ابودرداء: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابودرداء عمویمر بن عامر بن زید]]<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹. ؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹.</ref> [[خزرجی]] [[انصاری]]، از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} که به عنوان فردی عالم و دانشمند شناخته میشد. او قبل از [[مسلمانان]] شدن، تاجر بود و بعد از [[مسلمان]] شدن نیز [[تجارت]] را ادامه داد اما چون [[تجارت]] را مانع [[عبادت]] دید، آن را رها کرد<ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۱۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>. همچنین [[پیامبر]]{{صل}} میان ابودرداء و [[سلمان فارسی]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۴.</ref>. | [[ابودرداء عمویمر بن عامر بن زید]]<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹. ؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹.</ref> [[خزرجی]] [[انصاری]]، از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} که به عنوان فردی عالم و دانشمند شناخته میشد. او قبل از [[مسلمانان]] شدن، تاجر بود و بعد از [[مسلمان]] شدن نیز [[تجارت]] را ادامه داد اما چون [[تجارت]] را مانع [[عبادت]] دید، آن را رها کرد<ref> الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۱۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>. همچنین [[پیامبر]] {{صل}} میان ابودرداء و [[سلمان فارسی]] [[پیمان برادری]] برقرار کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۴.</ref>. | ||
ابودرداء در [[جنگ احد]] و جنگهای پس از آن حضور داشت و به خاطر رشادتی که در [[جنگ احد]] داشت، [[پیامبر]]{{صل}} درباره او فرمود: "عمویمر، خوب جنگجویی است"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.</ref>. هر چند عدهای از مورخان معتقدند که ابودرداء در [[جنگ احد]] شرکت نداشته بلکه او در [[جنگ خندق]] و جنگهای پس از آن شرکت داشته است<ref>معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۳۰؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.</ref>. همچنین گفته شده، [[خلیفه دوم]] او را برای [[منصب قضاوت]] شهر دمشق به سوی [[شام]] فرستاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۹۴، ص۴۷، ۱۰۲ و ۱۳۹.</ref> اما برخی دیگر معتقدند که در زمان [[عثمان]] این کار صورت گرفت <ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۶۸.</ref>. | ابودرداء در [[جنگ احد]] و جنگهای پس از آن حضور داشت و به خاطر رشادتی که در [[جنگ احد]] داشت، [[پیامبر]] {{صل}} درباره او فرمود: "عمویمر، خوب جنگجویی است"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.</ref>. هر چند عدهای از مورخان معتقدند که ابودرداء در [[جنگ احد]] شرکت نداشته بلکه او در [[جنگ خندق]] و جنگهای پس از آن شرکت داشته است<ref>معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۳۰؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.</ref>. همچنین گفته شده، [[خلیفه دوم]] او را برای [[منصب قضاوت]] شهر دمشق به سوی [[شام]] فرستاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۹۴، ص۴۷، ۱۰۲ و ۱۳۹.</ref> اما برخی دیگر معتقدند که در زمان [[عثمان]] این کار صورت گرفت <ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۶۸.</ref>. | ||
در [[تفسیر بیضاوی]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به ابودرداء فرمود:{{عربی|إنَّ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ}}؛ در تو آثار [[جاهلیت]] است، او پرسید: [[جاهلیت]] [[کفر]] یا [[اسلام]]؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "جاهلیت کفر"<ref>انوار التنزیل، بیضاوی، ج۳، ص۳۸۲.</ref>. | در [[تفسیر بیضاوی]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به ابودرداء فرمود:{{عربی|إنَّ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ}}؛ در تو آثار [[جاهلیت]] است، او پرسید: [[جاهلیت]] [[کفر]] یا [[اسلام]]؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "جاهلیت کفر"<ref>انوار التنزیل، بیضاوی، ج۳، ص۳۸۲.</ref>. | ||
چون [[سلمان فارسی]] با ابودرداء [[عقد]] [[برادری]] داشت گاهی اوقات به [[منزل]] او میرفت. روزی [[سلمان فارسی]] برای دیدن ابودرداء به [[خانه]] او رفت و دید [[همسر]] ابودرداء آرایش زنانه ندارد، پرسید: چه شده است، چرا این گونهای؟ | چون [[سلمان فارسی]] با ابودرداء [[عقد]] [[برادری]] داشت گاهی اوقات به [[منزل]] او میرفت. روزی [[سلمان فارسی]] برای دیدن ابودرداء به [[خانه]] او رفت و دید [[همسر]] ابودرداء آرایش زنانه ندارد، پرسید: چه شده است، چرا این گونهای؟ | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[سلمان فارسی]] [[شب]] را در [[منزل]] ابودرداء ماند؛ همین که نیمههای [[شب]] ابودرداء خواست [[نماز]] و [[عبادت]] به جای آورد، [[سلمان]] مانع شد و به او فرمود: "ای ابودرداء! همانا [[بدن]] تو و پروردگارت و خانوادهات بر تو حقی دارند؛ هم [[روزه]] بگیر و هم [[نماز]] بخوان، هم [[غذا]] بخور و هم به خانوادهات برس و [[حق]] هر کسی را بده". | [[سلمان فارسی]] [[شب]] را در [[منزل]] ابودرداء ماند؛ همین که نیمههای [[شب]] ابودرداء خواست [[نماز]] و [[عبادت]] به جای آورد، [[سلمان]] مانع شد و به او فرمود: "ای ابودرداء! همانا [[بدن]] تو و پروردگارت و خانوادهات بر تو حقی دارند؛ هم [[روزه]] بگیر و هم [[نماز]] بخوان، هم [[غذا]] بخور و هم به خانوادهات برس و [[حق]] هر کسی را بده". | ||
آنها فردا برای ادای [[نماز]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} رفتند، ابودرداء نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} رفت تا [[کردار]] [[سلمان]] را باز گوید، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "ای ابودرداء! همانا [[جسد]] تو، بر تو حقی دارد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۸۴- ۸۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۱۶؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۰۱.</ref><ref>[[عبدالرضا رضایی|رضایی، عبدالرضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۰۳.</ref>. | آنها فردا برای ادای [[نماز]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} رفتند، ابودرداء نزدیک [[پیامبر]] {{صل}} رفت تا [[کردار]] [[سلمان]] را باز گوید، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "ای ابودرداء! همانا [[جسد]] تو، بر تو حقی دارد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۸۴- ۸۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۱۶؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۰۱.</ref><ref>[[عبدالرضا رضایی|رضایی، عبدالرضا]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۱۰۳.</ref>. | ||
== [[اسلام آوردن]] ابودرداء == | == [[اسلام آوردن]] ابودرداء == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== [[نامه]] [[سلمان فارسی]] به ابودرداء == | == [[نامه]] [[سلمان فارسی]] به ابودرداء == | ||
== توصیف [[امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب]]{{ع}} از زبان ابودرداء == | == توصیف [[امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب]] {{ع}} از زبان ابودرداء == | ||
== گفتار ابودرداء قبل از [[مرگ]] == | == گفتار ابودرداء قبل از [[مرگ]] == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۱
مقدمه
ابودرداء عمویمر بن عامر بن زید[۱] خزرجی انصاری، از اصحاب پیامبر (ص) که به عنوان فردی عالم و دانشمند شناخته میشد. او قبل از مسلمانان شدن، تاجر بود و بعد از مسلمان شدن نیز تجارت را ادامه داد اما چون تجارت را مانع عبادت دید، آن را رها کرد[۲]. همچنین پیامبر (ص) میان ابودرداء و سلمان فارسی پیمان برادری برقرار کرد[۳].
ابودرداء در جنگ احد و جنگهای پس از آن حضور داشت و به خاطر رشادتی که در جنگ احد داشت، پیامبر (ص) درباره او فرمود: "عمویمر، خوب جنگجویی است"[۴]. هر چند عدهای از مورخان معتقدند که ابودرداء در جنگ احد شرکت نداشته بلکه او در جنگ خندق و جنگهای پس از آن شرکت داشته است[۵]. همچنین گفته شده، خلیفه دوم او را برای منصب قضاوت شهر دمشق به سوی شام فرستاد[۶] اما برخی دیگر معتقدند که در زمان عثمان این کار صورت گرفت [۷].
در تفسیر بیضاوی نقل شده است که پیامبر اسلام (ص) به ابودرداء فرمود:إنَّ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ؛ در تو آثار جاهلیت است، او پرسید: جاهلیت کفر یا اسلام؟ پیامبر (ص) فرمود: "جاهلیت کفر"[۸].
چون سلمان فارسی با ابودرداء عقد برادری داشت گاهی اوقات به منزل او میرفت. روزی سلمان فارسی برای دیدن ابودرداء به خانه او رفت و دید همسر ابودرداء آرایش زنانه ندارد، پرسید: چه شده است، چرا این گونهای؟
او گفت: "همانا برادرت ابودرداء شبها عبادت میکند و روزها روزه میگیرد و به دنیا کاری ندارد".
وقتی ابودرداء به منزل آمد به سلمان خوشآمد گفت و برایش غذا آورد. سلمان فرمود: "تو هم غذا بخور"، ابودرداء گفت: "من روزهام"، سلمان اصرار کرد که روزهاش را افطار کند و گفت: "من نمیخورم مگر اینکه تو هم بخوری". پس ابودرداء غذا خورد.
سلمان فارسی شب را در منزل ابودرداء ماند؛ همین که نیمههای شب ابودرداء خواست نماز و عبادت به جای آورد، سلمان مانع شد و به او فرمود: "ای ابودرداء! همانا بدن تو و پروردگارت و خانوادهات بر تو حقی دارند؛ هم روزه بگیر و هم نماز بخوان، هم غذا بخور و هم به خانوادهات برس و حق هر کسی را بده".
آنها فردا برای ادای نماز نزد پیامبر (ص) رفتند، ابودرداء نزدیک پیامبر (ص) رفت تا کردار سلمان را باز گوید، پیامبر (ص) فرمود: "ای ابودرداء! همانا جسد تو، بر تو حقی دارد[۹][۱۰].
اسلام آوردن ابودرداء
ابودرداء و برخورد با گناهکار
ابودرداء و رسالت
ابودرداء و تهنیت مردم
کلام ابودرداء با مردم دمشق
نامه ابودرداء به سلمان فارسی
نامه سلمان فارسی به ابودرداء
توصیف امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) از زبان ابودرداء
گفتار ابودرداء قبل از مرگ
سرانجام ابودرداء
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹. ؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۹۹.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۱۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۷-۱۰۸.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۴؛ معرفة الصحابه، ابونعیم اصفهانی، ج۳، ص۴۷۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۴.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.
- ↑ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۱۱، ص۳۹۳۰؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۷؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۰۹.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۲۷۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۹۴، ص۴۷، ۱۰۲ و ۱۳۹.
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۲۲۹؛ اسد الغابة، ابن اثیر، ج۵، ص۶۸.
- ↑ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۳، ص۳۸۲.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۸۴- ۸۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۷، ص۱۱۶؛ تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۳، ص۴۰۱.
- ↑ رضایی، عبدالرضا، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ص ۱۰۳.