←عکسالعمل امام کاظم {{ع}} در برابر این قیام
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== عکسالعمل [[امام کاظم]] {{ع}} در برابر این قیام == | == عکسالعمل [[امام کاظم]] {{ع}} در برابر این قیام == | ||
{{اصلی|مبارزه با حاکم جائر در معارف و سیره امام کاظم}} | {{اصلی|مبارزه با حاکم جائر در معارف و سیره امام کاظم}} | ||
زمانی که حسین قیام کرد، [[شهر مدینه]] را به [[تصرف]] خود درآورد و [[موسی بن جعفر]] را برای [[بیعت]] خواست. حضرت تشریف آورد و به او فرمود: پسر عمو، به من تکلیفی مکن که پسرعمویت ([[محمد بن عبدالله]]) به عمویت [[امام صادق]] {{ع}} [[تکلیف]] کرد تا از من چیزی که نمیخواهم سر بزند، چنانکه از امام صادق {{ع}} چیزی (مطالبی) سر زد که نمیخواست (بیان کند). حسین گفت: من بر شما مطلبی عرض کردم؛ اگر خواهی در آن وارد شو و اگر [[دوست]] نداری، شما را بر آن مجبور نمیکنم. [[خدا]] [[یاور]] است. این را گفت و حضرت را ترک کرد. [[ابوالحسن موسی بن جعفر]] {{ع}} هنگام خداحافظی به او فرمود: پسرعمو، تو کشته خواهی شد. پس با [[جدیت]] [[جنگ]] کن؛ زیرا این [[مردم]] فاسقاند؛ [[اظهار ایمان]] میکنند و در دل مشرکاند و {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ}}. من [[مصیبت]] شما [[جماعت]] را به حساب خدا میگذارم. آنگاه حسین قیام کرد و کارش بدانجا رسید که رسید؛ یعنی همه یارانش کشته شدند، چنانچه آن حضرت {{ع}} فرموده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶؛ همو، اصول کافی (ترجمه سیدجواد مصطفوی)، ج۲، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۶.</ref> | زمانی که حسین قیام کرد، [[شهر مدینه]] را به [[تصرف]] خود درآورد و [[موسی بن جعفر]] را برای [[بیعت]] خواست. حضرت تشریف آورد و به او فرمود: پسر عمو، به من تکلیفی مکن که پسرعمویت ([[محمد بن عبدالله]]) به عمویت [[امام صادق]] {{ع}} [[تکلیف]] کرد تا از من چیزی که نمیخواهم سر بزند، چنانکه از امام صادق {{ع}} چیزی (مطالبی) سر زد که نمیخواست (بیان کند). حسین گفت: من بر شما مطلبی عرض کردم؛ اگر خواهی در آن وارد شو و اگر [[دوست]] نداری، شما را بر آن مجبور نمیکنم. [[خدا]] [[یاور]] است. این را گفت و حضرت را ترک کرد. [[ابوالحسن موسی بن جعفر]] {{ع}} هنگام خداحافظی به او فرمود: پسرعمو، تو کشته خواهی شد. پس با [[جدیت]] [[جنگ]] کن؛ زیرا این [[مردم]] فاسقاند؛ [[اظهار ایمان]] میکنند و در دل مشرکاند و {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ}}. من [[مصیبت]] شما [[جماعت]] را به حساب خدا میگذارم. آنگاه حسین قیام کرد و کارش بدانجا رسید که رسید؛ یعنی همه یارانش کشته شدند، چنانچه آن حضرت {{ع}} فرموده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶؛ همو، اصول کافی (ترجمه سیدجواد مصطفوی)، ج۲، ص۱۸۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۶.</ref> | ||
== شهادت حسین در فخ مکه == | == شهادت حسین در فخ مکه == |