جرهد اسلمی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = جرهد اسلمی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == وی از تیره سلامان بن اسلم از خزاعه<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۲۹۱.</ref> و در اصل از مضر<ref>ابن حزم، جمهر...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
وی از تیره [[سلامان بن اسلم]] از [[خزاعه]]<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۲۹۱.</ref> و در اصل از [[مضر]]<ref>ابن حزم، جمهره، ص۲۴۰.</ref> بود. [[ابن حبان]]<ref>مشاهیر، ص۷۲.</ref> نسبت او را هجیمی نیز گفته است. نام وی را «خُوَیلد»<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۴۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.</ref>، «رِزاح»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳.</ref>، «رداح»<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref> و «عبدالله»<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۴۶.</ref> نیز گفتهاند. گذشته از احتمال تصحیف «رزاح» به «رداح»، در توجیه تعدد این نامها باید گفت: چه بسا در مواردی نامهای چند تن از اجداد او افتاده و او را به جد بالای او نسبت داده باشند<ref>ر.ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref>. البته برخی منابع برای «جرهد بن خویلد» و «جرهد بن رزاح» دو شرح حال مستقل آوردهاند<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، | وی از تیره [[سلامان بن اسلم]] از [[خزاعه]]<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۲۹۱.</ref> و در اصل از [[مضر]]<ref>ابن حزم، جمهره، ص۲۴۰.</ref> بود. [[ابن حبان]]<ref>مشاهیر، ص۷۲.</ref> نسبت او را هجیمی نیز گفته است. نام وی را «خُوَیلد»<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۴۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.</ref>، «رِزاح»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳.</ref>، «رداح»<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref> و «عبدالله»<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۴۶.</ref> نیز گفتهاند. گذشته از احتمال تصحیف «رزاح» به «رداح»، در توجیه تعدد این نامها باید گفت: چه بسا در مواردی نامهای چند تن از اجداد او افتاده و او را به جد بالای او نسبت داده باشند<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref>. البته برخی منابع برای «جرهد بن خویلد» و «جرهد بن رزاح» دو شرح حال مستقل آوردهاند<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.</ref>. ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref> آن را نادرست و آنان را یکی میداند. کنیهاش را به [[اتفاق]] «ابو عبد الرحمن» گفتهاند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.</ref>. با این حال، [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۲، ص۶۰.</ref> بدون اشاره به کنیهای دیگر، میگوید: [[کنیه]] او را جز این نیز گفتهاند. نام وی در شمار کسانی آمده است که پیش از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آوردهاند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳.</ref>. و گفتهاند در [[صلح حدیبیه]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۱.</ref> و [[بیعت رضوان]]<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ص۸۷.</ref> شرکت کرد. با آنکه [[ابن حبان]]<ref>الثقات، ج۳، ص۶۲.</ref> او را [[اهل بصره]] دانسته است، بیشتر منابع وی را از اهل [[مدینه]] شمرده<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۲؛ ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۵.</ref> و همین نظر را درست دانستهاند<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۰.</ref>، گفتهاند وی خانهای در مدینه در کوچه حنین داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref>. او را از افراد [[شریف]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳.</ref> و از [[اصحاب صفه]] دانستهاند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳؛ ابونعیم، حلیه، ج۱، ص۳۵۳.</ref>. | ||
از برخی [[فرزندان]] جرهد نقل کردهاند که او با دست چپ [[غذا]] میخورد. [[رسول خدا]]{{صل}} او را [[نهی]] فرمود و دستور داد با دست راست غذا بخورد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۱.</ref>. او عرض کرد دست راستش آسیب دیده است. آن [[حضرت]] به دستش دمید و جرهد تا پایان عمرش از آن دست شکایتی نداشت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۷۳؛ اصبهانی، اسماعیل بن محمد التیمی، کتاب دلائل النبوه، ص۱۷۳.</ref>. بر پایه روایتی مشهور، رسول خدا{{صل}}در مسجد، <ref>ر.ک: ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.</ref> به جرهد برخورد و چون دید ران پایش پیداست، فرمود: «رانت را بپوشان که ران عورت است»<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن معین، یحیی، تاریخ (بروایة الدوری)، ج۱، ص۸۷؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref> این [[حدیث]] او را مضطرب دانسته است. البته این [[روایت]] را به گونههای دیگر و از [[صحابه]] دیگری چون [[مخارق هلالی]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۱۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۹.</ref> و دیگران نیز نقل کردهاند<ref>ر.ک: عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۱۱، ص۲۷.</ref>. | از برخی [[فرزندان]] جرهد نقل کردهاند که او با دست چپ [[غذا]] میخورد. [[رسول خدا]] {{صل}} او را [[نهی]] فرمود و دستور داد با دست راست غذا بخورد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۱.</ref>. او عرض کرد دست راستش آسیب دیده است. آن [[حضرت]] به دستش دمید و جرهد تا پایان عمرش از آن دست شکایتی نداشت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۷۳؛ اصبهانی، اسماعیل بن محمد التیمی، کتاب دلائل النبوه، ص۱۷۳.</ref>. بر پایه روایتی مشهور، رسول خدا {{صل}}در مسجد، <ref>ر. ک: ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.</ref> به جرهد برخورد و چون دید ران پایش پیداست، فرمود: «رانت را بپوشان که ران عورت است»<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن معین، یحیی، تاریخ (بروایة الدوری)، ج۱، ص۸۷؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref> این [[حدیث]] او را مضطرب دانسته است. البته این [[روایت]] را به گونههای دیگر و از [[صحابه]] دیگری چون [[مخارق هلالی]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۱۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۹.</ref> و دیگران نیز نقل کردهاند<ref>ر. ک: عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۱۱، ص۲۷.</ref>. | ||
وی بعدها همراه [[عبدالله بن سعد]] در فتح [[آفریقا]] شرکت کرد، ولی [[اهل مصر]] روایتی از او نقل نکردهاند<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ص۸۷.</ref>. درگذشت وی در ابتدای [[حکومت یزید بن معاویه]]، در [[مدینه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳.</ref> و به سال ۶۱ ثبت شده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref>. نام وی در شمار کسانی آمده که هشت حدیث از رسول خدا{{صل}} نقل کردهاند<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه، ص۱۷۲؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم اهل الاثر، ص۳۷۰.</ref>. [[پسران]] او و نوهاش [[راویان]] روایت او هستند<ref> مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۶۰.</ref>، ولی در [[سند احادیث]] او [[اختلاف]] بسیار است<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جرهد اسلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۸۳.</ref> | وی بعدها همراه [[عبدالله بن سعد]] در فتح [[آفریقا]] شرکت کرد، ولی [[اهل مصر]] روایتی از او نقل نکردهاند<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ص۸۷.</ref>. درگذشت وی در ابتدای [[حکومت یزید بن معاویه]]، در [[مدینه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳.</ref> و به سال ۶۱ ثبت شده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.</ref>. نام وی در شمار کسانی آمده که هشت حدیث از رسول خدا {{صل}} نقل کردهاند<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه، ص۱۷۲؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم اهل الاثر، ص۳۷۰.</ref>. [[پسران]] او و نوهاش [[راویان]] روایت او هستند<ref> مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۶۰.</ref>، ولی در [[سند احادیث]] او [[اختلاف]] بسیار است<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جرهد اسلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۸۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[خزاعه]] (قبیله) | * [[خزاعه]] (قبیله) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۲۷: | خط ۲۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۰
آشنایی اجمالی
وی از تیره سلامان بن اسلم از خزاعه[۱] و در اصل از مضر[۲] بود. ابن حبان[۳] نسبت او را هجیمی نیز گفته است. نام وی را «خُوَیلد»[۴]، «رِزاح»[۵]، «رداح»[۶] و «عبدالله»[۷] نیز گفتهاند. گذشته از احتمال تصحیف «رزاح» به «رداح»، در توجیه تعدد این نامها باید گفت: چه بسا در مواردی نامهای چند تن از اجداد او افتاده و او را به جد بالای او نسبت داده باشند[۸]. البته برخی منابع برای «جرهد بن خویلد» و «جرهد بن رزاح» دو شرح حال مستقل آوردهاند[۹]. ولی ابن عبدالبر[۱۰] آن را نادرست و آنان را یکی میداند. کنیهاش را به اتفاق «ابو عبد الرحمن» گفتهاند[۱۱]. با این حال، ابن حجر[۱۲] بدون اشاره به کنیهای دیگر، میگوید: کنیه او را جز این نیز گفتهاند. نام وی در شمار کسانی آمده است که پیش از فتح مکه اسلام آوردهاند[۱۳]. و گفتهاند در صلح حدیبیه[۱۴] و بیعت رضوان[۱۵] شرکت کرد. با آنکه ابن حبان[۱۶] او را اهل بصره دانسته است، بیشتر منابع وی را از اهل مدینه شمرده[۱۷] و همین نظر را درست دانستهاند[۱۸]، گفتهاند وی خانهای در مدینه در کوچه حنین داشت[۱۹]. او را از افراد شریف[۲۰] و از اصحاب صفه دانستهاند[۲۱].
از برخی فرزندان جرهد نقل کردهاند که او با دست چپ غذا میخورد. رسول خدا (ص) او را نهی فرمود و دستور داد با دست راست غذا بخورد[۲۲]. او عرض کرد دست راستش آسیب دیده است. آن حضرت به دستش دمید و جرهد تا پایان عمرش از آن دست شکایتی نداشت[۲۳]. بر پایه روایتی مشهور، رسول خدا (ص)در مسجد، [۲۴] به جرهد برخورد و چون دید ران پایش پیداست، فرمود: «رانت را بپوشان که ران عورت است»[۲۵]، ولی ابن عبدالبر[۲۶] این حدیث او را مضطرب دانسته است. البته این روایت را به گونههای دیگر و از صحابه دیگری چون مخارق هلالی[۲۷] و دیگران نیز نقل کردهاند[۲۸].
وی بعدها همراه عبدالله بن سعد در فتح آفریقا شرکت کرد، ولی اهل مصر روایتی از او نقل نکردهاند[۲۹]. درگذشت وی در ابتدای حکومت یزید بن معاویه، در مدینه[۳۰] و به سال ۶۱ ثبت شده است[۳۱]. نام وی در شمار کسانی آمده که هشت حدیث از رسول خدا (ص) نقل کردهاند[۳۲]. پسران او و نوهاش راویان روایت او هستند[۳۳]، ولی در سند احادیث او اختلاف بسیار است[۳۴].[۳۵]
جستارهای وابسته
- خزاعه (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۲۹۱.
- ↑ ابن حزم، جمهره، ص۲۴۰.
- ↑ مشاهیر، ص۷۲.
- ↑ بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۴۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.
- ↑ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.
- ↑ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۳۹.
- ↑ تهذیب، ج۲، ص۶۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳.
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۱.
- ↑ ابن یونس، تاریخ المصریین، ص۸۷.
- ↑ الثقات، ج۳، ص۶۲.
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۲؛ ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ بغوی، معجم الصحابه، ص۵۵۳؛ ابونعیم، حلیه، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۱.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۷۳؛ اصبهانی، اسماعیل بن محمد التیمی، کتاب دلائل النبوه، ص۱۷۳.
- ↑ ر. ک: ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.
- ↑ ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳؛ ابن معین، یحیی، تاریخ (بروایة الدوری)، ج۱، ص۸۷؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۱۹۷.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۵، ص۱۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۹.
- ↑ ر. ک: عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۱۱، ص۲۷.
- ↑ ابن یونس، تاریخ المصریین، ص۸۷.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری ج۴، ص۲۲۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن حزم، اسماء الصحابه، ص۱۷۲؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم اهل الاثر، ص۳۷۰.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴؛ ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۶۰.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۵۲۴.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «جرهد اسلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۸۳.