پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۸
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
* [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] و... حقیقت عصمت را لطف دانسته‌اند؛ این تلقی صحیح است اما نیروی تأثیرگذار در عصمت را مشخص نمی‌کند.  
* [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] و... حقیقت عصمت را لطف دانسته‌اند؛ این تلقی صحیح است اما نیروی تأثیرگذار در عصمت را مشخص نمی‌کند.  
حکمای مسلمان معتقدند، [[انسان کامل]] قوای غضبیه و شهویه را مطیع قوه عاقله قرار می‌دهد؛ اما به نظر می‌رسد [[پیامبران|پیامبران معصوم]]، علاوه بر رشد عقلانی، از لطف دیگری از سوی خداوند برخوردارند تا به عصمت ویژه‌ای برسند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۳۱-۱۳۳. </ref>.  
حکمای مسلمان معتقدند، [[انسان کامل]] قوای غضبیه و شهویه را مطیع قوه عاقله قرار می‌دهد؛ اما به نظر می‌رسد [[پیامبران|پیامبران معصوم]]، علاوه بر رشد عقلانی، از لطف دیگری از سوی خداوند برخوردارند تا به عصمت ویژه‌ای برسند <ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۳۱-۱۳۳. </ref>.  
* حکمای اسلامی می‌گویند: عصمت ملکه‌ای است که از دارنده آن، معصیت سر نمی‌زند. [[قاضی عضدالدین ایجی]]: این ملکه به واسطه علم به پیامدهای ناگوار گناهان و نتایج ارزشمند طاعات حاصل می‌شود.
* حکمای اسلامی می‌گویند: عصمت ملکه‌ای است که از دارنده آن، معصیت سر نمی‌زند. [[قاضی عضدالدین ایجی]]: این ملکه به واسطه علم به پیامدهای ناگوار گناهان و نتایج ارزشمند طاعات حاصل می‌شود. مولوی عبدالعزیز فرهادی گفته: "تطبیق نظریه حکما، بر اصول [[اهل سنت]] آسان است. به این بیان که عصمت، ملکه‌ای است نفسانی که خداوند آن را در انسان می‌آفریند و سبب عادی برای نیافریدن گناه در او خواهد بود". اما دیدگاه دیگری وجود دارد که مطابق آن ساختار آفرینش فرد [[معصوم]] مستلزم عدم اختیار اوست. ابوالحسن اشعری می‌گوید: معصوم، قدرت بر انجام معصیت ندارد. ازنظر عقل، معصوم به این معنا، مستحق مدح و ستایش نخواهد بود و تکلیف و جزا نیز نامعقول خواهد بود علاوه بر این‌ها قرآن صریحاً می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ...}}﴾}} و [[حضرت یوسف]] در قرآن تصریح کرده که همچون دیگر انسان‌ها دارای نفس اماره به گناه است. نظریه [[اشاعره]] هم چون با اصل علیت در تعارض است پذیرفته نیست<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۰-۹۲. </ref>.  
مولوی عبدالعزیز فرهادی گفته: "تطبیق نظریه حکما، بر اصول [[اهل سنت]] آسان است. به این بیان که عصمت، ملکه‌ای است نفسانی که خداوند آن را در انسان می‌آفریند و سبب عادی برای نیافریدن گناه در او خواهد بود".
اما دیدگاه دیگری وجود دارد که مطابق آن ساختار آفرینش فرد [[معصوم]] مستلزم عدم اختیار اوست. ابوالحسن اشعری می‌گوید: معصوم، قدرت بر انجام معصیت ندارد. ازنظر عقل، معصوم به این معنا، مستحق مدح و ستایش نخواهد بود و تکلیف و جزا نیز نامعقول خواهد بود علاوه بر این‌ها قرآن صریحاً می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى‏ إِلَيَّ...}}﴾}} و [[حضرت یوسف]] در قرآن تصریح کرده که همچون دیگر انسان‌ها دارای نفس اماره به گناه است. نظریه [[اشاعره]] هم چون با اصل علیت در تعارض است پذیرفته نیست<ref>[[کلام تطبیقی استدلالی (کتاب)|کلام تطبیقی استدلالی]]، ص ۹۰-۹۲. </ref>.  
* پاره‌ای از متکلمان و بسیاری از حکمای اسلامی، حقیقت عصمت را داشتن ملکه نفسانی دانسته‌اند؛ اشکال اساسی این تعریف، ابهام و نامفهوم بودن است که حقیقت عصمت را روشن نمی‌سازد. دسته‌ای از متکلمان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] به تبیین ترکیبی از حقیقت عصمت پرداخته‌اند:
* پاره‌ای از متکلمان و بسیاری از حکمای اسلامی، حقیقت عصمت را داشتن ملکه نفسانی دانسته‌اند؛ اشکال اساسی این تعریف، ابهام و نامفهوم بودن است که حقیقت عصمت را روشن نمی‌سازد. دسته‌ای از متکلمان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] به تبیین ترکیبی از حقیقت عصمت پرداخته‌اند:
:#در نفس یا بدن خاصیت و ملکه‌ای است که مانع گناه شود.
:#در نفس یا بدن خاصیت و ملکه‌ای است که مانع گناه شود.
۷٬۵۴۱

ویرایش