بر فرض اینکه امام حسن عسکری فرزندی داشته آیا میتوان باور کرد کودکی پنج ساله به مقام ولایت و امامت منصوب گردد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در این رخداد آنچه برای | ::::::«در این رخداد آنچه برای [[مردم]]، از همه شگفتآورتر بود، این بود که با کودکی پنج ساله روبهرو بودند که میگفت [[جانشین امام عسکری]] {{ع}} است. همانگونه که یاد شد، پیش از آن، با هدایتهای پیوسته [[پیامبر]] و [[امامان]] [[نور]] {{عم}} [[شیعه]] به این نکته باور پیدا کرده بود که [[خداوند متعال]]، از طریق [[آخرین پیامبر]] خود، [[مقام امامت]] و [[ولایت]] را به سبب قابلیتهای ذاتی به افرادی خاص عطا فرموده و فقط از طرف او است که برای [[جامعه امام]] [[نصب]] میشود. نیز این که این قابلیت، هیچ ارتباطی به کمی یا زیادی سن ندارد. | ||
::::::جالب این که اینگونه | ::::::جالب این که اینگونه [[پیشوایی]]، پیش از آن، هم بین [[امامان]] {{عم}} و هم در زنجیره [[پیامبران]] {{عم}} دارای سابقه بود. یکی از دانشوران معاصر، [[امامت]] در سنین کم را پدیدهای واقعی دانسته، چنین [[استدلال]] کرده است: ... امامی که در کودکی به [[پیشوایی]] روحی و [[فکری]] [[مردم]] رسیده، و [[مسلمانان]] حتی در کشاکش آنهمه موج ویرانگر، باز خویشتن خویش را به [[پیروی]] و [[دوستی]] او گماشتند، به طور مسلم باید از [[دانش]] و [[آگاهی]] و گستردگی دید و [[دانا]] بودن به [[فقه]] و [[تفسیر]] و [[عقاید]]، بهرهای [[آشکار]] و چشمگیر داشته باشد؛ چون در غیر این صورت نمیتوانسته [[مردم]] را به [[پیروی]] از خویش وادارد... | ||
::::::به فرض محال که مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند، دستگاه خلافت و نیروی حاکم که آن همه دشمنی علنی با امام داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار حقیقت نینداخته است؟ اگر امام خردسال، از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا کنند؛ اما سکوت آنها و سکوت | ::::::به فرض محال که [[مردم]] نتوانستند [[حقیقت]] و واقعیت امر را دریابند، دستگاه [[خلافت]] و نیروی [[حاکم]] که آن همه [[دشمنی]] علنی با [[امام]] داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار [[حقیقت]] نینداخته است؟ اگر [[امام]] خردسال، از [[دانش]] و سطح [[تفکر]] عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا کنند؛ اما [[سکوت]] آنها و [[سکوت]] [[تاریخ]]، [[گواه]] است که [[امامت]] در سنین کم، پدیدهای حقیقی بوده است، نه ساختگی<ref>صدر، سید محمدباقر، جستوجو و گفتوگو پیرامون امام مهدی {{ع}}، ص ۴۷- ۴۸.</ref>. | ||
::::::البته پیش از آن که در مسیر هدایت | ::::::البته پیش از آن که در مسیر [[هدایت]] [[جامعه]]، نوبت به [[پیشوایی]] [[جانشینان]] آخرین فرستاده الهی برسد، [[خداوند متعال]]، پیامبرانی را در کودکی به [[مقام نبوت]] مفتخر ساخته بود؛ بدین قرار: | ||
:::::*'''پیامبری حضرت عیسی {{ع}} از هنگام ولادت''': از میان پیامبران | :::::*'''[[پیامبری]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} از هنگام ولادت''': از میان [[پیامبران اولوالعزم]]، یگانه [[پیامبری]] که از هنگام ولادت، به [[نبوت]] خویش به طور [[آشکار]] تصریح کرده، [[حضرت]] [[عیسی بن مریم]] {{س}} است. | ||
::::::خداوند در آیات | ::::::[[خداوند]] در [[آیات قرآن]]، در بخشی از داستان [[حضرت مسیح]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]] خود در پاسخ منکران چنین میفرماید: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref>. | ||
::::::یزید کناسی میگوید: از امام باقر {{ع}} پرسیدم: "آیا عیسی بن مریم {{عم}}، هنگامی که در گهواره سخن گفت، حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟" حضرت فرمود: "او آن زمان پیغمبر و حجت غیر مرسل خدا بود [یعنی در آن زمان، مأمور به تبلیغ و دعوت نبود]. مگر نمیشنوی گفته خود او را که میگوید: "من بنده خدایم. خدا به من کتاب داده و پیغمبر ساخته و هر جا باشم پربرکتم قرار داده و تا زنده باشم، مرا به نماز و زکات سفارش کرده است". عرض کردم: "در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، حجت خدا بود بر | ::::::[[یزید]] کناسی میگوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: "آیا [[عیسی بن مریم]] {{عم}}، هنگامی که در گهواره سخن گفت، [[حجت خدا]] بر اهل زمان خود بود؟" [[حضرت]] فرمود: "او آن زمان [[پیغمبر]] و [[حجت]] غیر مرسل [[خدا]] بود [یعنی در آن زمان، [[مأمور]] به [[تبلیغ]] و [[دعوت]] نبود]. مگر نمیشنوی گفته خود او را که میگوید: "من [[بنده]] خدایم. [[خدا]] به من کتاب داده و [[پیغمبر]] ساخته و هر جا باشم پربرکتم قرار داده و تا زنده باشم، مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرده است". عرض کردم: "در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، [[حجت خدا]] بود بر [[زکریا]]؟". فرمود: "... چون [[عیسی]] هفت ساله شد و [[خدای تعالی]] به او [[وحی]] فرستاد، از [[نبوت]] و [[رسالت]] خود سخن گفت و بر یحیی و همه [[مردم]] [[حجت]] شد..."<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، باب حالات الأئمة {{عم}} فی السن.</ref>. | ||
:::::*'''پیامبری حضرت یحیی {{ع}} در کودکی''': حضرت یحیی {{ع}} یکی دیگر از پیامبرانی است که در کودکی به مقام نبوت رسید. خداوند در اینباره خطاب به وی میفرماید: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>. یکی از مفسران اهل | :::::*'''[[پیامبری]] [[حضرت]] یحیی {{ع}} در کودکی''': [[حضرت]] یحیی {{ع}} یکی دیگر از پیامبرانی است که در کودکی به [[مقام نبوت]] رسید. [[خداوند]] در اینباره خطاب به وی میفرماید: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>. یکی از [[مفسران اهل سنت]]، حکمی را که [[خداوند]] به [[حضرت]] یحیی {{ع}} داد، همان [[نبوت]] دانسته، بر این باور است که [[خداوند متعال]]، [[عقل]] او را در سنین کودکی محکم و کامل کرد و به او [[وحی]] فرستاد<ref>فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج ۱۱، ص ۱۹۲.</ref>. | ||
::::::در یکی از تفسیرهای معاصر، پس از آیه پیشین میخوانیم: درست است که دوران شکوفایی عقل انسان به صورت معمول حدومرز خاصی دارد؛ ولی میدانیم همیشه در انسانها افرادی استثنایی وجود داشتهاند. | ::::::در یکی از تفسیرهای معاصر، پس از [[آیه]] پیشین میخوانیم: درست است که دوران [[شکوفایی]] [[عقل انسان]] به صورت معمول حدومرز خاصی دارد؛ ولی میدانیم همیشه در [[انسانها]] افرادی استثنایی وجود داشتهاند. | ||
::::::چه مانعی دارد که خداوند این دوران را برای بعضی از بندگانش به خاطر مصالحی فشردهتر کند و در سالهای کمتری چکیده نماید؛ همانگونه که برای سخن گفتن، به صورت معمول گذشتن یکی دو سال از تولد لازم است؛ در حالی که میدانیم حضرت عیسی {{ع}} در همان روزهای نخست زبان به سخن گشود؛ آن هم سخنی پرمحتوا که طبق روال عادی در شأن انسانهای بزرگسال بود<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۲۷.</ref>. | ::::::چه مانعی دارد که [[خداوند]] این دوران را برای بعضی از بندگانش به خاطر مصالحی فشردهتر کند و در سالهای کمتری چکیده نماید؛ همانگونه که برای سخن گفتن، به صورت معمول گذشتن یکی دو سال از تولد لازم است؛ در حالی که میدانیم [[حضرت عیسی]] {{ع}} در همان روزهای نخست زبان به سخن گشود؛ آن هم سخنی پرمحتوا که طبق روال عادی در [[شأن]] انسانهای بزرگسال بود<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۲۷.</ref>. | ||
::::::در ادامه، این آیه را دلیل روشنی بر درست بودن امامت برخی ائمه {{عم}} در خردسالی دانسته است. | ::::::در ادامه، این [[آیه]] را [[دلیل]] روشنی بر درست بودن [[امامت]] برخی [[ائمه]] {{عم}} در خردسالی دانسته است. | ||
::::::بنابراین، همانگونه که خداوند | ::::::بنابراین، همانگونه که [[خداوند متعال]]، [[مقام نبوت]] را به کودک خردسالی داد، میتواند [[مقام امامت]] را نیز با تمام ویژگیهای لازم، به کودکی عطا فرماید. | ||
:::::*'''پیشینه امامت در خردسالی''': همانگونه که پیش از این نیز یاد شد، روایتهای فراوان و شواهد تاریخی، گویای آن است که پیش از حضرت مهدی {{ع}} دو امام (امام جواد و امام هادی {{عم}}) نیز پیش از سن بلوغ جسمانی به امامت رسیدند. این، خود ایجاد آمادگی برای پذیرش امامت حضرت مهدی {{ع}}، در کودکی بود. | :::::*'''پیشینه [[امامت]] در خردسالی''': همانگونه که پیش از این نیز یاد شد، روایتهای فراوان و شواهد تاریخی، گویای آن است که پیش از [[حضرت مهدی]] {{ع}} دو [[امام]] ([[امام جواد]] و [[امام هادی]] {{عم}}) نیز پیش از سن [[بلوغ]] جسمانی به [[امامت]] رسیدند. این، خود ایجاد [[آمادگی]] برای پذیرش [[امامت حضرت مهدی]] {{ع}}، در کودکی بود. | ||
:::::*'''نخستین امام خردسال''': در میان امامان دوازدهگانه، نخستین پیشوایی که در سن کودکی به امامت رسید، حضرت جواد الائمه {{ع}} بود. حضرت امام محمد تقی {{ع}} نهمین پیشوای شیعیان و یگانه فرزند حضرت رضا {{ع}}، در روز دهم رجب سال ۱۹۵ ق در مدینه چشم به جهان گشود. آن | :::::*'''نخستین [[امام]] خردسال''': در میان [[امامان]] دوازدهگانه، نخستین [[پیشوایی]] که در سن کودکی به [[امامت]] رسید، [[حضرت جواد الائمه]] {{ع}} بود. [[حضرت]] [[امام]] [[محمد]] [[تقی]] {{ع}} نهمین پیشوای [[شیعیان]] و یگانه [[فرزند]] [[حضرت رضا]] {{ع}}، در روز دهم [[رجب]] سال ۱۹۵ ق در [[مدینه]] چشم به [[جهان]] گشود. آن [[حضرت]]، در هفت سالگی به [[مقام امامت]] رسید<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
::::::از آنجا که این مسأله در دوران امامت بیسابقه بود، در ابتدا برخی بدان اعتراض کردند؛ ولی رفتهرفته با هدایتهای قبلی امام رضا {{ع}} و کرامتهایی از خود آن | ::::::از آنجا که این مسأله در دوران [[امامت]] بیسابقه بود، در ابتدا برخی بدان اعتراض کردند؛ ولی رفتهرفته با هدایتهای قبلی [[امام رضا]] {{ع}} و کرامتهایی از خود آن [[حضرت]]، [[دل]] [[شیعیان]] آرام گرفت. | ||
:::::*معمر بن خلاد گوید: از امام رضا {{ع}} شنیدم مطلبی درباره امر امامت بیان کرد و سپس فرمود: {{عربی|مَا حاجتکم إلی ذلک هَذَا أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ أَجْلَسْتُهُ مجلسی وَ صیرته مکانی وَ قَالَ إِنَّا أَهْلُ بیت یتوارث أَصَاغِرُنَا عَنْ أکابرنا الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ}}؛ چه احتیاجی به این موضوع دارید؟ این ابوجعفر است که او را به جای خود نشانیده و قائم مقام خود ساختهام و فرمود: ما خاندانی هستیم که خردسالانمان موبهمو از بزرگسالانمان ارث میبرند<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲.</ref>. این روایت بیانگر آن است که مقام | :::::*معمر بن خلاد گوید: از [[امام رضا]] {{ع}} شنیدم مطلبی درباره امر [[امامت]] بیان کرد و سپس فرمود: {{عربی|مَا حاجتکم إلی ذلک هَذَا أَبُو جَعْفَرٍ قَدْ أَجْلَسْتُهُ مجلسی وَ صیرته مکانی وَ قَالَ إِنَّا أَهْلُ بیت یتوارث أَصَاغِرُنَا عَنْ أکابرنا الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ}}؛ چه احتیاجی به این موضوع دارید؟ این [[ابوجعفر]] است که او را به جای خود نشانیده و [[قائم]] [[مقام]] خود ساختهام و فرمود: ما خاندانی هستیم که خردسالانمان موبهمو از بزرگسالانمان [[ارث]] میبرند<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲.</ref>. این [[روایت]] بیانگر آن است که [[مقام امامت]]، به کمی و یا زیادی سن ربطی ندارد. | ||
::::::ابوبصیر گوید: خدمت امام صادق {{ع}} رسیدم، در حالی که کودک نابالغی عصاکش من بود. حضرت به من فرمود: {{عربی|كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا اِحْتَجَّ عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ أَوْ قَالَ سَيَلِي عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ}}؛ چگونه خواهید بود زمانی که حجت بر شما هم سال این کودک باشد؟<ref>به نظر میرسد مقصود آن حضرت، امام جواد {{ع}} بوده است. اگرچه میتواند اشاره به امامت حضرت مهدی {{ع}} نیز باشد.</ref> [یا فرمود: همسال این کودک بر شما ولایت داشته باشد]<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱،(حالات الأئمة {{عم}} فی السن، ح ۴).</ref>. | ::::::[[ابوبصیر]] گوید: خدمت [[امام صادق]] {{ع}} رسیدم، در حالی که کودک نابالغی عصاکش من بود. [[حضرت]] به من فرمود: {{عربی|كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا اِحْتَجَّ عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ أَوْ قَالَ سَيَلِي عَلَيْكُمْ بِمِثْلِ سِنِّهِ}}؛ چگونه خواهید بود زمانی که [[حجت]] بر شما هم سال این کودک باشد؟<ref>به نظر میرسد مقصود آن حضرت، امام جواد {{ع}} بوده است. اگرچه میتواند اشاره به امامت حضرت مهدی {{ع}} نیز باشد.</ref> [یا فرمود: همسال این کودک بر شما [[ولایت]] داشته باشد]<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱،(حالات الأئمة {{عم}} فی السن، ح ۴).</ref>. | ||
:::::*صفوان بن یحیی گوید: "به امام رضا {{ع}} عرض کردم: پیش از آن که خدا ابو جعفر را به شما ببخشد، درباره جانشینتان از شما میپرسیدیم و شما میفرمودید؛ خدا به من پسری عنایت میکند. اکنون او را به شما عنایت کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خدای ناخواسته برای شما پیش آمدی کند، به که بگرویم؟ حضرت با دست اشاره به ابی جعفر فرمود که در برابرش ایستاده بود، عرض کردم: قربانت گردم، این پسر سهساله است: فرمود: {{عربی|مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَدْ قَامَ عِيسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ اِبْنُ ثَلاَثِ سِنِينَ}}؛ | :::::*صفوان بن یحیی گوید: "به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: پیش از آن که [[خدا]] [[ابو جعفر]] را به شما ببخشد، درباره جانشینتان از شما میپرسیدیم و شما میفرمودید؛ [[خدا]] به من پسری [[عنایت]] میکند. اکنون او را به شما [[عنایت]] کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خدای ناخواسته برای شما پیش [[آمدی]] کند، به که بگرویم؟ [[حضرت]] با دست اشاره به [[ابی جعفر]] فرمود که در برابرش [[ایستاده]] بود، عرض کردم: قربانت گردم، این پسر سهساله است: فرمود: {{عربی|مَا يَضُرُّهُ مِنْ ذَلِكَ فَقَدْ قَامَ عِيسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْحُجَّةِ وَ هُوَ اِبْنُ ثَلاَثِ سِنِينَ}}؛ | ||
::::::چه مانعی دارد عیسی سهساله [کمتر] بود که به حجت قیام کرد<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱،(باب الاشارة و النص علی ابی جعفر الثانی).</ref>. اگرچه برخی در برابر این اراده از خود واکنشهای نامناسبی نشان دادند، اما کم نبودند انسانهای وارستهای که در برابر این خواست | ::::::چه مانعی دارد [[عیسی]] سهساله [کمتر] بود که به [[حجت]] [[قیام]] کرد<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱،(باب الاشارة و النص علی ابی جعفر الثانی).</ref>. اگرچه برخی در برابر این [[اراده]] از خود واکنشهای نامناسبی نشان دادند، اما کم نبودند انسانهای وارستهای که در برابر این [[خواست الهی]]، در کمال [[تواضع]] سر [[فروتنی]] و پذیرش فرود آورده، با خشنودی کامل آن را پذیرفتند. | ||
::::::از جمله ایشان علی بن جعفر بن محمد" عموی امام رضا {{ع}}" بود که در برابر امام جواد {{ع}} در نهایت فروتنی بر پیروی از ایشان تأکید مینمود<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۱۲.</ref>. | ::::::از جمله ایشان [[علی بن جعفر بن محمد]]" [[عموی امام رضا]] {{ع}}" بود که در برابر [[امام جواد]] {{ع}} در نهایت [[فروتنی]] بر [[پیروی]] از ایشان تأکید مینمود<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۱۲.</ref>. | ||
::::::از اینجا بود که پیروان خالص اهل بیت {{عم}} با این باورمندی- که مقام امامت امری فراتر از محاسبات ظاهری است- در امامت امام هادی {{ع}}، با اطمینان بیشتری آن را پذیرفتند. چرا که ایشان نیز در سن هشتسالگی به امامت رسید<ref>ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷.</ref>. | ::::::از اینجا بود که [[پیروان]] [[خالص]] [[اهل بیت]] {{عم}} با این باورمندی- که [[مقام امامت]] امری فراتر از محاسبات ظاهری است- در [[امامت]] [[امام هادی]] {{ع}}، با [[اطمینان]] بیشتری آن را پذیرفتند. چرا که ایشان نیز در سن هشتسالگی به [[امامت]] رسید<ref>ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۷.</ref>. | ||
::::::از آنجایی که شرایط حاکم بر امامت حضرت مهدی {{ع}} این روند را به گونهای دیگر رقم زد، تردیدهای شکنندهای را در ذهن شیعه پدید آورده، کار امام حسن عسکری {{ع}} را مشکل ساخت. آن حضرت نه فقط در سن و سالی کمتر از دیگر امامان به امامت رسید، بلکه به خاطر مصالحی ولادتش نیز پنهانی بود. و تا زمان | ::::::از آنجایی که شرایط [[حاکم]] بر [[امامت حضرت مهدی]] {{ع}} این روند را به گونهای دیگر رقم زد، تردیدهای شکنندهای را در ذهن [[شیعه]] پدید آورده، کار [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را مشکل ساخت. آن [[حضرت]] نه فقط در سن و سالی کمتر از دیگر [[امامان]] به [[امامت]] رسید، بلکه به خاطر مصالحی ولادتش نیز پنهانی بود. و تا زمان [[امامت]]، جز اندکی، [[جمال]] دلآرای او را ندیده بودند. | ||
::::::البته حافظه شیعههای | ::::::البته حافظه شیعههای [[راستین]]، آموزههای [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} پیشین را که با اقداماتی مناسب، برای این امر [[زمینهسازی]] کرده بودند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۳۲۲، ح ۱.</ref>، هرگز فراموش نکرده بود. این [[زمینهسازی]] هرچه به زمان [[ولادت حضرت مهدی]] {{ع}} نزدیکتر میشود، شتاب بیشتری به خود میگرفت، به گونهای که [[امام عسکری]] {{ع}} هرگاه [[موقعیت]] را مناسب مییافت [[فرزند]] خود را معرفی و به [[جانشینی]] وی تصریح مینمود. | ||
:::::*'''کودکان نابغه، انسانهایی استثنایی''': افزون بر پیامبران و پیشوایان معصوم {{عم}} که به تأیید الهی دارای ویژگیهای خاصی هستند، بین انسانهای معمولی نیز کسانی یافت میشوند که دارای نبوغ خاصی هستند که آنها را از دیگران متمایز میکند. | :::::*'''کودکان نابغه، انسانهایی استثنایی''': افزون بر [[پیامبران]] و [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} که به [[تأیید الهی]] دارای ویژگیهای خاصی هستند، بین انسانهای معمولی نیز کسانی یافت میشوند که دارای نبوغ خاصی هستند که آنها را از دیگران متمایز میکند. | ||
::::::یکی از پژوهشگران معاصر پس از بیان آیات و | ::::::یکی از پژوهشگران معاصر پس از بیان [[آیات]] و [[روایات]]، از کودکان نابغه به عنوان مؤید رخداد فوق یاد کرده، افرادی چون ابو [[علی]] سینا، [[فاضل]] هندی، توماس یونگ، را فقط نمونهای از این گونه [[انسانها]] دانسته است<ref>امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.</ref>. | ||
::::::برآیند سخن آن که: امامت مانند نبوت موهبتی الهی است که خدای متعال به بندگان برگزیده و شایسته خود بخشیده است و در این بخشش سن و سال، دخالتی ندارد؛ از این رو امر پیشوایی در کودکی، نه فقط امری بعید نیست که در طول تاریخ میان پیامبران الهی {{عم}}، سابقهای دیرینه دارد. و کسانی که جهت خردهگیری بر پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت {{عم}} این مطلب را دستاویز خود قرار دادهاند، در بیان پیامبری برخی پیامبران و نبوغ برخی بزرگان دین و دانش هیچ تردیدی به خود راه ندادهاند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۲۳-۲۹.</ref>. | ::::::برآیند سخن آن که: [[امامت]] مانند [[نبوت]] موهبتی الهی است که [[خدای متعال]] به [[بندگان]] [[برگزیده]] و [[شایسته]] خود بخشیده است و در این [[بخشش]] سن و سال، دخالتی ندارد؛ از این رو امر [[پیشوایی]] در کودکی، نه فقط امری بعید نیست که در طول [[تاریخ]] میان [[پیامبران الهی]] {{عم}}، سابقهای دیرینه دارد. و کسانی که جهت خردهگیری بر [[پیروان]] [[مکتب اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} این مطلب را دستاویز خود قرار دادهاند، در بیان [[پیامبری]] برخی [[پیامبران]] و نبوغ برخی بزرگان [[دین]] و [[دانش]] هیچ تردیدی به خود راه ندادهاند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۲۳-۲۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||