جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
پیامبران به حکم اینکه خود را «[[مبعوث]]» [[احساس]] میکنند و در رسالت خویش و [[ضرورت]] آن و ثمربخشی آن کوچکترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» [[تبلیغ]] و از آن [[دفاع]] میکنند که مانندی برای آن نتوان یافت. | پیامبران به حکم اینکه خود را «[[مبعوث]]» [[احساس]] میکنند و در رسالت خویش و [[ضرورت]] آن و ثمربخشی آن کوچکترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» [[تبلیغ]] و از آن [[دفاع]] میکنند که مانندی برای آن نتوان یافت. | ||
[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در سالهای اول [[بعثت]] که عده [[مسلمانان]] شاید از شمار انگشتان دو دست [[تجاوز]] نمیکرد، در جلسهای که [[تاریخ]] آن را به نام «[[یوم الانذار]]» ضبط کرده است، بزرگان [[بنی هاشم]] را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان [[ابلاغ]] فرمود. [ایشان] با [[صراحت]] و قاطعیت اعلام کرد که [[دین]] من [[جهان]] گیر خواهد شد و [[سعادت]] شما در [[پیروی]] و قبول [[دعوت]] من است. این سخن چنان سنگین و [[باور]] نکردنی آمد که [[جمعیت]] با [[تعجب]] به یکدیگر نگاه کردند و جوابی نداده، متفرق شدند. | [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} در سالهای اول [[بعثت]] که عده [[مسلمانان]] شاید از شمار انگشتان دو دست [[تجاوز]] نمیکرد، در جلسهای که [[تاریخ]] آن را به نام «[[یوم الانذار]]» ضبط کرده است، بزرگان [[بنی هاشم]] را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان [[ابلاغ]] فرمود. [ایشان] با [[صراحت]] و قاطعیت اعلام کرد که [[دین]] من [[جهان]] گیر خواهد شد و [[سعادت]] شما در [[پیروی]] و قبول [[دعوت]] من است. این سخن چنان سنگین و [[باور]] نکردنی آمد که [[جمعیت]] با [[تعجب]] به یکدیگر نگاه کردند و جوابی نداده، متفرق شدند. | ||
هنگامی که [[ابوطالب]]، عموی پیغمبر اکرم{{صل}}، پیام [[قریش]] را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به [[پادشاهی]] برگزینیم، [[زیباترین]] [[دختران]] خود را به زنی به او بدهیم و او را ثروتمندترین فرد خود گردانیم به شرط اینکه از سخنان خود دست بردارد - به آن [[حضرت]] [[ابلاغ]] کرد، در جواب فرمود: «به [[خدا]] قسم، اگر [[خورشید]] را در یک کفم و ماه را در کف دیگرم قرار دهند، هرگز از [[دعوت]] خود دست برنمیدارم». | هنگامی که [[ابوطالب]]، عموی پیغمبر اکرم {{صل}}، پیام [[قریش]] را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به [[پادشاهی]] برگزینیم، [[زیباترین]] [[دختران]] خود را به زنی به او بدهیم و او را ثروتمندترین فرد خود گردانیم به شرط اینکه از سخنان خود دست بردارد - به آن [[حضرت]] [[ابلاغ]] کرد، در جواب فرمود: «به [[خدا]] قسم، اگر [[خورشید]] را در یک کفم و ماه را در کف دیگرم قرار دهند، هرگز از [[دعوت]] خود دست برنمیدارم». | ||
آری، همان طور که [[عصمت از گناه]] و [[عصمت از اشتباه]] در [[رهبری]] [[انسانها]] از لوازم مجهز بودن به نیروی [[وحی]] و اتصال به خداست، [[خلوص]] و همچنین [[قاطعیت]] از لوازم [[پیامبری]] است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref><ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref>. | آری، همان طور که [[عصمت از گناه]] و [[عصمت از اشتباه]] در [[رهبری]] [[انسانها]] از لوازم مجهز بودن به نیروی [[وحی]] و اتصال به خداست، [[خلوص]] و همچنین [[قاطعیت]] از لوازم [[پیامبری]] است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref><ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref>. |