امر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم)
خط ۸: خط ۸:
'''امر''' هم به معنای [[فرمان]] است، هم کلمه‌ای عام برای هرکار و یا سخن یا حادثه یا چیزی گفته می‌شود و در کاربرد [[قرآنی]] به چهارده وجه و معنی آمده است. [[عالم امر]] و عالم [[خلق]] هم اصطلاح دیگری در این کلمه است، یعنی [[عالم ملک]] و [[ملکوت]]، یا عالم [[عقول]] و [[نفوس]].<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>
'''امر''' هم به معنای [[فرمان]] است، هم کلمه‌ای عام برای هرکار و یا سخن یا حادثه یا چیزی گفته می‌شود و در کاربرد [[قرآنی]] به چهارده وجه و معنی آمده است. [[عالم امر]] و عالم [[خلق]] هم اصطلاح دیگری در این کلمه است، یعنی [[عالم ملک]] و [[ملکوت]]، یا عالم [[عقول]] و [[نفوس]].<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>


==واژه‌شناسی لغوی==
== واژه‌شناسی لغوی ==
*امر در لغت به دو صورت به‌کار رفته است<ref>المصباح، ص ۲۱؛ مفردات، ص ۸۸؛ قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰، «امر».</ref>:
* امر در لغت به دو صورت به‌کار رفته است<ref>المصباح، ص ۲۱؛ مفردات، ص ۸۸؛ قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰، «امر».</ref>:
# امری که جمع آن "[[اوامر]]" است. این امر ضد [[نهی]]<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۳، «امر».</ref> و به معنای طلب <ref> المصباح، ص ۲۱، «امر».</ref> و [[فرمان]] بوده و به صورت مصدر و اسم مصدر کاربرد دارد <ref>قاموس قرآن، ج ۱، ص ۱۰۹، «امر».</ref>.
# امری که جمع آن "[[اوامر]]" است. این امر ضد [[نهی]]<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۳، «امر».</ref> و به معنای طلب <ref> المصباح، ص ۲۱، «امر».</ref> و [[فرمان]] بوده و به صورت مصدر و اسم مصدر کاربرد دارد <ref>قاموس قرآن، ج ۱، ص ۱۰۹، «امر».</ref>.
#امری که جمع آن "امور" است. این امر همواره اسم مصدر است و برای آن معناهایی مانند [[شأن]]<ref>مفردات، ص ۸۸.</ref>، حال<ref>المصباح، ص ۲۱، «امر».</ref>، حادثه<ref> لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۴؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۴۹۳؛ تاج العروس، ج ۶، ص ۳۲، «امر».</ref> و شی‌ء<ref>المنجد، ص ۱۸، «امر».</ref>ذکر شده است. برخی گفته‌اند: بعید نیست معنای اصلی امر معنای نخست بوده و سپس در معنای دوم به‌کار رفته باشد<ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. برخی نیز معنای واحد در مادّه "ا ـ م ـ ر" را، طلب و [[تکلیف]] همراه با استعلا دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۴۴، «امر».</ref>.
# امری که جمع آن "امور" است. این امر همواره اسم مصدر است و برای آن معناهایی مانند [[شأن]]<ref>مفردات، ص ۸۸.</ref>، حال<ref>المصباح، ص ۲۱، «امر».</ref>، حادثه<ref> لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۴؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۴۹۳؛ تاج العروس، ج ۶، ص ۳۲، «امر».</ref> و شی‌ء<ref>المنجد، ص ۱۸، «امر».</ref>ذکر شده است. برخی گفته‌اند: بعید نیست معنای اصلی امر معنای نخست بوده و سپس در معنای دوم به‌کار رفته باشد<ref>المیزان، ج ۸، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref>. برخی نیز معنای واحد در مادّه "ا ـ م ـ ر" را، طلب و [[تکلیف]] همراه با استعلا دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۴۴، «امر».</ref>.


==امر در اصطلاح==
== امر در اصطلاح ==
*امر در اصطلاح [[شیعی]]، تعبیری کنایه‌آمیز است از [[ولایت]]، عقیدۀ به [[امامت]]، [[شیعه]] بودن، [[مقام]] [[امامان]]، [[پذیرش ولایت]] و [[رهبری]] آنان، [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{عم}}، [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و [[قیام قائم]]{{ع}} و بیشتر این کاربرد، در روایاتی است که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده و به خاطر شرایط [[تقیّه]]، از [[شؤون]] مربوط به [[امامان]] و [[فرهنگ شیعی]]، با تعبیر امر، یا امر ما یاد می‌کرد. در [[روایات]] متعددی تأکید بر احیای امر [[ائمه]] به وسیلۀ رفت وآمد و [[نقل حدیث]] و دیدارهای متقابل و [[عزاداری]] و... شده است، مثل: [[کلام]] [[امام علی|علی]]{{ع}}:" [[شیعیان]] ما در راه [[ولایت]] ما [[اهل]] [[بذل و بخشش]] به یکدیگرند، در راه [[مودّت]] ما با هم [[دوستی]] می‌کنند و در راه احیای [[فرمان]] ما یکدیگر را [[دیدار]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث| شِيعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا، الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا، الْمُتَزَاوِرُونَ فِي إِحْيَاءِ أَمْرِنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷</ref>.
* امر در اصطلاح [[شیعی]]، تعبیری کنایه‌آمیز است از [[ولایت]]، عقیدۀ به [[امامت]]، [[شیعه]] بودن، [[مقام]] [[امامان]]، [[پذیرش ولایت]] و [[رهبری]] آنان، [[فرهنگ]] [[اهل بیت]] {{عم}}، [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[قیام قائم]] {{ع}} و بیشتر این کاربرد، در روایاتی است که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده و به خاطر شرایط [[تقیّه]]، از [[شؤون]] مربوط به [[امامان]] و [[فرهنگ شیعی]]، با تعبیر امر، یا امر ما یاد می‌کرد. در [[روایات]] متعددی تأکید بر احیای امر [[ائمه]] به وسیلۀ رفت وآمد و [[نقل حدیث]] و دیدارهای متقابل و [[عزاداری]] و... شده است، مثل: [[کلام]] [[امام علی|علی]] {{ع}}:" [[شیعیان]] ما در راه [[ولایت]] ما [[اهل]] [[بذل و بخشش]] به یکدیگرند، در راه [[مودّت]] ما با هم [[دوستی]] می‌کنند و در راه احیای [[فرمان]] ما یکدیگر را [[دیدار]] می‌کنند"<ref>{{متن حدیث| شِيعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا، الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا، الْمُتَزَاوِرُونَ فِي إِحْيَاءِ أَمْرِنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷</ref>.
* [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس از شما با [[عقیده]] به این امر بمیرد، [[شهید]] است، هرچند در بستر بمیرد. نیز روایاتی است که آن [[حضرت]] می‌فرماید:امر ما سرّ پنهان و پوشیده است و دشوار<ref>{{متن حدیث| إِنَّ أَمْرَنَا هَذَا مَسْتُورٌ...}}، {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ...}}؛ المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶</ref> که این امر در اینگونه موارد، [[توحید]] [[ناب]] و [[معارف]] والای [[اهل بیت]]{{عم}} و [[ایمان]] [[خالص]] و [[معرفت]] مخصوص به [[اهل بیت]] است.
* [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هرکس از شما با [[عقیده]] به این امر بمیرد، [[شهید]] است، هرچند در بستر بمیرد. نیز روایاتی است که آن [[حضرت]] می‌فرماید:امر ما سرّ پنهان و پوشیده است و دشوار<ref>{{متن حدیث| إِنَّ أَمْرَنَا هَذَا مَسْتُورٌ...}}، {{متن حدیث|إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ...}}؛ المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶</ref> که این امر در اینگونه موارد، [[توحید]] [[ناب]] و [[معارف]] والای [[اهل بیت]] {{عم}} و [[ایمان]] [[خالص]] و [[معرفت]] مخصوص به [[اهل بیت]] است.
*در مواردی هم اشاره به [[ارتباطات]] پنهانی و تشکیلاتی و امور تقیّه‌ای و تلاش برای [[حاکمیت]] [[اهل بیت]] و [[رهبری امام]] [[معصوم]] است که باید به صورت [[راز]] بماند. [[امام صادق]]{{ع}} به [[معلی بن خنیس]] می‌فرماید: "ای معلی!امر ما را [[کتمان]] کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند [[خداوند]] در [[دنیا]] عزیزش می‌کند... و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را [[انکار]] کرده است"<ref>{{متن حدیث| يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَا يُذِيعُهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا... وَ الْمُذِيعُ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳</ref>. تأثیر زیان‌بار افشای اینگونه [[اسرار]]، تا حدّی است که مثل مشارکت در [[قتل]] [[ائمه]] به‌شمار آمده، آن هم [[قتل]] عمد نه [[خطا]]. [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: "هرکس چیزی از امر ما را بر ضد ما پخش کند، همچون کسی است که ما را به عمد کشته است، نه به [[خطا]]!"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا، فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً، وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶</ref> و نیز فرمود: "ای معلی!امر ما را [[کتمان]] کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند [[خداوند]] در [[دنیا]] عزیزش می‌کند... و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را [[انکار]] کرده است امر ما را فاش و منتشر نکنید و آن را جز با اهلش در میان نگذارید، چراکه هرکس امر ما را بر ضد ما فاش کند، زحمت او بر ما بیش از [[دشمن]] ماست، برگردید و بروید، [[خدا]] رحمتتان کند و [[راز]] ما را فاش نکنید"<ref>{{متن حدیث|لَا تُذِيعُوا أَمْرَنَا وَ لَا تُحَدِّثُوا بِهِ إِلَّا أَهْلَهُ فَإِنَّ الْمُذِيعَ عَلَيْنَا سِرَّنَا أَشَدُّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنْ عَدُوِّنَا انْصَرِفُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ وَ لَا تُذِيعُوا سِرَّنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸</ref>.
* در مواردی هم اشاره به [[ارتباطات]] پنهانی و تشکیلاتی و امور تقیّه‌ای و تلاش برای [[حاکمیت]] [[اهل بیت]] و [[رهبری امام]] [[معصوم]] است که باید به صورت [[راز]] بماند. [[امام صادق]] {{ع}} به [[معلی بن خنیس]] می‌فرماید: "ای معلی! امر ما را [[کتمان]] کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند [[خداوند]] در [[دنیا]] عزیزش می‌کند... و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را [[انکار]] کرده است"<ref>{{متن حدیث| يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَا يُذِيعُهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا... وَ الْمُذِيعُ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳</ref>. تأثیر زیان‌بار افشای اینگونه [[اسرار]]، تا حدّی است که مثل مشارکت در [[قتل]] [[ائمه]] به‌شمار آمده، آن هم [[قتل]] عمد نه [[خطا]]. [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هرکس چیزی از امر ما را بر ضد ما پخش کند، همچون کسی است که ما را به عمد کشته است، نه به [[خطا]]!"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا، فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً، وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶</ref> و نیز فرمود: "ای معلی! امر ما را [[کتمان]] کن و آن را فاش نساز، هرکس امر ما را بپوشاند و فاش نکند [[خداوند]] در [[دنیا]] عزیزش می‌کند... و هرکس امر ما را افشا کند، چون کسی است که ما را [[انکار]] کرده است امر ما را فاش و منتشر نکنید و آن را جز با اهلش در میان نگذارید، چراکه هرکس امر ما را بر ضد ما فاش کند، زحمت او بر ما بیش از [[دشمن]] ماست، برگردید و بروید، [[خدا]] رحمتتان کند و [[راز]] ما را فاش نکنید"<ref>{{متن حدیث|لَا تُذِيعُوا أَمْرَنَا وَ لَا تُحَدِّثُوا بِهِ إِلَّا أَهْلَهُ فَإِنَّ الْمُذِيعَ عَلَيْنَا سِرَّنَا أَشَدُّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنْ عَدُوِّنَا انْصَرِفُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ وَ لَا تُذِيعُوا سِرَّنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸</ref>.
*از مجموع اینگونه [[روایات]] که کم نیست، برمی‌آید که امر، واژه‌ای کنایه‌آمیز از امور پنهان و رازآلود [[ائمه]]{{عم}} در مورد [[هدایت امت]] و [[رهبری]] و [[ولایت]] است، که هم باید به اهلش گفت، هم فاش نساخت، هم ظرفیّت مخاطبین را سنجید.<ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>
* از مجموع اینگونه [[روایات]] که کم نیست، برمی‌آید که امر، واژه‌ای کنایه‌آمیز از امور پنهان و رازآلود [[ائمه]] {{عم}} در مورد [[هدایت امت]] و [[رهبری]] و [[ولایت]] است، که هم باید به اهلش گفت، هم فاش نساخت، هم ظرفیّت مخاطبین را سنجید.<ref>ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۴

امر هم به معنای فرمان است، هم کلمه‌ای عام برای هرکار و یا سخن یا حادثه یا چیزی گفته می‌شود و در کاربرد قرآنی به چهارده وجه و معنی آمده است. عالم امر و عالم خلق هم اصطلاح دیگری در این کلمه است، یعنی عالم ملک و ملکوت، یا عالم عقول و نفوس.[۱]

واژه‌شناسی لغوی

  • امر در لغت به دو صورت به‌کار رفته است[۲]:
  1. امری که جمع آن "اوامر" است. این امر ضد نهی[۳] و به معنای طلب [۴] و فرمان بوده و به صورت مصدر و اسم مصدر کاربرد دارد [۵].
  2. امری که جمع آن "امور" است. این امر همواره اسم مصدر است و برای آن معناهایی مانند شأن[۶]، حال[۷]، حادثه[۸] و شی‌ء[۹]ذکر شده است. برخی گفته‌اند: بعید نیست معنای اصلی امر معنای نخست بوده و سپس در معنای دوم به‌کار رفته باشد[۱۰]. برخی نیز معنای واحد در مادّه "ا ـ م ـ ر" را، طلب و تکلیف همراه با استعلا دانسته‌اند[۱۱].

امر در اصطلاح

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.
  2. المصباح، ص ۲۱؛ مفردات، ص ۸۸؛ قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰، «امر».
  3. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۳، «امر».
  4. المصباح، ص ۲۱، «امر».
  5. قاموس قرآن، ج ۱، ص ۱۰۹، «امر».
  6. مفردات، ص ۸۸.
  7. المصباح، ص ۲۱، «امر».
  8. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۰۴؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۴۹۳؛ تاج العروس، ج ۶، ص ۳۲، «امر».
  9. المنجد، ص ۱۸، «امر».
  10. المیزان، ج ۸، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.
  11. التحقیق، ج ۱، ص ۱۴۴، «امر».
  12. « شِيعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا، الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا، الْمُتَزَاوِرُونَ فِي إِحْيَاءِ أَمْرِنَا»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۱۴۷
  13. « إِنَّ أَمْرَنَا هَذَا مَسْتُورٌ...»، «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ...»؛ المحجّة البیضاء، ج ۱ ص ۶۶
  14. « يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَا يُذِيعُهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا... وَ الْمُذِيعُ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۲۳
  15. «مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا، فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً، وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأ»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۹۶، ح ۱۶
  16. «لَا تُذِيعُوا أَمْرَنَا وَ لَا تُحَدِّثُوا بِهِ إِلَّا أَهْلَهُ فَإِنَّ الْمُذِيعَ عَلَيْنَا سِرَّنَا أَشَدُّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنْ عَدُوِّنَا انْصَرِفُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ وَ لَا تُذِيعُوا سِرَّنَا»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۴۶۵، ح ۱۸
  17. ر. ک: اصول کافی، ج ۲ ابواب: حفظ لسان ص ۱۱۳، تقیه ص ۲۱۷، کتمان ص ۲۲۱ و اذاعه ص ۳۶۹
  18. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.