مقاومت در لغت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مقاومت در لغت]] - [[مقاومت در قرآن]] - [[مقاومت در سیره معصوم]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مقاومت در لغت]] - [[مقاومت در قرآن]] - [[مقاومت در سیره معصوم]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==معنای لغوی مقاومت== | == معنای لغوی مقاومت == | ||
واژه "مقاومت" بهصراحت در [[قرآن]] نیامده است. کاربرد مقاومت در [[فرهنگ اسلامی]] و بررسی لغوی و [[تفسیری]] بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه [[قرآنی]] دارد. [[اثبات]] آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است. | واژه "مقاومت" بهصراحت در [[قرآن]] نیامده است. کاربرد مقاومت در [[فرهنگ اسلامی]] و بررسی لغوی و [[تفسیری]] بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه [[قرآنی]] دارد. [[اثبات]] آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است. | ||
#بومیسازی لغات، نوعی [[تولید علم]] "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که [[عربی]] است در [[زبان فارسی]] در جایی بهکار میرود که [[عرب]] بدان "الحضارة" میگوید<ref>مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.</ref>. مفهوم مقاومت در [[سیر]] [[تحول]] و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است. | # بومیسازی لغات، نوعی [[تولید علم]] "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که [[عربی]] است در [[زبان فارسی]] در جایی بهکار میرود که [[عرب]] بدان "الحضارة" میگوید<ref>مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.</ref>. مفهوم مقاومت در [[سیر]] [[تحول]] و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است. | ||
#در [[علم]] صرف [[عربی]] باب "مفاعله" و "تفاعل" برای [[مشارکت]] کاربرد دارند، که "مفاعله" [[مشارکت]] یک طرفه و "تفاعل" [[مشارکت]] دو طرفه را میرساند و نکته قابلتوجه این است که "قام" فقط در باب "مفاعله" کاربرد دارد و ناظر به زمان و مکانی است که از آن یک مقاومت و [[تسلط]] یک طرفه بهدست آید<ref>میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۵.</ref>. یعنی "مقاومت" مفهومی دارد که فقط برای [[جبهه حق]] قابلیت کاربرد دارد. ازاینرو براساس مفهوم [[قرآنی]] کاربرد واژه "مقاومت" برای [[جبهه]] [[باطل]] صحیح بهنظر نمیرسد. | # در [[علم]] صرف [[عربی]] باب "مفاعله" و "تفاعل" برای [[مشارکت]] کاربرد دارند، که "مفاعله" [[مشارکت]] یک طرفه و "تفاعل" [[مشارکت]] دو طرفه را میرساند و نکته قابلتوجه این است که "قام" فقط در باب "مفاعله" کاربرد دارد و ناظر به زمان و مکانی است که از آن یک مقاومت و [[تسلط]] یک طرفه بهدست آید<ref>میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۵.</ref>. یعنی "مقاومت" مفهومی دارد که فقط برای [[جبهه حق]] قابلیت کاربرد دارد. ازاینرو براساس مفهوم [[قرآنی]] کاربرد واژه "مقاومت" برای [[جبهه]] [[باطل]] صحیح بهنظر نمیرسد. | ||
واژهپژوهان و لغتشناسان آوردهاند: [[استقامت]] از ریشه "قوم" است. برای آن معانی متعدد و مختلفی ذکر کردهاند. ازجمله: [[عدل]] و [[اعتدال]]<ref>زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، تحقیق و تصحیح: علی شیری، ج۱۷، ص۵۹۲؛ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.</ref>، [[ثبات]]<ref>ابناثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة، ج۴، ص۱۲۵.</ref> قرار داشتن در [[راه]] راست بیهیچ [[انحراف]] و کژی به سمتوسویی<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۹۲.</ref> و ضد اعوجاج<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: ابراهیم سامرائی، ج۵، ص۵۴۰.</ref>، که معنای [[عدل]] و [[اعتدال]] [[شهرت]] بیشتری دارد<ref>فیروزآبادی، مجد الدین، قاموس المحیط، ص۱۱۵۲؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.</ref>. برخی گفتهاند: "استقامت" همان "اقامه" است که "س" و "ت" معنای آن را تأکید میکند<ref>رضوی، سیدعباس؛ قدمی، غلامرضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، مدخل «استقامت».</ref>. برخی برای "مقاومت" و "استقامت" ریشه مشترکی قائل شده و آن را از مشتقات "قام" و "قیام" میدانند<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۱، ص۴۷؛ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۴؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. | واژهپژوهان و لغتشناسان آوردهاند: [[استقامت]] از ریشه "قوم" است. برای آن معانی متعدد و مختلفی ذکر کردهاند. ازجمله: [[عدل]] و [[اعتدال]]<ref>زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، تحقیق و تصحیح: علی شیری، ج۱۷، ص۵۹۲؛ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.</ref>، [[ثبات]]<ref>ابناثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة، ج۴، ص۱۲۵.</ref> قرار داشتن در [[راه]] راست بیهیچ [[انحراف]] و کژی به سمتوسویی<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۹۲.</ref> و ضد اعوجاج<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: ابراهیم سامرائی، ج۵، ص۵۴۰.</ref>، که معنای [[عدل]] و [[اعتدال]] [[شهرت]] بیشتری دارد<ref>فیروزآبادی، مجد الدین، قاموس المحیط، ص۱۱۵۲؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.</ref>. برخی گفتهاند: "استقامت" همان "اقامه" است که "س" و "ت" معنای آن را تأکید میکند<ref>رضوی، سیدعباس؛ قدمی، غلامرضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، مدخل «استقامت».</ref>. برخی برای "مقاومت" و "استقامت" ریشه مشترکی قائل شده و آن را از مشتقات "قام" و "قیام" میدانند<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۱، ص۴۷؛ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۴؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. | ||
همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، [[مفسران]] نیز معانی: [[اعتدال]] و [[دوری از افراط و تفریط]]<ref>ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.</ref>، [[ثبات]] و دوام و [[طلب]] [[قیام]] و [[پیروی]] از [[راه خدا]]<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.</ref> و [[استقامت]] در [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]؛ اعم از [[عقاید]] و [[اعمال]]<ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.</ref> [[دعوت]] و [[استقامت]] بر [[توحید]]<ref>ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.</ref> [[ثبات قدم]] در جمیع [[دستورات]] [[دینی]] از [[عقاید حقه]] و [[اخلاق فاضله]] و [[اعمال صالحه]]<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.</ref> را بازگو کردهاند، که اغلب ناظر به [[استقامت]] در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و [[تفسیری]] برمیآید مفهوم "مقاومت" در [[حقیقت]] ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع [[قرآنی]] آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند<ref>بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و [[جنگ]]، در برابر تجاوز، [[تعدی]] و [[فتنهانگیزی]] کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در [[حقیقت]] عنصری از [[نظام]] مقاومت برای [[اصلاح]] [[انحراف]] و [[فساد]] در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و [[مصلحت]] است و امکان [[آزمون]] و [[خطا]] در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل [[توحید]]، [[عدالت]] و [[فطرت]] [[خطاپذیر]] نیست. امری ثابت و [[لایتغیر]] است که با [[تکوین]] هماهنگی دارد. | همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، [[مفسران]] نیز معانی: [[اعتدال]] و [[دوری از افراط و تفریط]]<ref>ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.</ref>، [[ثبات]] و دوام و [[طلب]] [[قیام]] و [[پیروی]] از [[راه خدا]]<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.</ref> و [[استقامت]] در [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]؛ اعم از [[عقاید]] و [[اعمال]]<ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.</ref> [[دعوت]] و [[استقامت]] بر [[توحید]]<ref>ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.</ref> [[ثبات قدم]] در جمیع [[دستورات]] [[دینی]] از [[عقاید حقه]] و [[اخلاق فاضله]] و [[اعمال صالحه]]<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.</ref> را بازگو کردهاند، که اغلب ناظر به [[استقامت]] در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و [[تفسیری]] برمیآید مفهوم "مقاومت" در [[حقیقت]] ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع [[قرآنی]] آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند<ref>بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.</ref>. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و [[جنگ]]، در برابر تجاوز، [[تعدی]] و [[فتنهانگیزی]] کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در [[حقیقت]] عنصری از [[نظام]] مقاومت برای [[اصلاح]] [[انحراف]] و [[فساد]] در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و [[مصلحت]] است و امکان [[آزمون]] و [[خطا]] در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل [[توحید]]، [[عدالت]] و [[فطرت]] [[خطاپذیر]] نیست. امری ثابت و [[لایتغیر]] است که با [[تکوین]] هماهنگی دارد. | ||
*بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد [[ارتباط]] تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و [[جانشینی]] هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک [[حقیقت]] را دنبال میکنند و آن [[ایستادگی]] و باقیماندن بر مسئلهای تا [[حق]] آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود<ref>[[اصغر زاهدیتیر|زاهدیتیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص222</ref>. | * بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد [[ارتباط]] تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و [[جانشینی]] هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک [[حقیقت]] را دنبال میکنند و آن [[ایستادگی]] و باقیماندن بر مسئلهای تا [[حق]] آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود<ref>[[اصغر زاهدیتیر|زاهدیتیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص222</ref>. | ||
واژه [[مقاومت]] بر گرفته از فعل ثلاثی مجرد "قَامَ" به معنای به پا خاستن و برخاستن و نیز پایدار ماندن است. این واژه بر وزن مفاعله و به معنای با کسی با هم برخاستن و یا باهم از جا بلند شدن و با کسی ضدیت کردن و نیز [[ایستادگی]] و [[پایداری]] کردن است. در فرهنگهای لغت [[عربی]] چهار کاربرد برای این واژه آورده شده است: | واژه [[مقاومت]] بر گرفته از فعل ثلاثی مجرد "قَامَ" به معنای به پا خاستن و برخاستن و نیز پایدار ماندن است. این واژه بر وزن مفاعله و به معنای با کسی با هم برخاستن و یا باهم از جا بلند شدن و با کسی ضدیت کردن و نیز [[ایستادگی]] و [[پایداری]] کردن است. در فرهنگهای لغت [[عربی]] چهار کاربرد برای این واژه آورده شده است: |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۲
معنای لغوی مقاومت
واژه "مقاومت" بهصراحت در قرآن نیامده است. کاربرد مقاومت در فرهنگ اسلامی و بررسی لغوی و تفسیری بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه قرآنی دارد. اثبات آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است.
- بومیسازی لغات، نوعی تولید علم "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که عربی است در زبان فارسی در جایی بهکار میرود که عرب بدان "الحضارة" میگوید[۱]. مفهوم مقاومت در سیر تحول و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است.
- در علم صرف عربی باب "مفاعله" و "تفاعل" برای مشارکت کاربرد دارند، که "مفاعله" مشارکت یک طرفه و "تفاعل" مشارکت دو طرفه را میرساند و نکته قابلتوجه این است که "قام" فقط در باب "مفاعله" کاربرد دارد و ناظر به زمان و مکانی است که از آن یک مقاومت و تسلط یک طرفه بهدست آید[۲]. یعنی "مقاومت" مفهومی دارد که فقط برای جبهه حق قابلیت کاربرد دارد. ازاینرو براساس مفهوم قرآنی کاربرد واژه "مقاومت" برای جبهه باطل صحیح بهنظر نمیرسد.
واژهپژوهان و لغتشناسان آوردهاند: استقامت از ریشه "قوم" است. برای آن معانی متعدد و مختلفی ذکر کردهاند. ازجمله: عدل و اعتدال[۳]، ثبات[۴] قرار داشتن در راه راست بیهیچ انحراف و کژی به سمتوسویی[۵] و ضد اعوجاج[۶]، که معنای عدل و اعتدال شهرت بیشتری دارد[۷]. برخی گفتهاند: "استقامت" همان "اقامه" است که "س" و "ت" معنای آن را تأکید میکند[۸]. برخی برای "مقاومت" و "استقامت" ریشه مشترکی قائل شده و آن را از مشتقات "قام" و "قیام" میدانند[۹].
همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، مفسران نیز معانی: اعتدال و دوری از افراط و تفریط[۱۰]، ثبات و دوام و طلب قیام و پیروی از راه خدا[۱۱] و استقامت در اوامر و نواهی الهی؛ اعم از عقاید و اعمال[۱۲] دعوت و استقامت بر توحید[۱۳] ثبات قدم در جمیع دستورات دینی از عقاید حقه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه[۱۴] را بازگو کردهاند، که اغلب ناظر به استقامت در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و تفسیری برمیآید مفهوم "مقاومت" در حقیقت ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع قرآنی آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند[۱۵]. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و جنگ، در برابر تجاوز، تعدی و فتنهانگیزی کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در حقیقت عنصری از نظام مقاومت برای اصلاح انحراف و فساد در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و مصلحت است و امکان آزمون و خطا در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل توحید، عدالت و فطرت خطاپذیر نیست. امری ثابت و لایتغیر است که با تکوین هماهنگی دارد.
- بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد ارتباط تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و جانشینی هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک حقیقت را دنبال میکنند و آن ایستادگی و باقیماندن بر مسئلهای تا حق آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود[۱۶].
واژه مقاومت بر گرفته از فعل ثلاثی مجرد "قَامَ" به معنای به پا خاستن و برخاستن و نیز پایدار ماندن است. این واژه بر وزن مفاعله و به معنای با کسی با هم برخاستن و یا باهم از جا بلند شدن و با کسی ضدیت کردن و نیز ایستادگی و پایداری کردن است. در فرهنگهای لغت عربی چهار کاربرد برای این واژه آورده شده است:
- قاوم اعداء بلاده: ناضل ضدهم عارضهم بالقوة: بر ضد آنان مبارزه کرد.
- ظل يقاوم المرض: يصارع المرض، يواجهه: در برابر بیماری مقاومت و ایستادگی کرد.
- قاومه في المصارعة: غالبه: بر او چیره شد.
- قاومه في حاجة: قاوم معه فيها[۱۷].
بنابراین معنای غالب در واژه مقاومت، ایستادگی و مقاومت کردن در برابر چیزی است که توازن و تعادل را بر هم زده، خواه این عامل درونی باشد مانند امیال نفسانی یا بیرونی، مانند بیماری یا تجاوز و اشغالگری[۱۸].
در علم صرف عربی آمده است که دو باب "مفاعله" و "تفاعل" برای مشارکت کاربرد دارند که اولی مشارکت یک طرفه و دومی مشارکت دو طرفه را میرساند، نکته قابل توجه در فعل "قَامَ" این است که آن فعل تنها در باب مفاعله کاربرد دارد، زیرا پایداری و مقاومت، زمانی به کار میرود که یک طرف به دلایلی برطرف دیگر غالب شود و طرف مقابل میبایست در برابر آن از خود پایداری نشان دهد و یک مقاومت یک طرفه به دست میآید و به همین دلیل این ریشه در باب "تفاعل" کاربرد ندارد. نکته دیگر همنشینی حرف "ق" که در تلفظ از حروف قوی بوده، با حرف مدّ است که پایداری و ایستادگی در برابر چیزی را میرساند. شایسته یادآوری است که این واژه در قرآن نیامده و "قیام" - مصدر باب مفاعله – فقط یک بار به معنای مقاومت و جهاد به کار رفته است. ﴿فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ﴾[۱۹] و در بقیه آیههای قرآنی[۲۰] واژه قیام، مقابل قعود، به معنای برپا کردن و یا قوام زندگی آمده است. البته این سخن هرگز به آن معنا نیست که قرآن از مقاومت سخن نگفته، بلکه قرآن کتابی برای هدایت بشر است، بنابراین اساس مقاومت که در ویژگیها، ارکان و جلوههای مقاومت و مانند آن تجلی کرده است در این کتاب آسمانی وجود دارد و قرآن آن را یک واجب شرعی و ضرورت بشری میداند. از معنای لغوی مقاومت چنین بر میآید که محدود به رویارویی در میدان جنگ نیست و هر نوع مقاومت و پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن را شامل میشود، با این حال مقاومت، شامل پایداری در برابر هر گونه عامل بیرونی و درونی میشود، "بنابراین مقاومت، یک وجه قتالی نیست، بلکه یک رویارویی فرهنگی، تبلیغاتی، تربیتی و اخلاقی و سلوکی و اقتصادی و سیاسی و نظامی است"[۲۱][۲۲].
مقاومت، سیاست و سلوکی ممتد است و نه حادثه یا لحظه، بلکه کاری تمدنی و فراگیر و مستمر و متکامل و مستقل در رویارویی با مبارزهطلبیها، دشمنیها و تجاوزگریها یا هر چیز دیگری است که بر هم زننده تعادل و توازن باشد. بر این اساس: "مقاومت، بر کلیه عکسالعملهایی اطلاق میگردد که ممکن است به شکل تدابیر اجرایی و بازدارنده باشد و گروه یا سازمان یا فردی در رویارویی با تهدیدها و خطرها و تجاوزهای خارجی یا داخلی با آن روبهرو میشود"[۲۳][۲۴].
پانویس
- ↑ مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۵.
- ↑ زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، تحقیق و تصحیح: علی شیری، ج۱۷، ص۵۹۲؛ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.
- ↑ ابناثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة، ج۴، ص۱۲۵.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۹۲.
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: ابراهیم سامرائی، ج۵، ص۵۴۰.
- ↑ فیروزآبادی، مجد الدین، قاموس المحیط، ص۱۱۵۲؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.
- ↑ رضوی، سیدعباس؛ قدمی، غلامرضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، مدخل «استقامت».
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۱، ص۴۷؛ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۴؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
- ↑ ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.
- ↑ فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.
- ↑ ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.
- ↑ طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.
- ↑ بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
- ↑ زاهدیتیر، اصغر، امین ناجی، محمد هادی، بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن، فصلنامه تفسیری، ص222
- ↑ عبدالغنی أبوالعزم، المعجم الغنی، ماده قام (برگرفته از پایگاه اطلاعاتی www.lexicons.ajeeb.com؛ آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، ماده قام.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله، کیانی، حسین، بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن
- ↑ «و نه یارای ایستادن و نه توان دفاع داشتند» سوره ذاریات، آیه ۴۵.
- ↑ ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ﴾ «و در صور دمیده میشود آنگاه هر کس در آسمانها و در زمین است بیهوش میگردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن میدمند که ناگاه آنان برمیخیزند، به انتظار میمانند» سوره زمر، آیه ۶۸؛ ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...﴾ «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند.».. سوره آل عمران، آیه ۱۹۱؛ ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از درآمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵؛ ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ...﴾ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید.».. سوره نساء، آیه ۱۰۳؛ ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ...﴾ «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است.».. سوره مائده، آیه ۹۷؛ ﴿وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا﴾ «و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زندهداری کنند» سوره فرقان، آیه ۶۴.
- ↑ محمد خالد، عمر، «المقاومة بین قیم الدین الوطنیة»، برگرفته شده از پایگاه اطلاعاتی www.edleb.net.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله، کیانی، حسین، بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن
- ↑ مطلق، شقور؛ نبیل، رفقه، أثر حزب الله فی تطویر فکر المقاومة و أسالیبها فی المنطقة العربیة (رسالة الماجستیر)، جامعة النجاح الوطنی (نابلس - فلسطین، ۲۰۰۹ م)، ص۲۰-۲۱.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله، کیانی، حسین، بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن