تجربه دینی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *مسئله وحی و تفسیر آن با تجربه دینی، از مباحث مهم فلسفه دین است. برخ...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#'''تجربه دینی امر فراحسی:''' مدافعان این دیدگاه هرگونه حس و امر طبیعی در تجربه دینی را مردود میدانند و مبنای تجربه دینی، همان آموزههای دینی است زیرا اگر بخواهیم تجارب دینی را حسی بدانیم، باید معتقد باشیم که متعلقات یا علل همه آن تجربهها درواقع وجود دارند. یک اشکال اساسی این دیدگاه، قید "برداشت تجربه" است؛ یعنی اگر فاعل، تجربه خود را به علت فراطبیعی مستند بداند، آن تجربه دینی است. در نتیجه همه تجارب دینی، معلول ذهنیت افراد خواهد بود. ازاینرو تجربه واقعنمایی خود را از دست میدهد؛ در حالی که [[وحی]] امری واقعی و حقیقی است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۸.</ref>. | #'''تجربه دینی امر فراحسی:''' مدافعان این دیدگاه هرگونه حس و امر طبیعی در تجربه دینی را مردود میدانند و مبنای تجربه دینی، همان آموزههای دینی است زیرا اگر بخواهیم تجارب دینی را حسی بدانیم، باید معتقد باشیم که متعلقات یا علل همه آن تجربهها درواقع وجود دارند. یک اشکال اساسی این دیدگاه، قید "برداشت تجربه" است؛ یعنی اگر فاعل، تجربه خود را به علت فراطبیعی مستند بداند، آن تجربه دینی است. در نتیجه همه تجارب دینی، معلول ذهنیت افراد خواهد بود. ازاینرو تجربه واقعنمایی خود را از دست میدهد؛ در حالی که [[وحی]] امری واقعی و حقیقی است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۸.</ref>. | ||
#'''عرفان گرایی:''' "استیس" همه عرفانها را دینی میداند. عرفان گراها تجربههای عارفان و پیامبران را از یک گوهر میدانند. برخی دانشمندان مسلمان مانند [[اقبال لاهوری]] معتقدند: "تجربه باطنی ازلحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربه پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: پیامبری... نوعی تجربه و کشف خواهد بود و دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی اوست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #'''عرفان گرایی:''' "استیس" همه عرفانها را دینی میداند. عرفان گراها تجربههای عارفان و پیامبران را از یک گوهر میدانند. برخی دانشمندان مسلمان مانند [[اقبال لاهوری]] معتقدند: "تجربه باطنی ازلحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربه پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: پیامبری... نوعی تجربه و کشف خواهد بود و دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی اوست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
==نقد و بررسی== | |||
*چند اشکال اساسی در یکسان انگاری تجربه دینی و [[وحی]]: | |||
#[[وحی]] از نظر مسلمانان و قرآن کریم به بیرون از نفس [[پیامبر]]{{صل}} مربوط میشود<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | |||
#خداوند در کلام خود، برای [[وحی]] دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن [[وحی]] بیان کرده است: "روح الأمین قرآن را بر قلب تو نازل کرده است." این در حالی است که با نظریه تجربی بودن [[وحی]]، مبدأ و پیک [[وحی]] حذف خواهد شد<ref>عبدالکریم سروش، اسلام، وحی و نبوت، نشریه آفتاب، ش۱۵، ص:۷۵.</ref><ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | |||
#از دیگر لوازم باطل تجربی بودن [[وحی]]، لغو بودن مفاهیمی همچون نزول و عربی بودن [[وحی]] خواهد بود. لازمه تجربه بیشتر، توانایی بیشتر در فصاحت و بلاغت است و در نتیجه یکسان نبودن آیات اما تحدی قرآن تفاوتی میان آیات و سورههای مکی و مدنی و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همه ساختار این کتاب انسجام و نظم خاصی دارد. شباهت تجربه دینی با [[وحی]] در ماوراء طبیعت بودن و معرفت زایی آنهاست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | |||
===قرآن و تجربه دینی=== | |||
*قرآن کریم همسان انگاری [[وحی]] با تجربه دینی را برنمیتابد<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | |||
#'''[[نبوت]]، موهبت الهی:''' تعابیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَوْحَيْنا}}﴾}}، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اصْطَفَيْنا}}﴾}}، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اجْتَبَيْنا}}﴾}} در قرآن دلالت دارند که [[وحی]] از جانب خداوند متعال است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}﴾}}<ref>آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ سوره انعام، آیه:۸۹.</ref>، پیامبران در واگذاری مقام [[نبوت]] به آنان، دخالتی ندارند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ}}﴾}}<ref>همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه:۷۵.</ref>، آیه دیگری {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ}}﴾}}<ref>این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد میبخشد؛ سوره جمعه، آیه:۴.</ref>، است که نبوت را فضل خداوند وصف میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۳.</ref>. | |||
#'''دخالت نداشتن [[پیامبر]] در متن قرآن:''' بر اساس اعتقاد بیشتر مسلمانان، همه آیات و سورههای قرآن از جانب خداوند متعال و کلام الهی است و پیامبر اسلام هیچ نقش و دخالتی در متن [[وحی]] نداشتند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ}}﴾}}<ref>میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره یونس، آیه:۱۵.</ref>. خداوند متعال [[پیامبر]] را در صورت هرگونه تغییر قرآن، به خواری و مرگ تهدید میکند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ}}﴾}}<ref>سوره حاقه، آیه:۴۲ - ۴۵.</ref>، تنها خداوند متعال است که میتواند در آیات قرآن تصرف کند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ}}﴾}}<ref>و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم؛ سوره اسراء، آیه:۸۶.</ref>. اما سنت الهی بر حفظ این متن آسمانی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ}}﴾}}<ref>هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست؛ سوره انعام، آیه:۱۱۵.</ref>، زیرا تنها راه رسیدن به معنای آن الفاظ و عبارات است<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۵.</ref>. | |||
==نکات دیگر== | |||
#{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ}}﴾}}<ref>بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است؛ سوره نحل، آیه:۱۰۲.</ref>، [[پیامبر]] در دریافت [[وحی]]، جنبه انفعالی دارد؛ نه فعلی<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | |||
#{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ }}﴾}}<ref> و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن؛ سوره احزاب، آیه:۲.</ref> [[پیامبر]] تابع [[وحی]] بود نه [[وحی]] تابع ایشان<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | |||
*در نتیجه [[وحی]] و همه لوازم آن باید از جانب خداوند باشد؛ در حالی که تجربه دینی چنین نیست<ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۷.</ref>. |
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۲۰
مقدمه
- مسئله وحی و تفسیر آن با تجربه دینی، از مباحث مهم فلسفه دین است. برخی از دانشمندان غرب، مفهوم وحی را توسعه داده و آن را همان ارتباطات معنوی بشر یا "تجربه دینی" دانستهاند[۱].
مفهوم شناسی
- واژه تجربه در غرب تا قرن هفدهم میلادی به معنای آزمایش به کار رفته است. از آن به بعد مشاهده واقعی اعمال را داشته همچنین به معنای احساسات درونی آمده است واژه دین در اصطلاح دانشمندان اسلامی، مجموعهای از عقاید، اخلاق و قوانین است و ازنظر دانشمندان غربی به معنای اعتقاد به خداست. تجربه ازیکطرف مبتنی بر ممارست است و از طرف دیگر مشاهده تجربه برای افراد دیگر ممکن نیست. لذا در چیستی آن میان دانشمندان غربی اختلاف است[۲].
زمینهها
- مهمترین رویکرد به تجربه دینی، نقادی کتاب مقدس و تعارض عهدین با عقل و علم بوده است. شلایرماخر، معجزه حضرت مسیح (ع)را نه در خوارق عادات بلکه در لبریز شدن عیسی از خدا میدید. احساسات و معنویات را در وحی و تجربه دینی، اصل دانستند. معتقدند که میشود وحی را از منظر تجربه بشر معاصر نگریست[۳].
زمینههای تفسیر وحی به تجربه دینی
- تعارض عهدین با مباحث عقلی؛
- تعارض عهدین با مباحث علمی[۴]؛
- متناقض بودن با برخی از قوانین بشری؛
- اعتراف به غیر الهی بودن عهدین و وجود خطاهای فراوان[۵].
دیدگاهها درباره چیستی تجربه دینی
- احساسگرایانه: طبق این دیدگاه تجربه دینی احساس اتکای مطلق و یکپارچه به مبدأ یا قدرتی متمایز از جهان است و از سنخ احساسات و احوال وصفناشدنی است. در تحلیل این رویکرد، اشاره میشود که سرایت دادن احساسات و عواطف به وحی پیامبران اشکال اساسی دارد[۶].
- ادراک و تجربه حسی: "ویلیام آلستون" تجربه دینی را نوعی ادراک حسی میداند و تجربهای که آدمی درباره حیات دینی خود دارد. در این دیدگاه افزون بر احساس، درک شناخت نیز جا دارد[۷]. اما در تجربه دینی ادراک و احساسات درونی دخالت دارد و در وحی از بیرون وجود پیامبران به آنان القا میشود. البته ممکن است پیامبر نوعی ادراک درونی به دست آورد، اما با آنچه تجربه دینی مینامند متفاوت است[۸].
- تجربه دینی امر فراحسی: مدافعان این دیدگاه هرگونه حس و امر طبیعی در تجربه دینی را مردود میدانند و مبنای تجربه دینی، همان آموزههای دینی است زیرا اگر بخواهیم تجارب دینی را حسی بدانیم، باید معتقد باشیم که متعلقات یا علل همه آن تجربهها درواقع وجود دارند. یک اشکال اساسی این دیدگاه، قید "برداشت تجربه" است؛ یعنی اگر فاعل، تجربه خود را به علت فراطبیعی مستند بداند، آن تجربه دینی است. در نتیجه همه تجارب دینی، معلول ذهنیت افراد خواهد بود. ازاینرو تجربه واقعنمایی خود را از دست میدهد؛ در حالی که وحی امری واقعی و حقیقی است[۹].
- عرفان گرایی: "استیس" همه عرفانها را دینی میداند. عرفان گراها تجربههای عارفان و پیامبران را از یک گوهر میدانند. برخی دانشمندان مسلمان مانند اقبال لاهوری معتقدند: "تجربه باطنی ازلحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربه پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: پیامبری... نوعی تجربه و کشف خواهد بود و دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی اوست[۱۰].
نقد و بررسی
- چند اشکال اساسی در یکسان انگاری تجربه دینی و وحی:
- وحی از نظر مسلمانان و قرآن کریم به بیرون از نفس پیامبر(ص) مربوط میشود[۱۱].
- خداوند در کلام خود، برای وحی دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن وحی بیان کرده است: "روح الأمین قرآن را بر قلب تو نازل کرده است." این در حالی است که با نظریه تجربی بودن وحی، مبدأ و پیک وحی حذف خواهد شد[۱۲][۱۳].
- از دیگر لوازم باطل تجربی بودن وحی، لغو بودن مفاهیمی همچون نزول و عربی بودن وحی خواهد بود. لازمه تجربه بیشتر، توانایی بیشتر در فصاحت و بلاغت است و در نتیجه یکسان نبودن آیات اما تحدی قرآن تفاوتی میان آیات و سورههای مکی و مدنی و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همه ساختار این کتاب انسجام و نظم خاصی دارد. شباهت تجربه دینی با وحی در ماوراء طبیعت بودن و معرفت زایی آنهاست[۱۴].
قرآن و تجربه دینی
- نبوت، موهبت الهی: تعابیر ﴿﴿ أَوْحَيْنا﴾﴾، ﴿﴿اصْطَفَيْنا﴾﴾، ﴿﴿اجْتَبَيْنا﴾﴾ در قرآن دلالت دارند که وحی از جانب خداوند متعال است. ﴿﴿أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾﴾[۱۶]، پیامبران در واگذاری مقام نبوت به آنان، دخالتی ندارند ﴿﴿ اللَّهُ يَصْطَفي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ﴾﴾[۱۷]، آیه دیگری ﴿﴿ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ﴾﴾[۱۸]، است که نبوت را فضل خداوند وصف میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند[۱۹].
- دخالت نداشتن پیامبر در متن قرآن: بر اساس اعتقاد بیشتر مسلمانان، همه آیات و سورههای قرآن از جانب خداوند متعال و کلام الهی است و پیامبر اسلام هیچ نقش و دخالتی در متن وحی نداشتند: ﴿﴿ ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ﴾﴾[۲۰]. خداوند متعال پیامبر را در صورت هرگونه تغییر قرآن، به خواری و مرگ تهدید میکند:﴿﴿وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ﴾﴾[۲۱]، تنها خداوند متعال است که میتواند در آیات قرآن تصرف کند﴿﴿وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ﴾﴾[۲۲]. اما سنت الهی بر حفظ این متن آسمانی است: ﴿﴿لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ﴾﴾[۲۳]، زیرا تنها راه رسیدن به معنای آن الفاظ و عبارات است[۲۴].
نکات دیگر
- ﴿﴿قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ﴾﴾[۲۵]، پیامبر در دریافت وحی، جنبه انفعالی دارد؛ نه فعلی[۲۶].
- ﴿﴿ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ﴾﴾[۲۷] پیامبر تابع وحی بود نه وحی تابع ایشان[۲۸].
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۳.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۴.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۵.
- ↑ موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص:۷- ۱۶، مقدمه کتاب.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۶.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۶.
- ↑ علی رضا قائمینیا، تجربه دینی و گوهر دینی، ص:۶۹.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۷.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۳۸.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۰.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۰.
- ↑ عبدالکریم سروش، اسلام، وحی و نبوت، نشریه آفتاب، ش۱۵، ص:۷۵.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۰.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۰.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۰.
- ↑ آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ سوره انعام، آیه:۸۹.
- ↑ همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه:۷۵.
- ↑ این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد میبخشد؛ سوره جمعه، آیه:۴.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۳.
- ↑ میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره یونس، آیه:۱۵.
- ↑ سوره حاقه، آیه:۴۲ - ۴۵.
- ↑ و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم؛ سوره اسراء، آیه:۸۶.
- ↑ هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست؛ سوره انعام، آیه:۱۱۵.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۵.
- ↑ بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است؛ سوره نحل، آیه:۱۰۲.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۶.
- ↑ و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن؛ سوره احزاب، آیه:۲.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۶.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۴۷.