تفسیر الکشاف (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۴۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ اوت ۲۰۲۲
تغییرمسیر به تفسیر الکاشف - زمخشری (کتاب) حذف شد
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به تفسیر الکاشف - زمخشری (کتاب) حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[تفسیر الکاشف - زمخشری (کتاب)]]
{{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب
| عنوان = تفسیر الکشاف
| عنوان اصلی =
| تصویر = 14001701.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| از مجموعه =
| زبان = عربی
| زبان اصلی =
| نویسنده = [[زمخشری]]
| نویسندگان =
| تحقیق یا تدوین =
| زیر نظر =
| به کوشش =
| مترجم =
| مترجمان =
| ویراستار =
| ویراستاران =
| موضوع =
| مذهب =
| ناشر = [[انتشارات دارالکتاب العربی]]
| به همت =
| وابسته به =
| محل نشر = بیروت، لبنان
| سال نشر = ۱۴۰۷ ق
| تعداد جلد = ۴
| فهرست جلدها =
| شابک = 978-964-311-853-2
| شماره ملی = ‎۱‎۹‎۳‎۱‎۴‎۸‎۴
}}
'''تفسیر الکشاف''' کتابی است به زبان عربی  که مشتمل بر تأویلات [[آیات قرآن]] می‌‏باشد. این کتاب اثر [[محمود بن عمر بن محمد بن احمد خوارزمی زمخشری]] مشهور به [[زمخشری]] است و [[انتشارات دارالکتاب العربی]] انتشار آن را به عهده داشته‌ است.<ref name=p1>[https://www.gisoom.com/book/1852780/ شبکه جامع کتاب گیسوم]</ref>
 
== دربارهٔ کتاب ==
«[[الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل]]» به [[زبان عربی]]، معروف به «تفسیر الکشاف» نام [[تفسیری]] است از [[محمود بن محمد بن احمد زمخشری]]، ملقّب به [[جار الله]] و مکنّی به [[ابوالقاسم]] [[حنفی]] معتزلی [[مذهب]] که در [[روز]] چهارشنبه ۲۷ [[ماه رجب]] [[سال]] ۴۶۷ ق در زمخشر از توابع خوارزم در [[روزگار]] [[سلطان]] [[جلال الدین ملکشاه سلجوقی]] چشم به [[جهان]] گشود و در همان اوان [[کودکی]] که شیفته [[کسب علم]] و [[دانش]] بود به دنبال آن، راهیِ [[شهر]] بخارا شد. به [[نقلی]] در طول راه بر اثر سرمای شدید یا [[سقوط]] از اسب بر [[زمین]]، دچار قطع پا شد و پس از آن با تکیه به [[عصا]] راه می‌رفت اما هرگز از کسب علم باز نایستاد تا این که از [[اعلم]] علمای دیار خود به حساب آمد و در کثرت معلومات به‌ویژه [[علوم]] ادبی و بلاغی، سرآمدِ اقران خویش گردید. پیوسته از شهری به شهری برای اندوختن دانش در [[سفر]] بود تا این که در [[بغداد]]، [[فقیه]] حنفی دامغانی را [[ملاقات]] کرد و او از علت قطع پایش [[پرسش]] نمود. گفت: من در کودکی کنجشکی را گرفتم و نخی را به پایش بسته و نخ را به دست گرفته، گنجشک را رها کردم. به روزنی وارد شد، نخ را کشیدم پایش قطع شد، چون مادرم فهمید ناراحت شد و گفت: [[خدا]] پایت را قطع کند همان‌گونه که پای این پرنده را قطع کردی! [[نفرین]] مادرم در [[حق]] من به [[اجابت]] رسید و در راه بخارا از مرکب به زمین افتادم و پایم قطع شد.
 
زمخشری در کسب دانش بسیار [[حریص]] بود و لحظه‌ای از کسب علم باز نایستاد. او در سفری به [[مکه]]، مدّتی در جوار [[خانه خدا]] به [[نوشتن]] تفسیر پرداخت و آن [[قدر]] مأنوس و [[دل]] بسته به [[کعبه]] بود و بر اقامت در مکه و همجواری با خانه خدا علاقه نشان داد که ملقّب به «جار الله» شد و تفسیرش را در همان‌جا به پایان برد. او برای تکمیل معلومات ادبی و بلاغی خویش، به نقاط مختلف [[حجاز]] و مناطق [[عرب]] [[بادیه]]، سفرهای مکرّر نمود تا سخن [[ناب]] و [[فصیح]] را از زبان آنان بشنود بلکه بهتر بتواند لغات [[قرآن]] را [[تفسیر]] کند. وی پس از بازگشت به خوارزم و [[تربیت شاگردان]] فراوان در سال ۵۳۸ ق چشم از [[جهان]] فرو بست. او هر چند اساتید متعدد سرشناس داشته و از محضر هر یک دانش‌های گوناگون آموخته اما مشهورتر و مهم‌تر از همه آنان، [[ابومضر محمود بن جریر ضبی اصفهانی]] است که باورهای [[مکتب]] اعتزالی‌اش را به [[زمخشری]] منتقل نموده است. آثار مکتوب زمخشری را تا ۴۹ اثر برشمرده‌اند که از همه آنها مهم‌تر «[[تفسیر الکشاف]]»، «اساس البلاغه»، «[[ربیع]] الابرار فی الادب و المحاضرات»، «شرح کتاب سیبویه»، «الفائق فی [[غریب الحدیث]]»، «النّموذج فی النحو» و «المنهاج فی الاصول» است.
 
زمخشری، بیشتر منابع ادبی، [[روایی]] و [[تفسیری]] پیش از خود را دیده و مورد مطالعه [[علمی]] قرار داده است، ولی بیش از همه به «[[الکتاب سیبویه (کتاب)|الکتاب سیبویه]]»، «[[الکامل مبرّد (کتاب)|الکامل مبرّد]]»، «[[الحیوان جاحظ (کتاب)|الحیوان جاحظ]]»، «[[اصلاح المنطق ابن سکّیت (کتاب)|اصلاح المنطق ابن سکّیت]]»، «[[المسائل الحلبیات (کتاب)|المسائل الحلبیات]]» توجه بیشتری داشته است. در مواردی هم او با تعبیر «قیلَ = گفته شده، گفته‌اند» به روشنی و [[صراحت]]، نامی از کسی به میان نمی‌آورد. اما نظر به دیدگاه‌های کسانی دارد که نظرشان را درست نمی‌پندارد و معمولاً دیدگاه‌ها و نظر کسانی چون [[مجاهد]]» را (که از [[تابعان]] است) با چنین تعبیری نقل می‌کند. او در «فنّ [[ادب]]» به سیبویه بیش از دیگران توجه دارد و دقت او را می‌ستاید و [[روایات تفسیری]] را از [[پیامبر]]{{صل}} و [[صحابه]] و تابعان بر اساس آنچه که در [[منابع روایی]] مثل [[صحیح مسلم]]، [[صحیح بخاری]]، [[سنن ابن ماجه]] قزوینی، [[سنن ترمذی]]، [[موطّا مالک]]، [[مسند احمد حنبل]]، [[سنن دارمی]]، [[سنن نسائی]] و [[سنن ابی داود]] نقل شده است ذکر می‌کند.
 
از مهم‌ترین ویژگی تفسیر الکشاف، [[عقل‌گرایی]] و [[خردورزی]] او در فنّ [[تفسیر قرآن]] است. قلّت لفظ و کثرت معنا، دقت [[علمی]] و [[استواری]] در [[نثر]] نیز، از دیگر ویژگی‌های این اثر است و می‌توان گفت: جنبه [[عقلی]] -اعتزالی این [[تفسیر]] که با هنرنمایی بلاغی همراه است آن را از دیگر [[تفاسیر]] به نحو چشمگیری متمایز می‌سازد. [[زمخشری]] از طرفی با [[شجاعت]] تمام، [[پایبندی]] خود را به [[مکتب]] عقل‎گرای اعتزال آشکارا ابراز داشته و از طرف دیگر آیاتی که ظاهر آن‎ها با [[دلایل عقلی]] ناسازگار است [[تأویل]] نموده است.
 
در واقع نگاه زمخشری به [[آیات قرآن]]، نگاهی خردورزانه و آزادانه آن هم بر اساس ذوق [[سلیم]] و [[فکر]] صحیح و [[استوار]] او است. در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}<ref>«چهره‌هایی در آن روز شاداب است (که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش می‌نگرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۳.</ref> می‌گوید: «وجه» عبارت است از جمله وجودی شیء، «ناظره» از ریشه «نَضرَة» به معنی [[شادابی]] و درخشندگی از برخورد با [[نعمت]] است. پیدا است که ایشان به چیزی‌هایی می‌نگرند که از شمار بیرون است و در جمعی که تمام [[خلق]] در آن گرد آمده‌اند در آن [[روز]] [[مؤمنان]] نظاره گرند؛ زیرا ایشان [[پناه]] یافتگانی هستند که نه ترسی بر آنان چیره است و نه اندوهی دارند. در نتیجه، اختصاص یافتن نگاهِ آنان به [[خدا]] - اگر مقصود، نظاره به ذات [[حق]] باشد - قطعاً محال است؛ پس باید مفهومی قابل اختصاص داشته باشد و معنایی که با آن سازگار می‌باشد همان است که معمولاً می‌گویند: «من به فلانی می‌نگرم تا با من چه کند» که در اینجا معنای توقّع و چشمداشت می‌دهد؛ چنان که شاعر گفته است: و آنگاه که بر چون تو [[پادشاهی]] می‌نگرم در حالی که دریایی پهناور از تو کمتر است نعمت خود را بر من می‌افزایی. خود شنیدم، دخترکی از [[مردم]] سرو (روستایی نزدیک [[مکّه]]) در واپسین [[روز]] در کوچه‌های [[مکه]] به گدایی، نوایی داشت؛ هنگامی که مردم از شدت [[گرما]] در درون خانه‌های خود آرمیده بودند در ناله خود می‌‌گفت: «چشمان من به [[خدا]] و شما مردم نظر دارد» و مقصود: چشمداشت است نه نظر افکندن و به همین معنا است که [[مؤمنان]] در آن روز، توقّع و چشمداشت به [[نعمت]] و [[کرامت الهی]] دارند و به غیر خدا نظری ندارند؛ همان‌گونه که در [[دنیا]]، فقط از خدا می‌ترسیدند و به او [[امید]] می‌بستند».
 
این تحقیق [[زیبا]]، حاکی از ذوق سرشار و قریحه نیرومند علامه‌ای ادیب و [[فرهیخته]]، همچون [[زمخشری]] است. در حالی که [[ابوالحسن اشعری]] با این [[آیه]] بر جواز [[رؤیت خداوند]] در [[آخرت]] [[استدلال]] کرده است! در صورتی که [[رأی]] و نظر [[اهل]] [[عدل]] و [[تنزیه]] در مسأله [[توحید الهی]]، رأی و نظری است در کمال والایی و [[عظمت]]؛ به طوری که [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}<ref>«چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> را به [[بهترین]] وجه تبیین و [[تفسیر]] کرده‌اند و با دیدگاه‌های قاصر [[اشاعره]] و [[پیروان]] ایشان؛ مانند مشبهه و مجسمه که می‌گویند [[خداوند]] دارای [[جسم]] و صورت و دست و چشم و مکان و جهت [[رؤیت]] است به [[مبارزه]] بر خاسته‌اند و خداوند را منزّه از صفات جسم و [[جسمانی]] دانسته‌اند و این‌گونه در خصوصِ این آیه، [[تفسیری]] دقیق و عمیق ارائه کرده‌اند و آن را به‌گونه معقول [[تأویل]] نموده‌اند که با مبانی اشاعره در تضادّ است.
 
از دیگر ویژگی‌های تفسیر [[الکشاف]] این است که در آن به کنایات و مجاز و [[تمثیل]] تکیه شده و آنچه را که با [[عقل]] منافات داشته باشد به نحوی بر تمثیل و استفاده و مجاز حمل شده است. در این تفسیر بر خلاف [[ظاهرگرایان]]، حجیّتِ مطلقِ قراءات، در صورت [[مخالفت]] با [[قواعد]] اصیل لغت، زیر سوال رفته و مردود شمرده شده است. [[زمخشری]] می‌گوید: قراءات، [[حجیّت]] تعبّدی ندارد و در محدوده مورد قبول [[شرع]] و [[عقل]]، پذیرفتنی هستند؛ پس باید با [[قواعد]] اصیل لغت تطابق داشته باشند، چنان که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ‏ بِعَرَبِيَّتِهِ‏}}؛ [[قرآن]] را مطابق شیوه عربی‌اش فراگیرید. زمخشری در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«اگر این قرآن را بر کوهی فرو می‌فرستادیم آن را از بیم خداوند فروتن و فروپاشیده می‌دیدی و این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم باشد که بیندیشند» سوره حشر، آیه ۲۱.</ref>. می‌گوید: این نوعی [[تشبیه]] و [[تمثیل]] و تخیل است و دلیل این توجیه، [[سخن]] [[خدای متعال]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}} و غرض، [[توبیخ]] و [[نکوهش]] [[انسان]] است به دلیل [[قساوت قلب]] و [[خاشع]] نبودن او هنگام [[تلاوت قرآن]] و [[تدبر]] نکردن در [[آیات]] هشداردهنده آن.
 
امتیاز شاخص این [[تفسیر]] «[[قوّت]] ادبی» و «نکته‌های بس دقیق بلاغی» آن است و از دیگر امتیازات آن طرح سؤال‌هایی در [[مقام]] مفهوم یابی آیات است که به تحریک [[حس]] کنجکاوی خواننده میپردازد و آنگاه پاسخ و یا پاسخ‌های در خور را از سوی خود ارائه می‌کند. این تفسیر از جمله [[تفاسیر]] کهن به شیوه [[عقلی]] است که در آن از [[روایات]] و [[احادیث]] نیز استفاده شده است<ref>الکشاف، محمود بن عمر زمخشری، تحقیق خلیل مأمون شیحا، بیروت، دارالمعرفه، ۲۰۰۲م.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر الکاشف (مقاله)|مقاله «تفسیر الکاشف»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
 
== فهرست کتاب ==
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
 
== دربارهٔ پدیدآورنده ==
{{پدیدآورنده ساده
| پدیدآورنده کتاب = محمود بن عمر خوارزمی زمخشری}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== دریافت متن ==
* [https://noorlib.ir/book/view/1960?viewType=pdf دریافت متن PDF کتاب از وبگاه کتابخانه دیجیتال نور]
* [http://lib.eshia.ir/41732/1/1 دریافت متن دیجیتال کتاب از کتابخانه مدرسه فقاهت]
* [https://waqfeya.net/book.php?bid=8055 دریافت متن دیجیتال کتاب از مکتبة الوقفیة]
 
[[رده:کتاب]]
[[رده:کتاب‌های محمود بن عمر خوارزمی زمخشری]]
[[رده:آثار محمود بن عمر خوارزمی زمخشری]]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش