چگونه روایات دال بر تام بودن علم غیب معصوم با روایات دال بر محدود بودن علم غیب او قابل جمع هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخهای دیگر== {{یادآوری پاسخ}} +== پاسخها و دیدگاههای متفرقه ==)) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
::::::*«علما در برخی از کتابها پاسخهایی دادهاند؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که نمیشود برای همه موارد یک جواب خاص داد؛ بلکه شایسته است تفکیک شوند. برخی روایات بیان میکند که خداوند متعال بعضی از علوم را نزد خود نگه داشته است و جز خدا کسی نمیداند یا مجموعه روایتهایی وجود دارد که بیان میکند خداوند دو دسته علم دارد؛ دستهای به پیامبران و [[اهل بیت]]{{عم}} عطا کرده است و دستهای مختص خودِ اوست و کسی جز خدا نمیداند؛ بدین ترتیب وقتی گفته میشود علم [[اهل بیت]]{{عم}} کامل است منظور اینگونه علمی که فقط نزد خداست نیست. برخی دیگر از روایات که بر محدودیت علم [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت دارد میتوان اینگونه پاسخ داد که علم آنان فعلی نبوده، بلکه شأنی است؛ به این معنا که در واقع علم نداشتند، اما اگر اراده میکردند آگاه میشدند؛ به عبارت دیگر منابع علم بسیاری در دسترس آنان است و بهطور شأنی موجود است و هر وقت اراده کنند و خدا اجازه دهد فعلی میشود. مثال: اگر از یک عالم ریاضی یا فیزیک سؤالی شود که فلان فرمول چگونه حل میشود او نخست تأمل میکند و با بررسی و دقت در محفوظات خود پاسخ میدهد. در لحظه سؤال بالفعل علم به پاسخ ندارد، اما با قدری تأمل علمش بالفعل میشود و سریع پاسخ میدهد؛ ازاینرو شخصیت شأنیت بسیار به فعلیت نزدیک است و به همین دلیل او را عالم مینامند. درباره [[اهل بیت]]{{عم}} نیز اینگونه است؛ بنابراین، میتوان آن دسته از روایاتی که بر محدودیت علم [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت دارند را به این صورت توجیه کرد که علم آنان شأنی است و در بعضی امور اصلاً علم بالفعلی حاضر نیست؛ اما همان گونه که خودشان فرمودند به وسیله [[الهام]] یا تحدیث ملائک در گوششان یا از طریق [[روح القدس]] و گاهی نیز با مطالعه کتابهای گذشتگان علوم را درک میکردند و پاسخگو سؤالات بودند. شایان ذکر است که با این معنا علم همه افراد شأنی خواهد بود؛ اما باید توجه داشت بسیاری از مواقع فاصله شأنیت تا فعلیت زیاد است؛ بهگونهای که دیگر نمیتوان بر آن فرد، عالم اطلاق کرد؛ مثلاً به بچهای که هنوز کلاس اول نرفته یا رفته دکتر نمیگویند؛ گرچه او شأنیت دکتر شدن را دارد اما فاصله این شأنیت تا فعلی شدن آن بسیار زیاد است. اما کسی که دکتر یا ریاضیدان یا... است چون سالها علمش را دارا بوده است با تأملی کوتاه پاسخگوی سؤالها خواهد بود و عرف اینگونه موارد را عالم میداند. پس اگر گفته میشود [[اهل بیت]]{{عم}} عالم به {{عربی|« مَا كَانَ وَ يَكُون»}} هستند غیر عرفی و دروغ نیست؛ چراکه واقعاً مصادر علم نزدشان حضور دارد و نزدیک به فعلیت است و به همین جهت است که به آنان عالم تام اطلاق میشود»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ::::::*«علما در برخی از کتابها پاسخهایی دادهاند؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که نمیشود برای همه موارد یک جواب خاص داد؛ بلکه شایسته است تفکیک شوند. برخی روایات بیان میکند که خداوند متعال بعضی از علوم را نزد خود نگه داشته است و جز خدا کسی نمیداند یا مجموعه روایتهایی وجود دارد که بیان میکند خداوند دو دسته علم دارد؛ دستهای به پیامبران و [[اهل بیت]]{{عم}} عطا کرده است و دستهای مختص خودِ اوست و کسی جز خدا نمیداند؛ بدین ترتیب وقتی گفته میشود علم [[اهل بیت]]{{عم}} کامل است منظور اینگونه علمی که فقط نزد خداست نیست. برخی دیگر از روایات که بر محدودیت علم [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت دارد میتوان اینگونه پاسخ داد که علم آنان فعلی نبوده، بلکه شأنی است؛ به این معنا که در واقع علم نداشتند، اما اگر اراده میکردند آگاه میشدند؛ به عبارت دیگر منابع علم بسیاری در دسترس آنان است و بهطور شأنی موجود است و هر وقت اراده کنند و خدا اجازه دهد فعلی میشود. مثال: اگر از یک عالم ریاضی یا فیزیک سؤالی شود که فلان فرمول چگونه حل میشود او نخست تأمل میکند و با بررسی و دقت در محفوظات خود پاسخ میدهد. در لحظه سؤال بالفعل علم به پاسخ ندارد، اما با قدری تأمل علمش بالفعل میشود و سریع پاسخ میدهد؛ ازاینرو شخصیت شأنیت بسیار به فعلیت نزدیک است و به همین دلیل او را عالم مینامند. درباره [[اهل بیت]]{{عم}} نیز اینگونه است؛ بنابراین، میتوان آن دسته از روایاتی که بر محدودیت علم [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت دارند را به این صورت توجیه کرد که علم آنان شأنی است و در بعضی امور اصلاً علم بالفعلی حاضر نیست؛ اما همان گونه که خودشان فرمودند به وسیله [[الهام]] یا تحدیث ملائک در گوششان یا از طریق [[روح القدس]] و گاهی نیز با مطالعه کتابهای گذشتگان علوم را درک میکردند و پاسخگو سؤالات بودند. شایان ذکر است که با این معنا علم همه افراد شأنی خواهد بود؛ اما باید توجه داشت بسیاری از مواقع فاصله شأنیت تا فعلیت زیاد است؛ بهگونهای که دیگر نمیتوان بر آن فرد، عالم اطلاق کرد؛ مثلاً به بچهای که هنوز کلاس اول نرفته یا رفته دکتر نمیگویند؛ گرچه او شأنیت دکتر شدن را دارد اما فاصله این شأنیت تا فعلی شدن آن بسیار زیاد است. اما کسی که دکتر یا ریاضیدان یا... است چون سالها علمش را دارا بوده است با تأملی کوتاه پاسخگوی سؤالها خواهد بود و عرف اینگونه موارد را عالم میداند. پس اگر گفته میشود [[اهل بیت]]{{عم}} عالم به {{عربی|« مَا كَانَ وَ يَكُون»}} هستند غیر عرفی و دروغ نیست؛ چراکه واقعاً مصادر علم نزدشان حضور دارد و نزدیک به فعلیت است و به همین جهت است که به آنان عالم تام اطلاق میشود»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
== | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
{{جمع شدن|۱. حجج الاسلام و المسلمین سبحانی و هاشمی.}} | {{جمع شدن|۱. حجج الاسلام و المسلمین سبحانی و هاشمی.}} | ||
[[پرونده:873432589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی سبحانی|سبحانی]]]] | [[پرونده:873432589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی سبحانی|سبحانی]]]] |