شموال بن زید در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[شموال بن زید]]<ref> اسباب النزول، ص۱۵۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref> از [[یهود]] [[بنی‌قریظه]] در یثرب بود.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص ۲۳۶ - ۲۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref> از وی با نام‌های سموال،<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ اسدالغابه، ج۲، ص۷۶.</ref> شموئیل،<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۲، ص۵۷.</ref> شمویل <ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵.</ref> و سمول <ref> جامع البیان، ج۹، ص۹۴؛ الدر المنثور، ج۳، ص۳۵۷.</ref> نیز یاد شده است. او و پسرش عزّال (غزال) از سران یهود <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۲۳۱.</ref> و [[دشمنان پیامبر]]{{صل}} <ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۳ - ۵۱۵؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.</ref> دانسته شده‌اند. شموال از کسانی است که از [[رسول خدا]]{{صل}} در باره مسائلی همچون [[زمان]] [[قیامت]]، [[ذوالقرنین]] و نازل کننده [[قرآن]]، پرسیدند و از این رو [[مفسران]] در [[تفسیر]] برخی [[آیات]] از او یاد کرده و [[نزول]] آنها را در باره وی دانسته‌اند.
[[شموال بن زید]]<ref> اسباب النزول، ص۱۵۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref> از [[یهود]] [[بنی‌قریظه]] در یثرب بود.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص ۲۳۶ - ۲۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref> از وی با نام‌های سموال،<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ اسدالغابه، ج۲، ص۷۶.</ref> شموئیل،<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۲، ص۵۷.</ref> شمویل <ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵.</ref> و سمول <ref> جامع البیان، ج۹، ص۹۴؛ الدر المنثور، ج۳، ص۳۵۷.</ref> نیز یاد شده است. او و پسرش عزّال (غزال) از سران یهود <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۵؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۲۳۱.</ref> و [[دشمنان پیامبر]] {{صل}} <ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۳ - ۵۱۵؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.</ref> دانسته شده‌اند. شموال از کسانی است که از [[رسول خدا]] {{صل}} در باره مسائلی همچون [[زمان]] [[قیامت]]، [[ذوالقرنین]] و نازل کننده [[قرآن]]، پرسیدند و از این رو [[مفسران]] در [[تفسیر]] برخی [[آیات]] از او یاد کرده و [[نزول]] آنها را در باره وی دانسته‌اند.


بنا به [[نقل]] برخی [[مورخان]] <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۶۹؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۱.</ref> و مفسران،<ref>جامع البیان، ج۹، ص۹۴؛ اسباب النزول، ص۱۵۳؛ نک: مجمع البیان، ج۳، ص۷۷۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص ۳۵۷.</ref> در پی [[پرسش]] شموال و تنی چند از [[یهودیان]] درباره زمان [[برپایی قیامت]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«از تو از برپا شدن رستخیز می‌پرسند که چه هنگام است؟ بگو: دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمی‌دارد؛ (بار آن) در آسمان‌ها و زمین، سنگین است، جز ناگهان به سراغتان نمی‌آید؛ از تو می‌پرسند گویی تو از آن نیک آگاهی بگو دانش آن، تنها نزد خداوند است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۱۸۷.</ref> نازل شد و [[آگاهی]] از آن را مختص [[خدای متعال]] دانست. برخی، [[نزول آیه]] یادشده در باره شموال را از این رو نپذیرفته‌اند که جز دو آیه از سوره اعراف، دیگر آیات آن مکی‌اند؛ نیز دیگر سوره‌های دربردارنده پرسش یادشده همگی پیش از سوره اعراف و در [[مکه]] نازل شده‌اند. بنابراین سؤال‌کنندگان از قیامت را نمی‌توان یهود [[مدینه]] دانست،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۶۸؛ التحریر و التنویر، ج۸، ص ۳۷۵.</ref> بلکه همان‌گونه که بسیاری از [[مفسران]] گفته‌اند، چنین پرسشی را مشرکانِ منکر [[رستاخیز]] داشته‌اند.<ref>تفسیر مقاتل، ج۲، ص۷۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۲۳.</ref>
بنا به [[نقل]] برخی [[مورخان]] <ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۶۹؛ عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۱.</ref> و مفسران،<ref>جامع البیان، ج۹، ص۹۴؛ اسباب النزول، ص۱۵۳؛ نک: مجمع البیان، ج۳، ص۷۷۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص ۳۵۷.</ref> در پی [[پرسش]] شموال و تنی چند از [[یهودیان]] درباره زمان [[برپایی قیامت]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«از تو از برپا شدن رستخیز می‌پرسند که چه هنگام است؟ بگو: دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمی‌دارد؛ (بار آن) در آسمان‌ها و زمین، سنگین است، جز ناگهان به سراغتان نمی‌آید؛ از تو می‌پرسند گویی تو از آن نیک آگاهی بگو دانش آن، تنها نزد خداوند است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۱۸۷.</ref> نازل شد و [[آگاهی]] از آن را مختص [[خدای متعال]] دانست. برخی، [[نزول آیه]] یادشده در باره شموال را از این رو نپذیرفته‌اند که جز دو آیه از سوره اعراف، دیگر آیات آن مکی‌اند؛ نیز دیگر سوره‌های دربردارنده پرسش یادشده همگی پیش از سوره اعراف و در [[مکه]] نازل شده‌اند. بنابراین سؤال‌کنندگان از قیامت را نمی‌توان یهود [[مدینه]] دانست،<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۶۸؛ التحریر و التنویر، ج۸، ص ۳۷۵.</ref> بلکه همان‌گونه که بسیاری از [[مفسران]] گفته‌اند، چنین پرسشی را مشرکانِ منکر [[رستاخیز]] داشته‌اند.<ref>تفسیر مقاتل، ج۲، ص۷۸؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۲۳.</ref>


به [[نقل]] [[ابن حجر عسقلانی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> در پاسخ به سخن برخی بزرگان [[یهود]] از جمله [[شموال]] (اشموئل) و نیز سخن برخی [[نصارا]] نازل شد که [[مؤمنان]] را به [[دین]] خود به عنوان دین [[برتر]]، [[دعوت]] می‌کردند. [[خداوند]] در این آیه به [[تکذیب]] [[سخن]] آنها پرداخته است<ref>العجاب، ج۱، ص۳۸۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۷۰ - ۵۷۱؛ جامع البیان، ج۱۵، ص۱۰۷.</ref> گروهی از [[یهودیان]] از جمله شموال (شمویل)، [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) را [[انکار]] و آن را ساخته [[پیامبر]]{{صل}}می‌دانستند که آن را به [[خدا]] نسبت داده است، از این رو آنان از پیامبر{{صل}}آوردن کتابی از [[آسمان]] یا نظیر قرآن را [[طلب]] کردند. در پاسخ آنان، آیه ۸۸ [[سوره اسراء]] با این مضمون نازل شد که اگر [[انس]] و [[جن]] دست به دست هم دهند، توان آوردن [[قرآنی]] همانند این قرآن را ندارند و بدین‌گونه عجز آنان را اعلام کرد: {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref>؛ همچنین شموال از کسانی دانسته شده که همراه برخی یهودیان نزد پیامبر آمده و از [[ذوالقرنین]] پرسیدند.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۷۱.</ref> در پی آن آیه {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ}}<ref>«و از تو درباره ذو القرنین می‌پرسند بگو: برایتان از او خبری را خواهم خواند» سوره کهف، آیه 83.</ref> نازل شد.
به [[نقل]] [[ابن حجر عسقلانی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> در پاسخ به سخن برخی بزرگان [[یهود]] از جمله [[شموال]] (اشموئل) و نیز سخن برخی [[نصارا]] نازل شد که [[مؤمنان]] را به [[دین]] خود به عنوان دین [[برتر]]، [[دعوت]] می‌کردند. [[خداوند]] در این آیه به [[تکذیب]] [[سخن]] آنها پرداخته است<ref>العجاب، ج۱، ص۳۸۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]،<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵۷۰ - ۵۷۱؛ جامع البیان، ج۱۵، ص۱۰۷.</ref> گروهی از [[یهودیان]] از جمله شموال (شمویل)، [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) را [[انکار]] و آن را ساخته [[پیامبر]] {{صل}}می‌دانستند که آن را به [[خدا]] نسبت داده است، از این رو آنان از پیامبر {{صل}}آوردن کتابی از [[آسمان]] یا نظیر قرآن را [[طلب]] کردند. در پاسخ آنان، آیه ۸۸ [[سوره اسراء]] با این مضمون نازل شد که اگر [[انس]] و [[جن]] دست به دست هم دهند، توان آوردن [[قرآنی]] همانند این قرآن را ندارند و بدین‌گونه عجز آنان را اعلام کرد: {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref>؛ همچنین شموال از کسانی دانسته شده که همراه برخی یهودیان نزد پیامبر آمده و از [[ذوالقرنین]] پرسیدند.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۵۷۱.</ref> در پی آن آیه {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ}}<ref>«و از تو درباره ذو القرنین می‌پرسند بگو: برایتان از او خبری را خواهم خواند» سوره کهف، آیه 83.</ref> نازل شد.


از سرانجام شموال اطلاعی در دست نیست. فرزند وی عزال در دو [[غزوه بنی‌قریظه]] <ref> البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۲۵.</ref> و [[خیبر]] <ref>الکامل، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref> همراه یهود حضور داشت و در [[نبرد خیبر]] به دست [[مسلمانان]] کشته شد.<ref>الکامل، ج۲، ص۲۱۸.</ref> از دیگر [[فرزندان]] شموال می‌توان به [[رفاعة]] بن شموال (سموال) اشاره کرد <ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الاصابه، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref> که از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} <ref>الاصابه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و از [[راویان حدیث]] بود.<ref>الجرح و التعدیل، ج ۳، ص ۴۹۲.</ref> مطابق [[نقلی]]، [[رفاعه]] همسرش تمیمه دختر [[وهب]] را سه بار [[طلاق]] داد و [[عبدالرحمن بن زبیر بن باطا]] با وی [[ازدواج]] کرد؛<ref> الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۹۲؛ اسدالغابه، ج۲، ص۷۶.</ref> اما وی نیز پیش از همبستر شدن او را طلاق داد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۵۰۰.</ref> [[صفیه]] نوه دختری [[شموال]] از مرّه (بره) بود که در [[خیبر]] به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد و پس از [[آزاد]] شدن از سوی [[رسول خدا]]{{صل}}، آن [[حضرت]] با وی ازدواج کرد<ref> اسد الغابه، ج۲، ص۷۶؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۷۴؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۸۶ - ۸۷.</ref>.<ref>[[محمد زاهدی مقدم|زاهدی مقدم، محمد]]، [[شموال بن زید (مقاله)|مقاله «شموال بن زید»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
از سرانجام شموال اطلاعی در دست نیست. فرزند وی عزال در دو [[غزوه بنی‌قریظه]] <ref> البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۲۵.</ref> و [[خیبر]] <ref>الکامل، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref> همراه یهود حضور داشت و در [[نبرد خیبر]] به دست [[مسلمانان]] کشته شد.<ref>الکامل، ج۲، ص۲۱۸.</ref> از دیگر [[فرزندان]] شموال می‌توان به [[رفاعة]] بن شموال (سموال) اشاره کرد <ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الاصابه، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref> که از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} <ref>الاصابه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و از [[راویان حدیث]] بود.<ref>الجرح و التعدیل، ج ۳، ص ۴۹۲.</ref> مطابق [[نقلی]]، [[رفاعه]] همسرش تمیمه دختر [[وهب]] را سه بار [[طلاق]] داد و [[عبدالرحمن بن زبیر بن باطا]] با وی [[ازدواج]] کرد؛<ref> الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۹۲؛ اسدالغابه، ج۲، ص۷۶.</ref> اما وی نیز پیش از همبستر شدن او را طلاق داد.<ref>الاستیعاب، ج۲، ص۵۰۰.</ref> [[صفیه]] نوه دختری [[شموال]] از مرّه (بره) بود که در [[خیبر]] به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد و پس از [[آزاد]] شدن از سوی [[رسول خدا]] {{صل}}، آن [[حضرت]] با وی ازدواج کرد<ref> اسد الغابه، ج۲، ص۷۶؛ عیون الاثر، ج۲، ص۳۷۴؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۸۶ - ۸۷.</ref>.<ref>[[محمد زاهدی مقدم|زاهدی مقدم، محمد]]، [[شموال بن زید (مقاله)|مقاله «شموال بن زید»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش