|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''تحریف :''' دگرگون ساختن لفظ یا معنای کلام، از مباحث مهم کلامی درباره تغییر یا عدم تغییر کتب آسمانی.
| |
|
| |
|
| *تحریف مصدر باب تفعیل از ریشه "ح ـ ر ـ ف" است. معنای اصلی حرف را لبه، جانب، کناره و مرز دانستهاند<ref>جمهرة اللغه، ج۱، ص۵۱۷؛ التهذیب، ج۵، ص۱۲؛ لسانالعرب، ج۴، ص۱۲۹، «حرف».</ref>. بر اساس این معنا، تحریف، به حاشیه بردن معنای لفظ و ایجاد نوعی دگرگونی و انحراف در مقصود گوینده است. دگرگونی یاد شده میتواند از طریق جابه جا کردن واژهها، اعراب آنها، تغییر ساختار جملهها یا تفسیر نادرست آنها باشد<ref>ر. ک: مفردات، ص۲۲۸، «حرف»؛ التعاریف، ج۱، ص۱۶۳؛ صیانة القرآن من التحریف، ص۱۳ ـ ۱۴.</ref>. برخی، "تحریف" را به تغییر و تبدیل که جامعتر است، معنا کردهاند<ref>تاج العروس، ج۱۲، ص۱۳۶، «حرف»؛ التفسیر الکبیر، ج۳، ص۱۳۴.</ref>، با این تفاوت که در تحریف سعی بر القای خلاف مقصود است<ref>ر. ک : مجموعه آثار، ج۱۷، ص۶۶، «حماسه حسینی»؛ یادداشتهای استاد مطهری، ج۲، ص۷۸.</ref>. تحریف بر دگرگون ساختن سخنان شفاهی نیز اطلاق میشود و اختصاص به سخنان مکتوب ندارد<ref>ر. ک: دائرةالمعارف الاسلامیه، ج۴، ص۶۰۲ ـ ۶۰۸.</ref>.
| |
| *تحریف در اصطلاح از مباحث مهم کلامی است که به راهیابی تغییر در کتب آسمانی و عدم آن میپردازد. این بحث در فرهنگ اسلامی به طور خاص درباره کتاب مقدس "عهد قدیم و جدید" و قرآن مطرح میشود. اقسام تحریف از مباحث مورد اهتمام صاحبنظران است<ref>ر. ک: صیانة القرآن من التحریف، ص۱۶ ـ ۲۰.</ref>. همه اقسام تحریف را میتوان در دو دسته اصلی قرار داد: لفظی و معنوی. تحریف لفظی، تصرّف در ساختار الفاظ و عبارتهاست. تحریف معنوی، تفسیر و تأویل نادرست از لفظ و عبارت است که برخلاف مقصود گوینده و اغلب بدون استناد به قواعد فهم درست کلام و بر اساس رأی شخصی و با انگیزههای خاص صورت میپذیرد.
| |
| *تحریف لفظی خود دارای اقسامی است:
| |
| #تحریف به فزونی؛ یعنی افزودن کلمه یا جملهای به سخن و متن اصلی؛
| |
| #تحریف به کاهش؛ یعنی حذف بخشی از حروف، واژهها یا جملات متن؛
| |
| #تحریف به تبدیل و جابهجایی که در آن کلماتی جایگزین واژههای مترادف یا غیر مترادف میشود، به گونهای که معنا را مخدوش کند؛
| |
| #تحریف در لحن و گویش که همان تغییر در حرکات و نحوه ادای واژگان است، به گونهای که معنای اصلی کلمه فهمیده نشود<ref>ر. ک: صیانة القرآن من التحریف، ص۱۷ ـ ۱۹.</ref>
| |
|
| |
| ==طبقهبندی آیات تحریف==
| |
| *واژه تحریف به شکل مصدر در قرآن نیامده است؛ ولی آیات پرشماری به انواع تحریف در آموزههای دینی اهل کتاب ناظر است. این آیات را میتوان به ۴ دسته کلی قسمت کرد:
| |
| *'''گروه نخست''' آیاتی هستند که با کاربرد واژگان همخانواده با "تحریف"، نمونههایی از تحریفگری در آموزهها و سخنان دینی و الهی، به ویژه از سوی یهود را گزارش میکنند؛ مانند "یحرّفون"{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره بقره، آیه:۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً}}﴾}}<ref> برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین میگویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر میگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر میبود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد؛ سوره نساء، آیه:۴۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَمِنَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ }}﴾}}<ref> پس، برای پیمانشکنی لعنتشان کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش میکردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی مییابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میداردو از کسانی که میگفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه میکردند آگاه کند؛ سوره مائده، آیه: ۱۳- ۱۴.</ref> و "متحرفاً"{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ }}﴾}}<ref> و هر کس در آن روز از آنان واپس گریزد- مگر آنکه برای کارزاری (بهتر) کناره جوید یا جوینده جایی (بهتر) نزد گروهی (خودی) باشد- خشم خداوند را به گردن گرفته و جایگاه (نهایی) او دوزخ است و (این) پایانه، بد است؛ سوره انفال، آیه: ۱۶.</ref>. افزون بر این کلمات، واژگان دیگری نیز که از نظر معنایی نزدیک به تحریف و بیانگر یکی از گونههای آن هستند، در این گروه جای میگیرند. واژگان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بَدَّلَ}}﴾}} در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ}}﴾}}<ref> امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که میکردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه:۵۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ}}﴾}}<ref> اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶۲.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُبَدِّلُوا}}﴾}}در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَلِيلا }}﴾}}<ref> چون برای گرفتن غنیمتهایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک میبرید! (چنین نیست) بلکه آنان جز اندکی درنمییابند؛ سوره فتح، آیه:۱۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَلْوُونَ}}﴾}} در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و برخی از آنان گروهی هستند که به تحریف کتاب (آسمانی) زبان میگردانند تا آن را از کتاب بپندارید در حالی که از کتاب نیست و میگویند که از سوی خداوند است و از سوی خداوند نیست؛ آنان دانسته بر خداوند دروغ میبندند؛ سوره آل عمران، آیه:۷۸.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَيًّا}}﴾}} در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً}}﴾}}<ref> برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین میگویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر میگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر میبود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد؛ سوره نساء، آیه:۴۶.</ref> از این قبیلاند<ref>ر. ک: مفردات، ص۱۱۱، ۷۵۲؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۵؛ لسان العرب، ج۱، ص۳۴۳ «بدل»، ج۱۲، ص۳۶۹، «لوی».</ref>. لفظی یا معنوی بودن تحریف در این آیات و اینکه مراد تحریف کدام آموزه و سخن است، اغلب مورد اختلاف مفسران است.
| |
| *'''دسته دوم''' صراحتاً پارهای از آموزههای وحیانی تورات و انجیل نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت عیسی]]{{ع}} را گزارش میکنند، در حالی که این آموزهها دست کم به آن صراحت، هرگز در کتاب مقدس "عهدین" کنونی یافت نمیشوند. آیاتی که از یادکرد صریح، ویژگیها و بشارت آمدن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در تورات و انجیل خبر میدهند، از این قبیلاند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نویدآمرزش و پاداشی سترگ داده است؛ سوره فتح، آیه:۲۹.</ref>.
| |
| *'''دسته سوم''' ضمن انتساب پارهای از باورهای شرکآمیز، گزارشها و عقاید تاریخی به یهود و نصارا، به نقد و نفی صریح آنها میپردازند. برای نمونه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}﴾}}<ref> و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر چه را بخواهد میآفریند و خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره مائده، آیه:۱۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}﴾}}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه:۱۵۷.</ref> این موارد که به گونهای در کتاب مقدس نیز بازتاب یافتهاند، نمونههایی از تحریف در یهودیت و مسیحیت به شمار میروند.
| |
| *'''دسته چهارم''' بخشهای مهمی از تاریخ زندگی و معجزات پیامبرانی چون [[خضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} و [[حضرت عیسی]]{{ع}} و نیز حوادث مهم دینی ـ تاریخی یهودیت و مسیحیت را گزارش میکنند و این به سبب اهمیت بسیار فراوان آنها در تاریخ ادیان الهی و تکوین و تصحیح باورها و ارزشهای توحیدی است؛ برای نمونه ر. ک: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم.و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد.و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم. آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم. و قوم او با وی به چالش برخاستند؛ او گفت: آیا با من درباره خداوند چالش میورزید در حالی که مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار میدهید نمیهراسم مگر آنکه پروردگارم چیزی برای من بخواهد؛ پروردگارم به دانایی بر همه چیز چیرگی دارد، آیا پند نمیپذیرید؟و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟؛ سوره انعام، آیه: ۷۴- ۸۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}﴾}}<ref> و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ }}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره بقره، آیه:۲۶۰.</ref>، بر همین اساس تورات و انجیل نازل شده نمیتوانستند به آنها بیتوجه باشند، ولی این گزارشها در کتاب مقدس کنونی نیامدهاند، در حالی که در بسیاری از موارد، جزئیترین مسائل مربوط به حوادث و شخصیتهای دینی و سخنان آنها را گزارش کردهاند.
| |
| *'''پس از طبقهبندی کلی آیات، به شرح هریک از دستههای چهارگانه میپردازیم:'''
| |
|
| |
| ==='''دسته نخست:'''===
| |
| *در گروه نخست، ابتدا آیاتی که در آنها مشتقّات تحریف به کار رفته بررسی و سپس به آیات دیگر پرداخته میشود.
| |
| #یهودیان به سبب اهل کتاب بودن، با بشارت بعثت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و ویژگیهای آن کاملا آشنا و در انتظار آمدن وی بودند، از این رو انتظار ایمان آوردن آنان به اسلام کاملا طبیعی بود؛ اما چون برخلاف توقع آنها، [[پیامبر]] از میان بنی اسرائیل برگزیده نشد، او را تکذیب کردند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلاَ بَعْضُهُمْ إِلَىَ بَعْضٍ قَالُواْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref> و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره بقره، آیه:۷۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ فَبَاؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ}}﴾}}<ref> و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد.خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است، از سر افزونجویی کفر میورزند (و میگویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو میفرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواری آور، خواهد بود؛ سوره بقره، آیه: ۸۹- ۹۰.</ref> خداوند با اشاره به تحریف کاملا آگاهانه<ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۲۰؛ الکشاف، ج۱، ص۱۵۶؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۶۱.</ref>. سخنانش به وسیله گروهی از بنیاسرائیل، از مسلمانان میخواهد که به ایمان آوردن آنها امیدی نداشته باشند<ref>المیزان، ج۱، ص۲۱۳.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دستهای از آنان سخن خداوند را میشنیدند و آن را پس از آنکه در مییافتند آگاهانه دگرگون میکردند؟؛ سوره بقره، آیه:۷۵.</ref>. مفسّران در تعیین مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَلامَ اللَّهِ}}﴾}}، نوع تحریف و هویت تحریفکنندگان به اختلاف گراییدهاند. [[ابن عباس]]، [[ربیع]]، [[ابن اسحاق]] و [[بلخی]]<ref>نک: التبیان، ج۱، ص۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳؛ تفسیر ابی السعود، ج۱، ص۱۱۶.</ref> آیه را اشاره به ۷۰ نفر برگزیده [[حضرت موسی]]{{ع}}
| |
| دانستهاند که همراه وی در کوه طور کلام خدا را از زبان آن حضرت یا بیواسطه شنیدند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}﴾}}<ref> و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمینلرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده میفرمودی آنان و مرا پیش از این نابود میکردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کمخردان ما کردهاند نابود میفرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه میداری و هرکس را بخواهی راهنمایی میفرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۵.</ref><ref>جامعالبیان، ج۱، ص۵۲۰؛ زادالمسیر، ج۱، ص۱۰۳.</ref>؛ لیکن گروهی از آنان پس از بازگشت به میان بنیاسرائیل آن را تحریف کردند<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری(علیه السلام)، ص۲۹۲؛ روح المعانی، ج۱، ص۴۷۰.</ref> شماری از مفسران این دیدگاه را به قرینه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ}}﴾}} تقویت کردهاند<ref>التبیان، ج۱، ص۳۱۳؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۸۵؛ تفسیر مقاتل، ج۱، ص۱۱۶.</ref>؛ ولی قرطبی به قرینه اختصاص "کلیم الله" بودن به [[حضرت موسی]]{{ع}} این احتمال را تضعیف کرده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳.</ref> برخی این دیدگاه را ساخته و پرداخته افرادی ضعیف و غیر موثق خواندهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳ ـ ۴؛ زادالمسیر، ج۱، ص۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>. در مقابل، مفسرانی چون [[مجاهد]]، [[سدی]] و [[ابن زید]]، آیه را ناظر به تحریف تورات در موضوع بشارت آمدن [[پیامبر]] و ویژگیهای آن دانستهاند<ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۲۰؛ نک: التبیان، ج۱، ص۳۱۳؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۸۵.</ref> [[ابن جوزی]] این نظر را درستتر میداند<ref>زادالمسیر، ج۱، ص۱۰۳.</ref> این دیدگاه با توجه به آیه بعدی تقویت میشود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلاَ بَعْضُهُمْ إِلَىَ بَعْضٍ قَالُواْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref> و هرگاه با کسانی که ایمان آوردهاند دیدار کنند میگویند: ما (نیز) ایمان آوردهایم و چون با یکدیگر تنها شوند میگویند: آیا آنچه را خداوند بر شما برگشوده است به آنان میگویید تا با آن در پیشگاه پروردگارتان با شما چون و چرا کنند، آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره بقره، آیه:۷۶.</ref> عموم مفسران این آیه را ناظر به سخنان توبیخآمیز بعضی از یهود به برخی دیگر میدانند که آنان را از گزارش دادن بشارت تورات به مسلمانان درباره آمدن و اوصاف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} باز میداشتند<ref>معانی القرآن، فراء، ج۱، ص۵۰؛ الکشاف، ج۱، ص۱۵۶؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۸۶ ـ ۲۸۷.</ref>. درباره نوع تحریف، برخی آن را معنوی<ref>نک: روح المعانی، ج۱، ص۴۷۰؛ تفسیر ثعالبی، ج۱، ص۸۸.</ref>، بعضی لفظی "کاهش و افزایش" و برخی دیگر اعم از آن دو دانستهاند<ref>نک: التفسیر الکبیر، ج۳، ص۱۳۴ ـ ۱۳۵.</ref> دیدگاه سومی هم آیه را به احتمال، اشاره به یهودیان معاصر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و تحریف سخنان آن حضرت دانستهاند<ref>تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۳۲۳؛ التفسیر الکبیر، ج۳، ص۱۳۶.</ref>.
| |
| #خداوند در سوره مائده برای دلداری [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در پی کارشکنیهای یهود<ref>جامع البیان، ج۶، ص۲۱۰.</ref>، از پیمانشکنی نیاکان یهود و در نتیجه دچار آمدنشان به لعنت خداوند و قساوت قلب خبر میدهد و اینکه آنان به سبب این قساوت، به تحریف سخنان الهی دست زده و بخشی از آموزههای دینی را بهفراموشی سپردند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ }}﴾}}<ref> پس، برای پیمانشکنی لعنتشان کردیم و دلهاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش میکردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی مییابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد؛ سوره مائده، آیه:۱۳.</ref>. شماری از مفسران شیعه<ref>التبیان، ج۳، ص۴۷۰؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۷.</ref> و سنی<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۷۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر نسفی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> آیه را اشاره به تحریف معنوی، یعنی تفسیر ناروا و تأویل نادرست تورات دانسته و برخی مورد تحریف را ویژگیهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و احکام و حدود الهی گفتهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۶۱؛ جامع البیان، ج۶، ص۲۱۲؛ زادالمسیر، ج۲، ص۳۱۳.</ref> فخررازی در تقویت این دیدگاه با استناد به تواتر و شهرت در نقل کتاب مقدس، تحریف لفظی آن را ناممکن یا بسیار دشوار خوانده است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۸۷.</ref>؛ اما [[رشید رضا]] ضمن نادرست خواندن مقایسه تواتر کتاب مقدس با تواتر قرآن کریم، استدلال رازی را ناشی از ناآگاهی او از تاریخ کتاب مقدس دانسته و بر وقوع تحریف معنوی و لفظی ـ اعم از حذف، اضافه و جابهجایی ـ در آن تأکید میکند<ref>تفسیرالمنار، ج۶، ص۲۸۲ ـ ۲۸۴؛ البحرالمحیط، ج۴، ص۲۰۵.</ref>. [[علامه طباطبایی]] با مرتبط دانستن تحریفگری بنیاسرائیل با فراموشی بخشی از آموزههای دینی آنان، تحریف را اعم از معنوی و لفظی دانسته و معتقد است که در نتیجه این کار، بسیاری از آموزهها و معارف اصلی یهودیت فراموش شد و انحرافات بنیادینی، مانند اعتقاد به تشبیه، [[ختم نبوت]] به وسیله [[حضرت موسی]]{{ع}} و استمرار شریعت آن حضرت برای ابد، پدید آمد<ref>المیزان، ج۵، ص۲۴۱.</ref>. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ }}﴾}}<ref> سوره مائده، آیه:۱۳.</ref> در کنار قرینه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ }}﴾}}<ref>سوره آل عمران، آیه:۲۳.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُوتُواْ نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَيُرِيدُونَ أَن تَضِلُّواْ السَّبِيلَ}}﴾}}<ref> از کتاب (آسمانی) بهرهای (اندک) دارند؛ سوره نساء، آیه:۴۴.</ref> دیدگاه قرآن مبنی بر از بین رفتن بخشی از تورات نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} را ثابت میکند این بخش را آموزههای مربوط به معاد<ref>تفسیر المنار، ج۶، ص۲۸۲ ـ ۲۸۴؛ البحرالمحیط، ج۴، ص۲۰۵.</ref> و لزوم ایمان به [[پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۲۶۷؛ زادالمسیر، ج۲، ص۹۷؛ تفسیرابیالسعود، ج۳، ص۱۶.</ref> دانستهاند.
| |
| #بر اساس آیات ۴۱ ـ ۴۲ سوره مائده، برای گروهی از یهودیان معاصر [[پیامبر]]{{صل}} حادثهای رخ میدهد. عالمان یهود به سبب پارهای ملاحظات، برخلاف آموزههای صریح تورات درباره آن حکم کرده، سپس افرادی را نزد پیامبراکرم میفرستند تا در این باره داوری کند. به این افراد توصیه میشود در صورتی که [[پیامبر]]{{صل}} حکم خلاف آنان را تأیید نکرد، آن را نپذیرند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}﴾}}<ref> ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند.گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد؛ سوره مائده، آیه: ۴۱- ۴۲.</ref> بر اساس تفسیر [[ابن عباس]]، [[سدّی]] و [[ابن زید]] {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَمَّاعُونَن}}﴾}} نخست به معنای "گوش دهندگان" و دومی به معنای "پذیرندگان" و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُحَرِّفُونَ}}﴾}} صفت قوم است؛ یعنی گروهی که نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمدند، به سخنان دروغ "احکام تحریف شده تورات" گوش داده و گفتههای تحریفگرانِ "قوم" آموزههای تورات را بیچون و چرا پذیرفته، پیروی میکردند<ref>ر. ک: مجمعالبیان، ج۳، ص۳۰۱؛ تفسیر ابی السعود، ج۳، ص۳۶ ـ ۳۸؛ زادالمسیر، ج۲، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸.</ref>. این تفسیر را بیشتر مفسران، مانند [[طبری]]<ref>جامع البیان، ج۶، ص۳۱۹.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>التبیان، ج۳، ص۵۲۲.</ref>، [[زمخشری]]<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۳۳.</ref>، [[قرطبی]]<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۱۱۸.</ref> و صاحب المیزان<ref>المیزان، ج۵، ص۳۳۹ ـ ۳۴۰.</ref>، پذیرفتهاند. بر اساس شأن نزول مشهور و سیاق آیات، عالمان یهود خیبر در ازای گرفتن رشوه، حکم تورات را به سود برخی افراد تحریف کردند. گفتهاند: زن و مردی از اشراف مرتکب زنای محصنه شدند؛ لیکن برخلاف حکم تورات مبنی بر سنگسار شدن، به تازیانه و تشهیر "سوار کردن مجرم بر الاغ و نمایش دادن وی در معابر عمومی" محکوم شدند؛ گویا در پی اعتراض به این تبعیض، عالمان مزبور گروهی را برای داوری خواستن از [[پیامبر]]{{صل}} نزد وی میفرستند. به دنبال حکم [[پیامبر]]{{صل}} به رجم با استناد به وجود آن در تورات و عدم پذیرش آن از سوی فرستادگان احبار، پیشنهاد [[پیامبر]]{{صل}} مبنی بر داوری داناترین فرد زمان به مضامین تورات، یعنی "[[ابن صوریا]]"، را میپذیرند و او وجود حکم رجم در تورات را تأیید میکند<ref>جامعالبیان، ج۶، ص۳۱۹ـ۳۲۱؛ التبیان، ج۳، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ الکشاف، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. تأیید [[ابن صوریا]] و تصریح قرآن به وجود حکم مورد اختلاف در تورات، مینماید که تحریف یاد شده در آیه از نوع دست بردن در متن تورات نبوده است<ref>روح المعانی، ج۶، ص۲۰۲؛ فتح القدیر، ج۲، ص۴۳؛ تفسیربیضاوی، ج۲، ص۳۲۵.</ref>، بلکه آنان با کتمان حد رجم که در تورات کنونی نیز هست<ref>کتاب مقدس، تثنیه، ۲۲ : ۲۰ ـ ۲۴.</ref>، حکم تازیانه و تشهیر را حکمی الهی معرفی کردهاند<ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج۶، ص۳۰۳.</ref>. بیسوادی اغلب اهل کتاب و عدم آشنایی آنان با تورات زمینه این کار را فراهم میساخت. در تفسیری دیگر از آیه، مفسرانی چون [[شیخ طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۳.</ref>، [[نحاس]]<ref>معانی القرآن، نحاس، ج۲، ص۳۰۷.</ref>، [[فخر رازی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۳۲.</ref> و [[ابی السعود]]<ref>تفسیر ابی السعود، ج۳، ص۳۷.</ref>، "لام" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لِلْكَذِبِ}}﴾}} را به معنای تعلیل، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَمَّاعُونَن}}﴾}} و دوم را به معنای جاسوسان گرفتهاند؛ یعنی یهودیانی که نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمدند جاسوسان آن گروه از یهودیانی بودند که نزد [[پیامبر]] نیامده بودند. اینان شنیدههای خود را به آنها و دیگر دشمنان گزارش میکردند. تا با تحریف و کم و زیاد کردن آن، به [[پیامبر خدا]] دروغ و افترا ببندند. [[زمخشری]] این تفسیر را برنمیتابد<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۳۳.</ref>.
| |
| #گروهی از یهودیان، هنگام سخن گفتن با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} افزون بر سخنان غیر مؤدبانه، با کاربرد برخی عبارات و واژگان، معنا و مفهوم توهینآمیزی از آن قصد میکردهاند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً}}﴾}}<ref> برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین میگویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر میگفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر میبود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد ای اهل کتاب! به آنچه فرستادهایم که کتاب آسمانی نزد شما را راست میشمارد ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهرههایی را ناپدید سازیم و آنان را واپس گردانیم یا آنان را لعنت کنیم چنان که «اصحاب سبت» را لعنت کردیم و فرمان خداوند، انجام یافتنی است؛ سوره نساء، آیه:۴۶ - ۴۷.</ref>. برخی از مفسران، مراد از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَلِمَ}}﴾}} را تورات، و تحریف را به معنای عام آن دانستهاند. در این دیدگاه، حذف و اضافه و تغییر برخی آموزههای تورات یا ارائه تفسیری نادرست از آن، همچنین تفسیر نادرست سخنان [[حضرت موسی]]{{ع}} درباره بعثت [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، از مصادیق تحریف یاد شده است؛ اما ظاهر و سیاق آیات نشان میدهد که مراد از {{عربی|اندازه=150%|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ}}﴾}}، تحریف در کاربرد و معانی برخی جملهها و واژگان، هنگام سخن گفتن با [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref>، بر این اساس، جملههای پس از {{عربی|اندازه=150%|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ}}﴾}}، عطف تفسیری و بیان مصداق است.
| |
| #آیات ۷۸ ـ ۷۹ سوره بقره، یهودیان عصر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را در ارتباط با کتاب دینی خویش به دو گروه باسواد و بیسواد قسمت میکنند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ }}﴾}}<ref> و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند و جز به پندار نمیگرایند.بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند؛ سوره بقره، آیه: ۷۸- ۷۹.</ref>. بر اساس این آیات، امّیها به سبب ناتوانی در خواندن و نوشتن، از آموزههای تورات آگاهی درستی نداشتهاند. دانستنیهایی را که آموزههای تورات میدانستند، آرزوها، پندارهای باطل و باورهای تحریف شدهای بود که از عالمان خویش فراگرفته بودند<ref>جامعالبیان، ج۱، ص۵۲۸ ـ ۵۳۲؛ التبیان، ج۱، ص۳۱۸؛ الکشاف، ج۱، ص۱۵۷.</ref>. گروه دوم، عالمان و احبار یهود و آشنا به خواندن و نوشتن و آگاه از تورات بودهاند. ایندسته با توجه به بیسوادی گروه نخست و ناآگاهی آنان از تورات، مطالبی را از پیش خود نوشته و آن را به نام سخنان خدا به مردم معرفی میکردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۳، ص۱۳۸ـ۱۳۹؛ المیزان، ج۱، ص۲۱۵.</ref>. از "فای" تفریع {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَوَيْلٌ}}﴾}} برمیآید که پندارهای نادرست گروه نخست که آنها را تعالیم تورات میپنداشتند، برگرفته از نوشتههای نادرست احبار بوده است. این کار احبار نسبت دروغ به خداوند بود و گمراه شدن مردم را در پی داشت، بدین سبب به شدت نکوهش<ref>التفسیر الکبیر، ج۳، ص۱۴۰.</ref> و به آن وعده عذاب داده شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ }}﴾}}<ref> و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند؛ سوره بقره، آیه: ۷۹.</ref>. مصداق "کتاب نوشته شده" و "نویسندگان آن" مورد اختلاف است. اغلب مفسران نخست، همانند [[ابن عباس]]، [[قُتاده]]، [[ابوالعالیه]]، [[ابن زید]]<ref>جامعالبیان، ج۱، ص۵۳۵ـ۵۳۶؛ زادالمسیر، ج۱،ص۱۰۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۲۲.</ref>، [[عکرمه]]، [[کلبی]] و [[سفیان ثوری]]<ref>تفسیر ابن زمنین، ج۱، ص۱۵۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۲۲؛ الدرالمنثور، ج۱، ص۱۵۹ ـ ۱۶۰.</ref>، مراد از آن را تورات و نویسندگان را احبار و عالمان یهود در عصر [[پیامبر]]{{صل}} دانستهاند. بیشتر مفسران متأخر و معاصر، مانند [[طبری]]، [[شیخ طوسی]]، [[زمخشری]]<ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۲۹؛ التبیان، ج۱، ص۳۱۸؛ الکشاف، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، [[ابن جوزی]]، [[واحدی]] و [[علامه طباطبایی]]<ref>زادالمسیر، ج۱، ص۱۰۶؛ اسباب النزول، ص۱۵ ـ ۱۶؛ المیزان، ج۱، ص۲۱۵.</ref> نیز با اشاره به الف و لام تعریف در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْكِتَابَ}}﴾}}، این دیدگاه را پذیرفتهاند. بنابراین نظر، احبار یهود با هدف تردید افکنی در دل تودههای مردم عامی و جلوگیری از گرایش آنان به اسلام، ویژگیهای یاد شده برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تورات را تغییر داده، آنگاه ویژگیهای [[پیامبر]]{{صل}} را با اوصاف آمده در تورات ناسازگار خواندند. در شمار انگیزههای این تحریف، رشوه گرفتن و حفظ ریاست و زعامت خویش و منافع آن، آمده است<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص۲۹۲؛ اسباب النزول، ص۱۵ ـ ۱۶؛ نمونه، ج۱، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>. ویژگیهای یاد شده برای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تورات و نیز اوصافی که احبار یهود جایگزین آن کردند، از سوی مفسران، متفاوت گزارش شده است<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری(علیه السلام)، ص۳۰۲ ـ ۳۰۳؛ التبیان، ج۱، ص۳۲۲؛ تفسیر سمعانی، ج۱، ص۱۰۰.</ref>. این شأن نزول در برخی احادیث نیز تأیید شده<ref>ر. ک: جامع البیان، ج۱، ص۵۳۶؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۲۹۲؛ اسباب النزول، ص۱۵ ـ ۱۶.</ref> و با ظاهر و سیاق آیات سازگار است. [[طبرسی]]، [[سمعانی]]، [[ابوحیان]] و برخی دیگر از مفسران، ضمن گزارش شأن نزول مشهور، آن را به دیده تردید نگریستهاند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۰ ـ ۲۹۲؛ تفسیر سمعانی، ج۱، ص۱۰۰؛ البحر المحیط، ج۱، ص۴۴۶.</ref>. [[آلوسی]] با پذیرش اصل شأن نزول، درباره مصداق کتاب نظر دیگری دارد. به اعتقاد وی احبار با پنهان ساختن نسخههای اصلی تورات، مطالبی را که به دلخواه خویش نوشته بودند، به نام تورات در میان تودههای یهود و عرب رایج ساختند؛ همچنین گفته است: شاید مراد از "کتاب"، تفسیرها و تأویلهای نادرستی از تورات باشد که احبار نوشته و رایج کردند<ref>روحالمعانی، ج۱، ص۴۷۶ ـ ۴۷۸.</ref>. دو تفسیر نادر نیز در این باره وجود دارد: الف. [[سدّی]]، کتاب نوشته شده را اشاره به تورات ندانسته و معتقد است که شماری از یهود مطالبی را از پیش خود ساخته و پرداخته و به نام کتاب آسمانی به گروهی از عربهای امی و فاقد کتاب آسمانی فروختند<ref>جامعالبیان، ج۱، ص۵۳۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۲۲.</ref> ب. [[ابو مالک]] آیه را در شأن [[عبدالله بن سعد بن سرح]] نازل دانسته است. گفتهاند: وی از کاتبان [[وحی]] بود و چون میخواسته آیات قرآن را برخلاف املای [[پیامبر]]{{صل}} بنویسد، مرتد گردید<ref>البحرالمحیط، ج۱، ص۴۴۶؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۲.</ref>. ظاهر و سیاق آیات با این دو دیدگاه سازگار نیست<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص۲۹۲.</ref>.
| |
| #بر اساس ظاهر آیه ۷۸ سوره آل عمران شماری از عالمان یهود، نوشتههای غیر وحیانی را با لحن و آهنگ ویژه تورات تلاوت میکردهاند تا مسلمانان گمان کنند که جزئی از آن است. آنان برای تأکید بیشتر، نوشتههای مزبور را [[وحی]] الهی میخواندند. آیه یاد شده، جزئی از تورات و سخن خدا بودن آن نوشتهها را نفی و تأکید میکند که آنها خود نیز وحیانی نبودن آن نوشتهها را میدانند؛ ولی با این حال به خداوند نسبت دروغ میدهند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و برخی از آنان گروهی هستند که به تحریف کتاب (آسمانی) زبان میگردانند تا آن را از کتاب بپندارید در حالی که از کتاب نیست و میگویند که از سوی خداوند است و از سوی خداوند نیست؛ آنان دانسته بر خداوند دروغ میبندند؛ سوره آل عمران، آیه:۷۸.</ref>. مشهور مفسران آیه را اشاره به شماری از احبار یهود مدینه، مانند [[کعب بن اشرف]]، [[مالک بن ضیف]] و [[حی بن اخطب]] دانستهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۸۶؛ تفسیر بغوی، ج۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴؛ جامع البیان، ج۳، ص۴۳۸.</ref>. [[ابن عباس]] گفته است: آیه درباره یهود و نصارا نازل شده است؛ گروهی که هم مطالبی را از تورات و انجیل حذف کرده و هم بر آن افزودند<ref>زادالمسیر، ج۱، ص۴۱۱؛ تفسیر بغوی، ج۱، ص۲۴۸؛ تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۱۰۱.</ref>. مفسران درباره نوع تحریف یاد شده در آیه، دیدگاه یکسانی ندارند؛ گروهی چون [[مجاهد]]، [[ربیع]]، [[ابن عباس]]، [[وهب بن منبه]]، بر این باورند که احبار نوشتههای ساختگی خود، از جمله درباره ویژگیهای [[پیامبر]]{{صل}} را همانند تورات تلاوت و جزئی از کتاب نازل شده بر [[حضرت موسی]]{{ع}} قلمداد میکردند<ref>جامع البیان، ج۳، ص۴۳۹ ـ ۴۴۰.</ref>. بر اساس این تفسیر، نخستین "کتابِ" یاد شده در آیه، همان کتاب یاد شده در آیه ۷۹ سوره بقره است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ }}﴾}}<ref> وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است؛ سوره بقره، آیه: ۷۹.</ref>. [[قمی]]، [[مقاتل]]، [[طبری]]، <ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۱۳۳؛ تفسیر مقاتل، ج۱، ص۲۸۶؛ جامع البیان، ج۳، ص۴۳۹.</ref> [[زرکشی]]، [[علامه طباطبایی]]<ref>البرهان، ج۴، ص۹۷؛ المیزان، ج۳، ص۲۶۶.</ref> و برخی دیگر از مفسران نیز این دیدگاه را پذیرفتهاند. در مقابل، به اعتقاد [[فخر رازی]] و [[آلوسی]]، احبار هنگام تلاوت تورات، اِعراب و حرکات بخشهایی از آن را تغییر داده و در نتیجه معنای آن را دگرگون ساخته و همان الفاظ را عین جملات نازل شده میخواندند<ref>روح المعانی، ج۳، ص۳۲۷ ـ ۳۲۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref> از گفتههای [[شیخ طوسی]]، [[طبرسی]] و برخی دیگر نیز میتوان این تفسیر را به دست آورد<ref>التبیان، ج۱، ص۲۲۲؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۰؛ نمونه، ج۲، ص۶۲۹.</ref> در نقلی دیگر از [[ابن عباس]]، وی آیه را اشاره به حذف و اضافه بخشهایی از تورات دانسته است<ref>تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۱۰۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۰.</ref>.
| |
| #بنی اسرائیل هنگام ورود به سرزمین کنعان، فرمان یافتند که با حالتی خاص، از دری معین وارد شده و عبارتی مشخص را مبنی بر طلب آمرزش بر زبان جاری کنند تا خداوند از گناهان گذشته آنان درگذرد؛ اما گروهی با تغییر و تحریف آن عبارت خاص، جملهای تمسخرآمیز بر زبان آورده و در نتیجه به عذاب الهی دچار آمدند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ}}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتیم: بدین شهر در آیید و از (نعمتهای) آن از هر جا که خواستید فراوان بخورید و با فروتنی از دروازه وارد شوید و بگویید: از لغزش ما بگذر! تا از لغزشهای شما درگذریم، و به زودی (پاداش) نکوکاران را میافزاییم.امّا ستمکاران گفتاری دیگر را جایگزین آنچه به آنان گفته شده بود، کردند آنگاه ما بر ستمگران به کیفر نافرمانی که میکردند، عذابی از آسمان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه: ۵۸- ۵۹.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ }}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجدهکنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران میافزاییم اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که میکردند عذابی از آسمان فرستادیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۱- ۱۶۲.</ref> مفسران درباره معنا و عربی و دخیل بودن واژه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|حِطَّةٌ}}﴾}} و نیز واژه یا جملهای که به جای آن گفته شد، بر یک نظر نیستند.
| |
| #بر اساس برخی آیات، اهل کتاب، به ویژه یهودیان یثرب، با هدف گمراهی و تزلزل فکری و اعتقادی مسلمانان، بسیاری از حقایق یاد شده در کتاب دینی خویش در ارتباط با اسلام را آگاهانه و از سر تعمد، کتمان کرده و حق و باطل را درهم میآمیختند. خداوند در کنار دعوت به پذیرش اسلام، آنان را از این کار باز میدارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}﴾}}<ref> ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند.گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمیتوانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست میدارد؛ سوره مائده، آیه: ۴۱- ۴۲.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمیکنند و درنمییابند.ای اهل کتاب! چرا به آیات خداوند کفر میورزید با آنکه خود (به راستی و درستی آن) گواهی میدهید؟ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل میآمیزید و حقپوشی میکنید با آنکه خود میدانید؟؛ سوره آل عمران، آیه: ۶۹- ۷۱.</ref>. مفسران، درهم آمیختن حق و باطل را تحریف، شبههافکنی، تفسیر و تأویل نادرست و باطل نمایاندن حق معنا کردهاند؛ نوعی درهمآمیختگی که در آن تشخیص سره از ناسره نامیسر است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۱؛ کنزالدقائق، ج۲، ص۱۲۳؛ المیزان، ج۳، ص۲۵۶؛ ج۱۱، ص۶۳.</ref>. آنان در تعیین مصداق حق و باطل به اختلاف گراییدهاند؛ حسن و ابن زید، حق را آموزههای درست تورات، و باطل را تعالیم تحریف شده آن دانستهاند<ref>جامعالبیان، ج۳، ص۴۲۲؛ التبیان، ج۱، ص۱۹۰؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۱؛ ج۲، ص۷۷۲.</ref>. [[شیخ طبرسی]]، [[ابو حیان]]، [[علامه طباطبایی]] و... این تفسیر را پذیرفتهاند. [[علامه طباطبایی]] با استناد به {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ }}﴾}}، آیه را اشاره به کتمان، تحریف یا تفسیر به رأی پارهای از آیات تورات و معارف دینی میداند؛ اقدامی که بازشناسی حق و باطل را از یکدیگر نامیسر میساخت<ref>جوامعالجامع، ج۱، ص۱۹۴؛ البحر المحیط، ج۳، ص۲۰۶؛ المیزان، ج۳، ص۲۵۶.</ref>. [[ابن عباس]] و [[قتاده]]، "حق" را اسلام ظاهری گروهی از یهودیان یثرب و "باطل" را نفاق درونی آنان گفتهاند<ref>ر. ک: جامع البیان، ج۳، ص۴۲۱ ـ ۴۲۲؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۷۲؛ زادالمسیر، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. [[ثعلبی]] و [[بغوی]] این دیدگاه را پذیرفتهاند<ref>تفسیر ثعلبی، ج۳، ص۹۰؛ تفسیر بغوی، ج۱، ص۲۴۴.</ref>. بر اساس آیه ۷۲ سوره آل عمران گروهی از اهل کتاب "یهود" بر اساس نقشهای هماهنگ و با هدف تردید افکنی در دل مسلمانان، به یکدیگر توصیه میکردند که در آغاز روز ظاهراً اسلام آورده و در پایان روز از آن رویگردان شوند. برخی دیگر، حق را ایمان اهل کتاب به [[حضرت موسی]]{{ع}} و [[حضرت عیسی]]{{ع}}، و باطل را کفر آنان به [[حضرت محمد]]{{صل}} دانستهاند<ref>ر. ک: جامع البیان، ج۳، ص۴۲۱ ـ ۴۲۲؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۲؛ زادالمسیر، ج۱، ص۴۰۵.</ref>.
| |
| #یهودیان، دوستی خدا و مقرب درگاه الهی بودن و نیز بهشت را در انحصار خود میپنداشتند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}﴾}}<ref> و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید، بیناست؛ سوره بقره، آیه:۱۱۰.</ref>. خداوند در اثبات دروغ بودن این ادعا، از آنان میخواهد اگر در ادعای خویش صادقاند، آرزوی مرگ کرده، به سرای دیگر روند؛ آنگاه در ادامه آنها را حریصترین افراد به زندگی دنیا میخواند که به سبب ترس از کیفر کردار خویش هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ وَلا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> بگو: ای یهودیان! اگر میپندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست میگویید آرزوی مرگ کنید.و هرگز آن (مرگ) را برای کارهایی که کردهاند آرزو نخواهند کرد و خداوند به (حال) ستمگران داناست؛ سوره جمعه، آیه: ۶- ۷.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید.و برای کارهایی که کردهاند هرگز هیچگاه آن را آرزو نخواهند کرد و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست.و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست میدارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمیکند و خداوند به آنچه میکنند بیناست؛ سوره بقره، آیه: ۹۴- ۹۶.</ref>. انواع کفر و گناه<ref>جامع البیان، ج۱، ص۶۰۰ ـ ۶۰۱؛ ج۲۸، ص۱۲۶؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۳۳؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷.</ref>، مانند تکذیب [[پیامبر اسلام]] و تحریف کتاب خدا و ویژگیهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، از مصادیق {{عربی|اندازه=150%|" ما قدّمت ایدیهم"}} دانسته شده است<ref>التبیان، ج۱۰، ص۷؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۷۰؛ کنزالدقایق، ج۱، ص۳۰۲.</ref>ز
| |
|
| |
| ==='''دسته دوم'''===
| |
| *این دسته آیات، از آموزههایی صریح در تورات و انجیل یاد میکنند که دست کم اثری روشن از آنها در نسخههای عربی و فارسی موجود کتاب مقدس به چشم نمیخورد. بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یاد کرد برخی از ویژگیهای آن حضرت<ref>جامعالبیان، ج۹، ص۱۱۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۲۶۲؛ المیزان، ج۸، ص۲۸۰.</ref> و مسلمانان نخستین و گسترش اسلام<ref>جامعالبیان، ج۲۶، ص۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }}﴾}}<ref> محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نویدآمرزش و پاداشی سترگ داده است؛ سوره فتح، آیه:۲۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست میشمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهانها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref> از این قبیل است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref> بر اساس همین آموزههای مکتوب، نام و نشانههای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به گونهای برای اهل کتاب و دست کم عالمان آنها، روشن بوده است که آن حضرت را همانند فرزندان خویش به خوبی میشناختهاند<ref>تفسیر المنار، ج۹، ص۲۲۶؛ المیزان، ج۷، ص۴۰.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}﴾}}<ref> کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند. حق از (آن) پروردگار توست پس هیچگاه از دو دلان مباش!؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۶- ۱۴۷.</ref> ظاهر برخی آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref> و نیز پارهای از مواضع اهل کتاب در برخورد با اسلام نشان میدهد که آموزههای مزبور در کتاب مقدس عصر نزول بوده است. گواه این مدعا آنکه یهود و نصارای آن عصر در برابر مشرکان با اشاره به مژده آمدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و کتاب آسمانی او، به خود نوید پیروزی در آینده را میدادند<ref>جامع البیان، ج۱، ص۵۷۷؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۲۹۲؛ مجمعالبیان، ج۱، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد؛ سوره بقره، آیه: ۸۹.</ref> پس از بعثت [[پیامبر]] نیز گروهی از اهل کتاب، به ویژه شماری از عالمان آنها<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۹۶؛ تفسیر المنار، ج۹، ص۲۳۰؛ المیزان، ج۱۶، ص۵۴.</ref>، بر اساس همین آموزههای تورات و انجیل ایمان آورده{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَوَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ }}﴾}}<ref> کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان میآورند.و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود میگویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم؛ سوره قصص، آیه: ۵۲- ۵۳.</ref> و گروهی دیگر به رغم آگاهی از حقانیت قرآن و [[پیامبر]]{{صل}} به کتمان و تکذیب و تأویل نادرست بشارتهای تورات و انجیل پرداختند<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۱۷۱ ـ ۱۷۲؛ آلاء الرحمن، ج۱، ص۱۰۷.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد؛ سوره بقره، آیه: ۸۹.</ref> افزون بر آنچه گفته شد، اگر آموزههای یاد شده، در کتاب مقدس عصر نزول نیامده بود، بهترین مستند و مستمسک برای آنان در تکذیب [[پیامبر]]{{صل}} بود<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۹۴؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۵۳؛ البیان، ص۱۱۸ ـ ۱۲۲.</ref>. مؤید دیگر اینکه استناد به بشارتهای کتاب مقدس، در احتجاجها و گفت و گوهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}}<ref>السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۸۰؛ مکاتیب الرسول(صلی الله علیه وآله)، ج۲، ص۴۸۳ و ۴۸۷.</ref> و برخی پیشوایان معصوم شیعه<ref>ر. ک: الاحتجاج، ج۱، ص۴۹۷ ـ ۵۳۶؛ ج۲، ص۴۰۱ ـ ۴۲۲.</ref> با اهل کتاب نیز گزارش شده است؛ همچنین تلاش شماری از مفسران<ref>التبیان، ج۴، ص۵۶۰؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۴۹؛ التفسیرالکبیر، ج۲۹، ص۳۱۳.</ref> و پژوهشگران مسلمان<ref>سعد السعود، ص۶۲؛ شبهات و ردود، ص۹۴ ـ ۹۶؛ بشارة احمد فی الانجیل، ص۳۴ ـ ۴۰.</ref> از آغاز نزول قرآن تاکنون برای تطبیق نام [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با برخی واژگان کتاب مقدس، مانند "فارقلیط"<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۲۵۶.</ref>، با توجه به همین بشارتها بودهاست.
| |
| *معاصران از اهل کتاب با استناد به نسخههایی از تورات و انجیل کنونی که مربوط به پیش از اسلام است، وجود کمترین یادکردی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را در آن دو برنمیتابند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۳۰.</ref> پاسخ این است که بر اساس تاریخ کتاب مقدس، نسخههای متعدد و در عین حال متفاوتی از آن وجود داشته است. وعده پاداش بهشت به مؤمنانی که با جان و مال خویش در راه خدا جهاد کرده و کشته میشوند، از دیگر آموزههایی است که به تصریح قرآن در تورات و انجیل نیز آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}﴾}}<ref> همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه:۱۱۱.</ref>، در حالی که این آموزهها در تورات و انجیلهای کنونی یافت نمیشوند. معادباوری، رستاخیزمردگان، پاداش و کیفر اعمال در جهان آخرت، از باورهای اساسی و مشترک ادیان آسمانی و بخشی از آموزههای وحیانی است که بنا به تصریح قرآن، در کنار اصل توحید بر [[حضرت موسی]]{{ع}} نازل شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى}}﴾}}<ref> بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار ...که رستخیز آمدنی است؛ برآنم که آن را پنهان دارم تا هر کس بدانچه میکوشد پاداش داده شود؛ سوره طه، آیه: ۱۴- ۱۵.</ref>. بنابراین آیات، معاد باوری از اصول دین [[حضرت موسی]]{{ع}} بوده<ref>الکاشف، ج۵، ص۲۰۸؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۴۰.</ref> و باید در تورات نیز آمده باشد، در حالی که از این مسئله در تورات کنونی، سخن و اثری نیست<ref>الرحلة المدرسیه، ج۲، ص۲۱۴؛ الهدی الی دین المصطفی، ج۲، ص۳۲۳؛ یهودیت، ص۲۱۰.</ref> البته علمای یهود به مواردی استناد جستهاند<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۶۷۴؛ گنجینهای از تلمود، ص۳۶۳؛ تحلیلی بر عملکرد یهود در عصر نبوی، ص۱۲۵؛ یهودیت، ص۹۱.</ref>؛ ولی دلالت آنها چندان روشن نیست و تعبیر کلی "آخرت"<ref>کتاب مقدس، تثنیه ۸ : ۱۶؛ المراثی، ۴: ۱۸.</ref> نیز به معنای فرجام دنیوی است<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۱۱۰.</ref>. فقدان آموزههای مربوط به معاد میتواند جزو بخش فراموش شده کتاب مقدس باشد<ref>تفسیر المنار، ج۱۱، ص۴۹.</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ }}﴾}}<ref> سوره مائده، آیه:۱۳.</ref>.
| |
| ==='''دسته سوم'''===
| |
| *دسته سوم از آیات ضمن انتساب پارهای از باورهای شرکآمیز، گزارشها و عقاید تاریخی به یهود و نصارا، به نقد و نفی صریح آنها میپردازند. اعتقاد به فرزند داشتن خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ }}﴾}}<ref> و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند؛ سوره بقره، آیه:۱۱۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَن دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا }}﴾}}<ref> که برای (خداوند) بخشنده فرزندی خواندند.و سزیده (خداوند) بخشنده نیست که فرزندی گزیند؛ سوره مریم، آیه:۹۱- ۹۲.</ref>، الوهیت [[حضرت مریم]]{{س}} و [[حضرت مسیح{{ع}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ}}﴾}}<ref> و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانستهای، تو آنچه در درون من است میدانی و من آنچه در ذات توست نمیدانم، بیگمان این تویی که بسیار داننده نهانهایی؛ سوره مائده، آیه:۱۱۶.</ref>، تثلیث {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر چه را بخواهد میآفریند و خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره مائده، آیه: ۱۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُواْ اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> به راستی آنان که گفتند: خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند در حالی که مسیح (می) گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید؛ بیگمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام میگرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است و ستمگران را هیچ یاوری نیست.به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید؛ سوره مائده، آیه: ۷۲- ۷۳.</ref> جادوگری [[حضرت سلیمان]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و (یهودیان) از آنچه شیطانها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) میخواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطانها کافر شدند که به مردم جادو میآموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچکس آموزشی نمیدادند مگر که میگفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میافکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمیرساندند- چیزی را میآموختند که به آنان زیان میرسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب میدانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهرهای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر میدانستند؛ سوره بقره، آیه:۱۰۲.</ref>، یهودی بودن پیامبرانی چون [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسماعیل]]، [[حضرت اسحاق]]، [[حضرت یعقوب]] و [[حضرت اسباط]]{{عم}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}﴾}}<ref> یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست؛ سوره بقره، آیه:۱۴۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درستآیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود؛ سوره آل عمران، آیه:۶۷.</ref>، مصلوب و کشته شدن [[حضرت عیسی]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا}}﴾}}<ref> و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ سوره نساء، آیه:۱۵۷.</ref> و انحصار هدایت و حق ورود به بهشت در یهودی یا نصرانی شدن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}﴾}}<ref> و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود؛ سوره بقره، آیه:۱۳۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}﴾}}<ref> و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید؛ سوره بقره، آیه:۱۱۱.</ref> از این قبیلاند.
| |
|
| |
| ==='''دسته چهارم'''===
| |
| *این دسته از آیات، بخشهایی مهم از تاریخ زندگی و معجزات شماری از پیامبران بزرگ را گزارش میکنند که در کتاب مقدس اثری از آنها نیست. به چند نمونه از این آیات میپردازیم:
| |
| *قرآن بخشهایی مهم از تاریخ زندگی [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را گزارش میکند که اثری از آنها در عهد عتیق نیست<ref>Encyclopedia of Quran Vol. ۱ , "Abraham".</ref>؛ مانند رویارویی و احتجاج وی با بتپرستان، بت شکنی و افکنده شدن وی در آتش و رهایی از آن برای نمونه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم.و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد.و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم. آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم. و قوم او با وی به چالش برخاستند؛ او گفت: آیا با من درباره خداوند چالش میورزید در حالی که مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار میدهید نمیهراسم مگر آنکه پروردگارم چیزی برای من بخواهد؛ پروردگارم به دانایی بر همه چیز چیرگی دارد، آیا پند نمیپذیرید؟و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟؛ سوره انعام، آیه: ۷۴- ۸۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَلا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا}}﴾}}<ref> هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را میپرستی که نه میشنود و نه میبیند و نه هیچ به کار تو میآید؟؛ سوره مریم، آیه:۴۲.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الأَقْدَمُونَ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلاَّ رَبَّ الْعَالَمِينَ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ}}﴾}}<ref> و برای آنان داستان ابراهیم را بخوان!هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه میپرستید؟گفتند: بتهایی را میپرستیم و در کنارشان (به خدمت) ماندگاریم.ابراهیم) گفت: آیا چون فرا میخوانید (شان صدای) شما را میشنوند؟یا به شما سود یا زیان میرسانند؟گفتند: (نه) بلکه دریافتهایم که پدرانمان چنین میکردند! ابراهیم) گفت: آیا آنچه را میپرستیدید دیدهاید؟شما و نیاکانتان؟ اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان.همان که مرا آفرید و همو راهنماییام میکند.و همان که به من میخوراند و مینوشاند.و چون بیمار شوم اوست که بهبودیام میبخشد.و همان که مرا میمیراند سپس زنده میگرداند.و همان که امید میبرم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید؛ سوره شعراء، آیه: ۶۹- ۸۲.</ref>، دیدن ملکوت و چگونگی زنده شدن مردگان، نزول صحف بر وی، عزیمت به مکه، تجدید بنای کعبه به کمک [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} و تشریح مناسک حج {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}﴾}}<ref> و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ }}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پارهای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره بقره، آیه:۲۶۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}﴾}}<ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه:۷۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ }}﴾}}<ref> پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند؛ سوره ابراهیم، آیه:۳۷.</ref>. به ویژه آنکه از دیدگاه قرآن، کعبه، نخستین جایگاه مقدس و خداپرستی در روی زمین بوده و دست کم از زمان [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} وجود داشته است.
| |
| {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}﴾}}<ref> و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ }}﴾}}<ref> پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای کشتناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دلهایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوهها روزی فرما باشد که سپاس گزارند؛ سوره ابراهیم، آیه:۳۷.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref> بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان؛ سوره آل عمران، آیه:۹۶.</ref><ref>التبیان، ج۱، ص۴۶۲ ـ ۴۶۳؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۹ ـ ۳۹۱؛ التفسیرالکبیر، ج۴، ص۶۰ ـ ۶۱.</ref> فقدان این گزارشها در کتاب مقدس کنونی به ویژه با توجه به رواج گسترده شرک و بتپرستی در میان بنیاسرائیل از آغاز خروج از مصر تا قرنها پس از استقرار در سرزمین موعود و نیز تأکید عهد عتیق بر معرفی اورشلیم و مسجدالاقصی به عنوان تنها سرزمین و جایگاه مقدس، کاملا معنادار خواهدبود.
| |
| *همچنین در کتاب مقدس، برخلاف قرآن{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}﴾}}<ref> و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود.و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان میداد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود؛ سوره مریم، آیه: ۵۴- ۵۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ }}﴾}}<ref> و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند؛ سوره انبیاء، آیه:۸۵.</ref> از شخصیت [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} و فرزندان وی تصویری تیره و تار ارائه شده<ref>کتاب مقدس، تکوین۱۶: ۱۲؛ ۱۷: ۱۱ ـ ۲۰؛ ۲۰: ۱ ـ ۱۶؛ المیزان، ج۷، ص۲۲۲ ـ ۲۳۴؛ البیان، ص۵۲.</ref> و در مقابل، مجرای تحقق همه وعدههای خداوند به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و استمرار [[نبوت]]، [[حضرت اسحاق]]{{ع}} و پس از وی [[حضرت یعقوب]]{{ع}} و پسران [[حضرت یعقوب]]{{ع}} و آنگاه قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل معرفی شده است<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۶: ۳ ـ ۴ ؛ ۲۷ : ۲۳ ـ ۲۹ ؛ ۳۵: ۱۱ ـ ۱۲؛ المیزان، ج۷، ص۲۲۵.</ref>. نمونه دیگر داستان گاو بنی اسرائیل{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرُونَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ }}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم.گفتند: از پروردگارت به خاطر ما بخواه تا چگونگی آن را برای ما روشن کند. گفت:خداوند میفرماید که آن گاوی است نه پیر و نه جوان، میانسالی میان آن (دو)؛ آنچه فرمان یافتهاید بجای آورید.گفتند به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن کند چه رنگ است؟ گفت: او میفرماید که آن، گاوی است زرد، رنگ آن روشن است، بینندگان را شادی میبخشدگفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود.گفت: او میفرماید که آن، گاوی است نه رام، که زمین را شیار میزند و نه به کشت آب میدهد، تندرست است بیهیچ خالی در آن، گفتند: اکنون حقّ (جستار) را (بجای) آوردی و آن را سر بریدند و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند.و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کردباری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۶۷- ۷۳.</ref> است.
| |
| *قرآن کریم معجزههایی را نیز برای [[حضرت مسیح]]{{ع}} گزارش میکند که در اناجیل چهارگانه وجود ندارند؛ مانند آمدن رطب تازه برای [[حضرت مریم]]{{س}} پس از تولد [[حضرت مسیح]]{{ع}}{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا}}﴾}}<ref> پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است.و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزدپس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزهای نذر کردهام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمیگویم؛ سوره مریم، آیه: ۲۴- ۲۶.</ref>، سخن گفتن [[حضرت مسیح]]{{ع}} در گهواره{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ }}﴾}}<ref> و در گهواره و در میانسالی (از پیامبری خود) با مردم سخن میگوید و از شایستگان است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref> و زنده شدن پرندگان گِلین به دست وی و با قدرت خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه:۴۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ }}﴾}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه:۱۱۰.</ref> حیانی و عاری از تحریف بودن قرآن و اصالت تاریخی آن از یک سو و وجود پارهای تردیدها در تاریخ و محتوای اناجیل رسمی، اختلاف نسخهها و نیز نگارش آنها به دست بشر، همچنین گزارش این معجزات در اناجیل غیر معتبر از نظر مسیحیت<ref>Encyclopedia of Islam , Vol ۳ , P ۱۲۰۵ - ۱۲۰۶.</ref> از سوی دیگر، احتمال نادیده گرفتن یا حذف گزارشهای یاد شده راقوت میبخشند.
| |
|
| |
| ==نظریههای تحریف کتاب مقدس==
| |
| *بر اساس آنچه گفته شد بیشتر مفسّران و قرآنپژوهان نخستین، متأخر<ref>برای نمونه ر.</ref> ک: تفسیر مقاتل، ج۱، ص۱۱۸، ۴۶۱ ـ ۴۶۳؛ تنویرالمقباس، ص۸۶، ۱۰۹، ۱۱۴؛ جامع البیان، ج۵، ص۱۶۵.</ref> و معاصر<ref>تفسیر المنار، ج۶، ص۳۸۹؛ المیزان، ج۴، ص۳۶۳ ـ ۳۶۵ ؛ ج۵، ص۳۴۲؛ معارف قرآن، ج۴، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>، کتاب مقدس را تحریف شده و فاقد ساختار وحیانی دانسته و بر این باورند که افزون بر تحریف معنوی، انواع تحریف لفظی نیز در آن راه یافته است. این گروه از صاحب نظران در اثبات ادعای خویش افزون بر آیات بررسی شده، به مواردی همچون اختلاف نسخههای سهگانه عبری، سُریانی و یونانی عهد قدیم، تاریخ تدوین، عدم تواتر و نگارش آن قرنها پس از [[حضرت موسی]]{{ع}} و به دست عزرای ورّاق، نگارش اناجیل به دست ۴ تن و اختلاف آنها با یکدیگر، نامعقول و توجیهناپذیر بودن بخشی از آموزههای کتاب مقدس و تناقضهای موجود در آن استناد کردهاند. برخی از احادیث اسلامی<ref>کنزالعمال، ج۲، ص۳۵۸؛ بحارالانوار، ج۹، ص۱۸۱، ۱۹۰.</ref> و نیز بعضی پژوهشگران کتاب مقدس بر این نظر صحّه میگذارند<ref>الرحلة المدرسیه، ج۲، ص۲۵۵ ـ ۲۶۰؛ الهدی الی دین المصطفی، ج۱، ص۶۹.</ref> در این دیدگاه با استناد به برخی از آیات، کتاب مقدس مورد تأیید اجمالی قرآن خوانده شده است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۴۲.</ref>.
| |
| *در مقابل، برخی چون ابوحاتم رازی، از متکلمان اسماعیلی قرن چهارم، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ}}﴾}} را صرفاً به تأویل نادرست و تحریف معنوی تفسیر و در دفاع از کتاب مقدس، اختلاف نسخههای سهگانه عبری، سریانی و یونانی عهد قدیم و اناجیل چهارگانه با یکدیگر را به اختلاف قرائتها همانند کردهاند<ref>الاصلاح، ص۲۵۰ ـ ۲۵۲؛ اعلام النبوه، ص۱۱۷ ـ ۱۲۷.</ref>.
| |
| *برخی دیگر از صاحب نظران با تأکید بر تکون کتاب مقدس کنونی به دست بشر و نفی این همانی آن با تورات و انجیل نازل شده، بر این باورند که در آیات بیانگر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ}}﴾}} هیچ تصریحی به تحریف تورات و انجیل نشده و این آیات فقط ناظر به تحریف شفاهی است و به کتاب مقدس موجود نیز ناظر نیست، بنابراین درباره تحریف کتاب مقدس کنونی باید بدون لحاظ این آیات، داوری کرد<ref>آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۳۴.</ref>ز
| |
| *برخی با تفکیک نسخه اصلی عهدین از ترجمههای آن، «تحریف کلم» را به تحریف معنوی در نسخه اصلی عهدین ناظر دانسته و بر این باورند که آن نسخه اصلی از بین رفته و کتاب مقدس موجود، ترجمهای ناقص از آن است و تحریف به حذف و اضافه در آن وجود دارد<ref>صیانة القرآن من التحریف، ص۱۲۲، ۱۵۰.</ref>ز
| |