احمد بن حارث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: تغییر مسیر جدید
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
#تغییر_مسیر [[احمد بن حارث انماطی واقفی]]
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل  = احمد بن حارث
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
== مقدمه ==
احمد بن الحارث<ref>ر.ک: رجال البرقی، ص۲۱؛ رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۴۶۸، ش۸۹۱؛ رجال النجاشی، ص۹۹، ش۲۴۷؛ رجال الطوسی، ص۱۶۶، ش۱۹۲۴ و ۳۳۲، ش۴۹۴۰؛ الفهرست (طوسی)، ص۸۵، ش۱۱۲؛ معالم العلماء، ص۲۲، ش۱۰۲؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۲، ش۵؛ الرجال (ابن داود)، ص۴۱۸، ش۱۷؛ ص۵۲۹؛ التحریر الطاووسی، ص۴۷، ش۲۶؛ جامع الرواة، ج۱، ص۴۴؛ الوجیزة فی الرجال، ص۱۸، ش۷۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۱۱۰، ش۲۰۱ - ۲۰۲؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۶۳؛ منتهی المقال، ج۱، ص۲۴۰ - ۲۴۱، ش۱۲۳ - ۱۲۴؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۶، ش۱۸۴۸ و ۴۰۱، ش۳۱۷۹؛ تنقیح المقال، ج۵، ص۳۷۷، ش۸۵۳ و ۳۸۱، ش۸۵۴؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۹۰؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۴، ش۷۹۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۶۸ - ۶۹، ش۴۷۸ - ۴۷۹؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۴۱۳، ش۳۱۷.</ref> تنها در سند یک [[روایت]] [[تفسیر کنز الدقائق]] و به نقل از کتاب [[تأویل الآیات الظاهرة]] قرار گرفته است:
 
{{متن حدیث|ما نقله الشّيخ أبو عليّ الطّبرسيّ- قدّس اللّه روحه- في كتابه اعلام الورى بأعلام الهدى قال: غَيْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ اَلْفَزَارِيِّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحَارِثِ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ اَلْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اَللَّهِ رض يَقُولُ: لَمَّا أَنْزَلَ اَللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ {{متن قرآن|يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ}} قُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَمَنْ أُولُو اَلْأَمْرِ اَلَّذِينَ قَرَنَ اَللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِكَ فَقَالَ هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ اَلْمُسْلِمِينَ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ اَلْحَسَنُ ثُمَّ اَلْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْمَعْرُوفُ فِي اَلتَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي اَلسَّلاَمَ ثُمَّ اَلصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَ كَنِيِّي حُجَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ اِبْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ذَلِكَ اَلَّذِي يَفْتَحُ اَللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ ذَلِكَ اَلَّذِي يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ غَيْبَةً لاَ يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلاَّ مَنِ اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَهَلْ يَقَعُ لِشِيعَتِهِ اَلاِنْتِفَاعُ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ قَالَ إِي وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلاَيَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ اَلنَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ تَجَلاَّهَا سَحَابٌ}}<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۵۱، به نقل از: تأویل الآیات الظاهرة، ص۱۴۱؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۸۱ - ۱۸۲.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۱۹-۱۲۰.</ref>
 
== شرح حال [[راوی]] ==
مقصود از راوی به قرینه روایتش از [[مفضل بن عمر]]، [[احمد بن حارث انماطی واقفی کوفی]]» است؛ زیرا عنوان احمد بن حارث در سند سه [[روایت]] کتاب [[الغیبة نعمانی]] قرار گرفته، که در هر سه سند، از مفضل بن عمر روایت کرده و مضمون هر سه روایت نیز یکی است؛ با این تفاوت که نام راوی در دو سند به صورت مطلق آمده و در [[سند روایت]] سوم، با پسوند «الأنماطی» آمده است<ref>الغیبة (نعمانی)، ص۱۷۴ - ۱۷۵، ح۱۰ - ۱۲.</ref>.
 
[[کشی]]، ذیل عنوان «أحمد بن الحارث الأنماطی» نوشته است: {{عربی|"حمدويه قال: حدثني الحسن بن موسى، قال: أحمد بن الحارث الأنماطي كان واقفياً}}<ref>رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۴۶۸، ش۸۹۲.</ref>.
 
[[نجاشی]] نوشته است: {{عربی|"أحمد بن الحارث؛ كوفي، غمز أصحابنا فيه، وكان من أصحاب المفضل بن عمر، أبوه روى عن أبي عبدالله{{ع}}. له كتاب يرويه عنه الحسن بن محمد بن سماعة الصيرفي. أخبرنا الحسین قال: حدثنا أحمد بن جعفر، قال: حدثنا حميد، قال: حدثنا الحسن بن محمد قال: حدثنا أحمد بن الحارث به}}<ref>رجال النجاشی، ص۹۹، ش۲۴۷.</ref>.
 
[[شیخ طوسی]] در الفهرست نوشته است: {{عربی|"أحمد بن الحارث، له كتاب<ref>نجاشی و شیخ طوسی نام کتاب او را مشخص نکردند، ولی إبن شهر آشوب از آن به کتاب الدعوات یاد کرده است؛ معالم العلماء، ص۲۲، ش۱۰۲.</ref> أخبرنا به أحمد بن عبدون، عن أبي طالب الأنباري، عن حميد بن زیاد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن أحمد بن الحارث}}<ref>الفهرست (طوسی)، ص۸۵، ش۱۱۲.</ref> و در کتاب [[رجال]] این عنوان را در [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} دو بار تکرار کرده است، که در مورد اول با [[وصف]] «الأنماطی»<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۲، ش۴۹۴۰.</ref> به [[شغل]] و [[حرفه]] او اشاره کرده، و در مورد دوم با پسوند «واقفیٌ»<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۲، ش۴۹۵۲.</ref>، [[مذهب]] و [[عقیده]] او را آشکار کرده استز
 
'''یادآوری دو نکته:'''
#شیخ طوسی، عنوان {{عربی|"الحارث، بياع الأنماط كوفي"}}<ref>رجال الطوسی، ص۱۹۱، ش۲۳۷۱.</ref> را در [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} ذکر کرده است؛ و [[کشی]] عنوان «أحمد بن الحارث» را با وصف «الأنماطی» آورده و او را «[[واقفی]]» معرفی کرده است که استفاده می‌شود: اولاً، مراد از «احمد بن الحارث» مطلق، در کتاب [[الفهرست طوسی]] و رجال [[نجاشی]]، «احمد بن الحارث الأنماطی» است. و ثانیاً، [[احمد]] بن الحارث که دو بار در اصحاب امام کاظم{{ع}} در [[رجال شیخ طوسی]] ذکر شده - یکی با وصف «الأنماطی» و دیگری با وصف «واقفیٌ» - یک شخص هستند.
#[[برقی]] و [[شیخ طوسی]] عنوان «أحمد بن الحارث» را در اصحاب امام صادق{{ع}} ذکر کرده و نوشته‌اند: {{عربی|"رود عنه المفضل بن عمر"}}<ref>رجال البرقی، ص۲۱؛ رجال الطوسی، ص۱۶۶، ش۱۹۲۴.</ref>؛ لذا این بحث در میان [[رجالیان]] مطرح شده است که: آیا «أحمد بن الحارث» که در رجال شیخ طوسی از اصحاب امام کاظم{{ع}} شمرده شده، با احمد بن الحارث که از اصحاب امام صادق{{ع}} به حساب آمده، یک شخص هستند یا دو شخص؟
 
جمعی از [[رجالیان]] قائل به تغایر شدند، و دسته‌ای قائل به اتحاد<ref>أ. قائلان به [[اتحاد]]: ر.ک: [[نقد الرجال]]، ج۱، ص۱۱۰، ش۲۰۱ - ۲۰۲؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۹۰ - ۴۹۱؛ الجامع فی الرجال، ج۱، ص۲۴، ش۵۷۳؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۴۱۳ - ۴۱۴، ش۳۱۷.
ب. قائلان به تعدد: ر.ک: جامع الرواة، ج۱، ص۴۴؛ [[تنقیح المقال]]، ج۵، ص۳۷۷، ش۸۵۳ و ۳۸۱، ش۸۵۴؛ معجم [[رجال]] الحدیث، ج۲، ص۶۸ - ۶۹، ش۴۷۸ - ۴۷۹.</ref>.
 
[[آیة الله]] [[خویی]] استظهار تغایر کرده و آنها را دو [[راوی]] مستقل به حساب آورده است، به دلیل این که [[مفضل بن عمر]] از احمد بن حارثی که از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} است، [[روایت]] می‌کند، چنان‌که [[شیخ طوسی]] به آن تصریح کرده است: {{عربی|"يروي عنه المفضل"}}، ولی احمد بن حارثی که از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} شمرده شده است، از مفضل بن عمر روایت می‌کند، و نه برعکس<ref>ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۶۹، ش۴۷۹.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۰-۱۲۳.</ref>
 
== تحقیق ==
در [[نقد]] دیدگاه آیة الله خویی باید گفت، تتبع در [[اسناد روایات]] نشان می‌دهد احمد بن الحارث از «مفضل بن عمر» روایت می‌کند و موردی یافت نشده است که مفضل بن عمر از احمد بن الحارث روایت کرده باشد؛ بنابراین جمله {{عربی|"روی عنه المفضل بن عمر"}} در [[رجال شیخ طوسی]]، تصحیف {{عربی|"روی عن المفضل"}} است؛ و مؤیدش عبارت [[نجاشی]] است که نوشته است: {{عربی|"وطان من أصحاب المفضل بن عمر"}}؛ در نتیجه احمد بن الحارث، یکی بیشتر نیست که هم از اصحاب امام صادق{{ع}} است و هم از اصحاب امام کاظم{{ع}}.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۳.</ref>
 
== [[طبقه راوی]] ==
از [[تاریخ]] ولادت و [[وفات]] راوی اطلاعی در دست نیست، ولی برقی و شیخ طوسی وی را از اصحاب امام صادق{{ع}} شمرده‌اند<ref>ممکن است کسی از عبارت نجاشی که در ترجمه «احمد بن الحارث» فرمود: {{عربی|أبوه روی عن أبی عبدالله{{ع}}}}، استفاده کند که وی از اصحاب امام صادق{{ع}} نبوده، بلکه پدرش از اصحاب آن حضرت بوده است. در این جا باید گفت: اولاً، شهادت برقی و شیخ طوسی کافی است؛ ثانیاً، شاید مقصود از عبارت نجاشی روایت باشد و نه مصاحبت؛ به این معنا که احمد بن الحارث از اصحاب امام صادق{{ع}} بوده، اما روایتی از آن حضرت نقل نکرده است؛ چنان که علامه شوشتری نیز به این مطلب اشاره کرده است؛ ر.ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۴۱۳، ش۳۱۷.</ref>؛ و بنا بر استظهار [[اتحاد]]، از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} نیز بوده است.
 
و از آنجایی که پیدایش [[فرقه]] «[[واقفیه]]»، از [[زمان]] [[شهادت]] [[امام هفتم]]{{ع}}، یعنی سال ۱۸۳ ق<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref> بوده است، می‌‌توان گفت که احمد بن حارث پس از [[شهادت امام کاظم]]{{ع}}، بخشی از دوران [[امام رضا]]{{ع}} را نیز [[درک]] کرده است؛ و مؤید آن دو چیز است:
#[[روایت]] [[عیون أخبار الرضا]]{{ع}}: {{متن حدیث|قَالَ حَدَّثَنَ ا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ صَالِحٍ أَبُو الصَّلْتِ الْهَرَوِيُّ قَالَ: كُنْتُ مَعَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا{{ع}} حِينَ رَحَلَ مِنْ نَيْسَابُورَ وَ هُوَ رَاكِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ فَإِذَا مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَرْثِ<ref>نام احمد بن الحرث دو بار در کتاب عیون أخبار الرضا{{ع}} آمده است، که مصحح کتاب در پاورقی اشاره کرده که در برخی نسخه‌های قدیمی تصحیح شده، عنوان «احمد بن الحارث» آمده است. یادآوری می‌شود که عنوان «احمد بن الحرث» در بعضی اسناد دیگر نیز واقع شده؛ و مراد از او «أحمد بن الحارث بن المبارک، أبوجعفر الخراز مولی أبی جعفر المنصور» (م. ۲۵۸ق) است که شرح حالش در بعضی کتب رجالی اهل سنت ذکر شده است؛ ر.ک: تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۴۵، ش۲۱۰۹؛ الفهرست (إبن ندیم)، ص۱۱۷. به احتمال قوی، مراد از «احمد بن الحرث» در سند روایت عیون أخبار الرضا{{ع}} همین شخص باشد.</ref> وَ يَحْيَى بْنُ يَحْيَى وَ إِسْحَاقُ بْنُ رَاهَوَيْهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ قَدْ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ فِي الْمَرْبَعَةِ...}}<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۴، ح۱.</ref>.
#روایت «[[حسن بن محمد بن سماعة]] الصیرفی الکندی» که از طبقه هفتم شمرده شده<ref>ر.ک: الموسوعة الرجالیة، ج۴، ص۱۱۵.</ref>، و به تصریح [[شیخ طوسی]] [[راوی]] کتابش بوده است<ref> ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۸۵، ش۱۱۲.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۴-۱۲۵.</ref>
 
== استادان و [[شاگردان راوی]] ==
از طُرق و [[اسناد روایات]] استفاده می‌شود که [[مفضل بن عمر]]<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۵۱.</ref>، [[بشر بن جعفر جعفی]] و [[أبوالولید]]<ref>رجال الطوسی، ص۱۲۶، ش۱۲۷۷.</ref> از استادان وی، و [[حسن بن محمد بن سماعة]]<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۵۱.</ref>، [[عبدالله بن جبلة]] و [[عبدالکریم بن عمرو خثعمی]]<ref>الغیبة (نعمانی)، ص۱۷۴ - ۱۷۵، ح۱۰ - ۱۲.</ref> از شاگردانش هستند.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۵.</ref>
 
== [[مذهب]] و [[گرایش]] [[فکری]] [[راوی]] ==
چنان که گذشت، کشی و [[شیخ طوسی]] به [[واقفی]] بودن «احمد بن الحارث» تصریح کردند و [[نجاشی]] با تعبیر {{عربی|"كان من أصحاب مفضل بن عمر"}} به [[انحراف فکری]] و [[اعتقادی]] وی اشاره کرده است؛ زیرا نجاشی از «مفضل بن عمر» با تعابیر: {{عربی|"فاسد المذهب"}}، {{عربی|"مضطرب الروایة"}}، {{عربی|"لا يعبأ به"}} و {{عربی|"قيل إنه كان خطابياً"}} یاد کرده است<ref>رجال النجاشی، ص۴۱۶، ش۱۱۱۲.</ref>.
 
روشن است، فردی را مصاحب و طرف‌دار کسی شمردن، به معنای آن است که از جهت فکری با او همراه است؛ چنان که تعبیر مزبور (من [[اصحاب]] المفضل بن عمر) را کشی درباره «[[محمد بن کثیر الثقفی]]» نیز به کار برده و بعضی [[رجالیان]] نوشته‌اند: مقصود کشی آن است که وی انحراف فکری داشته و از «[[غلات]]» بوده است، و بر [[مذمت]] وی دلالت دارد<ref>ر.ک: منتهی المقال، ج۶، ص۱۷۳، ش۲۸۳۹.</ref>.
 
افزون بر این که «[[حسن بن محمد بن سماعه]]» که از [[معاندان]] و سران [[واقفیه]] است<ref>{{عربی|من شیوخ الواقفة، کثیر الحدیث، فقیه ثقة، و کان یعاند فی الوقف و یتعصب}}؛ رجال النجاشی، ص۴۰ - ۴۱، ش۸۴.</ref>، راوی کتاب «احمد بن الحارث» بوده است.
 
ولی از [[روایت]] [[تفسیر کنز الدقائق]] که از [[تأویل الآیات الظاهرة]] نقل کرده، امامی بودن وی استفاده می‌شود؛ زیرا در آن به نام [[ائمه]] [[اثنی عشر]]{{ع}} تصریح شده، و این با واقفی بودن وی سازگاری ندارد.
 
در پاسخ می‌‌توان گفت، انحراف فکری احمد بن حارث و گرایش وی به مذهب [[وقف]] [[قطعی]] است، چنان که کشی، شیخ طوسی و نجاشی به آن تصریح کردند، و صرف [[نقل روایت]] برخلاف [[معتقدات]] خودش نمی‌تواند دال بر بازگشت وی از [[مذهب]] [[انحرافی]] باشد. مؤید این سخن آن است که در [[سند روایت]] مزبور، [[حسن بن محمد بن سماعه]] نیز قرار دارد که از سران و [[معاندان]] [[واقفیه]] به شمار می‌آید و کسی نگفته به واسطه نقل این [[روایت]]، از مذهب [[وقف]] برگشته است.
 
البته بعید هم نیست کسی ادعا کند که به دلیل همین روایت، وی [[تغییر]] مسیر داده و به [[مذهب امامیه]] گرویده باشد، یا این که در [[زمان]] نقل این روایت، [[واقفی]] نبوده و [[انحراف فکری]] نداشته است<ref>وحید بهبهانی در ترجمه «یونس بن ظبیان» که متهم به غلو است و نجاشی درباره‌اش نوشته است: {{عربی|ضعیف جداً؛ لا یلتفت إلی ما رواه}} (رجال النجاشی، ص۴۴۸، ش۱۲۱۰) می‌نویسد: {{عربی|روی الثقة الجلیل علی بن محمد بن علی الخزاز فی کتابه الکفایة عنه النص علی الأئمة الاثنی عشر عن الصادق{{ع}} و یظهر منها مدح له و أنه حین الروایة لم یکن غالیاً...}}؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۳۶۶.</ref> و یا این که از واقفی‌های معاند نبوده و در مذهبش [[تعصب]] نداشته است؛ بدان جهت، [[روایات]] خلاف عقیده‌اش را نقل کرده است.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>
 
== جایگاه [[حدیثی]] [[راوی]] ==
از عبارات [[رجالیون]] قدما می‌‌توان استفاده کرد که [[مکانت]] و جایگاه حدیثی «احمد بن الحارث» از چند جهت مخدوش است:
#واقفی بودن وی.
#[[مصاحبت]] با [[مفضل بن عمر]].
#غمز [[علمای امامیه]] از وی (غمز أصحابنا فیه).
#روایت کتاب وی توسط [[حسن بن محمد بن سماعه واقفی]]<ref>ممکن است همه این امور به یک چیز، یعنی انحراف فکری و عقیدتی برگردد.</ref>.
از این رو، بعضی [[رجالیان]] به [[تضعیف]] وی پرداختند؛ از جمله: [[علامه حلی]]<ref>ر.ک: خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳۱۹، ش۵.</ref> و [[ابن داود]]<ref>ر.ک: الرجال (إبن داود)، ص۲۲۷، ش۱۷ - ۱۸.</ref> نامش را در بخش دوم [[رجال]] خود که مختص [[راویان]] [[ضعیف]] است، ذکر کردند و [[علامه مجلسی]] نیز او را ضعیف دانسته است<ref>ر.ک: الوجیزة فی الرجال، ص۱۸، ش۷۷.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>
 
== تحقیق ==
امور چهارگانه مزبور که مستند [[تضعیف]] کنندگان قرار گرفته، جای [[تأمل]] و [[نقد]] دارد؛ زیرا اولاً، [[انحراف فکری]] منافاتی با [[وثاقت]] ندارد، چنان که درباره [[حسن بن محمد بن سماعه]] که از سران و [[معاندان]] [[واقفیه]] است، نوشته‌اند: {{عربی|"فقيه ثقة"}}<ref>رجال النجاشی، ص۴۰، ش۸۴.</ref>. ثانیاً، [[مصاحبت]] با [[مفضل بن عمر]] نمی‌تواند دلیل بر [[ضعف]] و انحراف فکری وی باشد؛ زیرا چنان که در شرح حال مفضل بن عمر خواهد آمد، وی فردی [[موثق]] و معتبر و دارای جایگاهی بلند و مقامی والا نزد [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} بوده است. همچنین [[روایت]] کتابش توسط «حسن بن محمد بن سماعه» نیز نمی‌تواند جایگاه [[حدیثی]] وی را خدشه‌دار کند.
 
بنابراین، تنها دلیل بر ضعف جایگاه حدیثی وی، عبارت [[نجاشی]] است که نوشته است: {{عربی|"غمز أصحابنا فيه"}}<ref>رجالیون از این عبارت برداشت‌های متفاوت کردند:
#{{عربی|غمز علیه أو غمز فیه أصحابنا: طعن علی الراوی أو طعن فیه. هو ظاهر فی أن انحراف الراوی لیس بظاهر}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: عدة الرجال، ج۱، ص۲۵۳.
#{{عربی|"ليس بظاهر في القدح؛ إذ لا منافاة بينه و بين العدالة لكن تصلح للترجيح"}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: عدة الرجال، ج۱، ص۱۶۴.
#{{عربی|"غمز عليه في حديثه: طعن في حديثه. ليس من أسباب الجرح، وضعف الحديث على روية المتأخرين. نعم هو من أسباب المرجوحية، معتبرة في مقامها"}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: [[الفوائد الرجالیة]](بهبهانی)، ص۴۳.
#{{عربی|"لا دلالة فيها على القدح في العدالة، بل الظاهر من التقييد عدمه. ولعله لذا أو غيره لم يذهب ذاهب إلى إفادتها القدح في العدالة"}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲، به نقل از: توضیح المقال، ص۲۱۱.
#{{عربی|"لا شبهة في إفادته الذم في حديث الراوي، وفي دلالته على القدح في العدالة خلاف"}}؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایة، ص۱۱۲.</ref>، که در دلالتش بر قدح و [[ذم راوی]]، جای تأمل دارد.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۲ ص ۱۲۸-۱۲۹.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: IM009726.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۲ (کتاب)|'''رجال تفسیری ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۳