برهان نقض غرض: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'خواجه طوسی' به 'خواجه طوسی') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
# اگر امامان، [[معصوم]] نباشند و دچار [[گناه]] شوند، از دو گونه بیرون نیست: یا [[مردم]] گناه بودن آن عمل را میدانند یا نمیدانند. اگر بدانند، از [[امام]] سلب [[اعتماد]] شده و [[غرض از امامت]] تحقق نخواهد یافت و اگر ندانند، چهبسا آنها این عمل امام را [[الگو]] قرار داده و به [[گمراهی]] افتند. و در این صورت غرض از جعل امامت نیز تحقق نخواهد یافت و نقض غرض با [[حکمت خداوند]] [[سازگاری]] ندارد<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۴۲-۴۴.</ref>. | # اگر امامان، [[معصوم]] نباشند و دچار [[گناه]] شوند، از دو گونه بیرون نیست: یا [[مردم]] گناه بودن آن عمل را میدانند یا نمیدانند. اگر بدانند، از [[امام]] سلب [[اعتماد]] شده و [[غرض از امامت]] تحقق نخواهد یافت و اگر ندانند، چهبسا آنها این عمل امام را [[الگو]] قرار داده و به [[گمراهی]] افتند. و در این صورت غرض از جعل امامت نیز تحقق نخواهد یافت و نقض غرض با [[حکمت خداوند]] [[سازگاری]] ندارد<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۴۲-۴۴.</ref>. | ||
به عبارت دیگر: غرض و [[هدف]] از [[نصب امام]] [[پیروی]] و [[انقیاد]] [[امت]] از [[اوامر و نواهی]] اوست و [[امام]] به معنی مقتدا و الگوی [[مردم]] است. حال بر فرض عدم [[عصمت]] و انجام [[معصیت]] و صدور [[خطا]] و اشتباه از او این [[هدف]] نقض میشود زیرا [[پیروی]] از غیر [[معصوم]] و [[عاصی]] و [[خطاکار]] لازم نیست. | به عبارت دیگر: غرض و [[هدف]] از [[نصب امام]] [[پیروی]] و [[انقیاد]] [[امت]] از [[اوامر و نواهی]] اوست و [[امام]] به معنی مقتدا و الگوی [[مردم]] است. حال بر فرض عدم [[عصمت]] و انجام [[معصیت]] و صدور [[خطا]] و اشتباه از او این [[هدف]] نقض میشود زیرا [[پیروی]] از غیر [[معصوم]] و [[عاصی]] و [[خطاکار]] لازم نیست. [[خواجه طوسی]] میگوید: {{عربی|و یفوت الغرض من نصبه}}<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۰۱-۱۰۴.</ref>. | ||
== اشکال و پاسخ == اشکال:''' [[وجوب]] [[اطاعت از امام]] فقط در مواردی است که [[امام]] [[خطا]] نکرده باشد، لذا تخلف از او در سایر موارد محذوری ندارد<ref>ر. ک: قوشجی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۷.</ref>. | == اشکال و پاسخ == اشکال:''' [[وجوب]] [[اطاعت از امام]] فقط در مواردی است که [[امام]] [[خطا]] نکرده باشد، لذا تخلف از او در سایر موارد محذوری ندارد<ref>ر. ک: قوشجی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۷.</ref>. |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۶
غرض از نصب امام پیروی امت از اوامر و نواهی اوست و امام به معنی مقتدا و الگوی مردم است. بر فرض عدم عصمت و انجام معصیت از او این هدف نقض میشود زیرا پیروی از غیر معصوم و عاصی لازم نیست.
اثبات ضرورت امامت
اثبات عصمت امام
برهان نقض غرض برای اثبات عصمت امام بر دو مقدمه استوار است:
- غرض از جعل امامت، هدایت و ارشاد انسانها به راه مستقیم انسانیّت است[۱].
- اگر امامان، معصوم نباشند و دچار گناه شوند، از دو گونه بیرون نیست: یا مردم گناه بودن آن عمل را میدانند یا نمیدانند. اگر بدانند، از امام سلب اعتماد شده و غرض از امامت تحقق نخواهد یافت و اگر ندانند، چهبسا آنها این عمل امام را الگو قرار داده و به گمراهی افتند. و در این صورت غرض از جعل امامت نیز تحقق نخواهد یافت و نقض غرض با حکمت خداوند سازگاری ندارد[۲].
به عبارت دیگر: غرض و هدف از نصب امام پیروی و انقیاد امت از اوامر و نواهی اوست و امام به معنی مقتدا و الگوی مردم است. حال بر فرض عدم عصمت و انجام معصیت و صدور خطا و اشتباه از او این هدف نقض میشود زیرا پیروی از غیر معصوم و عاصی و خطاکار لازم نیست. خواجه طوسی میگوید: و یفوت الغرض من نصبه[۳].
== اشکال و پاسخ == اشکال: وجوب اطاعت از امام فقط در مواردی است که امام خطا نکرده باشد، لذا تخلف از او در سایر موارد محذوری ندارد[۴].
پاسخ: تشخیص درست از نادرست و خطا از صواب در کارهای مدعی امامت و هدایت، بر عهده کیست؟ اگر امت این تشخیص را به صورت کامل داشتند نیازی به امام و هادی الهی نبود. حاصل کلام اینکه امام برای انجام وظیفه مهم هدایت و راهنمایی امت به معارف و اجرای درست احکام ابزاری لازم دارد که یکی از آنها عصمت است. با عصمت جانشین دینی رفتار کنند. پیامبر، امت میتوانند به معارف صحیح دسترسی یافته و در مقام عمل نیز مطابق با وظیفه دینی رفتار کنند[۵].
منابع
پانویس
- ↑ هدایت و ارشاد دو گونه است: گاهی نشان دادن راه و گاهی بهمعنای ایصال به مطلوب است. هدایت امام از نوع دوم است.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۴۲-۴۴.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴.
- ↑ ر. ک: قوشجی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۷.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴.