پاسداری از دین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
[[امام باقر]]{{ع}} نیز در مواردی، به [[همکاری]] با [[حاکمان]] وقت می‌پرداخت. چنان‌که براساس گزارش‌های [[تاریخی]]، [[عمر]] بن عبدالعزيز با ایشان [[مشورت]] می‌کرد.<ref>محمد بن مکرم بن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج۷، ص۷۴.</ref> همچنین آن‌گاه که [[جامعه اسلامی]] در مقابل [[رومیان]] قرار گرفت و بر سر حذف [[شعار]] [[نصرانیت]] از روی پول‌های رایج در [[مملکت اسلامی]] [[نزاع]] درگرفت، [[پادشاه روم]] [[تهدید]] کرد که اگر آن [[شعارها]] را دوباره به کار نگیرند و رواج ندهند، بر روی سکه‌ها [[دشنام]] به [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} را حک خواهد کرد. [[عبدالملک بن مروان]] در این مسئله از [[امام باقر]]{{ع}} چاره‌جویی کرد. ایشان برای تأمين [[مصالح جامعه]] [[مسلمانان]] با وی [[همکاری]] کرد و پیشنهاد داد [[حکومت اسلامی]]، سکه‌هایی مستقل ضرب کند. [[عبدالملک]] نیز چنین کرد و از این [[مخمصه]] [[نجات]] یافت.<ref>در‌این‌باره ر.ک: ائمتنا، به نقل از احمد ترابی، [[امام باقر]]{{ع}} جلوه امامت در افق دانش، ص۱۵۱.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>.
[[امام باقر]]{{ع}} نیز در مواردی، به [[همکاری]] با [[حاکمان]] وقت می‌پرداخت. چنان‌که براساس گزارش‌های [[تاریخی]]، [[عمر]] بن عبدالعزيز با ایشان [[مشورت]] می‌کرد.<ref>محمد بن مکرم بن منظور، مختصر تاریخ دمشق، ج۷، ص۷۴.</ref> همچنین آن‌گاه که [[جامعه اسلامی]] در مقابل [[رومیان]] قرار گرفت و بر سر حذف [[شعار]] [[نصرانیت]] از روی پول‌های رایج در [[مملکت اسلامی]] [[نزاع]] درگرفت، [[پادشاه روم]] [[تهدید]] کرد که اگر آن [[شعارها]] را دوباره به کار نگیرند و رواج ندهند، بر روی سکه‌ها [[دشنام]] به [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} را حک خواهد کرد. [[عبدالملک بن مروان]] در این مسئله از [[امام باقر]]{{ع}} چاره‌جویی کرد. ایشان برای تأمين [[مصالح جامعه]] [[مسلمانان]] با وی [[همکاری]] کرد و پیشنهاد داد [[حکومت اسلامی]]، سکه‌هایی مستقل ضرب کند. [[عبدالملک]] نیز چنین کرد و از این [[مخمصه]] [[نجات]] یافت.<ref>در‌این‌باره ر.ک: ائمتنا، به نقل از احمد ترابی، [[امام باقر]]{{ع}} جلوه امامت در افق دانش، ص۱۵۱.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>.


===[[صلح با حاكم جائر]]===  
===[[صلح با حاکم جائر]]===  
بی‌گمان [[قانون]] و اصل نخستین در [[اسلام]] [[جنگ]] و [[نبرد]] با [[دشمن]] نیست. [[شاهد]] آن، [[سیره]] [[پیامبر|رسول الله]]{{صل}} است که سیزده سال در [[مکه]] و دو سال در [[مدینه]] از [[پیکار]] با [[مشرکان]] [[امتناع]] ورزید و سپس به [[نبرد]] با آنها پرداخت. از آن بالاتر، آن‌گاه که [[حکومت اسلامی]] تثبیت شد و [[موقعیت]] به مراتب مناسب‌تری نسبت به [[مشرکان]] [[مکه]] پیدا کرد، [[پیامبر|رسول الله]]{{صل}} به جای ورود نظامی به آن [[شهر]]، [[صلح حدیبیه]] را پذیرفت و بدون انجام مراسم [[حج]] تمتع به [[مدینه]] بازگشت. گاه با وجود آنکه [[رهبری سیاسی]] حقی است که [[خداوند]] به [[امام]]{{عم}} داده و [[مردم]] نیز با وی [[بیعت]] کرده‌اند، شرایط به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که وظیفه‌ای جز [[حفظ]] [[حکومت]] متوجه او می‌شود. در این هنگام است که وی برای [[حفظ نظام اجتماعی مسلمانان]] و جلوگیری از به هدر رفتن [[خون]] خود و [[مسلمانان]]، [[دست]] از [[حکومت]] شسته، به [[صلح]] با [[دشمن]] خود تن می‌دهد. [[صلح امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه]] [[بهترین]] نمونه در‌این‌باره است؛ چنان‌که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} پیش‌تر از این واقعه خبر داده بود: "همانا این فرزندم، [[سرور]] است. باشد که [[خداوند]] به واسطه او میان دو گروه از [[مسلمانان]] [[صلح]] ایجاد کند".<ref>محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب{{عم}}، ج۴، ص۲۰؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۵۱۹؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، التشريف بالمنن، ص۷۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۰۵.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>.
بی‌گمان [[قانون]] و اصل نخستین در [[اسلام]] [[جنگ]] و [[نبرد]] با [[دشمن]] نیست. [[شاهد]] آن، [[سیره]] [[پیامبر|رسول الله]]{{صل}} است که سیزده سال در [[مکه]] و دو سال در [[مدینه]] از [[پیکار]] با [[مشرکان]] [[امتناع]] ورزید و سپس به [[نبرد]] با آنها پرداخت. از آن بالاتر، آن‌گاه که [[حکومت اسلامی]] تثبیت شد و [[موقعیت]] به مراتب مناسب‌تری نسبت به [[مشرکان]] [[مکه]] پیدا کرد، [[پیامبر|رسول الله]]{{صل}} به جای ورود نظامی به آن [[شهر]]، [[صلح حدیبیه]] را پذیرفت و بدون انجام مراسم [[حج]] تمتع به [[مدینه]] بازگشت. گاه با وجود آنکه [[رهبری سیاسی]] حقی است که [[خداوند]] به [[امام]]{{عم}} داده و [[مردم]] نیز با وی [[بیعت]] کرده‌اند، شرایط به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که وظیفه‌ای جز [[حفظ]] [[حکومت]] متوجه او می‌شود. در این هنگام است که وی برای [[حفظ نظام اجتماعی مسلمانان]] و جلوگیری از به هدر رفتن [[خون]] خود و [[مسلمانان]]، [[دست]] از [[حکومت]] شسته، به [[صلح]] با [[دشمن]] خود تن می‌دهد. [[صلح امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه]] [[بهترین]] نمونه در‌این‌باره است؛ چنان‌که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} پیش‌تر از این واقعه خبر داده بود: "همانا این فرزندم، [[سرور]] است. باشد که [[خداوند]] به واسطه او میان دو گروه از [[مسلمانان]] [[صلح]] ایجاد کند".<ref>محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب{{عم}}، ج۴، ص۲۰؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۵۱۹؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، التشريف بالمنن، ص۷۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۰۵.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>.


۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش