اسیفع جهنی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
جز (جایگزینی متن - '(مخضرمین)' به '(مخضرمین)') |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسیفع جهنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
چنان که از نامش پیداست، وی از شاخه [[جهینه]] از [[قبیله]] [[قضاعه]]<ref>سمعانی، ج۲، ص۱۳۴.</ref>، از [[قبایل]] بزرگ [[قحطان]] است<ref>کحاله، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> او را در قسم سوم کتاب خود (مخضرمین) آورده که تنها [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرده، ولی آن [[حضرت]] را ندیده است. و دیگر صحابهنگاران نیز به [[صحابی]] بودن وی اشاره نکردهاند. درباره او نقل شده است که بارهای [[حاجیان]] را میخرید و زودتر از آنان راه میافتاد، و آنها را در مکانهای مناسب به فروش میرساند. در یکی از این [[معاملات]] خود، ورشکست شد. [[شکایت]] او را پیش [[عمر بن خطاب]] آوردند تا [[قضاوت]] کند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳؛ رافعی، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>؛ عمر در جمع [[مردم]] گفت: [[آگاه]] باشید که اسیفع جهنی از [[دین]] و [[امانتداری]] خود [[راضی]] است، اکنون مفلس و ورشکست شده است. هر کس از او [[طلب]] دارد، بیاید تا [[اموال]] او را میان آنان تقسیم کنم. سپس در [[مقام]] [[نصیحت]] به مردم توصیه کرد که زیر بار دین نروند<ref>مالک، ج۲، ص۷۷؛ ابن شبه، ج۲، ص۷۶۶؛ نوری، ج۱۳، ص۲۶۹.</ref> | چنان که از نامش پیداست، وی از شاخه [[جهینه]] از [[قبیله]] [[قضاعه]]<ref>سمعانی، ج۲، ص۱۳۴.</ref>، از [[قبایل]] بزرگ [[قحطان]] است<ref>کحاله، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> او را در قسم سوم کتاب خود ([[مخضرمین]]) آورده که تنها [[زمان رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] کرده، ولی آن [[حضرت]] را ندیده است. و دیگر صحابهنگاران نیز به [[صحابی]] بودن وی اشاره نکردهاند. درباره او نقل شده است که بارهای [[حاجیان]] را میخرید و زودتر از آنان راه میافتاد، و آنها را در مکانهای مناسب به فروش میرساند. در یکی از این [[معاملات]] خود، ورشکست شد. [[شکایت]] او را پیش [[عمر بن خطاب]] آوردند تا [[قضاوت]] کند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳؛ رافعی، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>؛ عمر در جمع [[مردم]] گفت: [[آگاه]] باشید که اسیفع جهنی از [[دین]] و [[امانتداری]] خود [[راضی]] است، اکنون مفلس و ورشکست شده است. هر کس از او [[طلب]] دارد، بیاید تا [[اموال]] او را میان آنان تقسیم کنم. سپس در [[مقام]] [[نصیحت]] به مردم توصیه کرد که زیر بار دین نروند<ref>مالک، ج۲، ص۷۷؛ ابن شبه، ج۲، ص۷۶۶؛ نوری، ج۱۳، ص۲۶۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسیفع جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۸۵-۸۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اسیفع جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۴: | خط ۱۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۸
مقدمه
چنان که از نامش پیداست، وی از شاخه جهینه از قبیله قضاعه[۱]، از قبایل بزرگ قحطان است[۲]. ابن حجر[۳] او را در قسم سوم کتاب خود (مخضرمین) آورده که تنها زمان رسول خدا (ص) را درک کرده، ولی آن حضرت را ندیده است. و دیگر صحابهنگاران نیز به صحابی بودن وی اشاره نکردهاند. درباره او نقل شده است که بارهای حاجیان را میخرید و زودتر از آنان راه میافتاد، و آنها را در مکانهای مناسب به فروش میرساند. در یکی از این معاملات خود، ورشکست شد. شکایت او را پیش عمر بن خطاب آوردند تا قضاوت کند[۴]؛ عمر در جمع مردم گفت: آگاه باشید که اسیفع جهنی از دین و امانتداری خود راضی است، اکنون مفلس و ورشکست شده است. هر کس از او طلب دارد، بیاید تا اموال او را میان آنان تقسیم کنم. سپس در مقام نصیحت به مردم توصیه کرد که زیر بار دین نروند[۵][۶]
منابع
پانویس
- ↑ سمعانی، ج۲، ص۱۳۴.
- ↑ کحاله، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۳؛ رافعی، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ مالک، ج۲، ص۷۷؛ ابن شبه، ج۲، ص۷۶۶؛ نوری، ج۱۳، ص۲۶۹.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «اسیفع جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۸۵-۸۶.