وهب بن وهب قرشی مدنی اسدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[وهب بن وهب قرشی مدنی اسدی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[وهب بن وهب قرشی مدنی اسدی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
راوی‌ای که [[امام رضا]]{{ع}} او را دروغگوی به [[خدا]]، [[فرشتگان]] و [[پیامبران]]{{عم}} معرفی کرده است<ref>اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref>. [[ابوالبختری وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله بن زمعة بن اسود بن مطلب بن اسد بن عبدالعزی بن قصی قرشی مدنی اسدی]]، [[فقیه]]، [[مورخ]]، عالم به [[علم]] انساب<ref>الفهرست، ابن دیم، ص۱۱۳؛ معجم الأدباء، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref> و از [[محدثان]] مشهور [[اهل سنت]] بود<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۵۶؛ الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.</ref>. وی در [[مدینه]] زاده شد و [[رشد]] یافت؛ اما بعدها به [[بغداد]] [[مهاجرت]] کرد<ref>معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۷۴.</ref>. مادرش [[عبده]]، دختر [[علی بن یزید]] از [[بنی‌هاشم]] و جده‌اش [[زینب]]، دختر [[عقیل بن ابی‌طالب]] بود<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]، [[امام صادق]]{{ع}} با [[مادر]] او [[ازدواج]] کرده بود<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱؛ خلاصة الأقوال، ص۴۱۴.</ref>. گویا از همین رو به حلقه [[شاگردان]] و [[راویان]] امام صادق{{ع}} پیوسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۲۷.</ref> و [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>قرب الإسناد، ص۱۳۰-۱۵۸.</ref>. گرچه در روایتی، امام صادق{{ع}}، پیشنهاد ازدواج با مادر ابوالبختری را نپذیرفته است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۸.</ref>. او همچنین از بسیاری از محدثان اهل سنت همانند [[هشام بن عروه]]، [[عبیدالله بن عمر]]، [[ابن‌جریج]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>، [[ثور بن یزید]] و ابن‌عجلان<ref>میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.</ref> [[روایت]] دارد. محدثان و راویان بسیاری از [[اهل شام]] و [[عراق]]<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.</ref> از [[شیعه]]، همچون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[محمد بن خالد برقی]]، [[احمد بن محمد بن خالد]]، [[سندی بن محمد]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۴۰.</ref>، و از اهل سنت، [[رجاء بن سهل صنعانی]]، [[قاسم بن سعید بن مسیب بن شریک]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>، [[مسیب بن واضح]]، [[ربیع بن ثعلب]] و [[نوح بن هیثم]] از ابوالبختری روایت کرده‌اند<ref>میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.</ref>. وی تألیفات و نوشته‌هایی پدید آورد که عبارت‌اند از: مولد [[أمیر المؤمنین]]{{ع}} و [[خبره]] مع النبی{{صل}}<ref>الفهرست، طوسی، ص۱۷۳.</ref>، صفات النبی{{صل}}<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.</ref>، [[فضائل]] الأنصار، [[نسب]] ولد [[اسماعیل بن ابراهیم]]{{ع}}، الرایات، [[طسم]] و جریس، الفضائل الکبیر<ref>الفهرست، ابن‌ندیم، ص۱۱۳.</ref>، و کتاب الحدیث<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۶ ص۳۷۰.</ref>.
راوی‌ای که [[امام رضا]] {{ع}} او را دروغگوی به [[خدا]]، [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] {{عم}} معرفی کرده است<ref>اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref>. [[ابوالبختری وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله بن زمعة بن اسود بن مطلب بن اسد بن عبدالعزی بن قصی قرشی مدنی اسدی]]، [[فقیه]]، [[مورخ]]، عالم به [[علم]] انساب<ref>الفهرست، ابن دیم، ص۱۱۳؛ معجم الأدباء، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref> و از [[محدثان]] مشهور [[اهل سنت]] بود<ref>الفهرست، طوسی، ص۲۵۶؛ الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.</ref>. وی در [[مدینه]] زاده شد و [[رشد]] یافت؛ اما بعدها به [[بغداد]] [[مهاجرت]] کرد<ref>معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۷۴.</ref>. مادرش [[عبده]]، دختر [[علی بن یزید]] از [[بنی‌هاشم]] و جده‌اش [[زینب]]، دختر [[عقیل بن ابی‌طالب]] بود<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>. بنا به [[نقلی]]، [[امام صادق]] {{ع}} با [[مادر]] او [[ازدواج]] کرده بود<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱؛ خلاصة الأقوال، ص۴۱۴.</ref>. گویا از همین رو به حلقه [[شاگردان]] و [[راویان]] امام صادق {{ع}} پیوسته<ref>رجال الطوسی، ص۳۲۷.</ref> و [[روایات]] فراوانی از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>قرب الإسناد، ص۱۳۰-۱۵۸.</ref>. گرچه در روایتی، امام صادق {{ع}}، پیشنهاد ازدواج با مادر ابوالبختری را نپذیرفته است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۸.</ref>. او همچنین از بسیاری از محدثان اهل سنت همانند [[هشام بن عروه]]، [[عبیدالله بن عمر]]، [[ابن‌جریج]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>، [[ثور بن یزید]] و ابن‌عجلان<ref>میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.</ref> [[روایت]] دارد. محدثان و راویان بسیاری از [[اهل شام]] و [[عراق]]<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.</ref> از [[شیعه]]، همچون [[محمد بن ابی عمیر]]، [[محمد بن خالد برقی]]، [[احمد بن محمد بن خالد]]، [[سندی بن محمد]]<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۴۰.</ref>، و از اهل سنت، [[رجاء بن سهل صنعانی]]، [[قاسم بن سعید بن مسیب بن شریک]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>، [[مسیب بن واضح]]، [[ربیع بن ثعلب]] و [[نوح بن هیثم]] از ابوالبختری روایت کرده‌اند<ref>میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.</ref>. وی تألیفات و نوشته‌هایی پدید آورد که عبارت‌اند از: مولد [[أمیر المؤمنین]] {{ع}} و [[خبره]] مع النبی {{صل}}<ref>الفهرست، طوسی، ص۱۷۳.</ref>، صفات النبی {{صل}}<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.</ref>، [[فضائل]] الأنصار، [[نسب]] ولد [[اسماعیل بن ابراهیم]] {{ع}}، الرایات، [[طسم]] و جریس، الفضائل الکبیر<ref>الفهرست، ابن‌ندیم، ص۱۱۳.</ref>، و کتاب الحدیث<ref>الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۶ ص۳۷۰.</ref>.


پس از اقامت [[ابوالبختری]] در [[بغداد]]، [[هارون‌الرشید]] ابتدا او را مدتی [[قاضی]] اردوگاه نظامی [[مهدی]] قرار داد. سپس [[عزل]] کرد و پس از [[بکار بن عبدالله زبیری]]، [[والی مدینه]] قرار داد. [[قضاوت]] [[مدینه]] پس از [[هشام بن عبدالله بن عکرمه]] را هم به او سپرد. سال‌ها بعد، وقتی [[محمد امین]] او را از این منصب‌ها عزل کرد، به بغداد برگشت<ref>المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ أخبار القضاة، ج۱، ص۲۴۳-۲۵۴.</ref>. شاید ابوالبختری در [[عهد]] [[هارون]]، [[قاضی القضاة]] بغداد هم بوده است. چون در همان ایام که هارون الرشید [[تصمیم]] گرفته بود تا [[امان‌نامه]] خود به [[یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی]]{{ع}} را که در [[سال ۱۷۶ ق]] در [[دیلم]] [[قیام]] کرد و با امان‌نامه دست‌نویس هارون به [[صلح]] [[راضی]] شد، نادیده بگیرد، ابوالبختری به کمک هارون آمد. هارون که پیش‌تر نتوانسته بود در مدینه از [[مالک بن انس]] و ابن‌دراوردی مجوز [[نقض]] [[پیمان‌نامه]] خود را بگیرد، ابتدا از فقهای احضار شده از جمله [[محمد بن حسن]] [[کوفی]] و [[حسن بن زیاد لؤلؤی]] درباره امان‌نامه پرسید. آنان پس از بررسی گفتند که چنین امانی قابل نقض نیست. در این هنگام، ابوالبختری امان‌نامه را گرفت و به دلیل ایجاد [[تفرقه]] و کشتن افراد به دست یحیی، امان‌نامه را نقض شده و [[خون]] او را هدر اعلام کرد. هارون گفت: تو قاضی القضاة هستی و به [[حکم]] آن عالم‌تری. بعد هم امان‌نامه را پاره کرد. ابوالبختری هم بر آن آب دهان انداخت<ref>المنتظم، ج۹، ص۱۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.</ref> و یک میلیون و ششصد هزار [[درهم]] جایزه گرفت<ref>قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.</ref>. ابوالبختری در اواخر [[عمر]] به همراه هارون سفری به [[ری]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref> کرد، مدتی نیز در [[شهر]] صیدا در ساحل [[فلسطین]] [[سکونت]] داشت<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.</ref> و در نهایت در سال ۲۰۰ یا به [[نقلی]] ۱۹۹ ق در بغداد درگذشت<ref>المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>.
پس از اقامت [[ابوالبختری]] در [[بغداد]]، [[هارون‌الرشید]] ابتدا او را مدتی [[قاضی]] اردوگاه نظامی [[مهدی]] قرار داد. سپس [[عزل]] کرد و پس از [[بکار بن عبدالله زبیری]]، [[والی مدینه]] قرار داد. [[قضاوت]] [[مدینه]] پس از [[هشام بن عبدالله بن عکرمه]] را هم به او سپرد. سال‌ها بعد، وقتی [[محمد امین]] او را از این منصب‌ها عزل کرد، به بغداد برگشت<ref>المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ أخبار القضاة، ج۱، ص۲۴۳-۲۵۴.</ref>. شاید ابوالبختری در [[عهد]] [[هارون]]، [[قاضی القضاة]] بغداد هم بوده است. چون در همان ایام که هارون الرشید [[تصمیم]] گرفته بود تا [[امان‌نامه]] خود به [[یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی]] {{ع}} را که در [[سال ۱۷۶ ق]] در [[دیلم]] [[قیام]] کرد و با امان‌نامه دست‌نویس هارون به [[صلح]] [[راضی]] شد، نادیده بگیرد، ابوالبختری به کمک هارون آمد. هارون که پیش‌تر نتوانسته بود در مدینه از [[مالک بن انس]] و ابن‌دراوردی مجوز [[نقض]] [[پیمان‌نامه]] خود را بگیرد، ابتدا از فقهای احضار شده از جمله [[محمد بن حسن]] [[کوفی]] و [[حسن بن زیاد لؤلؤی]] درباره امان‌نامه پرسید. آنان پس از بررسی گفتند که چنین امانی قابل نقض نیست. در این هنگام، ابوالبختری امان‌نامه را گرفت و به دلیل ایجاد [[تفرقه]] و کشتن افراد به دست یحیی، امان‌نامه را نقض شده و [[خون]] او را هدر اعلام کرد. هارون گفت: تو قاضی القضاة هستی و به [[حکم]] آن عالم‌تری. بعد هم امان‌نامه را پاره کرد. ابوالبختری هم بر آن آب دهان انداخت<ref>المنتظم، ج۹، ص۱۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.</ref> و یک میلیون و ششصد هزار [[درهم]] جایزه گرفت<ref>قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.</ref>. ابوالبختری در اواخر [[عمر]] به همراه هارون سفری به [[ری]]<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref> کرد، مدتی نیز در [[شهر]] صیدا در ساحل [[فلسطین]] [[سکونت]] داشت<ref>کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.</ref> و در نهایت در سال ۲۰۰ یا به [[نقلی]] ۱۹۹ ق در بغداد درگذشت<ref>المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>.


ابوالبختری از معدود افرادی است که [[علمای شیعه]] و [[سنی]] در [[کذاب]]، جعال و [[ضعیف]] بودنش [[اتفاق نظر]] دارند. وی در [[جعل حدیث]] و [[دروغگویی]] [[جسور]] بود<ref>لسان المیزان، ج۶، ص۲۳۱.</ref> و به [[دستور]] خلفایی چون [[هارون الرشید]](۱۹۳- ۱۷۰ق) [[روایت]] [[جعل]] می‌کرد<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.</ref> و به افراد موثقی همانند [[امام صادق]]{{ع}} نسبت می‌داد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱؛ لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.</ref>. از همین رو، [[امام رضا]]{{ع}}، [[ابوالبختری]] را دروغگوی به [[خدا]]، [[فرشتگان]] و [[پیامبران]]{{عم}} معرفی کرده است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref>. [[فضل بن شاذان]] هم او را دروغ‌گوترین فرد روی [[زمین]] خوانده است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref> و ابن‌غضائری می‌گوید به تمام روایت‌های او از امام صادق{{ع}} نمی‌شود [[اعتماد]] کرد<ref>الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.</ref>. برخی این سخن ابن‌غضائری را دلیل غیر معتبر بودن [[کلیه]] [[روایات]] او دانسته‌اند<ref>قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۸.</ref>. در بعضی منابع عبارت {{عربی|أحاديث كلّها لا يوثق بها}} به [[اشتباه]] تبدیل به {{عربی|يوثق بها}} شده و نتیجه عکس گرفته شده است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۳۲.</ref>. به سبب دروغ‌هایی که به امام صادق{{ع}} نسبت می‌داد، معافی تیمی شاعر در این باره [[شعر]] سروده است<ref>الغدیر، ج۵، ص۳۱۱.</ref>.
ابوالبختری از معدود افرادی است که [[علمای شیعه]] و [[سنی]] در [[کذاب]]، جعال و [[ضعیف]] بودنش [[اتفاق نظر]] دارند. وی در [[جعل حدیث]] و [[دروغگویی]] [[جسور]] بود<ref>لسان المیزان، ج۶، ص۲۳۱.</ref> و به [[دستور]] خلفایی چون [[هارون الرشید]](۱۹۳- ۱۷۰ق) [[روایت]] [[جعل]] می‌کرد<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.</ref> و به افراد موثقی همانند [[امام صادق]] {{ع}} نسبت می‌داد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱؛ لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.</ref>. از همین رو، [[امام رضا]] {{ع}}، [[ابوالبختری]] را دروغگوی به [[خدا]]، [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] {{عم}} معرفی کرده است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref>. [[فضل بن شاذان]] هم او را دروغ‌گوترین فرد روی [[زمین]] خوانده است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.</ref> و ابن‌غضائری می‌گوید به تمام روایت‌های او از امام صادق {{ع}} نمی‌شود [[اعتماد]] کرد<ref>الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.</ref>. برخی این سخن ابن‌غضائری را دلیل غیر معتبر بودن [[کلیه]] [[روایات]] او دانسته‌اند<ref>قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۸.</ref>. در بعضی منابع عبارت {{عربی|أحاديث كلّها لا يوثق بها}} به [[اشتباه]] تبدیل به {{عربی|يوثق بها}} شده و نتیجه عکس گرفته شده است<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۳۲.</ref>. به سبب دروغ‌هایی که به امام صادق {{ع}} نسبت می‌داد، معافی تیمی شاعر در این باره [[شعر]] سروده است<ref>الغدیر، ج۵، ص۳۱۱.</ref>.


[[اهل سنت]]، اغلب وی را [[خبیث]] و [[متروک الحدیث]] می‌دانند و [[احمد بن حنبل]] او را دروغ‌گوترین [[مردم]] می‌داند. به گفته برخی رجالیون سنی، او [[پول]] می‌گرفت و هر شب زیر [[نور]] چراغ [[حدیث]] جعل می‌کرد<ref>لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.</ref>. [[عثمان]] بن ابی‌شیبه نیز می‌گوید که ابوالبختری در [[روز قیامت]] به شکل [[دجال]] [[مبعوث]] خواهد شد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>.<ref>منابع: أخبار القضاة، محمد بن خلف وکیع (۳۰۶ق)، بیروت، عالم الکتب، بی تا، اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت{{ع}} لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، عبدالحسین بن احمد معروف به علامه امینی (۱۳۹۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۳۸۷ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الفهرست، محمد بن اسحاق معروف به ابن ندیم (۳۸۵ق)، تحقیق و نشر: رضا تجدد، تهران، اول، ۱۳۹۱ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۲۲ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{ع}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ لسان المیزان، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۳۹۰ق؛ کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء والمتروکین، محمد بن حبان تمیمی (۳۵۴ق)، تحقیق: محمود ابراهیم زاید، مکه، دار الباز، بی تا؛ المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، بی تا؛ معجم الأدباء، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار الغرب الإسلامی، اول، ۱۴۱۴ق؛ معجم المؤلفین، عمر بن رضا کحاله (۱۴۰۸ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا - مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار المعرفة اول، ۱۳۸۲ق.</ref>.<ref>[[محمد غفوری|غفوری، محمد]]، [[ابوالبختری - غفوری (مقاله)|مقاله «ابوالبختری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۶۰.</ref>
[[اهل سنت]]، اغلب وی را [[خبیث]] و [[متروک الحدیث]] می‌دانند و [[احمد بن حنبل]] او را دروغ‌گوترین [[مردم]] می‌داند. به گفته برخی رجالیون سنی، او [[پول]] می‌گرفت و هر شب زیر [[نور]] چراغ [[حدیث]] جعل می‌کرد<ref>لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.</ref>. [[عثمان]] بن ابی‌شیبه نیز می‌گوید که ابوالبختری در [[روز قیامت]] به شکل [[دجال]] [[مبعوث]] خواهد شد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.</ref>.<ref>منابع: أخبار القضاة، محمد بن خلف وکیع (۳۰۶ق)، بیروت، عالم الکتب، بی تا، اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت {{ع}} لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، عبدالحسین بن احمد معروف به علامه امینی (۱۳۹۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۳۸۷ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الفهرست، محمد بن اسحاق معروف به ابن ندیم (۳۸۵ق)، تحقیق و نشر: رضا تجدد، تهران، اول، ۱۳۹۱ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۲۲ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت {{ع}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ لسان المیزان، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۳۹۰ق؛ کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء والمتروکین، محمد بن حبان تمیمی (۳۵۴ق)، تحقیق: محمود ابراهیم زاید، مکه، دار الباز، بی تا؛ المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، بی تا؛ معجم الأدباء، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار الغرب الإسلامی، اول، ۱۴۱۴ق؛ معجم المؤلفین، عمر بن رضا کحاله (۱۴۰۸ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا - مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار المعرفة اول، ۱۳۸۲ق.</ref>.<ref>[[محمد غفوری|غفوری، محمد]]، [[ابوالبختری - غفوری (مقاله)|مقاله «ابوالبختری»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۶۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۲

مقدمه

راوی‌ای که امام رضا (ع) او را دروغگوی به خدا، فرشتگان و پیامبران (ع) معرفی کرده است[۱]. ابوالبختری وهب بن وهب بن کثیر بن عبدالله بن زمعة بن اسود بن مطلب بن اسد بن عبدالعزی بن قصی قرشی مدنی اسدی، فقیه، مورخ، عالم به علم انساب[۲] و از محدثان مشهور اهل سنت بود[۳]. وی در مدینه زاده شد و رشد یافت؛ اما بعدها به بغداد مهاجرت کرد[۴]. مادرش عبده، دختر علی بن یزید از بنی‌هاشم و جده‌اش زینب، دختر عقیل بن ابی‌طالب بود[۵]. بنا به نقلی، امام صادق (ع) با مادر او ازدواج کرده بود[۶]. گویا از همین رو به حلقه شاگردان و راویان امام صادق (ع) پیوسته[۷] و روایات فراوانی از آن حضرت نقل کرده است[۸]. گرچه در روایتی، امام صادق (ع)، پیشنهاد ازدواج با مادر ابوالبختری را نپذیرفته است[۹]. او همچنین از بسیاری از محدثان اهل سنت همانند هشام بن عروه، عبیدالله بن عمر، ابن‌جریج[۱۰]، ثور بن یزید و ابن‌عجلان[۱۱] روایت دارد. محدثان و راویان بسیاری از اهل شام و عراق[۱۲] از شیعه، همچون محمد بن ابی عمیر، محمد بن خالد برقی، احمد بن محمد بن خالد، سندی بن محمد[۱۳]، و از اهل سنت، رجاء بن سهل صنعانی، قاسم بن سعید بن مسیب بن شریک[۱۴]، مسیب بن واضح، ربیع بن ثعلب و نوح بن هیثم از ابوالبختری روایت کرده‌اند[۱۵]. وی تألیفات و نوشته‌هایی پدید آورد که عبارت‌اند از: مولد أمیر المؤمنین (ع) و خبره مع النبی (ص)[۱۶]، صفات النبی (ص)[۱۷]، فضائل الأنصار، نسب ولد اسماعیل بن ابراهیم (ع)، الرایات، طسم و جریس، الفضائل الکبیر[۱۸]، و کتاب الحدیث[۱۹].

پس از اقامت ابوالبختری در بغداد، هارون‌الرشید ابتدا او را مدتی قاضی اردوگاه نظامی مهدی قرار داد. سپس عزل کرد و پس از بکار بن عبدالله زبیری، والی مدینه قرار داد. قضاوت مدینه پس از هشام بن عبدالله بن عکرمه را هم به او سپرد. سال‌ها بعد، وقتی محمد امین او را از این منصب‌ها عزل کرد، به بغداد برگشت[۲۰]. شاید ابوالبختری در عهد هارون، قاضی القضاة بغداد هم بوده است. چون در همان ایام که هارون الرشید تصمیم گرفته بود تا امان‌نامه خود به یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی (ع) را که در سال ۱۷۶ ق در دیلم قیام کرد و با امان‌نامه دست‌نویس هارون به صلح راضی شد، نادیده بگیرد، ابوالبختری به کمک هارون آمد. هارون که پیش‌تر نتوانسته بود در مدینه از مالک بن انس و ابن‌دراوردی مجوز نقض پیمان‌نامه خود را بگیرد، ابتدا از فقهای احضار شده از جمله محمد بن حسن کوفی و حسن بن زیاد لؤلؤی درباره امان‌نامه پرسید. آنان پس از بررسی گفتند که چنین امانی قابل نقض نیست. در این هنگام، ابوالبختری امان‌نامه را گرفت و به دلیل ایجاد تفرقه و کشتن افراد به دست یحیی، امان‌نامه را نقض شده و خون او را هدر اعلام کرد. هارون گفت: تو قاضی القضاة هستی و به حکم آن عالم‌تری. بعد هم امان‌نامه را پاره کرد. ابوالبختری هم بر آن آب دهان انداخت[۲۱] و یک میلیون و ششصد هزار درهم جایزه گرفت[۲۲]. ابوالبختری در اواخر عمر به همراه هارون سفری به ری[۲۳] کرد، مدتی نیز در شهر صیدا در ساحل فلسطین سکونت داشت[۲۴] و در نهایت در سال ۲۰۰ یا به نقلی ۱۹۹ ق در بغداد درگذشت[۲۵].

ابوالبختری از معدود افرادی است که علمای شیعه و سنی در کذاب، جعال و ضعیف بودنش اتفاق نظر دارند. وی در جعل حدیث و دروغگویی جسور بود[۲۶] و به دستور خلفایی چون هارون الرشید(۱۹۳- ۱۷۰ق) روایت جعل می‌کرد[۲۷] و به افراد موثقی همانند امام صادق (ع) نسبت می‌داد[۲۸]. از همین رو، امام رضا (ع)، ابوالبختری را دروغگوی به خدا، فرشتگان و پیامبران (ع) معرفی کرده است[۲۹]. فضل بن شاذان هم او را دروغ‌گوترین فرد روی زمین خوانده است[۳۰] و ابن‌غضائری می‌گوید به تمام روایت‌های او از امام صادق (ع) نمی‌شود اعتماد کرد[۳۱]. برخی این سخن ابن‌غضائری را دلیل غیر معتبر بودن کلیه روایات او دانسته‌اند[۳۲]. در بعضی منابع عبارت أحاديث كلّها لا يوثق بها به اشتباه تبدیل به يوثق بها شده و نتیجه عکس گرفته شده است[۳۳]. به سبب دروغ‌هایی که به امام صادق (ع) نسبت می‌داد، معافی تیمی شاعر در این باره شعر سروده است[۳۴].

اهل سنت، اغلب وی را خبیث و متروک الحدیث می‌دانند و احمد بن حنبل او را دروغ‌گوترین مردم می‌داند. به گفته برخی رجالیون سنی، او پول می‌گرفت و هر شب زیر نور چراغ حدیث جعل می‌کرد[۳۵]. عثمان بن ابی‌شیبه نیز می‌گوید که ابوالبختری در روز قیامت به شکل دجال مبعوث خواهد شد[۳۶].[۳۷].[۳۸]

منابع

پانویس

  1. اختبار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.
  2. الفهرست، ابن دیم، ص۱۱۳؛ معجم الأدباء، ج۱۹، ص۲۶۰.
  3. الفهرست، طوسی، ص۲۵۶؛ الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.
  4. معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۷۴.
  5. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  6. رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱؛ خلاصة الأقوال، ص۴۱۴.
  7. رجال الطوسی، ص۳۲۷.
  8. قرب الإسناد، ص۱۳۰-۱۵۸.
  9. اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۸.
  10. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  11. میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.
  12. کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.
  13. معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۴۰.
  14. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  15. میزان الاعتدال، ج۵، ص۳۵۳.
  16. الفهرست، طوسی، ص۱۷۳.
  17. رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.
  18. الفهرست، ابن‌ندیم، ص۱۱۳.
  19. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۶ ص۳۷۰.
  20. المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ أخبار القضاة، ج۱، ص۲۴۳-۲۵۴.
  21. المنتظم، ج۹، ص۱۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.
  22. قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۹.
  23. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  24. کتاب المجروحین، ج۲، ص۷۴.
  25. المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۹۰؛ تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  26. لسان المیزان، ج۶، ص۲۳۱.
  27. رجال النجاشی، ج۲، ص۳۹۱.
  28. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱؛ لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.
  29. اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.
  30. اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۷.
  31. الرجال، ابن‌غضائری، ص۱۰۰.
  32. قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۵۸.
  33. معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۳۲.
  34. الغدیر، ج۵، ص۳۱۱.
  35. لسان المیزان، ج۶ ص۲۳۱.
  36. تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۴۸۱.
  37. منابع: أخبار القضاة، محمد بن خلف وکیع (۳۰۶ق)، بیروت، عالم الکتب، بی تا، اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق، الرجال، احمد بن حسین واسطی معروف به ابن غضائری (۴۵۰ق)، تحقیق: سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، عبدالحسین بن احمد معروف به علامه امینی (۱۳۹۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۳۸۷ق، الفهرست، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الفهرست، محمد بن اسحاق معروف به ابن ندیم (۳۸۵ق)، تحقیق و نشر: رضا تجدد، تهران، اول، ۱۳۹۱ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۲۲ق؛ قرب الإسناد، عبدالله بن جعفر حمیری (قرن ۳ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ لسان المیزان، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۳۹۰ق؛ کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء والمتروکین، محمد بن حبان تمیمی (۳۵۴ق)، تحقیق: محمود ابراهیم زاید، مکه، دار الباز، بی تا؛ المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، بی تا؛ معجم الأدباء، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار الغرب الإسلامی، اول، ۱۴۱۴ق؛ معجم المؤلفین، عمر بن رضا کحاله (۱۴۰۸ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا - مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار المعرفة اول، ۱۳۸۲ق.
  38. غفوری، محمد، مقاله «ابوالبختری»، دانشنامه امام رضا ص ۴۶۰.