غالب بن ابجر مزنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = غالب بن ابجر مزنی | مداخل مرتبط = [[غالب بن ابجر مزنی در تراجم و رجال]] - [[غالب بن ابجر مزنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[غالب بن ابجر مزنی در تراجم و رجال]] - [[غالب بن ابجر مزنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = غالب بن ابجر مزنی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه
| نام کامل = غالب بن ابجر مزنی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه =   
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[مزینه]]     
| از تیره =     
| پدر =       
| مادر =     
| همسر =   
| پسر = 
| دختر =
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[کوفه]] 
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]
| از طبقه =
| در جنگ = 
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
از تیره مزینه از [[معد بن عدنان]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب، ص۴۸۰.</ref> او را ابن ابجر، غالب بن ابجر، ابن ذیخ، ابن‌ذریح<ref>مژی، ج۱۵، ص۳.</ref>، ابن دیج<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.</ref> و ابن دیخ<ref>ابن قانع، ج۲، ص۳۱۸</ref> گفته‌اند که به نظر می‌رسد یک مصداق بیشتر ندارد و در برخی از اسامی یاد شده، تصحیف، و در برخی، [[اشتباه]] صورت گرفته است.
از تیره [[مزینه]] از [[معد بن عدنان]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب، ص۴۸۰.</ref> او را [[ابن ابجر]]، [[غالب بن ابجر]]، [[ابن ذیخ]]، [[ابن‌ذریح]]<ref>مژی، ج۱۵، ص۳.</ref>، [[ابن دیج]]<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.</ref> و [[ابن دیخ]]<ref>ابن قانع، ج۲، ص۳۱۸</ref> گفته‌اند که به نظر می‌رسد یک مصداق بیشتر ندارد و در برخی از اسامی یاد شده، تصحیف، و در برخی، [[اشتباه]] صورت گرفته است.


او را در شمار [[کوفیان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۳۲۷.</ref> و از اصحابی می‌دانند که در [[کوفه]] سکونت گزیدند <ref>مژی، ج۱۵، ص۳.</ref>. ابن قانع بین غالب بن أبجر و غالب بن دیخ یا دیج<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.</ref> فرق گذاشته است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref>. وی از غالب بن ابجر دو [[روایت]]، و از غالب بن دیخ یک روایت نقل کرده که روایت غالب بن دیخ همان روایت دوم غالب بن ابجر است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref>؛ در حالی که به گفته [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref> مشخص نیست غالب بن دیخ کیست. روایت نخست غالب بن أبجر را نیز به همه اسامی یاد شده منسوب کرده‌اند<ref>برای نمونه ر.ک: ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۶۰-۳۶۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۷-۲۶۵؛ زیلعی، ج۶، ص۶۱-۶۰.</ref>. از این رو، [[داوری]] درباره نام وی دشوار می‌نماید.
او را در شمار [[کوفیان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۳۲۷.</ref> و از اصحابی می‌دانند که در [[کوفه]] [[سکونت]] گزیدند <ref>مژی، ج۱۵، ص۳.</ref>. [[ابن قانع]] بین [[غالب بن أبجر]] و [[غالب بن دیخ]] یا [[دیج]]<ref>ر. ک: ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.</ref> فرق گذاشته است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref>. وی از غالب بن ابجر دو [[روایت]]، و از غالب بن دیخ یک روایت [[نقل]] کرده که روایت غالب بن دیخ همان روایت دوم غالب بن ابجر است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref>؛ در حالی که به گفته [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.</ref> مشخص نیست غالب بن دیخ کیست. روایت نخست غالب بن أبجر را نیز به همه اسامی یاد شده منسوب کرده‌اند<ref>برای نمونه ر. ک: ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۶۰-۳۶۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۷-۲۶۵؛ زیلعی، ج۶، ص۶۱-۶۰.</ref>. از این رو، [[داوری]] درباره نام وی دشوار می‌نماید.


روایت یاد شده این است: وی در [[زمان]] [[خشکسالی]] [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و درباره [[حلال]] بودن گوشت الاغ اهلی پرسید و آن [[حضرت]] استفاده از آن را هنگام [[اضطرار]] جایز شمرد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۱۸-۱۱۹؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۳؛ ابوداود، ج۲، ص۲۱۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۳.</ref>  
روایت یاد شده این است: وی در [[زمان]] [[خشکسالی]] [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و درباره [[حلال]] بودن گوشت الاغ اهلی پرسید و آن [[حضرت]] استفاده از آن را هنگام [[اضطرار]] جایز شمرد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۱۸-۱۱۹؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۳؛ ابوداود، ج۲، ص۲۱۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۳.</ref>  


بر مبنای روایت دوم، وی نزد رسول خدا{{صل}} از [[قیس]]<ref>ابن عاصم؛ ر.ک: شامی، ج۶، ص۳۹۹.</ref> یاد کرد و آن حضرت، قیس<ref>و خاندان او را با توجه به ضمیر جمعی که بر ابش آورده‌اند؛ ر.ک: طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۵؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.</ref> را چون شیر دانست و ستود و برای آنان آمرزش‌ طلبید<ref>بخاری، ج۷، ص۹۸؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.</ref>.
بر مبنای روایت دوم، وی نزد رسول خدا {{صل}} از [[قیس]]<ref>ابن عاصم؛ ر. ک: شامی، ج۶، ص۳۹۹.</ref> یاد کرد و آن حضرت، قیس<ref>و خاندان او را با توجه به ضمیر جمعی که بر ابش آورده‌اند؛ ر. ک: طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۵؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.</ref> را چون شیر دانست و ستود و برای آنان آمرزش‌ طلبید<ref>بخاری، ج۷، ص۹۸؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.</ref>.


نیز آورده‌اند که غالب بن ابجر، در بین [[راه]] [[مدینه]] [[بیمار]] شد و سیاه دانه<ref>که منظور شونیز است؛ ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> را برای بهبودی او تجویز کردند<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۴۲.</ref>.
نیز آورده‌اند که [[غالب بن ابجر]]، در بین [[راه]] [[مدینه]] [[بیمار]] شد و سیاه دانه<ref>که منظور شونیز است؛ ر. ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> را برای بهبودی او تجویز کردند<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۴۲.</ref>.


با آنکه برخی منابع، چند [[روایت]] از وی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده‌اند<ref>ابن حبان، ص۲۰۳؛ مری، ج۱۵، ص۳.</ref>. ولی ابن حزم<ref>اسماء الصحابة الرواة، ص۴۵۲.</ref> او را در شمار اصحابی می‌داند که یک [[حدیث]] از رسول خدا{{صل}} نقل کرده‌اند. [[خالد بن سعد]]، [[عبدالله]] و [[عبدالرحمان بن معقل بن مقرن مزنی]]، از ابجر مزنی روایت نقل کرده‌اند<ref>مزی، ج۱۵، ص۳.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابجر مزنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۵.</ref>
با آنکه برخی منابع، چند [[روایت]] از وی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده‌اند<ref>ابن حبان، ص۲۰۳؛ مری، ج۱۵، ص۳.</ref>. [[ولی]] [[ابن حزم]]<ref>اسماء الصحابة الرواة، ص۴۵۲.</ref> او را در شمار اصحابی می‌داند که یک [[حدیث]] از رسول خدا {{صل}} نقل کرده‌اند. [[خالد بن سعد]]، [[عبدالله]] و [[عبدالرحمان بن معقل بن مقرن مزنی]]، از [[ابجر مزنی]] روایت نقل کرده‌اند<ref>مزی، ج۱۵، ص۳.</ref>.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابجر مزنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۹۵.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۵: خط ۷۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:مزینه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۷

غالب بن ابجر مزنی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملغالب بن ابجر مزنی
جنسیتمرد
از قبیلهمزینه
محل زندگیکوفه
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

از تیره مزینه از معد بن عدنان[۱] او را ابن ابجر، غالب بن ابجر، ابن ذیخ، ابن‌ذریح[۲]، ابن دیج[۳] و ابن دیخ[۴] گفته‌اند که به نظر می‌رسد یک مصداق بیشتر ندارد و در برخی از اسامی یاد شده، تصحیف، و در برخی، اشتباه صورت گرفته است.

او را در شمار کوفیان[۵] و از اصحابی می‌دانند که در کوفه سکونت گزیدند [۶]. ابن قانع بین غالب بن أبجر و غالب بن دیخ یا دیج[۷] فرق گذاشته است[۸]. وی از غالب بن ابجر دو روایت، و از غالب بن دیخ یک روایت نقل کرده که روایت غالب بن دیخ همان روایت دوم غالب بن ابجر است[۹]؛ در حالی که به گفته ابن حجر[۱۰] مشخص نیست غالب بن دیخ کیست. روایت نخست غالب بن أبجر را نیز به همه اسامی یاد شده منسوب کرده‌اند[۱۱]. از این رو، داوری درباره نام وی دشوار می‌نماید.

روایت یاد شده این است: وی در زمان خشکسالی خدمت رسول خدا (ص) آمد و درباره حلال بودن گوشت الاغ اهلی پرسید و آن حضرت استفاده از آن را هنگام اضطرار جایز شمرد[۱۲]

بر مبنای روایت دوم، وی نزد رسول خدا (ص) از قیس[۱۳] یاد کرد و آن حضرت، قیس[۱۴] را چون شیر دانست و ستود و برای آنان آمرزش‌ طلبید[۱۵].

نیز آورده‌اند که غالب بن ابجر، در بین راه مدینه بیمار شد و سیاه دانه[۱۶] را برای بهبودی او تجویز کردند[۱۷].

با آنکه برخی منابع، چند روایت از وی از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند[۱۸]. ولی ابن حزم[۱۹] او را در شمار اصحابی می‌داند که یک حدیث از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند. خالد بن سعد، عبدالله و عبدالرحمان بن معقل بن مقرن مزنی، از ابجر مزنی روایت نقل کرده‌اند[۲۰].[۲۱]

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، جمهرة أنساب، ص۴۸۰.
  2. مژی، ج۱۵، ص۳.
  3. ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.
  4. ابن قانع، ج۲، ص۳۱۸
  5. ابن حبان، ج۳، ص۳۲۷.
  6. مژی، ج۱۵، ص۳.
  7. ر. ک: ابن حجر، تهذیب، ج۸، ص۲۱۶.
  8. ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
  9. ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
  10. ابن حجر، تهذیب، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۷.
  11. برای نمونه ر. ک: ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۶۰-۳۶۲؛ طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۷-۲۶۵؛ زیلعی، ج۶، ص۶۱-۶۰.
  12. ابن سعد، ج۶، ص۱۱۸-۱۱۹؛ ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۳؛ ابوداود، ج۲، ص۲۱۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۶۳.
  13. ابن عاصم؛ ر. ک: شامی، ج۶، ص۳۹۹.
  14. و خاندان او را با توجه به ضمیر جمعی که بر ابش آورده‌اند؛ ر. ک: طبرانی، ج۱۸، ص۲۶۵؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.
  15. بخاری، ج۷، ص۹۸؛ ابن عساکر، ج۲۶، ص۸۴.
  16. که منظور شونیز است؛ ر. ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۱۰، ص۱۲۱.
  17. ابن ماجه، ج۲، ص۱۱۴۲.
  18. ابن حبان، ص۲۰۳؛ مری، ج۱۵، ص۳.
  19. اسماء الصحابة الرواة، ص۴۵۲.
  20. مزی، ج۱۵، ص۳.
  21. خانجانی، قاسم، مقاله «ابجر مزنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۹۵.