زیارت کربلا: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = زیارت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[زیارت کربلا در معارف و سیره حسینی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == زیارت کربلا == | ||
آنچه در [[زیارت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} بسیار چشمگیر است، ثوابهای کلان و پاداشهای عظیم و محیّر العقولی است که در [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}}، برای آن بیان شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی، برای زیارت حسین بن علی{{ع}}، ثوابی همچون پاداشِ [[نبرد]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام عادل]] بیان میکند<ref> ثواب الأعمال، ص۸۱.</ref>. در جای دیگر، پاداشی همچون [[اجر]] [[شهیدان]] [[بدر]] را نوید میدهد<ref>کامل الزیارات، ص۱۸۳.</ref>. و در [[احادیث]] بسیاری، [[ثواب]] [[حج]] و [[عمره]] مکرّر را برای آن بر میشمارد. و در سخنی، امام صادق{{ع}} برای کسی که به زیارت حسین{{ع}} برود، با این خصوصیت که نسبت به [[حق]] آن حضرت، [[معرفت]] و [[شناخت]] داشته باشد "عارفاً بحقّه"[[پاداش]] زیارت کردن هزار برده، و آماده کردن هزار اسب برای [[مجاهدان]] [[راه خدا]] را [[بشارت]] داده است<ref>کامل الزیارات، ص۱۶۴.</ref>. و با تعبیرات دیگر، پاداشهایی کمتر و بیشتر نقل شده است. [[راز]] آن چیست؟ میدانیم که هر عمل با توجه به اینکه در چه زمانی، در چه مکانی، و در چه شرایطی و از سوی چه کسی و با چه انگیزه و هدفی و با چه [[میزان]]، [[رشد]] و [[آگاهی]] و [[بصیرت]]، انجام بگیرد، ارزشهای متفاوت و تأثیراتی مختلف پیدا میکند. | |||
[[مرحوم علامه مجلسی]]، در بیان رمز این [[اختلاف]] [[پاداشها]] و گوناگونی تعبیرهادر ثواب آن، میگوید: "... شاید اختلاف این [[اخبار]]، در اندازه [[ارزش]] و [[فضیلت]] و ثواب زیارت را بتوان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نیز، کم و زیادی [[ترس]] در راه زیارت، یا دوری و نزدیکی مسافت و... حمل کرد؛ زیرا هر [[عمل]] [[نیکی]]، نسبت به اختلاف مراتب [[اخلاص]] و شناخت و [[تقوا]] و دیگر شرایطی که موجب کمال یک عمل است، دارای ثواب و ارزشهای متفاوت میشود. علاوه بر اینکه در بسیاری از احادیث، [[امامان]]، طبق [[درک]] و [[شعور]] و اندازه [[ایمان]] و ظرفیت و گنجایش [[فکری]] طرف، [[سخن]] میگفتند..."<ref>بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۴۴.</ref>. آنچه مسلم است، [[زیارت کربلا]]، همیشه [[آزاد]] نبوده، بلکه همراه با [[گرفتاریها]] و محدودیتهایی بوده است که موجب [[دشواری]] [[زیارت]] میگشته است ولی [[ائمه]]، برای همین شرایط هم، [[تکلیف]] را ساقط ندانسته و به زیارت حسین{{ع}} دستور میدادند. | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}}، خطاب به حسین{{ع}}، هنگامی که جای [[شمشیر]] را بر پیکر او میبوسید، فرمود: تو و پدرت و برادرت، [[شهید]] خواهید شد. حسین، میپرسد: از [[امت]] تو، چه کسانی ما را زیارت خواهند کرد؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: مرا، و پدر و برادرت و خودت را، جز کسانی از امت راستینِ من، [[زیارت]] نمیکند<ref> بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۱۱۹؛ کامل الزیارات، ص۷۰.</ref> در [[حدیثی]] هم، زیارت ائمه{{عم}}، در ردیف [[جهاد]] با [[دشمنان]] به [[حساب]] آمده است<ref>کامل الزیارات، ص۱۲۴.</ref> زیارت حسین{{ع}}، برای [[تهی دستان]]، به جای زیارت[[حج]] محسوب میشود و [[خداوند]]، [[پاداش]] حج را به آنان میدهد<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۶۰.</ref>. | |||
یکی از [[زنان]] [[شیعه]]، به نام "امّ سعید احمسیّه" که [[اهل عراق]] بود و برای [[زیارت قبور]] [[شهدای احد]]، به [[مدینه]] مشرف شده بود، در مدینه، به خدمتکار خود گفت: مرکبی برای رفتن به [[مزار]] [[شهدا]] کرایه کن. آنگاه، تصمیم گرفت تا آماده شدن مرکب، به دیدار [[فرزند پیامبر]]{{صل}}، [[حضرت صادق]]{{ع}} برود. در حالی که دیدار وی با [[امام]] در [[منزل]] آن حضرت، طول کشیده و کرایه چی، معطل گشته بود، خدمتکارش آمد و به "امّ احمسیّه" گفت: مرکب، آماده است. [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چه مرکب؟ کجا میخواهی بروی؟ آن [[زن]]، میگوید: گفتم: سرِ خاک شهدا. حضرت صادق{{ع}} فرمود: [[تعجب]] از شما [[مردم عراق]] است، برای زیارت شهدا، راهی طولانی و سفری دراز را طی میکنید ولی [[سیدالشهدا]]{{ع}} را وا میگذارید و به زیارتش نمیروید! گفتم: سیدالشهدا{{ع}} کیست؟ فرمود: [[حسین بن علی]]{{ع}}. گفتم: من زنی بیش نیستم. امام: باشد!... برای کسی مثل تو، مانعی ندارد که به زیارتش بروی. آنگاه، از [[ثواب]] عظیم این زیارت، برایم بیان فرمود<ref>وسائل الشیعه، ص۳۳۹؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۳۶و ۷۱با اندکی اختلاف و تغییر در عبارتها.</ref>. در مورد [[زیارت]] شائقانه و عاشقانه که از روی [[محبت]] و [[شیفتگی]] انجام گیرد، نیز، احادیثی نقل شده است که به ذکر دو نمونه اکتفا میشود: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[روز قیامت]]، یک منادی ندا میدهد: "[[زائران]] حسین{{ع}} کجایند؟" جمعی بر میخیزند. به آنان گفته میشود: در زیارت حسین{{ع}}، چه میخواستید و چه [[اراده]] کردید؟ میگویند: [[زیارت]] ما، به خاطر محبت به [[پیامبر]]{{صل}} و علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} بود. به آنان گفته میشود: اینک، این محمد{{صل}} و علی{{ع}} و فاطمه{{س}} و حسن و حسین{{عم}}! پس به آنان بپیوندید. شما در درجات آنان هستید. به [[پرچم پیامبر]]{{صل}} ملحق شوید. آنگاه، آنان، در سایهسار لوای خاصّی که در دست [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است قرار میگیرند تا وارد [[بهشت]] گردند<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.</ref>. محبت، [[انسان]] را در [[دنیا]] به این [[دودمان]]، پیوند میدهد. زیارت محبتآمیز هم، در نهایت، انسان را در [[آخرت]]، به [[خاندان رسالت]] پیوند میدهد. | |||
آشنایی [[انسانها]] در این دنیا با دستگاه [[ولایت]] و [[خاندان پیامبر]]{{صل}} عامل جذب به این عروه الوثقی است که در آن دنیا هم حبل المتین [[نجات]] و [[سعادت]] خواهد شد. از امام صادق{{ع}} [[روایت]] شده است که: خواستار سکونت در بهشت، باید زیارت [[مظلوم]] را رها نکند. میپرسند: مظلوم کیست؟ میفرماید: حسین{{ع}} است. هرکس با [[شوق]] به او و محبت به [[رسول الله]] و فاطمه و علی، او را زیارت کند، بر سفرههای [[بهشتی]]، مهمانِ [[اهل بیت]]{{عم}} خواهد بود<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.</ref>. تأکیدی که [[امام]]، روی عنصر [[مظلومیت]] در زیارت [[سیدالشهدا]]{{ع}} دارد، جای دقت و [[تأمل]] است و انگیزه [[حمایت از مظلوم]] و [[احیای یاد]] او و [[سپاس]] از [[فداکاری]] [[انسانی]] والا در برابر [[ظالمان]] را بیان میکند. [[ائمه]]{{عم}}، درصدد [[تشویق]] [[مردم]] به زیارتاند. یعنی ایجاد شوق و [[رغبت]] و انگیزه و علاقه، و این [[اشتیاق]]، در صورتی فراهم میآید که آثار یک عمل و نتایج یک اقدام، برای شخص، روشن باشد. در [[زیارت کربلا]]، چه پاداشی میتواند بزرگتر از [[بهشت]] باشد؟ و چه انگیزهای قویتر از مرضیّ [[حق]] بودن و [[خشنودی]] [[رسول خدا]] را جذب کردن؟ و چه نتیجه ای بالاتر از پیوند با [[اهل بیت]]{{عم}}، در [[دنیا]] و [[آخرت]]؟ <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>. | |||
در [[تاریخ]] معاصر ما هم، [[کربلا]]، نقش الهامبخشی خود را به خوبی ایفا کرده و میکند. فعلًا از جایگاه کربلا در [[فکر]] و [[اندیشه]] و [[احساس]] [[مردم ایران]]، و نقش این [[شوق]] و [[عشق]]، در [[انقلاب اسلامی]] و پس از [[پیروزی]] و در رابطه با [[جنگ]] تحمیلی، بحث نمیکنیم که مقولهای دیگر است و جداگانه نیاز به تحلیلی عمیق و گسترده دارد. در مورد [[عراق]] و خود کربلا[[سخن]] داریم. دستههایی که به عنوان [[عزاداری]] و [[زیارت]]، راه میافتد و به [[حرم حسینی]] ختم میشود، سابقهای بس طولانی دارد. همین موکبها و هیئتها، [[یاد حسین]]{{ع}} و کربلا را در [[دلها]] و ذهنها و زندگیها زنده نگه داشتهاند. مرحوم کاشف الغطا، مینویسد: "... آغاز بیرون آمدن دستههای عزاداری برای [[سیدالشهدا]]{{ع}} پیش از هزار سال، در [[زمان]] معزّالدوله و [[رکن الدوله]] بود، که دستههای [[عزاداران]]، در حالی که برای حسین{{ع}} [[ندبه]] میکردند و شب، مشعلهایی به دست داشتند، [[بغداد]] و راههایش، یکباره پر از شیون شد. و این، به نقل [[ابن اثیر]] در تاریخ خویش، اواخر [[قرن چهارم]] بود... و اگر بیرون آمدن این موکبها در راهها نبود، [[هدف]] و غرض از یادآوری [[حسین بن علی]]{{ع}} از بین میرفت و ثمره [[فاسد]] میشد و [[راز]] [[شهادت حسین بن علی]]{{ع}} منتفی میگشت..."<ref>المواکب الحسینیه، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، ص۱۵چاپ ۱۳۴۵ قمری در نجف.</ref>. | |||
وقتی هیئتی و موکبی راه میافتد، پیشاپیش آن، پرچمی در اهتزاز است. مگر نه اینکه [[پرچمها]]، نشانه یک گروه منسجم و مجموعه ای از [[لشکر]] است؟! بر افراشتن [[پرچم]] در این هیئتهای [[زائر]] و [[عزادار]]، نوعی [[سازماندهی]] نیروهای [[عاشورایی]] تحت پرچم [[حسینی]] است. این گروهها، به ویژه در [[کربلا]] و راههایی که به کربلا منتهی میشود، علاوه بر جنبه [[عزاداری]] از بُعد زیارتی هم برخوردارند. [[عزاداران]] [[زائر]]، یا [[زائران]] [[عزادار]]. [[هجوم]] عاشقانه زائران حسین{{ع}} به کربلا، به خصوص در روزهایی همچون [[عاشورا]]، [[اربعین]]، ایام [[رجب]]، [[نیمه شعبان]] و... [[حال]] و هوای دیگری دارد. [[قبله]] کربلا، چنان [[جاذبه]] ای دارد که دلهای تودههای وسیعی از علاقمندان را به آن کوی [[عشق]] و [[مکتب]] [[شهادت]] میکشد. | |||
در [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[عراق]]، مخصوصاً در میان عشایر حاشیه [[فرات]] و دجله، این تعلّق خاطر و [[دلبستگی]] [[معنوی]]، افزونتر است. به [[راستی]] که کربلا، [[محشر]] است، [[رستاخیز]] عظیم حضور زائران پاکباخته و شیفته [[دل]] است. به تعبیر [[شهید]] [[قاضی]] طباطبایی: "... در روزهای زیارتی، در [[نجف]] و یا کربلا و سایر [[مشاهد مشرفه]]، اشخاصی که همیشه در بیابان و صحرا و در اطراف فرات و دجله به [[کشاورزی]] و گلهداری و [[دامپروری]] و [[زراعت]]، [[اشتغال]] دارند و کمتر به [[شهرها]] آمد و رفت میکنند و اغلب در ایام زیارتی رو به [[شهر]] میآورند، از هر طرف، به مشاهد مشرفه، خصوصاً کربلا هجوم آورده و در ایام [[سوگواری]]، با [[شعار]] [[عزا]] و در [[اعیاد]]، با شعار [[شادی]] که در میان [[زنان]] [[اعراب]] عراق مرسوم است، وارد شده و در [[صحن]] [[مقدس]] و رواقهای [[حرم مطهر]]، [[مسکن]] کرده و شب و [[روز]]، زیر [[آسمان]] کبود عراق و در سرما و [[گرما]]، [[اطاق]] نشیمن آنها بوده و مینشینند و میخوابند و [[زندگی]] مینمایند، ولی دیده نمیشود با آن کثرت و ازدحام، آنها که برای رفتن به حرم مطهر، به جز یک راه باریک از میان [[مردم]] باز بوده، که یک یا دو نفر به [[زحمت]] میتوانند از آنجا عبور کنند، در میانشان نزاعی درگیرد، و شبها، سرهای خانوادهای که فضای صحن [[مطهر]] و در بعضی از خیابانها مسکن کرده و در موقع [[خواب]]، با پاهای [[خانواده]] دیگر چسبیده است، و با [[آرامش روحی]] و جسمی که پیاده و اغلب، پابرهنه راه آمدهاند و خسته و خوابیدهاند، ابداً کسی با دیگری به [[مقام]] [[نزاع]] و [[گلایه]] نیامده و [[جنگ]] و جدالی به راه نمیاندازند، در صورتی که بر حسب [[عادت]]، در آن کثرت [[جمعیت]] و ازدحام و ضیق مکان برای سکونت [[خانوادهها]]، نزاع و اوقات تلخی بیشتری درگیرد و برای اشغال مکان با همدیگر به مقام[[جنگ]] و [[جدل]] برخیزند، ولی ابداً از ستیزگی و [[جدال]]، آثاری دیده نمیشود و اصلًا از آنها [[دزدی]] از اشیای دیگر دیده نشده..."<ref>تحقیق درباره اولین اربعین [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}}، شهید قاضی طباطبایی، چاپ اول ۱۳۹۷هجری، ص۵۵۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
[[رده:زیارت]] | [[رده:زیارت]] | ||
[[رده: | [[رده:کربلا]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ زیارت]] | [[رده:مدخل فرهنگ زیارت]] |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۷
زیارت کربلا
آنچه در زیارت حسین بن علی(ع) بسیار چشمگیر است، ثوابهای کلان و پاداشهای عظیم و محیّر العقولی است که در روایات ائمه(ع)، برای آن بیان شده است. امام صادق(ع) در روایتی، برای زیارت حسین بن علی(ع)، ثوابی همچون پاداشِ نبرد در رکاب پیامبر(ص) و امام عادل بیان میکند[۱]. در جای دیگر، پاداشی همچون اجر شهیدان بدر را نوید میدهد[۲]. و در احادیث بسیاری، ثواب حج و عمره مکرّر را برای آن بر میشمارد. و در سخنی، امام صادق(ع) برای کسی که به زیارت حسین(ع) برود، با این خصوصیت که نسبت به حق آن حضرت، معرفت و شناخت داشته باشد "عارفاً بحقّه"پاداش زیارت کردن هزار برده، و آماده کردن هزار اسب برای مجاهدان راه خدا را بشارت داده است[۳]. و با تعبیرات دیگر، پاداشهایی کمتر و بیشتر نقل شده است. راز آن چیست؟ میدانیم که هر عمل با توجه به اینکه در چه زمانی، در چه مکانی، و در چه شرایطی و از سوی چه کسی و با چه انگیزه و هدفی و با چه میزان، رشد و آگاهی و بصیرت، انجام بگیرد، ارزشهای متفاوت و تأثیراتی مختلف پیدا میکند.
مرحوم علامه مجلسی، در بیان رمز این اختلاف پاداشها و گوناگونی تعبیرهادر ثواب آن، میگوید: "... شاید اختلاف این اخبار، در اندازه ارزش و فضیلت و ثواب زیارت را بتوان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نیز، کم و زیادی ترس در راه زیارت، یا دوری و نزدیکی مسافت و... حمل کرد؛ زیرا هر عمل نیکی، نسبت به اختلاف مراتب اخلاص و شناخت و تقوا و دیگر شرایطی که موجب کمال یک عمل است، دارای ثواب و ارزشهای متفاوت میشود. علاوه بر اینکه در بسیاری از احادیث، امامان، طبق درک و شعور و اندازه ایمان و ظرفیت و گنجایش فکری طرف، سخن میگفتند..."[۴]. آنچه مسلم است، زیارت کربلا، همیشه آزاد نبوده، بلکه همراه با گرفتاریها و محدودیتهایی بوده است که موجب دشواری زیارت میگشته است ولی ائمه، برای همین شرایط هم، تکلیف را ساقط ندانسته و به زیارت حسین(ع) دستور میدادند.
پیامبر اسلام(ص)، خطاب به حسین(ع)، هنگامی که جای شمشیر را بر پیکر او میبوسید، فرمود: تو و پدرت و برادرت، شهید خواهید شد. حسین، میپرسد: از امت تو، چه کسانی ما را زیارت خواهند کرد؟ پیامبر(ص) فرمود: مرا، و پدر و برادرت و خودت را، جز کسانی از امت راستینِ من، زیارت نمیکند[۵] در حدیثی هم، زیارت ائمه(ع)، در ردیف جهاد با دشمنان به حساب آمده است[۶] زیارت حسین(ع)، برای تهی دستان، به جای زیارتحج محسوب میشود و خداوند، پاداش حج را به آنان میدهد[۷].
یکی از زنان شیعه، به نام "امّ سعید احمسیّه" که اهل عراق بود و برای زیارت قبور شهدای احد، به مدینه مشرف شده بود، در مدینه، به خدمتکار خود گفت: مرکبی برای رفتن به مزار شهدا کرایه کن. آنگاه، تصمیم گرفت تا آماده شدن مرکب، به دیدار فرزند پیامبر(ص)، حضرت صادق(ع) برود. در حالی که دیدار وی با امام در منزل آن حضرت، طول کشیده و کرایه چی، معطل گشته بود، خدمتکارش آمد و به "امّ احمسیّه" گفت: مرکب، آماده است. امام صادق(ع) پرسید: چه مرکب؟ کجا میخواهی بروی؟ آن زن، میگوید: گفتم: سرِ خاک شهدا. حضرت صادق(ع) فرمود: تعجب از شما مردم عراق است، برای زیارت شهدا، راهی طولانی و سفری دراز را طی میکنید ولی سیدالشهدا(ع) را وا میگذارید و به زیارتش نمیروید! گفتم: سیدالشهدا(ع) کیست؟ فرمود: حسین بن علی(ع). گفتم: من زنی بیش نیستم. امام: باشد!... برای کسی مثل تو، مانعی ندارد که به زیارتش بروی. آنگاه، از ثواب عظیم این زیارت، برایم بیان فرمود[۸]. در مورد زیارت شائقانه و عاشقانه که از روی محبت و شیفتگی انجام گیرد، نیز، احادیثی نقل شده است که به ذکر دو نمونه اکتفا میشود: امام صادق(ع) فرمود: روز قیامت، یک منادی ندا میدهد: "زائران حسین(ع) کجایند؟" جمعی بر میخیزند. به آنان گفته میشود: در زیارت حسین(ع)، چه میخواستید و چه اراده کردید؟ میگویند: زیارت ما، به خاطر محبت به پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) بود. به آنان گفته میشود: اینک، این محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین(ع)! پس به آنان بپیوندید. شما در درجات آنان هستید. به پرچم پیامبر(ص) ملحق شوید. آنگاه، آنان، در سایهسار لوای خاصّی که در دست علی بن ابی طالب(ع) است قرار میگیرند تا وارد بهشت گردند[۹]. محبت، انسان را در دنیا به این دودمان، پیوند میدهد. زیارت محبتآمیز هم، در نهایت، انسان را در آخرت، به خاندان رسالت پیوند میدهد.
آشنایی انسانها در این دنیا با دستگاه ولایت و خاندان پیامبر(ص) عامل جذب به این عروه الوثقی است که در آن دنیا هم حبل المتین نجات و سعادت خواهد شد. از امام صادق(ع) روایت شده است که: خواستار سکونت در بهشت، باید زیارت مظلوم را رها نکند. میپرسند: مظلوم کیست؟ میفرماید: حسین(ع) است. هرکس با شوق به او و محبت به رسول الله و فاطمه و علی، او را زیارت کند، بر سفرههای بهشتی، مهمانِ اهل بیت(ع) خواهد بود[۱۰]. تأکیدی که امام، روی عنصر مظلومیت در زیارت سیدالشهدا(ع) دارد، جای دقت و تأمل است و انگیزه حمایت از مظلوم و احیای یاد او و سپاس از فداکاری انسانی والا در برابر ظالمان را بیان میکند. ائمه(ع)، درصدد تشویق مردم به زیارتاند. یعنی ایجاد شوق و رغبت و انگیزه و علاقه، و این اشتیاق، در صورتی فراهم میآید که آثار یک عمل و نتایج یک اقدام، برای شخص، روشن باشد. در زیارت کربلا، چه پاداشی میتواند بزرگتر از بهشت باشد؟ و چه انگیزهای قویتر از مرضیّ حق بودن و خشنودی رسول خدا را جذب کردن؟ و چه نتیجه ای بالاتر از پیوند با اهل بیت(ع)، در دنیا و آخرت؟ [۱۱].
در تاریخ معاصر ما هم، کربلا، نقش الهامبخشی خود را به خوبی ایفا کرده و میکند. فعلًا از جایگاه کربلا در فکر و اندیشه و احساس مردم ایران، و نقش این شوق و عشق، در انقلاب اسلامی و پس از پیروزی و در رابطه با جنگ تحمیلی، بحث نمیکنیم که مقولهای دیگر است و جداگانه نیاز به تحلیلی عمیق و گسترده دارد. در مورد عراق و خود کربلاسخن داریم. دستههایی که به عنوان عزاداری و زیارت، راه میافتد و به حرم حسینی ختم میشود، سابقهای بس طولانی دارد. همین موکبها و هیئتها، یاد حسین(ع) و کربلا را در دلها و ذهنها و زندگیها زنده نگه داشتهاند. مرحوم کاشف الغطا، مینویسد: "... آغاز بیرون آمدن دستههای عزاداری برای سیدالشهدا(ع) پیش از هزار سال، در زمان معزّالدوله و رکن الدوله بود، که دستههای عزاداران، در حالی که برای حسین(ع) ندبه میکردند و شب، مشعلهایی به دست داشتند، بغداد و راههایش، یکباره پر از شیون شد. و این، به نقل ابن اثیر در تاریخ خویش، اواخر قرن چهارم بود... و اگر بیرون آمدن این موکبها در راهها نبود، هدف و غرض از یادآوری حسین بن علی(ع) از بین میرفت و ثمره فاسد میشد و راز شهادت حسین بن علی(ع) منتفی میگشت..."[۱۲].
وقتی هیئتی و موکبی راه میافتد، پیشاپیش آن، پرچمی در اهتزاز است. مگر نه اینکه پرچمها، نشانه یک گروه منسجم و مجموعه ای از لشکر است؟! بر افراشتن پرچم در این هیئتهای زائر و عزادار، نوعی سازماندهی نیروهای عاشورایی تحت پرچم حسینی است. این گروهها، به ویژه در کربلا و راههایی که به کربلا منتهی میشود، علاوه بر جنبه عزاداری از بُعد زیارتی هم برخوردارند. عزاداران زائر، یا زائران عزادار. هجوم عاشقانه زائران حسین(ع) به کربلا، به خصوص در روزهایی همچون عاشورا، اربعین، ایام رجب، نیمه شعبان و... حال و هوای دیگری دارد. قبله کربلا، چنان جاذبه ای دارد که دلهای تودههای وسیعی از علاقمندان را به آن کوی عشق و مکتب شهادت میکشد.
در تاریخ و فرهنگ عراق، مخصوصاً در میان عشایر حاشیه فرات و دجله، این تعلّق خاطر و دلبستگی معنوی، افزونتر است. به راستی که کربلا، محشر است، رستاخیز عظیم حضور زائران پاکباخته و شیفته دل است. به تعبیر شهید قاضی طباطبایی: "... در روزهای زیارتی، در نجف و یا کربلا و سایر مشاهد مشرفه، اشخاصی که همیشه در بیابان و صحرا و در اطراف فرات و دجله به کشاورزی و گلهداری و دامپروری و زراعت، اشتغال دارند و کمتر به شهرها آمد و رفت میکنند و اغلب در ایام زیارتی رو به شهر میآورند، از هر طرف، به مشاهد مشرفه، خصوصاً کربلا هجوم آورده و در ایام سوگواری، با شعار عزا و در اعیاد، با شعار شادی که در میان زنان اعراب عراق مرسوم است، وارد شده و در صحن مقدس و رواقهای حرم مطهر، مسکن کرده و شب و روز، زیر آسمان کبود عراق و در سرما و گرما، اطاق نشیمن آنها بوده و مینشینند و میخوابند و زندگی مینمایند، ولی دیده نمیشود با آن کثرت و ازدحام، آنها که برای رفتن به حرم مطهر، به جز یک راه باریک از میان مردم باز بوده، که یک یا دو نفر به زحمت میتوانند از آنجا عبور کنند، در میانشان نزاعی درگیرد، و شبها، سرهای خانوادهای که فضای صحن مطهر و در بعضی از خیابانها مسکن کرده و در موقع خواب، با پاهای خانواده دیگر چسبیده است، و با آرامش روحی و جسمی که پیاده و اغلب، پابرهنه راه آمدهاند و خسته و خوابیدهاند، ابداً کسی با دیگری به مقام نزاع و گلایه نیامده و جنگ و جدالی به راه نمیاندازند، در صورتی که بر حسب عادت، در آن کثرت جمعیت و ازدحام و ضیق مکان برای سکونت خانوادهها، نزاع و اوقات تلخی بیشتری درگیرد و برای اشغال مکان با همدیگر به مقامجنگ و جدل برخیزند، ولی ابداً از ستیزگی و جدال، آثاری دیده نمیشود و اصلًا از آنها دزدی از اشیای دیگر دیده نشده..."[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ ثواب الأعمال، ص۸۱.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۸۳.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۶۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۴۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۱۱۹؛ کامل الزیارات، ص۷۰.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۲۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۶۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ص۳۳۹؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۳۶و ۷۱با اندکی اختلاف و تغییر در عبارتها.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.
- ↑ المواکب الحسینیه، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، ص۱۵چاپ ۱۳۴۵ قمری در نجف.
- ↑ تحقیق درباره اولین اربعین سیدالشهدا(ع)، شهید قاضی طباطبایی، چاپ اول ۱۳۹۷هجری، ص۵۵۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۴۷-۲۴۹.