جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[خدای تعالی]] [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] را چنین توصیف فرموده که آنان صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" هستند. در برخی [[روایات]] نیز، [[یاران امام]] عصر {{ع}} به صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" توصیف شدهاند. | [[خدای تعالی]] [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] را چنین توصیف فرموده که آنان صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" هستند. در برخی [[روایات]] نیز، [[یاران امام]] عصر {{ع}} به صاحبان "[[قدرت]]" و "[[بصیرت]]" توصیف شدهاند. | ||
* '''هشیاری و بصیرت''': تعبیر [[روایت]] از حالت [[آگاهی]] و [[بصیرت]] [[یاران امام]] عصر {{ع}} تعبیر عجیبی است: "کالمصابیح کأن فی قلوبهم القنادیل"؛ "آنان چونان چراغهایند؛ انگار که در دلهایشان قندیلهایی روشن است". آیا امکان پذیر است که [[ظلمت]]، قندیل را بشکند؟ هرچند که [[ظلمت]] قندیل را احاطه میکند؛ | * '''هشیاری و بصیرت''': تعبیر [[روایت]] از حالت [[آگاهی]] و [[بصیرت]] [[یاران امام]] عصر {{ع}} تعبیر عجیبی است: "کالمصابیح کأن فی قلوبهم القنادیل"؛ "آنان چونان چراغهایند؛ انگار که در دلهایشان قندیلهایی روشن است". آیا امکان پذیر است که [[ظلمت]]، قندیل را بشکند؟ هرچند که [[ظلمت]] قندیل را احاطه میکند؛ لکن [[قدرت]] درهم شکستن آن را نخواهد داشت. | ||
تیرگی [[شک]] و تردیدها هرچند متراکم گردد و [[فتنهها]] پیدرپی درآیند؛ ولی نمیتواند در [[روح]] و [[جان]] و هشیاری [[یاران امام]] نفوذ کند. ازاینرو آنان هنگامی که رهسپار میشوند، دچار [[شک]] نمیگردند و [[تردید]] نمیکنند و به قهقرا نمیروند و به پشت سر نمینگرند. تعبیر [[روایت]] در این زمینه چنین است: {{متن حدیث|لَا يَشُوبُهُ شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ "دلهایی که به [[شک]] در [[ذات خدا]] آلوده نشوند".از این تعبیر فهمیده میشود که منظور امری غیر از [[شک]] است؛ ترکیبی از [[شک]] و [[یقین]] و یا لحظاتی از [[شک]] که حالت [[یقین]] را میشکافد و به نحوی به درون [[یقین]] نفوذ میکند؛ ولی در اندک مدتی در مقابل آن [[شکست]] میخورد و جا خالی میکند. چنین چیزی برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق میافتد؛ درحالیکه هیچ شکی، [[یقین]] [[یاران امام]] را برنمیآشوبد. [[یقین]] آنان [[ناب]] و [[خالص]] و به دور از شایبه [[شک]] و [[تردید]] است. | تیرگی [[شک]] و تردیدها هرچند متراکم گردد و [[فتنهها]] پیدرپی درآیند؛ ولی نمیتواند در [[روح]] و [[جان]] و هشیاری [[یاران امام]] نفوذ کند. ازاینرو آنان هنگامی که رهسپار میشوند، دچار [[شک]] نمیگردند و [[تردید]] نمیکنند و به قهقرا نمیروند و به پشت سر نمینگرند. تعبیر [[روایت]] در این زمینه چنین است: {{متن حدیث|لَا يَشُوبُهُ شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ}}؛ "دلهایی که به [[شک]] در [[ذات خدا]] آلوده نشوند".از این تعبیر فهمیده میشود که منظور امری غیر از [[شک]] است؛ ترکیبی از [[شک]] و [[یقین]] و یا لحظاتی از [[شک]] که حالت [[یقین]] را میشکافد و به نحوی به درون [[یقین]] نفوذ میکند؛ ولی در اندک مدتی در مقابل آن [[شکست]] میخورد و جا خالی میکند. چنین چیزی برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق میافتد؛ درحالیکه هیچ شکی، [[یقین]] [[یاران امام]] را برنمیآشوبد. [[یقین]] آنان [[ناب]] و [[خالص]] و به دور از شایبه [[شک]] و [[تردید]] است. |