عبادات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به عبادت)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[عبادت]]
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عبادات
| عنوان مدخل  = عبادات
| مداخل مرتبط = [[عبادات در معارف و سیره نبوی]] - [[عبادات در معارف و سیره علوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
==مقدمه==
[[عبادت]]، برگرفته از واژه [[عربی]] "[[عبد]]"، به معنای [[بندگی]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۰۶ - ۲۰۷ و خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۴۹.</ref> و [[خضوع]] و تذلل است<ref>لسان العرب، ص ۲۷۱.</ref>. [[عبادت]]، اظهار [[بندگی]] به درگاه [[خداوند]] است. این اظهار [[بندگی]]، شرایطی دارد که در [[سیره]] و [[کلام]] [[رسول خدا]]{{صل}} بدان پرداخته شده است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲.</ref>.
 
== [[ذکر]] ==
 
== [[دعا]] ==
 
== [[استغفار]] ==
 
==[[نماز]]==
 
== [[روزه]] ==
 
==[[قرآن]]==
*از عبادت‌هایی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} به آن به طور ویژه توجه داشت، [[قرائت قرآن]] بود. ایشان فقیر‌ترین خانه را خانه‌ای می‌دانست که از [[کتاب خدا]] تهی باشد<ref>کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۹۳.</ref>؛ از این رو، به [[اصحاب]] و یارانش توصیه می‌فرمود: "برای خانه‌هایتان بهره‌ای از [[قرآن]] قرار دهید که همانا خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده شود، برای ساکنانش [[آسایش]] فراهم می‌آید و خیرش بسیار می‌شود و اهلش از افزونی برخوردار می‌شوند و هرگاه در آن [[قرآن]] خوانده نشود، بر ساکنانش، تنگ و خیرش اندک می‌شود و اهلش در کمبود به سر می‌برند"<ref>عدة الداعی، ص ۲۸۷ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۰</ref>. و می‌فرمود: "[[قرآن]] دوای دردهاست"<ref>مسند الشهاب، ج ۱، ص ۵۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۱۷. </ref>؛ "[[قرآن]] بخوانید؛ به درستی که [[قرآن]] در [[روز قیامت]] برای [[شفاعت]] خواننده‌اش حاضر می‌شود"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۹۶ و مسند الشامیین، ج ۴، ص ۱۰۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۲-۵۲۳.</ref>.
*شدت علاقه ایشان به [[قرآن]] به حدی بود که گفته‌اند، روزی [[عمر بن خطاب]] به نزد [[پیامبر]]{{صل}} وارد شد و دید که آن [[حضرت]]، سخت [[بیمار]] است؛ [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! چقدر حالتان نامساعد است"؛‌
[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "با این حال، دیشب، سی سوره، که هفت سوره بلند هم جزو آنها بود، قرائت کردم؛ [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} با آنکه [[خداوند]]، [[گناهان]] گذشته و [[آینده]] شما را آمرزیده است، چرا این چنین خود را به زحمت می‌اندازید؟!" فرمود: "ای [[عمر]]! آیا بنده‌ای سپاسگزار نباشم؟!"<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۴.</ref>‌<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۳.</ref>.
*از یکی [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}}<ref>مانند عبدالله بن عمر، ابن مسعود و.....</ref> درباره علاقه شدید ایشان به [[قرآن]] [[نقل]] شده است که: گفتم "روزی [[رسول]] [[رسول خدا]]{{صل}} به من فرمود: "برای من [[قرآن]] بخوان!"‌
گفتم: یا [[رسول خدا]]{{صل}}! برای شما [[قرآن]] بخوانم و حال آنکه [[قرآن]] بر شما نازل شده است؟‌
فرمود: "[[دوست]] دارم که آن را از غیر خودم بشنوم"<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۳۷۴؛ صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۸۰؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۶ و المستدرک، ج ۳، ص ۳۱۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۳.</ref>.
*گفته‌اند که صدای [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خواندن]] [[قرآن]] از همه [[مردم]] دلربا‌تر و دلنشین‌تر بود<ref>سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۵؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۰۸. </ref> و به [[اصحاب]] و [[یاران]] خود نیز می‌فرمود: "[[قرآن]] را با زیباترین صداها بخوانید"<ref>المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۹۲ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۴.</ref>. پیش از [[خواندن]] [[قرآن]]، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم می‌گفت<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص ۴۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۵.</ref> و در [[قرائت قرآن]]، هر آیه‌ای را از [[آیه]] دیگر جدا می‌کرد<ref>مسند احمد، ج ۶، ص ۳۰۳؛ سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص ۲۴۸؛ المستدرک، ج ۲، ص ۲۳۲ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۸.</ref> و هنگام [[قرائت قرآن]]، صدایش را می‌کشید<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۴؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۲ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref>. عادت آن [[حضرت]] این بود که نمی‌خوابید تا "مسبّحات" را قرائت کند و می‌فرمود: "در این سوره‌ها آیه‌ای است که از هزار [[آیه]] [[برتر]] است". به ایشان گفته شد: "مسبّحات کدام سوره‌هاست؟"
فرمود: "سوره‌های حدید، [[حشر]]، صف، [[جمعه]] و تغابن"<ref>مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۹۰ و بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۱۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴.</ref>.
 
==[[حج]] و [[عمره]] ==
*از دیگر عبادت‌هایی که در [[سیره]] و بیان [[رسول خدا]]{{صل}} جلوه خاصی دارد، انجام مناسک [[حج]] و [[عمره]] است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[حج]] و [[عمره]] را زایل‌کننده [[فقر]] و [[گناهان]]<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴؛ الجعفریات، ص ۶۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵.</ref> و مایه [[توانگری]] [[مردم]]<ref>صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۱۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۰: کنزالعمال، ج ۵، ص ۱۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲.</ref> و [[بهشت]] را [[پاداش]] [[حج]] پذیرفته‌شده<ref>کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۳۴۶؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۴۶؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۰۷ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۲۷.</ref> و [[عمره]] کننده را [[کفاره گناهان]]<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹۶. </ref> دانسته است<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴.</ref>.
*انجام مناسک [[حج]] از عباداتی بود که آن [[حضرت]]، [[اشتیاق]] زیادی به آن از خود نشان میداد، به گونه‌ای که وقتی در [[مدینه]] به سر می‌بردند، علاقه‌مند بود که [[زائران]] بیت‌ [[الله]] الحرام از [[مکه]] برایش [[آب]] زمزم هدیه بیاورند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۰۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۴.</ref>. [[نقل]] شده است، ایشان در زمان انجام [[حج]]، به انجام [[آداب]] و سنت‌هایی مقیّد بود؛ از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} در هر شبانه روز ده بار و در هر مرتبه، هفت بار، دور خانه [[کعبه]] [[طواف]] می‌کرد؛ سه بار اول شب؛ سه بار، آخر شب؛ دو مرتبه، صبح و دو مرتبه، بعد از ظهر و در بین آنها را استراحت می‌کرد"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۲۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۰۷.</ref>. آن [[حضرت]] در زمان انجام [[حج]]، سوره معارج را زیاد می‌خواند و هر وقت سواره‌ای را می‌دید و یا از تلّی بالا می‌رفت و یا از آن سرازیر می‌شد و در آخر شب و در [[تعقیب نمازها]] ‌تلبیه می‌گفت<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۵۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۲۴.</ref> و در هر [[طواف]] [[واجب]] و مستحبی، [[حجر الاسود]] را با از [[کف دست]] مسح می‌کرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۰۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۹۴.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۴-۵۲۵.</ref>.
*از [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} دو رکن [[حجر الاسود]] و [[رکن یمانی]] را مسح می‌کرد و پس از مسح، آنها را می‌بوسید و صورت مبارکش را بر آنها می‌نهاد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۴۰۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۱۰۵ - ۱۰۶ و الاستبصار، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref> و در مناسک [[حج]] این‌گونه می‌گفت: {{متن حدیث| اللَّهُمَ‌ لَبَّيْكَ‌ لَا شَرِيكَ‌ لَكَ‌ لَبَّيْكَ‌ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَك‌}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۷؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۹ و الجعفریات، ص ۶۴.</ref>.
 
==تعداد [[حج]] و عمره‌های [[رسول خدا]]{{صل}} ‌==
*از تعداد حج‌هایی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]] و بعد آن تا زمان [[هجرت]] به جا آوردند، اطلاعی در دست نیست<ref>فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۷۱. </ref>. بسیاری از علمای [[اهل سنت]] بر این عقیده‌اند که [[رسول]] خاتم{{صل}} پس از [[بعثت]] و پیش از [[هجرت]] فقط یک بار <ref>المستدرک، ج ۳، ص ۵۵. </ref> و به [[نقلی]] دیگر، دوبار<ref>دلائل النبوه، ج ۵، ص ۴۵۴؛ فتح الباری، ج ۳، ص ۳۴۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۱.</ref> [[حج]] به جا آورده است؛ ولی آن‌چه را که واقدی ترجیح داده و آن را معروف دانسته، این است که [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[بعثت]] فقط یک مرتبه [[حج]] گذارد و آن هم همان است که [[مردم]] به آن [[حجة الوداع]] می‌گویند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۹. </ref>. همه سیره‌نویسان اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، این مسئله را قبول دارند<ref>مسند ابی‌یعلی، ج ۵، ص ۴۱۱؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳ و فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۵-۵۲۶.</ref>.
*در برخی [[روایات]] [[شیعی]] تعداد حج‌های [[رسول خدا]]{{صل}}، هفت، ده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۸ و تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳.</ref>، یازده<ref>تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶ و الکافی، ج ۴، ص ۲۴۴.</ref> و طبق [[نقلی]] بیست بار<ref>محمد بن ادریس حلی، مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵. </ref> [[نقل]] شده است. همچنین طبق برخی [[روایات]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} سه [[عمره]] به جا آورد: [[عمره]] [[حدیبیه]]، [[عمره]] [[قضا]] و عمره‌ای که پس از بازگشت از [[جنگ حنین]] و [[طائف]] در جعرانه احرام بسته بود<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.</ref>. در [[روایات]] دیگری، تعداد آنها چهار مورد دانسته شده است؛ [[عمره]] چهارم، عمره‌ای بود که آن [[حضرت]]، همراه با [[حج]] خود ([[حجة الوداع]]) به جا آورد<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۶۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref>. همه عمره‌های جداگانه [[پیامبر]]{{صل}} در [[ماه]] ذی القعده بود<ref>السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۶.</ref>.
 
==[[حجة الوداع]]==
*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که: "[[رسول اکرم]]{{صل}} در مدت ده سالی که در [[مدینه]] بود، [[حج]] به جا نیاورد تا اینکه [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ...}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار..». سوره حج، آیه ۲۷.</ref> نازل شد. پس، [[رسول اکرم]]{{صل}} عازم [[حج]] شد و به منادیان [[دستور]] داد با صدای رسا به [[مردم مدینه]] و حومه آن اعلان کنند که امسال [[پیامبر]]{{صل}} می‌خواهد به [[مکه]] [[رود]] و [[حجّ]] بگزارد. همه [[مردم مدینه]] و اهل جبال و بادیه‌نشینان از این خبر [[آگاه]] شده و جمع آمدند. [[رسول اکرم]]{{صل}} چهار روز مانده به آخر [[ذی‌قعده]] حرکت کرد و هنگامی که به "ذی‌الحلیفه" رسید، ظهر شد. آن [[حضرت]] در آنجا [[غسل]] کرد و حرکت کرد تا به [[مسجد]] شجره رسید در آنجا [[نماز ظهر]] را خواند و برای [[حجّ]] احرام بست.‌ سپس به راه افتاد تا به بَیداء، نزدیک میل اوّل رسید. [[مردم]]، در دو ردیف برای او صف کشیدند. سپس، ایشان لبّیک حجِّ افراد را گفت و ۶۶ یا ۶۴ شتر برای [[قربانی]] همراه آورد تا آنکه ساعات آخر روز چهارم ذی‌حجّه به [[مکّه]] رسید و هفت دور [[کعبه]] را [[طواف]] کرد و پشت [[مقام ابراهیم]]{{ع}} دو رکعت [[نماز]] خواند. سپس به طرف حجر الأسود باز گشت و بر آن دست کشید؛ جایی که در آغاز [[طواف]] خود نیز آن را لمس کرده بود؛ بعد فرمود: "[[صفا و مروه]] از شعائر خدایند؛ از جایی آغاز کنید که [[خداوند]]، آغاز کرده است"<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۶-۵۲۷.</ref>.
*[[مسلمانان]] می‌پنداشتند سعی میان [[صفا و مروه]] از کارهای ساختگی [[مشرکان]] است اما [[خداوند متعال]]، این [[آیه]] را نازل فرمود: "[[صفا و مروه]] از شعائر خداوندند. پس کسی که به [[حج]] یا [[عمره]] می‌رود، اشکالی بر او نیست که میان آن دو را [[طواف]] کند". سپس [[رسول اکرم]] به [[صفا]] آمد و بالای آن رفت و به رُکن [[یمانی]] رو کرده، [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا گفت و [[دعا]] کرد؛ به اندازه‌ای که سوره بقره با [[آرامش]] خوانده شود. سپس به سوی مروه روان شد و در آنجا نیز به اندازه توقّف در [[صفا]] ایستاد تا آنکه از سعی خود فارغ شد.‌ آن [[حضرت]] پس از فراغت از سعی بین [[صفا و مروه]]، در مروه ایستاد و به [[مردم]] رو کرد و [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] را به جا آورد و پس از [[حمد]] و ثنای [[خداوند]]، فرمود: "این، [[جبرئیل]] است که و با دست به پشت سر خود اشاره کرد که به من [[فرمان]] می‌دهد که [[دستور]] دهم: هر که [[قربانی]] همراه نیاورده است، از احرام در آید. اگر من نیز این را پیش‌تر می‌دانستم، آن‌چنان می‌کردم که به شما [[دستور]] می‌دهم؛ ولی من، [[قربانی]] همراه آورده‌ام و برای کسی که [[قربانی]] آورده است، روا نیست که از احرام در آید تا آنکه [[قربانی]] به محلّ خود برسد".‌ مردی گفت: "آیا از احرام در آییم، در حالی که هنوز از [[عبادات]] خویش فراغت نیافته‌ایم؟!"‌ فرمود: "آری"؛‌ پس مردی از میان جمعیت برخاست و با حالت [[انکار]] گفت: "آیا ما با عنوان حاجیان بیرون آییم، در حالی که از سر ما [[آب]] می‌چکد (یعنی [[غسل]] جنابت کرده باشیم)؟" آن [[حضرت]] به او فرمود: "تو پس از این گفته، هرگز [[ایمان]] نخواهی آورد!" سپس سراقة بن مالک از جا برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]! [[احکام دین]] را به ما چنان بیاموز که گویی امروز آفریده شده‌ایم [ و هیچ نمی‌دانیم]. اکنون به ما بگو این [[حکم]]، مخصوص همین سال است یا برای [[آینده]] هم هست؟" [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: "این [[حکم]]، ابدی و تا [[روز قیامت]] است. "سپس انگشتان خود را در یکدیگر جفت کرد فرمود: "[[عمره]] و [[حج]] این چنین باهم‌اند و [[عمره]] جزو [[حج]] شد تا [[روز قیامت]]"<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۷-۵۲۸.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: بعد، وقتی [[رسول اکرم]]{{صل}} و یارانش به [[مکّه]] رسیدند ، به منزل هیچ‌کس نرفتند و بیرون [[شهر]] [[مکه]] منزل کردند تا روز هشتم که [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[مردم]] [[غسل]] کنند و برای [[حجّ]] احرام ببندند و تلبیه گویند. [[رسول اکرم]]{{صل}} و یارانش لبیک گویان برای [[حج]] حرکت کردند تا اینکه به "[[منی]]" رسیدند. در آنجا [[نماز ظهر]] و عصر و [[مغرب]] و عشا و نیز [[نماز صبح]] را خواندند و صبح کردند در حالی که [[مردم]] به دور آن [[حضرت]] جمع بودند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۸.</ref>.
*عادت [[قریش]] این بود که در [[عرفات]] با [[مردم]] وقوف نمی‌کردند و در مزدلفه می‌ماندند و از آنجا حرکت می‌کردند و دیگران را از این کار [[مانع]] می‌شدند؛ زیرا آنان از [[مساوات]] با [[مردم]] دیگر ننگ داشتند و در مشعر نیز از راهی دیگر باز می‌گشتند تا اینکه [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل کرد : {{متن قرآن|ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ}}<ref>«سپس از همان‌جا که مردم رهسپار می‌شوند رهسپار شوید» سوره بقره، آیه ۱۹۹.</ref>. پس از [[نزول]] [[آیه]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد آنها از مزدلفه ‌به سوی [[عرفات]] حرکت کند و این امر، مخالف تصور [[قریش]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} مانند آنها حرکت کند. سپس، [[رسول اکرم]]{{صل}} به صحرای [[عرفات]] وارد شد و در مکانی به نام "غره" که وسط آن صحرا بود، نزدیک کوه‌های اراک، [[خیمه]] خود را بر پا کرد و [[مسلمانان]] نیز گرد آن [[حضرت]] [[خیمه]] زدند. وقتی ظهر شد، آن [[حضرت]]{{صل}} [[غسل]] کرد و تلبیه را ترک گفت و به محل [[نماز]] آمد و در آنجا [[مردم]] را [[موعظه]] و [[احکام]] و [[اوامر و نواهی]] [[الهی]] را بیان کرد و سپس [[نماز ظهر]] و عصر را با یک [[اذان]] و دو اقامه خواند. سپس از آنجا حرکت کرد و به موقف [[عرفات]] رسید و در آنجا ایستاد. [[مردم]] نیز دور آن [[حضرت]] ایستادند و شترها را خواباندند. پس [[حضرت]] به آنها فرمود: "همه این بیابان و صحرا موقف است و تنها محل وقوف اینجا نیست که من [[ایستاده]] و شترم را خوابانده ام." [[مردم]] هم پراکنده شدند تا اینکه [[خورشید]] غروب کرد. آن گاه [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[دستور]] حرکت داد تا به مزدلفه که همان مشعر الحرام است، رسیدند و در آنجا [[نماز]] [[مغرب]] و عشاء را باز با یک [[اذان]] و اقامه خواندند. [[حضرت]] در آنجا ماند تا اینکه [[نماز صبح]] را نیز به جا آورد<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۸-۵۲۹.</ref>.
*سپس [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] افراد [[ناتوان]] [[بنی‌هاشم]] [[عجله]] کنند و شب‌هنگام، جلوتر از دیگران به سوی [[منی]] حرکت کنند؛ ولی فرمود، تا [[خورشید]] طلوع نکرده است، جمره [[عقبه]] را رمی نکنند. وقتی هوا روشن شد، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] به سوی [[منی]] کوچ کرده، به [[منی]] یا وارد شدند و جمره‌ [[عقبه]] را رمی می‌کردند و شترهایی را که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آورده بود (۶۴ یا ۶۶ شتر) و قربانی‌های [[علی]]{{ع}}‌ که ۳۴ یا ۳۶ شتنر بود، در آنجا [[قربانی]] کردند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "از هر [[قربانی]]، کمی بگیرید." سپس آنها را در دیگ پختند و [[حضرت]] با [[علی]]{{ع}} از آن خوردند و گوشت و پوست همه قربانی‌ها را [[صدقه]] دادند.
سپس [[رسول خدا]]{{صل}} به [[زیارت]] بیت [[الله]] رفت و بعد به سوی [[منی]] باز گشت و تا آخر روزهای تشریق (سیزدهم [[ماه]]) در آنجا ماند و هر روز سه جمره را رمی کرد و از آنجا حرکت کرد تا به بیابان‌های اطراف [[مکه]] رسیدند. در این هنگام، [[عایشه]] جلو آمد و گفت: "سایر [[زنان]] شما [[حج]] و [[عمره]] را انجام دادند و من [[حج]] را انجام داده‌ام." [[پیغمبر]]{{صل}} او را با برادرش، عبدالرحمن بن ابی بکر به "تنعیم" (محلی خارج [[مکه]] که برای احرام [[عمره]] بدانجا می‌روند) فرستاد و او در آن جا برای [[عمره]] مفرده، [[محرم]] شد و به سوی [[کعبه]] رفت و [[طواف]] کرد و دو رکعت [[نماز]] [[طواف]] خواند، در [[مقام ابراهیم]] و بین [[صفا و مروه]] سعی کرد و نزد [[رسول اکرم]]{{صل}} آمد و همان روز از [[مکه]] حرکت کردند. آن [[حضرت]]، به [[مسجد الحرام]] داخل نشد و [[طواف]] نکرد؛ بلکه از بالای [[مکه]] وارد شد و از پایین [[مکه]] محله "[[ذی طوی]]" خارج شد..."<ref>الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵ - ۲۴۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۵۴ - ۴۵۷ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۳ - ۲۱۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲۹-۵۳۰.</ref>.
 
==اعتکاف‌==
*اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶. </ref> و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در [[مسجد]] است<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.</ref>؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد [[عبادت]] گفته می‌شود<ref>محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> که از شرایط صحت آن، روزه‌داری<ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.</ref> به مدت سه روز یا بیشتر<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> و خارج نشدن از [[مسجد]] است؛ مگر به سبب حاجتی<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.</ref>. طبق [[احادیث]] و [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ثواب]] ده روز اعتکاف در [[ماه رمضان]]، یا دو [[حج]] و دو [[عمره]] برابر است<ref>عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰.</ref>.
*اعتکاف از سنت‌ها و عباداتی است که همواره [[رسول خدا]]{{صل}} به آن توجه داشت. آن [[حضرت]] از زمانی که به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد تا زمانی که از [[دنیا]] [[رحلت]] فرمود، پیوسته در هر سال، یک دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را به اعتکاف می‌پرداخت، جز سال دوم [[هجرت]] که به [[علت]] هم‌زمانی نشد [[جنگ]] "[[بدر]]" با [[ماه مبارک رمضان]]، [[رسول خدا]]{{صل}} در آن سال در [[مسجد]] معتکف نشد؛ اما در سال بعد، [[حضرت]] دو دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد؛ یک دهه برای همان سال و دهه دیگر برای قضای اعتکاف سال پیش<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰.</ref>.
*در برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است، [[رسول خدا]]{{صل}} در اولین سال حضورش در [[مدینه]]، دهه اول [[ماه رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن [[حضرت]] همیشه در دهه آخر [[ماه رمضان]] اعتکاف می‌کرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.</ref> و چون دهه آخر [[ماه رمضان]] می‌شد، برای [[رسول خدا]]{{صل}} خیمه‌ای مویین می‌زدند و [[حضرت]] برای [[عبادت]]، کمر همّت می‌بست و بستر خوابش را برمی‌چید و از بانوان دوری می‌جست و شب‌ها را [[احیا]] می‌داشت و همه وقت خود را برای [[عبادت]] می‌گذاشت<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref>. آن [[حضرت]] در آخرین [[ماه رمضان]] [[عمر]] خود، بیست روز در [[مسجد]] معتکف شده بود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳۰-۵۳۱.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:عبادت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۶

تغییرمسیر به: