ابوفرقد: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوفرقد در تراجم و رجال]] - [[ابوفرقد در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ابوفرقد در تراجم و رجال]] - [[ابوفرقد در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.</ref> در بخش سوم - مخضرمین - از وی یاد کرده و میگوید: وی [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد، سپس به سال هیجده در [[فتح]] [[اهواز]] حضور داشت. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۶۹۱ و ج۸، ص۳۲.</ref> گزارش حضور وی را در فتح اهواز به صورت کاملتری آورده و از او نقل کرده که گفت: در فتح اهواز با [[ابوموسی اشعری]] بودم. هنگام [[نبرد]]، یکی از [[مشرکان]] فرار میکرد و دو تن از [[مسلمانان]] به دنبال او بودند تا او را گرفتند و با [[زبان فارسی]] به او گفتند: «مترس». آنان او را به حضور ابوموسی اشعری آوردند. [[ابوموسی]] [[اسیران]] را گردن میزد. هنگامی که به این مرد رسید، آن دو [[مسلمان]] به ابوموسی گفتند: او در [[امان]] است. چون ابوموسی از امان دادن آنان به او به زبان فارسی [[آگاه]] شد گفت: وی را رها کنید که در امان است. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۲۵.</ref> تنها به اینکه وی ابوموسی را دیده و مرزوق بن [[عمرو]] از وی [[روایت]] نقل کرده، اشاره کرده است. از وی نقل کردهاند که گفت: دیدم که بر (تجانیف =) جامة اسبان ابوموسی حریر بود<ref>ابن ابی شیبه، ج۷، ص۵۷۶.</ref> یا گفت: بر (جانب =) اطراف ابوموسی دیباج و حریر دیدم<ref>ابن ابی شیبه، ج۶، ص۹.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوفراس نهدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۶۹.</ref> | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.</ref> در بخش سوم - مخضرمین - از وی یاد کرده و میگوید: وی [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد، سپس به سال هیجده در [[فتح]] [[اهواز]] حضور داشت. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۶۹۱ و ج۸، ص۳۲.</ref> گزارش حضور وی را در فتح اهواز به صورت کاملتری آورده و از او نقل کرده که گفت: در فتح اهواز با [[ابوموسی اشعری]] بودم. هنگام [[نبرد]]، یکی از [[مشرکان]] فرار میکرد و دو تن از [[مسلمانان]] به دنبال او بودند تا او را گرفتند و با [[زبان فارسی]] به او گفتند: «مترس». آنان او را به حضور ابوموسی اشعری آوردند. [[ابوموسی]] [[اسیران]] را گردن میزد. هنگامی که به این مرد رسید، آن دو [[مسلمان]] به ابوموسی گفتند: او در [[امان]] است. چون ابوموسی از امان دادن آنان به او به زبان فارسی [[آگاه]] شد گفت: وی را رها کنید که در امان است. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۲۵.</ref> تنها به اینکه وی ابوموسی را دیده و مرزوق بن [[عمرو]] از وی [[روایت]] نقل کرده، اشاره کرده است. از وی نقل کردهاند که گفت: دیدم که بر (تجانیف =) جامة اسبان ابوموسی حریر بود<ref>ابن ابی شیبه، ج۷، ص۵۷۶.</ref> یا گفت: بر (جانب =) اطراف ابوموسی دیباج و حریر دیدم<ref>ابن ابی شیبه، ج۶، ص۹.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوفراس نهدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۶۹.</ref> | ||
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۷
مقدمه
ابن حجر[۱] در بخش سوم - مخضرمین - از وی یاد کرده و میگوید: وی زمان رسول خداa را درک کرد، سپس به سال هیجده در فتح اهواز حضور داشت. ابن ابی شیبه[۲] گزارش حضور وی را در فتح اهواز به صورت کاملتری آورده و از او نقل کرده که گفت: در فتح اهواز با ابوموسی اشعری بودم. هنگام نبرد، یکی از مشرکان فرار میکرد و دو تن از مسلمانان به دنبال او بودند تا او را گرفتند و با زبان فارسی به او گفتند: «مترس». آنان او را به حضور ابوموسی اشعری آوردند. ابوموسی اسیران را گردن میزد. هنگامی که به این مرد رسید، آن دو مسلمان به ابوموسی گفتند: او در امان است. چون ابوموسی از امان دادن آنان به او به زبان فارسی آگاه شد گفت: وی را رها کنید که در امان است. ابن ابی حاتم[۳] تنها به اینکه وی ابوموسی را دیده و مرزوق بن عمرو از وی روایت نقل کرده، اشاره کرده است. از وی نقل کردهاند که گفت: دیدم که بر (تجانیف =) جامة اسبان ابوموسی حریر بود[۴] یا گفت: بر (جانب =) اطراف ابوموسی دیباج و حریر دیدم[۵][۶]
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۶۹.
- ↑ ابن ابی شبیه، ج۷، ص۶۹۱ و ج۸، ص۳۲.
- ↑ ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۲۵.
- ↑ ابن ابی شیبه، ج۷، ص۵۷۶.
- ↑ ابن ابی شیبه، ج۶، ص۹.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «ابوفراس نهدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۶۹.