از طریق ایشان عطا می‌شود؛
  • بحث: امام باید داناتر و برتر و کامل تر از تمام مردم باشد؛
  • بحث: مردم نمی توانند امام را انتخاب کنند بلکه باید سخنی از امام گذشته بر این امر دلالت نماید و یا اینکه معجزه ای اقامه گردد؛
  • بحث: بی تردید امامان معصوم (ع) نسبت به تمام تفسیر قرآن کریم و تأویل و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن و موارد دیگر آگاهی دارند؛
  • بحث: همانا پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نسبت به تمامی دانش هایی که از آسمان نازل گردیده است آگاهی دارند؛
  • بحث: تمامی کردارها و اعمال به صورت روزانه بر پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) عرضه می گردند؛
  • بحث: فرشتگان و روح در شب قدر به زمین فرود آمده و امامان معصوم (ع) را نسبت به تمامی اموری که در آن سال از قضا و قدر خواهد بود آگاه می سازند، و اینکه ایشان نسبت به تمامی علم پیامبران (ع) آگاهی دارند؛
  • بحث: پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نسبت به تمامی علم غیب آگاهی ندارند بلکه تنها نسبت به بخشی از آن که توسط خداوند متعال مطلع می گردند آگاهی پیدا می نمایند، و اگر بخواهند چیزی بدانند خواهند دانست؛
  • بحث: امامان معصوم (ع) کاری انجام نمی دهند مگر آنکه مسؤولیت و دستوری از طرف خداوند متعال بیاید، و ایشان از آن دستور و مسؤولیت تخطی نمی نمایند؛
  • بحث: هر کسی که به ناحق ادعای امامت نماید و یا امامت امام حقی را انکار نماید، کافر گردیده است؛
  • بحث: بر مردم واجب است که نسبت به امامان معصوم (ع) تسلیم باشند و به ایشان رجوع نمایند؛
  • بحث: پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) حجت های خداوند متعال بر انسان ها و جنیان می باشند، بی تردید جنیان خدمت ایشان می روند و از آنان سؤال می کنند؛
  • بحث: بی تردید هیچ حقی در دستان مردم نیست مگر آنکه از دستان امامان معصوم (ع) خارج شده باشد، و هر آنچه که از نزد ایشان خارج نشده باشد باطل است؛
  • بحث: بی شک پیامبر اکرم (ص) و امامان دوازده گانه (ع) برتر از سایر مخلوقات، خواه پیامبران و اوصیای گذشته و فرشتگان و خواه دیگران می باشند، و پیامبران نیز برتر از فرشتگان می باشند؛
  • بحث: امامان معصوم (ع) به دستور خداوند متعال قائم هستند، و دوازدهمین ایشان پس از غیبت و پنهان بودن با شمشیر قیام می نماید و زمین را پر از عدل و داد می نماید و دین خداوند متعال را ظاهر نموده و دشمنان خدای متعال را می کشد؛
  • بحث: پیامبر اکرم (ص) به هر زبانی می توانست بخواند و بنویسد؛
  • بحث: امامان معصوم (ع) نسبت به تمامی زبان ها آگاهی داشته، و هر آنچه مردم بدان نیازمندند را می دانند؛
  • بحث: خداوند متعال مؤمنان را از گِلی پاک آفرید و کافران را از گِلی نا پاک آفرید، پس از آنی که آن دو را با هم مخلوط نمود؛
  • بحث: خداوند متعال تمامی مخلوقات را در عالم ذر مکلف نمود تا به توحید و موارد دیگر اقرار نمایند؛
  • بحث: خداوند متعال فطرت تمامی مخلوقات را بر توحید نهاده است؛
  • بحث: هر آنچه غیر از حق باشد باطل است و هر آنچه غیر از هدایت باشد گمراهی است؛
  • بحث: شریعت های پیامبران اولواالعزم عمومیت دارد و تا قبل از نسخ شامل تمامی مکلفین می باشد، و نیز شریعت حضرت محمد (ص) تا روز قیامت نسخ نمی گردد؛
  • بحث: اسلام اقرار نمودن به اعتقادات صحیح می باشد و ایمان اقرار با قلب و زبان و عمل است؛
  • بحث: هر کس واجبی را رها نماید در حالی که آن را حلال و یا سبک شمرده و یا منکر وجوب آن گردد، کافر گردیده است؛ و نیز هر کس کار حرامی را مرتکب گردد در حالی که آن را حلال و یا سبک شمارد کافر گردیده است؛
  • بحث: پیامبران و امامان (ع)، معصوم می باشند و مرتکب هیچ گناهی همانند ترک واجب و یا انجام کار حرام، نمی گردند؛
  • بحث: فرشتگان از هر گناهی معصوم می باشند؛
  • بحث: واجب شدن تکلیف و دستور دادن به بندگان و باز داشتن ایشان؛
  • بحث: ضرورت بغض داشتن نسبت به دشمنان خداوند متعال و برائت جستن از آنان و پیشوایانشان؛
  • بحث: حسابرسی تمامی مخلوقات در روز قیامت به دست امامان معصوم (ع) می باشد؛
  • بحث: نجات یافته از هر امتی تنها یک گروه می باشند؛
  • بحث: پناه بردگان به اهل بیت (ع) کسانی هستند که در اعتقادات و بندگی و احکام شرعی با ایشان موافق و همراه باشند، ایشان همان گروه نجات یافته می باشند؛
  • بحث: هر پرچمی که قبل از قیام نمودن قائم (ع) بر افراشته شود، صاحب آن پرچم ظالم می باشد؛
  • بحث: تفسیر قرآن کریم را تنها امامان معصوم (ع) می دانند؛

مباحث کلی مرتبط با اصول فقه و مطالب متناسب با آن

  • بحث: طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، و نیز بر هر مکلفی واجب است که نسبت به مسائل شرعی مورد نیاز خود پرسش نماید؛
  • بحث: جائز نیست چیزی از علوم دینی از غیر پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) گرفته شود هر چند از واسطه یا واسطه های مورد اطمینان گرفته شود، و نیز واجب است در تمامی احکام به ایشان (ع) رجوع شود؛
  • بحث: وجوب کفایی و استحباب عینی یادگیری علوم اهل بیت (ع)، و وجوب عینی یادگیری مسائل مورد نیاز؛
  • بحث: جایز نیست چیزی از باطل را یاد گرفت مگر با بیان نمودن باطل بودن آن و امنیت داشتن از ورود شک و شبهه؛
  • بحث: ضرورت متواضع بودن نسبت به کسی که از آن یاد گرفته می‌شود و کسی که آموزش می دهد؛
  • بحث: استحباب مجالست نمودن با عالمان صالح و سخن گفتن با ایشان؛
  • بحث: هر اتفاقی که مورد نیاز امت قرار گیرد دارای حکم شرعی مشخصی می باشد، و برای هر حکمی دلیل قطعی وجود دارد که نزد امامان معصوم (ع) قرار دارد، بر مردم واجب است که هنگام نیازمندی از ایشان درخواست نمایند؛
  • بحث: جایز نیست بدون آگاهی، سخن یا عملی در خصوص حکمی از احکام شرعی انجام گیرد؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن طبق علم و آگاهی، به اینکه هر چه که واجب تشخیص داده شد انجام گردد و هر چه حرام تشخیص داده شود ترک گردد؛
  • بحث: ضرورت احتیاط نمودن و رها ساختن هر کاری که انتساب آن به ایشان (ع) مورد تردید باشد، و نیز ضرورت رها ساختن هر کاری که احتمال حرمت آن رود و از امور مشتبه و مشکوک باشد؛
  • بحث: عدم ضرورت اظهار نمودن علم خود در شرایط تقیه و ترس، و ضرورت اظهار نمودن علم در غیر تقیه و ترس، به ویژه در هنگام آشکار شدن بدعتها؛
  • بحث: جایز بودن نقل کردن مضمون و مفهوم روایت؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن طبق روایات روایت شده ایشان (ع) در کتابهای مورد اطمینان، و ضرورت نگارش حدیث؛
  • بحث: جایز نبودن تقلید در احکام شرعی از غیر معصوم؛
  • بحث: حرام بودن بدعت آوردن در دین و نیز پذیرش بدعت، و اینکه هر بدعتی حرام می باشد؛
  • بحث: حرام بودن انجام احکام شرعی بر اساس هوای نفس و رأی خود؛
  • بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به چیزی از انواع قیاس، حتی قیاس اولویت؛
  • بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به چیزی از اجتهادات ظنیه؛
  • بحث: جایز نبودن عمل نمودن در احکام شرعی به روایتی که سند یا دلالت آن ظنی باشد، همانطور که جایز نیست بر اساس دلیل عقلی ظنی عمل نمود؛
  • بحث: ضرورت مراجعه به راویان حدیث در آنچه از امامان معصوم (ع) نقل نموده اند، نه در آنچه فتوا می دهند؛
  • بحث: وجوه مختلف هماهنگ نمودن میان روایات مخالف هم؛
  • بحث: بر کسی جایز نیست که نسبت به احکام شرعی فتوا دهد مگر آنکه امام باشد و یا اینکه نص حکم امام را یا لا اقل مضمون آن را نقل نماید و سپس بر طبق آن فتوا دهد؛
  • بحث: جایز نبودن تفاوت در احکام شرعی در غیر از شرایط تقیه، و حقیقت این است که تنها یکی از فتاوای مختلف، مطابق با واقع است؛
  • بحث: عدم جواز عمل نمودن مخالف با قرآن کریم و روایات شریفه در احکام شرعی؛
  • بحث: جایز نبون عمل به اجماعی که از تطابق آن با رأی معصوم مطمئن نباشیم؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق نص عام و نیز ضرورت حکم نمودن بر طبق آن نسبت به تمامی افراد پدیده جزئی، مگر آنکه دلیلی بر خلاف آن قائم گردد؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق نص مطلق و جایز نبودن تقیید کردن اطلاق بدون دلیل خاص؛
  • بحث: ضرورت برگرداندن احادیث متشابه به احادیث محکم بدین صورت که عام بر خاص حمل گردد، و مطلق حمل بر مقید شود در زمان بروز تنافی و تعارض؛
  • بحث: جایز بودن عمل نمودن بر اساس آنچه اهل تسنن از امیر المؤمنان (ع) نقل نموده اند در خصوص مواردی که از طریق روایات شیعی روایتی نباشد؛
  • بحث: عدم جواز عمل نمودن بر اساس نظر و روش اهل تسنن، حتی اگر منتسب به امامان معصوم (ع) باشد، در صورتی که روایت معارض آن از امامان معصوم (ع) در دسترس باشد؛ و نیز در خصوص مواردی که مورد نیاز انسان باشد و حکمی در دسترس نباشد باید از علمای اهل تسنن پرسیده شود و مخالف نظر ایشان عمل نمود؛
  • بحث: مانعی ندارد که تا زمانی که نظر پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) به دست نیامده باشد، بیان نظر ایشان به تأخیر افتد و بر اساس احتیاط عمل نمود؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن در احکام شرعی به نقل روایت شخص ثقه از امامان معصوم (ع)؛
  • بحث: عدم جواز استنباط حکمی از احکام نظری بر اساس ظواهر قرآن کریم، مگر پس از آنکه نسبت به تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن توسط امامان معصوم (ع) آگاهی یافت؛
  • بحث: عدم جواز استنباط احکام نظری از ظواهر روایاتی از پیامبر اکرم (ص) که از غیر امامان معصوم (ع) روایت شده است، تا زمانی که نسبت به تفسیر و ناسخ و منسوخ آن توسط امامان معصوم (ع) آگاهی نیافته ایم؛
  • بحث: مستحب بودن هدایت مردم به احکام دین و دفع شبهات از مؤمنان؛
  • بحث: ضرورت بر حذر بودن نسبت به پیروی کردن در احکام شرعی از عالمان سوء؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایاتی که انتسابشان به امامان معصوم (ع) با تواتر ثابت باشد؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایاتی که انتسابشان به امامان معصوم (ع) با قرائن و شواهد ثابت باشد؛
  • بحث: عدم جواز جزم و اطمینان یافتن نسبت به کذب بودن روایات منتسب به معصومان (ع)، زیرا احتمال صحت آنان هست، بلکه در صورت عدم آگاهی نسبت به آنها باید احتمال دو طرف داده شود؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر اساس روایات ثابت شده از ایشان (ع)، هر چند که احتمال تقیه در آنان داده شود و روایات معارض هم وجود داشته باشد؛
  • بحث: استحباب عمل نمودن بر اساس هر عمل غیر حرامی که برای آن ثوابی از ایشان (ع) نقل شده است، هر چند که سند روایت ثابت نشده باشد؛
  • بحث: بی تردید هر واجبی که انسان از انجام آن معذور باشد از عهده ی او ساقط است و انسان به خاطر ترک آن واجب مؤاخذه نمی گردد؛
  • بحث: هر حرامی که انسان نسبت به انجام آن مضطر شود برای او حلال است مگر مواردی که استثنا شده است؛
  • بحث: تکلیفی که از قدرت انسان خارج است باطل می باشد، و اینکه در دین حرج و سختی وجود ندارد؛
  • بحث: شک به هیچ عنوان یقین را از بین نمی برد و تنها یقین باعث از بین رفتن یقین می‌شود؛
  • بحث: هر چیزی که در قرآن کریم با لفظ "أو" (یا) باشد برای تخییر است، و هر چیزی که در قرآن کریم با لفظ "فمن لم یجد" (پس اگر نیافت) باشد برای ترتیب می باشد؛
  • بحث: اینکه اگر مصادیق و افراد حلال از یک نوع با افراد حرام از آن نوع مشتبه گردد، همگی آنها حلال است مگر آنکه نسبت به حرام آن آگاهی حاصل گردد که اجتناب از آن لازم می‌شود؛
  • بحث: ضرورت ایجاد ترتیب در عبادت ها و شروع با آن بخشی که خداوند متعال با آن شروع نموده است؛
  • بحث: اینکه حکم به وجوب یک فعل وجودی نمی گردد مگر آنکه دلیلی بر آن قائم گردد، و اینکه احتیاط در فرض احتمال وجوب و احتمال عدم آن واجب نمی گردد مگر مواردی که استثنا شده است؛
  • بحث: منظور از هر آنچه در قرآن کریم از آیات تحریمیه و تحلیلیه وجود دارد ظاهر آن می باشد، و مقصود از باطن آنها پیشوایان عدل و پیشوایان جور می باشد؛
  • بحث: بی تردید احکام شرعی تا روز قیامت در هر زمانی ثابت می باشند مگر اینکه با دلیلی معتبر خلاف این مطلب بر یکی از احکام ثابت گردد؛
  • بحث: بی تردید احکام شرعی عام می باشد و شامل تمامی مکلفین از گذشتگان تا آیندگان می باشد، مگر اینکه دلیلی خلاف این مطلب بر یکی از احکام ثابت گردد؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن بر طبق سخنان پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، و ضرورت حکم نمودن بر اساس آنچه از ایشان (ع) از احکام روایت شده است؛
  • بحث: ضرورت حکم نمودن طبق رفتار و عمل ایشان (ع) در احکام شرعی، مگر اینکه ویژگی آن عمل ثابت گردد؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن طبق تقریرات و سکوت ایشان (ع) در احکام شرعی مگر اینکه مانعی آشکار گردد؛
  • بحث: انکار برخی از ضروریات و مسائلی که با نقل راویان ثقه دلیل حجت بر آن اقامه شده است باعث ارتداد و کفر می گردد؛
  • بحث: عقل شرط در تکالیف؛
  • بحث: بلوغ شرط مکلف شدن به واجب و حرام می باشد، و استحباب عادت دادن کودکان به عبادتها قبل از بلوغ؛
  • بحث: ضرورت نیت کردن در تکالیف واجب عبادی و اشتراط نیت کردن به صورت مطلق مگر موارد استثنا؛
  • بحث: مستحب بودن انجام نیت خیر و تصمیم به انجام آن، و مکروه بودن انجام نیت شر؛
  • بحث: ضرورت اخلاص داشتن در عبادت و نیت، و ضرورت حرام دانستن ریا و تظاهر؛
  • بحث: استحباب انجام عبادت به صورت مخفی و مقدم دانستن آن بر عبادت های آشکارا، مگر در واجبات که آشکار نمودن آنها مستحب می باشد؛
  • بحث: جدیت و تلاش در عبادت مستحب مؤکد است؛
  • بحث: حرام بودن عجب نسبت به خود و نسبت به عمل، و آشکار نمودن آن؛
  • بحث: جایز بودن تقیه در عبادتها و دیگر موارد، و وجوب تقیه هنگام ترس از بروز ضرر و خسارت مگر موارد استثنا؛
  • بحث: مستحب بودن عجله کردن در انجام کار خیر، و مکروه بودن تأخیر آن مگر موارد استثنا؛
  • بحث: بطلان عبادت در صورت عدم داشتن ولایت امامان معصوم (ع) و نیز عدم اعتقاد به امامت ایشان؛
  • بحث: اگر کسی به دین حق گروید واجب نیست قضای عبادتهای انجام نشده او -با توجه به متفاوت بودن دین و عبادت او- به جا آورده شود، مگر زکاتی که به غیر مستحق داده شده است؛
  • بحث: جایز نبودن عمل بر طبق استصحاب در خود احکام شرعی؛
  • بحث: وجوب ملتزم شدن به شرط های شرط شده در عقود لازم، مگر موارد استثنا؛
  • بحث: ضرر رساندن به مؤمن جایز نیست و بر او تحمل ضرر واجب نیست، مگر موارد استثنا؛
  • بحث: جایز نبودن به تأویل بردن عبارت در مواردی که دلیل معارض و یا قرینه ای وجود نداشته باشد؛
  • بحث: عدم جواز استدلال کردن به حکم جزئی در تمامی افراد کلی؛
  • بحث: باطل بودن تکلیف کردن به فرد غافل؛
  • بحث: آموختن دانش های زبان عربی امر مطلوبی است، ولی باید از افراط و زیاده روی در این امر جلوگیری شود؛
  • بحث: وجوب و ضرورت آموختن فقه روایت شده از امامان معصوم (ع)؛
  • بحث: آموختن نوشتن و علم حساب مطلوب است؛
  • بحث: منحصر نمودن واجبات و اینکه امور دیگر واجب نیستند مگر اینکه دلیلی بر این مطلب اقامه گردد؛
  • بحث: پیروی نمودن از خواب و رؤیا در احکام شرعی جایز نمی باشد؛
  • بحث: روایتی که در زمان متأخر از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است ناسخ روایت قبلی می باشد، پس باید بر اساس روایت متأخر عمل نمود؛
  • بحث: حلال بودن پاکیزه ها و حرام بودن ناپاک ها؛
  • بحث: بی تردید هر آنچه که دستور به ترک آنها آمده باشد حرام می باشد؛
  • بحث: قرعه زدن درباره هر مسأله مجهولی استفاده می گردد، مگر موارد استثنا؛
  • بحث: حرف "باء" برای تبعیض نیز کاربرد دارد همانند آیه وضو و تیمم؛
  • بحث: بی تردید می توان هر آنچه را که واجب نباشد، ترک نمود؛

فهرست مطالب.[۲]

دربارهٔ پدیدآورنده

شیخ محمد حر عاملی (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: حسن حر عاملی، محمد حُرّ، سید حسن حسینی عاملی، علامه مجلسی، ملا محسن فیض کاشانی، سید هاشم بحرانی، مولا محمد کاشانی به اتمام رساند. او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. «جواهر السنیّه»، «صحیفه ثانیه»، «الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»، «خلق الکافر»، «وسائل الشیعه»، «هدایه الاُمّه»، «اثبات الهداه»، «بدایه الهدایه» برخی از این آثار است[۳]

پانویس

کتاب‌های وابسته