جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
در [[نظام اسلامی]] ارکان و شاخصههایی وجود دارد که همگی حاکی از وجود [[آزادی]] در این حوزه میباشد؛ [[حق]] [[آگاهی]] یکی از این شاخصه هاست. در [[نظام ولایی]] [[مردم]] [[حق]] دارند از مسائل [[حکومتی]] کاملاً [[آگاه]] باشند و [[حکومت]] موظف است آنان را در جریان امور بگذارد. [[حضرت علی]]{{ع}} [[وضع حکومت]] را چنان ترسیم میکند که گویی [[حاکم]] و برنامههای حکومتی اش، به جز [[اسرار]] [[جنگی]]، باید در معرض دید مردم باشد <ref>نهج البلاغه، ص ۳۲۳ و نامه ۶۷</ref>. | در [[نظام اسلامی]] ارکان و شاخصههایی وجود دارد که همگی حاکی از وجود [[آزادی]] در این حوزه میباشد؛ [[حق]] [[آگاهی]] یکی از این شاخصه هاست. در [[نظام ولایی]] [[مردم]] [[حق]] دارند از مسائل [[حکومتی]] کاملاً [[آگاه]] باشند و [[حکومت]] موظف است آنان را در جریان امور بگذارد. [[حضرت علی]] {{ع}} [[وضع حکومت]] را چنان ترسیم میکند که گویی [[حاکم]] و برنامههای حکومتی اش، به جز [[اسرار]] [[جنگی]]، باید در معرض دید مردم باشد <ref>نهج البلاغه، ص ۳۲۳ و نامه ۶۷</ref>. | ||
شاخصه دیگر، [[نظارت]] است که پس از [[تشکیل حکومت]]، مردم موظفند در صحنه [[سیاست]] حاضر بوده وناظر بر کار حکومت باشند. حضرت علی{{ع}} هنگام معرفی [[ابن عباس]] به [[مردم بصره]] از مردم میخواهد که بر کار او نظارت داشته باشند و در صورت تخلّف وی بدانند که او از طرف [[حضرت]] معزول است <ref>مصنفات الشیخ المفید، ج۱،ص ۴۲۰</ref>. حضرت علی{{ع}} علت [[وجوب]] [[نظارت مردم]] بر حکومت را احتمال خطای [[حاکمان]] میداند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. | شاخصه دیگر، [[نظارت]] است که پس از [[تشکیل حکومت]]، مردم موظفند در صحنه [[سیاست]] حاضر بوده وناظر بر کار حکومت باشند. حضرت علی {{ع}} هنگام معرفی [[ابن عباس]] به [[مردم بصره]] از مردم میخواهد که بر کار او نظارت داشته باشند و در صورت تخلّف وی بدانند که او از طرف [[حضرت]] معزول است <ref>مصنفات الشیخ المفید، ج۱،ص ۴۲۰</ref>. حضرت علی {{ع}} علت [[وجوب]] [[نظارت مردم]] بر حکومت را احتمال خطای [[حاکمان]] میداند <ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. | ||
[[شکایت]]، یکی دیگر از شاخصههاست که [[پای بندی]] به حق نظارت مردم، ایجاب میکند که در [[حکومت اسلامی]] فرد یا نهادی، عنوان [[مرجع]] رسیدگی به نتیجه نظارت مردم و شکایت آنان را داشته باشد. حضرت علی{{ع}} علاوه بر اینکه مردم را در امر نظارت [[تشویق]] میکرد، افرادی را برای تحقیق درباره احوال شخصی و [[مدیریت]] [[والیان]] خود میفرستاد و در بعضی موارد با رسیدن گزارش اینان، به [[عزل]] یا [[توبیخ]] آنان [[اقدام]] میکرد. نامههای ۴۰، ۴۳، ۴۵، ۶۳ و ۷۱ [[نهج البلاغه]] در همین موارد نوشته شده است. | [[شکایت]]، یکی دیگر از شاخصههاست که [[پای بندی]] به حق نظارت مردم، ایجاب میکند که در [[حکومت اسلامی]] فرد یا نهادی، عنوان [[مرجع]] رسیدگی به نتیجه نظارت مردم و شکایت آنان را داشته باشد. حضرت علی {{ع}} علاوه بر اینکه مردم را در امر نظارت [[تشویق]] میکرد، افرادی را برای تحقیق درباره احوال شخصی و [[مدیریت]] [[والیان]] خود میفرستاد و در بعضی موارد با رسیدن گزارش اینان، به [[عزل]] یا [[توبیخ]] آنان [[اقدام]] میکرد. نامههای ۴۰، ۴۳، ۴۵، ۶۳ و ۷۱ [[نهج البلاغه]] در همین موارد نوشته شده است. | ||
نشانه و شاخصه دیگر وجود [[آزادی سیاسی]] در [[اسلام]]، [[مشورت]] است. از مهم ترین [[دلایل]] [[ضرورت]] مشورت حاکم با مردم و آزادی آنان در اظهار نظر، [[آیات]] و روایاتی است که در [[شأن نزول]] و بیان آنها آمده است {{متن قرآن|مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا}}<ref>«پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشتهاند و فرمان خداوند دارای اندازهای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | نشانه و شاخصه دیگر وجود [[آزادی سیاسی]] در [[اسلام]]، [[مشورت]] است. از مهم ترین [[دلایل]] [[ضرورت]] مشورت حاکم با مردم و آزادی آنان در اظهار نظر، [[آیات]] و روایاتی است که در [[شأن نزول]] و بیان آنها آمده است {{متن قرآن|مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا}}<ref>«پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشتهاند و فرمان خداوند دارای اندازهای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>. | ||
[[رهبری دینی]] در [[امور جامعه]] به مشورت میپردازد و با رعایت [[مصالح]] و [[مفاسد]] به [[تصمیمگیری]] نهایی میرسد که در این زمینه فرقی میان [[رهبران]] [[معصوم]] و غیر معصوم نیست. [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} در [[مشورت]] با [[مردم]] با اینکه از [[لغزش]] و [[خطا]] مصون بودهاند نوعی [[حرمت]] نهادن به [[شخصیت]] [[فکری]] ـ [[فرهنگی]] افراد و مایه [[رشد]] و [[بالندگی]] [[اندیشهها]] بوده است <ref>الحکم الاسلامی بین النظریة والتطبیق، ص ۱۱۷</ref>. | [[رهبری دینی]] در [[امور جامعه]] به مشورت میپردازد و با رعایت [[مصالح]] و [[مفاسد]] به [[تصمیمگیری]] نهایی میرسد که در این زمینه فرقی میان [[رهبران]] [[معصوم]] و غیر معصوم نیست. [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[حضرت علی]] {{ع}} در [[مشورت]] با [[مردم]] با اینکه از [[لغزش]] و [[خطا]] مصون بودهاند نوعی [[حرمت]] نهادن به [[شخصیت]] [[فکری]] ـ [[فرهنگی]] افراد و مایه [[رشد]] و [[بالندگی]] [[اندیشهها]] بوده است <ref>الحکم الاسلامی بین النظریة والتطبیق، ص ۱۱۷</ref>. | ||
همچنین رعایت [[مصالح]] و [[حقوق مردم]] را میتوان به عنوان اصل و شاخصه دیگری در راستای مردمی بودن [[نظام اسلامی]] دانست. در [[منطق]] [[اسلام]]، رعایت [[حقوق متقابل]] میتواند ضامن [[پایداری]] [[نظام]] و [[آزادی]] مردم باشد. در نگاه [[امام علی]]{{ع}} مردم میتوانند در شرایط سخت وناگوار و در تنگناها، نقطه اتکای حکومت باشند. پس باید به پاسداشت حقوق و منافع آنان اندیشید و در تحقق این هدف کوشید <ref>نهج البلاغه، ص ۹۹۲ ۹۹۳، ۹۹۶ و ۹۸۳</ref>. به طور کلی در مواردی که حقوق مردم تضییع نشود و به [[اختلال نظام]] نینجامد مردم [[آزادی سیاسی]] دارند. پس مردم و [[حکومت]] باید بکوشند تا [[حقوق]] یکدیگر را بشناسند و پاسدار آن باشند. این حقوق متقابل در [[نهج البلاغه]] خطبه ۳۴ ترسیم شده است. | همچنین رعایت [[مصالح]] و [[حقوق مردم]] را میتوان به عنوان اصل و شاخصه دیگری در راستای مردمی بودن [[نظام اسلامی]] دانست. در [[منطق]] [[اسلام]]، رعایت [[حقوق متقابل]] میتواند ضامن [[پایداری]] [[نظام]] و [[آزادی]] مردم باشد. در نگاه [[امام علی]] {{ع}} مردم میتوانند در شرایط سخت وناگوار و در تنگناها، نقطه اتکای حکومت باشند. پس باید به پاسداشت حقوق و منافع آنان اندیشید و در تحقق این هدف کوشید <ref>نهج البلاغه، ص ۹۹۲ ۹۹۳، ۹۹۶ و ۹۸۳</ref>. به طور کلی در مواردی که حقوق مردم تضییع نشود و به [[اختلال نظام]] نینجامد مردم [[آزادی سیاسی]] دارند. پس مردم و [[حکومت]] باید بکوشند تا [[حقوق]] یکدیگر را بشناسند و پاسدار آن باشند. این حقوق متقابل در [[نهج البلاغه]] خطبه ۳۴ ترسیم شده است. | ||
آزادی سیاسی در یک [[نظام حکومتی]]، به ویژه [[حکومت دینی]]، با رعایت حدود آن، آثار مهمی دربردارد که از جمله آن آثار، [[مشارکت]] مردمی در امر حکومت، [[گرایش]] مردم به [[دین]] و [[جلب رضایت مردم]] و افزایش [[کارآمدی]] نظام اسلامی را میتوان نام برد.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۵۲-۵۹.</ref> | آزادی سیاسی در یک [[نظام حکومتی]]، به ویژه [[حکومت دینی]]، با رعایت حدود آن، آثار مهمی دربردارد که از جمله آن آثار، [[مشارکت]] مردمی در امر حکومت، [[گرایش]] مردم به [[دین]] و [[جلب رضایت مردم]] و افزایش [[کارآمدی]] نظام اسلامی را میتوان نام برد.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۵۲-۵۹.</ref> |