عصمت عملی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = عصمت (پرسش) | | پرسش مرتبط = عصمت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
== | == گستره عصمت == | ||
{{اصلی|گستره عصمت امام}} | |||
مقصود از «گستره» یا «[[قلمرو عصمت]]»، ابعادی است که [[امام]] {{ع}} در آنها [[معصوم]] است. به بیان دیگر میتوان [[عصمت امام]] را از جنبههای متعددی بررسی و آنها را در دو بخش کلی عصمت عملی و عصمت علمی مطرح کرد. | |||
مقصود از «عصمت عملی» آن است که امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است: | |||
#'''[[عصمت از گناه]]''' پیش یا پس از [[امامت]]؛ | |||
#'''[[عصمت از ترک اولی]]''' پیش یا پس از امامت؛ | |||
#'''[[عصمت از اشتباه]]''' در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از امامت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸ و ۳۹.</ref>. | |||
در قلمرو عصمت، از نگاه شیعه سه نظریه وجود دارد: | |||
#'''نظریه اول'''<ref>علامه حلی و علماء متاخر از ایشان.</ref>: قریب به اتفاق [[علمای شیعه]] در همۀ [[افعال]] حتی شخصیه نظیر کارهای روزمره و... قائل به عصمت هستند<ref>{{عربی|اذا عرفت هذا فنقول افعال الانبیا لا تخلوا من الااربعه:.... الافعال المتعلقه بهم فی الدنیا}}؛ حلّی، حسن بن یوسف، معارج الفهم فی شرح النظم، ص۴۶۴.</ref>. | |||
#'''نظریه دوم'''<ref>متکلمین در مدرسه بغداد تا قرن ششم (شیخ طوسی،سید مرتضی،کراجکی و....)</ref>: این گروه [[سهو]] را در حوزۀ [[افعال]] [[مباح]]، برای [[پیامبر]] و [[امام]] قبول کردند، یعنی در حیطهای که حکمی برای آن از جانب [[خدا]] [[جعل]] نشده، سهو بر امام جایز است. [[متکلمین]] جواز سهو را در حوزۀ مباحات مشروط کردهاند به اینکه انجام آن فعل موجب اخلال به کمال عقلِ پیامبر یا امام نشود. [[سهوی]] که ارتکابش ناشی از [[نقصان عقل]] است و فاعل آن را ناقص العقل جلوه میدهد را منکرشدهاند. تنها مواردی که منتهی به نقصان عقل نیست را جایز میدانند. | |||
#'''نظریه سوم'''<ref> ابن ولید و به تبع ایشان شیخ صدوق</ref>: این گروه "سهو" و "اسهاء"<ref>بر وزن افعال از باب مطاوعه، یعنی سهوی که به اراده الهی بر معصوم عارض میشود، نه اینکه از روی غفلت و نسیان خود معصوم انجام شده باشد.</ref> [[معصوم]] در [[نماز]] را به [[اراده الهی]]، جایز دانستهاند. "سهو" بنابر تعریف متکلمین<ref>{{عربی|الخامس: الحق أن السهو عدم ملکة العلم و کذا النسیان. و ذهب أبو علی الجبائی الی أن السهو معنی یضاد العلم، فبینهما تقابل التضاد حینئذ}}؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص ۹۷.</ref> در مقابل [[علم]] است و به فعلی که [[انسان]] از روی نداشتن علم و [[اراده]] انجام میدهد، اطلاق میکنند. معروفترین [[شخصیت]] [[شیعی]] طرفدار جواز "[[سهو النبی]]" [[شیخ صدوق]] است، وی تا حدی بر این [[عقیده]] پافشاری کرده است که [[انکار]] آن را به [[غلات]] نسبت داده است. مستند وی در این عقیده احادیثی است که در مورد سهو [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تعداد رکعات [[نماز ظهر]] یا [[قضا شدن نماز]] [[صبح]] [[روایت]] شده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰، باب "احکام السهو فی الصلاة"؛ الکافی، ج۳، ص۳۵۵، باب من تکلم فی صلاته، حدیث اول.</ref>. اگرچه برخی از این [[روایات]] از نظر [[سند معتبر]] و صحیحاند، ولی [[اکثریت]] [[علمای شیعه]] به آنها عمل نکردهاند و این بدان جهت است که اولا: بطلان سهو در حق [[پیامبران الهی]] است مقتضای [[حکم عقل]] است و [[روایات]] از قبیل [[خبر واحد]] و دلیل ظنیاند و دلیل ظنّی در مقابل [[دلیل عقلی]] قابل استناد نیست، به ویژه آنکه مسأله [[سهو النبی]] ـ اگرچه موردی که در روایات ذکر شده است مربوط به [[فروع دین]] است، ولی به عنوان وصفی از [[اوصاف پیامبر]] ـ مسئلهای است [[اعتقادی]] که دلیل ظنی در آن اعتبار ندارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[درآمدی به شیعهشناسی (کتاب)|درآمدی به شیعهشناسی]]، ص۲۰۶-۲۰۷ </ref>. نتیجه اینکه [[سهو]] در این نظریه فقط نسبت به [[نماز]] آن هم در برهه خاص به [[ارادۀ الهی]] در [[معصوم]] رخ میدهد، به خلاف نظریه دوم که در تمام [[افعال]] [[مباح]] قائل به [[سهو معصوم]] شدند. | |||
==عصمت عملی پیامبر== | |||
[[عصمت]] در [[تطبیق]] [[شریعت]] و [[امور فردی]] و عادیِ مربوط به [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]] از مباحث دامنهدار در [[علم کلام]] است، مثل [[سهو]] در [[نماز]] و [[اشتباه]] در [[اجرای حدود]] یا اشتباه در [[میزان]] بدهکاری به [[مردم]]. باید گفت برخی از [[ادله]] عمومی عصمت شامل این مرحله هم میشود. برای نمونه، براساس دلیل «[[وثوق]] فرع بر عصمت است»، اگر این نوع از [[اشتباهات]] از پیامبر و [[امام]] سر بزند، باعث سلب [[اعتماد]] مردم میشود، زیرا احتمال میدهند که این شخص در جاهای دیگر هم سهو میکند. و برخی از [[آیات]] و [[روایات]] هم بالخصوص شامل این مورد میشوند.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۲۱.</ref> | [[عصمت]] در [[تطبیق]] [[شریعت]] و [[امور فردی]] و عادیِ مربوط به [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]] از مباحث دامنهدار در [[علم کلام]] است، مثل [[سهو]] در [[نماز]] و [[اشتباه]] در [[اجرای حدود]] یا اشتباه در [[میزان]] بدهکاری به [[مردم]]. باید گفت برخی از [[ادله]] عمومی عصمت شامل این مرحله هم میشود. برای نمونه، براساس دلیل «[[وثوق]] فرع بر عصمت است»، اگر این نوع از [[اشتباهات]] از پیامبر و [[امام]] سر بزند، باعث سلب [[اعتماد]] مردم میشود، زیرا احتمال میدهند که این شخص در جاهای دیگر هم سهو میکند. و برخی از [[آیات]] و [[روایات]] هم بالخصوص شامل این مورد میشوند.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۲۱.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۲
گستره عصمت
مقصود از «گستره» یا «قلمرو عصمت»، ابعادی است که امام (ع) در آنها معصوم است. به بیان دیگر میتوان عصمت امام را از جنبههای متعددی بررسی و آنها را در دو بخش کلی عصمت عملی و عصمت علمی مطرح کرد.
مقصود از «عصمت عملی» آن است که امام در کدامیک از اعمال خود به استعانت خداوند معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:
- عصمت از گناه پیش یا پس از امامت؛
- عصمت از ترک اولی پیش یا پس از امامت؛
- عصمت از اشتباه در مرحله عمل به دین، پیش یا پس از امامت[۱].
در قلمرو عصمت، از نگاه شیعه سه نظریه وجود دارد:
- نظریه اول[۲]: قریب به اتفاق علمای شیعه در همۀ افعال حتی شخصیه نظیر کارهای روزمره و... قائل به عصمت هستند[۳].
- نظریه دوم[۴]: این گروه سهو را در حوزۀ افعال مباح، برای پیامبر و امام قبول کردند، یعنی در حیطهای که حکمی برای آن از جانب خدا جعل نشده، سهو بر امام جایز است. متکلمین جواز سهو را در حوزۀ مباحات مشروط کردهاند به اینکه انجام آن فعل موجب اخلال به کمال عقلِ پیامبر یا امام نشود. سهوی که ارتکابش ناشی از نقصان عقل است و فاعل آن را ناقص العقل جلوه میدهد را منکرشدهاند. تنها مواردی که منتهی به نقصان عقل نیست را جایز میدانند.
- نظریه سوم[۵]: این گروه "سهو" و "اسهاء"[۶] معصوم در نماز را به اراده الهی، جایز دانستهاند. "سهو" بنابر تعریف متکلمین[۷] در مقابل علم است و به فعلی که انسان از روی نداشتن علم و اراده انجام میدهد، اطلاق میکنند. معروفترین شخصیت شیعی طرفدار جواز "سهو النبی" شیخ صدوق است، وی تا حدی بر این عقیده پافشاری کرده است که انکار آن را به غلات نسبت داده است. مستند وی در این عقیده احادیثی است که در مورد سهو پیامبر اکرم(ص) در تعداد رکعات نماز ظهر یا قضا شدن نماز صبح روایت شده است[۸]. اگرچه برخی از این روایات از نظر سند معتبر و صحیحاند، ولی اکثریت علمای شیعه به آنها عمل نکردهاند و این بدان جهت است که اولا: بطلان سهو در حق پیامبران الهی است مقتضای حکم عقل است و روایات از قبیل خبر واحد و دلیل ظنیاند و دلیل ظنّی در مقابل دلیل عقلی قابل استناد نیست، به ویژه آنکه مسأله سهو النبی ـ اگرچه موردی که در روایات ذکر شده است مربوط به فروع دین است، ولی به عنوان وصفی از اوصاف پیامبر ـ مسئلهای است اعتقادی که دلیل ظنی در آن اعتبار ندارد[۹]. نتیجه اینکه سهو در این نظریه فقط نسبت به نماز آن هم در برهه خاص به ارادۀ الهی در معصوم رخ میدهد، به خلاف نظریه دوم که در تمام افعال مباح قائل به سهو معصوم شدند.
عصمت عملی پیامبر
عصمت در تطبیق شریعت و امور فردی و عادیِ مربوط به زندگی شخصی پیامبر از مباحث دامنهدار در علم کلام است، مثل سهو در نماز و اشتباه در اجرای حدود یا اشتباه در میزان بدهکاری به مردم. باید گفت برخی از ادله عمومی عصمت شامل این مرحله هم میشود. برای نمونه، براساس دلیل «وثوق فرع بر عصمت است»، اگر این نوع از اشتباهات از پیامبر و امام سر بزند، باعث سلب اعتماد مردم میشود، زیرا احتمال میدهند که این شخص در جاهای دیگر هم سهو میکند. و برخی از آیات و روایات هم بالخصوص شامل این مورد میشوند.[۱۰]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۸ و ۳۹.
- ↑ علامه حلی و علماء متاخر از ایشان.
- ↑ اذا عرفت هذا فنقول افعال الانبیا لا تخلوا من الااربعه:.... الافعال المتعلقه بهم فی الدنیا؛ حلّی، حسن بن یوسف، معارج الفهم فی شرح النظم، ص۴۶۴.
- ↑ متکلمین در مدرسه بغداد تا قرن ششم (شیخ طوسی،سید مرتضی،کراجکی و....)
- ↑ ابن ولید و به تبع ایشان شیخ صدوق
- ↑ بر وزن افعال از باب مطاوعه، یعنی سهوی که به اراده الهی بر معصوم عارض میشود، نه اینکه از روی غفلت و نسیان خود معصوم انجام شده باشد.
- ↑ الخامس: الحق أن السهو عدم ملکة العلم و کذا النسیان. و ذهب أبو علی الجبائی الی أن السهو معنی یضاد العلم، فبینهما تقابل التضاد حینئذ؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص ۹۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰، باب "احکام السهو فی الصلاة"؛ الکافی، ج۳، ص۳۵۵، باب من تکلم فی صلاته، حدیث اول.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی به شیعهشناسی، ص۲۰۶-۲۰۷
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۲۱.