خلید بن طریف: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خلید بن طریف در تاریخ اسلامی]] - [[خلید بن طریف در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*خلید [[فرزند]] طریف و به قولی [[فرزند]] قره از [[یاران]] و [[شیعیان امیرالمؤمنین]]{{ع}} این بود که [[حضرت علی]]{{ع}} پس از بازگشت از [[جنگ جمل]] و استقرار در [[کوفه]]، او را به [[فرمانداری خراسان]] [[منصوب]] نمود. | * خلید [[فرزند]] طریف و به قولی [[فرزند]] قره از [[یاران]] و [[شیعیان امیرالمؤمنین]] {{ع}} این بود که [[حضرت علی]] {{ع}} پس از بازگشت از [[جنگ جمل]] و استقرار در [[کوفه]]، او را به [[فرمانداری خراسان]] [[منصوب]] نمود. | ||
*به [[نقل]] [[طبری]]: هنگامی که خلید به نزدیکی [[نیشابور]] رسید، به او خبر دادند که [[مردم]] [[خراسان]] و اطراف آن [[مرتد]] شده و [[دست]] از [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] برداشتهاند و عمال کسری از کابل هم بر آنان وارد شده و به این [[نافرمانی]] دامن زدهاند! خلید با [[مردم]] [[نیشابور]] وارد [[جنگ]] شد و آنان را [[شکست]] [[سختی]] داد و سپس [[مردم]] آنجا را در محاصره درآورد و بلافاصله این [[فتح]] و محاصره [[مردم]] [[نیشابور]] را برای [[حضرت علی]]{{ع}} گزارش کرد و در ضمن این [[فتح]] و [[پیروزی]]، [[دختران]] کسری را به [[اسارت]] گرفت ولی آنان تقاضای [[امان]] کردند. خلید، به آنان [[امان]] داد و سپس آنان را به [[کوفه]] نزد [[حضرت علی]]{{ع}} فرستاد. تا [[امام]]{{ع}} درباره آنها [[تصمیم]] بگیرد، ولی [[امام]]{{ع}} از باب این که عزیزانی که در [[ذلت]] قرار گرفتهاند باید [[عزیز]] شمرد، از آنها گذشت و به آنان پیشنهاد داد [[ازدواج]] کنند، ولی آنها گفتند: ما حاضریم فقط با [[فرزندان]] شما [[ازدواج]] نماییم؛ زیرا ما کفوی به غیر از [[فرزندان]] شما برای خود سراغ نداریم. اما [[حضرت]] این پیشنهاد را نپذیرفت و فرمود: "هر کجا میخواهید بروید؟" شخصی در آنجا به نام نرسا بود، که با او [[قرابت]] و فامیلی داشتند. تقاضا کرد که آنان را به او واگذار نماید؛ [[حضرت]] پذیرفت و [[دختران]] کسری را به نرسا تحویل داد و او هم در [[حق]] آنها مهر و [[محبت]] نمود و از آنها [[پذیرایی]] ملوکانه کرد <ref>وقعة صفین، ص۱۲؛ ر.ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵۸ و اعیان الشیعه، ج۶، ص۳۳۵.</ref>. آری خلید با [[رشادت]] و [[شجاعت]] دلیرانهاش، [[وفاداری]] خود به [[ولایت]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را به [[ظهور]] رساند.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۹۶-۴۹۷.</ref> | * به [[نقل]] [[طبری]]: هنگامی که خلید به نزدیکی [[نیشابور]] رسید، به او خبر دادند که [[مردم]] [[خراسان]] و اطراف آن [[مرتد]] شده و [[دست]] از [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] برداشتهاند و عمال کسری از کابل هم بر آنان وارد شده و به این [[نافرمانی]] دامن زدهاند! خلید با [[مردم]] [[نیشابور]] وارد [[جنگ]] شد و آنان را [[شکست]] [[سختی]] داد و سپس [[مردم]] آنجا را در محاصره درآورد و بلافاصله این [[فتح]] و محاصره [[مردم]] [[نیشابور]] را برای [[حضرت علی]] {{ع}} گزارش کرد و در ضمن این [[فتح]] و [[پیروزی]]، [[دختران]] کسری را به [[اسارت]] گرفت ولی آنان تقاضای [[امان]] کردند. خلید، به آنان [[امان]] داد و سپس آنان را به [[کوفه]] نزد [[حضرت علی]] {{ع}} فرستاد. تا [[امام]] {{ع}} درباره آنها [[تصمیم]] بگیرد، ولی [[امام]] {{ع}} از باب این که عزیزانی که در [[ذلت]] قرار گرفتهاند باید [[عزیز]] شمرد، از آنها گذشت و به آنان پیشنهاد داد [[ازدواج]] کنند، ولی آنها گفتند: ما حاضریم فقط با [[فرزندان]] شما [[ازدواج]] نماییم؛ زیرا ما کفوی به غیر از [[فرزندان]] شما برای خود سراغ نداریم. اما [[حضرت]] این پیشنهاد را نپذیرفت و فرمود: "هر کجا میخواهید بروید؟" شخصی در آنجا به نام نرسا بود، که با او [[قرابت]] و فامیلی داشتند. تقاضا کرد که آنان را به او واگذار نماید؛ [[حضرت]] پذیرفت و [[دختران]] کسری را به نرسا تحویل داد و او هم در [[حق]] آنها مهر و [[محبت]] نمود و از آنها [[پذیرایی]] ملوکانه کرد <ref>وقعة صفین، ص۱۲؛ ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵۸ و اعیان الشیعه، ج۶، ص۳۳۵.</ref>. آری خلید با [[رشادت]] و [[شجاعت]] دلیرانهاش، [[وفاداری]] خود به [[ولایت]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} را به [[ظهور]] رساند.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۹۶-۴۹۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۹
مقدمه
- خلید فرزند طریف و به قولی فرزند قره از یاران و شیعیان امیرالمؤمنین (ع) این بود که حضرت علی (ع) پس از بازگشت از جنگ جمل و استقرار در کوفه، او را به فرمانداری خراسان منصوب نمود.
- به نقل طبری: هنگامی که خلید به نزدیکی نیشابور رسید، به او خبر دادند که مردم خراسان و اطراف آن مرتد شده و دست از اطاعت و فرمانبرداری برداشتهاند و عمال کسری از کابل هم بر آنان وارد شده و به این نافرمانی دامن زدهاند! خلید با مردم نیشابور وارد جنگ شد و آنان را شکست سختی داد و سپس مردم آنجا را در محاصره درآورد و بلافاصله این فتح و محاصره مردم نیشابور را برای حضرت علی (ع) گزارش کرد و در ضمن این فتح و پیروزی، دختران کسری را به اسارت گرفت ولی آنان تقاضای امان کردند. خلید، به آنان امان داد و سپس آنان را به کوفه نزد حضرت علی (ع) فرستاد. تا امام (ع) درباره آنها تصمیم بگیرد، ولی امام (ع) از باب این که عزیزانی که در ذلت قرار گرفتهاند باید عزیز شمرد، از آنها گذشت و به آنان پیشنهاد داد ازدواج کنند، ولی آنها گفتند: ما حاضریم فقط با فرزندان شما ازدواج نماییم؛ زیرا ما کفوی به غیر از فرزندان شما برای خود سراغ نداریم. اما حضرت این پیشنهاد را نپذیرفت و فرمود: "هر کجا میخواهید بروید؟" شخصی در آنجا به نام نرسا بود، که با او قرابت و فامیلی داشتند. تقاضا کرد که آنان را به او واگذار نماید؛ حضرت پذیرفت و دختران کسری را به نرسا تحویل داد و او هم در حق آنها مهر و محبت نمود و از آنها پذیرایی ملوکانه کرد [۱]. آری خلید با رشادت و شجاعت دلیرانهاش، وفاداری خود به ولایت و امامت امیرمؤمنان (ع) را به ظهور رساند.[۲]
منابع
پانویس
- ↑ وقعة صفین، ص۱۲؛ ر. ک: تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵۸ و اعیان الشیعه، ج۶، ص۳۳۵.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۹۶-۴۹۷.