منصور: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}' به '') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
{{پرسمان نام امام مهدی}} | {{پرسمان نام امام مهدی}} | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۴
مقدمه
- در احادیث فراوانی رسیده است که "مهدی"، "منصور بالرّعب و مؤید بالنّصر" است؛ یعنی هنگام ظهور، رعب او در دل قدرتمندان میافتد و نیروهای غیبی و نادیدنی به کمک او و یاران او میشتابند. البته آنچه درباره یاری آن حضرت به وسیله نیروهای غیبی گفته شده است، منافاتی با لزوم حضور مردم در صحنه ندارد و بایسته است که مردم آن حضرت را تا رسیدن به اهداف متعالیش یاری کنند. امام صادق (ع) فرمود: "انقلاب مهدی را سه سپاه یاری میکنند و در پیروزی آن حضرت شرکت دارند: سپاهی از فرشتگان، سپاهی از مؤمنان و سپاهی از رعب و وحشت"[۱][۲].
منصور در موعودنامه
- اسم آن حضرت است، در کتاب "دید" براهمه. در تفسیر آیه شریفه ﴿...وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا﴾[۳] امام باقر (ع) فرمود: خداوند مهدی را منصور نامیده است، چنانچه نامیده شده است احمد، به محمد و محمود و نامیده شده است عیسی، به مسیح"[۴].
- در یکی از بخشهای زیارت عاشورا آمده است: "أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ..." مقصود از منصور، امام زمان (ع) است و علت اینکه او را منصور نامیدهاند، این است که ایشان در طلب خون جدشان یاری میشوند. محمد بن مسلم میگوید: شنیدم ابا جعفر فرمود: "قائم ما منصور به رعب و مؤید به نصر است"[۵]. در دعای ندبه هم میخوانیم: "أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَى عَلَيْهِ"[۶][۷].
منصور در درسنامه
- در احادیث فراوانی رسیده است که حضرت مهدی (ع)، "منصور بالرعب" و "مؤید بالنصر" است؛ یعنی، به هنگام ظهور، رعب او در دلهای قدرتمندان میافتد و نیروهای غیبی و نامرئی، به کمک او و یاران او میشتابند. البته آنچه درباره یاری آن حضرت به وسیله نیروهای غیبی گفته شده، منافاتی با لزوم حضور مردم در صحنه ندارد و بایسته است که مردم، آن حضرت را تا رسیدن به اهداف متعالیاش یاری رسانند. امام صادق (ع) فرمود: "انقلاب مهدی را سه سپاه یاری میکنند و در پیروزی او شرکت دارند: سپاهی از فرشتگان، سپاهی از مؤمنان و سپاهی از رعب و وحشت"[۸]. محمد بن مسلم ثقفی از امام باقر (ع) نقل میکند که فرمود: «"اَلْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ"»[۹]؛ "قائم ما به [افتادن] ترس در دل دشمنان، یاری شده است"[۱۰].
منصور در فرهنگنامه آخر الزمان
- منصور به معنی یاری شده است. در کتاب مقدس برهمائیان «دید براهمه» نام حضرت مهدی (ع) منصور یاد شده است. در زیارت عاشورا نیز حضرت را به این لقب یاد میکنیم: «فَأَسْالُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَ مَقَامَكَ وَ أَكْرَمَنِي أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»؛ (من از خدایی که مقام رفیع تو را ارج نهاده و مرا نیز مورد اکرام قرار داده است میخواهم، که خونخواهی تو را نصیبم گرداند تا با امام منصور از خاندان محمد (ص) به خونخواهی برخیزم[۱۱].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- نام اصلی امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آیا بردن نام امام مهدی حرام است؟ (پرسش)
- نام امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
- نامهای امام مهدی چیستند؟ (پرسش)
- آیا در قرآن کریم به امام مهدی اشاره شده است؟ (پرسش)
- چرا نام امام مهدی در قرآن نیامده است؟ (پرسش)
- چرا به امام مهدی شریک القرآن میگوییم؟ آیا این لقب را به ائمه دیگر هم میتوان نسبت داد؟ (پرسش)
- نام امام مهدی در کتابها و ملل گوناگون چیست؟ (پرسش)
- آیا نام بردن اسم امام مهدی یعنی محمد جایز است؟ (پرسش)
- چرا میگویند به زبان آوردن و گفتن اسم واقعی امام مهدی حرام است؟ (پرسش)
- چرا نام امام مهدی برده نمیشود و به صورت م ح م د نوشته میشود؟ (پرسش)
- علت نهی از ذکر اسم خاص امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نام امام مهدی در کتب اهل سنت چیست؟ (پرسش)
- نام امام مهدی در دعاها چیست؟ (پرسش)
- نام امام مهدی در کلام دانشمندان شیعه چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۱۹۸، ح ۹، ص ۲۴۳، ح ۴۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۲۴.
- ↑ سوره اسراء، ۳۳.
- ↑ نجم الثاقب، باب دوم؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۱.
- ↑ مفاتیح الجنان، باب سوم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۰۳.
- ↑ الغیبة، ص ۱۹۸، ح ۹، ص ۲۴۳، ح ۴۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۳۴، ۲۳۵.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۹۶.