رشد روحیه محبت و عشقورزی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
::::::[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیامآور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همانگونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایانگرفتن فتنههای [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینهها]] و عداوتهاست؛ بهگونهای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطفالله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] میفرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربانتر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] میگذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند". | ::::::[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیامآور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همانگونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایانگرفتن فتنههای [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینهها]] و عداوتهاست؛ بهگونهای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطفالله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] میفرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربانتر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] میگذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند". | ||
::::::تربیتشده [[مکتب]] [[مهدوی]]، با [[الگوگیری]] از [[امام]] خود، به [[انسانها]] [[عشق]] میورزد؛ از اینرو کسی که [[منتظر]] [[حضرت]] است، در [[دعای عهد]]، دیگران را نیز در اظهار علاقه خود شریک میسازد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ...}}؛ خداوندا، بر مولایمان، [[امام]] هدایتکننده و [[هدایتشده]] که به [[دستور]] تو [[قیام]] کند - [[صلوات]] [[خدا]] بر او و [[پدران]] پاکش [[باد]] - از جانب همه [[مؤمنین]] و مؤمنات ([[درود]] فرست). و ادامه میدهد: {{متن حدیث|فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا، وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا، وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا...}}؛ در مشرقزمینان و مغربزمینان، دشتها، کوهها، زمینها و دریاهایش...، علاقهای بیمرز و بدون شرط و میگوید: {{متن حدیث|وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ}}؛ از طرف خویش و [[پدر]] و مادرم!<ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۵۰، ۵۱.</ref>. | ::::::تربیتشده [[مکتب]] [[مهدوی]]، با [[الگوگیری]] از [[امام]] خود، به [[انسانها]] [[عشق]] میورزد؛ از اینرو کسی که [[منتظر]] [[حضرت]] است، در [[دعای عهد]]، دیگران را نیز در اظهار علاقه خود شریک میسازد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ...}}؛ خداوندا، بر مولایمان، [[امام]] هدایتکننده و [[هدایتشده]] که به [[دستور]] تو [[قیام]] کند - [[صلوات]] [[خدا]] بر او و [[پدران]] پاکش [[باد]] - از جانب همه [[مؤمنین]] و مؤمنات ([[درود]] فرست). و ادامه میدهد: {{متن حدیث|فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا، وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا، وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا...}}؛ در مشرقزمینان و مغربزمینان، دشتها، کوهها، زمینها و دریاهایش...، علاقهای بیمرز و بدون شرط و میگوید: {{متن حدیث|وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ}}؛ از طرف خویش و [[پدر]] و مادرم!<ref>[[محمد سبحانینیا|سبحانینیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۵۰، ۵۱.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رضا انصاری]]'''، در مقاله ''«[[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[رضا انصاری]]'''، در مقاله ''«[[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یکی از [[آثار روانشناسی انتظار]]، [[دلدادگی]] در حیطه عمل میباشد چرا که [[منتظر]] [[عاشق]] در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و همجهتی مدنظر میباشد. کسی [[منتظر واقعی]] است که [[سلوک]] و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست [[منتظر]] خود میگردد. [[علی]] {{ع}} در [[مذمت]] عدهای که خود را عالم میپندارند و [[عاشق]] [[اهلبیت]] میدانند میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ... الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ}}<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۸.</ref>. نه گام بر جای پای [[پیامبر]] مینهند و نه از [[رفتار]] [[جانشین]] او [[پیروی]] میکنند... [[نیکی]] در نظرشان همان است که میپندارند و [[زشتی]] همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود [[پناه]] میبرند و در مبهمات تنها به [[رأی]] خود تکیه میکنند گویا هر کدام [[امام]] و [[راهبر]] خویشند. در جای دیگری در همین [[نهجالبلاغه]] [[علی]] {{ع}} میفرماید [[مردم]] به کجا میروید؟ چرا از [[حق]] [[منحرف]] میشوید؟ پرچمهای [[حق]] برافراشته و نشانههای آن آشکار است با اینکه چراغهای [[هدایت]] روشنگر راهند. چون [[گمراهان]] به کجا میروید؟ چرا سرگردانید؟ در حالیکه [[عترت پیامبر]] شما [[دین]] شماست... و همانند تشنگانی که به سوی [[آب]] شتابانند به سویشان [[هجوم]] ببرید<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۷.</ref>. [[علی]] {{ع}} در این [[خطبه]] به [[ضرورت]] [[اقتدار]] [[تأسی]] به [[اهل بیت]] اشاره مینماید و میفرماید کسی که [[اقتدا]] و [[تأسی]] کوتاهی کند سرانجامی جز [[هلاکت]] نخواهد داشت»<ref>[[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]، ص ؟؟</ref>. | ::::::«یکی از [[آثار روانشناسی انتظار]]، [[دلدادگی]] در حیطه عمل میباشد چرا که [[منتظر]] [[عاشق]] در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و همجهتی مدنظر میباشد. کسی [[منتظر واقعی]] است که [[سلوک]] و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست [[منتظر]] خود میگردد. [[علی]] {{ع}} در [[مذمت]] عدهای که خود را عالم میپندارند و [[عاشق]] [[اهلبیت]] میدانند میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ... الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ}}<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۸.</ref>. نه گام بر جای پای [[پیامبر]] مینهند و نه از [[رفتار]] [[جانشین]] او [[پیروی]] میکنند... [[نیکی]] در نظرشان همان است که میپندارند و [[زشتی]] همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود [[پناه]] میبرند و در مبهمات تنها به [[رأی]] خود تکیه میکنند گویا هر کدام [[امام]] و [[راهبر]] خویشند. در جای دیگری در همین [[نهجالبلاغه]] [[علی]] {{ع}} میفرماید [[مردم]] به کجا میروید؟ چرا از [[حق]] [[منحرف]] میشوید؟ پرچمهای [[حق]] برافراشته و نشانههای آن آشکار است با اینکه چراغهای [[هدایت]] روشنگر راهند. چون [[گمراهان]] به کجا میروید؟ چرا سرگردانید؟ در حالیکه [[عترت پیامبر]] شما [[دین]] شماست... و همانند تشنگانی که به سوی [[آب]] شتابانند به سویشان [[هجوم]] ببرید<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۷.</ref>. [[علی]] {{ع}} در این [[خطبه]] به [[ضرورت]] [[اقتدار]] [[تأسی]] به [[اهل بیت]] اشاره مینماید و میفرماید کسی که [[اقتدا]] و [[تأسی]] کوتاهی کند سرانجامی جز [[هلاکت]] نخواهد داشت»<ref>[[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]، ص ؟؟</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
::::::[[انتظار]] در ابعاد [[عاطفی]] آن (یعنی [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست و جو و چشم انتظاری که همگی مستلزم نوعی [[توسل]] و رابطهی قلبی با [[حضرت قائم]] است)، بر [[بهداشت روان]] به ویژه به معنای پیش گیری اولیه و ممانعت از [[بیماریها]] و ارتقای [[توان]] مندیها در مقابله با استرسها و اضطرابها نقش مؤثّری دارد. روان شناسان میگویند: در مواجهه با مسایل [[زندگی]] و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به طور کلی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل [[زندگی]] بهتر روبه رو شویم که معمولاً با [[توسل]] به [[اولیای الهی]] فراهم میگردد. گاهی سُستی [[اراده]]، [[ترس]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و عدم اشراف کامل بر موقعیت، باعث میشود که نتوانیم از راه حلهای ممکن برای حل و فصل مسائل [[زندگی]] به شکل مطلوب بهره ببریم. [[توسل]] (به [[امامان]]، مخصوصاً [[حضرت مهدی]]{{ع}} که زنده و ناظر بر احوال شعیان است) و [[توکل]] باعث [[تقویت اراده]] و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی میشود.<ref> ام. رابین دیماتئو، روانشناسی سلامت، مترجمان: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، انتشارت سمت، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج۲، ص۷۵۹-۷۶۲.</ref> | ::::::[[انتظار]] در ابعاد [[عاطفی]] آن (یعنی [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست و جو و چشم انتظاری که همگی مستلزم نوعی [[توسل]] و رابطهی قلبی با [[حضرت قائم]] است)، بر [[بهداشت روان]] به ویژه به معنای پیش گیری اولیه و ممانعت از [[بیماریها]] و ارتقای [[توان]] مندیها در مقابله با استرسها و اضطرابها نقش مؤثّری دارد. روان شناسان میگویند: در مواجهه با مسایل [[زندگی]] و رسیدن به موفقیت ـ به ویژه در مشکلات ـ به طور کلی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسایل [[زندگی]] بهتر روبه رو شویم که معمولاً با [[توسل]] به [[اولیای الهی]] فراهم میگردد. گاهی سُستی [[اراده]]، [[ترس]]، [[غم]]، [[اضطراب]] و عدم اشراف کامل بر موقعیت، باعث میشود که نتوانیم از راه حلهای ممکن برای حل و فصل مسائل [[زندگی]] به شکل مطلوب بهره ببریم. [[توسل]] (به [[امامان]]، مخصوصاً [[حضرت مهدی]]{{ع}} که زنده و ناظر بر احوال شعیان است) و [[توکل]] باعث [[تقویت اراده]] و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی میشود.<ref> ام. رابین دیماتئو، روانشناسی سلامت، مترجمان: سید مهدی موسوی اصل و دیگران، تهران، انتشارت سمت، ۱۳۷۸، چاپ اول، ج۲، ص۷۵۹-۷۶۲.</ref> | ||
::::::در جمع بندی نهایی، نتیجه میگیریم: ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] در محورهای چهار گانه، یعنی: [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست و جو، و چشم انتظاری، بر [[بهداشت روان]] در دو سطح پیش گیری اولیه و ارتقای [[توان]] مندیها و رشد روانی افراد مؤثّر میباشد»<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ::::::در جمع بندی نهایی، نتیجه میگیریم: ابعاد [[عاطفی]] [[انتظار]] در محورهای چهار گانه، یعنی: [[اشتیاق]]، [[محبت]]، طلب و جست و جو، و چشم انتظاری، بر [[بهداشت روان]] در دو سطح پیش گیری اولیه و ارتقای [[توان]] مندیها و رشد روانی افراد مؤثّر میباشد»<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
::::::چرا که به این طریق [[ایمان]] خود را محک زده و آن را در خود تقویت میکند؛ چون امام عصر {{ع}} بنا به مصالحی از دیدهها [[غایب]] است و این شاید همان [[سختی انتظار]] است که در احادیث اشاره شده و [[زندگی]] فرد را معنا میبخشد که جز [[دوستدار]] [[حضرت]] آن را [[درک]] نمیکند. چنانکه [[حضرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: "بزرگترین [[مردمان]] در [[ایمان]] و یقین، کسانی هستند که در روزگاران [[آینده]] [[زندگی]] میکنند، پیامبرشان را ندیدهاند و [[امام]] آنها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی روی کاغذ ([[خواندن]] قرآن کریم و [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}}) [[ایمان]] میآورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. | ::::::چرا که به این طریق [[ایمان]] خود را محک زده و آن را در خود تقویت میکند؛ چون امام عصر {{ع}} بنا به مصالحی از دیدهها [[غایب]] است و این شاید همان [[سختی انتظار]] است که در احادیث اشاره شده و [[زندگی]] فرد را معنا میبخشد که جز [[دوستدار]] [[حضرت]] آن را [[درک]] نمیکند. چنانکه [[حضرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: "بزرگترین [[مردمان]] در [[ایمان]] و یقین، کسانی هستند که در روزگاران [[آینده]] [[زندگی]] میکنند، پیامبرشان را ندیدهاند و [[امام]] آنها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی روی کاغذ ([[خواندن]] قرآن کریم و [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}}) [[ایمان]] میآورند"<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.</ref>. | ||
::::::پشتوانه این [[اعتقاد]] در نهایت [[عشق]] به خداست و با این اعتقاد معنایی در [[زندگی]] شخص ایجاد خواهد شد که فراتر از ساحت عقل است. در [[باور]] دینداران مصداق کامل [[عشق]] به [[محبوب]] [[عشق]] به خداست و [[عشق]] به اولیای الاهی از جمله عشق به [[حضرت حجت]] در استمرار [[عشق]] الاهی قرار میگیرد و از این جهت [[باور]] به مهدویت و [[توفیق]] برقرار ساختن یک [[رابطه عاشقانه]] با آن [[حضرت]] به [[زندگی]] [[شیعیان]] حلاوت [[معنوی]] غیرقابل وصفی میدهد»<ref>[[ناصر محمدی|محمدی، ناصر]] و [[احمد رضا مفتاح|مفتاح، احمد رضا]]، [[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]، ص۲۱۷-۲۱۹.</ref>. | ::::::پشتوانه این [[اعتقاد]] در نهایت [[عشق]] به خداست و با این اعتقاد معنایی در [[زندگی]] شخص ایجاد خواهد شد که فراتر از ساحت عقل است. در [[باور]] دینداران مصداق کامل [[عشق]] به [[محبوب]] [[عشق]] به خداست و [[عشق]] به اولیای الاهی از جمله عشق به [[حضرت حجت]] در استمرار [[عشق]] الاهی قرار میگیرد و از این جهت [[باور]] به مهدویت و [[توفیق]] برقرار ساختن یک [[رابطه عاشقانه]] با آن [[حضرت]] به [[زندگی]] [[شیعیان]] حلاوت [[معنوی]] غیرقابل وصفی میدهد»<ref>[[ناصر محمدی|محمدی، ناصر]] و [[احمد رضا مفتاح|مفتاح، احمد رضا]]، [[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]، ص۲۱۷-۲۱۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
::::::آقای '''[[محسن موحدی]]'''، نویسنده مقاله ''«[[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محسن موحدی]]'''، نویسنده مقاله ''«[[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انسان]] تشنۀ [[محبت]] است و [[محبت]] حیات بخش دلهاست. هر کسی خود را [[دوست]] دارد و میخواهد [[محبوب]] دیگران نیز باشد، احساس [[محبوبیت]] [[دل]] را شادمان میگرداند. [[محبت]] مفهومی است که بهطور دو جانبه بر [[رفتار]] مربی و متربی اثر میگذارد. تا فردی کسی را [[دوست]] نداشته باشد، چگونه میتواند او را [[تربیت]] کند و تا شخص سیراب از [[محبت]] نشود آن گونه که باید تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت. [[انسان]] علاوه بر بعد مادی دارای جنبههای غیر مادی و [[روح]] خدایی نیز هست. روحی که با [[مرگ]] نابود نمیشود و قوام [[شخصیت انسان]] به همان [[روح]] است. بخلاف آنهایی که میگویند هستی منحصر به ماده است یا دست کم [[انسان]] را پدیده ای کاملا مادی میشمرند و همه [[قوانین]] [[حاکم]] بر [[انسان]] [[قوانین]] مادی و تمامی رفتارها و پدیدههای روانی را با نگرش مادی تحلیل میکنند. [[محبت]] و [[عشق ورزی]] در [[انسان]] [[منتظر]] زمانی به اوج خود خواهد رسید که برای [[تحقق ظهور]] [[منجی موعود]] تلاش میکند و به [[زمینه سازی]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] [[کمک]] میکند»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ::::::«[[انسان]] تشنۀ [[محبت]] است و [[محبت]] حیات بخش دلهاست. هر کسی خود را [[دوست]] دارد و میخواهد [[محبوب]] دیگران نیز باشد، احساس [[محبوبیت]] [[دل]] را شادمان میگرداند. [[محبت]] مفهومی است که بهطور دو جانبه بر [[رفتار]] مربی و متربی اثر میگذارد. تا فردی کسی را [[دوست]] نداشته باشد، چگونه میتواند او را [[تربیت]] کند و تا شخص سیراب از [[محبت]] نشود آن گونه که باید تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت. [[انسان]] علاوه بر بعد مادی دارای جنبههای غیر مادی و [[روح]] خدایی نیز هست. روحی که با [[مرگ]] نابود نمیشود و قوام [[شخصیت انسان]] به همان [[روح]] است. بخلاف آنهایی که میگویند هستی منحصر به ماده است یا دست کم [[انسان]] را پدیده ای کاملا مادی میشمرند و همه [[قوانین]] [[حاکم]] بر [[انسان]] [[قوانین]] مادی و تمامی رفتارها و پدیدههای روانی را با نگرش مادی تحلیل میکنند. [[محبت]] و [[عشق ورزی]] در [[انسان]] [[منتظر]] زمانی به اوج خود خواهد رسید که برای [[تحقق ظهور]] [[منجی موعود]] تلاش میکند و به [[زمینه سازی]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] [[کمک]] میکند»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
::::::در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَ بِرَضْوى أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچگونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذیطوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] میگردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جستوجو میکند. | ::::::در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَ بِرَضْوى أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچگونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذیطوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] میگردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جستوجو میکند. | ||
::::::آلپورت [[معتقد]] است شخص سالم از نظر روانی، به [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[همسر]] یا [[دوستان]] نزدیکش [[عشق]] و [[محبت]] نشان میدهد. این [[توانایی]]، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد [[محبوب]] خود احساسی اطمینانبخش نشان میدهد و به آسودگی و [[شادمانی]] او به اندازه [[خوشی]] و [[آسایش]] خودش اظهار علاقه میکند<ref>کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۲۸.</ref>. فرانکل نیز [[معتقد]] است ویژگی دیگر انسانهای از خود فرارونده [[توانایی]] [[ایثار]] و دریافت [[عشق]] است. [[عشق]]، [[هدف]] نهایی [[انسان]] است. [[رستگاری]] از راه [[عشق]] و در [[عشق]] است. با [[ایثار]] [[عشق]] به دیگری میتوان خصایل و ویژگیهای ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافتهاند<ref>کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۶۷.</ref>»<ref>[[زهرا سادات پورسیدآقایی|سادات پورسید آقایی، زهرا]]، [[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال]]، ص ۱۲۱</ref>. | ::::::آلپورت [[معتقد]] است شخص سالم از نظر روانی، به [[پدر]]، [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[همسر]] یا [[دوستان]] نزدیکش [[عشق]] و [[محبت]] نشان میدهد. این [[توانایی]]، حاصل پرورش کامل مفهوم خود است. در این حال شخص به فرد [[محبوب]] خود احساسی اطمینانبخش نشان میدهد و به آسودگی و [[شادمانی]] او به اندازه [[خوشی]] و [[آسایش]] خودش اظهار علاقه میکند<ref>کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۲۸.</ref>. فرانکل نیز [[معتقد]] است ویژگی دیگر انسانهای از خود فرارونده [[توانایی]] [[ایثار]] و دریافت [[عشق]] است. [[عشق]]، [[هدف]] نهایی [[انسان]] است. [[رستگاری]] از راه [[عشق]] و در [[عشق]] است. با [[ایثار]] [[عشق]] به دیگری میتوان خصایل و ویژگیهای ممتاز او، حتی آنهایی را دید که هنوز تحقق نیافتهاند<ref>کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۱۶۷.</ref>»<ref>[[زهرا سادات پورسیدآقایی|سادات پورسید آقایی، زهرا]]، [[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال]]، ص ۱۲۱</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}} | {{پرسمان آثار روانشناختی انتظار}} | ||
{{پرسمان آثار انتظار}} | {{پرسمان آثار انتظار}} |