عرف: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عرف در قرآن]] - [[عرف در حدیث]] - [[عرف در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = عرف (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عرف در قرآن]] - [[عرف در حدیث]] - [[عرف در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = عرف (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
منظور آن دسته از آیاتی است که درباره عرف و معروف عقلایی و متداول در [[جامعه]] [[سخن]] گفته شده و خطاب به [[پیامبر]] از معنا و مفهومی از نیکیهایی که در آن زمان مورد قبول بوده، [[سخن]] گفته شده، مانند: | منظور آن دسته از آیاتی است که درباره عرف و معروف عقلایی و متداول در [[جامعه]] [[سخن]] گفته شده و خطاب به [[پیامبر]] از معنا و مفهومی از نیکیهایی که در آن زمان مورد قبول بوده، [[سخن]] گفته شده، مانند: | ||
:قول معروف {{متن قرآن|وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> | :قول معروف {{متن قرآن|وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref> |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۹
مقدمه
منظور آن دسته از آیاتی است که درباره عرف و معروف عقلایی و متداول در جامعه سخن گفته شده و خطاب به پیامبر از معنا و مفهومی از نیکیهایی که در آن زمان مورد قبول بوده، سخن گفته شده، مانند:
- قول معروف ﴿وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾[۱]
- عمل معروف ﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ﴾[۲]
- رفتار معروف ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾[۳]
- دعوت به معروف ﴿وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾[۴]،
- خوردن به معروف ﴿وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ﴾[۵]،
- پرداختن اجرت به معروف ﴿وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾[۶] یا طلاق دادن و یا نگه داشتن به معروف ﴿فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ﴾[۷] هر چند که چنین مفهومی در دورانهای مختلف مصادیق متعددی دارد، و حوزه معنایی گستردهای را زیر پوشش خود قرار میدهد، مانند تعادل در رفتار، عدالت، فضیلت، احسان، صدقه، عفو، بخشیدن. در نتیجه بخشی از مفاهیم عملی با صفت معروف پیوند خورده است.
- ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۸].
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۹]
نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- دعوت به امور و ارزشهای عقلایی و عرفی، از وظایف پیامبر: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾؛
- بیعت با پیامبر بر اساس دوری از شرک و ترک گناهان و زشتیها از امور پسندیده عرفی. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا... وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ «و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.
- ↑ «گفتاری شایسته و گذشت بهتر است از صدقهای که از پی آن آزاری باشد» سوره بقره، آیه ۲۶۳.
- ↑ «و با آنان شایسته رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.
- ↑ «و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ «و هرکس تنگدست باشد برابر عرف (از آن) بخورد» سوره نساء، آیه ۶.
- ↑ «و کابینهایشان را به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید» سوره نساء، آیه ۲۵.
- ↑ «پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید» سوره طلاق، آیه ۲.
- ↑ «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
- ↑ «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۳۳.