دلیل عقلی عصمت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جامع\}\} \*(.*) \*(.*) \*(.*) \{\{پایان\}\} \{\{پایان\}\}' به 'جامع}} *$1 *$2 *$3 {{پایان منبع جامع}}')
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر
 
(۶۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[ضرورت عصمت امام]]
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[عصمت امام]]''' است. "'''[[عصمت امام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عصمت امام در قرآن]] - [[عصمت امام در حدیث]] - [[عصمت امام در نهج البلاغه]] - [[عصمت امام در معارف دعا و زیارات]] - [[عصمت امام در معارف مهدویت]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عصمت امام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
 
ویژگی دیگر [[امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} عبارت است از [[عصمت]] و حفظ و [[مصونیت]] از [[گناه]] و [[خطا]]؛ در اینجا به تعریف [[عصمت]] اشاره می‌‌گردد:
==تعریف [[عصمت]]==
[[عصمت]] اسم مصدر از ریشه "ع. ص. م" و به معنای بازداشتن و جلوگیری کردن آمده است<ref>راغب اصفهانی (م ۵۰۲) واژه «عصم» را به معنای خودداری کردن آورده است. العَصمُ: الإمساکُ.</ref>.
فراهیدی (م۱۷۰) می‌‌گوید: {{عربی| العِصْمَه: أن يَعْصِمَك الله من الشر، أي: يدفع عنك}}<ref>کتاب العین، ج ۱، ص ۳۱۳. عصمت، آن است که خداوند متعال تو را از شر نگه دارد؛ یعنی شر را از تو دفع کند.</ref>.
در اصطلاح [[متکلمان]] [[عصمت]] لطفی است که به واسطه آن، [[صدور گناه]] و [[خطا]] از [[معصوم]] ممتنع می‌‌گردد بدون اینکه از وی سلب [[اختیار]] شود. خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) [[عصمت]] را چنین تعریف کرده است: {{عربی| و العصمه هی کون المکلف بحیث لا یمکن أن یصدر عنه المعاصی من غیر اجبار له علی ذلک}}<ref>قواعد العقائد، می‌‌۷۲. علامه حلی نیز بر لطف بودن تأکید دارد علامه حلی، باب حادی عشر، ص ۶۶. در مفهوم و حقیقت عصمت و منشأ آن بحث‌های فراوانی در کتب کلامی به تفصیل مطرح شده است ر.ک: کشف المراد با عبارت و لا تنافی العصمه القدره، ص ۱۸۵ و اللوامع الهیه، ص ۲۴۴ و امامت پژوهی، ص ۱۵۴ و بحث از مفهوم و حقیقت عصمت در کتاب معارف و عقائد ۴، ص ۱۰۹ به تفصیل گذشت.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۰۱-۱۰۴</ref>.
==[[دلایل عقلی عصمت امام]]==
تمام [[براهین عقلی]] دال بر [[عصمت انبیا]]{{عم}} در اثبات عصمت امام نیز جاری است. علاوه بر آنها اینکه:
# [[امام]] [[مسئولیت]] [[تفسیر]] صحیح قرآن، تفصیل [[احکام]] [[شریف]] و... را بر دوش دارد و هم مجری [[قوانین اسلامی]] است. لذا امام باید از خطای در امور مربوط به [[سعادت انسان]]، [[معصوم]] باشد. بر این اساس امام باید تفسیر صحیح [[آیات]] را در [[اختیار]] [[مردم]] قرار دهد و آیات کلی را باید بیان نماید و احکام را [[اجرا]] کند لذا باید معصوم باشد ت اهم به‌صورت کامل آشنا به [[دین]] باشد و شیوه صحیح اجرا را بداند<ref>ر.ک. صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی، ص ۲۰۹.</ref>.
#آنچه [[وجود امام]] را ضروری می‌کرد، راهی تضمین شده برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به [[سعادت واقعی]] بود؛ یعنی امام تنها [[راه]] مطمئن برای نیل انسان‌ها به کمال [[واقعی]] است و بدون عصمت، این [[اطمینان]] سلب شده و این راه، تضمین شده نخواهد بود؛ بنابراین غرض [[خداوند]] از [[آفرینش انسان]] تحقق نمی‌یابد و حکمتی برای این کار وجود نخواهد داشت.
#امکان [[اشتباه]] [[مردم]] در [[فهم]] و اجرای برنامه [[سعادت]] بخش [[اسلام]] [[دلیل]] نیاز [[جامعه]] به وجود [[وجود امام]] است؛ یعنی [[امام]] برای تصحیح حرکت [[اجتماع]] و جلوگیری از [[انحراف]]، لازم است در جامعه حضور داشته باشد، حال اگر امام نیز خود اشتباه کند، به امام دیگری نیاز دارد تا او را از اشتباه [[حفظ]] کند و این به [[تسلسل]] منجر می‌شود که [[باطل]] است.
# امام باید مورد [[اعتماد]] مردم باشد تا گفتار و [[کردار]] او را مورد [[پیروی]] قرار دهند و در تمام [[شئون زندگی]] او را الگوی خود قرار دهند. حال اگر امام دچار [[خطا]] و انحراف شود، [[اطمینان]] و [[وثوق]] مردم از او سلب شده، دیگر از او [[اطاعت]] نخواهد کرد و در این صورت فلسفه‌ای برای وجود امام بی‌مأموم باقی نمی‌ماند؛ البته [[علما]] [[دلایل]] فراوانی اقامه کرده‌اند که در این جا به همین مقدار بسنده کردیم <ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۱.</ref>.
# [[آزار]] و اذیّت و ضرب و [[جرح]] و [[کشتن پیامبر]] و [[امام]] [[حرام]] است. در صورت [[ارتکاب گناه]] از باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] آزار و زدن و حتی کشتن آنان [[واجب]]. در این صورت تناقض لازم می‌آید. یعنی یک فعل هم بر مکلّف واجب است و هم حرام، پس باید [[پیامبر]]{{صل}} و امام از ارتکاب گناه مصون باشند. مقدمه اول روشن است زیرا هم در پیشگاه [[عقل]] [[بدیهی]] است که اذیّت و ضرب و شتم پیامبر و امام با [[جایگاه]] و سمت آنها هیچ‌گونه تناسبی ندارد و هم [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی بر [[حرمت]] ایذا پیامبر و امام وارد شده است. و در مورد مقدمه دوم نیز باید دقّت کرد که هم از نظر عقل امر به معروف و نهی از منکر عام است و هیچ اختصاصی به مردی دون فردی ندارد و هم از نظر [[شرع]]، پس پیامبر و امام نیز تحت این [[حکم]] عام قرار می‌گیرند و شامل آنها نیز می‌شود، و این مطلب که [[امر به معروف]] باعث آزار و ضرب و جرح و سرانجام [[حبس]] و [[قتل]] می‌شود نیز محتاج توضیح نیست<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۳۹.</ref>
 
برای [[اثبات عصمت امام]] و [[لزوم]] آن [[ادله]] فراوانی اقامه شده است<ref>علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.</ref> هر چند که [[ادله]] [[ضرورت عصمت پیامبر]]<ref>ر.ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.</ref> در بحث از [[عصمت امام]] نیز قابل استفاده است<ref>ر.ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: {{عربی|عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ{{صل}} و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق}}.</ref>.
می [[توان]] گفت: توجه به [[حقیقت]] [[منصب امامت]] و [[شئون]] و مسؤولیت‌ها و [[وظائف امام]] به عنوان [[جانشین پیامبر]]{{صل}} برای اثبات [[ضرورت]] صفت [[عصمت]] [[کافی]] است. به [[بیان]] دیگر تحقق [[امامت]] و انجام [[وظائف]] [[هادیان الهی]] بدون داشتن [[عصمت]] امکان پذیر نیست<ref>همان گونه که لاهیجی می‌‌گوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.</ref>. برخی این [[بیان]] را [[بهترین]] [[دلیل]] برای اثبات [[ضرورت]] [[عصمت امام]] دانسته و گفته‌اند نیازی به [[ادله]] خواجه [[طوسی]] نیست<ref>ر.ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.</ref>. اما به نظر می‌‌رسد ادله‌ای که امثال [[خواجه نصیرالدین طوسی]] اقامه کرده‌اند می‌‌تواند تفصیل و توضیحی برای این [[بیان]] اجمالی تلقی گردد.
 
===نخست: [[دلیل تسلسل]]===
===دوم: [[دلیل حفظ دین]]===
===سوم: [[دلیل امتناع تناقض]]===
===چهارم: [[دلیل نقض غرض]]===
===پنجم: [[دلیل عنوان امام]]===
امام کسی است که پیشرو و مقتدای [[جامعه اسلامی]] است و [[قول و فعل]] او برای مردم [[حجت]] است و مردم باید به او [[اقتدا]] کنند، حال چنانچه قول و فعل امام برای مردم حجت نباشد و یا اینکه امام و پیشوای جامعه اسلامی به [[معصیت]] یا [[خطا]] دچار شود لازم می‌آید که نخست، آن کسی که از سوی [[خدا]]، امام نهاده شده: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> امام نباشد؛ زیرا قول و فعل او حجت نیست. دوم اینکه در صورت امام بودن چنین فردی، مردم از حرکت به سوی کمال باز می‌مانند؛ چراکه امام و مقتدایی را [[پیروی]] می‌کنند که خطا و معصیت می‌کند<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۴۲-۴۴.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
* [[عصمت امام]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان منابع}}
 
==[[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]]==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت|کتاب‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های امامت|مقاله‌شناسی امامت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های امامت|پایان‌نامه‌شناسی امامت]].
{{پایان منبع جامع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:دلیل عقلی عصمت امام]]
{{امامت شناسی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۷

تغییرمسیر به: