ابوالمعلی سلمی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:مدخل\]\]↵\[\[رده\:اعلام\]\]↵\[\[رده\:اصحاب پیامبر\]\]' به 'رده:مدخل رده:اعلام رده:اصحاب پیامبر') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوالمعلی سلمی در تراجم و رجال]] - [[ابوالمعلی سلمی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابوموسی]] به نقل از [[حسن بن احمد سمرقندی]]، روایتی از ابوالمعلی در باب اضحیه ([[قربانی]]) آورده<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.</ref> که ظاهراً بر [[صحابی]] بودن او دلالت داشته است. [[ابوموسی]]، [[ابن اثیر]] و [[ابن حجر]] که این مطالب را از [[سمرقندی]] نقل میکنند، [[روایت]] ابوالمعلی را نقل نکردهاند. [[سمرقندی]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۰ و ۳۵۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.</ref> او را جد [[ابوالاسد سلمی]]<ref>یا ابوالاشد سلمی؛ ر.ک: ابن عساکر، ج۳۸، ص۳۵۶ و ۳۵۸.</ref> دانسته که روایتی درباره [[قربانی]] نقل کرده است، ولی [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۲۰۴.</ref> این سخن را صحیح نمیداند. روایتی که از طریق ابوالاسد سلمی از پدرش از جدش [[روایت]] شده چنین است که میگوید: من یکی از هفت نفری بودم که [[رسول خدا]]{{صل}} به ما [[دستور]] داد جمعا یک گوسفند برای [[روز عید قربان]] بخریم. هر کدام یک [[درهم]] گذاشتیم و گوسفندی به هفت [[درهم]] خریدیم و به [[رسول خدا]]{{صل}} گفتیم: این گوسفند بر ما گران تمام شد. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[بهترین]] قربانیهای گران قیمتترین و مرغوبترین آنهاست". [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد دو نفر پای گوسفند، دو نفر دیگر دستان و دو نفر سوم شاخهای گوسفند را بگیرند و نفر هفتم گوسفند را [[ذبح]] کند و در همان حال هر هفت نفر با هم [[تکبیر]] گفتند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۹۶؛ ابن ابی عاصم، ج۳، ص۶۹؛ بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۳۱. ابوالاسود سلمی ضبط شده است؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref>. | [[ابوموسی]] به نقل از [[حسن بن احمد سمرقندی]]، روایتی از ابوالمعلی در باب اضحیه ([[قربانی]]) آورده<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.</ref> که ظاهراً بر [[صحابی]] بودن او دلالت داشته است. [[ابوموسی]]، [[ابن اثیر]] و [[ابن حجر]] که این مطالب را از [[سمرقندی]] نقل میکنند، [[روایت]] ابوالمعلی را نقل نکردهاند. [[سمرقندی]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۰ و ۳۵۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.</ref> او را جد [[ابوالاسد سلمی]]<ref>یا ابوالاشد سلمی؛ ر. ک: ابن عساکر، ج۳۸، ص۳۵۶ و ۳۵۸.</ref> دانسته که روایتی درباره [[قربانی]] نقل کرده است، ولی [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۲، ص۲۰۴.</ref> این سخن را صحیح نمیداند. روایتی که از طریق ابوالاسد سلمی از پدرش از جدش [[روایت]] شده چنین است که میگوید: من یکی از هفت نفری بودم که [[رسول خدا]] {{صل}} به ما [[دستور]] داد جمعا یک گوسفند برای [[روز عید قربان]] بخریم. هر کدام یک [[درهم]] گذاشتیم و گوسفندی به هفت [[درهم]] خریدیم و به [[رسول خدا]] {{صل}} گفتیم: این گوسفند بر ما گران تمام شد. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[بهترین]] قربانیهای گران قیمتترین و مرغوبترین آنهاست". [[رسول خدا]] {{صل}} [[دستور]] داد دو نفر پای گوسفند، دو نفر دیگر دستان و دو نفر سوم شاخهای گوسفند را بگیرند و نفر هفتم گوسفند را [[ذبح]] کند و در همان حال هر هفت نفر با هم [[تکبیر]] گفتند<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۹۶؛ ابن ابی عاصم، ج۳، ص۶۹؛ بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۳۱. ابوالاسود سلمی ضبط شده است؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref>. | ||
هیچ یک از منابع، نام این جد ابوالاسد اسلمی را نگفتهاند. از [[حماد بن زید]] نام او سؤال شد، ولی او نیز اظهار بیاطلاعی کرد<ref>بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref>. تنها [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۴، ص۲۱.</ref> میگوید: گفته شده که نام جد ابوالاسد، [[عمرو بن عبس]] است، اما چنین نامی در میان [[صحابه]] یافت نشد. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۴، ص۵۴۷.</ref> صورت درست این نام را [[عمرو بن عیسی]] میداند و توضیح آن را به بعد احاله میدهد، ولی در هیچ جا از آن سخن نگفته است.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالمعلی سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۴-۵۲۵.</ref> | هیچ یک از منابع، نام این جد ابوالاسد اسلمی را نگفتهاند. از [[حماد بن زید]] نام او سؤال شد، ولی او نیز اظهار بیاطلاعی کرد<ref>بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref>. تنها [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۴، ص۲۱.</ref> میگوید: گفته شده که نام جد ابوالاسد، [[عمرو بن عبس]] است، اما چنین نامی در میان [[صحابه]] یافت نشد. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۴، ص۵۴۷.</ref> صورت درست این نام را [[عمرو بن عیسی]] میداند و توضیح آن را به بعد احاله میدهد، ولی در هیچ جا از آن سخن نگفته است.<ref>[[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالمعلی سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۲۴-۵۲۵.</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۶
مقدمه
ابوموسی به نقل از حسن بن احمد سمرقندی، روایتی از ابوالمعلی در باب اضحیه (قربانی) آورده[۱] که ظاهراً بر صحابی بودن او دلالت داشته است. ابوموسی، ابن اثیر و ابن حجر که این مطالب را از سمرقندی نقل میکنند، روایت ابوالمعلی را نقل نکردهاند. سمرقندی[۲] او را جد ابوالاسد سلمی[۳] دانسته که روایتی درباره قربانی نقل کرده است، ولی ذهبی[۴] این سخن را صحیح نمیداند. روایتی که از طریق ابوالاسد سلمی از پدرش از جدش روایت شده چنین است که میگوید: من یکی از هفت نفری بودم که رسول خدا (ص) به ما دستور داد جمعا یک گوسفند برای روز عید قربان بخریم. هر کدام یک درهم گذاشتیم و گوسفندی به هفت درهم خریدیم و به رسول خدا (ص) گفتیم: این گوسفند بر ما گران تمام شد. رسول خدا (ص) فرمود: "بهترین قربانیهای گران قیمتترین و مرغوبترین آنهاست". رسول خدا (ص) دستور داد دو نفر پای گوسفند، دو نفر دیگر دستان و دو نفر سوم شاخهای گوسفند را بگیرند و نفر هفتم گوسفند را ذبح کند و در همان حال هر هفت نفر با هم تکبیر گفتند[۵].
هیچ یک از منابع، نام این جد ابوالاسد اسلمی را نگفتهاند. از حماد بن زید نام او سؤال شد، ولی او نیز اظهار بیاطلاعی کرد[۶]. تنها هیثمی[۷] میگوید: گفته شده که نام جد ابوالاسد، عمرو بن عبس است، اما چنین نامی در میان صحابه یافت نشد. ابن حجر[۸] صورت درست این نام را عمرو بن عیسی میداند و توضیح آن را به بعد احاله میدهد، ولی در هیچ جا از آن سخن نگفته است.[۹]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۰ و ۳۵۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۱۴.
- ↑ یا ابوالاشد سلمی؛ ر. ک: ابن عساکر، ج۳۸، ص۳۵۶ و ۳۵۸.
- ↑ ذهبی، ج۲، ص۲۰۴.
- ↑ ابن سعد، ج۷، ص۲۹۶؛ ابن ابی عاصم، ج۳، ص۶۹؛ بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ حاکم نیشابوری، ج۴، ص۲۳۱. ابوالاسود سلمی ضبط شده است؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.
- ↑ بیهقی، ج۹، ص۲۶۸؛ ابن عساکر، ج۱۰، ص۳۳۰.
- ↑ هیثمی، ج۴، ص۲۱.
- ↑ ابن حجر، ج۴، ص۵۴۷.
- ↑ هدایتپناه، محمد رضا، مقاله «ابوالمعلی سلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۲۴-۵۲۵.