امام مهدی میفرماید هر کس بگوید مرا دیده دروغ میگوید اما از شخصیتهای بزرگی نقل شده که حضرت را دیدهاند این تناقض نیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت کبری]] / [[ارتباط و ملاقات با امام مهدی]] | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت کبری]] / [[ارتباط و ملاقات با امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = | | مدخل اصلی = | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| | | تعداد پاسخ = ۳ | ||
}} | }} | ||
'''[[امام مهدی]] میفرماید هر کس بگوید مرا دیده [[دروغ]] میگوید اما از شخصیتهای بزرگی [[نقل]] شده که [[حضرت]] را دیدهاند این تناقض نیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''[[امام مهدی]] میفرماید هر کس بگوید مرا دیده [[دروغ]] میگوید اما از شخصیتهای بزرگی [[نقل]] شده که [[حضرت]] را دیدهاند این تناقض نیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۲۰: | خط ۱۷: | ||
* پس برابر این [[توقیع]]، مدعی مشاهده دروغگو است و ادعای وی قابل پذیرش نیست. پاسخهای چندی به اشکالات و مباحث مطرح در این [[توقیع]] ارائه شده که به بعضی از آنها اشاره میشود: | * پس برابر این [[توقیع]]، مدعی مشاهده دروغگو است و ادعای وی قابل پذیرش نیست. پاسخهای چندی به اشکالات و مباحث مطرح در این [[توقیع]] ارائه شده که به بعضی از آنها اشاره میشود: | ||
# '''بررسی سندی''' به نظر برخی، این [[روایت]] مرسل و [[سند]] آن ضعیف است. [[حسن بن احمد مکتّب]] "[[راوی]] [[توقیع]]"، شناخته شده نیست و صدور [[توقیع]] مذکور ثابت نمیشود. [[محدّث نوری]] در [[نجم الثاقب]] میگوید: "این خبر ضعیف و غیر آن، [[خبر واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد. پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود. هرچند از هریک از آنها پیدا نشود؛ بلکه از جملهای از آنها دارا بودن [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب استفاده میشود. پس چگونه رواست اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن "[[شیخ طوسی]]"، عمل نکرده به آن در همان کتاب» <ref> نجم الثاقب، ص ۴۸۴.</ref>. | # '''بررسی سندی''' به نظر برخی، این [[روایت]] مرسل و [[سند]] آن ضعیف است. [[حسن بن احمد مکتّب]] "[[راوی]] [[توقیع]]"، شناخته شده نیست و صدور [[توقیع]] مذکور ثابت نمیشود. [[محدّث نوری]] در [[نجم الثاقب]] میگوید: "این خبر ضعیف و غیر آن، [[خبر واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد. پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا میشود. هرچند از هریک از آنها پیدا نشود؛ بلکه از جملهای از آنها دارا بودن [[کرامات]] و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آنها از غیر آن جناب استفاده میشود. پس چگونه رواست اعراض از آنها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن "[[شیخ طوسی]]"، عمل نکرده به آن در همان کتاب» <ref> نجم الثاقب، ص ۴۸۴.</ref>. | ||
# '''بررسی دلالی:''' از نظر دلالت، با [[عنایت]] به اینکه [[علی بن محمد سمری]]، [[نیابت]] خاصّ از آن [[حضرت]] داشت "و در این زمینه نیز بارز و شناخته شده بود"، مقصود از "[[ادعای مشاهده]]"، در این [[روایت]] مطلق مشاهده و [[دیدار]] آن [[حضرت]] نیست؛ بلکه همانطور که [[علامه مجلسی]] نیز احتمال داده است، مراد ادعای [[دیدار]] همراه با [[نیابت]] از آن [[حضرت]] و آوردن [[اخبار]] و [[دستورات]] از جانب ایشان، مانند سایر [[نمایندگان]] آن [[حضرت]] در عصر [[غیبت صغری]] است <ref> ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۱۸ و ۳۲۵.</ref>. این [[توقیع]]، اعلام پایان یافتن "[[غیبت صغری]]" و شروع "[[غیبت کبری]]" است که در آن به جناب [[علی بن محمد سمری]]، امر شده است که به احدی [[وصیت]] نکند که بعد از او [[قائم]] [[مقام]] او و [[نایب]] خاصّ باشد. و نیز اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در [[غیبت کبری]]، [[ادعای نیابت]] و [[سفارت]] [[خاصه]] و وساطت بین [[امام]]{{ع}}و [[مردم]] مینمایند. پس مراد از اینکه "مدّعی مشاهده" [[کذّاب]] و مفتری است، ممکن است کسانی باشند که [[ادعای نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین [[امام]] و [[مردم]] معرّفی کنند <ref> امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>. [[امام]] خواست این باب را مسدود کند و به [[مردم]] خبر دهد که هرکس ادعای [[دیدار]] مرا بکند و بگوید من [[وکیل]] یا [[نایب خاص]] آن [[حضرت]] هستم و اینطور آن [[حضرت]] را میبینم، دروغگو است و او را [[تکذیب]] کنند. | # '''بررسی دلالی:''' از نظر دلالت، با [[عنایت]] به اینکه [[علی بن محمد سمری]]، [[نیابت]] خاصّ از آن [[حضرت]] داشت "و در این زمینه نیز بارز و شناخته شده بود"، مقصود از "[[ادعای مشاهده]]"، در این [[روایت]] مطلق مشاهده و [[دیدار]] آن [[حضرت]] نیست؛ بلکه همانطور که [[علامه مجلسی]] نیز احتمال داده است، مراد ادعای [[دیدار]] همراه با [[نیابت]] از آن [[حضرت]] و آوردن [[اخبار]] و [[دستورات]] از جانب ایشان، مانند سایر [[نمایندگان]] آن [[حضرت]] در عصر [[غیبت صغری]] است <ref> ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۱۸ و ۳۲۵.</ref>. این [[توقیع]]، اعلام پایان یافتن "[[غیبت صغری]]" و شروع "[[غیبت کبری]]" است که در آن به جناب [[علی بن محمد سمری]]، امر شده است که به احدی [[وصیت]] نکند که بعد از او [[قائم]] [[مقام]] او و [[نایب]] خاصّ باشد. و نیز اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در [[غیبت کبری]]، [[ادعای نیابت]] و [[سفارت]] [[خاصه]] و وساطت بین [[امام]] {{ع}}و [[مردم]] مینمایند. پس مراد از اینکه "مدّعی مشاهده" [[کذّاب]] و مفتری است، ممکن است کسانی باشند که [[ادعای نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین [[امام]] و [[مردم]] معرّفی کنند <ref> امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>. [[امام]] خواست این باب را مسدود کند و به [[مردم]] خبر دهد که هرکس ادعای [[دیدار]] مرا بکند و بگوید من [[وکیل]] یا [[نایب خاص]] آن [[حضرت]] هستم و اینطور آن [[حضرت]] را میبینم، دروغگو است و او را [[تکذیب]] کنند. | ||
# '''اعراض از توقیع:''' توقیع- به فرض صحّت سند- معرض عنه است؛ چرا که [[اصحاب]] حکایات زیادی [[نقل]] کردهاند که اشخاص معتمدی با [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[دیدار]] داشتهاند و حتّی خود [[شیخ طوسی]] که [[توقیع]] را [[نقل]] کرده، به آن عمل نکرده است. [[صاحب]] [[منتخب الاثر]] میگوید: "این [[توقیع]] منافی است با آنچه کلّ افراد بر آن ظاهرا اتفاقنظر دارند. حتّی [[شیخ طوسی]] که این [[توقیع]] را [[نقل]] کرده، شمار زیادی را نام برده که [[حضرت]] را مشاهده کردهاند ... خود وی به آن عمل نکرده و [[اصحاب]] از آن اعراض کردهاند. پس توان معارضه با این وقایع و حکایاتی که از مجموع آنها قطع حاصل میشود، ندارد"<ref> [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۴۰۰.</ref>. در واقع، عملکنندگان به این [[توقیع]] بسیار اندک هستند. | # '''اعراض از توقیع:''' توقیع- به فرض صحّت سند- معرض عنه است؛ چرا که [[اصحاب]] حکایات زیادی [[نقل]] کردهاند که اشخاص معتمدی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[دیدار]] داشتهاند و حتّی خود [[شیخ طوسی]] که [[توقیع]] را [[نقل]] کرده، به آن عمل نکرده است. [[صاحب]] [[منتخب الاثر]] میگوید: "این [[توقیع]] منافی است با آنچه کلّ افراد بر آن ظاهرا اتفاقنظر دارند. حتّی [[شیخ طوسی]] که این [[توقیع]] را [[نقل]] کرده، شمار زیادی را نام برده که [[حضرت]] را مشاهده کردهاند ... خود وی به آن عمل نکرده و [[اصحاب]] از آن اعراض کردهاند. پس توان معارضه با این وقایع و حکایاتی که از مجموع آنها قطع حاصل میشود، ندارد"<ref> [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۴۰۰.</ref>. در واقع، عملکنندگان به این [[توقیع]] بسیار اندک هستند. | ||
# '''تعارض با [[ادعیه]] و روایات:''' این [[روایت]] ضعیف السند با روایاتی که مشتمل بر [[ادعیه]] و اعمال خاصّ برای رؤیت [[امام مهدی|صاحب الزمان]] میباشند، متعارض است و آنها از نظر [[سند]] قویتر و از نظر دلالت روشنتر هستند؛ بلکه بعضی از اینروایات، دارای [[سند صحیح]] هم هستند. همانطور که محدّث نوری در باب دوازدهم کتاب [[نجم الثاقب]]، دعاهایی برای [[دیدار]] [[صاحب الزمان]] ذکر کرده است. | # '''تعارض با [[ادعیه]] و روایات:''' این [[روایت]] ضعیف السند با روایاتی که مشتمل بر [[ادعیه]] و اعمال خاصّ برای رؤیت [[امام مهدی|صاحب الزمان]] میباشند، متعارض است و آنها از نظر [[سند]] قویتر و از نظر دلالت روشنتر هستند؛ بلکه بعضی از اینروایات، دارای [[سند صحیح]] هم هستند. همانطور که محدّث نوری در باب دوازدهم کتاب [[نجم الثاقب]]، دعاهایی برای [[دیدار]] [[صاحب الزمان]] ذکر کرده است. | ||
# '''مفهوم توقیع:''' ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور، نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی، اگر کسی مشاهده و ارتباط را به [[اختیار]] خود ادعا کند- به این صورت که هروقت بخواهد خدمت [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} شرفیاب میشود یا ارتباط پیدا میکند- [[کذّاب]] و افترا زننده است و این ادعا از احدی در [[غیبت کبری]] پذیرفته نیست؛ یا اینکه چنین کسی که این سمت را به [[راستی]] داشته باشد، پیدا نخواهد شد و اگر هم کسی آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم میدارد و به کسی اظهار و افشا نمیکند. اجمالا با این [[توقیع]]، در آن همه حکایات و وقایع مشهود و [[متواتر]] نمیتوان خدشه کرد و برحسب [[سند]] نیز، ترجیح بااین حکایات معتبر است. | # '''مفهوم توقیع:''' ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور، نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی، اگر کسی مشاهده و ارتباط را به [[اختیار]] خود ادعا کند- به این صورت که هروقت بخواهد خدمت [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} شرفیاب میشود یا ارتباط پیدا میکند- [[کذّاب]] و افترا زننده است و این ادعا از احدی در [[غیبت کبری]] پذیرفته نیست؛ یا اینکه چنین کسی که این سمت را به [[راستی]] داشته باشد، پیدا نخواهد شد و اگر هم کسی آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم میدارد و به کسی اظهار و افشا نمیکند. اجمالا با این [[توقیع]]، در آن همه حکایات و وقایع مشهود و [[متواتر]] نمیتوان خدشه کرد و برحسب [[سند]] نیز، ترجیح بااین حکایات معتبر است. | ||
* اگر به کتابهایی چون [[نجم الثاقب]] [[رجوع]] کنیم، میبینیم که در این حکایات، وقایعی است که هرگز شخص عاقل در صحّت آنها نمیتواند [[شک]] کند. بنابراین هم شرفیابی اشخاص به حضور آن [[امام]] عزیز ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن [[حضرت]] و [[مردم]] را مینمایند، معلوم است <ref> ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۵؛ آخرین امید جهان، ص ۲۳۸.</ref>. پس صرف [[دیدار]]، در [[روایت]] منتفی نشده است و [[علما]] نیز نفی اصل [[دیدار]] را استفاده نکردهاند؛ اما از آنجایی که قطعا نمیتوان [[توقیع]] را ردّ کرد، باید تا حدّ امکان به مفاد آن عمل نمود و مدعیان [[دیدار]] و مشاهده را- به خصوص در جاهایی که هیچ قرینه و شاهدی بر اثبات ادعای آنها وجود ندارد- [[تکذیب]] کرد. به علاوه [[روایت]]، مدعی مشاهده را "[[کذّاب]]" میداند؛ حال اگر کسی [[امام]] را ببیند و به دیگران نگوید، مشمول این [[روایت]] نمیباشد و بر این اساس اصل [[دیدار]]، امر ممکنی خواهد بود. | * اگر به کتابهایی چون [[نجم الثاقب]] [[رجوع]] کنیم، میبینیم که در این حکایات، وقایعی است که هرگز شخص عاقل در صحّت آنها نمیتواند [[شک]] کند. بنابراین هم شرفیابی اشخاص به حضور آن [[امام]] عزیز ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن [[حضرت]] و [[مردم]] را مینمایند، معلوم است <ref> ر. ک: امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۵؛ آخرین امید جهان، ص ۲۳۸.</ref>. پس صرف [[دیدار]]، در [[روایت]] منتفی نشده است و [[علما]] نیز نفی اصل [[دیدار]] را استفاده نکردهاند؛ اما از آنجایی که قطعا نمیتوان [[توقیع]] را ردّ کرد، باید تا حدّ امکان به مفاد آن عمل نمود و مدعیان [[دیدار]] و مشاهده را- به خصوص در جاهایی که هیچ قرینه و شاهدی بر اثبات ادعای آنها وجود ندارد- [[تکذیب]] کرد. به علاوه [[روایت]]، مدعی مشاهده را "[[کذّاب]]" میداند؛ حال اگر کسی [[امام]] را ببیند و به دیگران نگوید، مشمول این [[روایت]] نمیباشد و بر این اساس اصل [[دیدار]]، امر ممکنی خواهد بود. | ||
* نکته دیگر آنکه بیشتر بزرگان و علمایی که موفّق به [[دیدار]] [[حضرت]] شده بودند، آن را برای [[مردم]] بازگو نمیکردند؛ بلکه اطرافیان و [[خواص]] آنان- از روی شواهد و قراینی و یا در زمانهای بعد- متوجّه [[دیدار]] آن عالم با [[امام]] میشدند. لذا [[علما]]، تحت عنوان مدعی مشاهده، قرار نمیگیرند و این [[توقیع]]، با داستان [[ملاقات]] برخی از بزرگان منافات ندارد. | * نکته دیگر آنکه بیشتر بزرگان و علمایی که موفّق به [[دیدار]] [[حضرت]] شده بودند، آن را برای [[مردم]] بازگو نمیکردند؛ بلکه اطرافیان و [[خواص]] آنان- از روی شواهد و قراینی و یا در زمانهای بعد- متوجّه [[دیدار]] آن عالم با [[امام]] میشدند. لذا [[علما]]، تحت عنوان مدعی مشاهده، قرار نمیگیرند و این [[توقیع]]، با داستان [[ملاقات]] برخی از بزرگان منافات ندارد. | ||
* بدیهی است پذیرفتن امکان [[دیدار]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}، بدین معنا نیست که هرکس مدعی [[دیدار]] شد، میتوان او را [[تصدیق]] کرد. بیتردید، [[تصدیق]] مطلق، مانند [[تکذیب]] مطلق ناروا است. مدعیان دروغگو و شیاد بسیارند و سادهاندیشی در این باب، بسیار خطرناک است! نمونههای فراوانی از این موارد، در عصر حاضر دیده و شنیده شده که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست و تنها یک نمونه کافی است که مشخص شود، خطر تا چه اندازه جدّی است و شیادان در اینباره تا کجا پیش میروند. یکی از مدعیان ارتباط با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در زمان حیات [[امام خمینی]] با یکی از [[مسئولان]] بلندپایه [[جمهوری اسلامی]] تماس گرفته، میگوید: پیغامی از [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]]{{ع}} (عج) برای [[امام]] دارم که باید حضوری به ایشان عرض کنم. گویا آن [[مسئول]] بلندپایه باور کرده بود که مدّعی راست میگوید. لذا جریان را به اطلاع [[امام خمینی]] میرساند. [[امام]] در پاسخ میفرمایند: به او بگویید "من کور [[باطن]] هستم- اشاره به اینکه بیدلیل چیزی را نمیپذیرم- سه سؤال از وی بکنید و بگویید: اگر با [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} ارتباط دارد، ابتدا پاسخ این سؤالها را بیاورد، بعد پیغام آن [[حضرت]] را بگوید: | * بدیهی است پذیرفتن امکان [[دیدار]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}}، بدین معنا نیست که هرکس مدعی [[دیدار]] شد، میتوان او را [[تصدیق]] کرد. بیتردید، [[تصدیق]] مطلق، مانند [[تکذیب]] مطلق ناروا است. مدعیان دروغگو و شیاد بسیارند و سادهاندیشی در این باب، بسیار خطرناک است! نمونههای فراوانی از این موارد، در عصر حاضر دیده و شنیده شده که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست و تنها یک نمونه کافی است که مشخص شود، خطر تا چه اندازه جدّی است و شیادان در اینباره تا کجا پیش میروند. یکی از مدعیان ارتباط با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} در زمان حیات [[امام خمینی]] با یکی از [[مسئولان]] بلندپایه [[جمهوری اسلامی]] تماس گرفته، میگوید: پیغامی از [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]] {{ع}} (عج) برای [[امام]] دارم که باید حضوری به ایشان عرض کنم. گویا آن [[مسئول]] بلندپایه باور کرده بود که مدّعی راست میگوید. لذا جریان را به اطلاع [[امام خمینی]] میرساند. [[امام]] در پاسخ میفرمایند: به او بگویید "من کور [[باطن]] هستم- اشاره به اینکه بیدلیل چیزی را نمیپذیرم- سه سؤال از وی بکنید و بگویید: اگر با [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} ارتباط دارد، ابتدا پاسخ این سؤالها را بیاورد، بعد پیغام آن [[حضرت]] را بگوید: | ||
# من یک چیزی را [[دوست]] دارم، آن چیست <ref> عکسی منسوب به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که در اتاق [[امام]]{{ع}}است.</ref>؟ | # من یک چیزی را [[دوست]] دارم، آن چیست <ref> عکسی منسوب به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که در اتاق [[امام]] {{ع}}است.</ref>؟ | ||
# چیزی را گم کردهام، کجا است <ref> [[امام]] راحل دیوان شعری داشتند که مفقود شده بود.</ref>؟ | # چیزی را گم کردهام، کجا است <ref> [[امام]] راحل دیوان شعری داشتند که مفقود شده بود.</ref>؟ | ||
# ربط حادث به قدیم چگونه است؟ | # ربط حادث به قدیم چگونه است؟ | ||
* امّا مدّعی- یا مدعیان- به جای پاسخ به پرسشهای [[امام]]، نامهای سراسر اهانت به ایشان مینویسند که چرا از واسطه [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} برای اثبات ادعایش [[دلیل]] و [[برهان]] میخواهد! [[امام]] [[نامه]] را میفرستند که در جلسه سران قوا خوانده شود تا ...". | * امّا مدّعی- یا مدعیان- به جای پاسخ به پرسشهای [[امام]]، نامهای سراسر اهانت به ایشان مینویسند که چرا از واسطه [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}} برای اثبات ادعایش [[دلیل]] و [[برهان]] میخواهد! [[امام]] [[نامه]] را میفرستند که در جلسه سران قوا خوانده شود تا ...". | ||
* در این داستان چند نکته بسیار آموزنده وجود دارد: | * در این داستان چند نکته بسیار آموزنده وجود دارد: | ||
# هشدار به [[جوانان]]، وقتی که [[مدّعیان دروغین]] در صدد اغوای شخصی مانند [[امام خمینی|حضرت امام]] باشند، [[فریب]] دادن [[جوانان]] ساده [[لوح]] برای آنان بسیار آسان است. | # هشدار به [[جوانان]]، وقتی که [[مدّعیان دروغین]] در صدد اغوای شخصی مانند [[امام خمینی|حضرت امام]] باشند، [[فریب]] دادن [[جوانان]] ساده [[لوح]] برای آنان بسیار آسان است. | ||
# ادعای ارتباط با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} آسان است. هرکس میتواند این ادعا را داشته باشد، مهم این است که مدّعی میتواند ادعای خود را با [[دلیل]] اثبات کند، یا نمیتواند؟ و بالاخره [[تصدیق]] و [[تکذیب]] مدّعی، باید متّکی بر [[دلیل]] و [[برهان]] باشد. | # ادعای ارتباط با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} آسان است. هرکس میتواند این ادعا را داشته باشد، مهم این است که مدّعی میتواند ادعای خود را با [[دلیل]] اثبات کند، یا نمیتواند؟ و بالاخره [[تصدیق]] و [[تکذیب]] مدّعی، باید متّکی بر [[دلیل]] و [[برهان]] باشد. | ||
# دلیلی میتواند ارتباط مدّعی را اثبات کند که حاکی از ارتباط با [[عالم غیب]] باشد؛ لذا [[امام]] سؤالهای خود را به گونهای طراحی کرد که پاسخ دادن به آنها ممکن نبود "مگر از طریق [[علم غیب]] و ارتباط با [[معصوم]]"<ref> محمد ری شهری، برکات سرزمین وحی، ص ۸۴ و ۸۵.</ref>. | # دلیلی میتواند ارتباط مدّعی را اثبات کند که حاکی از ارتباط با [[عالم غیب]] باشد؛ لذا [[امام]] سؤالهای خود را به گونهای طراحی کرد که پاسخ دادن به آنها ممکن نبود "مگر از طریق [[علم غیب]] و ارتباط با [[معصوم]]"<ref> محمد ری شهری، برکات سرزمین وحی، ص ۸۴ و ۸۵.</ref>. | ||
* با این حال برای خود [[امام خمینی|امام راحل]] مواردی اتفاق افتاده بود که از آن احتمال مشاهده و [[دیدار]] برداشت میشد؛ ولی ایشان آنها را بروز نمیداد. | * با این حال برای خود [[امام خمینی|امام راحل]] مواردی اتفاق افتاده بود که از آن احتمال مشاهده و [[دیدار]] برداشت میشد؛ ولی ایشان آنها را بروز نمیداد. | ||
* مرحوم [[حجة الاسلام]] [[سید محمد کوثری]] [[نقل]] میکند: یک روز من در منزل [[آیة اللّه]] [[فاضل لنکرانی]] بودم و یکی از فضلای [[مشهد]] نیز آنجا بود. وی به [[نقل]] از یکی از دوستانشان گفت: در [[نجف اشرف]] در خدمت [[امام]] بودیم؛ صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم: این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از [[ایران]] میفرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد؛ آن وقت شما میخواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟ [[امام]] [[سکوت]] کرد؛ من [[فکر]] کردم شاید عرض مرا نشنیدهاند، سخنم را تکرار کردم!! [[امام]] برآشفت و فرمود: فلانی چه میگویی؟ مگر [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]]{{ع}} به من خلاف میفرماید؟! شاه باید برود و شاه از مملکت بیرون رفت. ایشان چنین پیوندی با [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]]{{ع}} (عج) داشت <ref> پا به پای آفتاب، ج ۵، ص ۱۷۱.</ref>. | * مرحوم [[حجة الاسلام]] [[سید محمد کوثری]] [[نقل]] میکند: یک روز من در منزل [[آیة اللّه]] [[فاضل لنکرانی]] بودم و یکی از فضلای [[مشهد]] نیز آنجا بود. وی به [[نقل]] از یکی از دوستانشان گفت: در [[نجف اشرف]] در خدمت [[امام]] بودیم؛ صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم: این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از [[ایران]] میفرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد؛ آن وقت شما میخواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟ [[امام]] [[سکوت]] کرد؛ من [[فکر]] کردم شاید عرض مرا نشنیدهاند، سخنم را تکرار کردم!! [[امام]] برآشفت و فرمود: فلانی چه میگویی؟ مگر [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]] {{ع}} به من خلاف میفرماید؟! شاه باید برود و شاه از مملکت بیرون رفت. ایشان چنین پیوندی با [[امام مهدی|حضرت بقیة اللّه]] {{ع}} (عج) داشت <ref> پا به پای آفتاب، ج ۵، ص ۱۷۱.</ref>. | ||
* یکی از [[علما]] [[نقل]] میکند: "روز ۲۲ بهمن که [[امام خمینی|امام راحل]] [[دستور]] دادند که [[مردم]] در خیابانها بریزند؛ چون ما [[حکومت]] نظامی نداریم. این جریان را به مرحوم [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] اطلاع دادند. در آنجا من در خدمت ایشان بودم. [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] از منزلشان به [[امام خمینی|امام راحل]] در مدرسه [[علوی]] تلفن زد و مدت نیم تا یک ساعت با [[امام خمینی|امام راحل]] صحبت کرد. برادران بیرون از اتاق بودند، فقط میدیدند که [[آیة اللّه]] [[طالقانی]]، مرتب به [[امام خمینی|امام راحل]] عرض میکند: آقا! شما [[ایران]] نبودید، این [[نظام]] پلید است! به صغیر و کبیر ما رحم نمیکند؛ شما حکمتان را پس بگیرید! برادران یک وقت متوجّه شدند که آقای طالقانی گوشی را [[زمین]] گذاشت و به حالت تأثّر در گوشه اتاق نشست. بعد از لحظاتی خدمت ایشان رفتند و با این تصور که احیانا [[امام خمینی|امام راحل]] به ایشان تندی کرده است، گفتند: آقا! شما چرا دخالت میکنید و از این قبیل حرفها ... و با اصرار از [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] جریان را سؤال کردند؛ ایشان گفت: هرچه به [[امام خمینی|امام راحل]] عرض کردم، حرف مرا رد کرد و وقتی دید من قانع نمیشوم، فرمود: آقای [[طالقانی]] شاید این [[حکم]] از طرف [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} باشد. این را که از [[امام خمینی|امام راحل]] شنیدم، دست من لرزید و با [[امام خمینی|امام راحل]] خداحافظی کردم؛ زیرا دیگر قادر نبودم سخنی بگویم» <ref> برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۵۸؛ میر معمر، ص ۲۷.</ref>. با حضور به موقع [[مردم]] در خیابانها و بیاعتنایی به [[حکومت]] نظامی، توطئه رژیم [[شکست]] خورد و [[انقلاب اسلامی]] به [[پیروزی]] رسید»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، ص ۹۵ - ۱۰۳.</ref>. | * یکی از [[علما]] [[نقل]] میکند: "روز ۲۲ بهمن که [[امام خمینی|امام راحل]] [[دستور]] دادند که [[مردم]] در خیابانها بریزند؛ چون ما [[حکومت]] نظامی نداریم. این جریان را به مرحوم [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] اطلاع دادند. در آنجا من در خدمت ایشان بودم. [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] از منزلشان به [[امام خمینی|امام راحل]] در مدرسه [[علوی]] تلفن زد و مدت نیم تا یک ساعت با [[امام خمینی|امام راحل]] صحبت کرد. برادران بیرون از اتاق بودند، فقط میدیدند که [[آیة اللّه]] [[طالقانی]]، مرتب به [[امام خمینی|امام راحل]] عرض میکند: آقا! شما [[ایران]] نبودید، این [[نظام]] پلید است! به صغیر و کبیر ما رحم نمیکند؛ شما حکمتان را پس بگیرید! برادران یک وقت متوجّه شدند که آقای طالقانی گوشی را [[زمین]] گذاشت و به حالت تأثّر در گوشه اتاق نشست. بعد از لحظاتی خدمت ایشان رفتند و با این تصور که احیانا [[امام خمینی|امام راحل]] به ایشان تندی کرده است، گفتند: آقا! شما چرا دخالت میکنید و از این قبیل حرفها ... و با اصرار از [[آیة اللّه]] [[طالقانی]] جریان را سؤال کردند؛ ایشان گفت: هرچه به [[امام خمینی|امام راحل]] عرض کردم، حرف مرا رد کرد و وقتی دید من قانع نمیشوم، فرمود: آقای [[طالقانی]] شاید این [[حکم]] از طرف [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} باشد. این را که از [[امام خمینی|امام راحل]] شنیدم، دست من لرزید و با [[امام خمینی|امام راحل]] خداحافظی کردم؛ زیرا دیگر قادر نبودم سخنی بگویم» <ref> برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۵۸؛ میر معمر، ص ۲۷.</ref>. با حضور به موقع [[مردم]] در خیابانها و بیاعتنایی به [[حکومت]] نظامی، توطئه رژیم [[شکست]] خورد و [[انقلاب اسلامی]] به [[پیروزی]] رسید»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، ص ۹۵ - ۱۰۳.</ref>. | ||
== پاسخهای دیگر == | == پاسخهای دیگر == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۳: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«نظر به اینکه مدعیان در بسیاری از مواقع میخواهند با این ادعا سوء استفاده کنند، چنانکه در [[تاریخ]] مکرر دیده شده است. و نظر به اینکه در بعضی از موارد در زمانهای معاصر [[امامان]]{{عم}} و نزدیک به آن، برای [[حفظ جان]]، [[تقیه]] [[واجب]] بوده است و اگر کسی چنین ادعایی میکرد، در مخاطره قرار میگرفت. و امور دیگر که بر ما پنهان است، موجب آن شده که [[ائمه]]{{عم}} [[دستور]] دادهاند هرکس بگوید: من [[امام زمان]] {{ع}} را دیدهام، او را [[تکذیب]] کنید، و یا اینکه [[تکذیب]] مربوط به [[احکام]] است، یعنی هرکس حکمی از [[اسلام]] را از [[امام زمان]] {{ع}} [[نقل]] کند، او را قبول نکنید. وانگهی داستان دیدارکنندگان نوعاً بعد از مرگشان آشکار شده است، به هر حال اگر سوء استفاده و [[تقیه]] و آثار سوء و یا عوامل مهمتری در [[کتمان]] نباشد، اظهار آن ظاهرا بلامانع خواهد بود»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۸۰.</ref>. | «نظر به اینکه مدعیان در بسیاری از مواقع میخواهند با این ادعا سوء استفاده کنند، چنانکه در [[تاریخ]] مکرر دیده شده است. و نظر به اینکه در بعضی از موارد در زمانهای معاصر [[امامان]] {{عم}} و نزدیک به آن، برای [[حفظ جان]]، [[تقیه]] [[واجب]] بوده است و اگر کسی چنین ادعایی میکرد، در مخاطره قرار میگرفت. و امور دیگر که بر ما پنهان است، موجب آن شده که [[ائمه]] {{عم}} [[دستور]] دادهاند هرکس بگوید: من [[امام زمان]] {{ع}} را دیدهام، او را [[تکذیب]] کنید، و یا اینکه [[تکذیب]] مربوط به [[احکام]] است، یعنی هرکس حکمی از [[اسلام]] را از [[امام زمان]] {{ع}} [[نقل]] کند، او را قبول نکنید. وانگهی داستان دیدارکنندگان نوعاً بعد از مرگشان آشکار شده است، به هر حال اگر سوء استفاده و [[تقیه]] و آثار سوء و یا عوامل مهمتری در [[کتمان]] نباشد، اظهار آن ظاهرا بلامانع خواهد بود»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۸۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۴: | خط ۵۱: | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«برای آن که بتوان به درستی در این باره گفت و گو کرد و به [[قضاوت]] نشست، ابتدا لازم است متن [[کلام]] [[حضرت]] را به دقت مرور کرد، تا روشن شود مراد [[امام مهدی]]{{ع}} چیست. حدیثی که بحث "مشاهده و [[دروغگو]] بودن مدعی مشاهده" را مطرح میکند، آخرین [[توقیع]] و نامهای است که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به [[آخرین نایب]] خاص خود، چند روز پیش از [[مرگ]] او نوشته است. متن [[نامه]] چنین است: | «برای آن که بتوان به درستی در این باره گفت و گو کرد و به [[قضاوت]] نشست، ابتدا لازم است متن [[کلام]] [[حضرت]] را به دقت مرور کرد، تا روشن شود مراد [[امام مهدی]] {{ع}} چیست. حدیثی که بحث "مشاهده و [[دروغگو]] بودن مدعی مشاهده" را مطرح میکند، آخرین [[توقیع]] و نامهای است که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به [[آخرین نایب]] خاص خود، چند روز پیش از [[مرگ]] او نوشته است. متن [[نامه]] چنین است: | ||
*بسم [[الله]] الرحمن الرحیم؛ | * بسم [[الله]] الرحمن الرحیم؛ | ||
*ای [[علی بن محمد سمری]]! [[خداوند]]، اجر برادرانت را در عزای تو عظیم گرداند. به درستی که تو تا شش روز دیگر از [[دنیا]] میروی. پس به کارهای خود رسیدگی کن و به احدی [[وصیت]] مکن که پس از [[وفات]]، [[جانشین]] تو شود. به تحقیق، دومین [[غیبت]] "[[غیبت]] کامل" واقع شده است. پس ظهوری نیست؛ مگر بعد از [[اذن]] خدای عزّوجّل و آن، بعد از مدّتی طولانی و قساوت دلها و پرشدن [[زمین]] از [[ظلم]] خواهد بود. به زودی نزد [[شیعیان]] من میآید، کسی که [[ادعای مشاهده]] میکند. بدانید کسی که [[ادعای مشاهده]] کند، پیش از [[خروج سفیانی]] و ندا، او [[دروغگو]] و افترا زننده است. {{عربی|" وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيم"}}.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۴۵، ح ۴۵.</ref> | * ای [[علی بن محمد سمری]]! [[خداوند]]، اجر برادرانت را در عزای تو عظیم گرداند. به درستی که تو تا شش روز دیگر از [[دنیا]] میروی. پس به کارهای خود رسیدگی کن و به احدی [[وصیت]] مکن که پس از [[وفات]]، [[جانشین]] تو شود. به تحقیق، دومین [[غیبت]] "[[غیبت]] کامل" واقع شده است. پس ظهوری نیست؛ مگر بعد از [[اذن]] خدای عزّوجّل و آن، بعد از مدّتی طولانی و قساوت دلها و پرشدن [[زمین]] از [[ظلم]] خواهد بود. به زودی نزد [[شیعیان]] من میآید، کسی که [[ادعای مشاهده]] میکند. بدانید کسی که [[ادعای مشاهده]] کند، پیش از [[خروج سفیانی]] و ندا، او [[دروغگو]] و افترا زننده است. {{عربی|" وَ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيم"}}.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ب۴۵، ح ۴۵.</ref> | ||
*این [[حدیث]]، در بردارنده نکاتی است، از جمله: | * این [[حدیث]]، در بردارنده نکاتی است، از جمله: | ||
# [[مدعیان مشاهده]]، در این دوره، وجود خواهند داشت. | # [[مدعیان مشاهده]]، در این دوره، وجود خواهند داشت. | ||
#مدعی مشاهده، پیش از [[خروج سفیانی]] و ندا "دو علامت حتمی [[ظهور]]" هم [[دروغگو]] است و هم افترا زننده. افترا یا تهمت، آن است که فردی به شخص دیگر، عملی یا قولی را نسبت دهد، در حالی که او چنین نکرده باشد؛ بنابراین، بین [[دروغگو]] بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر [[دروغگویی]]، تهمت زننده نیست. اگر کسی فقط مدعی دیدن باشد؛ ولی به [[حضرت]]، نسبتی ندهد، ممکن است [[دروغگو]] باشد؛ ولی تهمت زننده نیست. [[امام]]، در این [[نامه]] هر دو صفت ناپسند را به مدعی مشاهده، وارد کرده است؛ یعنی، مدعی مشاهده، نسبتی نیز به [[حضرت]] میدهد. | # مدعی مشاهده، پیش از [[خروج سفیانی]] و ندا "دو علامت حتمی [[ظهور]]" هم [[دروغگو]] است و هم افترا زننده. افترا یا تهمت، آن است که فردی به شخص دیگر، عملی یا قولی را نسبت دهد، در حالی که او چنین نکرده باشد؛ بنابراین، بین [[دروغگو]] بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر [[دروغگویی]]، تهمت زننده نیست. اگر کسی فقط مدعی دیدن باشد؛ ولی به [[حضرت]]، نسبتی ندهد، ممکن است [[دروغگو]] باشد؛ ولی تهمت زننده نیست. [[امام]]، در این [[نامه]] هر دو صفت ناپسند را به مدعی مشاهده، وارد کرده است؛ یعنی، مدعی مشاهده، نسبتی نیز به [[حضرت]] میدهد. | ||
*این نکات در [[نامه]]، بزرگان را بر آن داشت، تا با تأمل و [[تدبّر]] دقیقتر، به محتوای [[نامه]] بنگرند و سپس اظهار نظر کنند. | * این نکات در [[نامه]]، بزرگان را بر آن داشت، تا با تأمل و [[تدبّر]] دقیقتر، به محتوای [[نامه]] بنگرند و سپس اظهار نظر کنند. | ||
*عدهای با توجه به این که [[نامه]]، در آخرین روزهای [[عمر]] [[نایب چهارم]] صادر شده و در آن، به پایان [[نیابت خاصه]] تصریح شده است، چنین گفتهاند که مراد از مدعی مشاهده، [[ادعای نیابت خاصه]] و [[ارتباط با حضرت]] است؛ زیرا [[نیابت خاص]] یعنی حضور نزد [[حضرت]]، همراه [[شناخت]] آن بزرگوار و رساندن سؤالات [[مردم]] و [[ابلاغ]] پاسخها و پیامها. این فرد، هم ادعای [[دیدار]] دارد و هم آنچه میگوید را از جانب [[حضرت]] بیان میکند و حرفها را [[پیام]] [[حضرت]] اعلام میکند.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref> | * عدهای با توجه به این که [[نامه]]، در آخرین روزهای [[عمر]] [[نایب چهارم]] صادر شده و در آن، به پایان [[نیابت خاصه]] تصریح شده است، چنین گفتهاند که مراد از مدعی مشاهده، [[ادعای نیابت خاصه]] و [[ارتباط با حضرت]] است؛ زیرا [[نیابت خاص]] یعنی حضور نزد [[حضرت]]، همراه [[شناخت]] آن بزرگوار و رساندن سؤالات [[مردم]] و [[ابلاغ]] پاسخها و پیامها. این فرد، هم ادعای [[دیدار]] دارد و هم آنچه میگوید را از جانب [[حضرت]] بیان میکند و حرفها را [[پیام]] [[حضرت]] اعلام میکند.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref> | ||
* [[حضرت]] [[امام خمینی]] میگوید: "مراد از [[تکذیب]] مدعی مشاهده این است که فردی، مدعی [[ملاقات]] باشد؛ ولی [[شاهد]] و دلیلی نداشته باشد.<ref>انوار الهدایه، ج۱، ص۲۵۶.</ref> | * [[حضرت]] [[امام خمینی]] میگوید: "مراد از [[تکذیب]] مدعی مشاهده این است که فردی، مدعی [[ملاقات]] باشد؛ ولی [[شاهد]] و دلیلی نداشته باشد.<ref>انوار الهدایه، ج۱، ص۲۵۶.</ref> | ||
* [[شهید صدر]] میگوید: "مراد، ادعای انحرافی است که شخصی با [[ادعای مشاهده]] و ارتباط، بخواهد [[عقاید]] و نظر خود را با نام پیامهای [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به [[مردم]] [[القا]] کند.<ref>تاریخ الغیبه الصغری، ج۱، ص۶۳۹-۶۵۴.</ref> | * [[شهید صدر]] میگوید: "مراد، ادعای انحرافی است که شخصی با [[ادعای مشاهده]] و ارتباط، بخواهد [[عقاید]] و نظر خود را با نام پیامهای [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به [[مردم]] [[القا]] کند.<ref>تاریخ الغیبه الصغری، ج۱، ص۶۳۹-۶۵۴.</ref> | ||
*برخی نیز گفتهاند: مراد از [[تکذیب]] مدعی مشاهده، [[تکذیب]] مدعی [[ظهور]] است.<ref>مهدی منتظر، ص۹۳.</ref> | * برخی نیز گفتهاند: مراد از [[تکذیب]] مدعی مشاهده، [[تکذیب]] مدعی [[ظهور]] است.<ref>مهدی منتظر، ص۹۳.</ref> | ||
*بنابراین میتوان دریافت که در [[روایت]]، صِرف [[دیدار]]، منتفی نشده است و [[عالمان]] نیز نفی اصل [[دیدار]] را استفاده نکردهاند. به علاوه، [[روایت]]، مدعی مشاهده را [[کذّاب]] میداند؛ حال اگر کسی [[امام]] را ببیند و به دیگران نگوید، تحت این [[روایت]] قرار نمیگیرد؛ لذا اصل [[دیدار]]، امر ممکنی خواهد بود. | * بنابراین میتوان دریافت که در [[روایت]]، صِرف [[دیدار]]، منتفی نشده است و [[عالمان]] نیز نفی اصل [[دیدار]] را استفاده نکردهاند. به علاوه، [[روایت]]، مدعی مشاهده را [[کذّاب]] میداند؛ حال اگر کسی [[امام]] را ببیند و به دیگران نگوید، تحت این [[روایت]] قرار نمیگیرد؛ لذا اصل [[دیدار]]، امر ممکنی خواهد بود. | ||
*نکته آخر این که علمای ما که موفق به [[دیدار]] [[حضرت]] شده بودند، آن را برای [[مردم]] بازگو نمیکردند؛ بلکه اطرافیان و [[خواص]] آنان، از روی شواهد و قراینی یا در زمانهای بعد، متوجه وقوع [[دیدار]] آن عالم با [[امام]] میشدند؛ لذا [[عالمان]] تحت عنوان "مدعی مشاهده" قرار نمیگیرند و این [[روایت]]، با داستان [[ملاقات]] برخی بزرگان تنافی ندارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۴۵-۱۴۸.</ref>. | * نکته آخر این که علمای ما که موفق به [[دیدار]] [[حضرت]] شده بودند، آن را برای [[مردم]] بازگو نمیکردند؛ بلکه اطرافیان و [[خواص]] آنان، از روی شواهد و قراینی یا در زمانهای بعد، متوجه وقوع [[دیدار]] آن عالم با [[امام]] میشدند؛ لذا [[عالمان]] تحت عنوان "مدعی مشاهده" قرار نمیگیرند و این [[روایت]]، با داستان [[ملاقات]] برخی بزرگان تنافی ندارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۴۵-۱۴۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پرسمان ارتباط و ملاقات با امام مهدی}} | {{پرسمان ارتباط و ملاقات با امام مهدی}} |