زنان نوغان: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'خآدمی' به 'خادمی') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]] {{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا. | از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]] {{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا. | ||
زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[تشویق]] کردند و سالهای سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]] {{ع}} میرفت و تا غروب که هوا تاریک میشد، | زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[تشویق]] کردند و سالهای سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]] {{ع}} میرفت و تا غروب که هوا تاریک میشد، خادمی [[زائران]] اندک [[امام]] {{ع}} را بر عهده داشت.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۴.</ref> | ||
== سوگواره [[زنان]] نوغان == | == سوگواره [[زنان]] نوغان == |
نسخهٔ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۷
مقدمه
یکی از باورهای بسیار زیبای مردم مشهد و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود امام رضا (ع) عال به شهر توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان سخنرانی نمودند. «زنان نوغان» که از اهداف امام (ع)، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن تشیع، آگاهی یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه اسلام، به امام (ع) بخشیدند. اما همین زنان نیکوکار و با گذشت، وقتی خبر شهادت امام رضا (ع) را شنیدند، حماسه بزرگ دیگری خلق نمودند که بعد از گذشت قرنها، هم چنان بر اوراق تاریخ و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد.
با شهادت امام رضا (ع) به دست شخص مأمون لعین، عده زیادی از مردان و زنان که دوستدار اهل بیت (ع) بودند، مقابل کاخ مأمون[۱] ازدحام کردند. مأمون با دیدن این جمعیت، ترسید و از عموی امام (ع) - ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد (ع) - خواست تا مردم و شیعیان را متفرق سازد[۲]. او دستور داد تا روز بعد امام (ع) را دفن نمایند؛ زیرا که تصمیم داشت ایشان در نهایت آرامش و سکوت تدفین شود و مردم بر علیه او شورش ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانههای خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریههای خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانههایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی کاخ حمید بن قطبه آمدند و در مراسم سوگواری امام (ع) شرکت نمودند.
از آن روز به بعد، نوغان با نام امام رضا (ع) قوام و دوام گرفت، مادران، نام شهید خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، رضا، علیرضا و بیشتر غلامرضا. زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای قبر فرزند موسی بن جعفر (ع) تشویق کردند و سالهای سال، پیر زنی از نوغان، هر روز به مرقد امام رضا (ع) میرفت و تا غروب که هوا تاریک میشد، خادمی زائران اندک امام (ع) را بر عهده داشت.[۳]
سوگواره زنان نوغان
با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان میگذرد، زنان محله نوغان، همچنان رسالت تاریخی خود در حفظ حریم ولایت حفظ کرده و به یاد آن دوران، اشک میریزند و با حرکتی نمادین، به تشییع پیکر آقا امام هشتم (ع) تا حرم و بارگاه آن بزرگوار به مرثیهسرایی میپردازند. مراسم ویژه عزاداری زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دلهای بیقرار آتش میزند و بیاختیار اشکها را جاری و قلوب محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه میکند. در این روز که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز شهادت امام رضا (ع) - میباشد، زنان نوغانی - از پیر و جوان - لباس ماتم به تن کرده و با نصب شاخههای گل و پرچمهای سوگواری بر روی چادرهایشان، مراسم عزاداری خود را از مسجد الرضا (ع) آغاز و با حمل جنازهای نمادین، بسوی حرم مطهر امام رضا (ع) مشرف میگردند.[۴]
منابع
پانویس
- ↑ باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون میخواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۳۵۴.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۴۰۵.