جنگ فجار القرد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{نبوت}} +{{نبوت}}))
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[جنگ‌های فجار]]''' است. "'''جنگ فجار القرد'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[جنگ فجار القرد در تاریخ اسلامی]]</div>
| موضوع مرتبط = جنگ‌های فجار
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[جنگ فجار القرد (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| عنوان مدخل  = جنگ فجار القرد
| مداخل مرتبط = [[جنگ فجار القرد در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = جنگ فجار القرد (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*مردی از کنانه، به مردی از [[بنی‌نصر بن معاویة بن بکر بن هوازن]]، مبلغی بدهکار بود و به علت [[فقر]] و نداری نتوانسته بود، آن را ادا کند. شخص طلبکار، میمونی را برای [[تحقیر]] آن کنانی و قومش به بازار [[عکاظ]] برد و اعلام کرد: "چه کسی در برابر‌ طلبی که من از فلان کنانی دارم او را به چیزی مثل این، به من می‌فروشد؟"<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۸؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۲.</ref> در همین هنگام مردی از کنانه به او رسید و در حالی که به سبب حرف او [[خشمگین]] بود پس [[شمشیر]] کشید و میمون را کشت. سپس هر کدام از آنها، اطرفیان و [[مردم]] [[قبیله]] خود را به یاری‌ طلبیدند. سرانجام از هر دو [[قبیله]]، افرادی گرد آمدند و سخنان [[تندی]] بینشان ردّ و بدل شد؛ اما قبل از اینکه کار به [[جنگ]] بکشد به دعوای خود پایان دادند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فجار (مقاله)|فجار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۰۷.</ref>.
* مردی از کنانه، به مردی از [[بنی‌نصر بن معاویة بن بکر بن هوازن]]، مبلغی بدهکار بود و به علت [[فقر]] و نداری نتوانسته بود، آن را ادا کند. شخص طلبکار، میمونی را برای [[تحقیر]] آن کنانی و قومش به بازار [[عکاظ]] برد و اعلام کرد: "چه کسی در برابر‌ طلبی که من از فلان کنانی دارم او را به چیزی مثل این، به من می‌فروشد؟"<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۸؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۲.</ref> در همین هنگام مردی از کنانه به او رسید و در حالی که به سبب حرف او [[خشمگین]] بود پس [[شمشیر]] کشید و میمون را کشت. سپس هر کدام از آنها، اطرفیان و [[مردم]] [[قبیله]] خود را به یاری‌ طلبیدند. سرانجام از هر دو [[قبیله]]، افرادی گرد آمدند و سخنان [[تندی]] بینشان ردّ و بدل شد؛ اما قبل از اینکه کار به [[جنگ]] بکشد به دعوای خود پایان دادند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فجار (مقاله)|فجار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۰۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فجار (مقاله)|فجار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فجار (مقاله)|فجار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
خط ۱۷: خط ۱۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:فجار]]
[[رده:فجار]]
[[رده:جنگ فجار القرد]]
[[رده:جنگ فجار القرد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۵

مقدمه

  • مردی از کنانه، به مردی از بنی‌نصر بن معاویة بن بکر بن هوازن، مبلغی بدهکار بود و به علت فقر و نداری نتوانسته بود، آن را ادا کند. شخص طلبکار، میمونی را برای تحقیر آن کنانی و قومش به بازار عکاظ برد و اعلام کرد: "چه کسی در برابر‌ طلبی که من از فلان کنانی دارم او را به چیزی مثل این، به من می‌فروشد؟"[۱] در همین هنگام مردی از کنانه به او رسید و در حالی که به سبب حرف او خشمگین بود پس شمشیر کشید و میمون را کشت. سپس هر کدام از آنها، اطرفیان و مردم قبیله خود را به یاری‌ طلبیدند. سرانجام از هر دو قبیله، افرادی گرد آمدند و سخنان تندی بینشان ردّ و بدل شد؛ اما قبل از اینکه کار به جنگ بکشد به دعوای خود پایان دادند[۲][۳].

منابع

پانویس

  1. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۸؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۲.
  2. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۹.
  3. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۰۷.