حاکم جائر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ اوت ۲۰۲۲
خط ۵: خط ۵:
واژۀ [[جور]] در کتاب‌های لغت گاهی در [[تقابل]] با [[عدل]] آمده و اغلب تعریفی مستقل از آن ارائه شده است. به طور مثال، المنجد در تعریفی کاملاً مستقل از واژه [[جائر]] می‌نویسد: “جائر کسی است که بر دیگران [[ظلم]] روا دارد”<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغة، ص۱۰۹.</ref>. در [[فرهنگ]] معین نیز [[جور]] به معنای [[ظلم]] آمده است: “جور در لغت به معنای [[ستم]] کردن، [[ظلم]] کردن، [[ستم]] و [[ظلم]] است”<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۲۵۱.</ref>. در عین حال معین در بیان معنای [[جائر]]، افزون بر [[ظلم]]، مفهوم [[انحراف از حق]] را نیز لحاظ کرده است: “جائر [[ستمکار]] و جورکننده یا آن‌که از [[راه]] [[حق]] به [[راه]] [[باطل]] میل کند، گشته از راه”<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۲۱۳.</ref>. اما در مقابل، لسان العرب و تاج العروس، لغتِ [[جور]] را نقیض [[عدل]] معرفی کرده است: {{عربی|الجَوْرُ: نقيضُ العَدْلِ}}<ref>محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. برخی از کتب لغت، افزون بر معنای [[ظلم]] معنای دیگری را نیز برای آن در نظر گرفته‌اند و آن “ضد قصد” است: {{عربی|الجَوْرُ: ضِدُّ القَصْدِ أَو المَيلُ عنه أَو تَرْكُه في السَّيْر و كلُّ ما مالَ فقد جار}}<ref>محمد بن محمد بن عبدالرزاق الحسینی (اللقّب بمرتضی الزبیدی)، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. در این معنا، [[تمایل]] نداشتن به چیزی را [[جور]] گویند. طریحی در مجمع البحرین [[جائر]] را [[انحراف]] از مسیر [[حق]] معنا کرده است: {{عربی|مِنْها جائِرٌ أي من السبيل ما هو مائل عن الحق}}<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۵۰.</ref>. مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز [[جائر]] را به همین معنا، یعنی [[انحراف]] از [[راه]] راست دانسته است. ایشان ذیل [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است» سوره نحل، آیه ۹.</ref> آن را به معنای [[منحرف]] از [[هدف]] آورده است<ref>ر.ک: محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج۲۰، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>. با توجه به تعریف‌های بالا، [[جور]] در لغت افزون بر داشتن مفهوم [[ظلم]] که نقیض [[عدل]] است، به معنای [[انحراف]] از [[راه]] [[حق]] و ورود در [[راه]] [[باطل]] نیز می‌باشد. معنای اصطلاحی [[جور]] نیز با معنای لغوی آن بی‌ارتباط نیست که درباره آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
واژۀ [[جور]] در کتاب‌های لغت گاهی در [[تقابل]] با [[عدل]] آمده و اغلب تعریفی مستقل از آن ارائه شده است. به طور مثال، المنجد در تعریفی کاملاً مستقل از واژه [[جائر]] می‌نویسد: “جائر کسی است که بر دیگران [[ظلم]] روا دارد”<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغة، ص۱۰۹.</ref>. در [[فرهنگ]] معین نیز [[جور]] به معنای [[ظلم]] آمده است: “جور در لغت به معنای [[ستم]] کردن، [[ظلم]] کردن، [[ستم]] و [[ظلم]] است”<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۲۵۱.</ref>. در عین حال معین در بیان معنای [[جائر]]، افزون بر [[ظلم]]، مفهوم [[انحراف از حق]] را نیز لحاظ کرده است: “جائر [[ستمکار]] و جورکننده یا آن‌که از [[راه]] [[حق]] به [[راه]] [[باطل]] میل کند، گشته از راه”<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۲۱۳.</ref>. اما در مقابل، لسان العرب و تاج العروس، لغتِ [[جور]] را نقیض [[عدل]] معرفی کرده است: {{عربی|الجَوْرُ: نقيضُ العَدْلِ}}<ref>محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳.</ref>. برخی از کتب لغت، افزون بر معنای [[ظلم]] معنای دیگری را نیز برای آن در نظر گرفته‌اند و آن “ضد قصد” است: {{عربی|الجَوْرُ: ضِدُّ القَصْدِ أَو المَيلُ عنه أَو تَرْكُه في السَّيْر و كلُّ ما مالَ فقد جار}}<ref>محمد بن محمد بن عبدالرزاق الحسینی (اللقّب بمرتضی الزبیدی)، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. در این معنا، [[تمایل]] نداشتن به چیزی را [[جور]] گویند. طریحی در مجمع البحرین [[جائر]] را [[انحراف]] از مسیر [[حق]] معنا کرده است: {{عربی|مِنْها جائِرٌ أي من السبيل ما هو مائل عن الحق}}<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۵۰.</ref>. مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز [[جائر]] را به همین معنا، یعنی [[انحراف]] از [[راه]] راست دانسته است. ایشان ذیل [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است» سوره نحل، آیه ۹.</ref> آن را به معنای [[منحرف]] از [[هدف]] آورده است<ref>ر.ک: محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج۲۰، ص۳۱۲-۳۱۴.</ref>. با توجه به تعریف‌های بالا، [[جور]] در لغت افزون بر داشتن مفهوم [[ظلم]] که نقیض [[عدل]] است، به معنای [[انحراف]] از [[راه]] [[حق]] و ورود در [[راه]] [[باطل]] نیز می‌باشد. معنای اصطلاحی [[جور]] نیز با معنای لغوی آن بی‌ارتباط نیست که درباره آن بیشتر توضیح خواهیم داد.


===حاکم جائر در فقه===
== حاکم جائر در فقه ==
در اصطلاح [[فقهای شیعه]]، به کسی حاکم جائر می‌گویند که بدون [[اذن امام]] یا [[نایب]] او بر [[مردم]] [[حکمرانی]] کند. [[حاکمان جائر]]، افزون بر آن‌که [[عدالت]] را مراعات نمی‌کنند، با قصد و توجه از [[راه]] راست [[منحرف]] شده‌اند و در [[راه]] [[باطل]] و [[انحراف]] قرار گرفته‌اند. بنابراین حاکم جائر کسی است که از مسیر [[حق]] [[منحرف]] شده و در [[راه]] [[باطل]] قدم برمی‌دارد؛ یا از آغاز به [[راه مستقیم]] نرفته و [[حق]] را از مدار خود خارج کرده است. از آن جهت که حاکم جائر در [[جایگاه]] مناسب و [[حقوقی]] خود قرار نگرفته و از [[امام]] [[معصوم]] اجازه ندارد، افزون بر آن‌که [[ولایت]] وی غصبی است، در [[حق]] صاحب اصلی این [[مقام]] نیز [[ظلم]] کرده است و اگر در این [[منصب]] به [[مردم]] نیز [[ظلم]] کند یا نتواند به خوبی از عهده این [[مقام]] برآید، [[حقوق]] آنان را به نوعی پایمال کرده است که خود [[ظلم]] بر [[مردم]] به شمار می‌رود. در [[فقه سیاسی]] [[شیعه]]، [[حاکم]] به دو دسته [[عادل]] و [[جائر]] تقسیم می‌شود. این ملاک تقسیم‌بندی در منابع متعدد [[فقهی]] [[شیعه]] آمده است که هرکدام احکامی خاص دارد. با توجه به آنچه دربارۀ ویژگی‌های [[نظام امامت]] و [[شرایط حاکم]] خواهیم گفت، می‌توان به این نتیجه [[دست]] یافت که مفهوم حاکم جائر در [[نظام امامت]] با [[نظام]] [[خلافت]] تفاوت اساسی و ماهوی دارد. به [[باور]] [[شیعه]]، هر حاکمی که در [[عصر حضور]] یا [[غیبت]] [[اذن الهی]] نداشته باشد، حاکم جائر شمرده می‌شود. در این زمینه میان [[کافر]] و [[مسلمان]] ([[اهل سنت]] یا [[شیعه]]) فرقی وجود ندارد. مرحوم [[محقق حلی]] گفته است: “هر حاکمی که شرایط و [[صفات لازم]] را برای [[حکومت]] نداشته باشد، خودش حاکم جائر و حکومتش [[نامشروع]] است و به تبع آن، [[همکاری]] با او و [[یاری]] رسانی‌اش [[حرام]] است”<ref>روح الله شریعتی، «حکومت در اندیشه سیاسی محقق حلی»، فصلنامه علوم سیاسی، ش۱۴، تابستان ۱۳۸۰، ص۷۱.</ref>.
در اصطلاح [[فقهای شیعه]]، به کسی حاکم جائر می‌گویند که بدون [[اذن امام]] یا [[نایب]] او بر [[مردم]] [[حکمرانی]] کند. [[حاکمان جائر]]، افزون بر آن‌که [[عدالت]] را مراعات نمی‌کنند، با قصد و توجه از [[راه]] راست [[منحرف]] شده‌اند و در [[راه]] [[باطل]] و [[انحراف]] قرار گرفته‌اند. بنابراین حاکم جائر کسی است که از مسیر [[حق]] [[منحرف]] شده و در [[راه]] [[باطل]] قدم برمی‌دارد؛ یا از آغاز به [[راه مستقیم]] نرفته و [[حق]] را از مدار خود خارج کرده است. از آن جهت که حاکم جائر در [[جایگاه]] مناسب و [[حقوقی]] خود قرار نگرفته و از [[امام]] [[معصوم]] اجازه ندارد، افزون بر آن‌که [[ولایت]] وی غصبی است، در [[حق]] صاحب اصلی این [[مقام]] نیز [[ظلم]] کرده است و اگر در این [[منصب]] به [[مردم]] نیز [[ظلم]] کند یا نتواند به خوبی از عهده این [[مقام]] برآید، [[حقوق]] آنان را به نوعی پایمال کرده است که خود [[ظلم]] بر [[مردم]] به شمار می‌رود. در [[فقه سیاسی]] [[شیعه]]، [[حاکم]] به دو دسته [[عادل]] و [[جائر]] تقسیم می‌شود. این ملاک تقسیم‌بندی در منابع متعدد [[فقهی]] [[شیعه]] آمده است که هرکدام احکامی خاص دارد. با توجه به آنچه دربارۀ ویژگی‌های [[نظام امامت]] و [[شرایط حاکم]] خواهیم گفت، می‌توان به این نتیجه [[دست]] یافت که مفهوم حاکم جائر در [[نظام امامت]] با [[نظام]] [[خلافت]] تفاوت اساسی و ماهوی دارد. به [[باور]] [[شیعه]]، هر حاکمی که در [[عصر حضور]] یا [[غیبت]] [[اذن الهی]] نداشته باشد، حاکم جائر شمرده می‌شود. در این زمینه میان [[کافر]] و [[مسلمان]] ([[اهل سنت]] یا [[شیعه]]) فرقی وجود ندارد. مرحوم [[محقق حلی]] گفته است: “هر حاکمی که شرایط و [[صفات لازم]] را برای [[حکومت]] نداشته باشد، خودش حاکم جائر و حکومتش [[نامشروع]] است و به تبع آن، [[همکاری]] با او و [[یاری]] رسانی‌اش [[حرام]] است”<ref>روح الله شریعتی، «حکومت در اندیشه سیاسی محقق حلی»، فصلنامه علوم سیاسی، ش۱۴، تابستان ۱۳۸۰، ص۷۱.</ref>.


۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش