وقف: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'موضعی' به 'مکانی')
خط ۱۴: خط ۱۴:


== باغ‌های هفت گانه (مخیریق) ==  
== باغ‌های هفت گانه (مخیریق) ==  
* از ‌باغ‌های معروف مخیریق، باغ "[[حسنی]]" بود، که از موقوفات [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] به شمار می‌آمد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.</ref>. این باغ در منطقه [[عوالی]]<ref>عوالی، منطقه‌ای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).</ref> [[مدینه]]، در [[ناحیه]] "قُف"<ref>ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان، ج۴، ص۳۸۳)</ref> قرار داشت که با [[آب]] وادی "مهزور"<ref>دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان، ج۵، ص۲۳۴)</ref> آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.</ref>. [[صافیه]] و برقه و دلال هم از دیگر باغ‌های معروف مخیریق بودند که در بالای "صورین"<ref>موضعی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)</ref> بودند و با [[آب]] مهزور آبیاری می‌شدند<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.</ref>. مشربه ام [[ابراهیم]] نیز از [[آب]] وادی مهزور آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.</ref>؛ این باغ به آن سبب به ‌این نام معروف شد که [[ماریه]] قبطیه، [[مادر]] [[ابراهیم]]، [[فرزند]] [[رسول خدا]] {{صل}} و [[همسر گرامی پیامبر اکرم]] {{صل}}، در این باغ [[زندگی]] می‌کرد. او [[ابراهیم]] را در این محل به [[دنیا]] آورده بود<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.</ref>. باغ دیگر، اعواف نام داشت که آن هم از [[آب]] وادی مهزور آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲، ‌ ص۲۹۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵.</ref>.
* از ‌باغ‌های معروف مخیریق، باغ "[[حسنی]]" بود، که از موقوفات [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] به شمار می‌آمد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.</ref>. این باغ در منطقه [[عوالی]]<ref>عوالی، منطقه‌ای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).</ref> [[مدینه]]، در [[ناحیه]] "قُف"<ref>ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان، ج۴، ص۳۸۳)</ref> قرار داشت که با [[آب]] وادی "مهزور"<ref>دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان، ج۵، ص۲۳۴)</ref> آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.</ref>. [[صافیه]] و برقه و دلال هم از دیگر باغ‌های معروف مخیریق بودند که در بالای "صورین"<ref>مکانی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)</ref> بودند و با [[آب]] مهزور آبیاری می‌شدند<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.</ref>. مشربه ام [[ابراهیم]] نیز از [[آب]] وادی مهزور آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.</ref>؛ این باغ به آن سبب به ‌این نام معروف شد که [[ماریه]] قبطیه، [[مادر]] [[ابراهیم]]، [[فرزند]] [[رسول خدا]] {{صل}} و [[همسر گرامی پیامبر اکرم]] {{صل}}، در این باغ [[زندگی]] می‌کرد. او [[ابراهیم]] را در این محل به [[دنیا]] آورده بود<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.</ref>. باغ دیگر، اعواف نام داشت که آن هم از [[آب]] وادی مهزور آبیاری می‌شد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲، ‌ ص۲۹۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵.</ref>.
* گفته شده است، "دلال" از املاک زنی [[یهودی]] از [[طایفه]] بنی‌نضیر بود و وی با [[سلمان فارسی]] که برده او بود، [[عهد]] کرد که اگر آن را [[احیا]] کند، آزاد خواهد شد. [[سلمان]]، این موضوع را به [[پیامبر]] {{صل}} خبر داد؛ آن [[حضرت]] به "دلال" رفت و کنار گودال‌هایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و [[سلمان]] و دیگر [[مسلمانان]] برای آن [[حضرت]]، نهال خرما می‌آوردند و ایشان با دست خود، آنها را می‌کاشت. پس، همه این نهال‌ها بارور شد و به زودی شکوفه بر آورد و بعدها [[خداوند]] این باغ را نصیب [[رسول خدا]] {{صل}} ساخت<ref>السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵-۴۲۶.</ref>.
* گفته شده است، "دلال" از املاک زنی [[یهودی]] از [[طایفه]] بنی‌نضیر بود و وی با [[سلمان فارسی]] که برده او بود، [[عهد]] کرد که اگر آن را [[احیا]] کند، آزاد خواهد شد. [[سلمان]]، این موضوع را به [[پیامبر]] {{صل}} خبر داد؛ آن [[حضرت]] به "دلال" رفت و کنار گودال‌هایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و [[سلمان]] و دیگر [[مسلمانان]] برای آن [[حضرت]]، نهال خرما می‌آوردند و ایشان با دست خود، آنها را می‌کاشت. پس، همه این نهال‌ها بارور شد و به زودی شکوفه بر آورد و بعدها [[خداوند]] این باغ را نصیب [[رسول خدا]] {{صل}} ساخت<ref>السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵-۴۲۶.</ref>.



نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۹

وقف: به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح دینی اگر مال و زمین و وسیله‌ای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و منافع آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده می‌‌شود، مثل آنکه مدرسه‌ای را وقف طلاب علوم دینی می‌کنند، یا قرآن و کتابی را وقف یک حرم یا مسجد می‌‌کنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده فقرا می‌‌کنند. وقف، کاری بسیار پسندیده است و ثواب بسیار دارد و سبب می‌‌شود که تا سال‌های سال، به مردم خیر و بهره برسد. مال یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" می‌نامند. کسی باید متولی و عهده‌دار موقوفات و اداره صحیح آن‌ها باشد. مال وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید مصرف شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. اداره‌ای که به امور موقوفات رسیدگی می‌‌کند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمین‌ها و املاک، وقف بعضی حرم‌ها و امامزاده‌ها یا مساجد و حوزه‌ها می‌‌شوند و درآمدهای آن‌ها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار می‌‌گیرد. حضرت علی (ع) تعداد بسیاری نخلستان کاشت و چاه کند و آن‌ها را وقف فقرا نمود. وقف در اصطلاح علم تجوید، به معنای ایستادن، نفس کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در تلاوت آیات قرآن و وصل نکردن به کلمه یا آیه بعدی است. وقف، یک اصطلاح اعتقادی هم دارد، برای توضیح، به "واقفیه" نگاه کنید[۱].

مقدمه

  • وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن[۲] و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل مال و قراردادن منافع آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است[۳][۴].
  • در اسلام، منابع مالی متعددی معین شده است تا بستر زندگی تمامی مسلمانان و همه کسانی که رفاه لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع می‌توان به خمس، زکات، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از مستحبات اسلام است. وقف، عملی صالح و باقی و مصداق روشنی است از تعاون، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که تحقیر شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بی‌ریا و دادن وامی است بدون اضطراب باز پرداخت و تعدیل ثروت با رضا و رغبت است که با انجام آن با جمع‌آوری مال و بروز اختلافات طبقاتی به طور معقول مبارزه می‌شود[۵].

نخستین وقف در اسلام‌

باغ‌های هفت گانه (مخیریق)

دیگر موقوفات پیامبر اکرم (ص) ‌

پیامبر (ص) و تشویق اصحاب به انجام وقف

ثبت اوقاف‌

علی (ع) شاگرد بارز مکتب نبوی (ص)

  • امیر المؤمنین علی (ع) شاگرد ممتاز مکتب نبوی (ص) است. ایشان درس انفاق و وارستگی را به خوبی از محضر رسول خدا (ص) آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره می‌کنیم:‌ از موقوفات علی (ع) "عین ابی نیزر" است؛ این چاه پر آب که آن حضرت آن را به دست خود در منطقه "ینبع" در مدینه احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش می‌توانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما امیرالمؤمنین (ع) به محض حفر این چاه با کمال اخلاص فرمود: "خدا را گواه می‌گیرم که این چشمه را صدقه (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمی‌طلبید و برای آن، وقف نامه‌ای نوشته، آن را برای فقرای مدینه، در راه ماندگان و... وقف کرد[۵۳]. وقف منزل خویش در محله بنی‌زریق نیز از دیگر موقوفات علی (ع) در مدینه بود[۵۴][۵۵].

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۵.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.
  3. محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  5. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  6. ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.
  7. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  8. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  9. وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.
  10. المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.
  11. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳-۴۲۴.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.
  13. الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.
  14. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴.
  15. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.
  16. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴-۴۲۵.
  18. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.
  19. عوالی، منطقه‌ای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).
  20. ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان، ج۴، ص۳۸۳)
  21. دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان، ج۵، ص۲۳۴)
  22. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.
  23. مکانی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)
  24. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.
  25. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.
  26. المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.
  27. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲، ‌ ص۲۹۹.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵.
  29. السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.
  30. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵-۴۲۶.
  31. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.
  32. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  33. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  34. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  35. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  36. «إِذَا مَاتَ‌ ابْنُ‌ آدَمَ‌ انْقَطَعَ‌ عَمَلُهُ‌ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ»؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵. ‌
  37. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  38. «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
  39. بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.
  40. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶-۴۲۷.
  41. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.
  42. المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۷-۴۲۷.
  44. صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.
  45. البته عده‌ای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم (ص) بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)
  46. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  47. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.
  48. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  49. تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.
  50. مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.
  51. التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.
  52. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  53. معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.
  54. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.
  55. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۹.