تفسیر مأثور از امام رضا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''تفسیر مأثور''' است. </div> ==مقدمه== صدوق با سند خویش از ابراهیم بن ابی محمود روایت کرده که معنای قول خدای عز و جل: {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَ...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تفسیر مأثور | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[صدوق]] با سند خویش از [[ابراهیم بن ابی محمود]] [[روایت]] کرده که معنای قول خدای عز و جل: {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> را از [[ابو الحسن]] [[الرضا]]{{ع}} پرسیدم. فرمود: {{متن حدیث|الْخَتْمُ هُوَ الطَّبْعُ عَلَى قُلُوبِ الْكُفَّارِ عُقُوبَةً عَلَى كُفْرِهِمْ كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند» سوره نساء، آیه ۱۵۵.</ref>}}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴، ح۱؛ حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.</ref>؛ «ختم» مهر زدن بر دلهای [[کافران]] است و آن | [[صدوق]] با سند خویش از [[ابراهیم بن ابی محمود]] [[روایت]] کرده که معنای قول خدای عز و جل: {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> را از [[ابو الحسن]] [[الرضا]] {{ع}} پرسیدم. فرمود: {{متن حدیث|الْخَتْمُ هُوَ الطَّبْعُ عَلَى قُلُوبِ الْكُفَّارِ عُقُوبَةً عَلَى كُفْرِهِمْ كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند» سوره نساء، آیه ۱۵۵.</ref>}}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴، ح۱؛ حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.</ref>؛ «ختم» مهر زدن بر دلهای [[کافران]] است و آن کیفری بر [[کفر]] آنان میباشد؛ همانگونه که خدای عزّ و جل فرموده است: «بلکه [[خدا]] به سزای کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در اثر آن، جز اندکی [[ایمان]] نمیآورند». | ||
در این [[حدیث]]، [[امام]] معنای {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ}} را [[تفسیر]] کرده و آیهای دیگر را [[شاهد]] آن قرار داده و به اصطلاح، [[تفسیر قرآن به قرآن]] ارائه کرده است. | در این [[حدیث]]، [[امام]] معنای {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ}} را [[تفسیر]] کرده و آیهای دیگر را [[شاهد]] آن قرار داده و به اصطلاح، [[تفسیر قرآن به قرآن]] ارائه کرده است. | ||
از [[حسن بن فضال]] نیز روایت شده است که معنای {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ}}<ref>«خداوند است که آنها را به ریشخند میگیرد و آنان را در سرکشیشان در حالی که سرگشتهاند فرو میگذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.</ref> را از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث| انَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَسْتَهْزِئُ وَ لَكِنْ يجازيهم جَزاءُ الِاسْتِهْزَاءُ }}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۶، ح۵.</ref>؛«بهراستی [[خدای تبارک و تعالی]] مسخره نمیکند، ولی آنان را به سزای مسخره کردنی که از آنان سر زده است [[مجازات]] مینماید». | از [[حسن بن فضال]] نیز روایت شده است که معنای {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ}}<ref>«خداوند است که آنها را به ریشخند میگیرد و آنان را در سرکشیشان در حالی که سرگشتهاند فرو میگذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.</ref> را از [[امام رضا]] {{ع}} پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث| انَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَسْتَهْزِئُ وَ لَكِنْ يجازيهم جَزاءُ الِاسْتِهْزَاءُ }}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۶، ح۵.</ref>؛«بهراستی [[خدای تبارک و تعالی]] مسخره نمیکند، ولی آنان را به سزای مسخره کردنی که از آنان سر زده است [[مجازات]] مینماید». | ||
در این [[آیه]]، از این جهت که [[استهزا]] [[قبیح]] است و کار قبیح از [[خدا]] صادر نمیشود، ابهام وجود دارد و [[امام]]{{ع}} با این بیان ابهام را برطرف کرده است. | در این [[آیه]]، از این جهت که [[استهزا]] [[قبیح]] است و کار قبیح از [[خدا]] صادر نمیشود، ابهام وجود دارد و [[امام]] {{ع}} با این بیان ابهام را برطرف کرده است. | ||
همچنین از وی<ref>در سند این روایت حسن بن علی بن فضّال است ولی ظاهراً حسن بن فضال و حسن بن علی بن فضّال یک شخص باشد که گاهی با ذکر نام پدر آورده میشود و گاهی با حذف آن (ر.ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۹، رقم ۳۰۵۱).</ref> [[روایت]] است که [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا}}<ref>«و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.</ref> را از آن [[ | همچنین از وی<ref>در سند این روایت حسن بن علی بن فضّال است ولی ظاهراً حسن بن فضال و حسن بن علی بن فضّال یک شخص باشد که گاهی با ذکر نام پدر آورده میشود و گاهی با حذف آن (ر. ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۹، رقم ۳۰۵۱).</ref> [[روایت]] است که [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا}}<ref>«و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.</ref> را از آن حضرت پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُوصَفُ بِالْمَجِيءِ وَ الذَّهَابِ تَعَالَى عَنِ الِانْتِقَالِ إِنَّمَا يَعْنِي بِذَلِكَ {{متن قرآن|وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا}}<ref>«و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.</ref>}}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۸۲، ح۱۲.</ref>؛ البته [[خدای سبحان]] به آمدن و رفتن وصف نمیشود؛ از انتقال و جابهجایی [[برتر]] است. بدون تردید مقصود از آن «و [[فرمان]] پروردگارت بیاید و [[فرشتگان]] صف در صف بیایند» است». | ||
در این [[حدیث]]، امام {{ع}} به قرینه اینکه [[خدای متعال]] از انتقال و جابهجایی منزه است، {{متن قرآن|وَجَاءَ رَبُّكَ}} را به «فرمان پروردگارت بیاید» تفسیر کرده و به اصطلاح، آن را مجاز [[عقلی]] دانسته است. | |||
برخی دیگر از تفسیرهای مأثور آن حضرت را در مصادر یادشده در پاورقی بنگرید<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۰۶ و ۱۰۷، ح۷ (تفسیر {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}})، ص۱۱۷، ح۱۹ (تفسیر سوره حمد)؛ ص۱۴۸، ح۴ (تفسیر {{متن قرآن|وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ}} [«و آنان را در تاریکیها که چیزی نمیبینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷])؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۱۰۱، ح۵۸ (تفسیر سوره لیل و ذکر سبب نزول آن)، ج۲۴، ص۱۰۰، ح۱ (تأویل {{متن قرآن|إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}} [«اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰]) ج۲۵، ص۲۲۰، ح۲۰ (تفسیر {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} [«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲])؛ ج۵۰، ص۱۴، ح۲۶ (تفسیر {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ}} [«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد» سوره فرقان، آیه ۲۷]).</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۷۳-۷۴.</ref> | |||
برخی دیگر از تفسیرهای | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تفسیر مأثور]] | [[رده:تفسیر مأثور]] | ||
[[رده:امام رضا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۹
مقدمه
صدوق با سند خویش از ابراهیم بن ابی محمود روایت کرده که معنای قول خدای عز و جل: ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ﴾[۱] را از ابو الحسن الرضا (ع) پرسیدم. فرمود: «الْخَتْمُ هُوَ الطَّبْعُ عَلَى قُلُوبِ الْكُفَّارِ عُقُوبَةً عَلَى كُفْرِهِمْ كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۲]»[۳]؛ «ختم» مهر زدن بر دلهای کافران است و آن کیفری بر کفر آنان میباشد؛ همانگونه که خدای عزّ و جل فرموده است: «بلکه خدا به سزای کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در اثر آن، جز اندکی ایمان نمیآورند».
در این حدیث، امام معنای ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ﴾ را تفسیر کرده و آیهای دیگر را شاهد آن قرار داده و به اصطلاح، تفسیر قرآن به قرآن ارائه کرده است.
از حسن بن فضال نیز روایت شده است که معنای ﴿اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ﴾[۴] را از امام رضا (ع) پرسیدم، فرمود: « انَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَسْتَهْزِئُ وَ لَكِنْ يجازيهم جَزاءُ الِاسْتِهْزَاءُ »[۵]؛«بهراستی خدای تبارک و تعالی مسخره نمیکند، ولی آنان را به سزای مسخره کردنی که از آنان سر زده است مجازات مینماید».
در این آیه، از این جهت که استهزا قبیح است و کار قبیح از خدا صادر نمیشود، ابهام وجود دارد و امام (ع) با این بیان ابهام را برطرف کرده است.
همچنین از وی[۶] روایت است که تفسیر ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾[۷] را از آن حضرت پرسیدم، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُوصَفُ بِالْمَجِيءِ وَ الذَّهَابِ تَعَالَى عَنِ الِانْتِقَالِ إِنَّمَا يَعْنِي بِذَلِكَ ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾[۸]»[۹]؛ البته خدای سبحان به آمدن و رفتن وصف نمیشود؛ از انتقال و جابهجایی برتر است. بدون تردید مقصود از آن «و فرمان پروردگارت بیاید و فرشتگان صف در صف بیایند» است».
در این حدیث، امام (ع) به قرینه اینکه خدای متعال از انتقال و جابهجایی منزه است، ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ﴾ را به «فرمان پروردگارت بیاید» تفسیر کرده و به اصطلاح، آن را مجاز عقلی دانسته است.
برخی دیگر از تفسیرهای مأثور آن حضرت را در مصادر یادشده در پاورقی بنگرید[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ «خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.
- ↑ «بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند» سوره نساء، آیه ۱۵۵.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴، ح۱؛ حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.
- ↑ «خداوند است که آنها را به ریشخند میگیرد و آنان را در سرکشیشان در حالی که سرگشتهاند فرو میگذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۶، ح۵.
- ↑ در سند این روایت حسن بن علی بن فضّال است ولی ظاهراً حسن بن فضال و حسن بن علی بن فضّال یک شخص باشد که گاهی با ذکر نام پدر آورده میشود و گاهی با حذف آن (ر. ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۹، رقم ۳۰۵۱).
- ↑ «و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.
- ↑ «و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۸۲، ح۱۲.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۰۶ و ۱۰۷، ح۷ (تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾)، ص۱۱۷، ح۱۹ (تفسیر سوره حمد)؛ ص۱۴۸، ح۴ (تفسیر ﴿وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ﴾ [«و آنان را در تاریکیها که چیزی نمیبینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷])؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۱۰۱، ح۵۸ (تفسیر سوره لیل و ذکر سبب نزول آن)، ج۲۴، ص۱۰۰، ح۱ (تأویل ﴿إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾ [«اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰]) ج۲۵، ص۲۲۰، ح۲۰ (تفسیر ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ [«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲])؛ ج۵۰، ص۱۴، ح۲۶ (تفسیر ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ﴾ [«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد» سوره فرقان، آیه ۲۷]).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۷۳-۷۴.